به چه دلیل می گوییم که تورات و انجیل تحریف شده اند؟
اثبات تحریف این دو کتاب آسمانی مساله ای ساده است و با اندک تاملی روشن می شود. و از همان اعتقادات یهودیان و مسیحیان می تواند تحریف شده بودن کتب موجود را درک کرد. توضیح آنکه: برای عهد قدیم (کتاب مقدس یهودیان) دو نسخه وجود دارد. نسخه ای به زبان عبری است و نسخه دیگر به زبان یونانی که به ترجمه سبعینه مشهور است. در ترجمه سبعینه مطالب زیادی وجود دارد که در نسخه عبری موجود نیست. که بخشی از آن به نام اپوکریفا مشهور است و یهودیان و مسیحیان پروتستان آن را قبول ندارند. هر چند مسیحیان کاتولیک آن را قبول دارند. در همان بخش مشترک بین دو نسخه، سه قسم از مطالب دیده می شود. 1-اسفار پنجگانه 2-انبیاء 3- مکتوبات جالب آنکه در اسفار پنجگانه، مطالبی درباره عزاداری بنی اسرائیل برای حضرت موسی (ع) وجود دارد که به هیچ عنوان نمی توان گفت اینها نوشته حضرت موسی (ع) است. همچنین درباره بخش انبیاء مشخص است که نویسنده آن کسی به نام عزرا است هر چند مدعی اخذ آن از پیامبران مختلف است. و بخش مکتوبات نیز تا قرن دوم میلادی هنوز شکل کامل نیافته بود. در واقع این بخش بیش از 2 هزار سال از حضرت موسی فاصله دارد. این تنها بخشی از عقاید یهودیان است که نشان دهنده تحریف تورات می باشد. جدای از آنکه مطالبی در خود تورات (کتاب پادشاهان دوم 22) وجود دارد که نشان می دهد تورات مدتی گم شده بود و مطالب محتوایی تورات مثل جهل و بخل خدای متعال (نعوذ بالله) و نسبت گناهان کبیره به انبیاء و ... نیز خود دلیل روشنی بر تحریف این کتاب دارد. اما درباره عهد جدید مطلب از این نیز روشن تر است. بخشی از عهد جدید اناجیل اربعه هستند که خود این انجیل ها، تنها بخشی از انجیل های نوشته شده است و انجیل هایی نیز بوده اند که به رسمیت شناخته نشده اند. و همین اختلاف گویای تحریف است. چرا که اگر نسخه انجیل اصلی موجود باشد، این همه اختلاف ممکن نیست که یک انجیل برای عیسی اولوهیت قائل شود و انجیل دیگر عیسی را با صفات الوهیتی بیان نکند. نکته دوم درباره همین اناجیل این است که حداقل 70 سال پس از مسیح نوشته شده اند! باقی مطالب عهد جدید نیز به یوحنا و پولس و ... مربوط است. پس انجیل موجود چیزی نیست که بتوانیم بگوییم وحی خداوند به حضرت عیسی (ع) بوده است. جدای از آنکه شاید این سخن در نزد مسیحیان کاملا بی معنا باشد. چرا که وحی از جانب خدا به پیامبر می رسد در حالی که آنها عیسی را پیامبر نمی دانند بلکه خدا می دانند. خلاصه آنکه وحی اسلام و قرآن با انجیل و تورات بسیار متفاوت است. در قرآن ما با کلامی مواجه هستیم که خدای متعال به پیامبرش (ص) وحی کرده است. و ما مطالب را از ایشان گرفته ایم. اما در تورات و انجیل به طور واضح اکثر مطالب اتصال و ارتباطی به موسی و عیسی (علیهما السلام) ندارند.   همچنین در قرآن نیز مطالب روشنی درباره تحریف انجیل و تورات وجود دارد. از بیان نوشتن کتاب توسط علمای این ادیان و انتساب آن به خدای متعال (79 بقره) تا آیاتی که از کتمان کتاب توسط آنها سخن میگوید (174 بقره) و آیه ای که صریحا تحریف کتاب را به آنها نسبت می دهد (75 بقره) و ...
عنوان سوال:

به چه دلیل می گوییم که تورات و انجیل تحریف شده اند؟


پاسخ:

اثبات تحریف این دو کتاب آسمانی مساله ای ساده است و با اندک تاملی روشن می شود. و از همان اعتقادات یهودیان و مسیحیان می تواند تحریف شده بودن کتب موجود را درک کرد.
توضیح آنکه: برای عهد قدیم (کتاب مقدس یهودیان) دو نسخه وجود دارد. نسخه ای به زبان عبری است و نسخه دیگر به زبان یونانی که به ترجمه سبعینه مشهور است. در ترجمه سبعینه مطالب زیادی وجود دارد که در نسخه عبری موجود نیست. که بخشی از آن به نام اپوکریفا مشهور است و یهودیان و مسیحیان پروتستان آن را قبول ندارند. هر چند مسیحیان کاتولیک آن را قبول دارند.
در همان بخش مشترک بین دو نسخه، سه قسم از مطالب دیده می شود. 1-اسفار پنجگانه 2-انبیاء 3- مکتوبات

جالب آنکه در اسفار پنجگانه، مطالبی درباره عزاداری بنی اسرائیل برای حضرت موسی (ع) وجود دارد که به هیچ عنوان نمی توان گفت اینها نوشته حضرت موسی (ع) است. همچنین درباره بخش انبیاء مشخص است که نویسنده آن کسی به نام عزرا است هر چند مدعی اخذ آن از پیامبران مختلف است. و بخش مکتوبات نیز تا قرن دوم میلادی هنوز شکل کامل نیافته بود. در واقع این بخش بیش از 2 هزار سال از حضرت موسی فاصله دارد.

این تنها بخشی از عقاید یهودیان است که نشان دهنده تحریف تورات می باشد. جدای از آنکه مطالبی در خود تورات (کتاب پادشاهان دوم 22) وجود دارد که نشان می دهد تورات مدتی گم شده بود و مطالب محتوایی تورات مثل جهل و بخل خدای متعال (نعوذ بالله) و نسبت گناهان کبیره به انبیاء و ... نیز خود دلیل روشنی بر تحریف این کتاب دارد.

اما درباره عهد جدید مطلب از این نیز روشن تر است. بخشی از عهد جدید اناجیل اربعه هستند که خود این انجیل ها، تنها بخشی از انجیل های نوشته شده است و انجیل هایی نیز بوده اند که به رسمیت شناخته نشده اند. و همین اختلاف گویای تحریف است. چرا که اگر نسخه انجیل اصلی موجود باشد، این همه اختلاف ممکن نیست که یک انجیل برای عیسی اولوهیت قائل شود و انجیل دیگر عیسی را با صفات الوهیتی بیان نکند.

نکته دوم درباره همین اناجیل این است که حداقل 70 سال پس از مسیح نوشته شده اند! باقی مطالب عهد جدید نیز به یوحنا و پولس و ... مربوط است.
پس انجیل موجود چیزی نیست که بتوانیم بگوییم وحی خداوند به حضرت عیسی (ع) بوده است. جدای از آنکه شاید این سخن در نزد مسیحیان کاملا بی معنا باشد. چرا که وحی از جانب خدا به پیامبر می رسد در حالی که آنها عیسی را پیامبر نمی دانند بلکه خدا می دانند.

خلاصه آنکه وحی اسلام و قرآن با انجیل و تورات بسیار متفاوت است. در قرآن ما با کلامی مواجه هستیم که خدای متعال به پیامبرش (ص) وحی کرده است. و ما مطالب را از ایشان گرفته ایم. اما در تورات و انجیل به طور واضح اکثر مطالب اتصال و ارتباطی به موسی و عیسی (علیهما السلام) ندارند.
 

همچنین در قرآن نیز مطالب روشنی درباره تحریف انجیل و تورات وجود دارد. از بیان نوشتن کتاب توسط علمای این ادیان و انتساب آن به خدای متعال (79 بقره) تا آیاتی که از کتمان کتاب توسط آنها سخن میگوید (174 بقره) و آیه ای که صریحا تحریف کتاب را به آنها نسبت می دهد (75 بقره) و ...





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین