راهنمـا
درباره مـا
حمایت از ما
استفتائات آیت الله مظاهری
آدرس:
http://www.almazaheri.org
بعضی افراد خواب را از روی قرآن تعبیر میکنند، آیا این روش صحّت دارد؟
سزاوار نیست اینگونه چیزها را به قرآن شریف نسبت داد.
عنوان سوال:
بعضی
افراد
خواب را از روی قرآن تعبیر میکنند، آیا این روش صحّت دارد؟
پاسخ:
سزاوار نیست اینگونه چیزها را به قرآن شریف نسبت داد.
پرسشهای مرتبط
از این مرجع
پرسشهای مرتبط
از دیگر مراجع
مسائل مرتبط
از این مرجع
مسائل مرتبط
از دیگر مراجع
پرسشهای مرتبط از این مرجع
دروغ برای مردم، عادی شده است و بعضی به دروغ مصلحتی تعبیر میکنند، آیا جایز است؟
حضرت عالی راجع به سؤالاتی (تفأّل به قرآن) آن را جایز ندانستهاید و فرمودهاید:معنی تفأّل، غیب خواستن از قرآن است و جایز نیست و تفأّل به قران را جسارت به قرآن دانستهاید و فرمودهاید تفأّل گرفتن به واسطه قرآن، جسارت به شأن و عظمت قرآن است. بعضی از مردم در تماسهای تلفنی خود ، درخواست تفأل دارند و ما نیز نظر مبارک حضرت عالی را مطرح میکنیم لکن بعضی از آنها با استناد به مفاتیح الجنان این درخواست را دارند که در آنجا طریقه تفأل به قرآن را ذکر کرده است.
بعضی افراد، اهل منبر را (مستأکل و مرتزق به دین) که در روایات مذموم شده، میدانند و ایشان را مذمّت میکنند، نظر مبارک را مرقوم فرمایید.
بعضی از مدّاحان از آهنگهایی در مدایح خود استفاده میکنند که خیلی تند است و به نظر بسیاری از مردم طرب آور است نظر شما در این مورد چیست؟ خرید و فروش و استماع نوارهای آن چگونه است؟
در بعضی موارد مسئولین ادارات به افراد زیردست خود دستورات غیر قانونی و خلاف شرع میدهند که چهبسا عمل به این دستورات موجب تضییع حقّ مراجعین و یا وارد شدن خسارت به مراجعین میگردد، آیا مأمور موظّف به اجرای این دستور العمل میباشد؟
بعضی از مراکز دولتی در مناسبتهای ملّی و اسلامی، با حضور کارکنان خود و خانوادههایشان جشنی برگزار کرده، شام یا نهار پذیرایی میکنند و از خوانندهای، یا بازیگری یا شعبده بازی دعوت میکنند و برای اجرای برنامه مبلغی به او میدهند، هزینه کردن این بودجه از بیت المال چه صورتی دارد؟
گاهی اوقات شنیده میشود برخی افراد گور خود را پیش از مردن میکَنَند و آماده میسازند، آیا این عمل با قصد قربة پاداشی در بر دارد؟ آیا این عمل جنبه شرعی دارد؟ و آیا سخنی از پیشوایان در این مورد آمده است؟
اخیراً سایتهائی اقدام به انتشار مطالبی در خصوص حوزه شخصی و حریم خصوصی افراد میکنند. صرف نظر از مطالبی که از سوی این سایتها اعلام میشود، حکم انتشار چنین مطالبی از دید شرع مقدّس چیست؟
بعضی از کارمندان دولت دیرتر از ساعت اداری در محل کار حاضر میشوند و یا زودتر از ساعت مقرّر محل کار را ترک میکنند، و بعضاً این دیر آمدن یا زود رفتن را جزو مرخّصی ماهانه خود قرار میدهند، آیا چنین کاری مجاز است؟ حقوقی که در قبال آن میگیرند چه صورتی دارد؟
در محیط کار ما در پالایشگاه رسم بر این شده که افراد شیفت شبکار، به صورت نوبتی استراحت کنند یعنی به دو گروه تقسیم میشوند و هر گروه به مدّت سه ساعت استراحت میکند، با توجّه به اینکه این عمل خلاف قوانین پالایشگاه میباشد و اگر کسی را در خواب بگیرند اخراج میکنند و این عمل بدون اطّلاع مسئولین بالاتر انجام میگیرد، در حالی که خوابیدن در شب شاید نیاز هر فرد باشد و ما با همین قوانین (بیدار بودن شیفت شب) استخدام شدهایم. آیا میتوانیم به صورتی که گفته شد در شب استراحت کنیم؟ اگر کارفرما بطور کامل به تعهّدات خود عمل نکند آیا ما موظّف هستیم به تعهّدات خود در برابر کارفرما بطور کامل عمل کنیم؟
پرسشهای مرتبط از دیگر مراجع
[سایر] آیا کتابهای تعبیر خوابی که در بازار هستند و تعابیری را از امام صادق(ع) نقل میکنند معتبر هستند و آیا واقعا امام صادق تعبیر خواب میکردند؟
[سایر] لطفاً درباره شخصیت، جایگاه علمی، آثار و بهطور کلی درباره زندگینامه علامه سید عبدالله بن محمدرضا شبّر توضیح دهید. در بازار کتابی است به نام (طب الائمه) که نویسنده این کتاب ایشان است. حال میخواهم علاوه بر توضیح درباره زندگی او، در مورد صحت و اعتبار این کتاب هم توضیح دهید.
[سایر] چرا بعضی از افراد گناه میکنند؟
[سایر] دیدگاه کسانی که از «وحی» به تجلی شعور باطنی و ضمیر ناخودآگاه تعبیر میکنند چیست و چگونه نقد می شود؟
[سایر] آیا همه کسانی که برای یاری امام زمان (عج) رجعت میکنند، از افراد صالح هستند؟
[سایر] آیا تعبیر (لابکین علیک بدل الدموع دما) در فرض پذیرش صدور زیارت ناحیه از معصوم دلالت بر معنای حقیقی دارد؟ برخی در جایز دانستن اضرار و آسیبرسانی در عزاداری (مانند لطمه زدن و ... ) به این فقرات استناد میکنند.
[سایر] چرا افراد مختلف با داشتن یک پیش فرض معین به سراغ قرآن میروند ولی جوابهای متفاوت برداشت میکنند؟
[آیت الله علوی گرگانی] زنهایی که در بعضی فیلمها در نقش همسر با افراد گوناگون بازی میکنند، از نظر شرعی چه صورت دارد؟
[آیت الله نوری همدانی] بعضی از افراد در قسمتهایی از بدن و دستهای خود خالکوبی میکنند، آیا اینان مرتکب گناه شدهاند یا خیر؟
[آیت الله خوئی] درباره گوسفند و فرشهای کوچک و زینت زنان که برای امام هشتم نذر میکنند و به طوری که از کنار و گوشه شنیده شده اگر اینها را تحویل آستانه بدهند افراد نامناسبی از آنها استفاده میکنند.
مسائل مرتبط از این مرجع
مسئله مرتبط یافت نشد
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
[آیت الله سیستانی] کسی که برای معصیت سفر نکرده ، اگر در بین راه قصد کند که بقیه راه را برای معصیت برود ، باید نماز را تمام بخواند ، ولی نمازهائی را که شکسته خوانده صحیح است . شرط ششم : آنکه از کسانی نباشد که خانهشان همراه خودشان است ، مانند صحرانشینهائی که در بیابانها گردش میکنند ، و هر جا آب و خوراک برای خود و حشمشان پیدا کنند میمانند ، و بعد از چندی به جای دیگری میروند ، پس اینگونه افراد در این مسافرتها باید نماز را تمام بخوانند .
[آیت الله شبیری زنجانی] پاک شدن چیز نجس به چند راه ثابت میشود: اول: آن که انسان خود یقین یا اطمینان کند یا طوری باشد که نوع مردم یقین یا اطمینان به پاک شدن پیدا میکنند و در جایی که نوع مردم اطمینان به طهارت نمیکنند اگر انسان برخلاف متعارف اطمینان کند، کفایت نمیکند و شخص وسواسی که برخلاف معمول افراد، در آب کشیدن چیز نجس به زودی اطمینان پیدا نمیکند لازم نیست خودش اطمینان کند؛ بلکه اگر معمول افراد اطمینان کنند کافی است. دوم: دو مرد عادل خبر دهند؛ و بنا بر احتیاط واجب یک نفر عادل کفایت نمیکند. سوم: آن که کسی که چیز نجس در اختیار اوست بگوید آن چیز پاک شده. چهارم: مسلمانی چیز نجس را آب کشیده باشد اگر چه معلوم نباشد درست آب کشیده یا نه.
[آیت الله شبیری زنجانی] خانهای را که افراد غریب و زوّار در آن منزل میکنند و معلوم نیست چند شب در آن میمانند، اگر قرار بگذارند که مثلاً شبی ده هزار تومان بدهند و صاحب خانه راضی باشد، استفاده از آن خانه اشکال ندارد؛ ولی چون مدّت اجاره را معلوم نکردهاند، به عنوان اجاره صحیح نیست و صاحب خانه هر وقت بخواهد میتواند آنان را بیرون کند؛ امّا اجاره نسبت به شب اوّل که مقدار قطعی اجاره است صحیح میباشد، مگر آن که اجارهکنندگان در صورتی به اجاره شب اوّل راضی باشند که اجاره شبهای بعد نیز صحیح باشد که در این صورت با باطل بودن اجاره شبهای بعد، اجاره شب اول هم باطل است.
[آیت الله شبیری زنجانی] اگر وارث میّت هم از صنف برادر و خواهر و برادر زادگان و خواهرزادگان باشد و هم از صنف پدربزرگ و مادربزرگ، مسأله صورتهای مختلفی دارد، قبل از ذکر این صورتها و حکم آنها مبنای کلّی این مسأله را متذکّر میشویم: (که پدربزرگ پدری به منزله یک برادر پدری یا پدر و مادری و مادربزرگ پدری به منزله یک خواهر پدری یا پدر و مادریست و پدربزرگ و مادربزرگ مادری مانند یک برادر یا خواهر مادری هستند) و اینک صورتهای مختلف مسأله: اوّل: پدربزرگ و مادربزرگ و برادر و خواهر (یا برخی از آنها) همه از طرف مادر باشند، در این صورت مال بین آنها به طور مساوی تقسیم میشود و جنس مذکّر یا مؤنّث بودن وارثان نقشی در حکم این صورت ندارد. دوم: مانند صورت پیشین، ولی همه ورثه از طرف پدر باشند، در این صورت اگر همه مذکّر یا همه مؤنّث باشند، مال به طور مساوی بین آنها قسمت میشود و اگر برخی مذکّر و برخی مؤنّث، هر مذکّر دو برابر مؤنّث میبرد. سوم: مادربزرگ یا پدربزرگ از طرف پدر باشد و برادر یا خواهر از طرف پدر و مادر. حکم این صورت همانند حکم صورت دوم است و اگر علاوه بر مادربزرگ یا پدربزرگ پدری و برادر یا خواهر پدر و مادری، برادر یا خواهر پدری هم باشد، برادر یا خواهر پدری ارث نمیبرد. چهارم: پدربزرگها یا مادربزرگها برخی پدری باشند و برخی مادری (چه همه مذکّر باشند یا همه مؤنّث یا برخی مذکّر و برخی مؤنّث) و برادرها یا خواهرها برخی مادری باشند و برخی پدر و مادری یا پدری، در این صورت سهم کلیّه خویشاوندان تنها مادری، از برادرها و خواهرها و پدر بزرگها و مادربزرگها، 13 از مال است که به طور مساوی بین آنها تقسیم میشود و به مذکّر یا مؤنّث بودن آنها توجّهی نمیشود و سهم خویشاوندان پدر و مادری یا پدری23 مال است که اگر همه مذکّر یا همه مؤنّث باشند، به طور مساوی تقسیم میشود و اگر برخی مذکّر و برخی مؤنّث، 23 مال را به گونهای تقسیم میکنند که به هر مذکّر دو برابر مؤنّث برسد. پنجم: پدربزرگ یا مادربزرگ از طرف پدر باشد و برادر یا خواهر تنها از طرف مادر، در این صورت برادر یا خواهر اگر یکی باشد 16 مال و اگر متعدّد باشند 13 مال را برده، به طور مساوی بین خود تقسیم میکنند و باقی مانده سهم پدربزرگ و مادربزرگ است که اگر پدربزرگ و مادربزرگ هر دو باشند، پدربزرگ دو برابر مادربزرگ میبرد. ششم: اگر پدربزرگ یا مادربزرگ از طرف مادر باشد و برادر یا برادر و خواهر پدری یا پدر و مادری باشد، در این صورت پدربزرگ یا مادر بزرگ مادری 13 میبرد، اگر چه یکی باشد و چنانچه متعدّد باشند، 13 را به طور مساوی بین خود تقسیم میکنند و 23 سهم برادر یا برادر و خواهر است، پس اگر تنها یک برادر بود، 23 را به او میدهند و اگر چند برادر بودند، آن را به طور مساوی تقسیم میکنند و اگر برادر و خواهر بودند، طوری تقسیم میکنند که سهم یک برادر دو برابر سهم یک خواهر باشد. و اگر همراه با پدربزرگ یا مادر بزرگ مادری، خواهر پدری یا پدر و مادری باشد، چنین خواهری در صورتی که یکی باشد 12 و در صورت متعدّد بودن 23 ارث میبرد و در هر صورت سهم پدربزرگ یا مادربزرگ مادری 13 است، بنابراین اگر خواهران متعدّد باشند، چیزی از ترکه باقی نمیماند و اگر یک خواهر باشد 16 از ترکه باقی میماند که مردّد است که تمام آن به خواهر داده شود یا بین خواهر و پدربزرگ یا مادربزرگ به نسبت سهام آنان تقسیم گردد، در نتیجه سهم قطعی خواهر 1830 و سهم قطعی پدربزرگ یا مادربزرگ 1030 است و صاحب 230 باقی مانده مردّد است که احتیاط در مصالحه در این مقدار است، در نتیجه اگر این مقدار را به عنوان مصالحه به طور مساوی بین خودشان قسمت کنند، سهم خواهر 1930 و سهم پدربزرگ یا مادربزرگ 1130 خواهد بود و اگر برخی از ورثه نابالغ یا دیوانه باشد، احتیاط مستحبّ آن است که به جای مصالحه، افراد بالغ و عاقل، مقدار مردّد را به نابالغ یا دیوانه ببخشند. هفتم: پدربزرگها یا مادربزرگها برخی پدری و برخی مادری باشند و همراه آنها برادر یا خواهر پدری یا پدر و مادری باشد، چه یکی باشد یا بیشتر، در این صورت سهم پدربزرگ یا مادربزرگ مادری 13 است که در صورتی که متعدّد باشند به طور مساوی بین خود قسمت میکنند و به مذکّر و مونّث بودن ایشان توجّهی نمیشود و 23 باقی مانده را به خویشاوندان پدری میدهند که اگر همه مذکّر یا همه مونّث باشند به طور مساوی و اگر برخی مذکّر و برخی مؤنّث باشند، به گونهای تقسیم میکنند که هر مذکّری دو برابر مونّث ببرد. و اگر همراه آن پدربزرگها یا مادربزرگها، برادر یا خواهر مادری باشد، 13 ترکه سهم خویشاوندان مادری (یعنی پدربزرگ یا مادربزرگ مادری و برادر یا خواهر مادری) است که به طور مساوی بین آنان تقسیم میشود و به مذکّر و مونّث بودنشان توجّهی نمیشود و پدر بزرگ یا مادربزرگ پدری 23 باقی مانده را میبرد که در صورت متعدّد بودن اگر همه مذکّر یا همه مونّث باشند، آن را به طور مساوی و اگر برخی مذکّر و برخی مؤنّث باشند، به گونهای تقسیم میکنند که هر مذکّر دو برابر مؤنّث ببرد. هشتم: برادرها یا خواهرها برخی پدری یا پدر و مادری و برخی مادری باشند و همراه آنها پدربزرگ یا مادربزرگ پدری باشد، در این صورت اگر برادر یا خواهر مادری یکی باشد 16 واگر بیشتر از یکی باشد 13 ترکه را میبرند که به طور مساوی بین آنها تقسیم میشود و بقیّه ترکه به برادر یا خواهر پدری یا پدر و مادری و پدربزرگ یا مادربزرگ پدری میرسد که اگر همه مذکّر یا همه مؤنّث باشند به طور مساوی و اگر برخی مذکّر و برخی مؤنّث، به گونهای تقسیم میکنند که هر مذکّر دو برابر مونّث ببرد. و اگر همراه آن برادرها یا خواهرها، پدربزرگ یا مادربزرگ مادری باشد، سهم خویشاوندان مادری (پدربزرگ یا مادربزرگ مادری و برادر یا خواهر مادری) بر روی هم13 است که به طور مساوی بین آنان تقسیم میشود و برادر یا خواهر پدری یا پدر و مادری23 باقی مانده را میبرد که اگر همه مذکّر یا همه مونّث باشند به طور مساوی و اگر برخی مذکّر و برخی مؤنّث باشند، به گونهای تقسیم میکنند که هر مذکّر دو برابر مؤنّث ببرد. لازم به ذکر است که به طور کلّی در صورت وجود برادر یا خواهر پدر و مادری، برادر یا خواهر پدری ارث نمیبرد.
[آیت الله اردبیلی] معامله سلف شش شرط دارد: اوّل:خصوصیّاتی را که قیمت جنس به واسطه آنها فرق میکند معیّن نمایند، ولی دقّت زیاد هم لازم نیست، بلکه همین اندازه که مردم بگویند خصوصیّات آن معلوم شده کافی است؛ پس معامله سلف در چیزهایی که نمیشود خصوصیّات آنها را به گونهای معیّن کرد که برای مشتری مجهول نبوده و معامله غرری نباشد، باطل است. دوم:پیش از آن که خریدار و فروشنده از هم جدا شوند، خریدار تمام قیمت را به فروشنده بدهد یا به مقدار پول آن، از فروشنده طلبکار باشد و چنانچه مقداری از قیمت آن را بدهد، اگرچه معامله به آن مقدار صحیح است، ولی فروشنده میتواند معامله همان مقدار را به هم بزند. سوم:مدّت را کاملاً معیّن کنند؛ بنابر این اگر مثلاً بگوید: (در فصل بهار کالا را تحویل میدهم)، چون مدّت کاملاً معیّن نشده، معامله باطل است. چهارم:وقتی را برای تحویل کالا معیّن کنند که در آن وقت، به قدری از آن کالا وجود داشته باشد که اطمینان داشته باشند، کالا نایاب نخواهد بود. پنجم:محلّ تحویل کالا را معیّن نمایند، ولی اگر از سخنان آنان محلّ آن معلوم شود، لازم نیست اسم آنجا را ببرند. ششم:وزن یا پیمانه آن را معیّن کنند و جنسی را هم که معمولاً با دیدن معامله میکنند، اگر سلف بفروشند اشکال ندارد، ولی باید مثل بعضی از اقسام گردو و تخم مرغ، تفاوت افراد آن به قدری کم باشد که مردم به آن اهمیّت ندهند.
[آیت الله صافی گلپایگانی] . معامله سلف شش شرط دارد: اول خصوصیاتی را که قیمت جنس به واسطه آنها فرق میکند معین نمایند ولی دقت زیاد هم لازم نیست، همینقدر که مردم بگویند: خصوصیات آن معلوم شده کافی است. پس معامله سلف در نان و گوشت و پوست حیوان و مانند اینها که نمیشود خصوصیاتشان را کاملاً معین کرد، باطل است. دوم پیش از آن که خریدار و فروشنده از هم جدا شوند، خریدار تمام قیمت را به فروشنده بدهد، یا به مقدار پول آن از فروشنده طلبکار باشد و طلب خود را بابت قیمت جنس حساب کند و او قبول نماید، و چنانچه مقداری از قیمت آن را بدهد، اگر چه معامله به آن مقدار صحیح است، ولی فروشنده میتواند معامله همان مقدار را به هم بزند. سوم مدت را کاملاً معین کنند، و اگر مثلاً بگوید تا اول خرمن جنس را تحویل میدهم چون مدت کاملاً معلوم نشده، معامله باطل است. چهارم وقتی را برای تحویل جنس معین کنند که در آن وقت، جنس به قدری کمیاب نباشد که فروشنده نتواند آن را تحویل دهد. پنجم جای تحویل جنس را معین نمایند، ولی اگر از حرفهای آنان جای آن معلوم باشد، لازم نیست اسم آنجا را ببرند. ششم وزن یا پیمانه آن را معین کنند و جنسی را هم که معمولاً با دیدن معامله میکنند اگر سلف بفروشند اشکال ندارد، ولی باید مثل بعضی از اقسام گردو و تخممرغ تفاوت افراد آن به قدری کم باشد که مردم به آن اهمیت ندهند.
[آیت الله شبیری زنجانی] هر گاه بخواهند ارث را تقسیم کنند، برای بچهای که در شکم است که اگر زنده به دنیا بیاید ارث میبرد، در صورتی که احتمال بیشتر از یکی نرود، سهم یک پسر را کنار میگذارند و زیادی را ورثه بین خود تقسیم میکنند، ولی اگر احتمال بدهند که بیشتر از یکی است، مثلاً احتمال بدهند که زن به دو یا سه بچه حامله باشند و ورثه هم راضی نباشد که سهم حمل احتمالی را کنار بگذارند، جایز است که ورثه سهم بیشتر از یک پسر را تقسیم کنند. به هر حال پس از ولادت در صورتی ارث به نوزاد داده میشود که اثر روشنی بر حیات وی؛ همچون گریه یا حرکت آشکار، وجود داشته باشد وگرنه، شرعاً حکم میشود که نوزاد مرده به دنیا آمده و ارثی به وی داده نمیشود. لازم به توضیح است که اگر بتوان به روشی همچون روشهای پزشکی کنونی مطمئن گشت که بچهای که در شکم است دختر است یا پسر و برخی از ورثه حاضر به تأخیر تقسیم مقدار تفاوت بین سهم پسر و دختر نباشند یا در میان ورثه افراد نابالغ یا دیوانه وجود داشته باشد و تأخیر در تقسیم این مقدار به ضرر آنها باشد، لازم است که جنسیّت بچه را تعیین نمود و در هر حال اگر به گونه اطمینانی وضعیّت بچه روشن شود، بر طبق آن میراث تقسیم میگردد.
[آیت الله صافی گلپایگانی] . معامله سلف شش شرط دارد: اول خصوصیاتی را که قیمت جنس به واسطه آنها فرق میکند معین نمایند ولی دقت زیاد هم لازم نیست، همینقدر که مردم بگویند: خصوصیات آن معلوم شده کافی است. پس معامله سلف در نان و گوشت و پوست حیوان و مانند اینها که نمیشود خصوصیاتشان را کاملاً معین کرد، باطل است. دوم پیش از آن که خریدار و فروشنده از هم جدا شوند، خریدار تمام قیمت را به فروشنده بدهد، یا به مقدار پول آن از فروشنده طلبکار باشد و طلب خود را بابت قیمت جنس حساب کند و او قبول نماید، و چنانچه مقداری از قیمت آن را بدهد، اگر چه معامله به آن مقدار صحیح است، ولی فروشنده میتواند معامله همان مقدار را به هم بزند. سوم مدت را کاملاً معین کنند، و اگر مثلاً بگوید تا اول خرمن جنس را تحویل میدهم چون مدت کاملاً معلوم نشده، معامله باطل است. چهارم وقتی را برای تحویل جنس معین کنند که در آن وقت، جنس به قدری کمیاب نباشد که فروشنده نتواند آن را تحویل دهد. پنجم جای تحویل جنس را معین نمایند، ولی اگر از حرفهای آنان جای آن معلوم باشد، لازم نیست اسم آنجا را ببرند. ششم وزن یا پیمانه آن را معین کنند و جنسی را هم که معمولاً با دیدن معامله میکنند اگر سلف بفروشند اشکال ندارد، ولی باید مثل بعضی از اقسام گردو و تخممرغ تفاوت افراد آن به قدری کم باشد که مردم به آن اهمیت ندهند. شرایط معامله سلف
[آیت الله اردبیلی] انسان میتواند زکات را در هشت مورد مصرف کند: اوّل: فقیر و آن کسی است که مخارج سال خود و افراد تحت تکفّلش را ندارد و کسی که صنعت، ملک یا سرمایهای دارد که میتواند از منافع سرمایه، مخارج سال خود را به دست آورد، فقیر نیست. دوم: مسکین و آن کسی است که زندگی را سختتر از فقیر میگذراند. سوم: کسی که از طرف امام علیهالسلام یا نایب امام مأمور است که زکات را جمع آوری و نگهداری نماید و به حساب آن رسیدگی کند و آن را به امام علیهالسلام یا نایب امام یا مصرف فقرا برساند. چهارم: کافرهایی که اگر زکات به آنان بدهند، به دین اسلام مایل میشوند یا در جنگ و دفاع به مسلمانان کمک میکنند. پنجم: خریداری بردگان و آزاد کردن آنان. ششم: بدهکاری که نمیتواند قرض خود را بدهد؛ به شرط آن که قرض در معصیت مصرف نشده باشد. هفتم: سبیل اللّه؛ یعنی کاری مانند ساختن مسجد که منفعت عمومی دینی دارد یا مثل ساختن پل و اصلاح راه که نفع آن به عموم مسلمانان میرسد و آنچه برای اسلام و مسلمین نفع داشته باشد، به هر نحو که باشد. هشتم: ابن السّبیل، یعنی مسافری که در سفر درمانده شده است، اگرچه در وطن خود غنی باشد. احکام این موارد در مسائل آینده گفته میشود.
[آیت الله بروجردی] معاملهی سلف شش شرط دارد:اوّل:خصوصیاتی را که قیمت جنس به واسطهی آنها فرق میکند معین نمایند، ولی دقّت زیاد هم لازم نیست، همین قدر که مردم بگویند خصوصیات آن معلوم شده کافی است، پس معاملهی سلف در نان و گوشت و پوست حیوان و مانند اینها که نمیشود خصوصیاتشان را کاملاً معین کرد، باطل است.دوم:پیش از آن که خریدار و فروشنده از هم جدا شوند، خریدار تمام قیمت را به فروشنده بدهد، یا به مقدار پول آن از فروشنده طلب کار باشد و طلب خود را بابت قیمت جنس حساب کند و او قبول نماید و چنانچه مقداری از قیمت آن را بدهد، اگر چه معامله به آن مقدار صحیح است، ولی فروشنده میتواند معاملهی همان مقدار را به هم بزند.سوم:مدت را کاملاً معین کنند و اگر مثلاً بگوید تا اوّل خرمن جنس را تحویل میدهم، چون مدت کاملاً معلوم نشده، معامله باطل است.چهارم:وقتی را برای تحویل جنس معین کنند که در آن وقت، جنس به قدری کمیاب نباشد که فروشنده نتواند آن را تحویل دهد.پنجم:جای تحویل جنس را معین نمایند، ولی اگر از حرفهای آنان جای آن معلوم باشد، لازم نیست اسم آن جا را ببرند.ششم:وزن یا پیمانهی آن را معین کنند و جنسی را هم که معمولاً با دیدن معامله میکنند، اگر سلف بفروشند اشکال ندارد، ولی باید مثل بعضی از اقسام گردو و تخم مرغ تفاوت افراد آن به قدری کم باشد که مردم به آن اهمیت ندهند.
افراد
حج افراد از اقسام حج است. از این عنوان در باب حج سخن گفتهاند.
×
ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
عنوان
*
متن
*