آیا در حکومت دینی به جهان آخرت اصالت داده می شود و نیازهای معیشتی مردم مورد بی توجهی قرار می گیرد؟
در دین، از ارزش های معنوی استفاده می شود تا زندگی اجتماعی بشر سامان داده شود. یعنی دقیقا عکس مطلب منعکس شده در سوال، اهمیت معاد و ارزش آن عاملی برای توجه بیشتر به معیشت اجتماع است. در این جا نمونه هایی از بیانات دینی در این راستا را ذکر می کنیم: 1- یکی از اهداف اصیل پیامبران، برقراری عدالت در جامعه است و یکی از ابعاد عدالت، عدالت اقتصادی است: (لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ[حدید/25] ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند.) 2- توجه به نیازهای افراد جامعه و تلاش برای برطرف کردن آنها، یکی از راه های کسب توشه برای زندگی پس از مرگ است. به همین دلیل توجه بیشتر به معاد، تلاش بیشتر برای رفع نیازهای دیگران را سبب می شود: امام باقر (ع) می فرماید کسی که برای برآوردن حاجت مؤمن قدمی بردارد خداوند دستور فرماید که هفتاد و پنج هزار فرشته او را روز قیامت سایه کنند و هر قدمی که برمیدارد برایش حسنه ‌ای نوشته می ‌شود و گناهی از نامه عملش برداشته شود و بآن قدم درجه‌ ای باو در بهشت داده شود هر گاه از حاجت آن مؤمن فارغ شد خداوند پاداش حج و عمره در نامه عملش می ‌نویسد.[1] امام صادق (ع) می فرماید: هر کس حاجت برادر مسلمان خود را- در حال قدرت- برآورده نسازد، خداوند اژدهایی از آتش را در قبر بر او مسلّط نماید، که تا روز قیامت او را بگزد.[2] روایات در این زمینه بسیار بسیار زیاد هستند و دو روایت بالا نمونه کوچکی از آنهاست. 3- سیره اولیاء دینی نشان از اهتمام و توجه جدی آنها به وضعیت معیشت مردم دارد. و ماجرای بردن آذوقه به خانه نیازمندان توسط ائمه اهل بیت (علیهم السلام) مساله ای بوده که حتی در دوران حکومت های غاصب نیز انجام می شده است. به عنوان مثال: هشام بن سالم گفت هر وقت تاریکی شب همه جا را می‌ گرفت و مقداری از شب میگذشت حضرت صادق علیه السّلام انبانهایی از نان و گوشت و پول برمیداشت و بر شانه میگرفت میرفت بدر خانه مستمندان مدینه بین آنها تقسیم میکرد با اینکه او را نمیشناختند پس از درگذشت امام صادق دیگر آن شخص را نیافتند فهمیدند آن جناب امام صادق بوده.[3] 4- یکی از واجبات مهم در اسلام، پرداخت های مالی است که از آن برای رفع نیازهای معیشتی مردم استفاده می شود: امام صادق (ع) می فرماید: اسلام بر 5 ستون استوار شده است که یکی از آنها زکات است.[4] بنابراین اندک شناختی از اسلام نشان می دهد که توجه به معاد هیچ گونه منافاتی با توجه به نیازهای معیشتی ندارد. و اگر کسی اسلام را صحیح بفهمد، می داند که حتی زهد اسلامی، سبب آبادانی دنیا می شود.                (زهد این است که تو از محرک‌های غریزه و عادت که محدود به تو هستند و در این حوزه می ‌جوشند فراتر بیایی؛ تنها به خودت محدود نشوی؛ ... زهد این است که به اندازه توانت بکوشی و به اندازه نیازت برداری. زهد کم کار کردن نیست، کم برداشتن است. زاهد از یهودی بیشتر می ‌کوشد و از درویش کمتر برمی ‌دارد و همین است که توسعه می ‌آورد و رشد صنعت و رشد عدالت را همساز می‌ نماید. مادام که تو در حصار خودت باشی، زیاد به دست می ‌آوری؛ ولی جمع می ‌کنی و در کنار تو جمعی پریشان می ‌مانند. اگر از این حصار آزاد شدی و از این بند بیرون آمدی و به زهد و آزادی رسیدی، آن وقت همه در سفره‌ی نعمت و قدرت و ثروت و اعتبار و عزت تو، سهم خواهند یافت و این انگیزه‌ی وسیع و گسترده، به توسعه صنعت و ثروت نزدیک‌تر است؛ که می ‌بینیم امام زاهدان عابد و آزاد مردان عاشق، چگونه در روز با تمامی دارایی نخلستان‌ها، حتی شکم خود را پر نمی ‌کند. می ‌کوشد و بر نمی ‌دارد. این معنای زهد است و این زهد، عامل توسعه و بروز ثروت و صنعت و باعث آبادی آب و خاک و زندگی و جمعیت و جماعت است.)[5] [1]. إرشاد القلوب إلی الصواب، ج‌1، ص: 146. [2]. إرشاد القلوب إلی الصواب، ج‌1، ص: 142. [3]. بحار الأنوار ، ج‌47، ص: 38. [4]. أمالی الصدوق، ص 268،  المجلس الخامس و الأربعون. [5]. از معرفت دینی تا حکومت دینی، علی صفائی حائری، ص: 219.
عنوان سوال:

آیا در حکومت دینی به جهان آخرت اصالت داده می شود و نیازهای معیشتی مردم مورد بی توجهی قرار می گیرد؟


پاسخ:

در دین، از ارزش های معنوی استفاده می شود تا زندگی اجتماعی بشر سامان داده شود. یعنی دقیقا عکس مطلب منعکس شده در سوال، اهمیت معاد و ارزش آن عاملی برای توجه بیشتر به معیشت اجتماع است. در این جا نمونه هایی از بیانات دینی در این راستا را ذکر می کنیم:

1- یکی از اهداف اصیل پیامبران، برقراری عدالت در جامعه است و یکی از ابعاد عدالت، عدالت اقتصادی است:

(لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ[حدید/25] ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند.)

2- توجه به نیازهای افراد جامعه و تلاش برای برطرف کردن آنها، یکی از راه های کسب توشه برای زندگی پس از مرگ است. به همین دلیل توجه بیشتر به معاد، تلاش بیشتر برای رفع نیازهای دیگران را سبب می شود:

امام باقر (ع) می فرماید کسی که برای برآوردن حاجت مؤمن قدمی بردارد خداوند دستور فرماید که هفتاد و پنج هزار فرشته او را روز قیامت سایه کنند و هر قدمی که برمیدارد برایش حسنه ‌ای نوشته می ‌شود و گناهی از نامه عملش برداشته شود و بآن قدم درجه‌ ای باو در بهشت داده شود هر گاه از حاجت آن مؤمن فارغ شد خداوند پاداش حج و عمره در نامه عملش می ‌نویسد.[1]

امام صادق (ع) می فرماید: هر کس حاجت برادر مسلمان خود را- در حال قدرت- برآورده نسازد، خداوند اژدهایی از آتش را در قبر بر او مسلّط نماید، که تا روز قیامت او را بگزد.[2]

روایات در این زمینه بسیار بسیار زیاد هستند و دو روایت بالا نمونه کوچکی از آنهاست.

3- سیره اولیاء دینی نشان از اهتمام و توجه جدی آنها به وضعیت معیشت مردم دارد. و ماجرای بردن آذوقه به خانه نیازمندان توسط ائمه اهل بیت (علیهم السلام) مساله ای بوده که حتی در دوران حکومت های غاصب نیز انجام می شده است. به عنوان مثال:

هشام بن سالم گفت هر وقت تاریکی شب همه جا را می‌ گرفت و مقداری از شب میگذشت حضرت صادق علیه السّلام انبانهایی از نان و گوشت و پول برمیداشت و بر شانه میگرفت میرفت بدر خانه مستمندان مدینه بین آنها تقسیم میکرد با اینکه او را نمیشناختند پس از درگذشت امام صادق دیگر آن شخص را نیافتند فهمیدند آن جناب امام صادق بوده.[3]

4- یکی از واجبات مهم در اسلام، پرداخت های مالی است که از آن برای رفع نیازهای معیشتی مردم استفاده می شود: امام صادق (ع) می فرماید: اسلام بر 5 ستون استوار شده است که یکی از آنها زکات است.[4]

بنابراین اندک شناختی از اسلام نشان می دهد که توجه به معاد هیچ گونه منافاتی با توجه به نیازهای معیشتی ندارد. و اگر کسی اسلام را صحیح بفهمد، می داند که حتی زهد اسلامی، سبب آبادانی دنیا می شود.
              
(زهد این است که تو از محرک‌های غریزه و عادت که محدود به تو هستند و در این حوزه می ‌جوشند فراتر بیایی؛ تنها به خودت محدود نشوی؛ ... زهد این است که به اندازه توانت بکوشی و به اندازه نیازت برداری. زهد کم کار کردن نیست، کم برداشتن است. زاهد از یهودی بیشتر می ‌کوشد و از درویش کمتر برمی ‌دارد و همین است که توسعه می ‌آورد و رشد صنعت و رشد عدالت را همساز می‌ نماید. مادام که تو در حصار خودت باشی، زیاد به دست می ‌آوری؛ ولی جمع می ‌کنی و در کنار تو جمعی پریشان می ‌مانند.

اگر از این حصار آزاد شدی و از این بند بیرون آمدی و به زهد و آزادی رسیدی، آن وقت همه در سفره‌ی نعمت و قدرت و ثروت و اعتبار و عزت تو، سهم خواهند یافت و این انگیزه‌ی وسیع و گسترده، به توسعه صنعت و ثروت نزدیک‌تر است؛ که می ‌بینیم امام زاهدان عابد و آزاد مردان عاشق، چگونه در روز با تمامی دارایی نخلستان‌ها، حتی شکم خود را پر نمی ‌کند. می ‌کوشد و بر نمی ‌دارد. این معنای زهد است و این زهد، عامل توسعه و بروز ثروت و صنعت و باعث آبادی آب و خاک و زندگی و جمعیت و جماعت است.)[5]


[1]. إرشاد القلوب إلی الصواب، ج‌1، ص: 146.
[2]. إرشاد القلوب إلی الصواب، ج‌1، ص: 142.
[3]. بحار الأنوار ، ج‌47، ص: 38.
[4]. أمالی الصدوق، ص 268،  المجلس الخامس و الأربعون.
[5]. از معرفت دینی تا حکومت دینی، علی صفائی حائری، ص: 219.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین