معجزه شق القمر به اذن الهی به دست پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در مکه و قبل از هجرت، انجام گرفت و مسلمانان چه شیعه و چه اهل تسنّن در این مطلب، شکّی ندارند. قرآن مجید و روایات مستفیض(نزدیک به متواتر) بر این معجزه دلالت دارند.[1] داستان شق القمر از این قرار است که (مشرکان نزد رسول خدا آمدند و گفتند: اگر راست میگویی و تو پیامبر خدایی، ماه را برای ما دو پاره کن! فرمود: اگر این کار را کنم ایمان میآورید؟ عرض کردند آری و آن شب، شب چهاردهم ماه بود پیامبر از پیشگاه پروردگار تقاضا کرد، آن چه را خواستهاند به او بدهد، ناگهان ماه به دو پاره شد و رسول الله آن ها را یک یک صدا میزد و میفرمود: ببینید.)[2] بدین ترتیب در سال پنجم، قبل از هجرت، خداوند متعال چنین معجزهای را به دست پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله جاری میکند. که ماه به دو نیم تبدیل شده، مردم آن را میبینند؛ سپس دوباره به حالت اول برمیگردد، هر چند مشرکین، طبق عادتشان، این معجزه را انکار کردند و این عمل(معجزه) را سحر نامیدند. به دنبال این معجزه، آیات ابتدایی سوره قمر نازل میشود: اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ؛ وَ إِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ[3] قیامت نزدیک شد و ماه بشکافت. و اگر معجزه‌ای ببینند، روی بگردانند و گویند: سحری دائمی است. تفسیر نمونه در ذیل آیات مذکور می نویسد: (گرچه بعضی از کوته نظران، اصرار دارند که این معجزه را طوری توجیه کنند که از صورت یک امر خارق العاده، خارج شود، چنانکه گفتهاند: آیة فوق از آینده خبر میدهد و مربوط به (اشراط ساعت)؛ یعنی حوادث قبل از قیامت است؛ ولی قرائن متعددی در آیه وجود دارد که تأکید بر وقوع یک اعجاز میکند، از جمله ذکر این موضوع به صورت(فعل ماضی) نشان میدهد که(شقّ القمر) واقع شدهاست، به علاوه اگر سخن از معجزه نباشد، هیچ تناسبی با نسبت سحر به پیامبر صلّی الله علیه و آله که در آیه بعد، آمده است، ندارد، و همچنین با جمله (و کذبّوا و اتبعوا اهوائهم) که خبر از تکذیب آنها میدهد، هماهنگ نیست. افزون بر اینها روایات فراوانی در کتب اسلامی در زمینة وقوع این اعجاز، نقل شده، که در حد شهرت یا تواتر است، و لذا قابل انکار نمیباشد. در اینجا به گفتاری از(فخررازی و طبرسی) دو مفسر معروف اهل سنت و شیعه اشاره میشود. فخررازی میگوید: عموم مفسران معتقدند مراد از آیه این است که ماه شکافته شد و روایات صحیحی نیز بر این معنی، دلالت میکند، و امکان عقلی آن نیز، جای تردید نیست، و از سوی دیگر پیامبر صادق صلّی الله علیه و آله از آن خبر داده، بنابراین باید آن را پذیرفت؛ اما داستان محال بودن خرق (شکافتن) و التیام (پیوستن) در افلاک[4] (طبق عقیدة ابطال شدة بطلمیوس) مطلبی بی اساس و غیر علمی است، چرا که با دلائل عقلی ثابت شده که خرق و تخریب در آسمانها، کاملاً ممکن است، مرحوم طبرسی نیز در مجمع البیان میگوید: مفسران این آیه را مربوط به معجزة شق القمر در زمان پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله میدانند،)[5] به دنبال این مطلب در تفسیر نمونه، این سؤال مطرح میشود که اصولاً آیا وقوع انشقاق و شکاف در اجرام آسمانی، امکان دارد یا اینکه علم آن را به کلّی نفی میکند؟ و در جواب میگوید: چنین چیزی نه تنها محال نیست؛ بلکه بارها نمونههای آن مشاهده شده و کراراً در دستگاه منظومة شمسی و سایر کرات آسمانی، انشقاقها و انفجارهائی روی داده است که پیدایش منظومة شمسی، آستروئیدها و شهابها، نتیجه همین برخوردها و انشقاقها است. اما روایات در این باره نزدیک به تواتر است، با رعایت اختصار به بعضی از روایات اشاره میکنیم: در تفسیر قمی آمده است که منظور از (وانشّق القمر) این است که قریش از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله نشانهای درخواست کردند. پیامبر اکرم از خداوند درخواست کردند. پس ماه به دو نیم شد تا اینکه قریش این صحنه را دیدند، سپس ماه به حالت اول بازگشت. پس قریش بلافاصله گفتند: این قضیه، سحر است. در تفسیر الدّر المنثور سیوطی آمده که جبیر بن مطعم راجع به (و انشق القمر) میگوید: ماه دو شقّ شد و ما در زمان رسول الله صلّی الله علیه و آله در مکه بودیم، شقّی از ماه بر این کوه و شقّ دیگر بر کوه دیگری قرار گرفت. پس مردم گفتند که محمد ما را سحر کرد ...[6] بنابر این داستان شق القمر واقعیتی است که جای تردید ندارد، قرآن کریم و روایات مستفیض فریقین یعنی شیعه و اهل سنت بر آن دلالت دارد، و از این رو مفسران شیعی و سنی بر این امر متفق القول اند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 17 ص 347 به بعد. 2. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی، تهران، واحد تحقیقات اسلامی، بنیاد بعثت، ج اول، 1366 ش، 12 جلد. 3. انوار درخشان در تفسیر قرآن، سید محمد حسینی همدانی، تهران، کتابفروشی لطفی، 1380 ق. پی نوشتها: [1] . طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، انتشارات اسماعیلیان، چاپ دوم، 1372ج 19، ص 55، (با تلخیص و تصرّف)؛ و ر.ک: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم، 1382، ج23، ص 18-19. [2]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم، 1382، ج23، ص 9؛ به نقل از مجمع البیان و کتاب های تفسیری دیگری ذیل آیه 1 سوره قمر. [3] . قمر/ 1 و 2، ترجمه بهرام پور. [4]. به عقیده پیروان علم هیأت قدیم، آسمانهای نه گانه به شکل پوست پیاز لایه در لایه قرار گرفته است که شکافتن و آنگاه به هم پیوسن آنها امر محال تلقی میشده است. [5] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، 1382ش، ج 23، ص 13-16. [6] . طباطبایی، تفسیر المیزان، ج 19، ص 6 65. منبع: اندیشه قم
معجزه شق القمر به اذن الهی به دست پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در مکه و قبل از هجرت، انجام گرفت و مسلمانان چه شیعه و چه اهل تسنّن در این مطلب، شکّی ندارند. قرآن مجید و روایات مستفیض(نزدیک به متواتر) بر این معجزه دلالت دارند.[1] داستان شق القمر از این قرار است که (مشرکان نزد رسول خدا آمدند و گفتند: اگر راست میگویی و تو پیامبر خدایی، ماه را برای ما دو پاره کن! فرمود: اگر این کار را کنم ایمان میآورید؟ عرض کردند آری و آن شب، شب چهاردهم ماه بود پیامبر از پیشگاه پروردگار تقاضا کرد، آن چه را خواستهاند به او بدهد، ناگهان ماه به دو پاره شد و رسول الله آن ها را یک یک صدا میزد و میفرمود: ببینید.)[2] بدین ترتیب در سال پنجم، قبل از هجرت، خداوند متعال چنین معجزهای را به دست پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله جاری میکند. که ماه به دو نیم تبدیل شده، مردم آن را میبینند؛ سپس دوباره به حالت اول برمیگردد، هر چند مشرکین، طبق عادتشان، این معجزه را انکار کردند و این عمل(معجزه) را سحر نامیدند. به دنبال این معجزه، آیات ابتدایی سوره قمر نازل میشود: اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ؛ وَ إِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ[3] قیامت نزدیک شد و ماه بشکافت. و اگر معجزهای ببینند، روی بگردانند و گویند: سحری دائمی است.
تفسیر نمونه در ذیل آیات مذکور می نویسد: (گرچه بعضی از کوته نظران، اصرار دارند که این معجزه را طوری توجیه کنند که از صورت یک امر خارق العاده، خارج شود، چنانکه گفتهاند: آیة فوق از آینده خبر میدهد و مربوط به (اشراط ساعت)؛ یعنی حوادث قبل از قیامت است؛ ولی قرائن متعددی در آیه وجود دارد که تأکید بر وقوع یک اعجاز میکند، از جمله ذکر این موضوع به صورت(فعل ماضی) نشان میدهد که(شقّ القمر) واقع شدهاست، به علاوه اگر سخن از معجزه نباشد، هیچ تناسبی با نسبت سحر به پیامبر صلّی الله علیه و آله که در آیه بعد، آمده است، ندارد، و همچنین با جمله (و کذبّوا و اتبعوا اهوائهم) که خبر از تکذیب آنها میدهد، هماهنگ نیست. افزون بر اینها روایات فراوانی در کتب اسلامی در زمینة وقوع این اعجاز، نقل شده، که در حد شهرت یا تواتر است، و لذا قابل انکار نمیباشد. در اینجا به گفتاری از(فخررازی و طبرسی) دو مفسر معروف اهل سنت و شیعه اشاره میشود. فخررازی میگوید: عموم مفسران معتقدند مراد از آیه این است که ماه شکافته شد و روایات صحیحی نیز بر این معنی، دلالت میکند، و امکان عقلی آن نیز، جای تردید نیست، و از سوی دیگر پیامبر صادق صلّی الله علیه و آله از آن خبر داده، بنابراین باید آن را پذیرفت؛ اما داستان محال بودن خرق (شکافتن) و التیام (پیوستن) در افلاک[4] (طبق عقیدة ابطال شدة بطلمیوس) مطلبی بی اساس و غیر علمی است، چرا که با دلائل عقلی ثابت شده که خرق و تخریب در آسمانها، کاملاً ممکن است، مرحوم طبرسی نیز در مجمع البیان میگوید: مفسران این آیه را مربوط به معجزة شق القمر در زمان پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله میدانند،)[5]
به دنبال این مطلب در تفسیر نمونه، این سؤال مطرح میشود که اصولاً آیا وقوع انشقاق و شکاف در اجرام آسمانی، امکان دارد یا اینکه علم آن را به کلّی نفی میکند؟ و در جواب میگوید: چنین چیزی نه تنها محال نیست؛ بلکه بارها نمونههای آن مشاهده شده و کراراً در دستگاه منظومة شمسی و سایر کرات آسمانی، انشقاقها و انفجارهائی روی داده است که پیدایش منظومة شمسی، آستروئیدها و شهابها، نتیجه همین برخوردها و انشقاقها است.
اما روایات در این باره نزدیک به تواتر است، با رعایت اختصار به بعضی از روایات اشاره میکنیم:
در تفسیر قمی آمده است که منظور از (وانشّق القمر) این است که قریش از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله نشانهای درخواست کردند. پیامبر اکرم از خداوند درخواست کردند. پس ماه به دو نیم شد تا اینکه قریش این صحنه را دیدند، سپس ماه به حالت اول بازگشت. پس قریش بلافاصله گفتند: این قضیه، سحر است. در تفسیر الدّر المنثور سیوطی آمده که جبیر بن مطعم راجع به (و انشق القمر) میگوید: ماه دو شقّ شد و ما در زمان رسول الله صلّی الله علیه و آله در مکه بودیم، شقّی از ماه بر این کوه و شقّ دیگر بر کوه دیگری قرار گرفت. پس مردم گفتند که محمد ما را سحر کرد ...[6]
بنابر این داستان شق القمر واقعیتی است که جای تردید ندارد، قرآن کریم و روایات مستفیض فریقین یعنی شیعه و اهل سنت بر آن دلالت دارد، و از این رو مفسران شیعی و سنی بر این امر متفق القول اند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 17 ص 347 به بعد.
2. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی، تهران، واحد تحقیقات اسلامی، بنیاد بعثت، ج اول، 1366 ش، 12 جلد.
3. انوار درخشان در تفسیر قرآن، سید محمد حسینی همدانی، تهران، کتابفروشی لطفی، 1380 ق.
پی نوشتها:
[1] . طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، انتشارات اسماعیلیان، چاپ دوم، 1372ج 19، ص 55، (با تلخیص و تصرّف)؛ و ر.ک: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم، 1382، ج23، ص 18-19.
[2]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم، 1382، ج23، ص 9؛ به نقل از مجمع البیان و کتاب های تفسیری دیگری ذیل آیه 1 سوره قمر.
[3] . قمر/ 1 و 2، ترجمه بهرام پور.
[4]. به عقیده پیروان علم هیأت قدیم، آسمانهای نه گانه به شکل پوست پیاز لایه در لایه قرار گرفته است که شکافتن و آنگاه به هم پیوسن آنها امر محال تلقی میشده است.
[5] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، 1382ش، ج 23، ص 13-16.
[6] . طباطبایی، تفسیر المیزان، ج 19، ص 6 65.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] بهترین دلیل برای اثبات معجزة شق القمر پیامبر اسلام(ص) چیست؟
- [سایر] داستان معراج پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) در کدام سوره میباشد؟
- [سایر] آیاتی که پیرامون معجزه پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) آمده است چیست؟
- [سایر] معجزه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) غیر از قرآن چیست؟ منبع قابل اعتماد در رابطه با این موضوع را ذکر نمایید؟
- [سایر] داستان رخداد غرانیق که در مورد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در برخی روایات آمده، ،چیست؟
- [سایر] آیا اعجاز «قرآن» مختص زمان پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلم) است؟
- [سایر] در مسجد رد الشمس در مدینه چه معجزه ای از رسول الله صلی الله علیه و آله رخ داده است؟
- [سایر] یکی از معجزات پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) شق القمر است، چرا این پدیده در جای دیگر مشاهده نشده است؟
- [سایر] آیا فتوحات بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله همان انگیزههای زمان پیامبر صلی الله علیه و آله را دنبال میکرد؟
- [سایر] بر اساس کدام مستندات علمی، قضیه «شَقّ القمر» اثبات شده است؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و آل او از مستحبات مؤکد است و هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد یا لقب یا کنیه آن جناب؛ مثل مصطفی و ابو القاسم، را بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد صلی الله علیه و آله یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابو القاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر بخواهد خبری را که نمیداند راست است یا دروغ، نقل کند، بنا بر احتیاط نباید به خداوند یا پیامبر صلی الله علیه و آله یا امام علیهالسلام نسبت دهد، بلکه باید مثلاً چنین بگوید: چنین روایت شده است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کافر یعنی کسی که منکر خدا است یا برای خدا شریک قرار می دهد، یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله را قبول ندارد، نجس است. و نیز کسی که یکی از ضروریات دین مبین اسلام را منکر شود، چنان چه بداند آن چیز ضروری دین است، نجس می باشد، و اگر نداند احتیاطاً باید از او اجتناب کرد. و نیز کافر کتابی بنابر قول مشهور نجس است و احتیاط واجب رعایت این قول است.
- [امام خمینی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم مستحب است صلوات را هم بنویسد. و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد می کند صلوات بفرستد
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله نوری همدانی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول – صلی الله علیه و آله و سلم – مستحب است صلوات را هم بنویسد . و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد می کند ، صلوات بفرستد .
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.