در پاسخ این سوال ذکر چند نکته شایسته است: اولا: این تصور با واقعیات تاریخی به هیچ وجه سازگاری ندارد. اسلام در 14 قرن پیش در شبه جزیره عربستان، متولد شد، مکانی که تبعیدگاه ایران و روم بود و علیرغم تمایل شدید این دو امپراطوری برای کشور گشایی، هیچ کدام کاری به عربستان نداشتند. چون برای آن ارزشی قائل نبودند. در حالی که طی مدت کوتاهی بعد از اسلام، یک نظام منسجم حکومتی این شبه جزیره را در برگرفت و دو امپراطوری ایران و روم را نیز به تدریج در مقابل خود خاضع کرد! این روند با تمام افت و خیزش در طی تاریخ ادامه داشته و به راحتی می توان ادامه آن را در قرون اخیر دید. اگر به انگیزه های کشف! قاره آمریکا نگاه کنیم، می بینیم که کاشفان برای مبادله با هند، و از ترس امپراطوری عثمانی، قصد داشتند تا دریا را دور زده و خود را به هند برسانند. و حتی طبق بعضی از تواریخ، بعد رسیدن به قاره آمریکا، ابتدا تصور می کردند که به هند رسیده اند. و امپراطوری عثمانی تا زمان جنگ جهانی دوم نیز باقی بوده است و در ظاهر یک امپراطوری اسلامی بوده است. بنابراین این تصور که مسلمانان قدرت نداشته و بدبختی و بیچارگی همیشه همراهشان بوده، از جانب کسانی است که تمام تاریخ را کنار گذاشته و تنها نظام برقرار شده پس از جنگ جهانی دوم را می بینند که هنوز صد سال از آن نمی گذرد! ثانیا: اگر همه تاریخ را رها کنیم و تنها همین صد سال اخیر را بنگریم، همچنان این تصور غلط خواهد بود. اگر چه در بسیاری از کشورهای اسلامی، مردم از فقر و بیچارگی در رنج هستند، اما این امر مختص کشورهای اسلامی نیست. بلکه در نقاط بسیاری وجود دارد. به عنوان نمونه کشور چین امروزه بازارهای جهان را در سیطره خود قرار داده، و یکی از عوامل بسیار موثر در این امر دستمزد بسیار پایین کارگر چینی است. که برای تامین حداقل های زندگی خود، کارهای سخت را می پذیرد. و چین نیز یک کشور کمونیستی و ضد خداست! بنابراین آیا می توانیم بگوییم که فقر، منحصر در بین مسلمانان است؟ علاوه بر آن با شروع جنبش 99 درصدی ها در غرب، تنها چشمان بسته نمی بینند که این تصویر رویایی از غرب، یک تصویر ناقص است! و حقایق دور مانده از بوغ های تبلیغاتی غرب، نیز وجود دارد. ثالثا: وارد شدن اسلام به یک جامعه، با ادعای مسلمانی و چاپ زیبای قرآن و ... محقق نمی شود. بلکه تحقق بخشیدن به دستورات اسلام و پیاده کردن نظام اسلامی، جامعه را به یک جامعه اسلامی تبدیل می کند. اگر این معیار را به درستی مد نظر قرار گیرد، باید بگوییم کدام بخش تعالیم اسلام، سبب فقر می شود! تعالیم اسلام، دعوت به کار و کوشش، کسب علم، احساس وظیفه در مقابل سایر افراد جامعه، رعایت اخلاق و ... است. آیا این ها فقر به وجود می آورند یا در صورت عمل کردن به آن ریشه فقر از بین می رود؟ تنها به گوشه کوچکی از این دسته احادیث اشاره می کنیم: پیغمبر خدا صلی اللَّه علیه و آله فرمود: (عبادت هفتاد جزء دارد، و از همه بهتر تلاش جهت بدست آوردن روزی حلال است.)[1] (رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ؛[2] پیامبر خدا(ص) فرمودند: علم جویی بر هر مسلمان واجب است.) رابعا: هدف انسان از زندگی چیست و کدامین نقطه را محبوب خود قرار داده است. آیا اندازه و شان انسان همین قدر است که شکمش سیر شده و حوائج مادی او تامین باشد؟ انسانی که تمام هستی را در هفتاد سال محدود می بیند، منطقا نمی تواند از پوچی فرار کند تا رفاه مادی را خواسته خود قرار دهد. و حتی اگر با غفلت، از این پوچی فرار کند، تفاوت خود را با حیوانات در چه می بیند؟ اوج رفاه مادی انسان را به آرامش نمی رساند. این سوال صالح، از مشرکان است که آنهایی که تمام هم و غم خود را صرف رسیدن به رفاه کرده اند، می توانند به آن بیندیشند: (أَ تُترْکُونَ فیِ مَا هَاهُنَا ءَامِنِینَ * فیِ جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ * وَ زُرُوعٍ وَ نخَلٍ طَلْعُهَا هَضِیمٌ * وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا فَارِهِینَ[شعراء/146-149] آیا شما تصوّر میکنید همیشه در نهایت امنیّت در نعمتهایی که اینجاست می مانید، * در این باغها و چشمه ها، * در این زراعتها و نخلهایی که میوه هایش شیرین و رسیده است؟! * و از کوهها خانه هایی میتراشید، و در آن به عیش و نوش می پردازید!) یعنی حتی اگر تمام تلاش شما نتیجه بدهد و بتوانید مانند قوم صالح به این حد از رفاه برسید، این سوال در مقابل شما مطرح است. مرگ و بیماری قابل انکار نیست. تغییر و تبدل دنیا، مساله ای قطعی است و تمام لذت های دنیا، آمیخته با رنج هاست. و فاصله بین مرفه ترین، و فقیرترین، در خوشی و لذت از دنیا، می تواند صفر باشد! بنابراین چرا رفاه باید معیار و ملاک قضاوت باشد؟ [1]. معانی الأخبار، ص 367. [2]. إرشاد القلوب إلی الصواب، ج1، ص165.
در پاسخ این سوال ذکر چند نکته شایسته است:
اولا: این تصور با واقعیات تاریخی به هیچ وجه سازگاری ندارد. اسلام در 14 قرن پیش در شبه جزیره عربستان، متولد شد، مکانی که تبعیدگاه ایران و روم بود و علیرغم تمایل شدید این دو امپراطوری برای کشور گشایی، هیچ کدام کاری به عربستان نداشتند. چون برای آن ارزشی قائل نبودند. در حالی که طی مدت کوتاهی بعد از اسلام، یک نظام منسجم حکومتی این شبه جزیره را در برگرفت و دو امپراطوری ایران و روم را نیز به تدریج در مقابل خود خاضع کرد! این روند با تمام افت و خیزش در طی تاریخ ادامه داشته و به راحتی می توان ادامه آن را در قرون اخیر دید. اگر به انگیزه های کشف! قاره آمریکا نگاه کنیم، می بینیم که کاشفان برای مبادله با هند، و از ترس امپراطوری عثمانی، قصد داشتند تا دریا را دور زده و خود را به هند برسانند. و حتی طبق بعضی از تواریخ، بعد رسیدن به قاره آمریکا، ابتدا تصور می کردند که به هند رسیده اند. و امپراطوری عثمانی تا زمان جنگ جهانی دوم نیز باقی بوده است و در ظاهر یک امپراطوری اسلامی بوده است.
بنابراین این تصور که مسلمانان قدرت نداشته و بدبختی و بیچارگی همیشه همراهشان بوده، از جانب کسانی است که تمام تاریخ را کنار گذاشته و تنها نظام برقرار شده پس از جنگ جهانی دوم را می بینند که هنوز صد سال از آن نمی گذرد!
ثانیا: اگر همه تاریخ را رها کنیم و تنها همین صد سال اخیر را بنگریم، همچنان این تصور غلط خواهد بود. اگر چه در بسیاری از کشورهای اسلامی، مردم از فقر و بیچارگی در رنج هستند، اما این امر مختص کشورهای اسلامی نیست. بلکه در نقاط بسیاری وجود دارد. به عنوان نمونه کشور چین امروزه بازارهای جهان را در سیطره خود قرار داده، و یکی از عوامل بسیار موثر در این امر دستمزد بسیار پایین کارگر چینی است. که برای تامین حداقل های زندگی خود، کارهای سخت را می پذیرد. و چین نیز یک کشور کمونیستی و ضد خداست! بنابراین آیا می توانیم بگوییم که فقر، منحصر در بین مسلمانان است؟ علاوه بر آن با شروع جنبش 99 درصدی ها در غرب، تنها چشمان بسته نمی بینند که این تصویر رویایی از غرب، یک تصویر ناقص است! و حقایق دور مانده از بوغ های تبلیغاتی غرب، نیز وجود دارد.
ثالثا: وارد شدن اسلام به یک جامعه، با ادعای مسلمانی و چاپ زیبای قرآن و ... محقق نمی شود. بلکه تحقق بخشیدن به دستورات اسلام و پیاده کردن نظام اسلامی، جامعه را به یک جامعه اسلامی تبدیل می کند. اگر این معیار را به درستی مد نظر قرار گیرد، باید بگوییم کدام بخش تعالیم اسلام، سبب فقر می شود!
تعالیم اسلام، دعوت به کار و کوشش، کسب علم، احساس وظیفه در مقابل سایر افراد جامعه، رعایت اخلاق و ... است. آیا این ها فقر به وجود می آورند یا در صورت عمل کردن به آن ریشه فقر از بین می رود؟ تنها به گوشه کوچکی از این دسته احادیث اشاره می کنیم:
پیغمبر خدا صلی اللَّه علیه و آله فرمود: (عبادت هفتاد جزء دارد، و از همه بهتر تلاش جهت بدست آوردن روزی حلال است.)[1]
(رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ؛[2] پیامبر خدا(ص) فرمودند: علم جویی بر هر مسلمان واجب است.)
رابعا: هدف انسان از زندگی چیست و کدامین نقطه را محبوب خود قرار داده است. آیا اندازه و شان انسان همین قدر است که شکمش سیر شده و حوائج مادی او تامین باشد؟ انسانی که تمام هستی را در هفتاد سال محدود می بیند، منطقا نمی تواند از پوچی فرار کند تا رفاه مادی را خواسته خود قرار دهد. و حتی اگر با غفلت، از این پوچی فرار کند، تفاوت خود را با حیوانات در چه می بیند؟
اوج رفاه مادی انسان را به آرامش نمی رساند. این سوال صالح، از مشرکان است که آنهایی که تمام هم و غم خود را صرف رسیدن به رفاه کرده اند، می توانند به آن بیندیشند:
(أَ تُترْکُونَ فیِ مَا هَاهُنَا ءَامِنِینَ * فیِ جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ * وَ زُرُوعٍ وَ نخَلٍ طَلْعُهَا هَضِیمٌ * وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا فَارِهِینَ[شعراء/146-149] آیا شما تصوّر میکنید همیشه در نهایت امنیّت در نعمتهایی که اینجاست می مانید، * در این باغها و چشمه ها، * در این زراعتها و نخلهایی که میوه هایش شیرین و رسیده است؟! * و از کوهها خانه هایی میتراشید، و در آن به عیش و نوش می پردازید!)
یعنی حتی اگر تمام تلاش شما نتیجه بدهد و بتوانید مانند قوم صالح به این حد از رفاه برسید، این سوال در مقابل شما مطرح است. مرگ و بیماری قابل انکار نیست. تغییر و تبدل دنیا، مساله ای قطعی است و تمام لذت های دنیا، آمیخته با رنج هاست. و فاصله بین مرفه ترین، و فقیرترین، در خوشی و لذت از دنیا، می تواند صفر باشد!
بنابراین چرا رفاه باید معیار و ملاک قضاوت باشد؟
[1]. معانی الأخبار، ص 367.
[2]. إرشاد القلوب إلی الصواب، ج1، ص165.
- [سایر] شبهه: گزاره هایی در دین اسلام وجود دارد که فقر و دنیا گریزی را ترویج میکند و این معنایی به جز ترویج بدبختی ندارد.
- [سایر] شبهه: گزاره هایی در دین اسلام وجود دارد که فقر و دنیا گریزی را ترویج میکند و این معنایی به جز ترویج بدبختی ندارد.
- [سایر] چرا خداوند برخی از انسان ها را از طریق آسایش و نعمت و برخی دیگر را از طریق فقر و بدبختی مورد امتحان قرار میدهد؟
- [سایر] آیا دین اسلام دین فقر و گرسنگی است؟ علت فقر اقتصادی جوامع اسلامی چیست؟
- [سایر] راه حل اسلام برای درمان فقر چیست؟
- [سایر] عامل فقر از نظر اسلام چیست؟
- [سایر] تحقیر مسلمان به خاطر فقر، چه کیفری دارد؟
- [سایر] نشانه های بدبختی چیست؟
- [سایر] علت بدبختی چیست؟
- [سایر] خوشبختی یا بدبختی ما دست خودمان است یا خدا؟
- [آیت الله مظاهری] توبه از اعانت بر گناه پشیمانی از گذشته و تصمیم بر ترک و اصلاح خود است، و اگر ضرری از اعانت او بر کسی یا بر اسلام وارد شده، اگر میتواند باید جبران نماید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که دیگری باید فطره او را بدهد واجب نیست فطره خود را بدهد بلکه اگر کسی نان خور دیگری باشد که به جهت فقر زکات بر او واجب نمی شود برخود او زکات فطره واجب نیست هرچند غنی باشد.
- [آیت الله بهجت] اگر وصیت کرد برای گروهی که موصوف به صفت خاصی هستند، مثل فقرا، باید صفت فقر در هنگام مرگ وصیتکننده هم موجود باشد و وجودش در زمان وصیت کافی نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] ماهی مردهای که معلوم نیست آن را زنده از آب گرفتهاند یا مرده، چنانچه از ممالک غیر اسلامی آورده باشند حرام است و اگر از بازار مسلمانان یا سرزمین اسلامی تهیّه شده یا از این جاها به ممالک غیر اسلامی منتقل شده باشد اشکال ندارد، چنانچه در مسأله 95 و 96 گذشت، ولی اگر انسان بداند که ماهی از ممالک غیر اسلامی بدون تحقیق وارد بازار مسلمانان یا سرزمین اسلامی شده، حرام میباشد.
- [آیت الله اردبیلی] گوشتها یا مرغهای سر بریدهای که از کشورهای غیر اسلامی وارد میشوند، محکوم به نجاست و حرمت و مردارند، مگر آن که ذبح شرعی آنها ثابت شود؛ ولی گوشتهایی که در بازار مسلمانان به فروش میروند و احتمال داده میشود که به طور شرعی ذبح شده باشند، حلال و خرید و فروش آنها جایز است.
- [آیت الله سبحانی] انسان باید فطره کسانی را که در غروب شب عید فطر وارد شده و مدتی نزد او می مانند به نحوی که نان خور او حساب می شوند بدهد; کوچک باشند یا بزرگ، مسلمان باشند یا کافر، دادن خرج آنان بر او واجب باشد یا نه، در شهر خود او باشند یا در شهر دیگر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] خرید و فروش گوشت و پیه و چرمی که از بازار مسلمانان یا سرزمین اسلامی تهیّه شده، اشکال ندارد، چنانچه در مسأله 95 و 96 گذشت، ولی اگر دلیل معتبری نزد انسان باشد که این گوشت و پیه و چرم بدون تحقیق از ممالک غیر اسلامی وارد شده است، خرید و فروش آنها اشکال دارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر زن برابر مرد یا جلوتر بایستد نماز هر دو صحیح است چه با هم وارد نماز شوند یا به ترتیب، بلی ثواب نماز هر کدام که بعد مشغول نماز شده اند کمتر است ولی بنابراحتیاط مؤکد سزاوار است در صورتی که هر دو با هم وارد نماز شوند، هر دو و در صورتی که به ترتیب وارد شده باشند کسی که بعد وارد شده نماز را اعاده نماید.
- [آیت الله بروجردی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه، پاک میباشد، ولی احکام دیگر مسلمانان را ندارد، مثلاً نمیتواند زن مسلمان بگیرد و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.
- [آیت الله خوئی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه، پاک میباشد، ولی احکام دیگر مسلمانان را ندارد، مثلًا نمیتواند زن مسلمان بگیرد و باید در قبرستان مسلمانان دفن نشود.