در رابطه با نظر اهل سنت نسبت به واقعه غدیر،نظر شما را به مطالب زیر جلب می کنم: تمام مسلمانان رخداد عظیم غدیرخم را که در آخرین سفر حج رسول الله(ص) اتفاق افتاد را قبول داشته و میگویند در سال دهم هجری در روز هیجدهم ذیحجه در محل غدیرخم در منزلگاهی به نام جحفه - محل انشعاب خطوط کاروانها به مدینه و مصر و شام و مکه - که حجّاج از آن جا از یکدیگر جدا شده هر کدام به شهر و دیار خود باز میگشتند، رسول خدا(ص) در آن جا به کاروانیان دستور توقف داد و مقرر داشت تا در همان جا فرود آیند. فرمود تا پیش رفتگان را فراخوانده از راه رفته با گردانند و منتظر بمانند تا واپس ماندگان نیز از راه برسند آن گاه فرمان داد تا آن جمعیت بسیار که بنا به قولی بر یک صد و بیست هزار نفر بالغ میشدند متفرق نشوند. سپس مقرر داشت تا مردم را به ادا نماز جماعت فرا خوانند یاران رسول خدا(ص) با انداختن پارچههایی بر سرشاخ و برگ درختان سایبانی برای آن حضرت فراهم کردند تا او را از گزند تابش آفتاب محفوظ دارند. رسول خدا(ص) نماز ظهر را با انبوه جمعیت حاجیان در آن گرمای طاقتفرسا به جای آورد و سپس برخاست و به سخنرانی پرداخت. در آغاز حمد و ثنای خدا به جای آورد و در پند و نصیحت و ذکر و موعظه نهایت سعی مبذول داشت و سخن بسیار طولانی بفرمود که در واقع میتوان گفت طولانیترین سخنرانی پیامبر(ص) است. در آن روز آن حضرت بیش از یک ساعت از فضایل علی(ع) سخن گفت و زمانی نیز دست علی(ع) را گرفت و بلند کرد تا آن جا که همه مردم سپیدی زیر بغل آن حضرت را دیدند سپس فرمود (من کنت مولاه فهذا علی مولاه)، هر کس که من مولی و سرپرست او هستم پس این علی هم مولی و سرپرست او است. و بعد از آن در حق حضرت علی(ع) چنین دعا فرمودند: (اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله)، خدیا دوست بدار کسی را که علی را دوست میدارد و دشمن باش با دشمنان علی(ع) و یاری کن کسی را که یار و یاور حضرت علی است و واگذار - کمک مکن - کسی را که علی(ع) را واگذارد و همه حاضران آمین گفتند. این خلاصه ای از وقوع حادثه تاریخی بسیار عظیم غدیرخم بود که همه اهل اسلام تحقق و وقوع آن را قبول دارند. و آن را به طریقهای مختلف روایت کردند.[1] طبری مورخ مشهور اهل سنت حدیث غدیر را از هفتاد و پنج طریق روایت کرده و برای آن کتابی مستقل به اسم (الولایه) نوشته است.( ابن عقده) یکی از علمای معروف اهل سنت حدیث غدیر را از صد و پنج طریق روایت کرده و برای آن کتابی مستقل قرار داده که آن را (الموالات) نام نهاده است. دلیل اختلاف اهل سنت با خلافت امام علی(ع) به این مطلب بر می گردد که: اهل سنّت در معنای حدیث غدیر (من کنت مولاه فهذا علی مولاه) اختلاف کردند. بعضی از اهل سنت میگویند پیامبر اکرم(ص) در روز غدیرخم حضرت علی(ع) را به عنوان دوست خویش معرفی کردند. اگر چنان چه بپذیریم حدیث غدیر دلالت بر امامت حضرت علی(ع) میکند نمیپذیریم که حدیث غدیر دلالت بر امامت بلافصل حضرت علی میکند تا موجب شود خلافت سه خلیفه منتفی شود.[2] به اعتقاد شیعه با توجه به مجموع گفتار رسول خدا(ص) در غدیر، معنای مولا در جمله (من کنت مولاه فهذا علی مولاه) دارنده قدرت ولایت در دین و امور مسلمانان است، نه معانی دیگر - دوست، یاری کننده، همسایه و... معنا ندارد که پیامبر اسلام(ص) در آن هوای گرم و سوزان طاقتفرسا در میان آن همه مسلمان و در آن هوای گرم و نامناسب حضرت علی(ع) را به عنوان دوست خویش معرفی کرده باشند آن چه که فهمیده میشود این است که پیامبر(ص) در آن هوای نامساعد یک مسأله دینی بسیار با اهمیتی را به مسلمانان معرفی کردند که آن هم مسأله با اهمیت جانشینی و امامت است چون پیامبر(ص) تا آن وقت اصول و فروع دین و احکام آنها را بیان کرده بودند به جز این که مسأله بسیار مهم جانشینی و امامت بعد از خودشان به نحو مراسم نصب و تبریک برگزار نکرده بودند لذا در روز غدیرخم مراسم نصب و تبریک حضرت علی(ع) بود که در غدیرخم برگزار شد.[3] از طرفی دعایی را که پیامبر اسلام(ص) در غدیرخم در حق حضرت علی(ع) داشتند که فرمودند: (اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله) این دعا مناسب و شایسته شخصیتی است که زعامت و رهبری ملت اسلام را بر عهده داشته باشد و قرینه است بر اینکه پیامبر اسلام(ص) در آن روز حضرت علی(ع) را به عنوان خلیفه و زعیم مسلمانان تعیین کردند.[4] آن چه جای تأمل دارد این است که، پس از رحلت رسول خدا(ص) چون عدهای از تصاحب کنندگان حکومت ادعا کردند که رسول خدا(ص) آن چه درباره علی(ع) فرموده در آستانه وفات نسخ کرد، در واقع یاد کردن از واقعه غدیر کم ارزش شد. از نظر شیعه، این قضیّه مورد تأیید است و حتّی همه مفسّران شیعه و حدود 360 نفر از علمای اهل سنت معتقدند که آیه (تبلیغ)؛ (یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ[مائده/67] ای پیامبر(ص) آن چه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده، به مردم ابلاغ کن و اگر نکنی، رسالت خود را به طور کامل انجام ندادهای و خداوند تو را از مردم بدخواه حفظ میکند.) دراین جا به دیدگاه برخی از مفسّران اهل سنّت اشاره میکنیم: 1. واحدی نیشابوری در کتاب اسباب النّزول، صفحه 150 میگوید: (یا ایها الرسول...)، روز عید غدیر درباره علی بن ابیطالب نازل شده است 2. سیوطی در کتاب الدر المنثور، جلد 2، صفحه 298 مینویسد: (یا ایها الرسول...)، روز عید غدیر درباره علی بن ابیطالب نازل شده است. 3. فخر رازی در کتاب تفسیر[5] خود میگوید: (مفسّران ده وجه و سبب برای نزول این آیه بیان کردهاند)؛ سپس در ادامه میگوید: (دهم این که این آیه در مقام فضیلت علی بن ابیطالب نازل شده است و هنگامی که این آیه نازل شد، پیامبر اسلام دست حضرت علی را گرفت و فرمود: هر که من مولا و سرپرست و حاکم او هستم، علی هم مولای او است). [1]. در کتابهای اهل سنت نام 146 نفر از صحابیانی که در غدیر حضور داشته اند یاد شده است. در این باره ر.ک: الغدیر، ج 1 . [2]. دلایل الصدق، ج 2، ص 101؛ [3]. دلایل الصدق، ج 2، ص 93؛ [4]. دلایل الصدق، ج 2، ص 95 [5]. ذیل آیه 97 سوره مائده.
آیا اهل سنت حدیث - من کنت مولاه فهذا علی مولاه - رو قبول دارند؟ اگر قبول دارند چرا با خلافت حضرت علی مخالفت کردند؟
در رابطه با نظر اهل سنت نسبت به واقعه غدیر،نظر شما را به مطالب زیر جلب می کنم:
تمام مسلمانان رخداد عظیم غدیرخم را که در آخرین سفر حج رسول الله(ص) اتفاق افتاد را قبول داشته و میگویند در سال دهم هجری در روز هیجدهم ذیحجه در محل غدیرخم در منزلگاهی به نام جحفه - محل انشعاب خطوط کاروانها به مدینه و مصر و شام و مکه - که حجّاج از آن جا از یکدیگر جدا شده هر کدام به شهر و دیار خود باز میگشتند، رسول خدا(ص) در آن جا به کاروانیان دستور توقف داد و مقرر داشت تا در همان جا فرود آیند. فرمود تا پیش رفتگان را فراخوانده از راه رفته با گردانند و منتظر بمانند تا واپس ماندگان نیز از راه برسند آن گاه فرمان داد تا آن جمعیت بسیار که بنا به قولی بر یک صد و بیست هزار نفر بالغ میشدند متفرق نشوند.
سپس مقرر داشت تا مردم را به ادا نماز جماعت فرا خوانند یاران رسول خدا(ص) با انداختن پارچههایی بر سرشاخ و برگ درختان سایبانی برای آن حضرت فراهم کردند تا او را از گزند تابش آفتاب محفوظ دارند. رسول خدا(ص) نماز ظهر را با انبوه جمعیت حاجیان در آن گرمای طاقتفرسا به جای آورد و سپس برخاست و به سخنرانی پرداخت. در آغاز حمد و ثنای خدا به جای آورد و در پند و نصیحت و ذکر و موعظه نهایت سعی مبذول داشت و سخن بسیار طولانی بفرمود که در واقع میتوان گفت طولانیترین سخنرانی پیامبر(ص) است.
در آن روز آن حضرت بیش از یک ساعت از فضایل علی(ع) سخن گفت و زمانی نیز دست علی(ع) را گرفت و بلند کرد تا آن جا که همه مردم سپیدی زیر بغل آن حضرت را دیدند سپس فرمود (من کنت مولاه فهذا علی مولاه)، هر کس که من مولی و سرپرست او هستم پس این علی هم مولی و سرپرست او است. و بعد از آن در حق حضرت علی(ع) چنین دعا فرمودند: (اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله)، خدیا دوست بدار کسی را که علی را دوست میدارد و دشمن باش با دشمنان علی(ع) و یاری کن کسی را که یار و یاور حضرت علی است و واگذار - کمک مکن - کسی را که علی(ع) را واگذارد و همه حاضران آمین گفتند.
این خلاصه ای از وقوع حادثه تاریخی بسیار عظیم غدیرخم بود که همه اهل اسلام تحقق و وقوع آن را قبول دارند. و آن را به طریقهای مختلف روایت کردند.[1]
طبری مورخ مشهور اهل سنت حدیث غدیر را از هفتاد و پنج طریق روایت کرده و برای آن کتابی مستقل به اسم (الولایه) نوشته است.( ابن عقده) یکی از علمای معروف اهل سنت حدیث غدیر را از صد و پنج طریق روایت کرده و برای آن کتابی مستقل قرار داده که آن را (الموالات) نام نهاده است.
دلیل اختلاف اهل سنت با خلافت امام علی(ع) به این مطلب بر می گردد که: اهل سنّت در معنای حدیث غدیر (من کنت مولاه فهذا علی مولاه) اختلاف کردند. بعضی از اهل سنت میگویند پیامبر اکرم(ص) در روز غدیرخم حضرت علی(ع) را به عنوان دوست خویش معرفی کردند. اگر چنان چه بپذیریم حدیث غدیر دلالت بر امامت حضرت علی(ع) میکند نمیپذیریم که حدیث غدیر دلالت بر امامت بلافصل حضرت علی میکند تا موجب شود خلافت سه خلیفه منتفی شود.[2] به اعتقاد شیعه با توجه به مجموع گفتار رسول خدا(ص) در غدیر، معنای مولا در جمله (من کنت مولاه فهذا علی مولاه) دارنده قدرت ولایت در دین و امور مسلمانان است، نه معانی دیگر - دوست، یاری کننده، همسایه و...
معنا ندارد که پیامبر اسلام(ص) در آن هوای گرم و سوزان طاقتفرسا در میان آن همه مسلمان و در آن هوای گرم و نامناسب حضرت علی(ع) را به عنوان دوست خویش معرفی کرده باشند آن چه که فهمیده میشود این است که پیامبر(ص) در آن هوای نامساعد یک مسأله دینی بسیار با اهمیتی را به مسلمانان معرفی کردند که آن هم مسأله با اهمیت جانشینی و امامت است چون پیامبر(ص) تا آن وقت اصول و فروع دین و احکام آنها را بیان کرده بودند به جز این که مسأله بسیار مهم جانشینی و امامت بعد از خودشان به نحو مراسم نصب و تبریک برگزار نکرده بودند لذا در روز غدیرخم مراسم نصب و تبریک حضرت علی(ع) بود که در غدیرخم برگزار شد.[3]
از طرفی دعایی را که پیامبر اسلام(ص) در غدیرخم در حق حضرت علی(ع) داشتند که فرمودند: (اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله) این دعا مناسب و شایسته شخصیتی است که زعامت و رهبری ملت اسلام را بر عهده داشته باشد و قرینه است بر اینکه پیامبر اسلام(ص) در آن روز حضرت علی(ع) را به عنوان خلیفه و زعیم مسلمانان تعیین کردند.[4]
آن چه جای تأمل دارد این است که، پس از رحلت رسول خدا(ص) چون عدهای از تصاحب کنندگان حکومت ادعا کردند که رسول خدا(ص) آن چه درباره علی(ع) فرموده در آستانه وفات نسخ کرد، در واقع یاد کردن از واقعه غدیر کم ارزش شد.
از نظر شیعه، این قضیّه مورد تأیید است و حتّی همه مفسّران شیعه و حدود 360 نفر از علمای اهل سنت معتقدند که آیه (تبلیغ)؛ (یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ[مائده/67] ای پیامبر(ص) آن چه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده، به مردم ابلاغ کن و اگر نکنی، رسالت خود را به طور کامل انجام ندادهای و خداوند تو را از مردم بدخواه حفظ میکند.)
دراین جا به دیدگاه برخی از مفسّران اهل سنّت اشاره میکنیم:
1. واحدی نیشابوری در کتاب اسباب النّزول، صفحه 150 میگوید: (یا ایها الرسول...)، روز عید غدیر درباره علی بن ابیطالب نازل شده است
2. سیوطی در کتاب الدر المنثور، جلد 2، صفحه 298 مینویسد: (یا ایها الرسول...)، روز عید غدیر درباره علی بن ابیطالب نازل شده است.
3. فخر رازی در کتاب تفسیر[5] خود میگوید: (مفسّران ده وجه و سبب برای نزول این آیه بیان کردهاند)؛ سپس در ادامه میگوید: (دهم این که این آیه در مقام فضیلت علی بن ابیطالب نازل شده است و هنگامی که این آیه نازل شد، پیامبر اسلام دست حضرت علی را گرفت و فرمود: هر که من مولا و سرپرست و حاکم او هستم، علی هم مولای او است).
[1]. در کتابهای اهل سنت نام 146 نفر از صحابیانی که در غدیر حضور داشته اند یاد شده است. در این باره ر.ک: الغدیر، ج 1 .
[2]. دلایل الصدق، ج 2، ص 101؛
[3]. دلایل الصدق، ج 2، ص 93؛
[4]. دلایل الصدق، ج 2، ص 95
[5]. ذیل آیه 97 سوره مائده.
- [سایر] اهل سنت معتقدند در جریان غدیر حدیث «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» ادامه دارد که شیعه از ترس روشن شدن حقیقت آن را پنهان کرده است؟
- [سایر] اهل سنت معتقدند در جریان غدیر حدیث «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» ادامه دارد که شیعه از ترس روشن شدن حقیقت آن را پنهان کرده است؟
- [سایر] در کتاب های حدیثی اهل سنّت، چند حدیث از حضرت علی علیه السلام آورده شده است؟
- [سایر] اهل سنت در مورد ایه مباهله و حدیث علیٌ کنفسی چه نظری دارند؟
- [سایر] چرا سنی ها به امیر المومنین بودن علی-علیه السلام- اعتقادی ندارند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا هرکس ولایت حضرت علی (ع) را قبول نداشته باشد کافر است ؟ اهل تسنن که ولایت حضرت علی (ع) را قبول ندارند کافر میشوند ؟ لطفا توضیح دهید. باتشکر التماس دعا
- [سایر] چرا علی علیه السّلام در قبول خلافت درنگ کرد؟
- [سایر] آیا در کتب اهل سنت، ذکری از تولد امام علی (علیه السلام) در کعبه آمده است؟
- [سایر] آیا نویسندگان اهل سنّت درباره فضایل حضرت علی (علیه السلام) کتابی نوشته اند؟
- [سایر] آیا روایت 12 خلیفه بعد از پیامبر (ص) در منابع اهل سنت نیز هست؟
- [آیت الله بهجت] بعید نیست مستحب بودن اقرار به ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام در اذان مستحبی، در صورتی که به نیت مطلوب بودن گفته شود، به عبارات مختلفی که در (نهایه) و (فقیه) و (احتجاج) نقل شده است که (اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّه) و یا (عَلِیٌ اَمیرُ المُؤمِنین) و یا به عبارت (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّه) باشد، و اما اقرار به ولایت اگرچه در غیر اذان باشد خوب است، پس احتیاج به دلیل مخصوص ندارد؛ و کاملترین عبارتی که در اینجا گفته میشود آن است که اقرار به خلیفه بودن یا وصی بودن حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام و ائمه طاهرین علیهمالسلام در آن باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است، بلکه در حدیث آمده نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر با دویست هزار نماز است.
- [آیت الله وحید خراسانی] نماز خواندن در حرم امامان علیهم السلام مستحب است بلکه از بعضی روایات استفاده می شود که نماز در حرم مطهر حضرت امیر المومنین علیه السلام و سیدالشهداء علیه السلام افضل از مسجد است
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله سبحانی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ المَعْلُوم) (یعنی خود را زن تو نمودم، به مهری که معیّن شده). پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ علی الصَّداقِ المعلومِ) (یعنی قبول کردم ازدواج را با همان مهر معلوم) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلِکَ اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُومِ). پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزویج لِمُوَکِّلِی اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) صحیح می باشد. دستور خواندن عقد موقت
- [آیت الله سبحانی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ المَعْلُوم) (یعنی خود را زن تو نمودم، به مهری که معیّن شده). پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ علی الصَّداقِ المعلومِ) (یعنی قبول کردم ازدواج را با همان مهر معلوم) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلِکَ اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُومِ). پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزویج لِمُوَکِّلِی اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) صحیح می باشد.
- [آیت الله مظاهری] اگر صیغه دائم را خود زن و مرد بخوانند و اوّل زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسی عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ). (یعنی خود را به همسری تو درآوردم با مهریه معیّن) پس از آن مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْویجَ). (یعنی قبول کردم این ازدواج را) عقد صحیح است، و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند، چنانچه وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مَوکِّلَتی مُوَکِّلَکَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ). (یعنی وکیل خودم را به ازدواج وکیل تو درآوردم با مهریه معین) و وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ لِمُوَکِّلی عَلَی الصَّداقِ). (یعنی قبول نمودم این ازدواج را برای وکیل خودم با مهریه معین) صحیح میباشد. دستور خواندن عقد غیر دائم:
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.