به نظر می رسد که برای ما انسان ها، فهم جهان بدون زمان بسیار دشوار است. و ظاهرا به همین دلیل، در سوال احساس نوعی تناقض می کنیم. اگر فرض کنیم که زمان نبوده، چگونه قبل بودن، می تواند معنا داشته باشد؟ در حالی که قبل و بعد در جایی معنا دارد که زمان داشته باشیم. البته توجه به حقیقت زمان، می تواند ما را به وجه صحیحی از سوال برساند. اگر به این دقت کنیم که زمان چیزی جز تغییر تدریجی نیست، سوال به این شکل خود را نشان می دهد که قبل از خلق عالم ماده، که دارای تغییرات تدریجی است، خداوند چه می کرده است؟ و در پاسخ به این سوال می توانیم بگوییم که : بیشتر اندیشمندان اسلامی، عالم خلقت را قدیم می دانند. یعنی سابقه ای نمی توان یافت که در آن مخلوقی وجود نداشته باشد. و دلیلشان برای این سخن نیز این است که خداوند جواد (بخشنده) و فیاض است و هرگز ذات اقدس الهی، بدون فیض و جود نیست. پس همواره وجود بخشی کرده است. البته منظور از عالم خلقت، عالمی بسیار گسترده تر از عالم ماده است: پیامبر (ص) فرموده اند: همانا این زمین و هر که بر آن است در برابر آنچه زیر آن قرار گرفته همچون حلقهای است که در سرزمینی پهناور و خالی از سکنه افتاده باشد، و این هر دو با آنچه در آنها و بر آنهاست در برابر آنچه زیر آن است چون حلقهای است که در فلاتی پرت، افتاده است، و همچنین است سومی تا آنکه به هفتمی میرسد، سپس این آیه را تلاوت فرمود: ... خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ[1] و فلاسفه نیز سخن از عالم مثال و عالم عقول گفته اند که غیر از این عالم مشهود ماست. و همه آن ها مخلوق خداوند هستند. و در آن ها نیز زمان وجود ندارد. و بیان این نکته نیز خالی از فایده نیست که همین عالم مادی نیز سابقه ای بسیار طولانی دارد: امام سجاد (ع) فرمودند :آیا تو خیال می کنی خداوند جز شما چیزی نیافریده است؟ به خدا سوگند ، خداوند هزار هزار آدم و هزار هزار عالم آفرید که تو در آخرین عالم ، قرار گرفتهای. )[2] و امام باقر (ع) فرموده اند: شاید تو بر این پنداری که خداوند تنها این جهان را آفریده و به جز شما بشری را نیافریده است؟ آری به خدا سوگند! به طور حتم خداوند متعال هزار هزار جهان و هزار هزار آدم آفریده که تو در پایان این جهانها و آن آدمیان هستی. )[3] البته در جواب این سوال می توانیم از انواع تقدم های دیگر نیز سخن بگوییم، اما بسیار بعید است که منظور سوال کننده، تقدمی غیر از تقدم زمانی بوده باشد. برای مطالعه بیشتر به منبع زیر مراجعه فرمایید. 1. مقالات فلسفی ، شهید مطهری ، ص86 90 2. .اصول فلسفه و روش رئالیسم ،علامه طباطبایی ، با پاورقی شهید مطهری ، جلد پنجم [1]. کافی ج 8 ص 154. [2]. بحار الأنوا ؛ ج 25 ؛ ص25. [3]. الخصال ؛ج2 ؛ص652.
خداوند قبل از این که زمان را بیافریند چه میکرد؟
به نظر می رسد که برای ما انسان ها، فهم جهان بدون زمان بسیار دشوار است. و ظاهرا به همین دلیل، در سوال احساس نوعی تناقض می کنیم. اگر فرض کنیم که زمان نبوده، چگونه قبل بودن، می تواند معنا داشته باشد؟ در حالی که قبل و بعد در جایی معنا دارد که زمان داشته باشیم.
البته توجه به حقیقت زمان، می تواند ما را به وجه صحیحی از سوال برساند. اگر به این دقت کنیم که زمان چیزی جز تغییر تدریجی نیست، سوال به این شکل خود را نشان می دهد که قبل از خلق عالم ماده، که دارای تغییرات تدریجی است، خداوند چه می کرده است؟
و در پاسخ به این سوال می توانیم بگوییم که :
بیشتر اندیشمندان اسلامی، عالم خلقت را قدیم می دانند. یعنی سابقه ای نمی توان یافت که در آن مخلوقی وجود نداشته باشد. و دلیلشان برای این سخن نیز این است که خداوند جواد (بخشنده) و فیاض است و هرگز ذات اقدس الهی، بدون فیض و جود نیست. پس همواره وجود بخشی کرده است.
البته منظور از عالم خلقت، عالمی بسیار گسترده تر از عالم ماده است:
پیامبر (ص) فرموده اند: همانا این زمین و هر که بر آن است در برابر آنچه زیر آن قرار گرفته همچون حلقهای است که در سرزمینی پهناور و خالی از سکنه افتاده باشد، و این هر دو با آنچه در آنها و بر آنهاست در برابر آنچه زیر آن است چون حلقهای است که در فلاتی پرت، افتاده است، و همچنین است سومی تا آنکه به هفتمی میرسد، سپس این آیه را تلاوت فرمود: ... خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ[1]
و فلاسفه نیز سخن از عالم مثال و عالم عقول گفته اند که غیر از این عالم مشهود ماست. و همه آن ها مخلوق خداوند هستند. و در آن ها نیز زمان وجود ندارد.
و بیان این نکته نیز خالی از فایده نیست که همین عالم مادی نیز سابقه ای بسیار طولانی دارد:
امام سجاد (ع) فرمودند :آیا تو خیال می کنی خداوند جز شما چیزی نیافریده است؟ به خدا سوگند ، خداوند هزار هزار آدم و هزار هزار عالم آفرید که تو در آخرین عالم ، قرار گرفتهای. )[2]
و امام باقر (ع) فرموده اند: شاید تو بر این پنداری که خداوند تنها این جهان را آفریده و به جز شما بشری را نیافریده است؟ آری به خدا سوگند! به طور حتم خداوند متعال هزار هزار جهان و هزار هزار آدم آفریده که تو در پایان این جهانها و آن آدمیان هستی. )[3]
البته در جواب این سوال می توانیم از انواع تقدم های دیگر نیز سخن بگوییم، اما بسیار بعید است که منظور سوال کننده، تقدمی غیر از تقدم زمانی بوده باشد.
برای مطالعه بیشتر به منبع زیر مراجعه فرمایید.
1. مقالات فلسفی ، شهید مطهری ، ص86 90
2. .اصول فلسفه و روش رئالیسم ،علامه طباطبایی ، با پاورقی شهید مطهری ، جلد پنجم
[1]. کافی ج 8 ص 154.
[2]. بحار الأنوا ؛ ج 25 ؛ ص25.
[3]. الخصال ؛ج2 ؛ص652.
- [سایر] ایا خداوند می تواند خدایی مانند خود بیافریند؟
- [سایر] آیا خداوند می تواند موجودی را بیافریند که خود قادر به از بین بردن آن نباشد؟
- [سایر] آیا خدا میتواند سنگی بیافریند که خود قادر بر برداشتن آن نباشد؟
- [سایر] اگر خداوند قادر است آیا می تواند موجودی مانند خود را بیافریند؟
- [سایر] آیا خداوند می تواند موجودی را بیافریند که خود قادر به از بین بردن آن نباشد؟
- [سایر] چگونه خداوند با وجود مجرد بودن خود می تواند ماده را بیافریند؟
- [سایر] در اسلام گفته می شود خداوند قادر است. آیا خدا می تواند مانند خود را بیافریند؟ اگر بله چرا اینکار را نکرد؟ اگر نه پس چگونه قادر است؟
- [سایر] در اسلام گفته می شود خداوند قادر است. آیا خدا می تواند مانند خود را بیافریند؟ اگر بله چرا اینکار را نکرد؟ اگر نه پس چگونه قادر است؟
- [سایر] خداوند ما را آفریده، چون ما را دوست دارد و دوست داشتن نوعی نیاز است؛ پس آیا خداوند نیازمند است که ما را بیافریند؟
- [سایر] خداوند ما را آفریده، چون ما را دوست دارد و دوست داشتن نوعی نیاز است؛ پس آیا خداوند نیازمند است که ما را بیافریند؟
- [امام خمینی] نذر آن است که انسان ملتزم شود که کار خیری را برای خدا به جا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که عقیده به وحدت وجود دارند یعنی می گویند در عالم هستی یک وجود بیش نیست و آن خداست و همه موجودات عین خدا هستند و کسانی که معتقدند خدا در انسان، یا موجود دیگری حلول کرده و با آن یکی شده، یا خدا را جسم بدانند احتیاط واجب، اجتناب از آنهاست.
- [آیت الله بهجت] کسی که نذر میکند باید به قصد قربت و نزدیک شدن به خداوند متعال نذر کند، بنابراین اگر برای خدا نذر نکند، صحیح نیست، بنابراین کافی است موقع نذر کردن بنابر اظهر بگوید: (لِلّهِ عَلَیَّ)، یعنی: (برای خداوند، به عهده من باشد که فلان کار را انجام بدهم)، و اگر کسی که عربی نمیداند ترجمه آن را به هر زبانی بگوید کافی است.
- [آیت الله علوی گرگانی] احکام نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا بجا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترکنماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام میباشد و بعضی از مردم که مقابل قبر امامان پیشانی را به زمین میگذارند، اگر برای شکر خداوند متعال باشد اشکال ندارد وگرنه حرام است. مستحبات و مکروهات سجده
- [آیت الله مظاهری] نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا به جا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . لازمه ایمان به خداوند متعال و ایمان به انبیاء عظام صلوات الله علیهم اجمعین و ایمان به احکام الهی آن است که شخص مؤمن، قلباً از منکر و معصیت خداوند متعال، منزجر باشد، و منکر را قلباً انکار کند.
- [آیت الله وحید خراسانی] انسان باید فقط برای خداوند عالم نماز بخواند پس کسی که ریا کند یعنی برای نشان دادن به مردم نماز بخواند نمازش باطل است خواه فقط برای مردم باشد یا خدا و مردم هر دو را در نظر بگیرد
- [آیت الله وحید خراسانی] سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام می باشد و بعضی از مردم که مقابل قبر امامان علیهم السلام پیشانی را بر زمین می گذارند اگر برای شکر خداوند متعال باشد اشکال ندارد وگرنه حرام است
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام می باشد و بعضی از مردم عوام که مقابل قبر امامان پیشانی را به زمین می گذارند اگر برای شکر خداوند متعال باشد؛ اشکال ندارد و گرنه حرام است. مستحبات و مکروهات سجده: