روی داد کربلا به جهت کارهایی بوده است که امام حسین انجام داده ومکافاتش این بوده است نه قیام آگاهانه؟
آزمایش ها و امتحانات الهی، آثار و برکات بسیاری دارد که در ابتدا اجمالاً به آنها اشاره می شود. الف. پرورش روح استقامت و پایداری: بلاها و حوادث ناگوار، روح مقامت و پایداری را در انسان زنده می کند. ب. تنبیه و آگاهی: رفاه دائمی و غرق شدن در مواهب زندگی، مایه غرور و سبب غفلت از ارزشهای اخلاقی است. زندگی آرام و فارغ از هر نوع فراز و نشیب و خالی از هر نوع طوفان و حوادث تکان دهنده، کاملاً خواب آور است. خداوند در سوره اعراف می فرماید:(براستی قوم فرعون را به خشکسالی و کمبود میوه ها گرفتار کردیم تا شاید متذکر شوند.[1] ج. پاکسازی گناهان: امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: سپاس خدایی را که پاک کردن گناهان شیعیان ما را در دنیا به وسیله رنج و محنت آنها قرار داد تا بدین وسیله، طاعاتشان سالم بماند و بر طاعات، استحقاق ثواب یابند.[2] د. ترفیع درجه: گاهی بلاها و حوادث تلخ زندگی، برای دست یافتن به مقامات و درجات برتر و عالی است. گرفتاریها و رنج و بلای انبیاء، ائمه، اولیاء از این دسته می باشد.[3] ه . تکامل و پویایی: انسان، راحت طلبی و آسایش را دوست دارد، به همین دلیل گاهی از هستی بخش، غافل می شود. از این رو، خداوند متعال او را به سختی ها و مشکلات گرفتار می کند، تا از خواب غفلت بیدار شده و به سوی خدا روی نماید. از طرف دیگر این شدائد، به مثابه کوره ای است که جسم و روح انسان را آب دیده می کند. و. خداگرایی: انسان در بلا و گرفتاری تمام توجه اش به سوی مبدئی است که مشکلات او را حل می کند. قرآن کریم می فرماید: (و اذا مسّ الناس ضرٌّ دعوا ربهم منیبینِ إلیه ثم إذا أذاقهم منه رحمةً إذا فریق منهم بربهم یشرکون)[4]. ترجمه: هنگامی که رنج و زیانی به مردم برسد، پروردگار خود را می خوانند و توبه کنان به سوی او باز می گردند، اما همین که رحمتی از خودش به آنان بچشاند، به ناگاه گروهی از آنان نسبت به پروردگارشان مشرک می شوند.[5] تا اینجا اجمالاً به آثار و برکات آزمایش های الهی، اشاره شد. بلا برای مؤمن، نشانه تکریم خداوند نسبت به او می باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: خداوند، بندة مؤمن خود را با بلا و گرفتاری، تغذیه می کند، همچنان که مادر، فرزند خود را با شیر.[6] همچنین بنده ای نزد خداوند، گرامی نشد مگر آنکه بلا و گرفتاری او فزونی یافت.[7] بلا، نشانة محبت خداوند می باشد. صادق اهل بیت علیهم السلام فرمود: هر گاه خداوند، مردمی یا بنده ای را دوست بدارد، بر سر او بلا می ریزد و از غمی به در نمی آید مگر آنکه در غمی دیگر فرو می افتد.[8] وقتی بلا نشانة تکریم مؤمن و نشانة محبت خداوند به بنده اش باشد، چه کسی نسبت به انبیاء و جانشینان ایشان، نزد خداوند محبوب تر می باشد؟! لذا امام صادق علیه السلام فرمودند: (إن أشدالناس بلاءاً الانبیاء، ثم الذین یلونهم، ثم الامثل فالامثل).[9] ترجمه: پیامبران بیش از همه، سختی بلا را می چشند، پس از آنها، جانشینان و پیروانشان و سپس به ترتیب، کسانی که نزد خدا، مقامی ارجمندتر دارند. هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند با این بیان، روشن شد که بلاها، برای اولیای الهی، درجه و مقام می باشد. امام صادق علیه السلام فرمودند: إنه لیکون للعبد منزلةٌ عندالله فما ینالها إلّا بإحدی خصلتین، إما بذهاب ماله أو ببلیةٍ فی جسده).[10] ترجمه: بنده را نزد خدا، مقام و منزلتی است که بدان نرسد مگر با یکی از این دو: از بین رفتن مال و دارایی اش یا رسیدن بلائی به جسمش. این بلاها برای امام حسین علیه السلام ، رسیدن به آن مقامات و بالا رفتن درجات ایشان، نزد خداوند می باشد نه اینکه (نعوذ بالله) امام گناهی کرده یا از ایشان ترک اولی صادر شده باشد. چرا که هیچ دلیلی بر عصیان حضرت نداریم بلکه ادله متعددی بر عصمت ایشان داریم که در محل خود ذکر شده است. اما در مورد حادثة کربلا: جامعه ای که از معیارهای اصیل دین و ملاکهای ارزشی فاصله بگیرد، (فساد) در پیکرة آن ریشه می دواند و روابط انسانی و ارتباطات اجتماعی و آنچه میان حاکم و ملت، پیش می آید، دچار انحراف از صراط مستقیم می شود. گسترش بی بند و باری و رواج ظلم و حاکمیت پول ، حیف و میل بیت المال مسلمین و تعرّض بی مورد نسبت به زندگی و مال و جان مسلمانان و نبودن امنیّت و عدالت ، گوشه ای از این فساد اجتماعی است. راه فساد زدایی، نیز اقدامهای اصلاحی برای متقاعد کردن مسؤولان به رفتار عادلانه و اجرای دقیق قانون و عمل به کتاب و سنّت است. این نوعی حرکت اصلاح گرانه است که امام حسین علیه السلام نیز در نهضت خویش آن را دنبال می کرد و بر اوضاع نابسامان اجتماع، صحه می گذاشت و مهر سکوت بر لب نمی زد. امام حسین علیه السلام در سخن معروف خویش، به این هدف اصلاحی اشاره فرموده است. خروج خویش را با انگیزة طلب اصلاح در امت پیامبر معرفی کرده است. (و إنما خرجت لطلب الاصلاح فی أمة جدّی).در سخن دیگر نیز حرکت خویش را برای آشکار ساختن (معالم دین) و (اظهار اصلاح) در شهرها و امنیّت یافتن مظلومان و عمل به فرایض و سنن و احکام الهی دانسته است. ترغیبی که سیدالشهداء علیه السلام در یکی دیگر از خطبه هایش جهت فداکاری و جانبازی دارد، همراه با ترسیمی از اوضاع اجتماعی آن روز است که: آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل اجتناب نمی گردد؟ پس در چنین شرایطی باید مؤمن (با مبارزه اش) مشتاق دیدار خدا باشد، چرا که زندگی در چنین دوره ای مایه ننگ و عسرت است و مرگ، سعادت است. قیام اصلاحی اباعبدالله الحسین علیه السلام ، ریشه در نهضت های اصلاحی انبیاء داشت و در این راه جان داد تا مفاسد برچیده شود. امام خمینی قدس سره ، چنین فرمود: (سید الشهداء علیه السلام وقتی می بیند که یک حاکم ظالمی، جائری در بین مردم دارد حکومت می کند، تصریح می کند که اگر کسی ببیند که حاکم جائری در بین مردم حکومت می کند، ظلم به مردم می کند، باید مقابلش بایستد و جلوگیری کند، هر قدر که می تواند. با چند نفر، با چندین نفر که در مقابل آن لشکر هیچ نبود، لکن تکلیف بود، آنجا که باید قیام بکند و خونش را بدهد، تا اینکه این ملت را اصلاح کند. تا اینکه این عَلَم یزید را بخواباند و همین طور هم کرد و تمام شد).[11] خلاصه مطلب آنکه: 1. بلاها برای مؤمنین، آثار و برکات زیادی در پی دارد. 2. بلاها برای انبیاء ، ائمه و اولیای الهی، باعث ترفیع درجه و مقام ایشان می باشد. 3. بلاها برای سیدالشهداء علیه السلام ، باعث رفعت مقام و درجه ایشان نزد خداوند متعال می باشد. 4. تنها راه برای بیدار کردن جامعه اسلامی و مبارزه با حاکم جائر و اعمال او، شهادت سیدالشهداء علیه السلام بوده است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. درکربلا چه گذشت ،شیخ عباس قمی. 2. شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، آیت الله جوادی آملی، نشر اسراء، چاپ 2. پی نوشتها: [1] . اعراف، آیه 130. [2] . همان منبع، ج 2، ص 580 – 582. [3] . میزان الحکمة، محمدی ری شهری، جلد 2، ص680-582، ترجمه: حمید رضا شیخی، دارالحدیث، چاپ اول، 1377. [4] . روم، آیه 133. [5] . مشیت الهی در سبب سازی و سبب سوزی، محمود اکبری، صفحه 165 تا 169 با تلخیص، نشر گلستان ادب. ج 1 / 1383. [6] . میزان الحکمه، 2/575. [7] . میزان الحکمه، 2/575. [8] . همان منبع، 2/581. [9] . همان منبع، 2/568. [10] . همان منبع، 2/582. [11] . پیامهای عاشورا، جواد محدثی، صفحه 190-192، با تلخیص ، چاپ الهادی، چاپ 1/1377. منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

روی داد کربلا به جهت کارهایی بوده است که امام حسین انجام داده ومکافاتش این بوده است نه قیام آگاهانه؟


پاسخ:

آزمایش ها و امتحانات الهی، آثار و برکات بسیاری دارد که در ابتدا اجمالاً به آنها اشاره می شود.
الف. پرورش روح استقامت و پایداری: بلاها و حوادث ناگوار، روح مقامت و پایداری را در انسان زنده می کند.
ب. تنبیه و آگاهی: رفاه دائمی و غرق شدن در مواهب زندگی، مایه غرور و سبب غفلت از ارزشهای اخلاقی است. زندگی آرام و فارغ از هر نوع فراز و نشیب و خالی از هر نوع طوفان و حوادث تکان دهنده، کاملاً خواب آور است. خداوند در سوره اعراف می فرماید:(براستی قوم فرعون را به خشکسالی و کمبود میوه ها گرفتار کردیم تا شاید متذکر شوند.[1]
ج. پاکسازی گناهان: امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: سپاس خدایی را که پاک کردن گناهان شیعیان ما را در دنیا به وسیله رنج و محنت آنها قرار داد تا بدین وسیله، طاعاتشان سالم بماند و بر طاعات، استحقاق ثواب یابند.[2]
د. ترفیع درجه: گاهی بلاها و حوادث تلخ زندگی، برای دست یافتن به مقامات و درجات برتر و عالی است. گرفتاریها و رنج و بلای انبیاء، ائمه، اولیاء از این دسته می باشد.[3]
ه . تکامل و پویایی: انسان، راحت طلبی و آسایش را دوست دارد، به همین دلیل گاهی از هستی بخش، غافل می شود. از این رو، خداوند متعال او را به سختی ها و مشکلات گرفتار می کند، تا از خواب غفلت بیدار شده و به سوی خدا روی نماید. از طرف دیگر این شدائد، به مثابه کوره ای است که جسم و روح انسان را آب دیده می کند.
و. خداگرایی: انسان در بلا و گرفتاری تمام توجه اش به سوی مبدئی است که مشکلات او را حل می کند. قرآن کریم می فرماید: (و اذا مسّ الناس ضرٌّ دعوا ربهم منیبینِ إلیه ثم إذا أذاقهم منه رحمةً إذا فریق منهم بربهم یشرکون)[4]. ترجمه: هنگامی که رنج و زیانی به مردم برسد، پروردگار خود را می خوانند و توبه کنان به سوی او باز می گردند، اما همین که رحمتی از خودش به آنان بچشاند، به ناگاه گروهی از آنان نسبت به پروردگارشان مشرک می شوند.[5] تا اینجا اجمالاً به آثار و برکات آزمایش های الهی، اشاره شد. بلا برای مؤمن، نشانه تکریم خداوند نسبت به او می باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: خداوند، بندة مؤمن خود را با بلا و گرفتاری، تغذیه می کند، همچنان که مادر، فرزند خود را با شیر.[6] همچنین بنده ای نزد خداوند، گرامی نشد مگر آنکه بلا و گرفتاری او فزونی یافت.[7] بلا، نشانة محبت خداوند می باشد. صادق اهل بیت علیهم السلام فرمود: هر گاه خداوند، مردمی یا بنده ای را دوست بدارد، بر سر او بلا می ریزد و از غمی به در نمی آید مگر آنکه در غمی دیگر فرو می افتد.[8] وقتی بلا نشانة تکریم مؤمن و نشانة محبت خداوند به بنده اش باشد، چه کسی نسبت به انبیاء و جانشینان ایشان، نزد خداوند محبوب تر می باشد؟! لذا امام صادق علیه السلام فرمودند: (إن أشدالناس بلاءاً الانبیاء، ثم الذین یلونهم، ثم الامثل فالامثل).[9] ترجمه: پیامبران بیش از همه، سختی بلا را می چشند، پس از آنها، جانشینان و پیروانشان و سپس به ترتیب، کسانی که نزد خدا، مقامی ارجمندتر دارند.
هر که در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیشترش می دهند
با این بیان، روشن شد که بلاها، برای اولیای الهی، درجه و مقام می باشد. امام صادق علیه السلام فرمودند: إنه لیکون للعبد منزلةٌ عندالله فما ینالها إلّا بإحدی خصلتین، إما بذهاب ماله أو ببلیةٍ فی جسده).[10] ترجمه: بنده را نزد خدا، مقام و منزلتی است که بدان نرسد مگر با یکی از این دو: از بین رفتن مال و دارایی اش یا رسیدن بلائی به جسمش. این بلاها برای امام حسین علیه السلام ، رسیدن به آن مقامات و بالا رفتن درجات ایشان، نزد خداوند می باشد نه اینکه (نعوذ بالله) امام گناهی کرده یا از ایشان ترک اولی صادر شده باشد. چرا که هیچ دلیلی بر عصیان حضرت نداریم بلکه ادله متعددی بر عصمت ایشان داریم که در محل خود ذکر شده است.

اما در مورد حادثة کربلا:
جامعه ای که از معیارهای اصیل دین و ملاکهای ارزشی فاصله بگیرد، (فساد) در پیکرة آن ریشه می دواند و روابط انسانی و ارتباطات اجتماعی و آنچه میان حاکم و ملت، پیش می آید، دچار انحراف از صراط مستقیم می شود. گسترش بی بند و باری و رواج ظلم و حاکمیت پول ، حیف و میل بیت المال مسلمین و تعرّض بی مورد نسبت به زندگی و مال و جان مسلمانان و نبودن امنیّت و عدالت ، گوشه ای از این فساد اجتماعی است. راه فساد زدایی، نیز اقدامهای اصلاحی برای متقاعد کردن مسؤولان به رفتار عادلانه و اجرای دقیق قانون و عمل به کتاب و سنّت است. این نوعی حرکت اصلاح گرانه است که امام حسین علیه السلام نیز در نهضت خویش آن را دنبال می کرد و بر اوضاع نابسامان اجتماع، صحه می گذاشت و مهر سکوت بر لب نمی زد. امام حسین علیه السلام در سخن معروف خویش، به این هدف اصلاحی اشاره فرموده است. خروج خویش را با انگیزة طلب اصلاح در امت پیامبر معرفی کرده است. (و إنما خرجت لطلب الاصلاح فی أمة جدّی).در سخن دیگر نیز حرکت خویش را برای آشکار ساختن (معالم دین) و (اظهار اصلاح) در شهرها و امنیّت یافتن مظلومان و عمل به فرایض و سنن و احکام الهی دانسته است. ترغیبی که سیدالشهداء علیه السلام در یکی دیگر از خطبه هایش جهت فداکاری و جانبازی دارد، همراه با ترسیمی از اوضاع اجتماعی آن روز است که: آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل اجتناب نمی گردد؟ پس در چنین شرایطی باید مؤمن (با مبارزه اش) مشتاق دیدار خدا باشد، چرا که زندگی در چنین دوره ای مایه ننگ و عسرت است و مرگ، سعادت است. قیام اصلاحی اباعبدالله الحسین علیه السلام ، ریشه در نهضت های اصلاحی انبیاء داشت و در این راه جان داد تا مفاسد برچیده شود. امام خمینی قدس سره ، چنین فرمود: (سید الشهداء علیه السلام وقتی می بیند که یک حاکم ظالمی، جائری در بین مردم دارد حکومت می کند، تصریح می کند که اگر کسی ببیند که حاکم جائری در بین مردم حکومت می کند، ظلم به مردم می کند، باید مقابلش بایستد و جلوگیری کند، هر قدر که می تواند. با چند نفر، با چندین نفر که در مقابل آن لشکر هیچ نبود، لکن تکلیف بود، آنجا که باید قیام بکند و خونش را بدهد، تا اینکه این ملت را اصلاح کند. تا اینکه این عَلَم یزید را بخواباند و همین طور هم کرد و تمام شد).[11]

خلاصه مطلب آنکه:
1. بلاها برای مؤمنین، آثار و برکات زیادی در پی دارد.
2. بلاها برای انبیاء ، ائمه و اولیای الهی، باعث ترفیع درجه و مقام ایشان می باشد.
3. بلاها برای سیدالشهداء علیه السلام ، باعث رفعت مقام و درجه ایشان نزد خداوند متعال می باشد.
4. تنها راه برای بیدار کردن جامعه اسلامی و مبارزه با حاکم جائر و اعمال او، شهادت سیدالشهداء علیه السلام بوده است.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. درکربلا چه گذشت ،شیخ عباس قمی.
2. شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، آیت الله جوادی آملی، نشر اسراء، چاپ 2.

پی نوشتها:
[1] . اعراف، آیه 130.
[2] . همان منبع، ج 2، ص 580 – 582.
[3] . میزان الحکمة، محمدی ری شهری، جلد 2، ص680-582، ترجمه: حمید رضا شیخی، دارالحدیث، چاپ اول، 1377.
[4] . روم، آیه 133.
[5] . مشیت الهی در سبب سازی و سبب سوزی، محمود اکبری، صفحه 165 تا 169 با تلخیص، نشر گلستان ادب. ج 1 / 1383.
[6] . میزان الحکمه، 2/575.
[7] . میزان الحکمه، 2/575.
[8] . همان منبع، 2/581.
[9] . همان منبع، 2/568.
[10] . همان منبع، 2/582.
[11] . پیامهای عاشورا، جواد محدثی، صفحه 190-192، با تلخیص ، چاپ الهادی، چاپ 1/1377.
منبع: اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین