در زبان عربی، الف و لام در ابتدای کلمه سبب تعریف آن می شود. یعنی اگر فتح، هر نوع فتحی را شامل می شود، الفتح، اشاره به یک فتح خاص و مشخص می کند که در نزد شنونده روشن و مشخص است. در زبان فارسی نیز نمونه هایی وجود دارد که سبب تعریف یک کلمه شود، مثلا وقتی گفته می شود: ماشین، می تواند هزاران مصداق داشته باشد. اما زمانی که دوست شما می گوید: ماشینم، شما فقط یک ماشین را در معنای این کلمه در نظر می گیرید. و فتح مکه آن قدر برجسته و مهم هست که می توانیم آن را با تعبیری معرفه یاد کنیم که از بین تمام مصداق ها، تنها یک مصداق را شامل شود. به گونه ای که با بیان "الفتح" شنونده بداند منظور ما کدام فتح است. ( فتح مکه فصل نوینی در تاریخ اسلام گشود، چرا که مرکز اصلی شرک متلاشی شد، بتها از میان رفت، امید بت پرستان به یأس و نومیدی مبدل گشت، و موانعی که بر سر راه ایمان مردم به اسلام وجود داشت، برچیده شد. به همین دلیل فتح مکه را باید مرحله تثبیت اسلام، و استقرار آن در جزیرة العرب، و سپس درجهان دانست، و لذا بعد از فتح مکه دیگر هیچ مقاومتی از ناحیه مشرکان دیده نشد، و مردم از تمام نقاط جزیره برای پذیرش اسلام خدمت پیامبر(صلی الله علیه و آله)می آمدند.)[1] یا اینکه در میان بحثی به دلیل ذکرهای سابق از این فتح، برای شنونده مصداق روشن است و در نتیجه از تعبیری معرفه استفاده می کنند که در این جا، به این الف و لام، عهد ذهنی می گویند. [1]. تفسیرنمونه، ج27، ص399.
در زبان عربی، الف و لام در ابتدای کلمه سبب تعریف آن می شود. یعنی اگر فتح، هر نوع فتحی را شامل می شود، الفتح، اشاره به یک فتح خاص و مشخص می کند که در نزد شنونده روشن و مشخص است.
در زبان فارسی نیز نمونه هایی وجود دارد که سبب تعریف یک کلمه شود، مثلا وقتی گفته می شود: ماشین، می تواند هزاران مصداق داشته باشد. اما زمانی که دوست شما می گوید: ماشینم، شما فقط یک ماشین را در معنای این کلمه در نظر می گیرید.
و فتح مکه آن قدر برجسته و مهم هست که می توانیم آن را با تعبیری معرفه یاد کنیم که از بین تمام مصداق ها، تنها یک مصداق را شامل شود. به گونه ای که با بیان "الفتح" شنونده بداند منظور ما کدام فتح است.
( فتح مکه فصل نوینی در تاریخ اسلام گشود، چرا که مرکز اصلی شرک متلاشی شد، بتها از میان رفت، امید بت پرستان به یأس و نومیدی مبدل گشت، و موانعی که بر سر راه ایمان مردم به اسلام وجود داشت، برچیده شد. به همین دلیل فتح مکه را باید مرحله تثبیت اسلام، و استقرار آن در جزیرة العرب، و سپس درجهان دانست، و لذا بعد از فتح مکه دیگر هیچ مقاومتی از ناحیه مشرکان دیده نشد، و مردم از تمام نقاط جزیره برای پذیرش اسلام خدمت پیامبر(صلی الله علیه و آله)می آمدند.)[1]
یا اینکه در میان بحثی به دلیل ذکرهای سابق از این فتح، برای شنونده مصداق روشن است و در نتیجه از تعبیری معرفه استفاده می کنند که در این جا، به این الف و لام، عهد ذهنی می گویند.
[1]. تفسیرنمونه، ج27، ص399.
- [سایر] چرا مسلمانان قبل از فتح مکه برتری دارند بر مسلمانان بعد از فتح مکه؟
- [سایر] صحنه ورود پیامبر به مکه و کعبه در جریان فتح مکه چگونه بود؟
- [سایر] صحنه ورود پیامبر به مکه و کعبه در جریان فتح مکه، چگونه بود؟
- [سایر] در آیهی اول سورهی مبارکهی فتح، منظور فتح مکه است؟ کیفیت و زمان نزول آن را شرح دهید؟
- [سایر] مکه چگونه توسط پیامبر(صلی الله علیه وآله) فتح شد؟
- [سایر] آیا بعد از فتح مکه، به کسی که اسلام را نمی پذیرفت، آزادی حضور در مکه می دادند؟
- [سایر] پیامبر اکرم(ص) چه کسانی(گروهی) را پس از فتح مکه نبخشیدند؟
- [سایر] خطبه پیامبر پس از فتح مکه که حاوی مطالب اجتماعی و انسانی کم نظیری است چه بوده؟
- [سایر] چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در فتح مکه بر ابوسفیان منت نهاده و او را آزاد گذاشت؟
- [سایر] ابوسفیان که بود و مسلمان شد و بعد از فتح مکه آیا اصلاح شد؟ و چرا در زیارت عاشورا وی لعن شده؟
- [امام خمینی] پانزده چیز از حیوانات حلال گوشت، حرام است: 1- خون 2- فضله 3- نری 4- فرج 5- بچهدان 6- غدد که آن را دشول میگویند 7- تخم که آن را دنبلان میگویند 8- چیزی که در مغز کله است و به شکل نخود میباشد 9- مغز حرام که در میان تیره پشت است 10- پی که در دو طرف تیره پشت است 11- زهرهدان 12- سپرز (طحال) 13- بولدان (مثانه) 14- حدقه چشم15- چیزی که در میان سُم است و به آن ذات الاشاجع میگویند.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر مسجد خراب شود، به صورت ملک در نمی آید که بتوان آن را مورد معامله قرار داد , مگر در زمینی که (عّنْوةً) فتح شد ه و ملکیّت آن به تبع اثر عمرانی اوست; مانند برخی از مناطق ایران.
- [آیت الله علوی گرگانی] حملهدار یعنی کسی که برای رساندن حاجیها به مکّه مسافرت نماید باید نماز را شکسته بخواند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگرخرجی رفتن وبرگشتن وخرجی عیالات کسی را درمدّتی که مکّه می رود
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است نماز عید را در صحرا بخوانند ولی در مکه مستحب است در مسجد الحرام خوانده شود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است نماز عید را در صحرا بخوانند ولی در مکه مستحب است در مسجد الحرام خوانده شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است نماز عید را در صحرا بخوانند ولی در مکه مستحب است در مسجد الحرام خوانده شود
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است نماز عید را در صحرا بخوانند؛ ولی در مکه مستحب است در مسجد الحرام خوانده شود.
- [آیت الله سیستانی] مستحب است نماز عید را در صحرا بخوانند، ولی در مکه مستحب است در مسجد الحرام خوانده شود.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است نماز عید را در صحرا بخوانند، ولی در مکّه مستحبّ است در مسجد الحرام خوانده شود.