حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله قبل از بعثت در پناه پروردگار متعال و دور از آلودگیها و عادات جاهلیت رشد نمود. آن حضرت از نظر مروّت، بهترین و از نظر اخلاق نیکوترین بود، با حیاترین و راستگوترین و امانتدارترین فرد محسوب می شد. از بدگویی دوری می جست و قومش بنا بر خصلتهای نیک آن حضرت وی را (امین) می نامیدند. بنابراین آنطوریکه شواهد تاریخی غیر قابل انکار گواهی می دهند پیامبر خدا از نظر تربیتی در نهایت درجه مکارم اخلاقی قرار داشته و به همین دلیل از موقعیت اجتماعی خاص و منحصر به فرد برخوردار بوده است. اما اینکه پیامبر خدا قبل از بعثت چه دینی داشته است توجه به مطاب زیر لازم می باشد: از آنجا که از ابتدای خلقت تا روز قیامت، دین مورد رضایت خداوند متعال یکی بیش نبوده است و تمام انبیای الهی از آدم تا خاتم صلی الله علیه و آله بشر را به یک دین دعوت نموده اند. و این مطلب از آیه ای که می فرماید: (خدا آئینی که برای شما قرار داد احکامی است که نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نیز همان را وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی نیز سفارش نمودیم[1]). و نیز (دین نزد خدا اسلام است[2]). و آیات دیگر معلوم می شود که هدف اصلی از بعثت انبیاء تبلیغ به یک دین توحیدی بوده که عبارت از دین اسلام باشد. در رابطه با دین پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله قبل از بعثت دو نظریه از دانشمندان شیعه و سنی ارائه شده که هر دو نظر به موحد بودن آن حضرت تأکید دارند. نظریة اول: برخی معتقدند که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تابع یکی از ادیان گذشته بوده و در اعمال خود به آن دین عمل می کرده اند. دلایل این گروه این است که اولاً اگر آن حضرت تابع شریعت و دینی نبودند با چه معیاری به حج و عمره مشرف می شدند و اعمال آنها را انجام می دادند و با چه دستوری از گوشت مردار و یا حیوانی که با نام خدایانی غیر از خداوند یکتا ذبح شده بود نمی خوردند پس باید گفت که پیامبر از یکی از ادیان گذشته تبعیت می کردند. و در تأیید نظر خودشان به آیاتی از قرآن تمسک کرده اند که عبارتند از: 1. (آنان (پیامبران) کسانی بودند که خدا خود آنان را هدایت نمود تو نیز از راه آنها پیروی نما[3]). 2. (خدا آئینی که برای شما قرار داد احکامی است که نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نیز همان را وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی هم آن را سفارش کردیم[4]). 3. (آنگاه بر تو وحی کردیم که از آئین پاک ابراهیم تبعیت کن که او هرگز به خدای یکتا شرک نیاورد[5]). 4. (ما تورات را که در آن هدایت و روشنایی است فرستادیم تا پیغمبرانی که تسلیم امر خدا هستند بدان کتاب حکم کنند[6]). دلیل دوم این گروه این است که در تاریخ برخورد می کنیم که پیامبر در حکم سنگ سار کردن زناکار به تورات مراجعه کرده بودند[7]. نظریة دوم: در مقابل نظریة اول نظریه ای قرار دارد که قریب به اتفاق دانشمندان شیعه و اهل سنت و تمام معتزله بر آن قائل می باشند و آن این است که حضرت رسول اکرم (ص) قبل از بعثت تابع هیچ شریعتی از شرایع گذشته نبوده اند، بلکه به تکلیف خود عمل می نمودند.[8] ادله این نظریه عبارتست از: 1. تمام مسلمانان اتفاق نظر دارند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر تمام انبیاء برتری دارد و افضل از همة آنان است، و از نظر عقل تبعیت کردن افضل از مفضول صحیح نیست. 2. اگر پیامبر به شرایع یکی از ادیان گذشته عمل می کردند، در تاریخ زندگی آن حضرت ذکر می شد و اهل آن شریعت این را جزو افتخارات خود می دانسته و از این امر به نفع خود احتجاج می کردند. در حالی که در هیچ جای تاریخ چنین امری ذکر نشده است. 3. حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام که تربیت یافتة حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله می باشند می فرمایند: (از همان زمان که رسول خدا از شیر بازگرفته شد، خداوند بزرگترین فرشته از فرشتگان خود را با او قرین ساخت، تا شب و روز او را به راههای مکارم و طرق اخلاق نیک جهان سوق دهند[9]). 4. و همچنین از خود پیامبر صلی الله علیه و آله به طرق صحیح از شیعه و سنی نقل شده است که فرمودند: (من به مقام نبوّت رسیده بودم در حالی که هنوز روح به جسد آدم دمیده نشده بود[10]). 5. با مراجعه به سیره عملی آن حضرت صلی الله علیه و آله در طول چهل سال قبل از بعثت این امر به خوبی معلوم و مشخص می شود که ایشان در این مدت راه و روش خاص خود را می رفته و هیچ موردی ملاحظه نشده است که ایشان به کتاب و یا دانشمندی از دانشمندان شرایع گذشته مراجعه نمایند و یا در معابد و کلیساهای یهودیها و نصاری و یا مذاهب دیگر رفته و مشغول عبادت و انجام اعمال آنها شده باشند. در جواب نظریه اول باید گفت: آیاتی که به آنها تمسک شده در این آیات مقصود از اوامر الهی در خصوص تبعیّت پیامبر اسلام از انبیاء گذشته احکام فروع دین از قبیل نماز و روزه و حج و امور دیگر نیست هرچند که در شرایع گذشته این امور بوده اند بلکه مقصود این قبیل آیات تبعیت در اصول کلی دین مانند توحید و معاد و مکارم و محاسن اخلاقی بوده است. به علاوه این که چطور ممکن است خداوند پیامبر را به تبعیت از شرایع گذشته وادار بنماید در حالی که آنها خود با هم اختلاف در فروع داشته و در تناقض با هم بوده اند[11]. اما در رابطه با دلیل دوم نظریه اول باید گفت اولاً این حدیث خبر واحد است و در ثانی تورات اصلی در این زمان وجود نداشته بلکه سالها پیش از بین رفته است. و تورات تحریف شده هیچ ارزش دینی ندارد تا پیامبر صلّی الله علیه و آله بر طبق آن حکم کند. بنابراین چنانکه گفته شد پیامبر اسلام قبل از چهل سالگی مقام نبوت را داشتند و به همین جهت فرشته ای از فرشتگان همیشه همراه ایشان بوده و احکام لازم و محاسن اخلاقی و آداب نیک را به ایشان تعلیم می داده است چنانکه حدیث امام علی علیه السّلام نیز بیانگر این امر بود. پس نظر صحیح که بیشتر مسلمین از شیعه و اهل سنت بر آن اتفاق دارند همان است که پیامبر تابع هیچ یک از شرایع گذشته نبوده اند، بلکه آن حضرت به تکلیف خود عمل می کرده و پیوسته خط توحید را ادامه می داده و به اصول اخلاقی و عبادت الهی مقید و پای بند بوده است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. عدة الاصول، شیخ طوسی. 2. سیرة پیامبر صلی الله علیه و آله ابن کثیر. پی نوشتها: [1] . شوری/13. [2] . آل عمران/19. [3] . انعام/90. [4] . شوری/13. [5] . نمل/123. [6] . مائده/44. [7] . رصافی، محمد، بعثت نامه (مجموعه مقالات)، قم، انتشارات صبح صادق، چاپ اول، 1383، ص 287. [8] . همان، ص 288. [9] . نهج البلاغه، خطبة 192، معروف به خطبه قاصعه. [10] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء (دار إحیاء التراث العربی)، بیروت ، لبنان، چاپ : 1403ق. - 1983 م .ج 18، ص 277. [11] . بعثت نامه (مجموعه مقالات)، ص 290. منبع: اندیشه قم
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله قبل از بعثت در پناه پروردگار متعال و دور از آلودگیها و عادات جاهلیت رشد نمود. آن حضرت از نظر مروّت، بهترین و از نظر اخلاق نیکوترین بود، با حیاترین و راستگوترین و امانتدارترین فرد محسوب می شد. از بدگویی دوری می جست و قومش بنا بر خصلتهای نیک آن حضرت وی را (امین) می نامیدند. بنابراین آنطوریکه شواهد تاریخی غیر قابل انکار گواهی می دهند پیامبر خدا از نظر تربیتی در نهایت درجه مکارم اخلاقی قرار داشته و به همین دلیل از موقعیت اجتماعی خاص و منحصر به فرد برخوردار بوده است. اما اینکه پیامبر خدا قبل از بعثت چه دینی داشته است توجه به مطاب زیر لازم می باشد:
از آنجا که از ابتدای خلقت تا روز قیامت، دین مورد رضایت خداوند متعال یکی بیش نبوده است و تمام انبیای الهی از آدم تا خاتم صلی الله علیه و آله بشر را به یک دین دعوت نموده اند. و این مطلب از آیه ای که می فرماید:
(خدا آئینی که برای شما قرار داد احکامی است که نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نیز همان را وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی نیز سفارش نمودیم[1]). و نیز (دین نزد خدا اسلام است[2]). و آیات دیگر معلوم می شود که هدف اصلی از بعثت انبیاء تبلیغ به یک دین توحیدی بوده که عبارت از دین اسلام باشد.
در رابطه با دین پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله قبل از بعثت دو نظریه از دانشمندان شیعه و سنی ارائه شده که هر دو نظر به موحد بودن آن حضرت تأکید دارند.
نظریة اول:
برخی معتقدند که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تابع یکی از ادیان گذشته بوده و در اعمال خود به آن دین عمل می کرده اند.
دلایل این گروه این است که اولاً اگر آن حضرت تابع شریعت و دینی نبودند با چه معیاری به حج و عمره مشرف می شدند و اعمال آنها را انجام می دادند و با چه دستوری از گوشت مردار و یا حیوانی که با نام خدایانی غیر از خداوند یکتا ذبح شده بود نمی خوردند پس باید گفت که پیامبر از یکی از ادیان گذشته تبعیت می کردند.
و در تأیید نظر خودشان به آیاتی از قرآن تمسک کرده اند که عبارتند از:
1. (آنان (پیامبران) کسانی بودند که خدا خود آنان را هدایت نمود تو نیز از راه آنها پیروی نما[3]).
2. (خدا آئینی که برای شما قرار داد احکامی است که نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نیز همان را وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی هم آن را سفارش کردیم[4]).
3. (آنگاه بر تو وحی کردیم که از آئین پاک ابراهیم تبعیت کن که او هرگز به خدای یکتا شرک نیاورد[5]).
4. (ما تورات را که در آن هدایت و روشنایی است فرستادیم تا پیغمبرانی که تسلیم امر خدا هستند بدان کتاب حکم کنند[6]).
دلیل دوم این گروه این است که در تاریخ برخورد می کنیم که پیامبر در حکم سنگ سار کردن زناکار به تورات مراجعه کرده بودند[7].
نظریة دوم:
در مقابل نظریة اول نظریه ای قرار دارد که قریب به اتفاق دانشمندان شیعه و اهل سنت و تمام معتزله بر آن قائل می باشند و آن این است که حضرت رسول اکرم (ص) قبل از بعثت تابع هیچ شریعتی از شرایع گذشته نبوده اند، بلکه به تکلیف خود عمل می نمودند.[8]
ادله این نظریه عبارتست از:
1. تمام مسلمانان اتفاق نظر دارند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر تمام انبیاء برتری دارد و افضل از همة آنان است، و از نظر عقل تبعیت کردن افضل از مفضول صحیح نیست.
2. اگر پیامبر به شرایع یکی از ادیان گذشته عمل می کردند، در تاریخ زندگی آن حضرت ذکر می شد و اهل آن شریعت این را جزو افتخارات خود می دانسته و از این امر به نفع خود احتجاج می کردند. در حالی که در هیچ جای تاریخ چنین امری ذکر نشده است.
3. حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام که تربیت یافتة حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله می باشند می فرمایند: (از همان زمان که رسول خدا از شیر بازگرفته شد، خداوند بزرگترین فرشته از فرشتگان خود را با او قرین ساخت، تا شب و روز او را به راههای مکارم و طرق اخلاق نیک جهان سوق دهند[9]).
4. و همچنین از خود پیامبر صلی الله علیه و آله به طرق صحیح از شیعه و سنی نقل شده است که فرمودند: (من به مقام نبوّت رسیده بودم در حالی که هنوز روح به جسد آدم دمیده نشده بود[10]).
5. با مراجعه به سیره عملی آن حضرت صلی الله علیه و آله در طول چهل سال قبل از بعثت این امر به خوبی معلوم و مشخص می شود که ایشان در این مدت راه و روش خاص خود را می رفته و هیچ موردی ملاحظه نشده است که ایشان به کتاب و یا دانشمندی از دانشمندان شرایع گذشته مراجعه نمایند و یا در معابد و کلیساهای یهودیها و نصاری و یا مذاهب دیگر رفته و مشغول عبادت و انجام اعمال آنها شده باشند.
در جواب نظریه اول باید گفت: آیاتی که به آنها تمسک شده در این آیات مقصود از اوامر الهی در خصوص تبعیّت پیامبر اسلام از انبیاء گذشته احکام فروع دین از قبیل نماز و روزه و حج و امور دیگر نیست هرچند که در شرایع گذشته این امور بوده اند بلکه مقصود این قبیل آیات تبعیت در اصول کلی دین مانند توحید و معاد و مکارم و محاسن اخلاقی بوده است. به علاوه این که چطور ممکن است خداوند پیامبر را به تبعیت از شرایع گذشته وادار بنماید در حالی که آنها خود با هم اختلاف در فروع داشته و در تناقض با هم بوده اند[11].
اما در رابطه با دلیل دوم نظریه اول باید گفت اولاً این حدیث خبر واحد است و در ثانی تورات اصلی در این زمان وجود نداشته بلکه سالها پیش از بین رفته است. و تورات تحریف شده هیچ ارزش دینی ندارد تا پیامبر صلّی الله علیه و آله بر طبق آن حکم کند.
بنابراین چنانکه گفته شد پیامبر اسلام قبل از چهل سالگی مقام نبوت را داشتند و به همین جهت فرشته ای از فرشتگان همیشه همراه ایشان بوده و احکام لازم و محاسن اخلاقی و آداب نیک را به ایشان تعلیم می داده است چنانکه حدیث امام علی علیه السّلام نیز بیانگر این امر بود.
پس نظر صحیح که بیشتر مسلمین از شیعه و اهل سنت بر آن اتفاق دارند همان است که پیامبر تابع هیچ یک از شرایع گذشته نبوده اند، بلکه آن حضرت به تکلیف خود عمل می کرده و پیوسته خط توحید را ادامه می داده و به اصول اخلاقی و عبادت الهی مقید و پای بند بوده است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. عدة الاصول، شیخ طوسی.
2. سیرة پیامبر صلی الله علیه و آله ابن کثیر.
پی نوشتها:
[1] . شوری/13.
[2] . آل عمران/19.
[3] . انعام/90.
[4] . شوری/13.
[5] . نمل/123.
[6] . مائده/44.
[7] . رصافی، محمد، بعثت نامه (مجموعه مقالات)، قم، انتشارات صبح صادق، چاپ اول، 1383، ص 287.
[8] . همان، ص 288.
[9] . نهج البلاغه، خطبة 192، معروف به خطبه قاصعه.
[10] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء (دار إحیاء التراث العربی)، بیروت ، لبنان، چاپ : 1403ق. - 1983 م .ج 18، ص 277.
[11] . بعثت نامه (مجموعه مقالات)، ص 290.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم قبل از بعثت مطابق چه آیینی عمل می کرد؟
- [سایر] هدف از بعثت حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم ) چیست ؟
- [سایر] دین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از بعثت چه بوده است؟
- [سایر] دلایل اثبات مصلح بودن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قبل از بعثت چیست؟
- [سایر] پیامبر اسلام قبل از نبوت چه آئینی داشت؟
- [سایر] پیامبر اسلام قبل از نبوت چه آیینی داشت؟
- [سایر] پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) قبل از نبوت چه آئینی داشت؟
- [سایر] پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از بعثت و در میان مردم مشرک عربستان، از چه دینی پی روی می کرده است؟
- [سایر] امّی که قرآن آن را به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از بعثت اطلاق کرده به چه معناست؟
- [سایر] معراج حضرت رسول (ص) در سال چندم بعثت بود؟
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و آل او از مستحبات مؤکد است و هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد یا لقب یا کنیه آن جناب؛ مثل مصطفی و ابو القاسم، را بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد صلی الله علیه و آله یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابو القاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.