آخرین منزلگاه بشر در سیر عالم وجود، بهشت یا جهنم است. آنان که وارد بهشت میشوند، همیشه و جاودان در آن جا زندگی می کنند و در ناز و نعمت به سر می برند اما آنان که به جهنم می روند، دو دسته هستند: یک دسته مدتی در آن جا مجازات می شوند و وقتی حسابشان پاک شد، از جهنم بیرون می آیند و وارد بهشت می شوند. دسته دیگر از جهنمیان برای همیشه در آن جا می مانند و جایگاه ابدی آنان دوزخ است. از منابع اسلامی استفاده می شود که عموم افراد پاک و با ایمان، در بهشت جاودانه خواهند بود و برخی از گناهکاران(که وجود آنها غرق در کفر و انکار و گناه و تجاوز است) برای همیشه در مجازات و عذاب دوزخ می مانند. (بَلی مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ؛[بقره/81] آری کسی که مرتکب گناهی گردد و آثار آن تمام وجود او را احاطه کند، چنین کسی اهل دوزخ است و جاودانه در آن خواهد ماند). از دیدگاه شیعه، خلود در جهنم فقط برای کفّار و مشرکان و منکران خدا و قیامت و انبیاء است و مسلمان و مؤمن، گرچه مرتکب گناهان کبیره شده باشد، دائماً در جهنم نمی ماند، بلکه پس از چشیدن عذاب به مقدار لازم بالاخره نجات پیدا میکند واهل بهشت میشود. این گروه میتواند شامل مستضعفان فکری سایر ادیان الهی نیز باشد. امّا در مورد کفّار خالد که چگونه ممکن است آنها مثلاً هشتاد سال عمر بکنند، امّا تا ابد در جهنم بسوزند؟ باید گفت: مجازات و کیفرها سه گونه است: 1- مجازات قراردادی، همان کیفرها و مقرّرات جزایی است که در جوامع بشری قانون گذاران الهی یا غیر الهی وضع میکنند، مثل حدّ شرابخوار، دزد، قاتل و... .در این گونه مجازات تناسب بین جرم و کیفر لازم است. چنان که در اسلام چنین چیزی ملاحظه شده است. بین مجازات زناکاری که زن دارد و کسی که زن ندارد تفاوت وجود دارد. بین کسی که بار اوّل دزدی کرد و کسی که دزد حرفهای است، تفاوت وجود دارد و... . 2- مجازاتی که با عمل رابطه تکوینی یا علت و معلولی دارد، مثلاً بین خوردن سمّ و مسموم شدن رابطه تکوینی وجود دارد، چه شخص بداند و چه نداند، بچه باشد یا بزرگ، گناهکار باشد یا بی گناه،... فرقی نمیکند هر کسی بخورد مسموم میشود. در این جا شاید در ظاهر تناسب نباشد مثلا یک لحظه تصمیم به خوردن سم می گیرد وبرای همیشه جان خود را از دست می دهد. 3- مجازاتی که تجسم و عینیّت یافتن جرم و گناه است. که مجازات جهنم از همین قسم است. به عنوان مثال در قرآن آمده است: (إِنَّ الَّذینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامی ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعیراً؛[نساء/10] آنانی که اموال یتیمان را از راه ظلم و غیر شرعی میخورند در واقع آتش در شکم خود وارد میکنند.) یعنی مال یتیم به صورت آتش در میآید و همین طور سایر گناهان چنین است. در این نوع از مجازات تناسب بین جرم و کیفر لازم نیست، چون در حقیقت کیفری از طرف خداوند وضع نشده است، بلکه عمل شخص تجسم پیدا میکند و به این شکل در میآید. کفر و شرک به خدا که ریشهای نفسانی دارد و روان انسان را در تاریکی مطلق قرار میدهد در سرای دیگر تجسم عینی و اخروی آن رنگ ابدیت را دارد و مایه کیفر دائمی میشود. در مورد گناهان هم میشود گفت: گرچه گناه در دوران محدود انجام گرفته است، امّا اگر تمام وجود انسان را پر کرده باشد، گناه مبدأ تولید و پیدایش رنج و عذاب همیشگی در سرای دیگر میگردد. برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید ر.ک: 1. مجموعه آثار، ج 1، ص 225 2. منشور جاوید، ج 9، از ص 400 به بعد.
آخرین منزلگاه بشر در سیر عالم وجود، بهشت یا جهنم است. آنان که وارد بهشت میشوند، همیشه و جاودان در آن جا زندگی می کنند و در ناز و نعمت به سر می برند اما آنان که به جهنم می روند، دو دسته هستند:
یک دسته مدتی در آن جا مجازات می شوند و وقتی حسابشان پاک شد، از جهنم بیرون می آیند و وارد بهشت می شوند.
دسته دیگر از جهنمیان برای همیشه در آن جا می مانند و جایگاه ابدی آنان دوزخ است.
از منابع اسلامی استفاده می شود که عموم افراد پاک و با ایمان، در بهشت جاودانه خواهند بود و برخی از گناهکاران(که وجود آنها غرق در کفر و انکار و گناه و تجاوز است) برای همیشه در مجازات و عذاب دوزخ می مانند.
(بَلی مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ؛[بقره/81] آری کسی که مرتکب گناهی گردد و آثار آن تمام وجود او را احاطه کند، چنین کسی اهل دوزخ است و جاودانه در آن خواهد ماند).
از دیدگاه شیعه، خلود در جهنم فقط برای کفّار و مشرکان و منکران خدا و قیامت و انبیاء است و مسلمان و مؤمن، گرچه مرتکب گناهان کبیره شده باشد، دائماً در جهنم نمی ماند، بلکه پس از چشیدن عذاب به مقدار لازم بالاخره نجات پیدا میکند واهل بهشت میشود. این گروه میتواند شامل مستضعفان فکری سایر ادیان الهی نیز باشد. امّا در مورد کفّار خالد که چگونه ممکن است آنها مثلاً هشتاد سال عمر بکنند، امّا تا ابد در جهنم بسوزند؟ باید گفت: مجازات و کیفرها سه گونه است:
1- مجازات قراردادی، همان کیفرها و مقرّرات جزایی است که در جوامع بشری قانون گذاران الهی یا غیر الهی وضع میکنند، مثل حدّ شرابخوار، دزد، قاتل و... .در این گونه مجازات تناسب بین جرم و کیفر لازم است. چنان که در اسلام چنین چیزی ملاحظه شده است. بین مجازات زناکاری که زن دارد و کسی که زن ندارد تفاوت وجود دارد. بین کسی که بار اوّل دزدی کرد و کسی که دزد حرفهای است، تفاوت وجود دارد و... .
2- مجازاتی که با عمل رابطه تکوینی یا علت و معلولی دارد، مثلاً بین خوردن سمّ و مسموم شدن رابطه تکوینی وجود دارد، چه شخص بداند و چه نداند، بچه باشد یا بزرگ، گناهکار باشد یا بی گناه،... فرقی نمیکند هر کسی بخورد مسموم میشود. در این جا شاید در ظاهر تناسب نباشد مثلا یک لحظه تصمیم به خوردن سم می گیرد وبرای همیشه جان خود را از دست می دهد.
3- مجازاتی که تجسم و عینیّت یافتن جرم و گناه است. که مجازات جهنم از همین قسم است. به عنوان مثال در قرآن آمده است:
(إِنَّ الَّذینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامی ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعیراً؛[نساء/10] آنانی که اموال یتیمان را از راه ظلم و غیر شرعی میخورند در واقع آتش در شکم خود وارد میکنند.)
یعنی مال یتیم به صورت آتش در میآید و همین طور سایر گناهان چنین است. در این نوع از مجازات تناسب بین جرم و کیفر لازم نیست، چون در حقیقت کیفری از طرف خداوند وضع نشده است، بلکه عمل شخص تجسم پیدا میکند و به این شکل در میآید.
کفر و شرک به خدا که ریشهای نفسانی دارد و روان انسان را در تاریکی مطلق قرار میدهد در سرای دیگر تجسم عینی و اخروی آن رنگ ابدیت را دارد و مایه کیفر دائمی میشود. در مورد گناهان هم میشود گفت: گرچه گناه در دوران محدود انجام گرفته است، امّا اگر تمام وجود انسان را پر کرده باشد، گناه مبدأ تولید و پیدایش رنج و عذاب همیشگی در سرای دیگر میگردد.
برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید ر.ک:
1. مجموعه آثار، ج 1، ص 225
2. منشور جاوید، ج 9، از ص 400 به بعد.
- [سایر] آیا جهنم واژه ای فارسی بوده و جهنمیان به این زبان سخن می گویند؟
- [سایر] مضمون حدیثی که بهشتیان هم اکنون در بهشت اند و جهنمیان نیز هم اکنون در جهنم هستند ، چیست؟
- [سایر] آیا کسی بر عذاب جهنمیان نظارت دارد؟
- [سایر] آیا جهنمیان تا ابد در آتش هستند؟
- [سایر] تعبیرات مختلف قرآن از (اسامی مشهور) دوزخ چیست؟
- [سایر] از دیدگاه قرآن اسباب و عوامل دخول در جهنم چیست؟
- [سایر] تکامل در جهان آخرت چگونه بوده و آیا شامل جهنمیان نیز می شود؟
- [سایر] حرکت جهنمیان و سیر آنها در قیامت، چگونه است؟ تکاملی یا قهقرایی؟
- [سایر] وجود بهشت و جهنم بدیهی و آشکار است; اگر به طور فرض، مکانی برای آنها در نظر بگیریم، بهشت و جهنم کجاست؟
- [سایر] چگونه در قرآن، مرگ و عذاب های جهنم جزو نعمت های الهی به حساب آمده است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] ربنا آتنا فی الدنْیا حسنةً و فی الاْخرة حسنةً و قنا عذاب النار: خداوندا در دنیا و درسرای دیگر به ما نیکی مرحمت فرما و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار!
- [امام خمینی] قوانین و مصوباتی که از مجالس قانونگذاری دولتهای جائر به امر عمال اجانب خَذَلَهم اللَّه تعالی بر خلاف صریح قرآن کریم و سنّت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میگذرد و گذشته است، از نظر اسلام لغو و از نظر قانون بیارزش است، و لازم است مسلمانها از امرکننده و رأیدهنده به هر طور ممکن است اعراض کنند، و با آنها معاشرت و معامله نکنند، و آنان مجرمند و عملکننده به رأی آنها معصیت کار و فاسق است.
- [آیت الله مظاهری] دادن قرآن به کافر مانعی ندارد مگر آنکه بیاحترامی به قرآن یا اسلام باشد.
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله مظاهری] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله سبحانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر جلد قران نجس شود در صورتی که بی احترامی به قران باشد باید ان را اب بکشند
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر جلد قرآن نجس شود؛ در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد؛ باید آن را آب بکشند.