در فرهنگ و عرف سیاسی (تروریسم به مفهوم آدم کشی و تهدید و ایجاد خوف و وحشت در میان مردم برای نیل به هدف های سیاسی و یا بر انداختن حکومت و در دست گرفتن زمام امور دولت یا تفویض آن به گروه دیگری است که مورد نظر باشد... تروریسم دولتی اصطلاحی است مشعر به دخالت یک یا چند دولت در امور داخلی یا خارجی دولت دیگر، که به منظور ایجاد رعب و وحشت، از طریق اجرا یا مشارکت در عملیات تروریستی و یا حمایت از عملیات نظامی به منظور زوال، تضعیف و براندازی دولت مذکور و یا دستگاه رهبری بر آن صورت می گیرد).[1] ملاک و معیار تروریستی بودن یا تروریستی نبودن عمل، علاوه بر شیوه و روش اقدام، انگیزه افراد یا گروه ها در انجام آن عمل نیز می باشد؛ یعنی که می بایست انگیزه فرد یا گروهی که دست به آدم کشی یا ایجاد رعب و وحشت می زنند، سیاسی و در راستای منافع شخصی یا گروهی خاص باشد. با این تعریف ، عملیات استشهادی با تروریسم متفاوت خواهد بود ، زیرا ماهیت عملیات استشهادی دفاع و به دست آوردن حق مشروع است و از سوی کسانی صورت می گیرد که مورد ظلم و ستم قرار گرفته و برای احقاق حقوق و دفاع از خویش ، راهی به جز آن ندارند . ترور نوعی تجاوز برای رسیدن به اهداف سیاسی می باشد ولی جهاد و عملیات های استشهادی دفاع در برابر متجاوزین به منافع و ارزش های یک ملت می باشد. مبانی دفاع مشروع خداوند متعال به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله دستور می دهد ادْعُ إِلی سَبیلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّک هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ * وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِلصَّابِرینَ.[2] ( با حکمت و اندرز نیکو به سوی پروردگارت دعوت نما، و با آنها به طریقی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن. پروردگارت بهتر از هر کس می داند چه کسانی از راه او منحرف شده اند و چه کسانی هدایت یافته اند و هرگاه خواستید مجازات کنید، تنها به مقداری که به شما تعدی شده کیفر دهید و اگر شکیبایی کنید، این کار برای شکیبایان بهتر است.) در این آیه شریفه دستور مقابله به مثل با کسانی داده شده که مرتکب تجاوز و تعدی نسبت به مسلمانان و جامعه اسلامی می شوند . همچنین خداوند متعال اجازه جهاد و مقابله به مثل مظلومان را این گونه بیان می فرماید : أُذِنَ لِلَّذِینَ یقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظلِمُوا وَ إِنَّ اللهَ عَلی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ * الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیرِ حَقٍّ إِلّا أَنْ یقُولُوا رَبُّنَا اللّهُ[3] ( به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل شده و از دیار خود به بیرون رانده شده اند، رخصت (جهاد) داده شده است، چرا که مورد ظلم قرار گرفته اند و البته خدا بر پیروزی آنان سخت توانا است.) قاتِلُوا الْمُشْرِکِینَ کَافَّةً کَما یقاتِلُونَکُمْ کَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ[4] (همگی با مشرکان بجنگید، چنانکه آنان همگی با شما می جنگند و بدانید که خدا با پرهیزکاران است.) وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللّهَ لا یحِبُّ الْمُعْتَدِینَ[5] با کسانی که با شما می جنگند در راه خدا کارزار کنید ولی تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست ندارد. فَمَنِ اعْتَدی عَلَیْکمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدی عَلَیْکمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ[6] (پس هر کس بر شما تعدی کند. به همان اندازه تعدی اش بر او تعدی کنید و از خدا بترسید و بدانید که او با پرهیزگاران است.) این آیات نشان می دهد ، دین اسلام به دنبال استفاده از خشونت نبوده ، بلکه در بعضی موارد، به منظور مقابله با دشمنان و متجاوزان و ریشه کن نمودن ظلم و تجاوز ناچار به استفاده از خشونت ، دفاع و جنگ با ظالمان می باشد.از این رو در همان موارد اندک ، علاوه بر تجویزِ استفاده از خشونت، مقدار و قیود آن را نیز مشخص می کند که مبادا در برخورد، زیاده روی صورت گیرد. تمام این حساسیت ها حاکی از این است که اصل برخورد، فقط به انگیزه دفاع مجاز شمرده شده و خشونت ابزاری برای غلبه بر دشمن نمی باشد. دفاع مشروع از نظر عقلی هم امری جایز بلکه واجب است و با همین معیار ، مصادیق دفاع مشروع از مصادیق ترور محسوب نمی شوند. چون (ترور به کارگیری نامشروع قدرت برای رسیدن به هدفی است و به کارگیری مشروع قدرت از مصادیق ترور به شمار نمی آید).[7] دولت ها و حکومت ها نیز به این مسئله اعتراف دارند، تا جایی که در اجلاسیه پنجم سازمان ملل در ژنو (1975) میان دو نوع از اعمال خشونت آمیز تفاوت گذاشته شد: 1. اعمالی که فرد یا گروهی در مقابل دولت ها به انگیزه احراز پست های شخصی یا منافع مادی انجام می دهند. مثل هواپیما ربایی با هدف باج خواهی و گروگان گیری برای رسیدن به پول و ثروت. این اعمال بدون شک، اعمالی تروریستی است. 2. اعمالی که مرتکبین آنها انگیزه شخصی ندارند، بلکه برای خدمت به هدفی که در مقابل آن احساس مسؤولیت نموده و آن را انجام می دهند. مثل مبارزه قانونی بر ضد نیروهای اشغالگر. این گونه اعمال را نمی توان از قبیل اعمال تروریستی دانست.[8] همچنین بر اساس منشور سازمان ملل متحد ، دولت ها در صورت قرار گرفتن در معرض حمله مسلحانه حق دارند تا زمانی که شورای امنیت اقدامات لازم را به عمل می آورد، با استفاده از قوای نظامی از خود دفاع کنند. این دفاع می تواند فردی یا جمعی باشد ولی در هر حال باید از حد ضرورت خارج نشود.[9] بنابر این ، ترور با جهاد ، دفاع و عملیات استشهادی از نظر ماهیت متفاوت می باشند ماهیت عملیات اسشتهادی و بیشتر موارد جهاد مشروع ، دفاع و مقابله با ظلم و تجاوز است ، در حالی که در ترور به کار گیری خشونت با هدف جلب منافع و اهداف خاصی صورت می گیرد و در آن قواعد انسانی و اخلاقی رعایت نمی شود . پی نوشتها: [1]. علی بابایی، غلامرضا، فرهنگ روابط بین الملل، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل، 1377ش، ص63. [2]. نحل / 125 126. [3]. حج / 39. [4]. توبه / 36. [5]. بقره / 190. [6]. بقره / 194. [7]. مصباح دباره، مصطفی، الارهاب، مفهومه و اهم جرائمه فی القانون الدولی الجنائی، منشورات جامعة قارینوس، بنغازی، 1990م، ص44. [8]. همان، ص82. [9]. مجله (مجلس و پژوهش)، ش35، ص209. منبع: اندیشه قم
در فرهنگ و عرف سیاسی (تروریسم به مفهوم آدم کشی و تهدید و ایجاد خوف و وحشت در میان مردم برای نیل به هدف های سیاسی و یا بر انداختن حکومت و در دست گرفتن زمام امور دولت یا تفویض آن به گروه دیگری است که مورد نظر باشد... تروریسم دولتی اصطلاحی است مشعر به دخالت یک یا چند دولت در امور داخلی یا خارجی دولت دیگر، که به منظور ایجاد رعب و وحشت، از طریق اجرا یا مشارکت در عملیات تروریستی و یا حمایت از عملیات نظامی به منظور زوال، تضعیف و براندازی دولت مذکور و یا دستگاه رهبری بر آن صورت می گیرد).[1]
ملاک و معیار تروریستی بودن یا تروریستی نبودن عمل، علاوه بر شیوه و روش اقدام، انگیزه افراد یا گروه ها در انجام آن عمل نیز می باشد؛ یعنی که می بایست انگیزه فرد یا گروهی که دست به آدم کشی یا ایجاد رعب و وحشت می زنند، سیاسی و در راستای منافع شخصی یا گروهی خاص باشد.
با این تعریف ، عملیات استشهادی با تروریسم متفاوت خواهد بود ، زیرا ماهیت عملیات استشهادی دفاع و به دست آوردن حق مشروع است و از سوی کسانی صورت می گیرد که مورد ظلم و ستم قرار گرفته و برای احقاق حقوق و دفاع از خویش ، راهی به جز آن ندارند .
ترور نوعی تجاوز برای رسیدن به اهداف سیاسی می باشد ولی جهاد و عملیات های استشهادی دفاع در برابر متجاوزین به منافع و ارزش های یک ملت می باشد.
مبانی دفاع مشروع
خداوند متعال به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله دستور می دهد ادْعُ إِلی سَبیلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّک هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ * وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِلصَّابِرینَ.[2] ( با حکمت و اندرز نیکو به سوی پروردگارت دعوت نما، و با آنها به طریقی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن. پروردگارت بهتر از هر کس می داند چه کسانی از راه او منحرف شده اند و چه کسانی هدایت یافته اند و هرگاه خواستید مجازات کنید، تنها به مقداری که به شما تعدی شده کیفر دهید و اگر شکیبایی کنید، این کار برای شکیبایان بهتر است.)
در این آیه شریفه دستور مقابله به مثل با کسانی داده شده که مرتکب تجاوز و تعدی نسبت به مسلمانان و جامعه اسلامی می شوند .
همچنین خداوند متعال اجازه جهاد و مقابله به مثل مظلومان را این گونه بیان می فرماید : أُذِنَ لِلَّذِینَ یقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظلِمُوا وَ إِنَّ اللهَ عَلی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ * الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیرِ حَقٍّ إِلّا أَنْ یقُولُوا رَبُّنَا اللّهُ[3] ( به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل شده و از دیار خود به بیرون رانده شده اند، رخصت (جهاد) داده شده است، چرا که مورد ظلم قرار گرفته اند و البته خدا بر پیروزی آنان سخت توانا است.) قاتِلُوا الْمُشْرِکِینَ کَافَّةً کَما یقاتِلُونَکُمْ کَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ[4] (همگی با مشرکان بجنگید، چنانکه آنان همگی با شما می جنگند و بدانید که خدا با پرهیزکاران است.) وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللّهَ لا یحِبُّ الْمُعْتَدِینَ[5] با کسانی که با شما می جنگند در راه خدا کارزار کنید ولی تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست ندارد. فَمَنِ اعْتَدی عَلَیْکمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدی عَلَیْکمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ[6] (پس هر کس بر شما تعدی کند. به همان اندازه تعدی اش بر او تعدی کنید و از خدا بترسید و بدانید که او با پرهیزگاران است.)
این آیات نشان می دهد ، دین اسلام به دنبال استفاده از خشونت نبوده ، بلکه در بعضی موارد، به منظور مقابله با دشمنان و متجاوزان و ریشه کن نمودن ظلم و تجاوز ناچار به استفاده از خشونت ، دفاع و جنگ با ظالمان می باشد.از این رو در همان موارد اندک ، علاوه بر تجویزِ استفاده از خشونت، مقدار و قیود آن را نیز مشخص می کند که مبادا در برخورد، زیاده روی صورت گیرد. تمام این حساسیت ها حاکی از این است که اصل برخورد، فقط به انگیزه دفاع مجاز شمرده شده و خشونت ابزاری برای غلبه بر دشمن نمی باشد.
دفاع مشروع از نظر عقلی هم امری جایز بلکه واجب است و با همین معیار ، مصادیق دفاع مشروع از مصادیق ترور محسوب نمی شوند. چون (ترور به کارگیری نامشروع قدرت برای رسیدن به هدفی است و به کارگیری مشروع قدرت از مصادیق ترور به شمار نمی آید).[7]
دولت ها و حکومت ها نیز به این مسئله اعتراف دارند، تا جایی که در اجلاسیه پنجم سازمان ملل در ژنو (1975) میان دو نوع از اعمال خشونت آمیز تفاوت گذاشته شد:
1. اعمالی که فرد یا گروهی در مقابل دولت ها به انگیزه احراز پست های شخصی یا منافع مادی انجام می دهند. مثل هواپیما ربایی با هدف باج خواهی و گروگان گیری برای رسیدن به پول و ثروت. این اعمال بدون شک، اعمالی تروریستی است.
2. اعمالی که مرتکبین آنها انگیزه شخصی ندارند، بلکه برای خدمت به هدفی که در مقابل آن احساس مسؤولیت نموده و آن را انجام می دهند. مثل مبارزه قانونی بر ضد نیروهای اشغالگر. این گونه اعمال را نمی توان از قبیل اعمال تروریستی دانست.[8]
همچنین بر اساس منشور سازمان ملل متحد ، دولت ها در صورت قرار گرفتن در معرض حمله مسلحانه حق دارند تا زمانی که شورای امنیت اقدامات لازم را به عمل می آورد، با استفاده از قوای نظامی از خود دفاع کنند. این دفاع می تواند فردی یا جمعی باشد ولی در هر حال باید از حد ضرورت خارج نشود.[9]
بنابر این ، ترور با جهاد ، دفاع و عملیات استشهادی از نظر ماهیت متفاوت می باشند ماهیت عملیات اسشتهادی و بیشتر موارد جهاد مشروع ، دفاع و مقابله با ظلم و تجاوز است ، در حالی که در ترور به کار گیری خشونت با هدف جلب منافع و اهداف خاصی صورت می گیرد و در آن قواعد انسانی و اخلاقی رعایت نمی شود .
پی نوشتها:
[1]. علی بابایی، غلامرضا، فرهنگ روابط بین الملل، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل، 1377ش، ص63.
[2]. نحل / 125 126.
[3]. حج / 39.
[4]. توبه / 36.
[5]. بقره / 190.
[6]. بقره / 194.
[7]. مصباح دباره، مصطفی، الارهاب، مفهومه و اهم جرائمه فی القانون الدولی الجنائی، منشورات جامعة قارینوس، بنغازی، 1990م، ص44.
[8]. همان، ص82.
[9]. مجله (مجلس و پژوهش)، ش35، ص209.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] آیا عملیات استشهادی فلسطینیان، از نظر اسلام و حقوق بشر مشروع است؟
- [سایر] آیا کشته شدن انسانها در عملیات استشهادی با مشروعیت آن در تضاد نیست؟
- [سایر] چرا پیامبر صلی الله علیه و آله دستور ترور یکی از دشمنان اسلام را صادر نمود ؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] حکم ترور در اسلام در صورتی که مسلم باشد که نتیجه آن به نفع اسلام است چیست؟
- [سایر] فرق عملیاتهای استشهادی شیعیان با عملیاتهای انتحاری وهابیون چیست؟
- [سایر] چرا دانشمندان ایرانی ترور میشوند؟
- [سایر] چرا شهید امیر سپهبد علی صیاد شیرازی ترور شد؟
- [سایر] آیا خلیفه اول نقشه ترور امیرالمومنین(ع) را کشیده بود؟
- [سایر] توطئه یهودیان بنی نضیر برای ترور پیامبراکرم(ص) چه بود؟
- [سایر] دستاوردها، پیامدها و تحولات عملیات بیت المقدس؟
- [آیت الله بهجت] مسلمان از کافر ارث میبرد، ولی کافر اگرچه پدر یا پسر میت باشد از مسلمان ارث نمیبرد. ولی اگر میت مسلمان پسر کافری دارد و او پسری مسلمان دارد، آن پسر مسلمان از جدّ خود ارث میبرد، و همچنین اگر پسر میت مسلمان، کافر باشد ولی عموی میت یا برادر میت مسلمان باشد ارث به آنها میرسد، و در صورت کافر بودن این دو، پسران مسلمان عمو و برادر ارث میبرند.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه پاک میباشد، ولی احکام دیگر مسلمانان را ندارد، مثلاً نمیتواند زن مسلمان با او ازدواج کند و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.
- [امام خمینی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه پاک می باشد، ولی احکام دیگر مسلمانان را ندارد، مثلا نمی تواند زن مسلمان بگیرد و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.
- [آیت الله سیستانی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه ، و نشانهای هم بر اسلامش نباشد ، پاک میباشد ، ولی احکام دیگر مسلمان را ندارد ، مثلاً نمیتواند زن مسلمان بگیرد ، و باید در قبرستان مسلمانان دفن نشود .
- [آیت الله مکارم شیرازی] دفن مسلمان در قبرستان غیر مسلمان و دفن کافر در قبرستان مسلمان جایز نیست بنابر احتیاط واجب، همچنین دفن مسلمان در جایی که نسبت به او بی احترامی باشد حرام است، مانند جایی که خاکروبه و کثافت می ریزند.
- [آیت الله وحید خراسانی] بریدن عضوی از بدن مرده کافری که تشریح ان جایز است و یا کسی که مسلمان یا ذمی بودن او مشکوک است به منظور پیوند زدن ان به بدن شخص مسلمان جایز است و پس از ان که جزء بدن مسلمان شد احکام بدن مسلمان بر ان جاری است و همچنین پیوند زدن عضوی از اعضای حیوان نجس العین به بدن شخص مسلمان جایز است و پس از ان که جزء بدن مسلمان گشت احکام بدن مسلمان بر ان عضو جاری است
- [آیت الله اردبیلی] کافر میتواند از طرف مسلمان وکیل شود، مگر در اموری که اسلام شرط عامل باشد، هم چنانکه مسلمان نیز میتواند وکیل کافر شود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . حسن سلوک و رفتار مسلمان با بیگانه و مسلمان، باید بر اساس تعالیم اسلام در نهایت اعتدال و خیرخواهی برای همه خلق باشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] دفن مسلمان در قبرستان کفار و دفن کافر در قبرستان مسلمانان بنا بر احتیاط جایز نیست.
- [آیت الله مظاهری] اگر حفظ جان مسلمانی یا عدهای از مسلمانان بر تشریح انسان متوقف باشد و تشریح غیرمسلمان امکان نداشته باشد تشریح مسلمان جایز است، بنابراین در این زمان که طب متوقّف بر تشریح بدن انسان است باید از تشریح میّت غیر مسلمان استفاده شود و اگر غیر مسلمان نباشد تشریح مسلمان با اذن ولی یا حاکم شرع جایز است و موجب دیه هم نیست.