آیا غیر حاکم شرع می تواند، برای حل و فصل خصومات اقدام کند؟ و با داشتن اذن در صورت احتیاج می تواند طلب بیّنه و سماع و احلاف کند؟
در صورتی که از طرف مجتهد جامع الشرایط مأذون باشد، مانعی ندارد.
حاكم شرع حاكم منصوب از جانب خدا به طور مستقيم يا با واسطه است، بيشترين كاربرد عنوان حاكم شرع در كلمات فقها، فقیه جامع شرایط است. از حدود ولایت حاکم شرع در باب تجارت سخن گفتهاند.
احتیاج
حاجت در نیاز و احتیاج استعمال شده است.از اين عنوان در بسياری ابواب فقهی از قبيل طهارت، صلات، حج، امر به معروف و نهی از منکر، تجارت، دین و نکاح سخن رفته است.
اقدام
اِقْدام، قاعدهای در فقه امامیه که در ابواب گوناگون معاملات جاری است و بر پایه آن، اقدام به معامله فاسد، موجب ضمان میگردد.
احلاف
قسم دادن
بینه
شاهدانی كه شهادت آنها میتواند يك امر را اثبات كند.
حاکم
حاکم، اصطلاحی با معانی مختلف در فقه، حقوق و اصول فقه. این کلمه در لغت به معانی قاضی، داور، فرمانروا، اجراکننده حکم و متصدی اداره یک ایالت یا بخش از جانب حکومت است. کاربرد «حاکم» در منابع فقهی و متون حقوقی به معنای لغوی و غیراصطلاحی رایج است. با وجود این، به سبب قیود و شروطی که برای برخی مصادیق آن، به ویژه در فقه امامی، ذکر شده، به یک اصطلاح تبدیل شده است، همچنان که در اصول فقه نیز معانی اصطلاحی خاصی دارد.
سماع
سماع ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • شنیدن، به معنای شنیدن• سماع صوفی، حالتی در اهل تصوف برای سیر و سلوک معنوی• سماع الموتی، بقاء روح پس از مرگ و بدون بدن• سماع حدیث، کی از طرق تحمل حدیث سماع و شنیدن حدیث• سماع قرآن، فضیلت شنیدن و سماع قرآن• سماع قرائت، شنیدن قرائت از زبان استاد
شرع
شَریعت به معنی آنچه خداوند متعال براى بندگان خود وضع و تشریع کرده است، می باشد. به شریعت، شَرع، شریعت الهی، شریعت مُنزِلِه و قانون الهی نیز گفته می شود.
طلب
مالی که به صورت کلی ثابت بر ذمه شخص هست و ذمه شخص به آن مشغول میباشد را دَین گویند. دین، عنوان بابی مستقل در فقه است که فقها در این باب به تفصیل از احکام آن سخن گفتهاند.برخی نیز احکام آن را تحت عنوان قرض مطرح کرده و برخی هر دو را باهم عنوان یک باب قرار دادهاند.
فصل
كليّات خمس از اصطلاحات علم منطق است و مقصود از آن، نوع ، جنس ، فصل ، عرض خاص و عرض عام مىباشد.
اذن
اجازه
مجتهد جامع الشرایط
اجازه در اجتهاد» از مسائل مربوط به علم فقه است. البته هیچکدام از این امور به صراحت در روایات نیامده است. با این توضیح، اکنون به توضیح این اصطلاحات خواهیم پرداخت.
مجتهد
مجتهد یا فقیه، کسی که توانایی اجتهاد یا استنباط احكام شرعى را از منابع معتبر دارد. واژه مجتهد در متون فقهی کاربرد دارد و در روایات، واژه فقیه به کار رفته است. مجتهد مطلق و متجزی، مجتهد بالفعل و بالقوه، مجتهد اعلم و مجتهد جامع الشرایط، از اقسام فقیه یا مجتهد است. شیخ طوسی، محقق حلی، علامه حلی، شیخ انصاری و میرزای شیرازی از مجتهدان و فقیهان بهنام شیعه هستند.
ماذون
كسی كه از سوی ديگری در بعضی امور، دارای اجازه است.
جامع
جامع ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • جامع (قرآن)، از ریشه «جمع» و به معنای به هم ضمیمه کردن، نزدیک کردن و گرد آوردن چیزهایی در کنار هم• جامع (معنا)، عنوان کلی شامل همه افراد مشترک در یک معنا• جامع (قیاس)، وصف مشترک میان اصل و فرع در قیاس فقهی