از نگاه قرآن علت تفرقه و اختلاف در دین چیست؟
پاسخ اجمالی: عبارت (بَغْیاً بَیْنَهُمْ) کلیدی‌ترین عبارت آیه است؛ (بغی) در لغت، به حسد و ظلم معنا شده است. بنابر این معنا، خداوند یکی از علل اصلی افتراق از حق و دین الهی را حسادت و ظلم عده‌ای بر عده‌ای دیگر دانسته که البته می‌تواند در یک معنای عام سرچشمه آن‌را امیال نفسانی و شیطانی نیز دانست. اما در مورد (تَفَرَّقُوا) برخی مفسران معنای تفرقه را، تفرقه میان پیروان اهل کتاب در دین خود دانسته‌اند. همچنین تفسیر دیگری نیز وجود دارد ‌که منظور از تفرق در این آیه ایمان نیاوردن اهل کتاب به پیامبر اسلام(ص) می‌باشد؛ آنها از پیامبر جدا ماندند و این‌گونه تفرقه در دین الهی را سبب شدند، در حالی‌که به نبوّت و رسالت پیامبر اسلام علم و اطمینان داشتند. پاسخ تفصیلی: اصل وجود اختلاف در میان جوامع بشری امری طبیعی بوده و حتی گاه وجود عقل و طبیعت بشری نیز چنین امری را اقتضا می‌کند. اما گاه اختلاف تنها اثر تخریبی در پی داشته و مورد مذمّت عقل و شرع واقع می‌شود. از جمله این نوع اختلاف، جدایی از حق و حقیقت، به جهت منافع شخصی و امیال نفسانی است. وجود بسیاری از اختلافات دینی نیز در زمره همین نوع از اختلاف قرار می‌گیرد؛ لذا از اختلاف به معنای منفی -که جدایی از حق به جهت نفس و شخص باشد- باید پرهیز کرد و این عمل در عقل و شرع مورد نکوهش واقع شده است. قرآن کریم در آیه‌ای علت شیوع اختلاف و افتراق در میان پیروان ادیان آسمانی که منشأ واحدی دارند و همه به دین واحدی ختم می‌شوند، را این‌گونه بیان می‌دارد: (وَ ما تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَینَهُمْ وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ إِلی‌ أَجَلٍ مُسَمًّی لَقُضِی بَینَهُمْ وَ إِنَّ الَّذینَ أُورِثُوا الْکِتابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفی‌ شَکٍّ مِنْهُ مُریب)؛[1] آنان پراکنده نشدند مگر بعد از آن‌که علم و آگاهی به سراغشان آمد و این تفرقه جویی به خاطر انحراف از حق (و عداوت و حسد) بود و اگر فرمانی از سوی پروردگارت صادر نشده بود که تا سرآمد معیّنی (زنده و آزاد) باشند، در میان آنها داوری می‌شد و کسانی که بعد از آنها وارثان کتاب شدند نسبت به آن در شک و تردیدند، شکی همراه با بدبینی!. این آیه در واقع جواب از سؤال مقدّری است که از آیه قبل به وجود می‌آید.[2] خداوند در آیه قبل به انبیای الهی دستور داده دین را بر پا دارند و دچار تفرقه نشوند.[3] حال این سؤال پیش می‌آید که با این توضیح چرا در میان ایمان‌‌آورندگان به ادیان الهی تفرقه و جدایی به وجود آمده است؟ که خداوند در جواب، آیه مورد بحث را بیان می‌فرماید. همچنین آیه شریفه، این تفکر که دین موجب اختلاف در میان ابناء بشر شده است را نفی کرده و بیان می‌کند که دنیا‌دوستی و حسادت و ظلم مسبب ایجاد اختلاف در دین الهی و پیروان آن بوده است.[4] توضیح این‌که؛ با وجود این‌که خداوند با فرستادن پیامبران و دین و قانون شریعت، اراده کرده بود تا همه در یک مسیر که همان صراط مستقیم بود، قرار گرفته و راه تعالی را طی کنند، اما برخی از مردم به خاطر هوای نفس و حسادت و حُب دنیا و وجود دشمنی در بینشان، از پذیرش قوانین الهی و طیّ کردن راه کمال سر باز زدند و مسیر خود را از مؤمنان جدا کرده و باعث تفرقه در جامعه شدند. اما این گمراهی و مخالفت با حق، از روی جهل و نشناختن راه صحیح نبود، بلکه آنها حق را به خوبی می‌شناختند و به صورت آگاهانه و به خاطر پیروی از خواسته‌های نفس، بنده شیطان و هوای نفس خود شدند.[5] در این بین برخی از عالمان ادیان مختلف نیز جزو جدا شوندگان از مسیر حق بوده‌‌اند. این افراد به دلیل خُبث باطن،[6] آموزه‌‌های دینی را تحریف کردند؛ مانند برخی از مسیحیان که حضرت عیسی(ع) را به عنوان خدا معرّفی کرده و یا مانند یهودیان که به او تهمت دروغ‌گو بودن زدند.[7] هر قسمت آیه نقشی در تفسیر معنای کلی آیه دارند که به اختصار بیان می‌شود: 1. علم در عبارت (ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ) به معانی مختلف تفسیر شده است: علم به این‌که تفرقه و گمراهی ضلالت است و موجب فساد می‌شود.[8] منظور از علم، علم به حق و حقیقت است[9] به این‌که آنها حق و حقیقت را شناختند و در عین حال به تفرقه پرداختند، این معنای دوم که در آیه دیگری آمده و بجای کلمه علم از (بیّنات) استفاده شده است، تأیید می‌شود: (وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیَا بَیْنَهُمْ)،[10] و در آیه دیگری نیز از کلمه (بیّنه) استفاده شده است.[11] بنابر این، معنای (وَ ما تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ) این است که آنها بعد از به دست آوردن علم، به تفرقه و جدایی در دین خود پرداختند. اما معنای دیگری نیز از این قسمت آیه بیان شده: منظور از تفرقه در این آیه شریفه، ایمان نیاوردن اهل کتاب به پیامبر اسلام(ص) است به این‌که آنها از پیامبر جدا ماندند و این‌گونه تفرقه در دین الهی را سبب شدند در حالی که به نبوّت و رسالت پیامبر اسلام علم و اطمینان داشتند.[12] این محتوا از آیات دیگر نیز به دست می‌آید: (إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الْاسْلَامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیَا بَیْنَهُم ...).[13] اگر اسلام را به معنای دین اسلام که حضرت محمد(ص) رسول آن بوده، بگیریم، معنای تفرقه و اختلاف، ظهور در معنای جدایی از اسلام و قبول نکردن پیامبر اسلام توسط برخی از پیروان سایر ادیان دارد. 2. عبارت (بَغْیاً بَیْنَهُمْ) کلیدی‌ترین عبارت آیه است؛ (بغی) در لغت، به حسد[14] و ظلم[15] معنا شده است و کلمه (بغیاً) در این ترکیب، مفعول لأجله؛ یعنی بیان کننده علت است.[16] بنابر این، خداوند یکی از علل اصلی افتراق از حق را حسادت و ظلم برخی بر برخی دیگر دانسته است که البته سرچشمه آن‌، امیال نفسانی و وسوسه‌های شیطانی دانست. 3. منظور از (إِنَّ الَّذینَ أُورِثُوا الْکِتابَ)، اهل کتاب زمان پیامبر(ص) هستند که بعد از انبیای خود و در حالی‌که از آنان کتاب‌هایی نیز داشتند، به قرآن رسیده و با آن مواجه شده‌اند. این تعیین مصداق توسط برخی آیات دیگر نیز تأیید می‌شود.[17] همان‌گونه که در بالا ذکر شد، محتوای این آیه در آیات دیگری نیز وجود دارد. اما در یکی از آنها خداوند مسلمانان را در این‌که مانند این قوم شوند و چنین صفتی داشته باشند و از یکدیگر جدا شوند، نهی کرده است: (و [شما ای اهل ایمان!] مانند کسانی نباشید که پس از آن‌که دلایل روشن برای آنان آمد، پراکنده و گروه گروه شدند و [در دین‌] اختلاف پیدا کردند، و آنان را عذابی بزرگ است).[18] پی نوشتها: [1]. شوری، 14. [2]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 27، ص 588، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، 1420ق. [3]. شوری، 13، (از دین آنچه را به نوح سفارش کرده بود، برای شما تشریع کرد و آنچه را به تو وحی کردیم و آنچه را به ابراهیم و موسی و عیسی به آن توصیه نمودیم [این است‌] که: دین را برپا دارید و در آن فرقه فرقه و گروه گروه نشوید ...). [4]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 20، ص 381، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش. [5]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌18، ص 31، دفتر انتشارات اسلامی‌، چاپ پنجم، قم، 1417 ق؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن‌، التبیان فی تفسیر القرآن، ج ‌9، ص 151، دار احیاء التراث العربی‌، بیروت، بی‌تا. [6]. ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌2، ص 124 – 125. [7]. التبیان فی تفسیر القرآن، ج ‌2، ص 195. [8]. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 4، ص 44، انتشارات دانشگاه تهران، مدیریت حوزه علمیه قم، تهران، چاپ اول، 1377ش؛ مفاتیح الغیب، ج ‌27، ص 588. [9]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 18، ص 31. [10]. بقره، 213،‌ (و اختلاف را در آن پدید نیاوردند مگر کسانی که به آنان کتاب داده شد، [این اختلاف‌] بعد از دلایل و برهان‌های روشن و آشکاری بود که برای آنان آمد، [و سبب آن‌] برتری‌جویی و حسد در میان خودشان بود). [11]. بیّنه، 4، (وَ مَا تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَتهمُ الْبَیِّنَةُ). [12]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی‌، محمد جواد، ج 9، ص 37 - 38، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش. [13]. آل عمران، 19، (مسلماً دینِ [واقعی که همه پیامبرانْ مُبلّغ آن بودند] نزد خدا اسلام است. و اهل کتاب [درباره آن‌] اختلاف نکردند مگر پس از آنکه آنان را [نسبت به حقّانیّت آن‌] آگاهی و دانش آمد، این اختلاف به خاطر حسد و تجاوز میان خودشان بود ... ). [14]. ‌طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق: حسینی‌، سید احمد، ج 1، ص 53، کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، 1375ش. [15]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق و مصحح: مخزومی، مهدی، سامرائی، ابراهیم، ج 4، ص 453، انتشارات هجرت، قم، چاپ دوم، 1410ق. [16]. صافی، محمود بن عبد الرحیم، الجدول فی اعراب القرآن، ج ‌25، ص 26، دار الرشید، مؤسسة الإیمان، دمشق‌، بیروت، چاپ چهارم، 1418ق. [17]. برای نمونه ر.ک: بینه، 4. [18]. آل عمران، 105، (وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ). منبع: www.islamquest.net
عنوان سوال:

از نگاه قرآن علت تفرقه و اختلاف در دین چیست؟


پاسخ:

پاسخ اجمالی:
عبارت (بَغْیاً بَیْنَهُمْ) کلیدی‌ترین عبارت آیه است؛ (بغی) در لغت، به حسد و ظلم معنا شده است. بنابر این معنا، خداوند یکی از علل اصلی افتراق از حق و دین الهی را حسادت و ظلم عده‌ای بر عده‌ای دیگر دانسته که البته می‌تواند در یک معنای عام سرچشمه آن‌را امیال نفسانی و شیطانی نیز دانست. اما در مورد (تَفَرَّقُوا) برخی مفسران معنای تفرقه را، تفرقه میان پیروان اهل کتاب در دین خود دانسته‌اند. همچنین تفسیر دیگری نیز وجود دارد ‌که منظور از تفرق در این آیه ایمان نیاوردن اهل کتاب به پیامبر اسلام(ص) می‌باشد؛ آنها از پیامبر جدا ماندند و این‌گونه تفرقه در دین الهی را سبب شدند، در حالی‌که به نبوّت و رسالت پیامبر اسلام علم و اطمینان داشتند.

پاسخ تفصیلی:
اصل وجود اختلاف در میان جوامع بشری امری طبیعی بوده و حتی گاه وجود عقل و طبیعت بشری نیز چنین امری را اقتضا می‌کند. اما گاه اختلاف تنها اثر تخریبی در پی داشته و مورد مذمّت عقل و شرع واقع می‌شود. از جمله این نوع اختلاف، جدایی از حق و حقیقت، به جهت منافع شخصی و امیال نفسانی است. وجود بسیاری از اختلافات دینی نیز در زمره همین نوع از اختلاف قرار می‌گیرد؛ لذا از اختلاف به معنای منفی -که جدایی از حق به جهت نفس و شخص باشد- باید پرهیز کرد و این عمل در عقل و شرع مورد نکوهش واقع شده است.
قرآن کریم در آیه‌ای علت شیوع اختلاف و افتراق در میان پیروان ادیان آسمانی که منشأ واحدی دارند و همه به دین واحدی ختم می‌شوند، را این‌گونه بیان می‌دارد: (وَ ما تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَینَهُمْ وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ إِلی‌ أَجَلٍ مُسَمًّی لَقُضِی بَینَهُمْ وَ إِنَّ الَّذینَ أُورِثُوا الْکِتابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفی‌ شَکٍّ مِنْهُ مُریب)؛[1] آنان پراکنده نشدند مگر بعد از آن‌که علم و آگاهی به سراغشان آمد و این تفرقه جویی به خاطر انحراف از حق (و عداوت و حسد) بود و اگر فرمانی از سوی پروردگارت صادر نشده بود که تا سرآمد معیّنی (زنده و آزاد) باشند، در میان آنها داوری می‌شد و کسانی که بعد از آنها وارثان کتاب شدند نسبت به آن در شک و تردیدند، شکی همراه با بدبینی!.
این آیه در واقع جواب از سؤال مقدّری است که از آیه قبل به وجود می‌آید.[2] خداوند در آیه قبل به انبیای الهی دستور داده دین را بر پا دارند و دچار تفرقه نشوند.[3] حال این سؤال پیش می‌آید که با این توضیح چرا در میان ایمان‌‌آورندگان به ادیان الهی تفرقه و جدایی به وجود آمده است؟ که خداوند در جواب، آیه مورد بحث را بیان می‌فرماید. همچنین آیه شریفه، این تفکر که دین موجب اختلاف در میان ابناء بشر شده است را نفی کرده و بیان می‌کند که دنیا‌دوستی و حسادت و ظلم مسبب ایجاد اختلاف در دین الهی و پیروان آن بوده است.[4]
توضیح این‌که؛ با وجود این‌که خداوند با فرستادن پیامبران و دین و قانون شریعت، اراده کرده بود تا همه در یک مسیر که همان صراط مستقیم بود، قرار گرفته و راه تعالی را طی کنند، اما برخی از مردم به خاطر هوای نفس و حسادت و حُب دنیا و وجود دشمنی در بینشان، از پذیرش قوانین الهی و طیّ کردن راه کمال سر باز زدند و مسیر خود را از مؤمنان جدا کرده و باعث تفرقه در جامعه شدند. اما این گمراهی و مخالفت با حق، از روی جهل و نشناختن راه صحیح نبود، بلکه آنها حق را به خوبی می‌شناختند و به صورت آگاهانه و به خاطر پیروی از خواسته‌های نفس، بنده شیطان و هوای نفس خود شدند.[5] در این بین برخی از عالمان ادیان مختلف نیز جزو جدا شوندگان از مسیر حق بوده‌‌اند. این افراد به دلیل خُبث باطن،[6] آموزه‌‌های دینی را تحریف کردند؛ مانند برخی از مسیحیان که حضرت عیسی(ع) را به عنوان خدا معرّفی کرده و یا مانند یهودیان که به او تهمت دروغ‌گو بودن زدند.[7]
هر قسمت آیه نقشی در تفسیر معنای کلی آیه دارند که به اختصار بیان می‌شود:
1. علم در عبارت (ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ) به معانی مختلف تفسیر شده است: علم به این‌که تفرقه و گمراهی ضلالت است و موجب فساد می‌شود.[8] منظور از علم، علم به حق و حقیقت است[9] به این‌که آنها حق و حقیقت را شناختند و در عین حال به تفرقه پرداختند، این معنای دوم که در آیه دیگری آمده و بجای کلمه علم از (بیّنات) استفاده شده است، تأیید می‌شود: (وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیَا بَیْنَهُمْ)،[10] و در آیه دیگری نیز از کلمه (بیّنه) استفاده شده است.[11] بنابر این، معنای (وَ ما تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ) این است که آنها بعد از به دست آوردن علم، به تفرقه و جدایی در دین خود پرداختند.
اما معنای دیگری نیز از این قسمت آیه بیان شده: منظور از تفرقه در این آیه شریفه، ایمان نیاوردن اهل کتاب به پیامبر اسلام(ص) است به این‌که آنها از پیامبر جدا ماندند و این‌گونه تفرقه در دین الهی را سبب شدند در حالی که به نبوّت و رسالت پیامبر اسلام علم و اطمینان داشتند.[12] این محتوا از آیات دیگر نیز به دست می‌آید: (إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الْاسْلَامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیَا بَیْنَهُم ...).[13] اگر اسلام را به معنای دین اسلام که حضرت محمد(ص) رسول آن بوده، بگیریم، معنای تفرقه و اختلاف، ظهور در معنای جدایی از اسلام و قبول نکردن پیامبر اسلام توسط برخی از پیروان سایر ادیان دارد.
2. عبارت (بَغْیاً بَیْنَهُمْ) کلیدی‌ترین عبارت آیه است؛ (بغی) در لغت، به حسد[14] و ظلم[15] معنا شده است و کلمه (بغیاً) در این ترکیب، مفعول لأجله؛ یعنی بیان کننده علت است.[16] بنابر این، خداوند یکی از علل اصلی افتراق از حق را حسادت و ظلم برخی بر برخی دیگر دانسته است که البته سرچشمه آن‌، امیال نفسانی و وسوسه‌های شیطانی دانست.
3. منظور از (إِنَّ الَّذینَ أُورِثُوا الْکِتابَ)، اهل کتاب زمان پیامبر(ص) هستند که بعد از انبیای خود و در حالی‌که از آنان کتاب‌هایی نیز داشتند، به قرآن رسیده و با آن مواجه شده‌اند. این تعیین مصداق توسط برخی آیات دیگر نیز تأیید می‌شود.[17] همان‌گونه که در بالا ذکر شد، محتوای این آیه در آیات دیگری نیز وجود دارد. اما در یکی از آنها خداوند مسلمانان را در این‌که مانند این قوم شوند و چنین صفتی داشته باشند و از یکدیگر جدا شوند، نهی کرده است: (و [شما ای اهل ایمان!] مانند کسانی نباشید که پس از آن‌که دلایل روشن برای آنان آمد، پراکنده و گروه گروه شدند و [در دین‌] اختلاف پیدا کردند، و آنان را عذابی بزرگ است).[18]

پی نوشتها:
[1]. شوری، 14.
[2]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 27، ص 588، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، 1420ق.
[3]. شوری، 13، (از دین آنچه را به نوح سفارش کرده بود، برای شما تشریع کرد و آنچه را به تو وحی کردیم و آنچه را به ابراهیم و موسی و عیسی به آن توصیه نمودیم [این است‌] که: دین را برپا دارید و در آن فرقه فرقه و گروه گروه نشوید ...).
[4]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 20، ص 381، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[5]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌18، ص 31، دفتر انتشارات اسلامی‌، چاپ پنجم، قم، 1417 ق؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن‌، التبیان فی تفسیر القرآن، ج ‌9، ص 151، دار احیاء التراث العربی‌، بیروت، بی‌تا.
[6]. ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌2، ص 124 – 125.
[7]. التبیان فی تفسیر القرآن، ج ‌2، ص 195.
[8]. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 4، ص 44، انتشارات دانشگاه تهران، مدیریت حوزه علمیه قم، تهران، چاپ اول، 1377ش؛ مفاتیح الغیب، ج ‌27، ص 588.
[9]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 18، ص 31.
[10]. بقره، 213،‌ (و اختلاف را در آن پدید نیاوردند مگر کسانی که به آنان کتاب داده شد، [این اختلاف‌] بعد از دلایل و برهان‌های روشن و آشکاری بود که برای آنان آمد، [و سبب آن‌] برتری‌جویی و حسد در میان خودشان بود).
[11]. بیّنه، 4، (وَ مَا تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَتهمُ الْبَیِّنَةُ).
[12]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی‌، محمد جواد، ج 9، ص 37 - 38، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.
[13]. آل عمران، 19، (مسلماً دینِ [واقعی که همه پیامبرانْ مُبلّغ آن بودند] نزد خدا اسلام است. و اهل کتاب [درباره آن‌] اختلاف نکردند مگر پس از آنکه آنان را [نسبت به حقّانیّت آن‌] آگاهی و دانش آمد، این اختلاف به خاطر حسد و تجاوز میان خودشان بود ... ).
[14]. ‌طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق: حسینی‌، سید احمد، ج 1، ص 53، کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، 1375ش.
[15]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق و مصحح: مخزومی، مهدی، سامرائی، ابراهیم، ج 4، ص 453، انتشارات هجرت، قم، چاپ دوم، 1410ق.
[16]. صافی، محمود بن عبد الرحیم، الجدول فی اعراب القرآن، ج ‌25، ص 26، دار الرشید، مؤسسة الإیمان، دمشق‌، بیروت، چاپ چهارم، 1418ق.
[17]. برای نمونه ر.ک: بینه، 4.
[18]. آل عمران، 105، (وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ).
منبع: www.islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین