مقدمه بلوغ مفهومی است که با نوجوانی همراه است و طی آن تحولاتی سریع و ناگهانی در رشدجسمانی، فیزیولوژیک و روانی تحقق می یابد. عمده رفتارهای غیر طبیعی مثل پرخاشگری که در نوجوانان دیده می شود برگشت به این مسأله دارد؛ گرچه نباید از آن چه علت پرخاشگری دیگر سنین محسوب می شود غافل شد. در صورت وجود سؤال در زمینه پرخاشگری، جدای ازبحث نوجوانی، می توانید مجدداً با ما مکاتبه کنید. آثار روانی بلوغ:[1] دردوران نوجوانی به دلیل تغییرات سریع و ناگهان در قد، وزن؛ سیستم فیزیولوژیک و ... و همچنین به دلیل بروز علائم بلوغ جنسی، به یکباره وضعیت جسمی فرد تغییر یافته و به دنبال آن حالات روانی او نیز دگرگون می شود. از طرفی به دلیل رشد سریع و بروز تغییرات وسیع در ساختار بدنی و با توجه به عدم آمادگی قبلی نوجوان، حالاتی از قبیل خستگی،اغما، سردرد و اضطراب در او پیدا می شود، و از نوجوان، فردی سست و بیحال می سازد و از آنجا که تا یک سال قبل از بلوغ، همین فرد از انرژی سرشاری برخوردار بوده، این سستی و بی حالی موجب تلقی منفی بزرگترها از او شده و به دنبال آن بر ناراحتی های روانی نوجوان افزوده می شود. از سوی دیگر به دلیل رشد جنسی نوجوان و فرا رسیدن بلوغ، حالاتی از قبیل نگرانی و اضطراب در نوجوان غلبه می یابد. در این دوران حالات منفی گرایی، لجبازی، گستاخی، بی ثباتی و عدم تعادل، کج خلقی، انزوا طلبی و در رؤیا فرو رفتگی بوضوح در نوجوان دیده می شود. فرد اعتماد به نفس خود را از دست داده و بدین دلیل از خود نمایی و تظاهر ابا دارد و بیشتر دست به تقلید می زند که سیگارکشیدن ازموارد بارز آن است. دختران به نوعی حساسیت درباره ظاهر خود مبتلا می شوند و بیشتر تمایل دارند مثل دیگران باشند. نوجوانان معمولا افرادی بسیار کمرو و خجالتی هستند و از بودن با بزرگترها دوری می جویند و بیشتر دوست دارند که با همسالان و دوستان خود بسر برند و با آن ها در فعالیت های اجتماعی، سیاسی و ... شرکت جویند که این امر در بعد منفی آن بزهکاری منجر می شود. با توجه به این حالات است که گفته می شود نوجوان همچون نوزادی است که در تمامی جهات نیاز به محبت، مراقبت و کمک والدین دارد، با این تفاوت که به راهنمایی ها و مراقبت های مستقیم بسیار حساس است و لذا باید بزرگترها با روشهای مناسب با سن نوجوان، ضمن این که مراقب او هستند، او را آزاد گذاشته و حساسیت او را بر نیانگیزند، اما به هر حال این آزادی نیز باید حساب شده باشد. حالات روانی نوجوان و طرز برخورد با آن: نوجوان به دلیل تغییرات جسمانی روانی در این دوران و نداشتن ثبات دوره بزرگسالی، نیاز به توجه بیشتری دارد؛ ولی درست به دلیل همین جهات روانی، از توجه و راهنمایی مستقیم نیز بیزار است. در برخورد با او باید روحانیت خاص نوجوانی را مد نظر داشته و به شکلی صحیح با آن برخورد کرد تا نتیجه آن مثبت باشد. این نکات می تواند در این راستا مؤثر باشد: 1. برای نوجوان، مرحله جدید رشد، بسیار با ارزش است. هر چند تغییراتی که در او بطور ناگهانی پدید می آید، مشکلاتی برایش ایجاد می کند، اما در عین حال به این حالت رشد افتخار می کند و خود را دیگر، کودک نمی داند. معتقد است که زمان استقلالش فرا رسیده و لذا دیگر راهنمایی های پدر و مادر را همچون گذشته در بست نمی پذیرد، دوست نمی دارد تحت کنترل باشد و بیشتر مایل است خود تصمیم گرفته و عمل کند. به دلیل این روحیه، پدر و مادر نیز باید سعی کنند از توجه مستقیم و نظارت دایم و حالت دستوری دست برداشته و به اصطلاح (کنترل از راه دور) بر او داشته باشند. او را تا حدی که مضر نباشد آزاد گذارند ولی در عین حال با مهربانی و عطوفت، مسیر صحیح را برایش مشخص نمایند. از این رو است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به خوشرویی و ملاطفت با جوانان سفارش فرموده است.[2] 2. با آغاز دوران بلوغ جنسی، تغییرات بدنی تا حدی موجب دلهره و نگرانی و اضطراب و ندانم کاری می باشد و این امر، گاه مشکل جدی نوجوان می شود، که به دلیل کمرویی خاص این دوره از گفتن آن نیز خودداری می کند. برای پیشگیری، والدین بایستی کودک را پیش از ورود به این مرحله از تغییرات بعدی بدن مطلع ساخته و اطلاعات لازم را با ظرافت در اختیارش بگذارند. 3. نوجوان در این زمان، بیش از هر چیز به مهر و محبت نیاز دارد، شیفته کسی است که او را دوست بدارد و دیگر تاب تحمل زورگویی و حالات آمرانه را ندارد. خاتم انبیاء صلوات الله علیه پیروزی خود را در بیدار نمودن مردم مرهون برخورد صحیح با جوانان و نوجوانان معرفی کرده و فرموده است: (من شمارا به نیکی کردن به نوجوانان و جوانان سفارش اکید می کنم؛ چرا که قلب آنان انعطاف پذیرتر است، خدای تعالی مرا برانگیخت تا از انحرافات و خطرها پرهیز دهم و پویندگان راه کمال و سعادت را بشارت دهم، جوانان با من هم عهد شدند ولی سالخوردگان مخالفت کردند، چون گذشت زمان دل آن ها را سخت کرده..)[3] در هر حال باید از این آمادگی روحی نوجوان، برای تحول و تغییر او به سمت صلاح استفاده کرد تا در جهت شکستن سنتهای غلط و افکار انحرافی رهنمون شود و گرنه با تندی و خشونت والدین، مقاومت و لجاجت او بیشتر شده و سعی در مخالفت با آن دارد. پدر و مادر باید این حالت او را درک کرده و با او به مهربانی برخورد کنند و اعتماد او را نسبت به خود بدست آورند. 4. به دلیل نبودن ثبات و تعادل، نباید از نوجوان حالت انقیاد دوره کودکی را انتظار داشت و بالاخره باید این اصل را قبول کرد که حالت تعادل در تمامی دوران زندگی وجود ندارد و گاه لازمه یک مرحله، بی ثباتی است. لذا باید با توجه به این حالت با نوجوان برخورد کرد. 5. نوجوانی دوره تخیل و در رؤیا فرو رفتن است و به دلیل رشد و بلوغ جنسی گاه این تخیلات، کانال خاصی پیدا می کند. از آن جا که تخیل، بیشتر در موقع بیکاری غلبه می یابد بایستی اوقات فراغت نوجوان را با فعالیت های متنوع ورزشی، هنری، فرهنگی و ... پر نمود تا بدین وسیله امکان تخیل او در مورد تغییرات بدنی و مسائل جنسی از بین برود و یا به حد اقل برسد؛ چرا که بیکاری بخصوص در دوره نوجوانی و جوانی، پیامد های سوئی به دنبال دارد که ازآن جمله خیالات و کجروی هاست.[4] 6. همسالان، بهترین یاران و دوستان نوجوانان هستند که نقش الگو را نیز برای او ایفا می کنند و مسلما جدا کردن آن ها از نوجوان امری ناممکن است، بدین معنی که این جدایی نه تنها مشکلی از او حل نمی کند؛ بلکه بر مشکلات عاطفی او می افزاید. بهترین شیوه این است که به او اجازه رفت و آمد با دوستانش داده شود؛ اما اولاً باید او را در تعیین و انتخاب افراد راهنمایی کرد و ثانیاً بر روابط آن ها با همدیگر، نظارتی از دور داشت. 7. به دلیل بروز تغییرات وسیع و ناگهانی در بدن، نوجوان از یک حالت ضعف و سستی برخوردار است که برای رفع این حالت نیاز به خواب و استراحت و تغذیه کافی دارد. علاوه بر این که نباید او را در این امر سرزنش کرد، بایستی امکانات لازم را در اختیارش گذاشت تا نیاز طبیعی او تأمین گردد. 8. نوجوان علاقه زیادی به افراد برجسته و سرشناس در هر زمینه ای دارد که از این حالت او نیز باید طوری استفاده نمود که برایش مفید باشد. اولا باید این افراد برجسته را به او معرفی نموده و ثانیا امکانات آشنایی با آن ها از قبیل کتاب و مجلات و ... را برایش فراهم نمود. پی نوشتها: [1]. تمامی مطالب به این پاسخ به نقل می باشد از: روان شناسی با نگرش به منابع اسلامی، جمعی از مولفین، تهران، سمت، 1374، ج1، ص 401. [2]. (اوصیکم بالشبان خیرا)( مرتضی فرید، الحدیث، ج1، ص 349. [3]. (اوصیکم بالشبان خیرا فانهم ارق افئده، ان الله بعثنی بشیراً و نذیرا فحالفنی الشبان و خالفنی الشیوخ. ثم قرأ: (فطال علیهم الأمد فقست قلوبهم) همان مدرک. [4]. امیر المومنان علیه السلام : (من الفراغ تکون الصبوه) (حالات و رفتارهای جاهلانه جوانی، زاده فراغت و بیکاری است.) آقا جمال خوانساری، شرح غرر و درر آمدی، ج6، ص 10 و 122. منبع: اندیشه قم
مقدمه
بلوغ مفهومی است که با نوجوانی همراه است و طی آن تحولاتی سریع و ناگهانی در رشدجسمانی، فیزیولوژیک و روانی تحقق می یابد. عمده رفتارهای غیر طبیعی مثل پرخاشگری که در نوجوانان دیده می شود برگشت به این مسأله دارد؛ گرچه نباید از آن چه علت پرخاشگری دیگر سنین محسوب می شود غافل شد. در صورت وجود سؤال در زمینه پرخاشگری، جدای ازبحث نوجوانی، می توانید مجدداً با ما مکاتبه کنید.
آثار روانی بلوغ:[1]
دردوران نوجوانی به دلیل تغییرات سریع و ناگهان در قد، وزن؛ سیستم فیزیولوژیک و ... و همچنین به دلیل بروز علائم بلوغ جنسی، به یکباره وضعیت جسمی فرد تغییر یافته و به دنبال آن حالات روانی او نیز دگرگون می شود.
از طرفی به دلیل رشد سریع و بروز تغییرات وسیع در ساختار بدنی و با توجه به عدم آمادگی قبلی نوجوان، حالاتی از قبیل خستگی،اغما، سردرد و اضطراب در او پیدا می شود، و از نوجوان، فردی سست و بیحال می سازد و از آنجا که تا یک سال قبل از بلوغ، همین فرد از انرژی سرشاری برخوردار بوده، این سستی و بی حالی موجب تلقی منفی بزرگترها از او شده و به دنبال آن بر ناراحتی های روانی نوجوان افزوده می شود. از سوی دیگر به دلیل رشد جنسی نوجوان و فرا رسیدن بلوغ، حالاتی از قبیل نگرانی و اضطراب در نوجوان غلبه می یابد.
در این دوران حالات منفی گرایی، لجبازی، گستاخی، بی ثباتی و عدم تعادل، کج خلقی، انزوا طلبی و در رؤیا فرو رفتگی بوضوح در نوجوان دیده می شود. فرد اعتماد به نفس خود را از دست داده و بدین دلیل از خود نمایی و تظاهر ابا دارد و بیشتر دست به تقلید می زند که سیگارکشیدن ازموارد بارز آن است. دختران به نوعی حساسیت درباره ظاهر خود مبتلا می شوند و بیشتر تمایل دارند مثل دیگران باشند. نوجوانان معمولا افرادی بسیار کمرو و خجالتی هستند و از بودن با بزرگترها دوری می جویند و بیشتر دوست دارند که با همسالان و دوستان خود بسر برند و با آن ها در فعالیت های اجتماعی، سیاسی و ... شرکت جویند که این امر در بعد منفی آن بزهکاری منجر می شود.
با توجه به این حالات است که گفته می شود نوجوان همچون نوزادی است که در تمامی جهات نیاز به محبت، مراقبت و کمک والدین دارد، با این تفاوت که به راهنمایی ها و مراقبت های مستقیم بسیار حساس است و لذا باید بزرگترها با روشهای مناسب با سن نوجوان، ضمن این که مراقب او هستند، او را آزاد گذاشته و حساسیت او را بر نیانگیزند، اما به هر حال این آزادی نیز باید حساب شده باشد.
حالات روانی نوجوان و طرز برخورد با آن:
نوجوان به دلیل تغییرات جسمانی روانی در این دوران و نداشتن ثبات دوره بزرگسالی، نیاز به توجه بیشتری دارد؛ ولی درست به دلیل همین جهات روانی، از توجه و راهنمایی مستقیم نیز بیزار است. در برخورد با او باید روحانیت خاص نوجوانی را مد نظر داشته و به شکلی صحیح با آن برخورد کرد تا نتیجه آن مثبت باشد. این نکات می تواند در این راستا مؤثر باشد:
1. برای نوجوان، مرحله جدید رشد، بسیار با ارزش است. هر چند تغییراتی که در او بطور ناگهانی پدید می آید، مشکلاتی برایش ایجاد می کند، اما در عین حال به این حالت رشد افتخار می کند و خود را دیگر، کودک نمی داند. معتقد است که زمان استقلالش فرا رسیده و لذا دیگر راهنمایی های پدر و مادر را همچون گذشته در بست نمی پذیرد، دوست نمی دارد تحت کنترل باشد و بیشتر مایل است خود تصمیم گرفته و عمل کند. به دلیل این روحیه، پدر و مادر نیز باید سعی کنند از توجه مستقیم و نظارت دایم و حالت دستوری دست برداشته و به اصطلاح (کنترل از راه دور) بر او داشته باشند. او را تا حدی که مضر نباشد آزاد گذارند ولی در عین حال با مهربانی و عطوفت، مسیر صحیح را برایش مشخص نمایند. از این رو است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به خوشرویی و ملاطفت با جوانان سفارش فرموده است.[2]
2. با آغاز دوران بلوغ جنسی، تغییرات بدنی تا حدی موجب دلهره و نگرانی و اضطراب و ندانم کاری می باشد و این امر، گاه مشکل جدی نوجوان می شود، که به دلیل کمرویی خاص این دوره از گفتن آن نیز خودداری می کند. برای پیشگیری، والدین بایستی کودک را پیش از ورود به این مرحله از تغییرات بعدی بدن مطلع ساخته و اطلاعات لازم را با ظرافت در اختیارش بگذارند.
3. نوجوان در این زمان، بیش از هر چیز به مهر و محبت نیاز دارد، شیفته کسی است که او را دوست بدارد و دیگر تاب تحمل زورگویی و حالات آمرانه را ندارد. خاتم انبیاء صلوات الله علیه پیروزی خود را در بیدار نمودن مردم مرهون برخورد صحیح با جوانان و نوجوانان معرفی کرده و فرموده است: (من شمارا به نیکی کردن به نوجوانان و جوانان سفارش اکید می کنم؛ چرا که قلب آنان انعطاف پذیرتر است، خدای تعالی مرا برانگیخت تا از انحرافات و خطرها پرهیز دهم و پویندگان راه کمال و سعادت را بشارت دهم، جوانان با من هم عهد شدند ولی سالخوردگان مخالفت کردند، چون گذشت زمان دل آن ها را سخت کرده..)[3]
در هر حال باید از این آمادگی روحی نوجوان، برای تحول و تغییر او به سمت صلاح استفاده کرد تا در جهت شکستن سنتهای غلط و افکار انحرافی رهنمون شود و گرنه با تندی و خشونت والدین، مقاومت و لجاجت او بیشتر شده و سعی در مخالفت با آن دارد. پدر و مادر باید این حالت او را درک کرده و با او به مهربانی برخورد کنند و اعتماد او را نسبت به خود بدست آورند.
4. به دلیل نبودن ثبات و تعادل، نباید از نوجوان حالت انقیاد دوره کودکی را انتظار داشت و بالاخره باید این اصل را قبول کرد که حالت تعادل در تمامی دوران زندگی وجود ندارد و گاه لازمه یک مرحله، بی ثباتی است. لذا باید با توجه به این حالت با نوجوان برخورد کرد.
5. نوجوانی دوره تخیل و در رؤیا فرو رفتن است و به دلیل رشد و بلوغ جنسی گاه این تخیلات، کانال خاصی پیدا می کند. از آن جا که تخیل، بیشتر در موقع بیکاری غلبه می یابد بایستی اوقات فراغت نوجوان را با فعالیت های متنوع ورزشی، هنری، فرهنگی و ... پر نمود تا بدین وسیله امکان تخیل او در مورد تغییرات بدنی و مسائل جنسی از بین برود و یا به حد اقل برسد؛ چرا که بیکاری بخصوص در دوره نوجوانی و جوانی، پیامد های سوئی به دنبال دارد که ازآن جمله خیالات و کجروی هاست.[4]
6. همسالان، بهترین یاران و دوستان نوجوانان هستند که نقش الگو را نیز برای او ایفا می کنند و مسلما جدا کردن آن ها از نوجوان امری ناممکن است، بدین معنی که این جدایی نه تنها مشکلی از او حل نمی کند؛ بلکه بر مشکلات عاطفی او می افزاید. بهترین شیوه این است که به او اجازه رفت و آمد با دوستانش داده شود؛ اما اولاً باید او را در تعیین و انتخاب افراد راهنمایی کرد و ثانیاً بر روابط آن ها با همدیگر، نظارتی از دور داشت.
7. به دلیل بروز تغییرات وسیع و ناگهانی در بدن، نوجوان از یک حالت ضعف و سستی برخوردار است که برای رفع این حالت نیاز به خواب و استراحت و تغذیه کافی دارد. علاوه بر این که نباید او را در این امر سرزنش کرد، بایستی امکانات لازم را در اختیارش گذاشت تا نیاز طبیعی او تأمین گردد.
8. نوجوان علاقه زیادی به افراد برجسته و سرشناس در هر زمینه ای دارد که از این حالت او نیز باید طوری استفاده نمود که برایش مفید باشد. اولا باید این افراد برجسته را به او معرفی نموده و ثانیا امکانات آشنایی با آن ها از قبیل کتاب و مجلات و ... را برایش فراهم نمود.
پی نوشتها:
[1]. تمامی مطالب به این پاسخ به نقل می باشد از: روان شناسی با نگرش به منابع اسلامی، جمعی از مولفین، تهران، سمت، 1374، ج1، ص 401.
[2]. (اوصیکم بالشبان خیرا)( مرتضی فرید، الحدیث، ج1، ص 349.
[3]. (اوصیکم بالشبان خیرا فانهم ارق افئده، ان الله بعثنی بشیراً و نذیرا فحالفنی الشبان و خالفنی الشیوخ. ثم قرأ: (فطال علیهم الأمد فقست قلوبهم) همان مدرک.
[4]. امیر المومنان علیه السلام : (من الفراغ تکون الصبوه) (حالات و رفتارهای جاهلانه جوانی، زاده فراغت و بیکاری است.) آقا جمال خوانساری، شرح غرر و درر آمدی، ج6، ص 10 و 122.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] طرز شناسایی و راه درمان نوجوانان افسرده را بیان کنید.
- [سایر] علل بی توجهی برخی نوجوانان به نماز و راه درمان آن چیست؟
- [سایر] علل بی توجهی برخی نوجوانان به نماز و راه درمان آن چیست؟
- [سایر] درباره ی شیوه درمان و درمان های جدید واریس توضیح بفرمایید .
- [سایر] راهکارهایی برای درمان همجنس گرایی بفرمایید؟
- [سایر] علت پرخاشگری در کودکان چیست؟
- [سایر] پرخاشگری چگونه رشد می کند؟
- [سایر] علائم افسردگی در نوجوانان چیست؟ با افسردگی نوجوانان چه کنیم؟
- [سایر] چرا نوجوانان شلختهاند؟ برای رفع شلختگی نوجوانان چه باید بکنیم؟
- [سایر] من با شوهرم رابطه عاطفی خوبی نداریم در واقع طلاق عاطفی گرفته ایم و در نتیجه پسر شش ساله ام هم دچار پرخاشگری شده خواهشمند است بفرمایید چه کنم
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن ماهی های کوچک زنده اشکال دارد، مگر برای درمان در مقام ضرورت.
- [آیت الله جوادی آملی] .هرگاه طبیب, درمان بیمار را به صورتی سرپرستی کند مثلاً به او دارو دهد یا وی را تزریق کند یا دستور خوردن دارو یا انجام دادن کاری را به او بدهد و در این طبابت اشتباه نماید و به بیمار زیان برسد یا بمیرد, ضامن است و اگر به هیچوجه دستور ندهد, بلکه فقط راه درمان بیماری را در مقالهای بنویسد یا در تدریس بیان کند و بیمار شخصاً به درمان خود اقدام نماید و آسیب ببیند، طبیب ضامن نیست.
- [آیت الله اردبیلی] ضامن نبودن پزشک به وسیله نصب اطّلاعیه در محلّ درمان یا اعلان در رسانهها ثابت نمیشود، بلکه باید خود بیمار یا ولیّ او پس از آگاهی از کیفیّت درمان شرط عدم ضمان را به صورت کتبی یا شفاهی قبول کند و چنانچه قبول شرط از روی اضطرار و ناچاری باشد، اشکال ندارد؛ ولی اگر اجبار و اکراه در بین باشد، پزشک ضامن است.
- [آیت الله جوادی آملی] .زخمهای متعدد در بدن, گاهی به هم نزدیکاند که به همه آنها یک زخم گفته می شود، در این صورت , تا همگی درمان نشدند , نمازگزاردن با خون آنها در بدن یا لباس بیاشکال است و زمانی از هم دورند که هرکدام زخم جدا شمرده میشود; در این فرض خون هرکدام بعد از درمان, اگر بیش از درهم باشد, مانع صحت نماز است.
- [آیت الله اردبیلی] در مورد عیب عنّین بودن مرد، اگر احتمال درمان او را بدهند، زن باید به حاکم شرع مراجعه کند و حاکم شرع یک سال برای آزمایش و درمان به مرد مهلت دهد؛ پس اگر در این مدّت مرد هیچ نتوانست با زنی آمیزش نماید، زن حقّ فسخ دارد.
- [آیت الله مظاهری] اقسامی که برای عاق پدر و مادر گفته شد تماماً در قطع رحم نیز میآید، بنابراین انفاق بر آنها اگر فقیر باشند لازم است اگرچه آنان واجبالنّفقه نیستند، ولی ترک انفاق در صورت قدرت و فقر آنان، قطع رحم محسوب میشود، چنانکه تضییع حقّ آنها و بردن آبروی آنان و تندی و پرخاشگری با آنها قطع رحم است، علاوه بر اینکه گناه حقّالنّاس و اهانت به دیگران را نیز دارد.
- [آیت الله مظاهری] تربیت باید با تلطّف و مهربانی و تسلّط بر اعصاب و با صبر و حوصله باشد، و از پرخاشگری و تندی و کتک پرهیز شود، مگر اینکه چارهای برای تربیت جز تندی یا کتک نباشد که در این صورت به انداز? ضرورت جایز است و دیه هم ندارد، ولی اگر کتک بیجا باشد یا برای تشفّی خاطر باشد نه بهخاطر تربیت، علاوه بر اینکه حرام است، دیه نیز دارد، و دی? آن در باب قصاص و دیات گذشت.
- [آیت الله اردبیلی] خوردن، آشامیدن، تزریق و یا استعمال چیزی که برای جسم یا روح انسان ضرر قابل توجّه دارد، حرام است، ولی اگر در موردی به نظر پزشک متخصّص و مطمئن درمان بیماری منحصر به آن باشد، در حدّ ضرورت اشکال ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] تزریق خون انسانی به انسان دیگر برای درمان بیماری یا جراحی یا نجات جان او جایز است، خواه خون مسلمان باشد یا کافر، مرد باشد یا زن و خرید و فروش خون برای این منظور مانعی ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] قی کردن از روی عمد روزه را باطل می کند، هرچند برای نجات از مسمومیت و درمان بیماری و مانند آن باشد، ولی قی کردن بدون اختیار یا از روی سهو روزه را باطل نمی کند.