اراده خداوند متعال به این تعلق گرفته که قرآن را از تحریف مصون نگه دارد: (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ؛[حجر/9] ما قرآن را نازل کردیم و ما بطور قطع نگهدار آنیم!) و این امر به دلایلی در کتب آسمانی قبلی متعلق اراده الهی نبوده و رخ نداده است. اگر خداوند اراده میفرمود که انجیل و تورات از تحریف مصون بدارد چنین میشد ولی اراده خداوند گزاف نیست. بلکه اراده او برطبق مصلحت و حکمت جریان مییابد. حال در مورد عدم تعلق اراده الهی بر جلوگیری از تحریف کتابهای آسمانی گذشته به این نکات میتوان اشاره نمود. الف) چون ادیان پیشین برای مقطع و برههای تشریع شده بودند و هر کدام بشارت پیامبر بعدی را درون خود داشتند. بنابراین عدم مصونیت کتاب آن ادیان، هدایت الهی در طول تاریخ را منتفی نمی کرد. در حالی که اسلام دین کاملی است که خدا آن را تام نموده و مرضی خود دانسته است: (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دینا؛[مائده/3] دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم) ب) اراده الهی بر این تعلق گرفته که امور از راه اسباب طبیعی جریان یابد و در اعصار گذشته تکامل خط وکتابت به آن میزان نبوده است که بتواند متنی را دربستر خویش و به صورت کامل حفظ نماید. و با رشد تمدن بشری زمینههای لازم برای چنین امری پدیدار شد. علاوه بر اینکه قرآن به تدریج نازل شده و زمینه حفظ آن و تواتر تاریخی آن مهیا شده است. البته باید به این نیز توجه کنیم که ادعای تحریف شده بودن تورات و انجیل مساله ای نیست که جای شک و شبهه داشته باشد و تنها مسلمانان مدعی آن باشند. وقتی با چندین انجیل مواجه می شویم که با یکدیگر متفاوت هستند، نمی توانیم بگوییم انجیل بدون تحریف به ما رسیده است. چون مسیحیان 4 انجیل را به رسمیت می شناسند و همین تفاوت ها یعنی نسخه اصلی و دست نخورده نداریم. علاوه بر این که خود مسیحیان معتقدند سال ها(حداقل 50 سال) بعد از مصلوب شدن عیسی (ع)! انجیل نوشته شده است. و در توراتی که حوادث بعد از حضرت موسی (ع) را درون خود دارد، نمی توانیم بگوییم این ها وحی بر حضرت موسی (ع) است. هر چند که عده زیادی از یهودیان تورات را کتاب مقدس می دانند نه وحی الهی! و حتی در بعضی بخش ها و فصل های آن نیز اختلاف نظر دارند که آیا جزء کتاب مقدس هست یا نه! همچنین تحقیقات زبانشناختی نشان میدهد بسیاری از الفاظ به کار رفته در متون مقدس، تا قرنها پس از زمان حضرت عیسی(ع) رایج نبوده و نشان میدهد این مطالب ربطی به ایشان نداشته است. ادله دیگری نیز در این زمینه از سوی غربیها ذکر شده که به جهت وضوح مطلب از ذکر آنها خودداری میشود.
اراده خداوند متعال به این تعلق گرفته که قرآن را از تحریف مصون نگه دارد:
(إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ؛[حجر/9] ما قرآن را نازل کردیم و ما بطور قطع نگهدار آنیم!)
و این امر به دلایلی در کتب آسمانی قبلی متعلق اراده الهی نبوده و رخ نداده است. اگر خداوند اراده میفرمود که انجیل و تورات از تحریف مصون بدارد چنین میشد ولی اراده خداوند گزاف نیست. بلکه اراده او برطبق مصلحت و حکمت جریان مییابد. حال در مورد عدم تعلق اراده الهی بر جلوگیری از تحریف کتابهای آسمانی گذشته به این نکات میتوان اشاره نمود.
الف) چون ادیان پیشین برای مقطع و برههای تشریع شده بودند و هر کدام بشارت پیامبر بعدی را درون خود داشتند. بنابراین عدم مصونیت کتاب آن ادیان، هدایت الهی در طول تاریخ را منتفی نمی کرد. در حالی که اسلام دین کاملی است که خدا آن را تام نموده و مرضی خود دانسته است:
(الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دینا؛[مائده/3] دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم)
ب) اراده الهی بر این تعلق گرفته که امور از راه اسباب طبیعی جریان یابد و در اعصار گذشته تکامل خط وکتابت به آن میزان نبوده است که بتواند متنی را دربستر خویش و به صورت کامل حفظ نماید. و با رشد تمدن بشری زمینههای لازم برای چنین امری پدیدار شد. علاوه بر اینکه قرآن به تدریج نازل شده و زمینه حفظ آن و تواتر تاریخی آن مهیا شده است.
البته باید به این نیز توجه کنیم که ادعای تحریف شده بودن تورات و انجیل مساله ای نیست که جای شک و شبهه داشته باشد و تنها مسلمانان مدعی آن باشند. وقتی با چندین انجیل مواجه می شویم که با یکدیگر متفاوت هستند، نمی توانیم بگوییم انجیل بدون تحریف به ما رسیده است. چون مسیحیان 4 انجیل را به رسمیت می شناسند و همین تفاوت ها یعنی نسخه اصلی و دست نخورده نداریم. علاوه بر این که خود مسیحیان معتقدند سال ها(حداقل 50 سال) بعد از مصلوب شدن عیسی (ع)! انجیل نوشته شده است.
و در توراتی که حوادث بعد از حضرت موسی (ع) را درون خود دارد، نمی توانیم بگوییم این ها وحی بر حضرت موسی (ع) است. هر چند که عده زیادی از یهودیان تورات را کتاب مقدس می دانند نه وحی الهی! و حتی در بعضی بخش ها و فصل های آن نیز اختلاف نظر دارند که آیا جزء کتاب مقدس هست یا نه!
همچنین تحقیقات زبانشناختی نشان میدهد بسیاری از الفاظ به کار رفته در متون مقدس، تا قرنها پس از زمان حضرت عیسی(ع) رایج نبوده و نشان میدهد این مطالب ربطی به ایشان نداشته است. ادله دیگری نیز در این زمینه از سوی غربیها ذکر شده که به جهت وضوح مطلب از ذکر آنها خودداری میشود.
- [سایر] چرا خداوند تورات و انجیل را از تحریف مصون نگذاشت؟
- [سایر] علل تحرف تورات و انجیل و تحریف نشدن قرآن چیست؟
- [سایر] چرا کتاب تورات و انجیل دچار تحریف شده ولی کتاب قرآن دچار تحریف نشده است؟
- [سایر] به چه دلیل تورات و انجیل تحریف شده است و چرا قرآن تحریف نشده است؟
- [سایر] خداوند متعال وعده فرموده است که از تحریف قرآن جلوگیری نماید؛ چرا از تحریف تورات و انجیل جلوگیری ننموده است؟
- [سایر] با اینکه خدا تورات و انجیل را نازل کرده بود پس چرا آنها را مثل قران از تحریف حفظ نکرد آیا نمی شد که تورات و انجیل هم تا قیامت از تحریف حفظ شوند.
- [سایر] آیا خداوند نمیتوانست از تحریف تورات و انجیل جلوگیری نماید؟
- [سایر] به چه دلیل می گوییم که تورات و انجیل تحریف شده اند؟
- [سایر] دلایلی که مبنی بر تحریف شده شدن انجیل و تورات چیست؟
- [سایر] موارد خلاف عقل سلیم در تورات و انجیل تحریف شده با ذکر منبع چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که استبرأ نکرده، اگر به واسطه آن که مدتی از بول کردن او گذشته، یقین کند بول در مجری نمانده است ورطوبتی ببیند وشک کند پاک است یا نه، آن رطوبت پاک میباشد ووضو را هم باطل نمیکند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر برای مسح رطوبتی در کف دست نمانده باشد نمیتواند دست را با آب خارج تر کند، بلکه باید از تری صورت و ابرو و مژگان وریش که داخل حد صورت است بگیرد و با آن مسح نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر برای مسح، رطوبتی در کف دست نمانده باشد، نمی تواند دست را با آب خارج تر کند، بلکه باید از اعضاء دیگر وضو رطوبت بگیرد و با آن مسح نماید.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر برای مسح رطوبتی در کف دست نمانده باشد نمی تواند دست را با آب خارج تر کند؛ بلکه باید از ریش خود رطوبت بگیرد و با آن مسح نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر برای مسح رطوبتی در کف دست نمانده باشد ، نمی تواند دست را با آب خارج تر کند ، بلکه باید از اعضاء دیگر وضو رطوبت بگیرد و با آن مسح نماید .
- [آیت الله بروجردی] اگر برای مسح رطوبتی در کف دست نمانده باشد، نمیتواند دست را با آب خارجتر کند، بلکه باید از اعضای دیگر وضو رطوبت بگیرد و با آن مسح نماید.
- [آیت الله سبحانی] اگر برای مسح، رطوبتی در کف دست نمانده باشد نمی تواند دست را با آب خارج تر کند، بلکه باید از اعضای دیگر وضو رطوبت بگیرد و با آن مسح نماید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر برای مسح، رطوبتی در کف دست نمانده باشد نمی تواند دست را با آب خارج تر کند، بلکه باید از اعضای دیگر وضو رطوبت بگیرد و با آن مسح نماید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در غیر وطن اصلی و وطن غیر اصلی که ذکر شد در جاهای دیگر اگر قصد اقامه نکند نمازش شکسته است چه ملکی در آنجا داشته باشد یا نداشته باشد و چه در آنجا شش ماه مانده باشد یا نمانده باشد.
- [امام خمینی] اگر برای مسح، رطوبت در کف دست نمانده باشد، نمی تواند دست را با آب خارج، تر کند بلکه باید از اعضای دیگر وضو رطوبت بگیرد و با آن مسح نماید.