هارون الرّشید، ابوجعفر مهدی، پنجمین خلیفة دودمان عباسی است که در سال 170 ه . ق تا سال 193 ه . ق بر مسند خلافت تکیه زد. گفتنی است او در آخرین سال حکومت خود، برای سرکوب قیام رافع بن لیث به قصد خراسان از بغداد، مقر حکومت خود، بیرون آمد و پسرش عبدالله مأمون را نیز همراه خود برد و پسر دیگرش محمّد امین، را در بغداد جانشین خود کرد.[1] گفته شده که او از درد شکم مبهمی رنج میبرد و همواره کمربند حریری بر خود می بست و دردش را از همگان مخفی می نمود، بالاخره، هنگامی که در ماه صفر به توس رسید[2]، در منطقه ای که به آن سناباد گفته می شد، دردش شدّت گرفت و از رفتن باز ماند. در نهایت در همین مکان درگذشت و همانجا دفن شد. مرگ او در سوّم جمادی الآخر سال 193 ه . ق 809 میلادی بود.[3] در این زمان مأمون که از سیزده سالگی با او نیز چون برادرش امین به ولیعهدی پدر انتخاب شده بود امور سپاه پدرش را در دست گرفت و با برادرش امین به نزاع پرداخت، عاقبت این جنگ به نفع او تمام شد و امین به قتل رسید.[4] او در سال 201 ه . ق امام رضا علیه السلام را مجبور به هجرت به مرو و پذیرش ولایت عهدی نمود.[5] اما در سال 203 ه . ق به خاطر هشدارهایی که امام رضا علیه السلام در مورد وضعیّت بحرانی قلمرو خلافت به او داد، تصمیم گرفت به بغداد باز گردد. او که می دانست اهل بغداد به جهت ولایتعهدی امام رضا علیه السلام از دست او خشمگین هستند، در توس نقشة قتل آن امام همام را اجرا کرد و او را به شهادت رساند.[6] او یک شبانه روز این قضیّه را مخفی نگه داشت،[7] سپس پیکر آن حضرت را خود تشییع کرد و دستور داد در کنار قبر پدرش دفن نمایند.[8] این مکان که شیعیان آن را مشهد نام نهاده اند. در قریه سناباد / توس می باشد.[9] سپس مأمون خود بیش از همه گریه و مرثیه سرایی کرده و به سرش می کوبید فلذا تاریخ را در ابهام گذاشت. به حدّیکه عده ای نمیتوانند باور کنند که مأمون خود بوده است که امام علیه السلام را به شهادت رسانده است.[10] با توجّه به مطالب فوق نتیجه می گیریم که هارون قبلاً در آن مکان مدفون بوده است و مدّت ها بعد از آن، امام رضا علیه السلام در کنار قبر او در سمت قبله دفن شده است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1- امامان شیعه ؛عادل ادیب. 2- حیات فکری سیاسی امامان شیعه،رسول جعفریان. پی نوشتها: [1]. محمد سهیل طقوش، دولت عباسیان، ترجمه حجت الله جورکی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1380، صص 95 129. [2]. ابن اثیر، الکامل، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1408، ج 4، ص 89. [3]. طبری، تاریخ الملوک و الامم، بیروت، موسسه الاعلمی، بی تا، ج 6، 527. [4]. محمد سهیل طقوش، پیشین. [5]. شیخ مفید، الارشاد، قم، آل البیت علیهم السلام ، چاپ اول، 1413، ج 2، ص 265. [6]. جعفر مرتضی العاملی، الحیاه السیاسیه، للامام الرضا، قم، جماعة المدرسین، 1403، ص 394. [7]. شیخ مفید، پیشین، ص 271. [8]. ابن اثیر، پیشین، ص 178. [9]. شیخ مفید، پیشین. [10]. مطهری،مرتضی ، سیری در سیرة نبوی، تهران، صدرا، چاپ ششم، 1368، ص 257. منبع: اندیشه قم
هارون الرّشید، ابوجعفر مهدی، پنجمین خلیفة دودمان عباسی است که در سال 170 ه . ق تا سال 193 ه . ق بر مسند خلافت تکیه زد. گفتنی است او در آخرین سال حکومت خود، برای سرکوب قیام رافع بن لیث به قصد خراسان از بغداد، مقر حکومت خود، بیرون آمد و پسرش عبدالله مأمون را نیز همراه خود برد و پسر دیگرش محمّد امین، را در بغداد جانشین خود کرد.[1]
گفته شده که او از درد شکم مبهمی رنج میبرد و همواره کمربند حریری بر خود می بست و دردش را از همگان مخفی می نمود، بالاخره، هنگامی که در ماه صفر به توس رسید[2]، در منطقه ای که به آن سناباد گفته می شد، دردش شدّت گرفت و از رفتن باز ماند. در نهایت در همین مکان درگذشت و همانجا دفن شد. مرگ او در سوّم جمادی الآخر سال 193 ه . ق 809 میلادی بود.[3]
در این زمان مأمون که از سیزده سالگی با او نیز چون برادرش امین به ولیعهدی پدر انتخاب شده بود امور سپاه پدرش را در دست گرفت و با برادرش امین به نزاع پرداخت، عاقبت این جنگ به نفع او تمام شد و امین به قتل رسید.[4] او در سال 201 ه . ق امام رضا علیه السلام را مجبور به هجرت به مرو و پذیرش ولایت عهدی نمود.[5]
اما در سال 203 ه . ق به خاطر هشدارهایی که امام رضا علیه السلام در مورد وضعیّت بحرانی قلمرو خلافت به او داد، تصمیم گرفت به بغداد باز گردد. او که می دانست اهل بغداد به جهت ولایتعهدی امام رضا علیه السلام از دست او خشمگین هستند، در توس نقشة قتل آن امام همام را اجرا کرد و او را به شهادت رساند.[6]
او یک شبانه روز این قضیّه را مخفی نگه داشت،[7] سپس پیکر آن حضرت را خود تشییع کرد و دستور داد در کنار قبر پدرش دفن نمایند.[8] این مکان که شیعیان آن را مشهد نام نهاده اند. در قریه سناباد / توس می باشد.[9]
سپس مأمون خود بیش از همه گریه و مرثیه سرایی کرده و به سرش می کوبید فلذا تاریخ را در ابهام گذاشت. به حدّیکه عده ای نمیتوانند باور کنند که مأمون خود بوده است که امام علیه السلام را به شهادت رسانده است.[10]
با توجّه به مطالب فوق نتیجه می گیریم که هارون قبلاً در آن مکان مدفون بوده است و مدّت ها بعد از آن، امام رضا علیه السلام در کنار قبر او در سمت قبله دفن شده است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1- امامان شیعه ؛عادل ادیب.
2- حیات فکری سیاسی امامان شیعه،رسول جعفریان.
پی نوشتها:
[1]. محمد سهیل طقوش، دولت عباسیان، ترجمه حجت الله جورکی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1380، صص 95 129.
[2]. ابن اثیر، الکامل، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1408، ج 4، ص 89.
[3]. طبری، تاریخ الملوک و الامم، بیروت، موسسه الاعلمی، بی تا، ج 6، 527.
[4]. محمد سهیل طقوش، پیشین.
[5]. شیخ مفید، الارشاد، قم، آل البیت علیهم السلام ، چاپ اول، 1413، ج 2، ص 265.
[6]. جعفر مرتضی العاملی، الحیاه السیاسیه، للامام الرضا، قم، جماعة المدرسین، 1403، ص 394.
[7]. شیخ مفید، پیشین، ص 271.
[8]. ابن اثیر، پیشین، ص 178.
[9]. شیخ مفید، پیشین.
[10]. مطهری،مرتضی ، سیری در سیرة نبوی، تهران، صدرا، چاپ ششم، 1368، ص 257.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] امام رضا علیه السلام که به مرگ و محل دفن خود علم داشته، چگونه با هارون الرشید دفن شدهاند؟
- [سایر] چرا قبر هارون الرشید در سناباد کنار قبر امام رضا(ع) است؟ مگر پایتختش بغداد نبوده است؟ در آن زمان چگونه به سناباد آمده و آنجا دفن شده است؟ آیا امام رضا(ع) مدفون شدن خویش در کنار هارون را پیشبینی کرده بود؟
- [سایر] بهلول زمان هارون الرشید که بود؟
- [سایر] سلام. میخواستم بدانم آیا حضرت هارون، برادر حضرت موسی را کشتند؟
- [سایر] اخیرا برخی وهابیون شایع کرده اند که جانشین حضرت موسی(ع)، حضرت هارون(ع) نبوده است بلکه هارون قبل از موسی فوت کرده در پاسخ چه باید گفت؟
- [سایر] 1. قبور پیامبرانی؛ مانند حضرت شعیب، لوط، یوسف، یونس، آدم، موسی، اسرائیل، اسحاق، ابراهیم، هارون، داوود، سلیمان، ادریس، عیسی، یحیی، زکریا و نوح(ع) کجا واقع شده است؟ 2. چگونه ممکن است برخی پیامبران؛ مانند یونس(ع) که در عراق بوده، در ایران دفن شده باشند؟ آیا میشود نام پیامبران مدفون در ایران را نام ببرید.
- [سایر] آیا امامزادگان: سید اسحاق، عبدالله در ساوه، برادران امام رضا (ع) هستند؟
- [سایر] شخصی از دوستان اهل بیت که تقریباً حق الناس به گردن نداشته و شاید کمی حق الله به گردن داشته باشد؛ وصیت به دفن خود نزد امام هشتم کرده است. پرسش ما این است آیا دفن او در حرم ائمه یا امامزادگان در حساب و کتاب و قبر او تأثیری خواهد داشت؟ به جز دلیل پرسشی دارم مبنی بر این که اگر فردی پول کافی برای دفن نزد امام هشتم ندارد، چه کند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] چرا بعضی محل دفن امام هشتم(علیه السلام) را قبله هفتم نامیده اند؟
- [سایر] چرا حضرت موسی(ع) موهای حضرت هارون(ع)را کشید؟ مگر حضرت موسی و هارون پیامبر و معصوم نبود؟ پس چرا این کار را انجام داد؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . دفن میت در قبر مرده دیگر جایز نیست، مگر آن که قبر، کهنه شده و میت اولی از بین رفته باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] دفن میّت در قبر مرده دیگر جائز نیست مگر آن که قبر، کهنه شده باشد و میت اوّلی حتّی استخوانهایش از بین رفته باشد. و زمین قبر وقف قبرستان باشد یا ملک فردی باشد که اجازه دفن میّت دوم را بدهد یا زمین موات باشد. و اگر احتمال برود که جنازه سابق هنوز به طور کامل از بین نرفته نبش قبر برای دفن مجدد یا هر امر دیگری جایز نیست ولی اگر نبش شد دفن مجدد مانعی ندارد.
- [آیت الله مظاهری] دفن میّت در قبر مرده دیگر جایز نیست، مگر آنکه قبر کهنه شده و میّت اوّل به کلی پوسیده شده باشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] دفن میت در قبر مرده دیگر جایز نیست؛ مگر آنکه قبر کهنه شده و میت اولی از بین رفته باشد.
- [آیت الله بروجردی] دفن میت در قبر مرده دیگر جائز نیست، مگر آن که قبر کهنه شده و میت اوّلی از بین رفته باشد.
- [آیت الله سیستانی] مستحب است قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند ، و میّت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند ، مگر آنکه قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد ، مثل آنکه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند ، یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا بروند . و نیز مستحب است جنازه را در چند ذرعی قبر ، زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بر دارند ، و در نوبت چهارم وارد قبر کنند . و اگر میّت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پائین قبر باشد ، و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند . و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچهای رو ی قبر بگیرند . و نیز مستحب است جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند ، و دعاهائی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند ، و بعد از آنکه میّت را در لحد گذاشتند گرههای کفن را باز کنند و صورت میّت را روی خاک بگذارند ، و بالشی از خاک زیر سر او بسازند ، و پشت میّت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میّت به پشت نگردد ، و پیش از آنکه لحد را پوشانند دست راست را به شانه راست میّت بزنند ، و دست چپ را به قوّت بر شانه چپ میّت بگذارند ، و دهان را نزدیک گوش او ببرند و به شدّت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند : (اِسْمَعْ اِفْهَمُ یا فلان ابن فلان) و بجای فلان ابن فلان اسم میّت و پدرش را بگویند . مثلاً اگر اسم او محمّد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند : (اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا مُحَمَّدَ بَن عَلِیّ) ، پس از آن بگویند : (هَلْ اَنْتَ عَلَی العَهْدِ الَّذِی فارَقْتَنا عَلَیْهِ ، مِنْ شَهادَةِ آن لا اِله إلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَسَیّدُ النَّبِیِّینَ وَخاتَمُ المُرْسَلِینَ ، وَاَنَّ عَلِیّاً اَمِیرُ المُؤْمِنینَ وَسَیّدُ الوَصِیّینَ وَاِمامٌ اِفْتَرَضَ اللّهُ طاعَتَهُ عَلَی العالَمین وَاَنَّ الحَسَنَ وَالحُسَینَ وَعَلِیَّ بنَ الحُسَینِ وَمُحَمَّدَ بنَ عَلِیٍ وَ جَعْفَرَ بَنَ محَمَّدَ وَ مُوسَی بنَ جَعْفَرٍ وَ عَلیّ بنَ مُوسی وَ مَحَمّد بنَ علیّ وَ عَلیّ بنَ محمّدٍ و الحسنَ بنَ عَلیٍّ وَالْقائِمَ الحُجَّةَ المَهْدِیَّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّةُ المُؤْمِنِینَ وَحُجَجُ اللّهِ عَلَی الخَلْقِ اَجْمَعِینَ ، وَأئِمَّتُکُ أَئِمَّةُ هُدیً بِکَ اَبرارٌ ، یا فلان ابن فلان) و بجای فلان ابن فلان اسم میّت و پدرش را بگوید ، و بعد بگوید : (إذا اَتاکَ المَلَکانِ المُقَرَّبانِ رَسُولَیْنِ مِنْ عِنْدِ اللّهِ تَبارَکَ وَتَعالی وَسَأَلاکَ عَنْ رَبّکَ وَعَنْ نَبِیِّکَ وَعَنْ دِینِکَ وَعَنْ کِتابِکَ وَعَنْ قِبْلَتِکَ وَعَنْ اَئِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ وَقُلْ فِی جَوابِهِما : اللّهُ رَبّی وَمُحَمَّدٌ صلیاللهعلیهوآلهوسلم نَبِیّ¨ ، وَالاِسْلامُ دِینِی وَالقُرْآنُ کِتابِی ، وَالکَعْبَةُ قِبْلَتِی وَاَمِیرُ المُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بنُ اَبی طالِبٍ اِمامِی ، وَالحَسَنُ بْنُ عَلِیّ المُجْتَبی إمامِی ، وَالحُسَینُ بنُ عَلِیّ الشَّهِیدُ بِکَرْبَلا إمامِی ، وَعَلِیٌّ زَیْنُ العابِدِیَن اِمامِی ، وَمُحَمَّدٌ الباقِرُ اِمامِی ، وَجَعْفَرٌ الصادِقُ اِمامِی ، وَمُوسَی الکاظِمُ اِمامی ، وَعَلِیٌّ الرّضا اِمامِی ، وَمُحَمَّدٌ الجَوادُ اِمامِی ، وَعَلِیٌّ الهادِی اِمامِی ، وَالحَسَنُ العَسْکَرِیٌّ اِمامِی ، وَالحُجَّةُ المُنْتَظَرُ اِمامِی ، هؤُلاءِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّتِی وَسادَتِی وَقادَتِی وَشُفَعائِی ، بِهِمْ اَتَوَلّی وَمِنْ اَعْدائِهِمْ اَتَبَرَّأُ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ . ثُمَّ اعْلَمْ یا فلان ابن فلان) و بجای فلان ابن فلان اسم میّت و پدرش را بگوید ، و بعد بگوید : (اَنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَتَعالی نِعْمَ الرَّبُّ ، وَاَنَّ مُحَمَّداً صلیاللهعلیهوآلهوسلم نِعْمَ الرَّسُولُ ، وَاَنَّ عَلِیَّ بْنَ اَبِی طالِبٍ وَاَوْلادَهُ المَعْصُومِینَ الاَئِمَّةَ الاِثْنی عَشَرَ نِعْمَ الاَئِمَّةُ ، وَاَنَّ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صلیاللهعلیهوآلهوسلمحَقٌّ ، وَاَنَّ المَوْتَ حَقٌّ وَسُؤالَ مُنْکَرٍ وَنَکِیرٍ فِی القَبْرِ حَقٌّ ، وَالبَعْثَ حَقٌّ ، وَالنُّشُورَ حَقٌّ ، وَالصّراطَ حَقٌّ ، وَالمِیزانَ حَقٌّ ، وَتَطایُرَ الکُتُبِ حَقٌّ ، وَاَنَّ الجَنَّةَ حَقٌّ ، وَالنّارَ حَقٌّ ، وَاَنَّ الساعَةَ آتِیَةٌ لا رَیْبَ فِیها ، وَاَنَّ اللّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی القُبُورِ) پس بگوید (اَفَهِمْتَ یا فُلان) و بجای فلان اسم میّت را بگوید ، پس از آن بگوید : (ثَبَّتَکَ اللّهُ بِالقَوْلِ الثّابِتِ وَهَداکَ اللّهُ إلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ ، عَرَّفَ اللّهُ بَیْنَکَ وَبَیْنَ اَوْلِیائِکَ فِی مُسْتَقَرٍ مِنْ رَحْمَتِهِ) پس بگوید : (اللّهُمَّ جافِ الأرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ ، وَاصْعَدْ بِرُوحِهِ اِلَیکَ ، وَلَقِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً ، اللّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ) .
- [آیت الله مکارم شیرازی] مساله 588 _مستحب است به امید این که مطلوب پروردگار باشد امور زیر را در دفن میت رعایت کنند: 1: قبر را به اندازه قامت انسان متوسط گود کنند. 2: میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر، از جهتی بهتر باشد، مثل این که افراد خوب در آنجا دفن شده اند، یا مردم برای فاتحه بیشتر به آنجا می روند. 3: هنگام دفن، جنازه را در چند قدمی قبر بر زمین بگذارند و تا سه مرتبه، کم کم نزدیک ببرند و در مرتبه چهارم وارد قبر کنند. 4: اگر میت مرد است او را از طرف سر وارد قبر کنند و اگر زن است از طرف عرض بدن و به هنگام وارد کردن او پارچه ای روی قبر بگیرند. 5: جنازه را با آرامی از تابوت بردارند و با آرامی وارد قبر کنند، و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند. 6: قبر لحد داشته باشد، یعنی آن راطوری بسازند که خاک روی بدن میت نریزد،به این ترتیب که قسمت پایین قبررا باریکتر کنند و بعد از گذاشتن میت در قبر، بالای آن خشت یا آجر بچینند و یا طرف قبله قبر را کمی از پایین توسعه دهند به اندازه ای که میت در آن قرار بگیرد. 7: پشت سر میت مقداری خاک یا خشت بگذارند که وقتی او را به طرف راست می خوابانند به عقب برنگردد. 8: بعد از گذاشتن در قبر، گره کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او قرار دهند. 9: کسی که میت را در قبر می گذارد با طهارت و سربرهنه و پا برهنه باشد و غیر از خویشان میت، با پشت دست خاک بر قبر بریزند و بگویند: (انا لله و انا الیْه راجعون) و اگر میت زن است کسی که با او محرم است او را در قبر بگذارد و اگر محرم نباشد خویشانش او را در قبر بگذارند. 10: پیش از آن که (لحد) را بپوشانند دست راست به شانه میت بزنند و او را حرکت دهند و سه مرتبه بگویند:اسْمعْ افْهمْ یا فلان ابْن فلان (و به جای فلان ابن فلان اسم میت و پدرش را ببرند) مثلاً سه مرتبه بگویند: (اسْمعْ افْهمْ یا محمد بْن علی) سپس به ترتیب زیر او را به عقاید حقه اسلامی تلقین دهند و بگویند:(هلْ انْت علی الْعهْد الذی فارقْتنا علیْه منْ شهادة انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له و ان محمداً صلی الله علیْه و آله عبْده و رسوله و سید النبیین و خاتم الْمرْسلین و ان علیاً امیر الْمؤمنین و سید الْوصیین و امامٌ افْترض الله طاعته علی الْعالمین، و ان الْحسن والْحسیْن و علی بْن الْحسیْن و محمد بْن علیٍ و جعْفر بْن محمد و موسی بْن جعْفر و علی بْن موسی و محمد بْن علیٍ و علی بْن محمد و الْحسن بْن علیٍ و الْقائم الحجة الْمهْدی صلوات الله علیْهمْ ائمة الْمؤمنین و حجج الله علی الْخلْق اجْمعین، و ائمتک ائمة هدیً ابْرارٌ یا فلان بْن فلان (و به جای فلان بن فلان، اسم میت و پدرش را بگویند) و بعد بگویند: اذا اتاک الْملکان الْمقربان رسولیْن منْ عنْد الله تبارک و تعالی و سئلاک عنْ ربک و عنْ نبیک و عنْ دینک و عنْ کتابک و عنْ قبْلتک و عنْ ائمتک فلاْ تخفْ و لا تحْزنْ و قلْ فی جوابهما: الله ربی و محمدٌ صلی الله علیْه و آله نبیی و الاْسْلام دینی و الْقرآن کتابی و الْکعْبة قبْلتی و امیرالْمؤمنین علی بْن ابی طالب امامی و الْحسن بْن علیٍ الْمجْتبی امامی و الْحسیْن بْن علیٍ الشهید بکرْبلاء امامی و علیٌ زیْن الْعابدین امامی و محمدٌ الْباقر امامی و جعْفرٌ الصادق امامی و موسی الْکاظم امامی و علیٌ الرضا امامی و محمدٌ الْجواد امامی و علیٌ الْهادی امامی و الْحسن الْعسْکری امامی و الْحجة الْمنْتظر امامی هؤلآء صلوات الله علیْهمْ اجْمعین ائمتی و سادتی و قادتی و شفعائی، بهمْ اتولی و منْ اعْدآئهمْ اتبرء فی الدنْیا و الاْخرة، ثم اعْلم یا فلان بْن فلان (و به جای فلان بن فلان، اسم میت و پدرش را بگویند) بعد بگویند: إن الله تبارک و تعالی نعْم الرب و ان محمداً صلی الله علیْه و آله نعْم الرسول و ان علی بْن ابیطالب و اوْلاده الْمعْصومین الاْئمة الإثْنی عشر نعْم الاْئمة و أن ما جاء به محمدٌ صلی الله علیْه و آله حقٌ و أن الْموْت حقٌ و سؤال منْکر و نکیر فی الْقبْر حقٌ و الْبعْث حقٌ و النشور حقٌ و الصراط حقٌ و الْمیزان حقٌ و تطایر الْکتب حقٌ و أن الْجنة حقٌ و النار حقٌ و أن الساعة آتیةٌ لا ریْب فیها و أن الله یبْعث منْ فی الْقبور. پس بگویند: افهمْت یا فلان (و به جای فلان اسم میت را بگوید) پس از آن بگویند: ثبتک الله بالْقوْل الثابت و هداک الله الی صراط مسْتقیم عرف الله بیْنک و بیْن اولیائک فی مسْتقرٍ منْ رحْمته. پس بگویند: اللهم جاف الاْرْض عنْ جنْبیْه و اصْعدْ بروحه الیْک و لقه منْک برْهاناً اللهم عفْوک عفْوک). 11: قبر را به صورت مربع مستطیل بسازند به اندازه چهار انگشت از زمین بلند کنند و نشانه ای روی آن بگذارند که شناخته شود و روی قبر آب بپاشند و بعد از پاشیدن آب، کسانی که حاضرند دستها را بر قبر گذارند انگشتها را باز کرده در خاک فرو برند و هفت مرتبه سوره (إنا انزلناه) بخوانند وبرای میت طلب آمرزش کنند. 12: :این دعا را بعد از آن بخوانند: (اللهم جاف الاْرْض عنْ جنْبیه و اصْعدْ الیْک روحه و لقه منْک رضْواناً و اسْکنْ قبْره منْ رحْمتک ما تغْنیه به عنْ رحْمة منْ سواک). و سزاوار است چنانچه میت زن باشد ضمیرها و اسماء را به صورت مؤنث ذکر کند.
- [امام خمینی] دفن میت در قبر مرده دیگر، اگر موجب نبش شود، جایز نیست.
- [آیت الله سیستانی] نبش قبر مردهای برای آنکه مرده دیگر در آن دفن شود ، جایز نیست ، مگر آنکه قبر کهنه شده و میّت اوّلی بکلّی از بین رفته باشد .
- [آیت الله اردبیلی] اگر بخواهند میّت را به شهر دوری ببرند یا به جهت دیگری دفن او تأخیر بیفتد، باید نماز شب دفن را تا شب اوّل قبر او تأخیر بیندازند.