حدیث قدسی عبارت است از کلامی که پیامبر اکرم(ص) از خداوند متعال حکایت کند (و معمولا با کلماتی مانند (قال الله) یا (یقول الله) شروع می شود) و در الفاظ آن تحدی و اعجازی وجود ندارد، به خلاف قرآن که با الفاظ مخصوصی وحی شده و دیگران در آوردن مثل آن عاجزند. آیات قرآنی اعجاز دارد اما احادیث قدسی اعجاز ندارد یعنی مخلوقات از آوردن مانند قرآن عاجزند اما این مطلب در مورد احادیث قدسی وجود ندارد؛ به دیگر سخن، آیات قرآن و احادیث قدسی از یک مبدأ سرچشمه می گیرد با این تفاوت که احادیث قدسی معجزه و سند رسالت محسوب نمی گردد اما آیات کریمه قرآن معجزه و سند رسالت است (و پیامبر اکرم(ص) مأمور به تبلیغ آنها بوده است). نکته دیگر آن که آیات شریفه قرآن قطعی الصدور است و به تواتر به اثبات رسیده و غیر قابل تحریف میباشد و کتاب رسمی دین اسلام است، در حالیکه احادیث قدسی از چنین امتیازاتی برخوردار نیست. به عبارت بهتر، آیات قرآن به تواتر از پیامبر اکرم بدست ما رسیده پس قطعی الصدور است اما بیشتر احادیث قدسی چون خبرِ واحد هستند (و نه متواتر) لذا قطعی الصدور نیست بلکه ظنی الصدور است یعنی استنادش به پیامبر اکرم (ص) قطعی نیست. نکته دیگر اینکه آیات قرآن احکام خاصی دارد، مثلاً بدون طهارت نمیتوان به الفاظ آیات دست زد یا نمی توان آن را نجس کرد و اگر نجس شد، باید فوراً پاک کرد، ولی حدیث قدسی این احکام را ندارد مگر این که کلمة الله یا سائر اسمای مبارکه در حدیث قدسی باشد. برخی (مانند ابن حجر هیثمی) مجموع احادیث قدسیهای که از پیامبر نقل شده را بالغ بر صد حدیث می دانند. عده ای از محدثین این احادیث را در مجموعه هایی جمعآوری کردهاند: استاد محمد الصباغ گفته: در سال 1389، المجلس الاعلی للشئون الاسلامیه در مصر 400 حدیث قدسی از کتابهای ششگانه و موطأ اهل سنت جمع آوری کرده و در کتابی دو جلدی به نام (الاحادیث القدسیه( منتشر کرده است. از دانشمندان شیعه نیز، شیخ حر عاملی (مؤلف وسائل الشیعه)، احادیث قدسی پیامبر اکرم(ص) را در کتابی به نام (الجواهر السنیه فی الاحادیث القدسیه) گردآوری کرده است. در پایان یک نمونه از احادیث قدسی را ارائه می کنیم: (قال رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله: یقول اللَّه عزّ و جلّ: اشتدّ غضبی علی من ظلم من لا یجد ناصرا غیری؛[1] خشم من سخت است بر کسی که ستم کند به کسی که یاوری جز من ندارد.) [1]. الجواهر السنیة (کلیات حدیث قدسی)/ص316.
حدیث قدسی عبارت است از کلامی که پیامبر اکرم(ص) از خداوند متعال حکایت کند (و معمولا با کلماتی مانند (قال الله) یا (یقول الله) شروع می شود) و در الفاظ آن تحدی و اعجازی وجود ندارد، به خلاف قرآن که با الفاظ مخصوصی وحی شده و دیگران در آوردن مثل آن عاجزند. آیات قرآنی اعجاز دارد اما احادیث قدسی اعجاز ندارد یعنی مخلوقات از آوردن مانند قرآن عاجزند اما این مطلب در مورد احادیث قدسی وجود ندارد؛ به دیگر سخن، آیات قرآن و احادیث قدسی از یک مبدأ سرچشمه می گیرد با این تفاوت که احادیث قدسی معجزه و سند رسالت محسوب نمی گردد اما آیات کریمه قرآن معجزه و سند رسالت است (و پیامبر اکرم(ص) مأمور به تبلیغ آنها بوده است).
نکته دیگر آن که آیات شریفه قرآن قطعی الصدور است و به تواتر به اثبات رسیده و غیر قابل تحریف میباشد و کتاب رسمی دین اسلام است، در حالیکه احادیث قدسی از چنین امتیازاتی برخوردار نیست. به عبارت بهتر، آیات قرآن به تواتر از پیامبر اکرم بدست ما رسیده پس قطعی الصدور است اما بیشتر احادیث قدسی چون خبرِ واحد هستند (و نه متواتر) لذا قطعی الصدور نیست بلکه ظنی الصدور است یعنی استنادش به پیامبر اکرم (ص) قطعی نیست.
نکته دیگر اینکه آیات قرآن احکام خاصی دارد، مثلاً بدون طهارت نمیتوان به الفاظ آیات دست زد یا نمی توان آن را نجس کرد و اگر نجس شد، باید فوراً پاک کرد، ولی حدیث قدسی این احکام را ندارد مگر این که کلمة الله یا سائر اسمای مبارکه در حدیث قدسی باشد.
برخی (مانند ابن حجر هیثمی) مجموع احادیث قدسیهای که از پیامبر نقل شده را بالغ بر صد حدیث می دانند. عده ای از محدثین این احادیث را در مجموعه هایی جمعآوری کردهاند: استاد محمد الصباغ گفته: در سال 1389، المجلس الاعلی للشئون الاسلامیه در مصر 400 حدیث قدسی از کتابهای ششگانه و موطأ اهل سنت جمع آوری کرده و در کتابی دو جلدی به نام (الاحادیث القدسیه( منتشر کرده است.
از دانشمندان شیعه نیز، شیخ حر عاملی (مؤلف وسائل الشیعه)، احادیث قدسی پیامبر اکرم(ص) را در کتابی به نام (الجواهر السنیه فی الاحادیث القدسیه) گردآوری کرده است.
در پایان یک نمونه از احادیث قدسی را ارائه می کنیم: (قال رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله: یقول اللَّه عزّ و جلّ: اشتدّ غضبی علی من ظلم من لا یجد ناصرا غیری؛[1] خشم من سخت است بر کسی که ستم کند به کسی که یاوری جز من ندارد.)
[1]. الجواهر السنیة (کلیات حدیث قدسی)/ص316.
- [سایر] فرق حدیث قدسی با قرآن چیست؟
- [سایر] تفاوت قرآن و احادیث قدسی چیست؟
- [سایر] تفاوت بین آیه قرآن و حدیث قدسی چیست؟
- [سایر] در مدح امام علی ع چه احادیث قدسی وجود دارد؟
- [سایر] احادیث منابع شیعه ، به خصوص احادیث قدسی تا چقدر معتبرند؟ آیا تمام آنها صحیحند؟
- [سایر] آیا این سخن که به عنوان حدیث قدسی نقل شده: (کنت کنزاً مخفیاً فأحببت أن اُعرف فخلقتُ الخلق لکَی اُعرف)، از نظر سند صحیح است و جزو احادیث قدسی است؟
- [سایر] منظور از حدیث قدسی: (اَلإنسانُ سِرّی وَ أنا سِرُّه) چیست؟ و آیا این حدیث در متون روایی وجود دارد؟
- [سایر] اینکه در حدیث قدسی داریم که خدا می خواست شناخته بشود ، منظور از شناخت خداوند چیست ؟
- [سایر] خداوند در شب معراج، طبق احادیث قدسی، در مورد اوصاف بهشتیان چه فرمود؟
- [سایر] با سلام؛ اگر تمام احادیث از خداوند نشأت گرفته، پس فرق حدیث قدسی با فرمودههای پیامبر(ص) و ائمه(ع) در چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] .اقامه نماز در مکان خاص که مستلزم معصیت باشد , حرام است؛ ولی نماز باطل نیست; مثلاً اگر اقامه نماز جلوتر از قبر پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) به فاصله کم , موجب هتک حرمت آن ذوات قدسی شود, حرام است؛ ولی نماز باطل نیست و اقامه نماز در مکان محاذی و همسطح با قبر معصوم(ع) حرام نیست.
- [آیت الله اردبیلی] قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و روایات درباره آن زیاد سفارش شده است. از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت شده است که: (هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.)(1)
- [آیت الله بهجت] بنابر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند و همچنین نباید صورت چیزی را نقاشی کنند و بکشند، مخصوصاً چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد، که در غیر مسجد هم اشکال دارد، و احتمال دارد نماز خواندن در این مساجد هم مکروه باشد؛ ولی نوشتن قرآن و احادیث صحیحه در مسجد مانعی ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] نماز جمعه در صورت فراهم بودن شرایط آن، یک واجب تخییری است؛ یعنی نمازگزار میتواند در روزهای جمعه یکی از نمازهای ظهر و یا نماز جمعه را به جا بیاورد، اگرچه نماز جمعه افضل است و در قرآن و روایات در مورد آن بسیار سفارش شده است.
- [آیت الله مظاهری] دادن قرآن به کافر مانعی ندارد مگر آنکه بیاحترامی به قرآن یا اسلام باشد.
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله مظاهری] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله سبحانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.