اعتماد به نفس، پدیدهای اکتسابی است، یعنی برخورداری از خصیصه اعتماد به نفس، در گرو تمرین، ریاضت و برنامه ریزی است، شخصی که خود را در این مورد ضعیف و ناتوان مییابد، میتواند با استفاده از روشهای علمی و با روحیه امیدواری، برای تغییر شخصیت خود اقدام نماید. شیوههای ایجاد و تقویت اعتماد به نفس عبارتند از: 1 - خودارزشمندی: اعتماد به نفس در گرو احترام به خود و نگرش مثبت به خویش است. احساس ارزشمندی یا عزت نفس نیاز فطری انسان است "آبراهام مازلو" روان شناس معروف در کنار نیازهای جسمانی، نیازهای ایمانی، نیاز به عشق، محبت، تعلق به دیگران و نیاز به احترام و شأن اجتماعی را مطرح کرده است.[1] اعتماد به نفس، ارتباطی مستقیم با ارضای این نیاز درونی دارد. مازلو میگوید: هنگامی که نیاز احترام به خود، ارضا شود، شخص احساس اعتماد به نفس، ارزش مندی، توانایی، قابلیت و کفایت میکند و وجود خود را در دنیا مفید و لازم مییابد، اما عقیم ماندن این نیازها، موجب احساس حقارت، ضعف و نومیدی میگردد.[2] برایناساس، اسلام در تمام برنامههای عبادی و اجتماعی و اخلاقی و اقتصادی خود، عزت و کرامت نفس را لحاظ کرده است. اگر انسان خود واقعی را پیدا کند، دیگر احساس حقارت نمیکند و گوهر وجودی خود را با هیچ چیز، عوض نمیکند. امام صادق(ع) فرمود: "من با نفس خود هیچ موجودی را برابر نمیکنم، جز پروردگارم. تمام دنیا و غیر خدا را با این گوهر نفیس برابر نمیکنم".[3] 2 - خودشناسی: اعتماد به نفس تا حد زیادی متوقف بر شناخت جنبههای مثبت و تواناییهای نسبی و آگاهی از استعدادهای قابلیتها و کشف آنها است. شخص دارای ضعف اراده، میپندارد که دیگران تواناییها و استعدادهایی دارند که او ندارد. دیگران کارهای را انجام میدهند که او نمیتواند، در حالی که این مسئله اصلاً صحیح نمیباشد؛ چون که اگر تأمل و دقت کند، میبیند که او نیز همان تواناییها را دارد، یا استعدادهایی دارد که دیگران ندارند. او میتواند با آگاهی از این استعدادها و تواناییها آن ها را شکوفا نموده و با تکیه بر آنها به تواناییهای برتر دست یابد. عدم اعتماد به نفس غالباً، بر اثر فقدان امکانات و تواناییها نیست، بلکه به دلیل عدم شناسایی خویشتن است. در این راستا، اطرافیان نقش بسیار مهمی میتوانند ایفا نمایند، به این صورت که با بیان قابلیتها، به فرد مورد نظر اطمینان دهند تا به مرور زمان، وی بتواند با کفایتهای شخصی اش رابطه منطقی برقرار نماید. رسیدن به مقاصد و اهداف، دور از دسترس نیست، فقط باید حوزه شناخت و آگاهی را توسعه داد. ژان پل سارتر میگوید: "اگر یک فلج، قهرمان دو و میدانی نشود، خود مقصر است". این جمله کنایه از توانایی و نیروی عظیم نهفته در وجود آدمی است. متأسفانه انسانها نه تنها از ذخیرههای درونی خدادای خود به گونه احسن استفاده نمیکنند، بلکه عموماً از این تواناییها بی اطلاع اند. 3 - خودپنداره مثبت: در اصطلاح روان شناسان، ارزیابی کلی فرد از شخصیت خود را خود پنداره میگویند که ممکن است مثبت یا منفی باشد. اگر تصور از خود، مثبت و متعادل باشد، شخص دارای سلامت روانی است. همین که فکر کنیم کاری ازما ساخته نیست، بهانه و انگیزه لازم را برای شکست خود به وجود آوردهایم. باید این حقیقت را بپذیریم که هیچ انسانی بی استعداد نیست. کسانی که بی استعداد نامیده میشوند، افرادی هستند که نتوانسته یا نخواستهاند ظرفیت وجودی و بالقوه خود را پرورش دهند. بعضی از مردم در حقیقت اسیر و زندانی تصور منفی و بدگمانی خویش هستند و خود را ضعیف، عنصری نامطلوب و به درد نخور توصیف میکنند. 4 - خوداتکایی: یکی از راههای رسیدن به اعتماد به نفس، بینیازی از دیگران و اتکای به خود است. انسان نباید به امید معجزه دیگران باشد، بلکه باید خود معجزه گر شود. این امر جز با قطع امید از دیگران حاصل نمیگردد. امام سجاد(ع) میفرماید: "تمامی خیر و سعادت را در این دیدم که انسان به آن چه در دست مردم است، چشم طمع نداشته باشد".[4] خوداتکایی تنها به مرحله فعل و عمل منحصر نمیشود، بلکه در حوزه فکر و اندیشه از اهمیت بیشتری برخوردار است. در سایه استقلال فکری، بهرهوری از توانایی ذهنی حاصل میگردد و تأثیر پذیری از قضاوت مردم به حداقل میرسد و براساس جو و قضاوت دیگران تصمیمگیری صورت نمیگیرد. 5 - رویارویی با مشکلات: قرار گرفتن جوانان در موقعیتهای جدی و نسبتاً دشوار، به مراتب آنها را بیش از گریز از موقعیت، به مرزهای اعتماد به نفس نزدیک میکند. هیچ تمرینی مفیدتر از تلاش برای غلبه بر مشکلات نیست.[5] انسان باید در میدان عمل با تجربه اندوزی از شکستها، راه رسیدن به موفقیت را بیازمانید. امام علی(ع) میفرماید: "هرگاه سختی چیزی باعث بیم و هراست شد، در مقابل آن سخت و مقاوم شو که با تن دادن به سختیها مشکل بر تو آسان خواهد شد".[6] 6 - تلقین درمانی: بهره گیری از روش تلقین درمانی، آدمی را برای غلبه بر ضعفها یاری میدهد. به هنگام خطور افکار منفی لازم است بلافاصله اندیشه مثبتی را جایگزین کرد و آن را به ذهن تلقین نمود. کسی که فاقد اعتماد به نفس است، میتواند از فرمول تلقین به نفس استفاده کند که بگوید: هر روز بیش از پیش، از هر لحاظ اعتماد به نفس من بهتر میشود. با توجه به تحقیقات و مطالعاتی که انجام شده، معلوم گردیده است که مواقع شب و قبل از خواب، بهترین موقع برای انجام تلقین به نفس است.[7] افراد سست اراده از واژه "نمیتوانم" را بر ذهن خود ببندند و دریچه روشنایی "میتوانم" را روی خویش بگشایند، قطعاً به موفقیت خواهند رسید. ژاگو میگوید: "تا وقتی فکر میکند که نمیتوانید و دارای ظرفیت نیستید، احتمال موفقیت کم است. اگر درخشانترین شایستگیها را داشته باشید، خاموشش میکنید، ولی فردی که از نظر هوش و قابلیت، متوسط، ولی به خود اطمینان کامل داشته باشد که موفق خواهد شد، او موفق میشود".[8] 7 - تمرین و تصمیم گیری: زندگی سراسر عرصه تصمیم گیری است. اگر بیاموزیم که خودمان برای خویش تصمیم بگیریم، نه دیگران، به تدریج به اعتماد به نفس کامل خواهیم رسید. مهم نیست که در چه زمینهای تصمیم میگیریم؛ مهم تمرین و تکرار آن است. بعضی میگویند: ما از اتخاذ تصمیم عاجزیم، چون بارها برخلاف تصمیم خود عمل کردهایم. در پاسخ باید گفت: بیایید از نو تصمیم بگیرید و مطمئن باشید که شکستن تصمیم به معنای از بین رفتن همه آثار آن نیست. کوهنوردی که تصمیم گرفته به قله کوه دست یابد، چه بسا در بار اول و دوم به مقصود نرسد و نتواند تصمیم خود را عملی سازد، اما با تجربهاندوزی از گذشته سرانجام قله را فتح خواهد کرد. 8 - فراگیری مهارتهای زندگی: انسان هر چه بیشتر درباره زندگی خود بداند بهتر میتواند با مشکلات آن روبرو شود. بعضی از افراد به دلیل عدم آشنایی با اصول و قوانین زندگی، در برابر هر شکست جزئی به بهت و حیرت فلج کنندهای دچار میگردند و با یک حادثه ناگهانی، روحیه خود را از دست میدهند، یا همه تقصیرها را متوجه دیگران میسازند و به خیالپردازی و رؤیاسازی متوسل میشوند. در حالی که اگر تصویر صحیح از زندگی میداشتند، از قبل خود را برای رویارویی با هر نوع مشکلی آماده میکردند و ناکامی را به سکوی پرش و جهش تبدیل مینمودند. خداوند قدرت مقابله با مشکلات را در وجود بشر به ودیعه گذارده است. مهم، استفاده از این نیروی عظیم و تجربه اندوزی از ناکامیها است. پیشوایان دین بهما آموختهاند که در سختترین شرایط زندگی، نباید از مشکلات فرار کرد و روح امیدواری را از دست داد. امام علی(ع) میفرماید: "هرگاه سختی به اوج و نهایت خود رسید، باز باید امید گشایش و پیروزی داشت".[9] 9 - کسب تجارب موفقیتآمیز: موفقیت در انجام مهارتهای مختلف، موجبات تقویت انگیزه و رغبت افراد برای ادامه کار و تلاش را چند برابر میسازد. تجارب موفق، انگیزه و جرأت و اعتماد به نفس آدمی را تقویت میکند. اگر کسی در یکی از رشتهها تخصص لازم را پیدا کرد، این احساس به او دست میدهد که چیزی میداند که دیگران آن را نمیدانند و توانایی کاری را دارد که دیگران از انجام آن ناتوان اند آن چه در این جهت مهم است، انگیزه تلاش است، نه نتایج حاصل از آن. براین اساس، مقوله کار و اشتغال، جنبه تربیتی به خود میگیرد. دبس میگوید: "شغل و انتخاب آن، یک نقش مستقیم در اثبات شخصیت جوان دارد، زیرا این موضوع، نشانه آزادی جوان است و از این پس میتواند از وسایل شخصی برای ادامه زندگی استفاده کند و به همین دلیل است که به دست آوردن اولین پول، این قدر لذیذ و مطبوع است. در نتیجه اعتماد به شخص خود پیدا میکند".[10] 10 - مطالعه زندگی افراد موفق: آشنایی با زندگینامه بزرگان و نام آوران عرصههای علم و اندیشه و ادب و هنر از دو جهت، اعتماد به نفس انسان را بیشتر میکند، چون از یک سو، راه و روشی را مینمایاند که دیگران رفتند و به مقصود رسیدند؛ از سوی دیگر چون زندگی مشاهیر و نخبگان، اکنده از سختی و پر از درد و رنج بوده است، جوانان و قشرهای ضعیف و متوسط جامعه را برای نیل به موفقیت ترغیب میکند. 11 - به دست آوردن تکیه گاه معنوی: رسیدن به اعتماد به نفس در حد عالی که توان ایستادگی در برابر امواج سهمگین مشکلات را در انسان افزایش دهد، در گرو تکیه بر عنصر ایمان و توکیل به خداوند است. در سایه توکل و ایمان عمیق مذهبی، انسان احساس میکند که دیگر تنها نیست، بلکه همیشه خدا را در کنار خود میبیند، براین اساس امام علی(ع) درباره مؤمن میفرماید: "روح شخص با ایمان از سنگ خارا شکست ناپذیرتر است".[11] [1]. آبراهام مازلو، روانشناسی شخصیت سالم، ترجمه شیوا رویگردان، ص 154. [2]. همان، ص 155. [3]. بحارالانوار، ج 47، ص 25. [4]. اصول کافی، ج3، ص 219. [5]. موسوی لاری، رسالت اخلاق در تکامل انسان، ص 345. [6]. غررالحکم، ج3، ص 164. [7]. پترلستر، به خود اعتماد کنید، ترجمه دکتر سروری، ص 125. [8]. موسوی لاری، همان، ص 360. [9]. غررالحکم، ج4، ص 319. [10]. محمد تقی فلسفی، جوان، ج2، ص 350. [11]. نهج البلاغه، فیض الاسلام، قصار 325.
اعتماد به نفس، پدیدهای اکتسابی است، یعنی برخورداری از خصیصه اعتماد به نفس، در گرو تمرین، ریاضت و برنامه ریزی است، شخصی که خود را در این مورد ضعیف و ناتوان مییابد، میتواند با استفاده از روشهای علمی و با روحیه امیدواری، برای تغییر شخصیت خود اقدام نماید.
شیوههای ایجاد و تقویت اعتماد به نفس عبارتند از:
1 - خودارزشمندی: اعتماد به نفس در گرو احترام به خود و نگرش مثبت به خویش است. احساس ارزشمندی یا عزت نفس نیاز فطری انسان است "آبراهام مازلو" روان شناس معروف در کنار نیازهای جسمانی، نیازهای ایمانی، نیاز به عشق، محبت، تعلق به دیگران و نیاز به احترام و شأن اجتماعی را مطرح کرده است.[1]
اعتماد به نفس، ارتباطی مستقیم با ارضای این نیاز درونی دارد. مازلو میگوید: هنگامی که نیاز احترام به خود، ارضا شود، شخص احساس اعتماد به نفس، ارزش مندی، توانایی، قابلیت و کفایت میکند و وجود خود را در دنیا مفید و لازم مییابد، اما عقیم ماندن این نیازها، موجب احساس حقارت، ضعف و نومیدی میگردد.[2]
برایناساس، اسلام در تمام برنامههای عبادی و اجتماعی و اخلاقی و اقتصادی خود، عزت و کرامت نفس را لحاظ کرده است. اگر انسان خود واقعی را پیدا کند، دیگر احساس حقارت نمیکند و گوهر وجودی خود را با هیچ چیز، عوض نمیکند. امام صادق(ع) فرمود: "من با نفس خود هیچ موجودی را برابر نمیکنم، جز پروردگارم. تمام دنیا و غیر خدا را با این گوهر نفیس برابر نمیکنم".[3]
2 - خودشناسی: اعتماد به نفس تا حد زیادی متوقف بر شناخت جنبههای مثبت و تواناییهای نسبی و آگاهی از استعدادهای قابلیتها و کشف آنها است. شخص دارای ضعف اراده، میپندارد که دیگران تواناییها و استعدادهایی دارند که او ندارد. دیگران کارهای را انجام میدهند که او نمیتواند، در حالی که این مسئله اصلاً صحیح نمیباشد؛ چون که اگر تأمل و دقت کند، میبیند که او نیز همان تواناییها را دارد، یا استعدادهایی دارد که دیگران ندارند. او میتواند با آگاهی از این استعدادها و تواناییها آن ها را شکوفا نموده و با تکیه بر آنها به تواناییهای برتر دست یابد.
عدم اعتماد به نفس غالباً، بر اثر فقدان امکانات و تواناییها نیست، بلکه به دلیل عدم شناسایی خویشتن است. در این راستا، اطرافیان نقش بسیار مهمی میتوانند ایفا نمایند، به این صورت که با بیان قابلیتها، به فرد مورد نظر اطمینان دهند تا به مرور زمان، وی بتواند با کفایتهای شخصی اش رابطه منطقی برقرار نماید. رسیدن به مقاصد و اهداف، دور از دسترس نیست، فقط باید حوزه شناخت و آگاهی را توسعه داد. ژان پل سارتر میگوید: "اگر یک فلج، قهرمان دو و میدانی نشود، خود مقصر است". این جمله کنایه از توانایی و نیروی عظیم نهفته در وجود آدمی است. متأسفانه انسانها نه تنها از ذخیرههای درونی خدادای خود به گونه احسن استفاده نمیکنند، بلکه عموماً از این تواناییها بی اطلاع اند.
3 - خودپنداره مثبت: در اصطلاح روان شناسان، ارزیابی کلی فرد از شخصیت خود را خود پنداره میگویند که ممکن است مثبت یا منفی باشد. اگر تصور از خود، مثبت و متعادل باشد، شخص دارای سلامت روانی است. همین که فکر کنیم کاری ازما ساخته نیست، بهانه و انگیزه لازم را برای شکست خود به وجود آوردهایم.
باید این حقیقت را بپذیریم که هیچ انسانی بی استعداد نیست. کسانی که بی استعداد نامیده میشوند، افرادی هستند که نتوانسته یا نخواستهاند ظرفیت وجودی و بالقوه خود را پرورش دهند. بعضی از مردم در حقیقت اسیر و زندانی تصور منفی و بدگمانی خویش هستند و خود را ضعیف، عنصری نامطلوب و به درد نخور توصیف میکنند.
4 - خوداتکایی: یکی از راههای رسیدن به اعتماد به نفس، بینیازی از دیگران و اتکای به خود است. انسان نباید به امید معجزه دیگران باشد، بلکه باید خود معجزه گر شود. این امر جز با قطع امید از دیگران حاصل نمیگردد. امام سجاد(ع) میفرماید: "تمامی خیر و سعادت را در این دیدم که انسان به آن چه در دست مردم است، چشم طمع نداشته باشد".[4]
خوداتکایی تنها به مرحله فعل و عمل منحصر نمیشود، بلکه در حوزه فکر و اندیشه از اهمیت بیشتری برخوردار است. در سایه استقلال فکری، بهرهوری از توانایی ذهنی حاصل میگردد و تأثیر پذیری از قضاوت مردم به حداقل میرسد و براساس جو و قضاوت دیگران تصمیمگیری صورت نمیگیرد.
5 - رویارویی با مشکلات: قرار گرفتن جوانان در موقعیتهای جدی و نسبتاً دشوار، به مراتب آنها را بیش از گریز از موقعیت، به مرزهای اعتماد به نفس نزدیک میکند. هیچ تمرینی مفیدتر از تلاش برای غلبه بر مشکلات نیست.[5]
انسان باید در میدان عمل با تجربه اندوزی از شکستها، راه رسیدن به موفقیت را بیازمانید. امام علی(ع) میفرماید: "هرگاه سختی چیزی باعث بیم و هراست شد، در مقابل آن سخت و مقاوم شو که با تن دادن به سختیها مشکل بر تو آسان خواهد شد".[6]
6 - تلقین درمانی: بهره گیری از روش تلقین درمانی، آدمی را برای غلبه بر ضعفها یاری میدهد.
به هنگام خطور افکار منفی لازم است بلافاصله اندیشه مثبتی را جایگزین کرد و آن را به ذهن تلقین نمود. کسی که فاقد اعتماد به نفس است، میتواند از فرمول تلقین به نفس استفاده کند که بگوید: هر روز بیش از پیش، از هر لحاظ اعتماد به نفس من بهتر میشود.
با توجه به تحقیقات و مطالعاتی که انجام شده، معلوم گردیده است که مواقع شب و قبل از خواب، بهترین موقع برای انجام تلقین به نفس است.[7]
افراد سست اراده از واژه "نمیتوانم" را بر ذهن خود ببندند و دریچه روشنایی "میتوانم" را روی خویش بگشایند، قطعاً به موفقیت خواهند رسید.
ژاگو میگوید: "تا وقتی فکر میکند که نمیتوانید و دارای ظرفیت نیستید، احتمال موفقیت کم است. اگر درخشانترین شایستگیها را داشته باشید، خاموشش میکنید، ولی فردی که از نظر هوش و قابلیت، متوسط، ولی به خود اطمینان کامل داشته باشد که موفق خواهد شد، او موفق میشود".[8]
7 - تمرین و تصمیم گیری: زندگی سراسر عرصه تصمیم گیری است. اگر بیاموزیم که خودمان برای خویش تصمیم بگیریم، نه دیگران، به تدریج به اعتماد به نفس کامل خواهیم رسید. مهم نیست که در چه زمینهای تصمیم میگیریم؛ مهم تمرین و تکرار آن است. بعضی میگویند: ما از اتخاذ تصمیم عاجزیم، چون بارها برخلاف تصمیم خود عمل کردهایم. در پاسخ باید گفت: بیایید از نو تصمیم بگیرید و مطمئن باشید که شکستن تصمیم به معنای از بین رفتن همه آثار آن نیست. کوهنوردی که تصمیم گرفته به قله کوه دست یابد، چه بسا در بار اول و دوم به مقصود نرسد و نتواند تصمیم خود را عملی سازد، اما با تجربهاندوزی از گذشته سرانجام قله را فتح خواهد کرد.
8 - فراگیری مهارتهای زندگی: انسان هر چه بیشتر درباره زندگی خود بداند بهتر میتواند با مشکلات آن روبرو شود. بعضی از افراد به دلیل عدم آشنایی با اصول و قوانین زندگی، در برابر هر شکست جزئی به بهت و حیرت فلج کنندهای دچار میگردند و با یک حادثه ناگهانی، روحیه خود را از دست میدهند، یا همه تقصیرها را متوجه دیگران میسازند و به خیالپردازی و رؤیاسازی متوسل میشوند. در حالی که اگر تصویر صحیح از زندگی میداشتند، از قبل خود را برای رویارویی با هر نوع مشکلی آماده میکردند و ناکامی را به سکوی پرش و جهش تبدیل مینمودند.
خداوند قدرت مقابله با مشکلات را در وجود بشر به ودیعه گذارده است. مهم، استفاده از این نیروی عظیم و تجربه اندوزی از ناکامیها است. پیشوایان دین بهما آموختهاند که در سختترین شرایط زندگی، نباید از مشکلات فرار کرد و روح امیدواری را از دست داد. امام علی(ع) میفرماید: "هرگاه سختی به اوج و نهایت خود رسید، باز باید امید گشایش و پیروزی داشت".[9]
9 - کسب تجارب موفقیتآمیز: موفقیت در انجام مهارتهای مختلف، موجبات تقویت انگیزه و رغبت افراد برای ادامه کار و تلاش را چند برابر میسازد.
تجارب موفق، انگیزه و جرأت و اعتماد به نفس آدمی را تقویت میکند. اگر کسی در یکی از رشتهها تخصص لازم را پیدا کرد، این احساس به او دست میدهد که چیزی میداند که دیگران آن را نمیدانند و توانایی کاری را دارد که دیگران از انجام آن ناتوان اند آن چه در این جهت مهم است، انگیزه تلاش است، نه نتایج حاصل از آن.
براین اساس، مقوله کار و اشتغال، جنبه تربیتی به خود میگیرد. دبس میگوید: "شغل و انتخاب آن، یک نقش مستقیم در اثبات شخصیت جوان دارد، زیرا این موضوع، نشانه آزادی جوان است و از این پس میتواند از وسایل شخصی برای ادامه زندگی استفاده کند و به همین دلیل است که به دست آوردن اولین پول، این قدر لذیذ و مطبوع است. در نتیجه اعتماد به شخص خود پیدا میکند".[10]
10 - مطالعه زندگی افراد موفق: آشنایی با زندگینامه بزرگان و نام آوران عرصههای علم و اندیشه و ادب و هنر از دو جهت، اعتماد به نفس انسان را بیشتر میکند، چون از یک سو، راه و روشی را مینمایاند که دیگران رفتند و به مقصود رسیدند؛ از سوی دیگر چون زندگی مشاهیر و نخبگان، اکنده از سختی و پر از درد و رنج بوده است، جوانان و قشرهای ضعیف و متوسط جامعه را برای نیل به موفقیت ترغیب میکند.
11 - به دست آوردن تکیه گاه معنوی: رسیدن به اعتماد به نفس در حد عالی که توان ایستادگی در برابر امواج سهمگین مشکلات را در انسان افزایش دهد، در گرو تکیه بر عنصر ایمان و توکیل به خداوند است. در سایه توکل و ایمان عمیق مذهبی، انسان احساس میکند که دیگر تنها نیست، بلکه همیشه خدا را در کنار خود میبیند، براین اساس امام علی(ع) درباره مؤمن میفرماید: "روح شخص با ایمان از سنگ خارا شکست ناپذیرتر است".[11]
[1]. آبراهام مازلو، روانشناسی شخصیت سالم، ترجمه شیوا رویگردان، ص 154.
[2]. همان، ص 155.
[3]. بحارالانوار، ج 47، ص 25.
[4]. اصول کافی، ج3، ص 219.
[5]. موسوی لاری، رسالت اخلاق در تکامل انسان، ص 345.
[6]. غررالحکم، ج3، ص 164.
[7]. پترلستر، به خود اعتماد کنید، ترجمه دکتر سروری، ص 125.
[8]. موسوی لاری، همان، ص 360.
[9]. غررالحکم، ج4، ص 319.
[10]. محمد تقی فلسفی، جوان، ج2، ص 350.
[11]. نهج البلاغه، فیض الاسلام، قصار 325.
- [سایر] برای تقویت اراده و اعتماد به نفس چه کنیم؟
- [سایر] سلام علیکم لطفا راههای تقویت اراده و اعتماد به نفس از نظر قرآن را بنویسید . با تشکر
- [سایر] آیا برای ایجاد اعتماد به نفس در فرزندمان، زمینههایی نیز لازم است؟
- [سایر] برای تقویت عزت نفس در کودکان چه کار بکنیم؟
- [سایر] فرق اعتماد به نفس با خودخواهی چیست؟
- [سایر] دختر 16 سالهام به جهت ضعف اعتماد به نفس، از سخن گفتن در مهمانیها و جمع دوستان و نزدیکان میترسد؛ چگونه اعتماد به نفس او را بالا ببرم؟
- [سایر] اعتماد به نفس به چه مفهومی است و آیا در مقابل اعتماد به خدا قرار نمیگیرد؟
- [سایر] اعتماد به نفس به چه مفهومی است و آیا در مقابل اعتماد به خدا قرار نمیگیرد؟
- [سایر] راهکارهای به دست آوردن اعتماد به نفس چیست؟
- [سایر] چگونه اعتماد به نفس را در کودک سالم پرورش دهیم؟
- [آیت الله سبحانی] شیوه سر بریدن حیوان آن است که چهار رگ بزرگ گردن آن را، از پائین برآمدگی زیر گلو به طور کامل ببرند. و مقصود از چهار رگ: 1 (مری) که مجرای غذاست 2 (حلقوم) که مجرای نفس است 3 و 4 دو رگ دیگر که به حلقوم احاطه دارند. و اگر آنها را بشکافند کافی نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] خواندن سوره قل هوالله احد را به یک نفس، مکروه است. چنانکه خواندن حمد هم با یک نفس، مکروه است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . خواندن سوره توحید به یک نفس مکروه است.
- [آیت الله مظاهری] خواندن سوره توحید به یک نفس مکروه است.
- [آیت الله نوری همدانی] خواندن سوره قل هو الله به یک نفس مکروه است .
- [آیت الله مظاهری] اشخاصی که به تنگی نفس مبتلا میباشند و به دستور پزشک هنگام تنگی شدید نفس توسّط وسیلهای که حاوی مواد اکسیژنی است از راه دهان اکسیژن به ریه خودشان میرسانند روزه آنها صحیح است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . همکاری و شرکت با مؤسسات فرهنگی بیگانگان و فِرَق ضاله که از عوامل مهم استعمار و تضعیف مسلمین و تقویت کفار بوده و هست جایز نیست.
- [آیت الله اردبیلی] وقت نافله شب از نیمه شب(1) تا اذان صبح است و بهتر است نزدیک اذان صبح خوانده شود. =============================================================================== 1 شیوه محاسبه نیمه شب در مساله 767 گذشت.
- [آیت الله علوی گرگانی] خواندن سوره )قل هو ا& احد( به یک نفس مکروه است.
- [آیت الله وحید خراسانی] خواندن سوره قل هو الله احد به یک نفس مکروه است