با عرض سلام لطفا تفسیر ایات 113 تا 117 سوره توبه را بگویید؟
با عرض سلام(آیه 113)-شأن نزول:در مورد نزول این آیه و آیه بعد نقل شده است که گروهی از مسلمانان به پیامبر اسلام می‌گفتند: آیا برای پدران ما که در عصر جاهلیت از دنیا رفتند طلب آمرزش نمی‌کنی؟ آیات مزبور نازل شد و به همه آنها اخطار کرد که هیچ کس حق ندارد برای مشرکان استغفار نماید.تفسیر:آیه، نخست با تعبیری رسا و قاطع پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و مؤمنان را از استغفار برای مشرکان نهی می‌کند و می‌گوید: (شایسته نیست که پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و افراد با ایمان برای مشرکان طلب آمرزش کنند) (ما کانَ لِلنَّبِیِّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ).سپس برای تأکید و تعمیم اضافه می‌کند: (حتی اگر از نزدیکانشان باشند) (وَ لَوْ کانُوا أُولِی قُرْبی‌).بعدا دلیل این موضوع را ضمن جمله‌ای چنین توضیح می‌دهد: (بعد از آن که برای مسلمانان روشن شد که مشرکان اهل دوزخند) طلب آمرزش برای آنها معنی ندارد (مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحابُ الْجَحِیمِ).این کاری است بیهوده و آرزویی نابجا چرا که مشرک به هیچ وجه قابل آمرزش نیست. (آیه 114)- در این آیه به پاسخ این سؤال- که اگر این کار ممنوع است چرا ابراهیم برای (آزر) استغفار کرد؟- پرداخته می‌گوید: (و استغفار ابراهیم برای پدرش [عمویش آزر] به خاطر وعده‌ای بود که به او داد، اما هنگامی که برای او آشکار شد که وی دشمن خداست از او بیزاری جست) و برایش استغفار نکرد (وَ ما کانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ).در پایان آیه اضافه می‌کند: (ابراهیم (کسی بود که در پیشگاه خدا خاضع و از خشم و غضب پروردگار خائف و ترسان، و مردی بزرگوار و) مهربان و بردبار بود) (إِنَّ إِبْراهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ).هر گونه پیوندی با دشمنان باید قطع شود:از آیات متعددی از قرآن این موضوع به خوبی استفاده می‌شود که هرگونه پیوند و همبستگی خویشاوندی و غیر خویشاوندی باید تحت الشعاع پیوندهای مکتبی قرار گیرد و این پیوند (ایمان به خدا و مبارزه با هرگونه شرک و بت پرستی) باید بر تمام روابط مسلمانان حاکم باشد، چرا که این پیوند یک پیوند زیر بنایی و حاکم بر همه مقدرات اجتماعی آنهاست. (آیه 115)-شأن نزول:گروهی از مسلمانان قبل از نزول فرائض و واجبات چشم از جهان بسته بودند، جمعی خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آمدند و در باره سرنوشت آنها اظهار نگرانی کردند، و چنین می‌پنداشتند که آنها شاید گرفتار مجازات الهی به خاطر عدم انجام این فرائض باشند. آیه نازل شد و این موضوع را نفی کرد.تفسیر:مجازات پس از تبیین- این آیه اشاره به یک قانون کلی و عمومی است، که عقل نیز آن را تأیید می‌کند و آن این که تکلیف و مسؤولیت همواره بعد از بیان احکام است، و این همان چیزی است که در علم اصول از آن تعبیر به قاعده (قبح عقاب بلا بیان) می‌شود.لذا در آغاز می‌فرماید: (چنین نبوده که خداوند گروهی را پس از هدایت گمراه سازد تا این که آنچه را که باید از آن بپرهیزند برای آنها تبیین کند) (وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَداهُمْ حَتَّی یُبَیِّنَ لَهُمْ ما یَتَّقُونَ).و در پایان آیه می‌فرماید: (خداوند به هر چیزی داناست) (إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلِیمٌ).یعنی علم و دانایی خداوند ایجاب می‌کند که تا چیزی را برای بندگان بیان نکرده است، کسی را در برابر آن مسؤول نداند و مؤاخذه نکند.(آیه 116)- در این آیه روی این مسأله تکیه و تأکید می‌کند که: (حکومت آسمانها و زمین برای خداست) (إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).و نظام حیات و مرگ نیز در کف قدرت اوست، اوست که (زنده می‌کند و می‌میراند) (یُحْیِی وَ یُمِیتُ).و بنابراین (هیچ ولیّ و سرپرست و یاوری جز خدا ندارید) (وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ).اشاره به این که، شما نباید بر غیر او تکیه کنید، و بیگانگان از خدا را پناهگاه یا مورد علاقه خود قرار دهید، و پیوند محبت خویش را با این دشمنان خدا از طریق استغفار یا غیر آن بر قرار و محکم دارید. (آیه 117)-شأن نزول:این آیه در مورد غزوه تبوک و مشکلات طاقت فرسایی که به مسلمانان در این جنگ رسید نازل شده، این مشکلات به قدری بود که گروهی تصمیم به بازگشت گرفتند اما لطف و توفیق الهی شامل حالشان شد، و همچنان پابرجا ماندند.تفسیر:این آیه اشاره به شمول رحمت بی‌پایان پروردگار نسبت به پیامبر و مهاجرین و انصار در آن لحظات حساس کرده، می‌گوید: (رحمت خدا شامل حال پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و مهاجران و انصار، همانها که در موقع شدت و سختی از او پیروی کردند، شد) (لَقَدْ تابَ اللَّهُ عَلَی النَّبِیِّ وَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی ساعَةِ الْعُسْرَةِ).سپس اضافه می‌کند: (این شمول رحمت الهی به هنگامی بود که بر اثر شدت حوادث و فشار ناراحتیها نزدیک بود دلهای گروهی از مسلمانان از جاده حق منحرف شود) و تصمیم به مراجعت از تبوک بگیرند (مِنْ بَعْدِ ما کادَ یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِنْهُمْ).دگر بار تأکید می‌کند که (بعد از این ماجرا، خداوند رحمت خود را شامل حال آنها ساخت، و توبه آنها را پذیرفت، زیرا او نسبت به مؤمنان مهربان و رحیم است) (ثُمَّ تابَ عَلَیْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُفٌ رَحِیمٌ). برگزیده تفسیر نمونه، ج‌2، ص: 259موفق باشید
عنوان سوال:

با عرض سلام لطفا تفسیر ایات 113 تا 117 سوره توبه را بگویید؟


پاسخ:

با عرض سلام(آیه 113)-شأن نزول:در مورد نزول این آیه و آیه بعد نقل شده است که گروهی از مسلمانان به پیامبر اسلام می‌گفتند: آیا برای پدران ما که در عصر جاهلیت از دنیا رفتند طلب آمرزش نمی‌کنی؟ آیات مزبور نازل شد و به همه آنها اخطار کرد که هیچ کس حق ندارد برای مشرکان استغفار نماید.تفسیر:آیه، نخست با تعبیری رسا و قاطع پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و مؤمنان را از استغفار برای مشرکان نهی می‌کند و می‌گوید: (شایسته نیست که پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و افراد با ایمان برای مشرکان طلب آمرزش کنند) (ما کانَ لِلنَّبِیِّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ).سپس برای تأکید و تعمیم اضافه می‌کند: (حتی اگر از نزدیکانشان باشند) (وَ لَوْ کانُوا أُولِی قُرْبی‌).بعدا دلیل این موضوع را ضمن جمله‌ای چنین توضیح می‌دهد: (بعد از آن که برای مسلمانان روشن شد که مشرکان اهل دوزخند) طلب آمرزش برای آنها معنی ندارد (مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحابُ الْجَحِیمِ).این کاری است بیهوده و آرزویی نابجا چرا که مشرک به هیچ وجه قابل آمرزش نیست. (آیه 114)- در این آیه به پاسخ این سؤال- که اگر این کار ممنوع است چرا ابراهیم برای (آزر) استغفار کرد؟- پرداخته می‌گوید: (و استغفار ابراهیم برای پدرش [عمویش آزر] به خاطر وعده‌ای بود که به او داد، اما هنگامی که برای او آشکار شد که وی دشمن خداست از او بیزاری جست) و برایش استغفار نکرد (وَ ما کانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ).در پایان آیه اضافه می‌کند: (ابراهیم (کسی بود که در پیشگاه خدا خاضع و از خشم و غضب پروردگار خائف و ترسان، و مردی بزرگوار و) مهربان و بردبار بود) (إِنَّ إِبْراهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ).هر گونه پیوندی با دشمنان باید قطع شود:از آیات متعددی از قرآن این موضوع به خوبی استفاده می‌شود که هرگونه پیوند و همبستگی خویشاوندی و غیر خویشاوندی باید تحت الشعاع پیوندهای مکتبی قرار گیرد و این پیوند (ایمان به خدا و مبارزه با هرگونه شرک و بت پرستی) باید بر تمام روابط مسلمانان حاکم باشد، چرا که این پیوند یک پیوند زیر بنایی و حاکم بر همه مقدرات اجتماعی آنهاست. (آیه 115)-شأن نزول:گروهی از مسلمانان قبل از نزول فرائض و واجبات چشم از جهان بسته بودند، جمعی خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آمدند و در باره سرنوشت آنها اظهار نگرانی کردند، و چنین می‌پنداشتند که آنها شاید گرفتار مجازات الهی به خاطر عدم انجام این فرائض باشند. آیه نازل شد و این موضوع را نفی کرد.تفسیر:مجازات پس از تبیین- این آیه اشاره به یک قانون کلی و عمومی است، که عقل نیز آن را تأیید می‌کند و آن این که تکلیف و مسؤولیت همواره بعد از بیان احکام است، و این همان چیزی است که در علم اصول از آن تعبیر به قاعده (قبح عقاب بلا بیان) می‌شود.لذا در آغاز می‌فرماید: (چنین نبوده که خداوند گروهی را پس از هدایت گمراه سازد تا این که آنچه را که باید از آن بپرهیزند برای آنها تبیین کند) (وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَداهُمْ حَتَّی یُبَیِّنَ لَهُمْ ما یَتَّقُونَ).و در پایان آیه می‌فرماید: (خداوند به هر چیزی داناست) (إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلِیمٌ).یعنی علم و دانایی خداوند ایجاب می‌کند که تا چیزی را برای بندگان بیان نکرده است، کسی را در برابر آن مسؤول نداند و مؤاخذه نکند.(آیه 116)- در این آیه روی این مسأله تکیه و تأکید می‌کند که: (حکومت آسمانها و زمین برای خداست) (إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).و نظام حیات و مرگ نیز در کف قدرت اوست، اوست که (زنده می‌کند و می‌میراند) (یُحْیِی وَ یُمِیتُ).و بنابراین (هیچ ولیّ و سرپرست و یاوری جز خدا ندارید) (وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ).اشاره به این که، شما نباید بر غیر او تکیه کنید، و بیگانگان از خدا را پناهگاه یا مورد علاقه خود قرار دهید، و پیوند محبت خویش را با این دشمنان خدا از طریق استغفار یا غیر آن بر قرار و محکم دارید. (آیه 117)-شأن نزول:این آیه در مورد غزوه تبوک و مشکلات طاقت فرسایی که به مسلمانان در این جنگ رسید نازل شده، این مشکلات به قدری بود که گروهی تصمیم به بازگشت گرفتند اما لطف و توفیق الهی شامل حالشان شد، و همچنان پابرجا ماندند.تفسیر:این آیه اشاره به شمول رحمت بی‌پایان پروردگار نسبت به پیامبر و مهاجرین و انصار در آن لحظات حساس کرده، می‌گوید: (رحمت خدا شامل حال پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و مهاجران و انصار، همانها که در موقع شدت و سختی از او پیروی کردند، شد) (لَقَدْ تابَ اللَّهُ عَلَی النَّبِیِّ وَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی ساعَةِ الْعُسْرَةِ).سپس اضافه می‌کند: (این شمول رحمت الهی به هنگامی بود که بر اثر شدت حوادث و فشار ناراحتیها نزدیک بود دلهای گروهی از مسلمانان از جاده حق منحرف شود) و تصمیم به مراجعت از تبوک بگیرند (مِنْ بَعْدِ ما کادَ یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِنْهُمْ).دگر بار تأکید می‌کند که (بعد از این ماجرا، خداوند رحمت خود را شامل حال آنها ساخت، و توبه آنها را پذیرفت، زیرا او نسبت به مؤمنان مهربان و رحیم است) (ثُمَّ تابَ عَلَیْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُفٌ رَحِیمٌ). برگزیده تفسیر نمونه، ج‌2، ص: 259موفق باشید





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین