منظور از نفوذ در آسمان ها در سوره الرحمن چیست؟
( یَامَعْشَرَ الجْنّ‌ِ وَ الْانسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُواْ مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَ الارْضِ فَانفُذُواْ  لا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ؛[الرحمن/33] ای گروه جنّ و انس! اگر می ‌توانید از مرزهای آسمانها و زمین بگذرید، پس بگذرید، ولی هرگز نمی ‌توانید، مگر با نیرویی (فوق العاده)! ) (درباره تفسیر این آیه چند احتمال از سوی مفسرین داده شده است. از جمله بحث نفوذ به آسمانها و تسخیر آن توسط انسان است. شکی نیست که بشر از آن روزی که قدم بدائره وجود نهاده است، (به طور کلی) رو به تکامل است هم اکنون نیز می‌بینیم که روزی نمی‌گذرد مگر اینکه قدمهای برجسته‌ای به سوی تکامل و به منظور کشف رازهای نهفته در عالم آفرینش، برمی‌دارد از این نظر هیچگونه مانعی ندارد که روزی فرا رسد، با نیرو و قدرت خدادادی دامنه زندگی خود را در کرات آسمانی نیز پهن کند. آیاتی که در قرآن کریم درباره مسخر نمودن زمین و آسمان برای بشر وارد شده است، شاید خالی از اشاره به این مطلب نباشد، زیرا خورشید و ماه و آنچه در آسمانها است اگر چه از روز اول برای بشر مسخر و رام شده‌اند ولی تسخیر و یا بهره برداری از این تسخیر نیز درجاتی دارد، و این مساله در آیاتی از قرآن مطرح شده است: 1. (وَ سَخَّرَ لَکمُ مَّا فیِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فیِ الْأَرْضِ جَمِیعًا مِّنْهُ  إِنَّ فیِ ذَالِکَ لاَیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون؛[جاثیه/13] آفریدگار جهان آنچه در آسمانها و زمین است رام و مسخر شما نموده است و این مطلب برای مردمان با فکر وسیله هدایت و ایمان است). 2. (أَ لَمْ تَرَوْاْ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فیِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فیِ الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً؛[لقمان/20] آیا نمی‌بینید که خداوند آنچه در آسمانها و زمین است برای شما رام و تسخیر کرده است و نعمتهای باطنی و ظاهری خود را به طور رایگان در اختیار شما گذارده است). 3. (وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دَائبَینْ‌ِ؛[ابراهیم/33] خورشید و ماه را برای شماها رام نمود) و این جمله در قرآن، در سوره‌ های مختلفی وارد شده است. طبق آیات فوق، قرآن می‌فرماید:ما آنچه در زمین است از روز اول در اختیار شما گذارده‌ایم، در صورتی که بشر به منابع زیر زمینی یکجا و یک مرتبه، دست نیافته است بلکه تدریجاً و در هر عصری تا حدودی از این دفائن آگاهی یافته و آن را استخراج کرده است، از اینجا معلوم می‌شود اینکه قرآن می‌فرماید:(ما آنچه در زمین است در اختیار بشر نهادیم) مقصود از آن این نیست که تمام ذخائر زمین در اختیار تمام افراد بشر قرار داده شده است، زیرا بسیاری از این معادن با مرور زمان کشف شده و در هر قرن یک طبقه ممتاز موفق به کشف منابع زیر زمینی شده ‌اند بلکه مقصود مجموع اجتماع بشری است که در طول زمان بوجود می‌آیند اگر چه بعضی از آنها فقط به برخی از معادن پی‌برده‌اند و اصلا عجیب نیست که در آینده بشر برای کشف منابع تازه‌ای در زمین موفق گردد که در قرن حاضر از آن کوچکترین اطّلاعی در دست نیست بنابراین چه مانعی دارد، در عین اینکه سیارات از روز اول برای بشر رام بوده ولی بشر در طول زمان از آنها استفاده بیشتری بنمایند و به کرات آسمانی دست یابند و آنچه قرآن فرموده (و سخرلکم ما فی السموات) به طور اتم و اکمل مصداق پیدا کند.)[1] بنا بر این احتمال، منظور از سلطان در آیه شریفه، علمی است که با آن فضاپیماها ساخته می شود و انسان می تواند به کرات دیگر سفر کند. اما احتمال دیگر این است که آیه ناظر به قیامت باشد که انسان راه فراری از حسابرسی الهی ندارد: (در تعقیب آیه گذشته که از مساله حساب دقیق الهی سخن می‌گفت باز جن و انس را مخاطب ساخته می‌ گوید:" ای جمعیت جن و انس! هر گاه به راستی می‌ خواهید از مجازات و کیفر الهی برکنار مانید اگر می ‌توانید از مرزهای آسمانها و زمین بگذرید، و از حیطه قدرت او خارج شوید، ولی هرگز قادر بر این کار نیستید مگر با نیرویی الهی، و چنین نیروی الهی نیز در اختیار شما نیست")[2] بنابراین طبق این احتمال ذکر فرار از طریق نواحی آسمان بیشتر مربوط به طائفه اجنه می شود. و لازم به ذکر است که علامه طباطبایی احتمال اول را رد می کنند و آیه را ناظر به بحث قیامت می دانند: ( بعضی  از مفسرین گفته ‌اند: مراد از نفوذی که در این آیه نفی شده نفوذ علمی در آسمانها و زمین، و دست‌یابی به اقطار آن دو است (و نتیجه گرفته‌ اند که آیه شریفه پیشگویی از این آینده است که روزی بشر قدرت نفوذ علمی پیدا می ‌کند، و به اقطار آسمانها دست‌ می‌ یابد) لیکن همانطور که ملاحظه فرمودید: سیاق آیه با این معنا سازگار نیست (چون در این آیات گفتگو در باره قیامت است، و در وسط چنین گفتگویی ناگهان به مساله‌ای از مسائل دنیا پرداختن درست به نظر نمی‌ رسد).)[3] [1]. پرسشها و پاسخهای مذهبی، ج 3، ص 237. [2]. تفسیر نمونه، ج‌23، ص: 148. [3]. ترجمه المیزان، ج‌19، ص: 179.
عنوان سوال:

منظور از نفوذ در آسمان ها در سوره الرحمن چیست؟


پاسخ:

( یَامَعْشَرَ الجْنّ‌ِ وَ الْانسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُواْ مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَ الارْضِ فَانفُذُواْ  لا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ؛[الرحمن/33] ای گروه جنّ و انس! اگر می ‌توانید از مرزهای آسمانها و زمین بگذرید، پس بگذرید، ولی هرگز نمی ‌توانید، مگر با نیرویی (فوق العاده)! )

(درباره تفسیر این آیه چند احتمال از سوی مفسرین داده شده است. از جمله بحث نفوذ به آسمانها و تسخیر آن توسط انسان است.
شکی نیست که بشر از آن روزی که قدم بدائره وجود نهاده است، (به طور کلی) رو به تکامل است هم اکنون نیز می‌بینیم که روزی نمی‌گذرد مگر اینکه قدمهای برجسته‌ای به سوی تکامل و به منظور کشف رازهای نهفته در عالم آفرینش، برمی‌دارد از این نظر هیچگونه مانعی ندارد که روزی فرا رسد، با نیرو و قدرت خدادادی دامنه زندگی خود را در کرات آسمانی نیز پهن کند.

آیاتی که در قرآن کریم درباره مسخر نمودن زمین و آسمان برای بشر وارد شده است، شاید خالی از اشاره به این مطلب نباشد، زیرا خورشید و ماه و آنچه در آسمانها است اگر چه از روز اول برای بشر مسخر و رام شده‌اند ولی تسخیر و یا بهره برداری از این تسخیر نیز درجاتی دارد، و این مساله در آیاتی از قرآن مطرح شده است:
1. (وَ سَخَّرَ لَکمُ مَّا فیِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فیِ الْأَرْضِ جَمِیعًا مِّنْهُ  إِنَّ فیِ ذَالِکَ لاَیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون؛[جاثیه/13] آفریدگار جهان آنچه در آسمانها و زمین است رام و مسخر شما نموده است و این مطلب برای مردمان با فکر وسیله هدایت و ایمان است).

2. (أَ لَمْ تَرَوْاْ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فیِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فیِ الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً؛[لقمان/20] آیا نمی‌بینید که خداوند آنچه در آسمانها و زمین است برای شما رام و تسخیر کرده است و نعمتهای باطنی و ظاهری خود را به طور رایگان در اختیار شما گذارده است).

3. (وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دَائبَینْ‌ِ؛[ابراهیم/33] خورشید و ماه را برای شماها رام نمود)

و این جمله در قرآن، در سوره‌ های مختلفی وارد شده است. طبق آیات فوق، قرآن می‌فرماید:ما آنچه در زمین است از روز اول در اختیار شما گذارده‌ایم، در صورتی که بشر به منابع زیر زمینی یکجا و یک مرتبه، دست نیافته است بلکه تدریجاً و در هر عصری تا حدودی از این دفائن آگاهی یافته و آن را استخراج کرده است، از اینجا معلوم می‌شود اینکه قرآن می‌فرماید:(ما آنچه در زمین است در اختیار بشر نهادیم) مقصود از آن این نیست که تمام ذخائر زمین در اختیار تمام افراد بشر قرار داده شده است، زیرا بسیاری از این معادن با مرور زمان کشف شده و در هر قرن یک طبقه ممتاز موفق به کشف منابع زیر زمینی شده ‌اند بلکه مقصود مجموع اجتماع بشری است که در طول زمان بوجود می‌آیند اگر چه بعضی از آنها فقط به برخی از معادن پی‌برده‌اند و اصلا عجیب نیست که در آینده بشر برای کشف منابع تازه‌ای در زمین موفق گردد که در قرن حاضر از آن کوچکترین اطّلاعی در دست نیست بنابراین چه مانعی دارد، در عین اینکه سیارات از روز اول برای بشر رام بوده ولی بشر در طول زمان از آنها استفاده بیشتری بنمایند و به کرات آسمانی دست یابند و آنچه قرآن فرموده (و سخرلکم ما فی السموات) به طور اتم و اکمل مصداق پیدا کند.)[1]
بنا بر این احتمال، منظور از سلطان در آیه شریفه، علمی است که با آن فضاپیماها ساخته می شود و انسان می تواند به کرات دیگر سفر کند.

اما احتمال دیگر این است که آیه ناظر به قیامت باشد که انسان راه فراری از حسابرسی الهی ندارد:
(در تعقیب آیه گذشته که از مساله حساب دقیق الهی سخن می‌گفت باز جن و انس را مخاطب ساخته می‌ گوید:" ای جمعیت جن و انس! هر گاه به راستی می‌ خواهید از
مجازات و کیفر الهی برکنار مانید اگر می ‌توانید از مرزهای آسمانها و زمین بگذرید، و از حیطه قدرت او خارج شوید، ولی هرگز قادر بر این کار نیستید مگر با نیرویی الهی، و چنین نیروی الهی نیز در اختیار شما نیست")[2]

بنابراین طبق این احتمال ذکر فرار از طریق نواحی آسمان بیشتر مربوط به طائفه اجنه می شود. و لازم به ذکر است که علامه طباطبایی احتمال اول را رد می کنند و آیه را ناظر به بحث قیامت می دانند:
( بعضی  از مفسرین گفته ‌اند: مراد از نفوذی که در این آیه نفی شده نفوذ علمی در آسمانها و زمین، و دست‌یابی به اقطار آن دو است (و نتیجه گرفته‌ اند که آیه شریفه پیشگویی از این آینده است که روزی بشر قدرت نفوذ علمی پیدا می ‌کند، و به اقطار آسمانها دست‌ می‌ یابد) لیکن همانطور که ملاحظه فرمودید: سیاق آیه با این معنا سازگار نیست (چون در این آیات گفتگو در باره قیامت است، و در وسط چنین گفتگویی ناگهان به مساله‌ای از مسائل دنیا پرداختن درست به نظر نمی‌ رسد).)[3]

[1]. پرسشها و پاسخهای مذهبی، ج 3، ص 237.
[2]. تفسیر نمونه، ج‌23، ص: 148.
[3]. ترجمه المیزان، ج‌19، ص: 179.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین