خدای متعال موجودی است که هیچ نقص و نیازی ندارد تا فرض شود که موجود دیگری، نقص و نیاز او را برطرف کند. پس اگر موجودی که شما فرض کرده اید، بخواهد مثل خدا باشد، نباید مخلوق باشد. در حالی که شما می خواهید هم مخلوق باشد و هم بی نیاز! و این یعنی تناقض، که هرگز امکان ندارد. و پذیرفتن تناقض یعنی اینکه اگر بنده به سوال شما با تناقض جواب دهم، شما حق اعتراض نداشته باشید. یعنی من به شما بگویم: بله حتما می تواند خدایی مانند خود بیافریند، اما امکان ندارد که بتواند چنین کاری بکند! آیا شما می توانید این تناقض را بپذیرید؟ البته وجود تناقض تنها در جایی نیست که شما سوال از خدایی مثل خدای متعال بکنید. بلکه به محض تصور خدا بودن این موجود مخلوق، تناقض خود را نشان می دهد. چون خدا یعنی موجود غیر مخلوق، یعنی موجودی که وجودش را از دیگری نگرفته باشد، در حالی که شما فرض مخلوق بودن آن را نیز کرده اید! در کل سوال شما از محدوده قدرت خدای متعال است که در این زمینه باید گفت: خداوند قادر مطلق است. و این گونه موارد (مثل خلق خدا، خلق سنگی که نتواند آن را بلند کند، یا تخم مرغی که بزرگ نشود و عالم درون آن جای بگیرد و ...) اموری هستند که خودشان نشدنی و محال هستند. و ربطی به قدرت خدا در تحقق آن ها ندارد. مثلا شما توانایی دارید که پلک خود را پایین آورده و چشمانتان را ببندید. آیا کسی می تواند توانایی شما را انکار کند، چون شما نمی توانید در یک زمان هر دو چشم خود را باز و دقیقا در همان زمان هر دو چشم را بسته باشید؟
ایا خداوند می تواند خدایی مانند خود بیافریند؟
خدای متعال موجودی است که هیچ نقص و نیازی ندارد تا فرض شود که موجود دیگری، نقص و نیاز او را برطرف کند. پس اگر موجودی که شما فرض کرده اید، بخواهد مثل خدا باشد، نباید مخلوق باشد. در حالی که شما می خواهید هم مخلوق باشد و هم بی نیاز! و این یعنی تناقض، که هرگز امکان ندارد.
و پذیرفتن تناقض یعنی اینکه اگر بنده به سوال شما با تناقض جواب دهم، شما حق اعتراض نداشته باشید. یعنی من به شما بگویم: بله حتما می تواند خدایی مانند خود بیافریند، اما امکان ندارد که بتواند چنین کاری بکند! آیا شما می توانید این تناقض را بپذیرید؟
البته وجود تناقض تنها در جایی نیست که شما سوال از خدایی مثل خدای متعال بکنید. بلکه به محض تصور خدا بودن این موجود مخلوق، تناقض خود را نشان می دهد. چون خدا یعنی موجود غیر مخلوق، یعنی موجودی که وجودش را از دیگری نگرفته باشد، در حالی که شما فرض مخلوق بودن آن را نیز کرده اید!
در کل سوال شما از محدوده قدرت خدای متعال است که در این زمینه باید گفت: خداوند قادر مطلق است. و این گونه موارد (مثل خلق خدا، خلق سنگی که نتواند آن را بلند کند، یا تخم مرغی که بزرگ نشود و عالم درون آن جای بگیرد و ...) اموری هستند که خودشان نشدنی و محال هستند. و ربطی به قدرت خدا در تحقق آن ها ندارد. مثلا شما توانایی دارید که پلک خود را پایین آورده و چشمانتان را ببندید. آیا کسی می تواند توانایی شما را انکار کند، چون شما نمی توانید در یک زمان هر دو چشم خود را باز و دقیقا در همان زمان هر دو چشم را بسته باشید؟
- [سایر] خداوند قبل از این که زمان را بیافریند چه میکرد؟
- [سایر] آیا خداوند می تواند موجودی را بیافریند که خود قادر به از بین بردن آن نباشد؟
- [سایر] آیا خدا میتواند سنگی بیافریند که خود قادر بر برداشتن آن نباشد؟
- [سایر] اگر خداوند قادر است آیا می تواند موجودی مانند خود را بیافریند؟
- [سایر] آیا خداوند می تواند موجودی را بیافریند که خود قادر به از بین بردن آن نباشد؟
- [سایر] چگونه خداوند با وجود مجرد بودن خود می تواند ماده را بیافریند؟
- [سایر] در اسلام گفته می شود خداوند قادر است. آیا خدا می تواند مانند خود را بیافریند؟ اگر بله چرا اینکار را نکرد؟ اگر نه پس چگونه قادر است؟
- [سایر] در اسلام گفته می شود خداوند قادر است. آیا خدا می تواند مانند خود را بیافریند؟ اگر بله چرا اینکار را نکرد؟ اگر نه پس چگونه قادر است؟
- [سایر] خداوند ما را آفریده، چون ما را دوست دارد و دوست داشتن نوعی نیاز است؛ پس آیا خداوند نیازمند است که ما را بیافریند؟
- [سایر] خداوند ما را آفریده، چون ما را دوست دارد و دوست داشتن نوعی نیاز است؛ پس آیا خداوند نیازمند است که ما را بیافریند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که در حق علی(علیه السلام) و سایر امامان(علیهم السلام) غلو کنند; یعنی، آن بزرگواران را خدا بدانند یا صفات مخصوص خدایی برای آنها قائل باشند، کافرند.
- [آیت الله مظاهری] اگر عمداً قنوت نخواند قضا ندارد و اگر فراموش کند و پیش از آنکه به اندازه رکوع خم شود یادش بیاید، مستحب است بایستد و بخواند، و اگر در رکوع یادش بیاید مستحب است بعد از رکوع قضا کند و اگر در سجده یادش بیاید مستحب است بعد از سلام نماز قضا نماید. ______ 1) نیست خدایی غیر از خداوند بردبارِ بزرگوار. نیست خدایی غیر از خداوند برترِ بزرگ. منزّه است خداوندی که پرورش دهنده آسمانهای هفت گانه و زمینهای هفت گانه و آنچه درون آنها و میان آنهاست و آفرینده عرش بزرگ است، و تمام حمد، ویژه پرورش دهنده جهانیان است.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مشرک یعنی افرادی که خدایی غیر از خدای یگانه را بپرستند (بت پرست) یا برای خدا شریک قائل باشند و دو یا چند خدا را بپرستند، نجس می باشند ولی کسانی که وحدت خدای سبحان را قبول دارند و یکی از پیامبران الهی را قبول داشته باشند (یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان و صابئیان) پاک می باشند. و اهل کتاب اگر به واسطه تحریف در دین خود مشرک شده باشند حکم سایر مشرکین را دارند و نجس می باشند و همچنین کسانی که بی دین بوده و هیچ خدایی را قبول ندارند نجس می باشند. ناصبی ها نیز که دشمن ائمه اطهار(علیهم السلام) هستند نجس می باشند. خوارج و نیز مسلمانانی که مشرک شده باشند و حضرت علی(علیه السلام) را خدا بدانند یا یکی از ضروریات دین را انکار کنند به نحوی که به انکار خدا و رسول خدا برگردد نجس می باشند.
- [امام خمینی] - ترجمه تشهد و سلام (الحمد لله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له )، یعنی ستایش،مخصوص پروردگار است و شهادت می دهم که خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یگانه است و شریک ندارد. (و اشهد ان محمدا عبده و رسوله )، یعنی شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه و آله بنده خدا و فرستاده اوست. (اللهم صل علی محمد و آل محمد)، یعنی خدایا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد. (و تقبل شفاعته و ارفع درجته ) یعنی قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجه آن حضرت را نزد خود بلند کن. (السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته )، یعنی سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد. (السلام علینا و علی عباد الله الصالحین )، یعنی سلام از خداوند عالم بر نمازگزاران و تمام بندگان خوب او. (السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ) یعنی سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما مؤمنین باد.
- [امام خمینی] -ترجمه تسبیحات اربعه (سبحان اللّه و الحمدللّه و لا اله الاّ اللّه و اللّه اکبر)، یعنی پاک و منزه است خداوند تعالی و ثنا مخصوص اوست و نیست خدایی سزاوار پرستش مگر خدای بیهمتا، و بزرگتر است از این که او را وصف کنند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اشهد ان علیا ولی اللّه جزو اذان و اقامه نیست؛ ولی خوب است بعد از اشهد ان محمدا رسول اللّه به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه اللّه اکبر: یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. اشهد ان لا اله الا اللّه: یعنی شهادت می دهم که خدائی سزاوار پرستش نیست جز خدائی که یکتا و بی همتا است. اشهد ان محمدا رسول اللّه: یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبداللّه (ص) پیغمبر و فرستاده خدا است. اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی اللّه: یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاه و السلام امیر مؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حی علی الصلاه: یعنی بشتاب برای نماز. حی علی الفلاح: یعنی بشتاب برای رستگاری. حی علی خیر العمل: یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قد قامت الصلاه: یعنی به تحقیق نماز بر پا شد. لا اله الا اللّه: یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است.
- [آیت الله وحید خراسانی] ترجمه سوره قل هو الله احد بسم الله الرحمن الرحیم معنای ان گذشت قل هو الله احد یعنی بگو ای محمد صلی الله علیه واله وسلم که او خدایی است یگانه الله الصمد یعنی خدایی که از تمام موجودات بی نیاز و همه به او نیازمندند لم یلد و لم یولد یعنی فرزند ندارد و فرزند کسی نیست و لم یکن له کفوا احد یعنی هیچ کسی همتای او نیست
- [آیت الله وحید خراسانی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه واله وسلم یا معاد است یا شاک در خدا و رسول است یا برای خدا شریک قرار می دهد یا در و حدانیت خدا شک دارد نجس است و همچنین است خوارج یعنی کسانی که بر امام معصوم علیه السلام خروج کنند و غلات یعنی انهایی که قایل به خدایی یکی از ایمه علیهم السلام می باشند یا بگویند خدا در او حلول کرده است و نواصب یعنی کسانی که دشمن یکی از ایمه علیهم السلام یا حضرت فاطمه زهراء علیها السلام باشند و کسی که یکی از ضروریات دین را مثل نماز و روزه با علم به این که ضروری دین است منکر شود و اما اهل کتاب یعنی یهود و نصاری اقوی طهارت انها است هر چند احوط اجتناب است
- [آیت الله سیستانی] اگر قسمتی از نماز را برای غیر خدا بجا آورد ، چه آن قسمت واجب باشد مثل حمد ، یا مستحب باشد مثل قنوت ، اگر آن قصد غیر خدائی به تمام نماز سرایت کند مثلاً قصد ریا در عملی باشد که مشتمل بر آن جزء است ، یا آنکه از تدارک آن قسمت زیادی مبطل لازم آید ، نمازش باطل است . و اگر نماز را برای خدا بجا آورد ولی برای نشان دادن به مردم در جای مخصوصی مثل مسجد ، یا در وقت مخصوصی مثل اول وقت ، یا به طرز مخصوصی مثلاً با جماعت نماز بخواند ، نمازش باطل است . تکبیرة الاحرام