آیا دین اسلام دین فقر و گرسنگی است؟ علت فقر اقتصادی جوامع اسلامی چیست؟
برخی، خاستگاه چالش ها و نارسایی های مربوط به مسلمانان را دین و آموزه های آن می دانند (که این یکی از آسیب های دین شناسی است )، حال آن که عقب ماندگی و مشکلات مسلمانان مربوط به خود آنان است. اسلام چیزی است و مسلمان بودن چیزی دیگر.[1] در اسلام مسلمانان به فعالیت های اقتصادی فرا خوانده شده و از فقر و هر گونه تن پروری و بیکاری نهی شده اند تا آن جا که کار در راه تأمین هزینه زندگی اعضای خانواده، ارزش جهاد در راه خدا را پیدا کرده است.[2] یکی از نویسندگان در ذیل تفسیر آیة 20 مزمل می نویسد: (در آیه تلاش برای زندگی در کنار (جهاد فی سبیل الله) قرار داده شده و این نشان می دهد که اسلام برای این موضوع اهمیت زیادی قائل است. چرا چنین نباشد، در حالی که یک ملّت فقیر و گرسنه و محتاج به بیگانه، هرگز استقلال و عظمت و سربلندی نخواهد یافت؟! اصولاً (جهاد اقتصادی) بخشی از (جهاد با دشمن) است.[3] امام صادق(ع) در خصوص اهمیت کسب روزی فرمود: (لا تکسلوا فی طلب معایشکم فأنّ آبائنا کانوا یرکضون فیها و یطلبونها؛[4] در تحصیل روزی تنبلی نکنید، زیرا پدران ما در این راه می کوشیدند و روزی را طلب می کردند). بر این اساس، اسلام مسلمانان را نه تنها به دوری از فقر فرا خوانده، بلکه آن را مانند جهاد دانسته است. بنابراین آموزه های دینی موجب فقر مسلمانان نیست. فقر مسلمانان ریشه در عوامل دیگر دارد. ازجمله: سیاست حاکمان: یکی از علل مهم، سیاست هایی است که در طول تاریخ توسط حاکمان ستمگر به کار گرفته شده و دشمنان نیز از آن حمایت می کردند. دشمنان می دانند که استقلال اقتصادی مسلمانان، با منافع آنان در تضاد است. آنان ذلّت و وابستگی جهان اسلام را می خواهند که یکی از وابستگی هایی که شدیداً جامعه اسلامی را آسیب پذیر نموده، وابستگی اقتصادی به کشورهای استعمار گر است. برداشت های انحرافی از دین: یکی از علل گسترش فقر در جهان اسلام برداشت های انحرافی از دین می باشد. برخی تصور می کنند که دین انسان ها را به آخرت فرا خوانده و از تلاش و فعالیت در دنیا بر حذر داشته، که غلط بودن این پندار کاملاً روشن است. در برخی از روایات یکی از مؤلفه های جامعة آرمانی امام زمان(عج) پیشرفت های اقتصادی و علمی بیان شده است. این نشان می دهد که یکی از اهداف مهم اسلام فقر زدایی و فرا خوانی به فن آوری و پیشرفت های اقتصادی است. پیامبر اسلام و ائمه به فعالیت های اقتصادی می پرداختند و در صدد تشکیل جامعة بدون فقر بودند. امام علی(ع) یکی از وظایف حاکمان را فقر زدایی دانست.[5] البته در اسلام همان گونه که به فعالیت های اقتصادی سفارش شده، به تقوا و معنویت گرایی نیز سفارش شده است، زیرا همه خوشبختی ها در داشتن مال و ثروت ظهور نمی کند. این که تصور می شود ملت های فاقد ایمان و پرهیزگاری، غرق در ناز و نعمت هستند، اشتباه بزرگی است؛ زیرا اگر به درون این جوامع نفوذ کنیم، دردهای جانکاهی (که روح و جسم آن ها را درهم می کوبد) می بینیم و قبول خواهیم کرد که بسیاری از آن ها از بیچاره ترین مردم روی زمین هستند،[6] زیرا معنویت مهم ترین سرمایه زندگی است. اگر در اسلام از درآمدها و ثروت اندوزی غیر مشروع نهی شده، بدین جهت است که مردم از معنویت فاصله نگیرند و عدالت اجتماعی گسترش یابد. خود باختگی :یکی از علل مهم فقر جوامع اسلامی خود باختگی است، بدین معنا که امروزه مسلمانان توانایی ها و قابلیت های خویش را فراموش کرده و تصور می کنند فقط دیگران توان اقتصادی و خلاقیت های علمی دارند. روحیه خود باختگی موجب شده است که در جوامع اسلامی از نیروهای انسانی کشورهای بیگانه استفاده شده و این رویکرد فقر اقتصادی و وابستگی را در پی دارد.   [1]. تفسیر نمونه، ج 6، ص 270. [2]. وسائل الشیعه، ج 12، ص 43 (الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله). [3]. تفسیر نمونه، ج 25، ص 200. [4]. وسائل الشیعه، ج 12، ص 28. [5]. نهج البلاغه، نامه 53. [6]. تفسیر نمونه، ج 6، ص 268.
عنوان سوال:

آیا دین اسلام دین فقر و گرسنگی است؟ علت فقر اقتصادی جوامع اسلامی چیست؟


پاسخ:

برخی، خاستگاه چالش ها و نارسایی های مربوط به مسلمانان را دین و آموزه های آن می دانند (که این یکی از آسیب های دین شناسی است )، حال آن که عقب ماندگی و مشکلات مسلمانان مربوط به خود آنان است. اسلام چیزی است و مسلمان بودن چیزی دیگر.[1]
در اسلام مسلمانان به فعالیت های اقتصادی فرا خوانده شده و از فقر و هر گونه تن پروری و بیکاری نهی شده اند تا آن جا که کار در راه تأمین هزینه زندگی اعضای خانواده، ارزش جهاد در راه خدا را پیدا کرده است.[2] یکی از نویسندگان در ذیل تفسیر آیة 20 مزمل می نویسد: (در آیه تلاش برای زندگی در کنار (جهاد فی سبیل الله) قرار داده شده و این نشان می دهد که اسلام برای این موضوع اهمیت زیادی قائل است. چرا چنین نباشد، در حالی که یک ملّت فقیر و گرسنه و محتاج به بیگانه، هرگز استقلال و عظمت و سربلندی نخواهد یافت؟! اصولاً (جهاد اقتصادی) بخشی از (جهاد با دشمن) است.[3]
امام صادق(ع) در خصوص اهمیت کسب روزی فرمود: (لا تکسلوا فی طلب معایشکم فأنّ آبائنا کانوا یرکضون فیها و یطلبونها؛[4] در تحصیل روزی تنبلی نکنید، زیرا پدران ما در این راه می کوشیدند و روزی را طلب می کردند). بر این اساس، اسلام مسلمانان را نه تنها به دوری از فقر فرا خوانده، بلکه آن را مانند جهاد دانسته است. بنابراین آموزه های دینی موجب فقر مسلمانان نیست.

فقر مسلمانان ریشه در عوامل دیگر دارد. ازجمله:

سیاست حاکمان: یکی از علل مهم، سیاست هایی است که در طول تاریخ توسط حاکمان ستمگر به کار گرفته شده و دشمنان نیز از آن حمایت می کردند. دشمنان می دانند که استقلال اقتصادی مسلمانان، با منافع آنان در تضاد است. آنان ذلّت و وابستگی جهان اسلام را می خواهند که یکی از وابستگی هایی که شدیداً جامعه اسلامی را آسیب پذیر نموده، وابستگی اقتصادی به کشورهای استعمار گر است.

برداشت های انحرافی از دین: یکی از علل گسترش فقر در جهان اسلام برداشت های انحرافی از دین می باشد. برخی تصور می کنند که دین انسان ها را به آخرت فرا خوانده و از تلاش و فعالیت در دنیا بر حذر داشته، که غلط بودن این پندار کاملاً روشن است.
در برخی از روایات یکی از مؤلفه های جامعة آرمانی امام زمان(عج) پیشرفت های اقتصادی و علمی بیان شده است. این نشان می دهد که یکی از اهداف مهم اسلام فقر زدایی و فرا خوانی به فن آوری و پیشرفت های اقتصادی است. پیامبر اسلام و ائمه به فعالیت های اقتصادی می پرداختند و در صدد تشکیل جامعة بدون فقر بودند. امام علی(ع) یکی از وظایف حاکمان را فقر زدایی دانست.[5]
البته در اسلام همان گونه که به فعالیت های اقتصادی سفارش شده، به تقوا و معنویت گرایی نیز سفارش شده است، زیرا همه خوشبختی ها در داشتن مال و ثروت ظهور نمی کند.
این که تصور می شود ملت های فاقد ایمان و پرهیزگاری، غرق در ناز و نعمت هستند، اشتباه بزرگی است؛ زیرا اگر به درون این جوامع نفوذ کنیم، دردهای جانکاهی (که روح و جسم آن ها را درهم می کوبد) می بینیم و قبول خواهیم کرد که بسیاری از آن ها از بیچاره ترین مردم روی زمین هستند،[6] زیرا معنویت مهم ترین سرمایه زندگی است.
اگر در اسلام از درآمدها و ثروت اندوزی غیر مشروع نهی شده، بدین جهت است که مردم از معنویت فاصله نگیرند و عدالت اجتماعی گسترش یابد.

خود باختگی :یکی از علل مهم فقر جوامع اسلامی خود باختگی است، بدین معنا که امروزه مسلمانان توانایی ها و قابلیت های خویش را فراموش کرده و تصور می کنند فقط دیگران توان اقتصادی و خلاقیت های علمی دارند. روحیه خود باختگی موجب شده است که در جوامع اسلامی از نیروهای انسانی کشورهای بیگانه استفاده شده و این رویکرد فقر اقتصادی و وابستگی را در پی دارد.
 

[1]. تفسیر نمونه، ج 6، ص 270.
[2]. وسائل الشیعه، ج 12، ص 43 (الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله).
[3]. تفسیر نمونه، ج 25، ص 200.
[4]. وسائل الشیعه، ج 12، ص 28.
[5]. نهج البلاغه، نامه 53.
[6]. تفسیر نمونه، ج 6، ص 268.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین