آیا انسان مجبور است یا مختار؟
هیچ انسانی در گام اول منکر اختیار و توانایی انتخاب خود نمی شود. چون همه آن را با تمام وجود می یابند. هیچ کس در وسط دچار شک نمی شود که آیا می توانم خود را از خطر تصادف برهانم یا خیر! بلکه همه می دانند که می توانند و اقدام می کنند. و کسانی که دچار شبهه جبر می شوند، به این دلیل است که توانایی هضم مسائل مختلف را ندارند. و در مقابل بعضی حقایق، نمی توانند درک کنند چگونه اختیارشان با آن مساله قابل جمع است. به عنوان نمونه عده ای وقتی که قدرت بیکران خداوند را دیدند و توحید فاعلی را فهمیدند، تصور کردند که  انسان مجبور آفریده شده است یعنی فاعل کارهای انسان خداوند است و انسان هیچ اراده ای ندارد اما با اندک توجهی غلط بودن این اندیشه روشن می شود؛ چون خدای تعالی عادل است و انسان را جزا می دهد! پس معلوم است که انسان، اختیار دارد که از او بازخواست می شود و در مقابل اعمالش مسئول است. دانشمندان الهی با راهنمایی از عقل وکمک گرفتن از روایات امامان معصوم"ع" معتقدند : انسان نه مجبور است که فقط ابزار کار باشد وهیچ اختیاری ازخود نداشته باشد ونه مستقل که خداوند او را به حال خود رها کرده باشد.[1]  انسان یک موجود ضعیف است یک موجود نیازمند و فقیر و فقیر به معنای کسی است که نمی تواند روی پای خود بایستد وخداوند می فرماید: (یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللَّهِ [فاطر/15] ای مردم همه شما درمقابل خدا فقیر هستید) فقیر به معنی بی پول نیست، بلکه فقیر به کسی می گویند که ستون فقراتش شکسته است و قدرت قیام ندارد معنی اصلی فقیر این است که انسان در پیشگاه ذات مقدس خداوند مهره های کمرش شکسته است اگرکسی نباشد دست او را بگیرد هرگز قدرت قیام ندارد. ما درنماز می خوانیم "بحول لله وقوته اقوم واقعد" که یک اصل اعتقادی است و مخصوص نماز نیست بلکه درتمام زندگی ما جاری است. و می گوئیم "ایاک نستعین" (فقط از تو کمک می جوییم) چون ما به تنهایی نمی توانیم کارهایمان را انجام دهیم. و تا قدرت الهی نباشد، قدرت بر اقدام هیچ کاری نداریم. که خدای تعالی این قدرت را به ما داده است و ما در قبال انتخاب هایمان مسئول هستیم. یکی از دلایل واضح اختیار انسان این است که ما با مراجعه به خودمان می بینیم: برای انجام یک کار مهم مدت ها فکر کرده مشورت می کنیم و بررسی می کنیم که آیا این کار خوب است یا بد  واگر کار را انجام دادیم و بد درآمد پشیمان شده و یا احیاناً مورد سرزنش دیگران قرار می گیریم و اگر خوب در بیاید خوشحال شده و مورد ستایش دیگران قرار می گیریم و این نشان دهنده این است که ما مختار هستیم. [1]. آموزش عقاید، ج1، استاد مصباح.
عنوان سوال:

آیا انسان مجبور است یا مختار؟


پاسخ:

هیچ انسانی در گام اول منکر اختیار و توانایی انتخاب خود نمی شود. چون همه آن را با تمام وجود می یابند. هیچ کس در وسط دچار شک نمی شود که آیا می توانم خود را از خطر تصادف برهانم یا خیر! بلکه همه می دانند که می توانند و اقدام می کنند.
و کسانی که دچار شبهه جبر می شوند، به این دلیل است که توانایی هضم مسائل مختلف را ندارند. و در مقابل بعضی حقایق، نمی توانند درک کنند چگونه اختیارشان با آن مساله قابل جمع است.
به عنوان نمونه عده ای وقتی که قدرت بیکران خداوند را دیدند و توحید فاعلی را فهمیدند، تصور کردند که  انسان مجبور آفریده شده است یعنی فاعل کارهای انسان خداوند است و انسان هیچ اراده ای ندارد اما با اندک توجهی غلط بودن این اندیشه روشن می شود؛ چون خدای تعالی عادل است و انسان را جزا می دهد! پس معلوم است که انسان، اختیار دارد که از او بازخواست می شود و در مقابل اعمالش مسئول است.

دانشمندان الهی با راهنمایی از عقل وکمک گرفتن از روایات امامان معصوم"ع" معتقدند : انسان نه مجبور است که فقط ابزار کار باشد وهیچ اختیاری ازخود نداشته باشد ونه مستقل که خداوند او را به حال خود رها کرده باشد.[1]

 انسان یک موجود ضعیف است یک موجود نیازمند و فقیر و فقیر به معنای کسی است که نمی تواند روی پای خود بایستد وخداوند می فرماید:
(یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللَّهِ [فاطر/15] ای مردم همه شما درمقابل خدا فقیر هستید)
فقیر به معنی بی پول نیست، بلکه فقیر به کسی می گویند که ستون فقراتش شکسته است و قدرت قیام ندارد معنی اصلی فقیر این است که انسان در پیشگاه ذات مقدس خداوند مهره های کمرش شکسته است اگرکسی نباشد دست او را بگیرد هرگز قدرت قیام ندارد. ما درنماز می خوانیم "بحول لله وقوته اقوم واقعد" که یک اصل اعتقادی است و مخصوص نماز نیست بلکه درتمام زندگی ما جاری است. و می گوئیم "ایاک نستعین" (فقط از تو کمک می جوییم) چون ما به تنهایی نمی توانیم کارهایمان را انجام دهیم. و تا قدرت الهی نباشد، قدرت بر اقدام هیچ کاری نداریم. که خدای تعالی این قدرت را به ما داده است و ما در قبال انتخاب هایمان مسئول هستیم.
یکی از دلایل واضح اختیار انسان این است که ما با مراجعه به خودمان می بینیم: برای انجام یک کار مهم مدت ها فکر کرده مشورت می کنیم و بررسی می کنیم که آیا این کار خوب است یا بد  واگر کار را انجام دادیم و بد درآمد پشیمان شده و یا احیاناً مورد سرزنش دیگران قرار می گیریم و اگر خوب در بیاید خوشحال شده و مورد ستایش دیگران قرار می گیریم و این نشان دهنده این است که ما مختار هستیم.

[1]. آموزش عقاید، ج1، استاد مصباح.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین