چرا انسان اشرف مخلوقات هست؟
شاید لازم باشد، قبل از هر چیز معنای صحیح اشرف مخلوقات بودن انسان، را درک کنیم. قطعا منظور از این جمله این نیست که تک تک انسان ها، اشرف مخلوقات هستند. بلکه از نظر دینی، بعضی از انسان ها، بدترین جنبده معرفی شده اند: (إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذینَ کَفَرُوا فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ؛[1] هرآینه بدترین جنبندگان در نزد خدا آنهایند که کافر شده‌اند و ایمان نمی ‌آورند.) و آیه دیگری که بارها و بارها شنیده ایم که بعضی انسان ها، از حیوانات نیز گمراه تر هستند: (لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ؛[2] ایشان را دلهایی است که بدان نمی ‌فهمند و چشمهایی است که بدان نمی ‌بینند و گوشهایی است که بدان نمی ‌شنوند. اینان همانند چارپایانند حتی گمراه‌تر از آنهایند. اینان خود غافلانند.) پس منظور این نیست که همه انسان ها، شرافت دارند، بلکه انسان استعداد و توانایی این را دارد که به رتبه اشرف مخلوقات برسد. و برای این مساله هم بیانات متعدد دینی وجود دارد. اگر چه به طور صریح انسان را اشرف مخلوقات اسم ننهاده اما حقیقت بیانی که مد نظر است، چیزی غیر از این را اثبات نمی کند: (إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسان؛[3] ما این امانت را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، از تحمل آن سرباز زدند و از آن ترسیدند. انسان آن امانت بر دوش گرفت.) وقتی شما بخواهید امانتی را به کسی بسپارید، آیا شایسته ترین فرد را برای این کار انتخاب نمی کنید؟ (وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ؛[4] و چون پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین خلیفه ‌ای می آفرینم، گفتند: آیا کسی را می ‌آفرینی که در آنجا فساد کند و خونها بریزد، و حال آنکه ما به ستایش تو تسبیح می ‌گوییم و تو را تقدیس می کنیم؟ گفت: من آن دانم که شما نمی ‌دانید.) شرافت انسان این قدر عظیم بود که سزاوار خلافت الهی در زمین بود، واین شایستگی مطابق علم بدون خطای خداوند بود. (فَسَجَدَ الْمَلائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ؛[5]  فرشتگان همگی سجده کردند.) آیا سجده همه فرشتگان بر انسان، دلیل برتری انسان بر آنها نیست؟ (ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ؛[6]  آن گاه از آن نطفه، لخته خونی آفریدیم و از آن لخته خون، پاره ‌گوشتی و از آن پاره ‌گوشت، استخوانها آفریدیم و استخوانها را به گوشت پوشانیدیم بار دیگر او را آفرینشی دیگر دادیم. در خور تعظیم است خداوند، آن بهترین آفرینندگان.) در جای دیگری داریم که خداوند این گونه به خود تبریک گفته باشد و خلق دیگری را علت آن ذکر کرده باشد؟ در روایتی از امام صادق (ع) مخلوقات به سه دسته تقسیم می شوند. (حیوان – انسان – ملائک) برای برتری انسان بر حیوانات، نیز به سخن چندانی نیست. چون حیوانات مسخر انسان و برای انسان خلق شده اند: (وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً مِنْهُ إِنَّ فی‌ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛[7]  رام شما ساخت آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است. همه از آن اوست. در این برای متفکران عبرتهاست) و برتری انسان بر ملائک نیز از آن جایی است که انسان علیرغم وجود شهوات، تابع عقل قرار می گیرد: امام صادق علیه السّلام فرمود: خداوند متعال عقل بدون شهوت را در فرشتگان قرار داد، و شهوت بدون عقل را در حیوانات، و عقل و شهوت را در انسان، هر کس عقلش بر شهوتش غالب آید از فرشتگان بهتر، و هر که شهوتش بر عقلش غلبه نمود از حیوانات بدتر است.؛[8] [1]. انفال آیه 55. [2]. اعراف آیه 179. [3]. احزاب آیه 72. [4]. بقره آیه 30. [5]. حجر آیه 30. [6]. مومنون آیه 14. [7]. جاثیه آیه 13. [8]. مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار ص 251.
عنوان سوال:

چرا انسان اشرف مخلوقات هست؟


پاسخ:

شاید لازم باشد، قبل از هر چیز معنای صحیح اشرف مخلوقات بودن انسان، را درک کنیم. قطعا منظور از این جمله این نیست که تک تک انسان ها، اشرف مخلوقات هستند. بلکه از نظر دینی، بعضی از انسان ها، بدترین جنبده معرفی شده اند:
(إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذینَ کَفَرُوا فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ؛[1] هرآینه بدترین جنبندگان در نزد خدا آنهایند که کافر شده‌اند و ایمان نمی ‌آورند.)

و آیه دیگری که بارها و بارها شنیده ایم که بعضی انسان ها، از حیوانات نیز گمراه تر هستند:
(لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ؛[2] ایشان را دلهایی است که بدان نمی ‌فهمند و چشمهایی است که بدان نمی ‌بینند و گوشهایی است که بدان نمی ‌شنوند. اینان همانند چارپایانند حتی گمراه‌تر از آنهایند. اینان خود غافلانند.)

پس منظور این نیست که همه انسان ها، شرافت دارند، بلکه انسان استعداد و توانایی این را دارد که به رتبه اشرف مخلوقات برسد. و برای این مساله هم بیانات متعدد دینی وجود دارد. اگر چه به طور صریح انسان را اشرف مخلوقات اسم ننهاده اما حقیقت بیانی که مد نظر است، چیزی غیر از این را اثبات نمی کند:
(إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسان؛[3] ما این امانت را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، از تحمل آن سرباز زدند و از آن ترسیدند. انسان آن امانت بر دوش گرفت.)

وقتی شما بخواهید امانتی را به کسی بسپارید، آیا شایسته ترین فرد را برای این کار انتخاب نمی کنید؟

(وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ؛[4] و چون پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین خلیفه ‌ای می آفرینم، گفتند: آیا کسی را می ‌آفرینی که در آنجا فساد کند و خونها بریزد، و حال آنکه ما به ستایش تو تسبیح می ‌گوییم و تو را تقدیس می کنیم؟ گفت: من آن دانم که شما نمی ‌دانید.)

شرافت انسان این قدر عظیم بود که سزاوار خلافت الهی در زمین بود، واین شایستگی مطابق علم بدون خطای خداوند بود.

(فَسَجَدَ الْمَلائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ؛[5]  فرشتگان همگی سجده کردند.)

آیا سجده همه فرشتگان بر انسان، دلیل برتری انسان بر آنها نیست؟

(ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ؛[6]  آن گاه از آن نطفه، لخته خونی آفریدیم و از آن لخته خون، پاره ‌گوشتی و از آن پاره ‌گوشت، استخوانها آفریدیم و استخوانها را به گوشت پوشانیدیم بار دیگر او را آفرینشی دیگر دادیم. در خور تعظیم است خداوند، آن بهترین آفرینندگان.)

در جای دیگری داریم که خداوند این گونه به خود تبریک گفته باشد و خلق دیگری را علت آن ذکر کرده باشد؟

در روایتی از امام صادق (ع) مخلوقات به سه دسته تقسیم می شوند. (حیوان – انسان – ملائک) برای برتری انسان بر حیوانات، نیز به سخن چندانی نیست. چون حیوانات مسخر انسان و برای انسان خلق شده اند:

(وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً مِنْهُ إِنَّ فی‌ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛[7]  رام شما ساخت آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است. همه از آن اوست. در این برای متفکران عبرتهاست)

و برتری انسان بر ملائک نیز از آن جایی است که انسان علیرغم وجود شهوات، تابع عقل قرار می گیرد:

امام صادق علیه السّلام فرمود: خداوند متعال عقل بدون شهوت را در فرشتگان قرار داد، و شهوت بدون عقل را در حیوانات، و عقل و شهوت را در انسان، هر کس عقلش بر شهوتش غالب آید از فرشتگان بهتر، و هر که شهوتش بر عقلش غلبه نمود از حیوانات بدتر است.؛[8]

[1]. انفال آیه 55.
[2]. اعراف آیه 179.
[3]. احزاب آیه 72.
[4]. بقره آیه 30.
[5]. حجر آیه 30.
[6]. مومنون آیه 14.
[7]. جاثیه آیه 13.
[8]. مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار ص 251.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین