این مساله در دو دیدگاه کلان یا بخشی قابل بررسی است. در دیدگاه کلان و گسترده، ما با نظامی در عالم مادی مواجه هستیم که انواع و اقسام تفاوت ها و تبعیض ها در آن دیده می شود. این تفاوت ها از جهتی برای نظام مادی ضروری است. مثلا اگر همه افراد هوش و علاقه یکسانی داشته باشند، بسیاری از شغل های مورد نیاز جامعه متروک خواهد ماند و جامعه با مشکل مواجه می شود. پس لازم است افراد از جهت زمینه ها با یکدیگر متفاوت باشند تا تمام نیازهای جامعه تامین شود. و این تفاوت ها در خلقت نظام مادی یک حسن و مزیت شمرده می شود. در واقع تفاوت افراد یا مساوی بودن همه آن ها مثل این است که کارخانه پیچ و مهره سازی همه پیچ و مهره ها را یک شکل و یک اندازه تولید کند، یا اینکه به انواع شکل ها و اندازه ها تولید کند تا برای هر کاری، عنصر لازم و مناسب وجود داشته باشد. که قطعا مطابق این مثال هیچ عاقلی مدعی نمی شود که همه باید یکسان و مساوی باشند. حتی تفاوت های ناروایی که در اثر ظلم ها به وجود می آیند نیز از جهتی نیک و پسندیده است. چرا که اگر تاریکی نباشد، روشنایی معنا نخواهد داشت. ظلم است که زمینه ظلم ستیزی عده ای را فراهم می کند. و ایثار و شجاعت آن ها را پر ارج می کند. امکان ظلم کردن است که به ظهور رساندن عدالت را معنا می بخشد و ... . بنابراین تفاوت ها در دیدگاه کلان نیک و پسندیده است و جزئی از نظام احسن الهی می باشد. اما در دیدگاه خرد و بخشی، تفاوت های ناروا و ظلم ها، عامل و فاعلی دارد که از توان انتخاب خویش سوء استفاده کرده و دیگری را از حق خود محروم کرده است. آنچه روشن است اینکه برای سرزنش این ظلم باید خود شخص انجام دهنده آن را ملامت و سرزنش کرد. و متوجه این نکته بود که خدای متعال هرگز به ظلم راضی نبوده و همگان را از ظلم کردن نهی کرده است. علاوه بر این، کسی که به خدا ایمان دارد، متوجه این نکته می شود که ظلم دیگران، میدانی برای امتحان و آزمایش اوست و آنکه دنیا را مزرعه آخرت می داند از همین زمینه ظلم استفاده می کند، تا آخرت خویش را بیش از پیش آباد کند. پس کسی که به فعل خدا نگاه می کند عالم مادی را از دیدگاه کلان می سنجد که جز خوبی و زیبایی ندارد. و آنکه از منظر جزئی نگاه می کند، به فعل الهی کاری ندارد و با آثار انتخاب های افراد مواجه است. که ممکن است مستحق مذمت باشند. اما جالب این جاست که ما حقیقتا دنیا را میدان امتحان خویش نمی دانیم! بلکه در دنیا به دنبال رفاه و آسایش هستیم. یعنی دیدگاهی غیر الهی داریم. اما در عین حال در سخن گفتن می خواهیم همه چیز را به خدا مستند کنیم! حتی آنجایی که خدا راضی نبوده و عملی بر خلاف خواست او انجام گرفته، بنده گناه کار و عاصی از خدا طلبکار می شود و او را سرزنش می کند!!! در حالی که خود خدای متعال نیز از فعل ظالم بیزاری می جوید.
چرا فردی که لیاقت نداشته، از من جایگاه بهتری کسب کرده، آیا این نشانه بی عدالتی خدا نیست؟
این مساله در دو دیدگاه کلان یا بخشی قابل بررسی است.
در دیدگاه کلان و گسترده، ما با نظامی در عالم مادی مواجه هستیم که انواع و اقسام تفاوت ها و تبعیض ها در آن دیده می شود. این تفاوت ها از جهتی برای نظام مادی ضروری است. مثلا اگر همه افراد هوش و علاقه یکسانی داشته باشند، بسیاری از شغل های مورد نیاز جامعه متروک خواهد ماند و جامعه با مشکل مواجه می شود. پس لازم است افراد از جهت زمینه ها با یکدیگر متفاوت باشند تا تمام نیازهای جامعه تامین شود. و این تفاوت ها در خلقت نظام مادی یک حسن و مزیت شمرده می شود.
در واقع تفاوت افراد یا مساوی بودن همه آن ها مثل این است که کارخانه پیچ و مهره سازی همه پیچ و مهره ها را یک شکل و یک اندازه تولید کند، یا اینکه به انواع شکل ها و اندازه ها تولید کند تا برای هر کاری، عنصر لازم و مناسب وجود داشته باشد. که قطعا مطابق این مثال هیچ عاقلی مدعی نمی شود که همه باید یکسان و مساوی باشند.
حتی تفاوت های ناروایی که در اثر ظلم ها به وجود می آیند نیز از جهتی نیک و پسندیده است. چرا که اگر تاریکی نباشد، روشنایی معنا نخواهد داشت. ظلم است که زمینه ظلم ستیزی عده ای را فراهم می کند. و ایثار و شجاعت آن ها را پر ارج می کند. امکان ظلم کردن است که به ظهور رساندن عدالت را معنا می بخشد و ... .
بنابراین تفاوت ها در دیدگاه کلان نیک و پسندیده است و جزئی از نظام احسن الهی می باشد.
اما در دیدگاه خرد و بخشی، تفاوت های ناروا و ظلم ها، عامل و فاعلی دارد که از توان انتخاب خویش سوء استفاده کرده و دیگری را از حق خود محروم کرده است. آنچه روشن است اینکه برای سرزنش این ظلم باید خود شخص انجام دهنده آن را ملامت و سرزنش کرد. و متوجه این نکته بود که خدای متعال هرگز به ظلم راضی نبوده و همگان را از ظلم کردن نهی کرده است.
علاوه بر این، کسی که به خدا ایمان دارد، متوجه این نکته می شود که ظلم دیگران، میدانی برای امتحان و آزمایش اوست و آنکه دنیا را مزرعه آخرت می داند از همین زمینه ظلم استفاده می کند، تا آخرت خویش را بیش از پیش آباد کند.
پس کسی که به فعل خدا نگاه می کند عالم مادی را از دیدگاه کلان می سنجد که جز خوبی و زیبایی ندارد. و آنکه از منظر جزئی نگاه می کند، به فعل الهی کاری ندارد و با آثار انتخاب های افراد مواجه است. که ممکن است مستحق مذمت باشند.
اما جالب این جاست که ما حقیقتا دنیا را میدان امتحان خویش نمی دانیم! بلکه در دنیا به دنبال رفاه و آسایش هستیم. یعنی دیدگاهی غیر الهی داریم. اما در عین حال در سخن گفتن می خواهیم همه چیز را به خدا مستند کنیم! حتی آنجایی که خدا راضی نبوده و عملی بر خلاف خواست او انجام گرفته، بنده گناه کار و عاصی از خدا طلبکار می شود و او را سرزنش می کند!!! در حالی که خود خدای متعال نیز از فعل ظالم بیزاری می جوید.
- [سایر] شفاعت چیست ؟ آیا شفاعت مستلزم تغییر در ارادهء خداوند نیست ؟ آیا شفاعت نوعی استثنا وبی عدالتی محسوب نمی شود؟
- [سایر] برای اینکه علم استخاره را بدست بیاورم و صلاحیت و لیاقت استخاره گرفتن را به طور دقیق کسب کنم چه نکاتی و اقداماتی را باید انجام بدهم؟
- [آیت الله بهجت] آیا جایز است فردی را که وصیّت به محلّ دفن کرده است، در جای بهتری دفن کنند؟
- [سایر] مأنوس بودن با یاد خدا نشانه چیست؟
- [سایر] اگر با عقل می توان خدا را اثبات کرد ، پس جایگاه عرفان و فلسفه چیست ؟
- [سایر] کسب روزی حلال در سیره پیامبر خدا را بیان کنید؟
- [سایر] ما داریم که خدا می داند جایگاه انسان در بهشت یا دوزخ است . آیا این با اختیار انسان منافات ندارد ؟
- [سایر] آیا اینکه خداوند جایگاه هر انسانی را در آن دنیا می داند با اختیار انسان ها منافات ندارد؟
- [سایر] طبق آیه 75 سوره حج بعضی از ملائکه برگزیده میشوند. طبق چه قانونی از بین آنها که همگی به جبر، خدا را پرستش میکنند، باید گروهی برگزیده شوند؟ در ازای کدام لیاقت؟ در پاداش کدام عملشان؟ در نتیجه کدام سابقهشان؟
- [سایر] نشانه های قدرت خدا در آفرینش چیست؟ چند نمونه از قدرت خدا در آفرینش را ذکر کنید.
- [آیت الله اردبیلی] قرار دادن هر فعل حرام به عنوان شغل و راه کسب و درآمد، حرام است؛ بنابر این ساختن هر چیزی که برای عبادت غیر خدا ساخته میشود و نیز ساختن هر چیزی که منفعت اختصاصی یا منفعت عمومی آن حرام باشد و همچنین شراب فروشی و جادوگری و نظایر آن جایز نیست.
- [آیت الله مظاهری] از مجتهدی باید تقلید کرد که اعلم باشد یعنی در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدهای زمان خود استادتر باشد، و همچنین باید مرد، بالغ، عاقل، شیعه دوازده امامی، حلالزاده و عادل باشد؛ و همچنین باید حریص به دنیا نباشد. عادل کسی است که دارای ملکه عدالت و خداترسی باطنی باشد به صورتی که او را از گناهان باز دارد و نشانه آن این است که اگر از کسانی که با او معاشرت دارند حال او را بپرسند تقوای او را تصدیق نمایند.
- [آیت الله سبحانی] فردی که به حد تکلیف رسیده ولی معترف به وجود خدا و یا وحدانیّت و یا نبوت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) یا معاد(روز قیامت) نباشد بنابر احتیاط واجب نجس است. و همچنین اگر کسی یکی از احکام ضروری اسلام (مانند وجوب نماز و روزه و حج) را انکار کند و در نظر او ملازم با انکار یکی از امور یادشده باشد، نیز نجس می باشد.
- [آیت الله اردبیلی] کعبه معظّمه اوّلین خانه و قبله مردمان و مایه برکت و هدایت جهانیان و پناهگاه واردان و نشانهای از ابراهیم خلیلالرّحمان علیهالسلام است. مردمان به دعوت عامّ ابراهیم علیهالسلام به اشتیاق چون پرندگانی که به آشیانه خویش برمیگردند، برای ابراز فروتنی در مقابل عظمت و بزرگی خداوند و گواهی به عزّت او، در جایگاه پیامبران به گونه فرشتگان عرش بر دورش طواف میکنند. خداوند سبحان آن خانه را عَلَم اسلام و حجّ آن را واجب و احترامش را لازم دانست(1). کعبه وسیله قوام و قیام مردم است(2) و مظهر وحدت و مشهد منفعت و وعدهگاه اخلاص و دوری از مظاهر دنیوی و توکّل بر خداوند است؛ امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: (خداوند در تشریع فریضه حج مردم را به چیزی امر کرد که علاوه بر تعبّد و اطاعت دینی، مشتمل بر مصالح و منافع دنیوی نیز هست.)(3) پس بر آنان که توانایی دارند، واجب است خالصانه متوجّه ذات حق گردند و آن چنانکه خداوند فرموده است، حج و عمره را بجا آورند که انجام دادن آن، برکت و ترک آن، هلاکت و تباهی همگان است.
- [آیت الله اردبیلی] امر به معروف و نهی از منکر یعنی احساس وظیفه و نظارت همگانی در جهت اصلاح آحاد جامعه و دولتمردان و دستور به نیکی و بازدارندگی از پلیدی و زشتی از فرائض بزرگ اسلامی است که به وسیله آن، دیگر فرائض بر پا میشود و نشانه ولایت مؤمنان نسبت به یکدیگر و راه نیل به مقام بهترین امّت و ملّت بشری است. امام باقر علیهالسلام میفرماید: (این فریضه راه انبیاء و روش صالحان و تکلیف بزرگی است که به واسطه آن، دیگر فرائض اجرا میگردد، راهها اَمن میشود، کسب و تجارت حلال میگردد و رونق مییابد، حقوق مردم تأمین میشود، زمینها آباد میگردد، دشمنان به عدل و انصاف وادار میشوند و کارها به صلاح میآید.)(1)
- [آیت الله اردبیلی] هرگاه در جلسهای نسبت به شخص مؤمنی غیبت شود و یکی از استثناهایی که در مسأله قبل بیان شد وجود نداشته باشد، علاوه بر این که گوشدادن به آن حرام است، بر هر فردی که قدرت دارد واجب است آن غیبت را ردّ کند و از آن مؤمن دفاع نماید. در روایات اسلامی آمده است: (هر کس قدرت دفاع از برادر مؤمن خود را که مورد غیبت و ستم قرار گرفته داشته باشد و دفاع نکند و در اثر سکوت او آن مؤمن ذلیل شود، خداوند او را در دنیا و آخرت ذلیل خواهد کرد).(1)
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کسی حیوانی بخرد و در شکم آن مالی پیدا کند، چنانچه احتمال دهد که مال فروشنده بوده و حیوان در زمانی که ملک فروشنده بوده آن را بلعیده باشد، باید به فروشنده خبر دهد و اگر او بگوید که مال من است، آن را به وی بدهد و نیازی نیست که فروشنده نشانه آن را بگوید و اگر فروشنده نگوید که ملک من است یا احتمال ندهد که حیوان در زمانی که ملک فروشنده بوده آن را بلعیده باشد، میتواند آن را به ملکیت خود درآورد، که در این صورت، همانند منافع کسب او میباشد (که احکام آن در مسأله 1761 به بعد گذشت)، بنابراین اگر حیوانی را خریده که مثلاً از جنس چهارپایان یا از ماهیهای پرورشی است، چون این احتمال وجود دارد که در زمانی که فروشنده مالک این حیوان بوده، آن مال را بلعیده باشد، باید به فروشنده خبر دهد، ولی اگر ماهی دریا یا رودخانه را خریده چون احتمال نمیدهد پس از صید، آن مال را بلعیده باشد، نیازی نیست که به فروشنده خبر دهد بلکه میتواند آن را به ملکیت خود درآورد که در این صورت همچون منافع کسب خواهد بود.
- [آیت الله مظاهری] در کسب و کار ده مورد مستحب است: 1 - برای تقرب به خدا باشد، زیرا کار و کوشش در اسلام از بهترین عبادات است. 2 - داعی و محرّک او در کار رفاه جامعه خصوصاً عیالات خود و فقرا باشد. 3 - به اندازه متعارف سود کند و گرانفروشی نکند. 4 - وقتی به اندازه مخارج روزانهاش منفعت برد، جنس را به همان قیمتی که خریده است بفروشد. 5 - با اخلاق اسلامی و خوشرویی با مشتری برخورد کند و در قیمت جنس سختگیری نکند. 6 - بیش از متعارف بازار، در بازار نماند. 7 - در وقت نماز کسب و کار را تعطیل کند. 8 - در قیمت جنس بین مشتریهای مسلمان فرق نگذارد، مگر اینکه مشتری اهل صلاح یا اهل علم یا مستضعف و مانند اینها باشد که مراعات آنها افضل اعمال است. 9 - چیزی را که میفروشد زیادتر بدهد و آنچه را که میخرد کمتر بگیرد. 10 - کسی که با او معامله کرده، اگر پشیمان شود و از او تقاضا کند که معامله را به هم بزند، برای به هم زدن معامله حاضر شود. معاملات مکروه:
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] تقلید در احکام؛ عمل کردن به دستور مجتهد است. و از مجتهدی باید تقلید کرد که مرد و بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامی و حلال زاده و زنده و عادل باشد. و نیز معتبر است سابقه فسق معروفی بین مردم نداشته باشد و از مجتهدی که تقلید می شود غیر از اوصاف ذکر شده امر دیگری معتبر نیست. و عادل کسی است که کارهائی را که بر او واجب است به جا آورد و کارهائی را که بر او حرام است ترک کند و نشانه عدالت این است که در ظاهر شخص خوبی باشد؛ که اگر از اهل محل یا همسایگان او یا کسانی که با او معاشرت دارند حال او را بپرسند؛ خوبی او را تصدیق نمایند. و در صورتی که اختلاف فتوی بین مجتهدین در مسائل محل ابتلاء ولو اجمالا معلوم باشد لازم است مجتهدی که انسان از او تقلید می کند اعلم باشد؛ یعنی در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدهای زمان خود بهتر باشد.
- [آیت الله سیستانی] تقلید در احکام: عمل کردن به دستور مجتهد است. و از مجتهدی باید تقلید کرد که مرد، بالغ، عاقل، شیعه دوازده امامی، حلالزاده، زنده و عادل باشد. و عادل کسی است که کارهایی را که بر او واجب است بجا آورد، و کارهایی را که بر او حرام است ترک کند. و نشانه عدالت این است که در ظاهر شخص خوبی باشد، که اگر از اهل محل یا همسایگان، یا کسانی که با او معاشرت دارند حال او را بپرسند، خوبی او را تصدیق نمایند. و در صورتی که اختلاف فتوا بین مجتهدین در مسائل محل ابتلاء و لو اجمالاً معلوم باشد، لازم است مجتهدی که انسان از او تقلید میکند أعلم باشد، یعنی در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدین زمان خود تواناتر باشد.