فقر از نظر عوامل طبیعی و مادی، می تواند عوامل بسیاری داشته باشد. به عنوان نمونه: (فقر پدید آمده از نظامهای سیاسی دست نشانده بیگانگان و فاسد. فقر پدید آمده از نظامهای سیاسی سست و ضعیف در مدیریّت. فقر پدید آمده از نظامهای سیاسی همسو با متکاثران و اهداف ایشان و سپردن پستهای کلیدی به سرمایهداران. فقر پدید آمده از نظامهای اقتصادی قلّابی، همچون نظامهای سرمایهداری و تکاثری که بر مبنای حریّت اقتصادی چنان به وجود آمده است که متکاثران بتوانند به صورتهای گوناگون ثروتهای تودهها را غارت کنند، و بار کمرشکن تورّم را بر گرده جامعه بگذارند. فقر پدید آمده از مصرف نامتوازن و اتراف و اسراف و اتلاف. فقر پدید آمده از ضعف تربیت و رواج یافتن بیکاری و تنبلی در میان مردم. فقر پدید آمده از رواج بی بند و باری اخلاقی. فقر پدید آمده از حوادث طبیعی همچون خشکسالی و سیل و زلزله. فقر پدید آمده از حوادث اجتماعی، همچون جنگ و شیوع بیماریها. فقر پدید آمده از ستمکاری بعضی از مردم به بعضی دیگر، همچون ربا و احتکار و گران فروشی. فقر پدید آمده از عوامل آب و هوایی و اقلیمی و مناسبتهای جغرافیایی در پارهای از سرزمینها. فقر پدید آمده از نفوذ استعمار در کشورها و تحمیل کردن تسلّط خود بر کشوری یا قومی به صورتی غیر آشکار، و ایجاد بازارهای مصرف کاذب. فقر پدید آمده از چپاول کانهای یک کشور یا قوم، و به غارت رفتن منابع و ثروتها و موادّ خام آنان. فقر پدید آمده از فقدان عدالت اجتماعی و اقتصادی و ترک همبستگیها و همکاریهای لازم در میان مردم. فقر پدید آمده از عوامل طبیعی همچون پیری و ناتوانی از انجام کار و نقص عضو و بیماری و از دست دادن سرپرست خانواده و نظایر اینها. )[1] اما اسباب موثر در نظام عالم ما نیز منحصر به اسباب مادی نیست. و ممکن است علل و عوامل معنوی نیز اثراتی در عالم ما بگذارد. و حتی در بعضی موارد، نقش عوامل مادی را نیز خنثی کنند. شهید مطهری در این باره می فرمایند: (علل و اسباب را تنها در ابعاد مادّی نباید محصور کرد. نظام اتمّ، از مجموع علل و اسباب آشکار و نهان تشکیل شده است. همان طوری که علل مادّی و محسوس، بعضی بعض دیگر را خنثی میکنند و از کار می اندازند، در مواقع خاصّی تحت تأثیر علل معنوی نیز از کار میافتند. کسی که تنها علل مادّی و محسوس را میبیند خیال میکند سبب منحصر به همین چیزهاست؛ نمیداند که هزاران علل و اسباب دیگر نیز ممکن است به حکم قضا و قدر الهی درکار باشند و آنگاه که آن علل و اسباب پا به میان گذاشتند، اسباب و علل مادّی را خنثی و بیاثر می کنند.)[2] برای افزایش رزق و روزی و فقر نیز عوامل بسیاری در روایات شمرده شده اند که در ذیل به تعدادی از آن ها اشاره می کنم: حسن بن علی (ع) فرمود: ترک زنا و روفتن (جارو کردن) آستانه و شستن ظرف توانگری آورند، و نیرومندترین اسباب جلب روزی نماز خواندن با تعظیم و خشوع و خواندن سوره واقعه است بویژه در شب.[3] رسول خدا (ص) فرمود: روزی را با صدقه فرود آورید، و بامدادان بکار رفتن برکت دارد و به نعمت فزاید بویژه روزی[4] علی علیه السّلام فرمود: پرده های عنکبوت را از خانه پاک کنید که موجب فقر می گردد بول در حمام فقر می آورد، خوردن در حال جنابت موجب فقر می شود و نیز چیزهائی که موجب فقر می گردد عبارتند از: شانه کردن سر در حال قیام. گذاشتن کثافت در خانه، سوگند به دروغ، زنا، حرص زیاد خوابیدن بین نماز مغرب و عشاء، خوابیدن قبل از طلوع آفتاب، اعتیاد به دروغ، شنیدن موسیقی، رد سائل در شب، نداشتن عقل معیشت، قطع رحم. پس از این فرمود: شما را خبر دهم از آنچه رزق را زیاد میکند، گفتند: بفرمائید، فرمود جمع کردن بین دو نماز، تعقیب نماز صبح، صله رحم، پاک کردن منزل از کثافات، مواساة با مؤمن، صبح دنبال زندگی رفتن، استغفار، گفتار حق، اجابت مؤذن و سخن نگفتن در بیت الخلاء. حریص نبودن، شکر منعم، دوری کردن از سوگند حرام، شستن دست قبل از خوردن غذا، خوردن غذائی که از سفره میریزد، و هر کس هر روز سی بار سبحان اللَّه بگوید خداوند هفتاد نوع بلا را از او دور میگرداند، که آسانترین آنها فقر میباشد.[5] با توجه به توضیحات بالا، شاید بعضی عوامل شمرده شده در روایات از عوامل معنوی باشند که ما راهی به فهم حقیقت آن ها نداریم. (اسباب مادی را از روی تجربه و آزمایش علمی می توان شناخت و فهمید که چه چیز سبب است؟ و اسباب معنوی را از طریق دین، یعنی از طریق وحی، و از طریق کتاب و سنّت باید کشف کرد. )[6] در این دسته از عوامل، جز به مقداری که در روایات گفته شده اطلاعی نداریم. و قطعا بعضی از عوامل، تنها جهت معنوی دارند. مثل دعا کردن و نماز شب خواندن و ... و ممکن است بعضی از عواملی که در روایات شمرده شده است، با زبان کنایه به عوامل مادی اشاره داشته باشند. مثلا پرداختن زکات، می تواند به مصرف نامتوازن در جامعه مرتبط باشد. یا بحث تار عنکبوت می تواند به تنبلی و کم کاری مرتبط باشد. یا زود به بازار رفتن، می تواند کنایه از خرج بیشتر از دخل باشد و ... . اما چون ما راهی به کشف حقیقت عوامل معنوی نداریم، بهتر است در هر موردی علاوه بر دقت به کنایات و اشارات آن به عوامل مادی که با عقل شناخته می شود، به احتمال تاثیر معنوی آن نیز توجه کنیم. [1]. الحیاة با ترجمه احمد آرام، ج6، ص420. [2]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج1، ص410. [3]. بحار الأنوار ، ج73، ص: 318. [4]. بحار الأنوار ، ج73، ص: 318. [5]. مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص: 12. [6]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج1، ص263.
فقر از نظر عوامل طبیعی و مادی، می تواند عوامل بسیاری داشته باشد. به عنوان نمونه:
(فقر پدید آمده از نظامهای سیاسی دست نشانده بیگانگان و فاسد.
فقر پدید آمده از نظامهای سیاسی سست و ضعیف در مدیریّت.
فقر پدید آمده از نظامهای سیاسی همسو با متکاثران و اهداف ایشان و سپردن پستهای کلیدی به سرمایهداران.
فقر پدید آمده از نظامهای اقتصادی قلّابی، همچون نظامهای سرمایهداری و تکاثری که بر مبنای حریّت اقتصادی چنان به وجود آمده است که متکاثران بتوانند به صورتهای گوناگون ثروتهای تودهها را غارت کنند، و بار کمرشکن تورّم را بر گرده جامعه بگذارند.
فقر پدید آمده از مصرف نامتوازن و اتراف و اسراف و اتلاف.
فقر پدید آمده از ضعف تربیت و رواج یافتن بیکاری و تنبلی در میان مردم.
فقر پدید آمده از رواج بی بند و باری اخلاقی.
فقر پدید آمده از حوادث طبیعی همچون خشکسالی و سیل و زلزله.
فقر پدید آمده از حوادث اجتماعی، همچون جنگ و شیوع بیماریها.
فقر پدید آمده از ستمکاری بعضی از مردم به بعضی دیگر، همچون ربا و احتکار و گران فروشی.
فقر پدید آمده از عوامل آب و هوایی و اقلیمی و مناسبتهای جغرافیایی در پارهای از سرزمینها.
فقر پدید آمده از نفوذ استعمار در کشورها و تحمیل کردن تسلّط خود بر کشوری یا قومی به صورتی غیر آشکار، و ایجاد بازارهای مصرف کاذب.
فقر پدید آمده از چپاول کانهای یک کشور یا قوم، و به غارت رفتن منابع و ثروتها و موادّ خام آنان.
فقر پدید آمده از فقدان عدالت اجتماعی و اقتصادی و ترک همبستگیها و همکاریهای لازم در میان مردم.
فقر پدید آمده از عوامل طبیعی همچون پیری و ناتوانی از انجام کار و نقص
عضو و بیماری و از دست دادن سرپرست خانواده و نظایر اینها. )[1]
اما اسباب موثر در نظام عالم ما نیز منحصر به اسباب مادی نیست. و ممکن است علل و عوامل معنوی نیز اثراتی در عالم ما بگذارد. و حتی در بعضی موارد، نقش عوامل مادی را نیز خنثی کنند. شهید مطهری در این باره می فرمایند:
(علل و اسباب را تنها در ابعاد مادّی نباید محصور کرد. نظام اتمّ، از مجموع علل و اسباب آشکار و نهان تشکیل شده است. همان طوری که علل مادّی و محسوس، بعضی بعض دیگر را خنثی میکنند و از کار می اندازند، در مواقع خاصّی تحت تأثیر علل معنوی نیز از کار میافتند. کسی که تنها علل مادّی و محسوس را میبیند خیال میکند سبب منحصر به همین چیزهاست؛ نمیداند که هزاران علل و اسباب دیگر نیز ممکن است به حکم قضا و قدر الهی درکار باشند و آنگاه که آن علل و اسباب پا به میان گذاشتند، اسباب و علل مادّی را خنثی و بیاثر
می کنند.)[2]
برای افزایش رزق و روزی و فقر نیز عوامل بسیاری در روایات شمرده شده اند که در ذیل به تعدادی از آن ها اشاره می کنم:
حسن بن علی (ع) فرمود: ترک زنا و روفتن (جارو کردن) آستانه و شستن ظرف توانگری آورند، و نیرومندترین اسباب جلب روزی نماز خواندن با تعظیم و خشوع و خواندن سوره واقعه است بویژه در شب.[3]
رسول خدا (ص) فرمود: روزی را با صدقه فرود آورید، و بامدادان بکار رفتن برکت دارد و به نعمت فزاید بویژه روزی[4]
علی علیه السّلام فرمود: پرده های عنکبوت را از خانه پاک کنید که موجب فقر می گردد بول در حمام فقر می آورد، خوردن در حال جنابت موجب فقر می شود و نیز چیزهائی که موجب فقر می گردد عبارتند از:
شانه کردن سر در حال قیام. گذاشتن کثافت در خانه، سوگند به دروغ، زنا، حرص زیاد خوابیدن بین نماز مغرب و عشاء، خوابیدن قبل از طلوع آفتاب، اعتیاد به دروغ، شنیدن موسیقی، رد سائل در شب، نداشتن عقل معیشت، قطع رحم. پس از این فرمود: شما را خبر دهم از آنچه رزق را زیاد میکند، گفتند: بفرمائید، فرمود جمع کردن بین دو نماز، تعقیب نماز صبح، صله رحم، پاک کردن منزل از کثافات، مواساة با مؤمن، صبح دنبال زندگی رفتن، استغفار، گفتار حق، اجابت مؤذن و سخن نگفتن در بیت الخلاء. حریص نبودن، شکر منعم، دوری کردن از سوگند
حرام، شستن دست قبل از خوردن غذا، خوردن غذائی که از سفره میریزد، و هر کس هر روز سی بار سبحان اللَّه بگوید خداوند هفتاد نوع بلا را از او دور میگرداند، که آسانترین آنها فقر میباشد.[5]
با توجه به توضیحات بالا، شاید بعضی عوامل شمرده شده در روایات از عوامل معنوی باشند که ما راهی به فهم حقیقت آن ها نداریم.
(اسباب مادی را از روی تجربه و آزمایش علمی می توان شناخت و فهمید که چه چیز سبب است؟ و اسباب معنوی را از طریق دین، یعنی از طریق وحی، و از طریق کتاب و سنّت باید کشف کرد. )[6]
در این دسته از عوامل، جز به مقداری که در روایات گفته شده اطلاعی نداریم. و قطعا بعضی از عوامل، تنها جهت معنوی دارند. مثل دعا کردن و نماز شب خواندن و ...
و ممکن است بعضی از عواملی که در روایات شمرده شده است، با زبان کنایه به عوامل مادی اشاره داشته باشند. مثلا پرداختن زکات، می تواند به مصرف نامتوازن در جامعه مرتبط باشد. یا بحث تار عنکبوت می تواند به تنبلی و کم کاری مرتبط باشد. یا زود به بازار رفتن، می تواند کنایه از خرج بیشتر از دخل باشد و ... .
اما چون ما راهی به کشف حقیقت عوامل معنوی نداریم، بهتر است در هر موردی علاوه بر دقت به کنایات و اشارات آن به عوامل مادی که با عقل شناخته می شود، به احتمال تاثیر معنوی آن نیز توجه کنیم.
[1]. الحیاة با ترجمه احمد آرام، ج6، ص420.
[2]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج1، ص410.
[3]. بحار الأنوار ، ج73، ص: 318.
[4]. بحار الأنوار ، ج73، ص: 318.
[5]. مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص: 12.
[6]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج1، ص263.
- [سایر] آیا دین اسلام دین فقر و گرسنگی است؟ علت فقر اقتصادی جوامع اسلامی چیست؟
- [سایر] راه حل اسلام برای درمان فقر چیست؟
- [سایر] تحقیر مسلمان به خاطر فقر، چه کیفری دارد؟
- [سایر] چرا هر جا اسلام وارد شده، فقر و بدبختی و بیچارگی نیز به وجود آمده است؟
- [سایر] آیا اینکه وهابیت می گویند شیعیان همواره عامل افتراق بین مسلمانان هستند درست است؟
- [سایر] آیا قرآن برای وحدت مسلمانان, کافی است یا عترت هم, عامل لازم وحدت است؟
- [سایر] شبهه: گزاره هایی در دین اسلام وجود دارد که فقر و دنیا گریزی را ترویج میکند و این معنایی به جز ترویج بدبختی ندارد.
- [سایر] شبهه: گزاره هایی در دین اسلام وجود دارد که فقر و دنیا گریزی را ترویج میکند و این معنایی به جز ترویج بدبختی ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] با توجه به پیامدهای منفی رشد جمعییت از قبیل بیکاری، فقر، مشکلات آموزشی، بهداشتی و زیست محیطی، نظر معظم له در مورد سیاستهای کنترل جمعییت در ایران چیست؟
- [سایر] چرا هر جایی که فقر است، مذهب هم هست و هر جایی که مذهب هست، فقر هم هست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] هرگاه مالک ادّعا کند که عامل خیانت کرده یا تعدّی یا کوتاهی نموده است و عامل منکر شود، قول عامل با قسم مقدم است.
- [آیت الله سبحانی] هرگاه عقد مضاربه از نظر قوانین شرعی فاسد باشد و مالک کارهای مطابق شرع عامل را تنفیذ کند سود حاصل از آن مالک است و برای عامل اجرة المثل پرداخت می شود، به شرط این که جاهل به فساد عقد مضاربه باشد.
- [آیت الله بهجت] عامل میتواند با اجازه مالک با عاملی دیگر مضاربه کند، خواه به این صورت که دومی را عامل مالک قرار دهد و خود کنار برود، یعنی مضاربه اول را فسخ نموده و بهعنوان وکیل مالک، مضاربه دوم را برقرار کند، و خواه دومی را عامل خودش قرار دهد، که در صورت دوم اگر مثلاً نصف سود سهم او بوده برای عامل دوم نسبت معینی از این نصف را قرار دهد؛ بنابراین عامل دوم حسابش با عامل اول است، نه با مالک.
- [آیت الله مظاهری] پیش از آنکه عامل شروع به کار کند مالک و عامل میتوانند مضاربه را به هم بزنند.
- [آیت الله نوری همدانی] پیش از آنکه عامل شروع به کار کند ، جاعل و عامل می توانند جعاله را بهم بزند.
- [امام خمینی] پیش از آن که عامل شروع به کار کند، جاعل و عامل میتوانند جعاله را به هم بزنند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه عامل مدّعی شود که از طرف مالک در انجام بعضی از معاملات مجاز بوده و مالک منکر شود و بینه ای نداشته باشند قول مالک با قسم مقدم است و اگر مالک ادّعا کند که عامل را از انجام بعضی معاملات که بدون منع بر عامل جائز است منع کرده و عامل منکر باشد، قول عامل با قسم مقدم است.
- [آیت الله مظاهری] اگر مالک مالی را به عامل بدهد که با آن کار کند آن مال در دست عامل امانت است و اگر تلف شد عامل ضامن نیست، و اگر شرط ضمان کند معامله صحیح است و شرط، ضمان آور نیست گرچه آن شرط در ضمن عقد دیگری باشد، بنابراین اگر مال تلف شد از مال مالک رفته است و ضمانی بر عامل نیست.
- [آیت الله اردبیلی] پیش از آن که عامل شروع به کار کند، جاعل و عامل میتوانند جعاله را به هم بزنند.
- [آیت الله سبحانی] پیش از آنکه عامل شروع به کار کند، جاعل و عامل می توانند جعاله را به هم بزنند.