ابتدا نگاهی از زوایة روانشناسی رشد به خصوصیّات و ویژگیهای کودکانی که در این سن هستند می اندازیم تا بهتر بتوانیم به معرّفی خدا به کودکان بپردازیم. 1. توجه به ویژگی های روان شناختی کودکان: کودکان 8 ساله در مرحله عملیّات عینی قرار دارند. کودک در مرحله عملیّات عینی نسبت به دوران کودکی تفکّری منطقیتر، انعطاف پذیرتر و سازمان یافتهتر از قبل دارد[1] ولی با این حال در این زمان کودکان در صورتی میتوانند به صورت منظّم و منطقی فکر کنند که با ( اطّلاعات عینی) سر و کار داشته باشند و بتوانند مستقیماً آنها را مشاهد کنند. عملیّات ذهنی آنها در مورد مسائل انتزاعی، یعنی، مسائلی که در دنیای واقعی آشکار نیستند، ضعیف است. مطالعات بینه و پیاژه، دلیل بر آن است که کودک ابتدا قواعد کار اشیاء مختلف را میفهمد، سپس به نوع و جنس آنها پی میبرد. بدین سبب کودک قبل از 12 سالگی نمیتواند مفاهیم انتزاعی ( مجرّد) از قبیل عدالت، فضیلت، خیر و ... را بفهمد.[2] بنابراین باید برای توصیف خدا به سراغ مفاهیم عینی رفت یعنی مفاهیم قابل مشاهدة کودک، مفاهیمی که کودک آنها را لمس کرده و درک میکند. بخش دوّم: نحوة معرفی خدا به کودکان در این سن پدر و مادر در مورد توصیف خدا، مسئولیّت بزرگی برعهده دارند. آنان میتوانند در تکمیل عقائد فرزندانشان کمکهای شایانی انجام دهند. اگر در این باره کوتاهی کنند در قیامت مؤاخذه خواهند شد. پدر و مادر باید به تمام سؤالها و چراهای کودک پاسخ دهند وگرنه روح تحقیق و کنجکاوی او خاموش خواهد شد. امّا پاسخ دادن به سؤالهای آنها هم کار آسانی نیست. پاسخها باید صحیح ، کوتاه و قابل فهم کودک باشد. هر چه درک و فهم کودک ترقّی میکند پاسخها نیز به همان نسبت باید عمیقتر باشد. انجام این کار از عهدة هر پدر و مادری ساخته نیست. باید قبلاً خودشان را آماده کرده باشند. از گفتن مطالب سنگین و خسته کننده جدّاً اجتناب کنند، چون نه تنها سودی ندارد بلکه برای کودک ملال آور خواهد بود. کودک برای درک مطالب دشوار آمادگی ندارد. به همین سبب باید به ظرائف آن دقّت کرد. ما برای توضیح خدا برای کودک با توجّه به مباحث مطرح شده در روانشناسی رشد، به چند نکته اشاره میکنیم امیدواریم که مفید باشد: 1. تفکّر کودک در این سن نمادین است، یعنی با تصویر سازی کردن، نسبت به ( چیزها) شناخت پیدا میکند. جملهای از گوگول نقل شده است که میگوید: ( کار من این است که با تصویر زنده و نمادهای حیاتی سخن بگویم تا مخاطب خود با اشتیاق، درون آن را جذب کند، نه با دلیل و استدلال)[3] کودکی که با این روش به تعلیم دین و شناخت خدا دست مییابد این شناخت را درون سازی میکند و همیشه با او خواهد ماند چون با میل و رغبت به آن رسیده است. 2. گاهی ( آموزش دینی) مانع ( تربیت دینی) میشود. یکی از اشتباههای مکرّری که امروزه از روی غفلت و عادت انجام میشود، ملازمهای است که میان ( منش دینی) یا همان حس مذهبی و ( دانش دینی) قائل میشوند و میپندارند که شرط قطعی دیندار بودن و دینی شدن، تراکم اطّلاعات و اندوختههای حفظی و صوری دانش دینی است. در حالی که اگر آموزش به همراه پرورش حس دینی نباشد، بیفایده بلکه مضر است چون گاهی خودش حجاب اکبر میشود. در باب شناخت خدا نیز همین اشتباه وجود دارد در حقیقت ما نباید بیش از حد، فشار بر خدا شناسی کودک بیاوریم بلکه آن چه مهم است خدا باوری کودک است و ما این حس را باید بیشتر تقویت کنیم چون فطرتاً کودک خداباور است و این ما هستیم که او را به جهات دیگر منحرف میکنیم. 3. معصومین علیهم السّلام برای آموزش خداشناسی به کودک و حتّی عامة مردم، دلائل وجود خدا را مفروض میگرفتند و کودک را با صفات خدا و وظائفی که در قبال خدا دارد آشنا میکردند. زیرا اولاً اصل وجود خدا امری فطری و بدیهی است. ثانیاً چون کودک در این سن از تفکر انتزاعی بدور است و قدرت تحلیل ندارد هیچ گونه استدلال و برهانی برای او قابل فهم نیست. ثالثاً پرداختن به این بحث، نه تنها بیفایده بلکه مضر نیز است زیرا طرح این مباحث بدین معناست که ممکن است خدائی در کار نباشد. همین موجب میشود راهی باز شود تا کودک در وجود خدا تردید کند. یکی از مربیان در این باره میگوید: ( اثبات وجود خداوند برای کودک، به معنای امکان عدم وجود حضرت باری تعالی نیز میتواند باشد ... (همین)، راه را برای کودک میگشاید که در وجود خدا شک راه دهد.) 4. موضوع دیگری که در سیرة تربیتی معصومین علیهم السّلام مطرح است تأکید و توجّه بسیار به ( صفات خداوند) و آشنا کردن افراد با آن صفات است. شناساندن صفات خدا یکی از روشهای کار آمد در رشد و ارتقای معرفت و اعتقاد به خداست، در این روش، فرد به جای متمرکز شدن بر ترسیم تصویری از ماهیّت خداوند متعال، سعی میکند صفات جلال و جمال خداوند متعال را برای کودک به تصویر بکشند. این روش فوائدی دارد از جمله: مفاهیم به کار گرفته شده واضح و آشکار است. مهربانی، بخشش و ... مفاهیمی هستند که کودک پیوسته با آنها سر و کار دارد و به راحتی آنها را درک میکند. این روش، در ذهن کودک تصورات نادرستی نسبت به خداوند ایجاد نمیکند. این روش باعث میشود علاقه و محبّت به خدا در کودک بیشتر شود زیرا هر فرد فطرتاً و از عمق وجود خود کسی را که جامع صفات نیکو و زیبا باشد دوست دارد. 5. سعی کنید در فرصتهای مناسب و به مقدار درک و شعور کودک نام خدا و پیامبر صلّی الله علیه و آله را با ( عظمت) یاد کنید و مهربانیها و الطاف او را یادآورد شوید. نعمتهای فراوان الهی را در این جهان و جهان آخرت بازگو کنید تا بدین وسیله مهر و محبّت خدای بزرگ را در دل کودک تثبیت نمائید، تا هنگامی که شما خدا را برای او توصیف میکنید او احساس ارتباط مضاعفی با خدا داشته باشد. 6. برای افراد مذهبی خداوند مورد احترام است و ( ترس از خدا) امری مقدّس تلقی میشود. به بیانی دیگر، آنها دوست ندارند به خداوند و خواست او بیتوجّهی بشود، ولی خدا ترسی و خضوع ممکن است برای یک کودک تبدیل به وحشت از خدا شود. معمولاً، والدین وحشت از خدا را در کودک ایجاد میکنند. آنها خدا را به صورت جبّاری شکنجهگر برای فرزندشان ترسیم کرده، و سخت گیری در رفتار خشونت آمیز معلّم یا والدین نیز موجب ترس او از هر قدرت نیرومندتر از وی خواهد شد. ابتدائیترین تصویری که کودکان از خدا دارند، معمولاً انعکاسی از تصویر آنها دربارهی والدین یا معلّمان آنهاست. سعی کنید تصویر منفی او را از خدا اصلاح کنید. رحمانیّت، بخشندگی و مهربانی خدا را به او نشان دهید، به نحوی که خدا را یاور خود بداند و مجازات را ناشی از انتخابهای غلط و ناشایست خود تلقی کند، نه ناشی از جبّار بودن خداوند. 7. توصیف خدا را نباید منحصر در ساعات معیّنی کرد بلکه باید از هر فرصتی بهره برد. مثلاً با آمدن باران و برف، با شگفتن گلهای مدرسه، با دیدن نوزاد حیوانات و با هر جلوه و زیبائی که در طبیعت به چشم می خورد، باید یاد خدا را در خاطر کودکان زنده کرد و آنان را دوستدار و خواستار خدا ساخت زیرا قرآن بهترین راه خداشناسی را مشاهدة آیات و پدیدههای جهان میداند. با ذکر نعمتهای الهی باید ذهن کودک را به خدای مهربان متوجّه کرد و عاطفه و محبّت آنان را نسبت به خدائی که همه را آفریده است و به همه کمک میکند جلب نمود.[4] 8. تصویر کودکان از خدا بسیار متأثّر از تصویری است که از والدین خود دارند. اگر کودکی والدین خود را قابل اعتماد، مهربان و قابل دسترسی بداند، احتمالاً خدا را نیز دارای چنین صفاتی خواهد کرد. از سوی دیگر، اگر والدین خود را خشن، بیتفاوت و بیانصاف بداند، دربارة خدا نیز چنین تصوّراتی خواهد داشت. والدین، در نحوة درک فرزندشان از خدا، بیشترین تأثیر را دارند.[5] به همین خاطر والدین باید صداقت و صراحت داشته باشند، مساوات را رعایت کنند، دروغ نگویند، همدم فرزندانشان باشند، اگر دچار مشکلی شدند به او کمک کنند و ... تا تصویر مناسبی از والدین خود داشته باشد تا در هنگام تطبیق و نماسازی کودک از خدا به پدر و مادر، تصویر نیکی از خدا در ذهن او مجسّم شود. در صورتی که در این زمینه سؤال دیگری دارید دوباره با ما مکاتبه نمایید. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. تربیت دینی، محمد داوودی، قم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1383. 2. تربیت، ابراهیم امینی، قم: انتشارات بوستان کتاب، 1381. 3. اثرات پنهان تربیت آسیب زا، عبدالعظیم کریمی، تهران: انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، 1383. 4. کلیدهای آموختن به کودکان دربارة خداوند، ایربس یاب، ترجمة: مسعود حاجی زاده، تهران: انتشارات صابرین،1379. 5. اسلام و تعلیم و تربیت، ابراهیم امینی، تهران: انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، 1372. 6. آموزش مفاهیم دینی همگام با روانشناسی رشد، ناصر باهنر، تهران: انتشارات سازمان تبلیغات، 1378. پی نوشتها: [1] . لوراای، برک، روانشناسی رشد، ترجمة: یحیی سید محمدی، تهران: نشر ارسباران، چاپ اول، 1381، ج1، ص408. [2] . باهنر، ناصر، آموزش مفاهیم دینی هنگام با روانشناسی رشد، تهران: انتشارات سازمان تبلیغات، چاپ اول، 1378، ص 34. [3] . کریمی، عبدالعظیم، رویکردی نمادین به تربیت دینی، تهران: انتشارات قدیانی، 1374، ج1، ص86. [4] . باهنر، ناصر، آموزش مفاهیم دینی همگام با روانشناسی رشد، تهران: سازمان تبلیغات، چاپ اول، 1378، ص 194. [5] . ایربس یاب، کلیدهای آموختن به کودکان دربارة خدا، ترجمة: مسعود حاجی زاده، تهران: انتشارات صابرین، چاپ اول، 1379، ص89. منبع: اندیشه قم
ابتدا نگاهی از زوایة روانشناسی رشد به خصوصیّات و ویژگیهای کودکانی که در این سن هستند می اندازیم تا بهتر بتوانیم به معرّفی خدا به کودکان بپردازیم.
1. توجه به ویژگی های روان شناختی کودکان:
کودکان 8 ساله در مرحله عملیّات عینی قرار دارند. کودک در مرحله عملیّات عینی نسبت به دوران کودکی تفکّری منطقیتر، انعطاف پذیرتر و سازمان یافتهتر از قبل دارد[1] ولی با این حال در این زمان کودکان در صورتی میتوانند به صورت منظّم و منطقی فکر کنند که با ( اطّلاعات عینی) سر و کار داشته باشند و بتوانند مستقیماً آنها را مشاهد کنند. عملیّات ذهنی آنها در مورد مسائل انتزاعی، یعنی، مسائلی که در دنیای واقعی آشکار نیستند، ضعیف است.
مطالعات بینه و پیاژه، دلیل بر آن است که کودک ابتدا قواعد کار اشیاء مختلف را میفهمد، سپس به نوع و جنس آنها پی میبرد. بدین سبب کودک قبل از 12 سالگی نمیتواند مفاهیم انتزاعی ( مجرّد) از قبیل عدالت، فضیلت، خیر و ... را بفهمد.[2] بنابراین باید برای توصیف خدا به سراغ مفاهیم عینی رفت یعنی مفاهیم قابل مشاهدة کودک، مفاهیمی که کودک آنها را لمس کرده و درک میکند.
بخش دوّم: نحوة معرفی خدا به کودکان در این سن
پدر و مادر در مورد توصیف خدا، مسئولیّت بزرگی برعهده دارند. آنان میتوانند در تکمیل عقائد فرزندانشان کمکهای شایانی انجام دهند. اگر در این باره کوتاهی کنند در قیامت مؤاخذه خواهند شد. پدر و مادر باید به تمام سؤالها و چراهای کودک پاسخ دهند وگرنه روح تحقیق و کنجکاوی او خاموش خواهد شد. امّا پاسخ دادن به سؤالهای آنها هم کار آسانی نیست. پاسخها باید صحیح ، کوتاه و قابل فهم کودک باشد. هر چه درک و فهم کودک ترقّی میکند پاسخها نیز به همان نسبت باید عمیقتر باشد. انجام این کار از عهدة هر پدر و مادری ساخته نیست. باید قبلاً خودشان را آماده کرده باشند. از گفتن مطالب سنگین و خسته کننده جدّاً اجتناب کنند، چون نه تنها سودی ندارد بلکه برای کودک ملال آور خواهد بود. کودک برای درک مطالب دشوار آمادگی ندارد. به همین سبب باید به ظرائف آن دقّت کرد.
ما برای توضیح خدا برای کودک با توجّه به مباحث مطرح شده در روانشناسی رشد، به چند نکته اشاره میکنیم امیدواریم که مفید باشد:
1. تفکّر کودک در این سن نمادین است، یعنی با تصویر سازی کردن، نسبت به ( چیزها) شناخت پیدا میکند. جملهای از گوگول نقل شده است که میگوید: ( کار من این است که با تصویر زنده و نمادهای حیاتی سخن بگویم تا مخاطب خود با اشتیاق، درون آن را جذب کند، نه با دلیل و استدلال)[3] کودکی که با این روش به تعلیم دین و شناخت خدا دست مییابد این شناخت را درون سازی میکند و همیشه با او خواهد ماند چون با میل و رغبت به آن رسیده است.
2. گاهی ( آموزش دینی) مانع ( تربیت دینی) میشود. یکی از اشتباههای مکرّری که امروزه از روی غفلت و عادت
انجام میشود، ملازمهای است که میان ( منش دینی) یا همان حس مذهبی و ( دانش دینی) قائل میشوند و میپندارند که شرط قطعی دیندار بودن و دینی شدن، تراکم اطّلاعات و اندوختههای حفظی و صوری دانش دینی است. در حالی که اگر آموزش به همراه پرورش حس دینی نباشد، بیفایده بلکه مضر است چون گاهی خودش حجاب اکبر میشود. در باب شناخت خدا نیز همین اشتباه وجود دارد در حقیقت ما نباید بیش از حد، فشار بر خدا شناسی کودک بیاوریم بلکه آن چه مهم است خدا باوری کودک است و ما این حس را باید بیشتر تقویت کنیم چون فطرتاً کودک خداباور است و این ما هستیم که او را به جهات دیگر منحرف میکنیم.
3. معصومین علیهم السّلام برای آموزش خداشناسی به کودک و حتّی عامة مردم، دلائل وجود خدا را مفروض میگرفتند و کودک را با صفات خدا و وظائفی که در قبال خدا دارد آشنا میکردند. زیرا اولاً اصل وجود خدا امری فطری و بدیهی است. ثانیاً چون کودک در این سن از تفکر انتزاعی بدور است و قدرت تحلیل ندارد هیچ گونه استدلال و برهانی برای او قابل فهم نیست. ثالثاً پرداختن به این بحث، نه تنها بیفایده بلکه مضر نیز است زیرا طرح این مباحث بدین معناست که ممکن است خدائی در کار نباشد. همین موجب میشود راهی باز شود تا کودک در وجود خدا تردید کند. یکی از مربیان در این باره میگوید: ( اثبات وجود خداوند برای کودک، به معنای امکان عدم وجود حضرت باری تعالی نیز میتواند باشد ... (همین)، راه را برای کودک میگشاید که در وجود خدا شک راه دهد.)
4. موضوع دیگری که در سیرة تربیتی معصومین علیهم السّلام مطرح است تأکید و توجّه بسیار به ( صفات خداوند) و آشنا کردن افراد با آن صفات است. شناساندن صفات خدا یکی از روشهای کار آمد در رشد و ارتقای معرفت و اعتقاد به خداست، در این روش، فرد به جای متمرکز شدن بر ترسیم تصویری از ماهیّت خداوند متعال، سعی میکند صفات جلال و جمال خداوند متعال را برای کودک به تصویر بکشند. این روش فوائدی دارد از جمله:
مفاهیم به کار گرفته شده واضح و آشکار است. مهربانی، بخشش و ... مفاهیمی هستند که کودک پیوسته با آنها سر و کار دارد و به راحتی آنها را درک میکند.
این روش، در ذهن کودک تصورات نادرستی نسبت به خداوند ایجاد نمیکند.
این روش باعث میشود علاقه و محبّت به خدا در کودک بیشتر شود زیرا هر فرد فطرتاً و از عمق وجود خود کسی را که جامع صفات نیکو و زیبا باشد دوست دارد.
5. سعی کنید در فرصتهای مناسب و به مقدار درک و شعور کودک نام خدا و پیامبر صلّی الله علیه و آله را با
( عظمت) یاد کنید و مهربانیها و الطاف او را یادآورد شوید. نعمتهای فراوان الهی را در این جهان و جهان آخرت بازگو کنید تا بدین وسیله مهر و محبّت خدای بزرگ را در دل کودک تثبیت نمائید، تا هنگامی که شما خدا را برای او توصیف میکنید او احساس ارتباط مضاعفی با خدا داشته باشد.
6. برای افراد مذهبی خداوند مورد احترام است و ( ترس از خدا) امری مقدّس تلقی میشود. به بیانی دیگر، آنها دوست ندارند به خداوند و خواست او بیتوجّهی بشود، ولی خدا ترسی و خضوع ممکن است برای یک کودک تبدیل به وحشت از خدا شود. معمولاً، والدین وحشت از خدا را در کودک ایجاد میکنند. آنها خدا را به صورت جبّاری شکنجهگر برای فرزندشان ترسیم کرده، و سخت گیری در رفتار خشونت آمیز معلّم یا والدین نیز موجب ترس او از هر قدرت نیرومندتر از وی خواهد شد. ابتدائیترین تصویری که کودکان از خدا دارند، معمولاً انعکاسی از تصویر آنها دربارهی والدین یا معلّمان آنهاست. سعی کنید تصویر منفی او را از خدا اصلاح کنید. رحمانیّت، بخشندگی و مهربانی خدا را به او نشان دهید، به نحوی که خدا را یاور خود بداند و مجازات را ناشی از انتخابهای غلط و ناشایست خود تلقی کند، نه ناشی از جبّار بودن خداوند.
7. توصیف خدا را نباید منحصر در ساعات معیّنی کرد بلکه باید از هر فرصتی بهره برد. مثلاً با آمدن باران و برف، با شگفتن گلهای مدرسه، با دیدن نوزاد حیوانات و با هر جلوه و زیبائی که در طبیعت به چشم می خورد، باید یاد خدا را در خاطر کودکان زنده کرد و آنان را دوستدار و خواستار خدا ساخت زیرا قرآن بهترین راه خداشناسی را مشاهدة آیات و پدیدههای جهان میداند. با ذکر نعمتهای الهی باید ذهن کودک را به خدای مهربان متوجّه کرد و عاطفه و محبّت آنان را نسبت به خدائی که همه را آفریده است و به همه کمک میکند جلب نمود.[4]
8. تصویر کودکان از خدا بسیار متأثّر از تصویری است که از والدین خود دارند. اگر کودکی والدین خود را قابل اعتماد، مهربان و قابل دسترسی بداند، احتمالاً خدا را نیز دارای چنین صفاتی خواهد کرد. از سوی دیگر، اگر والدین خود را خشن، بیتفاوت و بیانصاف بداند، دربارة خدا نیز چنین تصوّراتی خواهد داشت. والدین، در نحوة درک فرزندشان از خدا، بیشترین تأثیر را دارند.[5] به همین خاطر والدین باید صداقت و صراحت داشته باشند، مساوات را رعایت کنند، دروغ نگویند، همدم فرزندانشان باشند، اگر دچار مشکلی شدند به او کمک کنند و ... تا تصویر مناسبی از والدین خود داشته باشد تا در هنگام تطبیق و نماسازی کودک از خدا به پدر و مادر، تصویر نیکی از خدا در ذهن او مجسّم شود.
در صورتی که در این زمینه سؤال دیگری دارید دوباره با ما مکاتبه نمایید.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. تربیت دینی، محمد داوودی، قم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1383.
2. تربیت، ابراهیم امینی، قم: انتشارات بوستان کتاب، 1381.
3. اثرات پنهان تربیت آسیب زا، عبدالعظیم کریمی، تهران: انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، 1383.
4. کلیدهای آموختن به کودکان دربارة خداوند، ایربس یاب، ترجمة: مسعود حاجی زاده، تهران: انتشارات صابرین،1379.
5. اسلام و تعلیم و تربیت، ابراهیم امینی، تهران: انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، 1372.
6. آموزش مفاهیم دینی همگام با روانشناسی رشد، ناصر باهنر، تهران: انتشارات سازمان تبلیغات، 1378.
پی نوشتها:
[1] . لوراای، برک، روانشناسی رشد، ترجمة: یحیی سید محمدی، تهران: نشر ارسباران، چاپ اول، 1381، ج1، ص408.
[2] . باهنر، ناصر، آموزش مفاهیم دینی هنگام با روانشناسی رشد، تهران: انتشارات سازمان تبلیغات، چاپ اول، 1378، ص 34.
[3] . کریمی، عبدالعظیم، رویکردی نمادین به تربیت دینی، تهران: انتشارات قدیانی، 1374، ج1، ص86.
[4] . باهنر، ناصر، آموزش مفاهیم دینی همگام با روانشناسی رشد، تهران: سازمان تبلیغات، چاپ اول، 1378، ص 194.
[5] . ایربس یاب، کلیدهای آموختن به کودکان دربارة خدا، ترجمة: مسعود حاجی زاده، تهران: انتشارات صابرین، چاپ اول، 1379، ص89.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] پسر 8 سالهای دارم که بسیار ترسو و خجالتی است. معلمان مدرسه همیشه برای این موضوع مرا به مدرسه میخوانند. لطفا مرا راهنمایی کنید.
- [سایر] پسر 8 سالهای دارم که پرخاشگر است. علت این رفتار او چیست و چگونه باید با او برخورد کرد؟
- [سایر] پسر 15 سالهای دارم که مدام صحبت میکند چگونه او را تعدیل کنم؟
- [سایر] پسر 11 سالهای دارم که دروغ میگوید. چگونه با آن مقابله کنم؟
- [سایر] دختر 5 سالهای دارم که دائم میگوید: من پسر هستم، نمیدانم با او چگونه برخورد کنم.
- [سایر] پسر 15 سالهای دارم که مدام صحبت میکند. چگونه او را تعدیل کنم؟
- [سایر] پسر 10 سالهای دارم که فلج است. آیا این نقص عضو در فرزندم میتواند عامل ضعف اعتماد به نفس باشد؟
- [سایر] اگر پسر 5 سالهای با آلت تناسلی خود بازی و آن را دستکاری کند، چگونه باید با او برخورد کرد؟
- [سایر] پسر 15 سالهام در دوران کودکی عاشق عبادت بود؛ اما اکنون به جهت جاذبههایی چون رایانه، عبادتش کمرنگ شده است. لطفا مرا راهنمایی کنید.
- [سایر] حدود 20 سال از عمرم می گذرد به جنس مخالف هیچ احساس شهوانی ندارم و همین نیاز بر عکس در جنس موافق (پسر) زیاد است. این مشکل مرا به افسردگی و تاحدی نا امیدی پیش می برد. مرا راهنمایی کنید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] شکیات نماز 23 قسم است: 1 شکهایی که نماز را باطل می کند و آن 8 قسم است. 2 شکهایی که نباید به آن اعتنا کرد و آن 6 قسم است. 3 شکهای صحیح و آن 9 قسم است که شرح همه آنها در مسائل آینده به خواست خدا می آید.
- [آیت الله مظاهری] در موقع تخلّی یازده چیز مکروه است: 1 - نشستن در مقابل خورشید یا ماه، ولی اگر عورت خود را با وسیلهای بپوشاند مکروه نیست. 2 - نشستن در مقابل باد. 3 - نشستن زیر درختی که میوه میدهد. 4 - خوردن و آشامیدن. 5 - توقّف زیاد. 6 - تطهیر با دست راست. 7 - حرف زدن، ولی اگر ناچار باشد یا ذکر خدا بگوید اشکال ندارد. 8 - در حال ایستادن. 9 - در زمین سخت. 10 - در سوراخ جانوران. 11 - در آب خصوصاً آب راکد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کارهایی که روزه را باطل می کند بنابر احتیاط نه چیز است: 1 خوردن و آشامیدن، 2 جماع، 3 استمناء، 4 دروغ بستن به خدا و پیغمبر(صلی الله علیه وآله)و ائمه(علیهم السلام)، 5 رساندن غبار غلیظ به حلق، 6 فرو بردن سر در آب، 7 باقی ماندن بر جنابت یا حیض یا نفاس تا اذان صبح، 8 اماله کردن با مایعات، 9 قی کردن عمدی.
- [آیت الله اردبیلی] (أشْهَدُ أنَّ عَلِیّا أمیرَالْمُؤْمِنینَ وَلِیُّ اللّهِ)(9) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوبست بعد از (أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسُولُ اللّهِ) به قصد قربت مطلقه گفته شود. =============================================================================== 1 یعنی: (خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند). 2 یعنی: (شهادت میدهم که معبودی جز خداوند یکتا و بیهمتا، نیست). 3 یعنی: (شهادت میدهم که حضرت محمد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیامبر و فرستاده خدا است). 4 یعنی: (بشتاب برای نماز). 5 یعنی: (بشتاب برای رستگاری). 6 یعنی: (بشتاب برای بهترین کارها که نماز است). 7 یعنی: (معبودی جز خدای یکتا و بیهمتا، نیست). 8 یعنی: (به تحقیق نماز بر پاشد). 9 یعنی: (شهادت میدهم که حضرت علی علیهالسلام امیرالمؤمنین، ولیّ خدا بر خلق است).
- [آیت الله سبحانی] این کارها در موقع تخلی مکروه است: 1. نشستن روبروی خورشید و ماه ولی اگر عورت خود را به وسیله ای بپوشاند مکروه نیست. 2. نشستن روبروی باد. 3. تخلی در جاده و خیابان و کوچه و درب خانه و زیر درختی که میوه می دهد. 4. چیز خوردن. 5. توقف زیاد. 6. تطهیر کردن با دست راست. 7. حرف زدن; ولی اگر ناچار باشد یا ذکر خدا بگوید اشکال ندارد. 8. ایستاده بول کردن. 9. بول کردن در زمین سخت و سوراخ جانوران و در آب; خصوصاً آب ایستاده.
- [آیت الله مکارم شیرازی] این کارها در موقع تخلی مکروه است: 1 نشستن زیر درختان میوه، 2 نشستن در جایی که محل عبور و مرور مردم است، هرچند کسی او را نبیند. 3 نشستن اطراف خانه ها، 4 نشستن مقابل خورشید و ماه، ولی اگر عورت خود را بپوشاند، مکروه نیست. 5 توقف زیاد، 6 سخن گفتن مگر به هنگام ضرورت، ولی ذکر خدا در همه حال خوب است. 7 ایستاده بول کردن، 8 بول کردن در آب، مخصوصاً آبهای ایستاده، 9 بول کردن در سوراخ جانوران، 10 بول کردن در زمینهای سفت که از آن ترشح می شود و در مقابل باد.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است نام خوبی برای نوزاد انتخاب نمایند و بهترین نامها، نامی است که معنای بندگی خداوند را برساند، مانند: (عبداللّه) و (عبدالرحیم) و (عبدالکریم)، یا نامهای انبیای عظام و ائمه معصومین علیهمالسلام به ویژه نام (محّمد) و (علی) را برای پسر برگزینند و برای دختر نامهای زنان صالح و شایسته به ویژه نام (فاطمه) بهتر است. حضرت امام صادق علیهالسلام از رسول اللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم نقل میکنند که آن حضرت فرمودند: (نامهای خوب را انتخاب کنید، زیرا شما را در قیامت با همان نامها مخاطب میسازند.)(1)
- [آیت الله مکارم شیرازی] کارهای زیر را در موقع غذا خوردن از مکروهات شمرده اند: 1 در حال سیری غذا خوردن 2 پرخوردن و در خبر است که خداوند عالم از شکم پر بیش از هر چیز بدش می آید. 3 نگاه کردن به صورت دیگران در موقع غذا خوردن 4 خوردن غذای داغ 5 فوت کردن به چیزی که می خورد یا می آشامد 6 بعد از گذاشتن نان در سفره منتظر چیز دیگری بودن 7 پاره کردن نان با کارد 8 گذاشتن نان زیر ظرف غذا و هرگونه بی احترامی به آن 9 پوست کندن میوه (میوه هایی که با پوست خورده می شود) 10 دور انداختن میوه پیش از آن که آن را کاملاً بخورد.
- [آیت الله مظاهری] پیش از داخل شدن در حرم مکّه، شهر مکّه، مسجد الحرام، کعبه، حرم مدینه، شهر مدینه، مسجد پیغمبرصلی الله علیه وآله وسلم و حرم امامانعلیهم السلام، مستحب است انسان غسل کند، و اگر در یک روز چند مرتبه مشرف شود یک غسل کافی است، و کسی که میخواهد در یک روز داخل حرم مکّه و مسجدالحرام و کعبه شود، اگر به نیّت همه یک غسل کند کافی است. و نیز اگر در یک روز بخواهد داخل حرم مدینه و شهر مدینه و مسجد پیغمبرصلی الله علیه وآله وسلم شود، یک غسل برای همه کفایت میکند و برای زیارت پیغمبر و امامان از دور یا نزدیک و برای حاجت خواستن از خداوند عالم و همچنین برای توبه و نشاط به جهت عبادت و برای سفر رفتن خصوصاً سفر زیارت حضرت سیّد الشهداءعلیه السلام مستحب است انسان غسل کند و اگر یکی از غسلهایی را که در این مسئله گفته شد به جا آورد و بعد کاری کند که وضو را باطل مینماید مثلاً بخوابد، غسل او تا یک شبانه روز باطل نمیشود ولی برای نماز و مانند آن باید وضو بگیرد. _______ 1) شهادت میدهم بر اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست، و بر اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده خداوند و پیامبر اوست. خداوندا درود فرست بر محمد و آل محمد و مرا از توبه کنندگان و پاکان قرار ده.
- [آیت الله مظاهری] کسی که نماز میّت را به جماعت میخواند باید تکبیرها و دعاهای آن را هم بخواند. ______ 1) شهادت میدهم به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال و اینکه محمد(ص) پیام آور خداوند است. 2) پروردگارا دورد فرست بر محمد و آل محمد. 3) پروردگارا رحمت آور بر مردان با ایمان و بر زنان با ایمان. 4) خداوندا رحمت آور بر این مرد میت. 5) خداوندا رحمت آور بر این زن میت. 6) شهادت میدهم به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال که یکتاست و هیچ شریکی برای او نیست و شهادت میدهم به اینکه محمدصلی الله علیه وآله وسلم بنده خداوند و پیام آور اوست که خداوند او را در حالی که بشارت دهنده و بیم دهنده به حقمیباشد، در پیشاپیش قیامت به پیامبری مبعوث فرموده است. 7) پروردگارا درود فرست بر محمد و آل محمد و برکت آور بر محمد و آل محمد و رحمت آور بر محمد و آل محمد، همانند بهترین درود و برکت و رحمت که بر ابراهیم و آل ابراهیم فرستادی، به درستی که تو ستایش شده بزرگواری. و درود فرست بر همه پیامبران و شهیدان و صدّیقین و همه بندگان صالح خداوند. 8) خداوندا رحمت آور بر مردان با ایمان و زنان با ایمان و بر مردان مسلمان و زنان مسلمان، آنان که زندهاند و آنان که مردهاند، و میان ما و آنان به وسیله نیکیها وابستگی ایجاد فرما، به درستی که تو اجابت کننده همه دعاهایی و به تحقیق که تو بر هر امری قادری. 9) پروردگارا بدرستی که این میّت، بنده تو و فرزند بنده تو و فرزند خادمه توست که اینک بر تو وارد شده است و تو بهترین میزبانی. خداوندا بدرستی که ما به جز نیکی از این میّت چیزی نمیدانیم و تو از ما به او آگاهتری. خداوندا اگر او در زمره نیکوکاران است پس بر نیکی او بیافزا و اگر در شمار گناهکاران است پس از او در گذر و او را ببخش. بار الها او را در بالاترین مقامات در نزد خودت قرار ده و برای بازماندگان او در میان خاکیان، جانشین باش و با او مهربانی کن بحقّ رحمتت ای مهربانترین مهربانان. 10) به پاورقی ( 2 ) مراجعه شود.