عامل فقر از نظر اسلام چیست؟
فقر از نظر عوامل طبیعی و مادی، می تواند عوامل بسیاری داشته باشد. به عنوان نمونه: (فقر پدید آمده از نظامهای سیاسی دست نشانده بیگانگان و فاسد. فقر پدید آمده از نظامهای سیاسی سست و ضعیف در مدیریّت. فقر پدید آمده از نظامهای سیاسی همسو با متکاثران و اهداف ایشان و سپردن پستهای کلیدی به سرمایه‌‌داران. فقر پدید آمده از نظامهای اقتصادی قلّابی، همچون نظامهای سرمایه‌‌داری و تکاثری که بر مبنای حریّت اقتصادی چنان به وجود آمده است که متکاثران بتوانند به صورتهای گوناگون ثروتهای توده‌‌ها را غارت کنند، و بار کمرشکن تورّم را بر گرده جامعه بگذارند. فقر پدید آمده از مصرف نامتوازن و اتراف و اسراف و اتلاف. فقر پدید آمده از ضعف تربیت و رواج یافتن بیکاری و تنبلی در میان مردم. فقر پدید آمده از رواج بی‌ بند و باری اخلاقی. فقر پدید آمده از حوادث طبیعی همچون خشکسالی و سیل و زلزله. فقر پدید آمده از حوادث اجتماعی، همچون جنگ و شیوع بیماریها. فقر پدید آمده از ستمکاری بعضی از مردم به بعضی دیگر، همچون ربا و احتکار و گران فروشی. فقر پدید آمده از عوامل آب و هوایی و اقلیمی و مناسبتهای جغرافیایی در پاره‌ای از سرزمینها. فقر پدید آمده از نفوذ استعمار در کشورها و تحمیل کردن تسلّط خود بر کشوری یا قومی به صورتی غیر آشکار، و ایجاد بازارهای مصرف کاذب. فقر پدید آمده از چپاول کانهای یک کشور یا قوم، و به غارت رفتن منابع و ثروتها و موادّ خام آنان. فقر پدید آمده از فقدان عدالت اجتماعی و اقتصادی و ترک همبستگی‌ها و همکاری‌های لازم در میان مردم. فقر پدید آمده از عوامل طبیعی همچون پیری و ناتوانی از انجام کار و نقص عضو و بیماری و از دست دادن سرپرست خانواده و نظایر اینها. )[1] اما اسباب موثر در نظام عالم ما نیز منحصر به اسباب مادی نیست. و ممکن است علل و عوامل معنوی نیز اثراتی در عالم ما بگذارد. و حتی در بعضی موارد، نقش عوامل مادی را نیز خنثی کنند. شهید مطهری در این باره می فرمایند: (علل و اسباب را تنها در ابعاد مادّی نباید محصور کرد. نظام اتمّ، از مجموع علل و اسباب آشکار و نهان تشکیل شده است. همان طوری که علل مادّی و محسوس، بعضی بعض دیگر را خنثی می‌کنند و از کار می ‌اندازند، در مواقع خاصّی تحت تأثیر علل معنوی نیز از کار می‌‌افتند. کسی که تنها علل مادّی و محسوس را می‌‌بیند خیال می‌کند سبب منحصر به همین چیزهاست؛ نمی‌‌داند که هزاران علل و اسباب دیگر نیز ممکن است به حکم‌ قضا و قدر الهی درکار باشند و آنگاه که آن علل و اسباب پا به میان گذاشتند، اسباب و علل مادّی را خنثی و بی‌‌اثر می کنند.)[2] برای افزایش رزق و روزی و فقر نیز عوامل بسیاری در روایات شمرده شده اند که در ذیل به تعدادی از آن ها اشاره می کنم: حسن بن علی (ع) فرمود: ترک زنا و روفتن (جارو کردن) آستانه و شستن ظرف توانگری آورند، و نیرومندترین اسباب جلب روزی نماز خواندن با تعظیم و خشوع و خواندن سوره واقعه است بویژه در شب.[3] رسول خدا (ص) فرمود: روزی را با صدقه فرود آورید، و بامدادان بکار رفتن برکت دارد و به نعمت فزاید بویژه روزی[4] علی علیه السّلام فرمود: پرده‌ های عنکبوت را از خانه پاک کنید که موجب فقر می ‌گردد بول در حمام فقر می ‌آورد، خوردن در حال جنابت موجب فقر می‌ شود و نیز چیزهائی که موجب فقر می ‌گردد عبارتند از: شانه کردن سر در حال قیام. گذاشتن کثافت در خانه، سوگند به دروغ، زنا، حرص زیاد خوابیدن بین نماز مغرب و عشاء، خوابیدن قبل از طلوع‌ آفتاب، اعتیاد به دروغ، شنیدن موسیقی، رد سائل در شب، نداشتن عقل معیشت، قطع رحم. پس از این فرمود: شما را خبر دهم از آنچه رزق را زیاد می‌کند، گفتند: بفرمائید، فرمود جمع کردن بین دو نماز، تعقیب نماز صبح، صله رحم، پاک کردن منزل از کثافات، مواساة با مؤمن، صبح دنبال زندگی رفتن، استغفار، گفتار حق، اجابت مؤذن و سخن نگفتن در بیت الخلاء. حریص نبودن، شکر منعم، دوری کردن از سوگند حرام، شستن دست قبل از خوردن غذا، خوردن غذائی که از سفره می‌ریزد، و هر کس هر روز سی بار سبحان اللَّه بگوید خداوند هفتاد نوع بلا را از او دور می‌گرداند، که آسانترین آنها فقر می‌باشد.[5] با توجه به توضیحات بالا، شاید بعضی عوامل شمرده شده در روایات از عوامل معنوی باشند که ما راهی به فهم حقیقت آن ها نداریم. (اسباب مادی را از روی تجربه و آزمایش علمی می ‌توان شناخت و فهمید که چه چیز سبب است؟ و اسباب معنوی را از طریق دین، یعنی از طریق وحی، و از طریق کتاب و سنّت باید کشف کرد. )[6] در این دسته از عوامل، جز به مقداری که در روایات گفته شده اطلاعی نداریم. و قطعا بعضی از عوامل، تنها جهت معنوی دارند. مثل دعا کردن و نماز شب خواندن و ... و ممکن است بعضی از عواملی که در روایات شمرده شده است، با زبان کنایه به عوامل مادی اشاره داشته باشند. مثلا پرداختن زکات، می تواند به مصرف نامتوازن در جامعه مرتبط باشد. یا بحث تار عنکبوت می تواند به تنبلی و کم کاری مرتبط باشد. یا زود به بازار رفتن، می تواند کنایه از خرج بیشتر از دخل باشد و ... . اما چون ما راهی به کشف حقیقت عوامل معنوی نداریم، بهتر است در هر موردی علاوه بر دقت به کنایات و اشارات آن به عوامل مادی که با عقل شناخته می شود، به احتمال تاثیر معنوی آن نیز توجه کنیم. [1]. الحیاة با ترجمه احمد آرام، ج‌6، ص420. [2]. مجموعه ‌آثار استاد شهید مطهری، ج‌1، ص410. [3]. بحار الأنوار ، ج‌73، ص: 318. [4]. بحار الأنوار ، ج‌73، ص: 318. [5]. مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص: 12. [6]. مجموعه ‌آثار استاد شهید مطهری، ج‌1، ص263.
عنوان سوال:

عامل فقر از نظر اسلام چیست؟


پاسخ:

فقر از نظر عوامل طبیعی و مادی، می تواند عوامل بسیاری داشته باشد. به عنوان نمونه:

(فقر پدید آمده از نظامهای سیاسی دست نشانده بیگانگان و فاسد.
فقر پدید آمده از نظامهای سیاسی سست و ضعیف در مدیریّت.
فقر پدید آمده از نظامهای سیاسی همسو با متکاثران و اهداف ایشان و سپردن پستهای کلیدی به سرمایه‌‌داران.
فقر پدید آمده از نظامهای اقتصادی قلّابی، همچون نظامهای سرمایه‌‌داری و تکاثری که بر مبنای حریّت اقتصادی چنان به وجود آمده است که متکاثران بتوانند به صورتهای گوناگون ثروتهای توده‌‌ها را غارت کنند، و بار کمرشکن تورّم را بر گرده جامعه بگذارند.
فقر پدید آمده از مصرف نامتوازن و اتراف و اسراف و اتلاف.
فقر پدید آمده از ضعف تربیت و رواج یافتن بیکاری و تنبلی در میان مردم.
فقر پدید آمده از رواج بی‌ بند و باری اخلاقی.
فقر پدید آمده از حوادث طبیعی همچون خشکسالی و سیل و زلزله.
فقر پدید آمده از حوادث اجتماعی، همچون جنگ و شیوع بیماریها.
فقر پدید آمده از ستمکاری بعضی از مردم به بعضی دیگر، همچون ربا و احتکار و گران فروشی.
فقر پدید آمده از عوامل آب و هوایی و اقلیمی و مناسبتهای جغرافیایی در پاره‌ای از سرزمینها.
فقر پدید آمده از نفوذ استعمار در کشورها و تحمیل کردن تسلّط خود بر کشوری یا قومی به صورتی غیر آشکار، و ایجاد بازارهای مصرف کاذب.
فقر پدید آمده از چپاول کانهای یک کشور یا قوم، و به غارت رفتن منابع و ثروتها و موادّ خام آنان.
فقر پدید آمده از فقدان عدالت اجتماعی و اقتصادی و ترک همبستگی‌ها و همکاری‌های لازم در میان مردم.
فقر پدید آمده از عوامل طبیعی همچون پیری و ناتوانی از انجام کار و نقص
عضو و بیماری و از دست دادن سرپرست خانواده و نظایر اینها. )[1]

اما اسباب موثر در نظام عالم ما نیز منحصر به اسباب مادی نیست. و ممکن است علل و عوامل معنوی نیز اثراتی در عالم ما بگذارد. و حتی در بعضی موارد، نقش عوامل مادی را نیز خنثی کنند. شهید مطهری در این باره می فرمایند:

(علل و اسباب را تنها در ابعاد مادّی نباید محصور کرد. نظام اتمّ، از مجموع علل و اسباب آشکار و نهان تشکیل شده است. همان طوری که علل مادّی و محسوس، بعضی بعض دیگر را خنثی می‌کنند و از کار می ‌اندازند، در مواقع خاصّی تحت تأثیر علل معنوی نیز از کار می‌‌افتند. کسی که تنها علل مادّی و محسوس را می‌‌بیند خیال می‌کند سبب منحصر به همین چیزهاست؛ نمی‌‌داند که هزاران علل و اسباب دیگر نیز ممکن است به حکم‌ قضا و قدر الهی درکار باشند و آنگاه که آن علل و اسباب پا به میان گذاشتند، اسباب و علل مادّی را خنثی و بی‌‌اثر
می کنند.)[2]

برای افزایش رزق و روزی و فقر نیز عوامل بسیاری در روایات شمرده شده اند که در ذیل به تعدادی از آن ها اشاره می کنم:

حسن بن علی (ع) فرمود: ترک زنا و روفتن (جارو کردن) آستانه و شستن ظرف توانگری آورند، و نیرومندترین اسباب جلب روزی نماز خواندن با تعظیم و خشوع و خواندن سوره واقعه است بویژه در شب.[3]

رسول خدا (ص) فرمود: روزی را با صدقه فرود آورید، و بامدادان بکار رفتن برکت دارد و به نعمت فزاید بویژه روزی[4]

علی علیه السّلام فرمود: پرده‌ های عنکبوت را از خانه پاک کنید که موجب فقر می ‌گردد بول در حمام فقر می ‌آورد، خوردن در حال جنابت موجب فقر می‌ شود و نیز چیزهائی که موجب فقر می ‌گردد عبارتند از:

شانه کردن سر در حال قیام. گذاشتن کثافت در خانه، سوگند به دروغ، زنا، حرص زیاد خوابیدن بین نماز مغرب و عشاء، خوابیدن قبل از طلوع‌ آفتاب، اعتیاد به دروغ، شنیدن موسیقی، رد سائل در شب، نداشتن عقل معیشت، قطع رحم. پس از این فرمود: شما را خبر دهم از آنچه رزق را زیاد می‌کند، گفتند: بفرمائید، فرمود جمع کردن بین دو نماز، تعقیب نماز صبح، صله رحم، پاک کردن منزل از کثافات، مواساة با مؤمن، صبح دنبال زندگی رفتن، استغفار، گفتار حق، اجابت مؤذن و سخن نگفتن در بیت الخلاء. حریص نبودن، شکر منعم، دوری کردن از سوگند
حرام، شستن دست قبل از خوردن غذا، خوردن غذائی که از سفره می‌ریزد، و هر کس هر روز سی بار سبحان اللَّه بگوید خداوند هفتاد نوع بلا را از او دور می‌گرداند، که آسانترین آنها فقر می‌باشد.[5]

با توجه به توضیحات بالا، شاید بعضی عوامل شمرده شده در روایات از عوامل معنوی باشند که ما راهی به فهم حقیقت آن ها نداریم.

(اسباب مادی را از روی تجربه و آزمایش علمی می ‌توان شناخت و فهمید که چه چیز سبب است؟ و اسباب معنوی را از طریق دین، یعنی از طریق وحی، و از طریق کتاب و سنّت باید کشف کرد. )[6]

در این دسته از عوامل، جز به مقداری که در روایات گفته شده اطلاعی نداریم. و قطعا بعضی از عوامل، تنها جهت معنوی دارند. مثل دعا کردن و نماز شب خواندن و ...
و ممکن است بعضی از عواملی که در روایات شمرده شده است، با زبان کنایه به عوامل مادی اشاره داشته باشند. مثلا پرداختن زکات، می تواند به مصرف نامتوازن در جامعه مرتبط باشد. یا بحث تار عنکبوت می تواند به تنبلی و کم کاری مرتبط باشد. یا زود به بازار رفتن، می تواند کنایه از خرج بیشتر از دخل باشد و ... .
اما چون ما راهی به کشف حقیقت عوامل معنوی نداریم، بهتر است در هر موردی علاوه بر دقت به کنایات و اشارات آن به عوامل مادی که با عقل شناخته می شود، به احتمال تاثیر معنوی آن نیز توجه کنیم.

[1]. الحیاة با ترجمه احمد آرام، ج‌6، ص420.
[2]. مجموعه ‌آثار استاد شهید مطهری، ج‌1، ص410.
[3]. بحار الأنوار ، ج‌73، ص: 318.
[4]. بحار الأنوار ، ج‌73، ص: 318.
[5]. مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص: 12.
[6]. مجموعه ‌آثار استاد شهید مطهری، ج‌1، ص263.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین