ابن (= پسر، فرزند)، واژه کهن سامی میباشد و از احکام فقهی آن به مناسبت در بابهای صلاة، صوم، نکاح و ارث سخن رفته است.
پدر بزرگ
پدربزرگ پدری و مادری و پدرانشان را جد مي گويند و از آن در بابهاى زکات، حج، تجارت، وکالت، هبه، وصیت، نکاح، طلاق، ارث، حدود و قصاص سخن رفته و احکامى مشترک بين جدّ پدرى و مادرى و خصوص جدّ پدرى بر آن مترتب گشته است که به آنها اشاره مىشود.
فوت
فوت در دو معنای مردن ( مرگ ) و سپری شدن وقت عبادت دارای وقت، همچون نماز و روزه (قضاء شدن) به کار میرود؛ واژه فوت کردن یعنی دمیدن.
پدر
پدر به معنای مردی است که دیگرى از نطفهی او- از طریق شرعی یا وطی به شبهه- به وجود آید یا صاحب شیر را گویند. از این عنوان در بسیارى از ابواب سخن رفته است، نظیر باب های طهارت، صلاة، زکات، خمس، صوم، حج، جهاد، تجارت و... .