بی شک خداوند متعال یگانه است، وشریک ندارد، ولی آوردن ضمیر جمع به چند جهت می تواند باشد: 1- گاهی آوردن ضمیر جمع به جهت موضوع مهمی بوده که باید به آن اهمیّت ویژه ای داده می شد، مانند حفظ و نگه داری قرآن از تحریف. خداوند می فرماید: (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ؛[حجر/9] ما قرآن را نازل کردیم و خود آن را حفظ می کنیم). این آیه متضمّن پنج ضمیر جمع است که به جهت اهمیت دادن به قرآن است. بنابراین، جمع آوردن ضمیر گاهی به جهت اهمیت موضوع است. 2- برخی از کارهای الهی به واسطه ملائکه که جنود و کارگزاران الهی هستند انجام می شود، در این گونه موارد ضمیر جمع آورده می شود مانند: (إِنَّا کلَُّ شیَْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَر؛[قمر/49] ما هر چیزی را به اندازه،خلق کردیم). و چون کارگزاران الهی جدای از خدا و مستقل نیستند، به صورت ضمیر جمع می آید. 3- گاهی جمع آوردن ضمیر فقط برای تفخیم و تعظیم است، مانند: (إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ؛[انسان/3] ما راه را به شما نشان دادیم).[1] به این نکته باید توجه داشت که ضمیر جمع در کارهایی به کار می رود که نظام اسباب و مسببات در آن حاکم است. بنابراین، کاربرد ضمیر جمع به این معنا است که علت ها و اسباب دیگر نیز تاثیر گذار در پیدایش هستند و خداوند علت بی واسطه افعال نیست. اما از آنجا که این اسباب و علل جدای از خداوند نیستند و در واقع مظاهر اسماء و صفات الهی و نشأت گرفته از ذات الهی هستند، تعبیر به "ما" منافاتی با یکتایی ذات الهی و شریک نداشتن ندارد، زیرا شریک در جایی است که دو موجود مستقل و جدای از هم کاری را انجام دهند و در این عالم چیزی جدای از ذات الهی و مستقل از او نیست. [1]. آیت الله صافی، معارف دین، ج 1، ص 178
بی شک خداوند متعال یگانه است، وشریک ندارد، ولی آوردن ضمیر جمع به چند جهت می تواند باشد:
1- گاهی آوردن ضمیر جمع به جهت موضوع مهمی بوده که باید به آن اهمیّت ویژه ای داده می شد، مانند حفظ و نگه داری قرآن از تحریف. خداوند می فرماید:
(إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ؛[حجر/9] ما قرآن را نازل کردیم و خود آن را حفظ می کنیم).
این آیه متضمّن پنج ضمیر جمع است که به جهت اهمیت دادن به قرآن است. بنابراین، جمع آوردن ضمیر گاهی به جهت اهمیت موضوع است.
2- برخی از کارهای الهی به واسطه ملائکه که جنود و کارگزاران الهی هستند انجام می شود، در این گونه موارد ضمیر جمع آورده می شود مانند:
(إِنَّا کلَُّ شیَْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَر؛[قمر/49] ما هر چیزی را به اندازه،خلق کردیم).
و چون کارگزاران الهی جدای از خدا و مستقل نیستند، به صورت ضمیر جمع می آید.
3- گاهی جمع آوردن ضمیر فقط برای تفخیم و تعظیم است، مانند:
(إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ؛[انسان/3] ما راه را به شما نشان دادیم).[1]
به این نکته باید توجه داشت که ضمیر جمع در کارهایی به کار می رود که نظام اسباب و مسببات در آن حاکم است. بنابراین، کاربرد ضمیر جمع به این معنا است که علت ها و اسباب دیگر نیز تاثیر گذار در پیدایش هستند و خداوند علت بی واسطه افعال نیست. اما از آنجا که این اسباب و علل جدای از خداوند نیستند و در واقع مظاهر اسماء و صفات الهی و نشأت گرفته از ذات الهی هستند، تعبیر به "ما" منافاتی با یکتایی ذات الهی و شریک نداشتن ندارد، زیرا شریک در جایی است که دو موجود مستقل و جدای از هم کاری را انجام دهند و در این عالم چیزی جدای از ذات الهی و مستقل از او نیست.
[1]. آیت الله صافی، معارف دین، ج 1، ص 178
- [سایر] چرا ضمیر جمع برای خدا به کار رفته است؟
- [سایر] چرا ضمیر جمع برای خدا به کار رفته است؟
- [سایر] چرا ضمیر جمع برای خدا به کار رفته است؟
- [سایر] چرا خداوند با این که «احد» و «واحد» است در قرآن ضمیر جمع (ما) به خود نسبت می دهد؟
- [سایر] چرا خداوند در قرآن برای خودش از ضمیر مذکر استفاده کرده است؟
- [سایر] چرا قرآن که کلام الهی است، در ارتباط با خداوند، همیشه ضمیر متکلّم به کار نمی برد؟
- [سایر] با سلام چرا خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم از ضمیر (ما ) در آیات برای خود استفاده می کند؟
- [سایر] چرا خداوند در قرآن از ضمیر مذکر برای خودش استفاده کرده است؟ و چرا مذکر بر مونث تعمیم داده شده است؟
- [سایر] چرا برای خداوند ضمیر مذکر به کار رفته است؟
- [سایر] چرا برای خداوند از ضمیر مذکر استفاده میشود؟ چرا ضمیری خاص برای خدا وجود ندارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه روزه دار نسبت دروغ به خدا و پیغمبر(صلی الله علیه وآله) دهد یک کفاره کافی است و کفاره جمع لازم نیست.
- [آیت الله سیستانی] آخرین وقت نیت روزه ماه رمضان برای شخص ملتفت، هنگام اذان صبح است به این معنی که بنا بر احتیاط واجب باید هنگام صبح امساک او همراه با قصد روزه باشد هرچند در ضمیر ناخود آگاه.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر روزه دار دروغی را به خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله نسبت دهد بنابر احتیاط کفاره جمع که تفصیل آن در مسأله پیش گفته شد بر او لازم می شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر روزه دار دروغی را به خدا و پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم و ایمه معصومین علیهم السلام عمدا نسبت دهد بنابر احتیاط کفاره جمع که تفصیل ان در مساله پیش گذشت بر او واجب می شود
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر روزه دار دروغی را به خدا و پیغمبر (ص) عمدا نسبت دهد؛ بنا بر احتیاط؛ کفاره جمع که تفصیل آن در مسأله پیش گفته شد بر او واجب می شود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر روزهدار دروغی را به خدا و پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و یا جانشینان آن حضرت علیهمالسلام نسبت دهد، بنابر احتیاط کفاره جمع، به تفصیلی که در مسأله پیش گفته شد، بر او واجب میشود.
- [آیت الله خوئی] اگر روزهدار دروغی را به خدا و پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عمداً نسبت دهد، بنابر احتیاط کفارة جمع که تفصیل آن در مسأل پیش گفته شد بر او واجب میشود.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر روزه دار دروغی را به خدا وپیغمبر ( صلی الله علیه و آله وسلم ) نسبت دهد ، کفارة جمع که تفصیل آن در مساله پیش گفته شد بنابر احتیاط بر او واجب است .
- [امام خمینی] اگر روزه دار دروغی را به خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نسبت دهد، کفاره جمع که تفصیل آن در مساله پیش گفته شد بنابر احتیاط بر او واجب می شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] مس نمودن خط قران یعنی رساندن جایی از بدن به خط قران برای کسی که وضو ندارد حرام است و رساندن موی بدن به قران مانعی ندارد در صورتی که از توابع بشره شمرده نشود و اگر قران را به زبان فارسی یا به زبان دیگری ترجمه کنند مس ان در غیر اسم ذات و اسماء صفات خداوند متعال اشکال ندارد