اینکه در حدیث قدسی داریم که خدا می خواست شناخته بشود ، منظور از شناخت خداوند چیست ؟
این احادیث از نظر سند خیلی قابل اطمینان نیست ولی این مطلب ، مطلب درستی است . اگر عالمی که سالها زحمت کشیده و تحقیق و پژوهش انجامداده و دانشمند شده است و این دانشمند در گوشه ی منزل خود نشسته است ، نه کتابی می نویسد و نه تحقیقی می کند و هیچ بروز و ظهوری ندارد . عقل ما می گوید که در عقل این دانشمند باید شک کرد . این چه کمالی است ؟ اینکه نتوانسته خودش را عرضه کند نقص است . اگر خدای سبحان این عالم را خلق نمی کرد . خدا ملائکی خلق کرده است که فقط او را پرستش می کنند و نمی دانند که عالمی هست و فکر می کنند که فقط خودشان هستند . عبودیت ملائک جزو ذات شان است . انسان بخش کوچکی از این هستی است که این بخش کوچک می تواند خلیفة الله بشود . خدا عالم و انسان را آفرید زیرا آفرینش کمال خداست . اگر خدا نیافرید نقص اوست . تجلی جزو کمالات ذاتیه ی خداست . خدا با آفرینش تجلی پیدا می کند اینکه می گویند خدا دوست داشت که خودش را عرضه بکند ، معنای دوست داشتن همان دوست داشتن بشری نیست . خدا وجود آفریده که خود وجود کمال است . وجود شیطان هم کمال است . چون خداوند شیطنت نیافرید . خدا جنی را بنام ابلیس آفرید و ابلیس با اراده ی خودش شیطان شد . خدا انسانی که فطرتش بر اساس توحید بود آفرید و بعد آن انسان براساس کارهای خودش شر شد. پس خدا کمال محض است و کمال محض اقتضا می کند که کمال بیافریند .
عنوان سوال:

اینکه در حدیث قدسی داریم که خدا می خواست شناخته بشود ، منظور از شناخت خداوند چیست ؟


پاسخ:

این احادیث از نظر سند خیلی قابل اطمینان نیست ولی این مطلب ، مطلب درستی است . اگر عالمی که سالها زحمت کشیده و تحقیق و پژوهش انجامداده و دانشمند شده است و این دانشمند در گوشه ی منزل خود نشسته است ، نه کتابی می نویسد و نه تحقیقی می کند و هیچ بروز و ظهوری ندارد . عقل ما می گوید که در عقل این دانشمند باید شک کرد . این چه کمالی است ؟ اینکه نتوانسته خودش را عرضه کند نقص است . اگر خدای سبحان این عالم را خلق نمی کرد . خدا ملائکی خلق کرده است که فقط او را پرستش می کنند و نمی دانند که عالمی هست و فکر می کنند که فقط خودشان هستند . عبودیت ملائک جزو ذات شان است . انسان بخش کوچکی از این هستی است که این بخش کوچک می تواند خلیفة الله بشود . خدا عالم و انسان را آفرید زیرا آفرینش کمال خداست . اگر خدا نیافرید نقص اوست . تجلی جزو کمالات ذاتیه ی خداست . خدا با آفرینش تجلی پیدا می کند اینکه می گویند خدا دوست داشت که خودش را عرضه بکند ، معنای دوست داشتن همان دوست داشتن بشری نیست . خدا وجود آفریده که خود وجود کمال است . وجود شیطان هم کمال است . چون خداوند شیطنت نیافرید . خدا جنی را بنام ابلیس آفرید و ابلیس با اراده ی خودش شیطان شد . خدا انسانی که فطرتش بر اساس توحید بود آفرید و بعد آن انسان براساس کارهای خودش شر شد. پس خدا کمال محض است و کمال محض اقتضا می کند که کمال بیافریند .





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین