در نزد اهل سنت، عایشه شخصیتی بسیار ارجمند است. به دلیل آنکه همسر پیامبر(ص) بوده است. اما شیعه صرف همسری پیامبر را ملاک قضاوت درباره شخصی قرار نمی دهد. چون همسر لوط و نوح، اگر چه همسر پیامبر بودند، اما از اصحاب شقاوت شدند و از آن سو، همسر فرعون که ادعای "ربکم الاعلی" داشت، جایگاهی بسیار عالی نزد خدا یافت: (ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلینَ؛[تحریم/10] خداوند برای کسانی که کافر شده اند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: (وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد می شوند!) (وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ؛[تحریم/11] و خداوند برای مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام که گفت: (پروردگارا! خانه ای برای من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش!) بنابراین برای بررسی شخصیت جناب عایشه، باید فارغ از همسری پیامبر(ص) اعمال خود او را مد نظر قرار دهیم. هر چند، به احترام پیامبر (ص) در این بررسی ها، نهایت احترام و ادب را رعایت می کنیم. درباره ایشان نیز روشن است که مواردی منفی در زندگیشان وجود داشته، که قابل اغماض نیستند. و چند نمونه را در این جا مطرح می کنیم: 1- آزار و اذیت پیامبر(ص): سوره تحریم بیانگر آزار و اذیتی است که دو تن از همسران پیامبر (ص) نسبت به ایشان روا داشته اند. که طبق نظر منابع تاریخی، این دو تن، جناب عایشه و حفصه بوده اند. قرآن درباره ایشان این گونه می فرماید: (وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبیُِّ إِلیَ بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِیثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَکَ هَاذَا قَالَ نَبَّأَنیَِ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ * إِن تَتُوبَا إِلیَ اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا وَ إِن تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَئهُ وَ جِبرْیلُ وَ صَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلَئکَةُ بَعْدَ ذَالِکَ ظَهِیرٌ * عَسیَ رَبُّهُ إِن طَلَّقَکُنَّ أَن یُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَیرْا مِّنکُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُّؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَئبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَئحَاتٍ ثَیِّبَاتٍ وَ أَبْکاَرًا؛[تحریم/5-3] (به خاطر بیاورید) هنگامی را که پیامبر یکی از رازهای خود را به بعضی از همسرانش گفت، ولی هنگامی که وی آن را افشا کرد و خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت، قسمتی از آن را برای او بازگو کرد و از قسمت دیگر خودداری نمود هنگامی که پیامبر همسرش را از آن خبر داد، گفت: (چه کسی تو را از این راز آگاه ساخت؟) فرمود: (خداوند عالم و آگاه مرا با خبر ساخت!) * اگر شما (همسران پیامبر) از کار خود توبه کنید (به نفع شماست، زیرا) دلهایتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهید، (کاری از پیش نخواهید برد) زیرا خداوند یاور اوست و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان اویند. * امید است که اگر او شما را طلاق دهد، پروردگارش به جای شما همسرانی بهتر برای او قرار دهد، همسرانی مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه کار، عابد، هجرتکننده، زنانی غیر باکره و باکره!) قطعا تامل در این آیات نکات بسیاری را برای جویندگان حقیقت روشن خواهد کرد! 2- غائله جنگ جمل، یکی از نقاط منفی پررنگ زندگی جناب عایشه می باشد. در این غائله، دستور قرآن، مورد بی اعتنایی قرار گرفت: (وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُوْلَی؛[احزاب/23] و در خانه های خود قرار گیرید و همچون دوران جاهلیّتِ نخستین، با خودآرایی ظاهر نشوید (و زینتهای خود را آشکار نکنید)). این نقطه منفی چنان بوده که نه تنها علمای بزرگ اهل سنت نتوانسته اند، توجیهی برای آن بیان کنند، بلکه خود عایشه نیز، به خطا بودن این عملش اعتراف کرده است: چون هنگام مرگ عایشه فرا رسید بدو گفتند: تو را در کنار پیغمبر دفن کنیم؟ گفت: نه، من پس از او کارهایی کرده ام که نمی بایستی بکنم، مرا با همان برادرانم - یعنی مردم دیگر - دفن کنید و از این رو او را در بقیع دفن کردند.[1] بعد از رحلت پیامبر(ص) تا زمان عثمان در نوشته های تاریخی اثری چندانی از عایشه نمی بینیم. تا روزگار عثمان؛ که انحرافات بزرگی در جامعه توسط خلیفه ایجاد شد. در این جا عایشه حضور جدی می یابد. گرچه قبل از این هم به عنوان همسر پیغمبر شخصیت ذی نفوذی بود. او که از این همه ظلم و ستم عثمان به تنگ آمده بود بنای ناسازگاری با او گذاشت. عثمان را "پیر کفتاری خرفت" نامید. یکی از پیراهن های پیامبر را بر بالای در خانه اش آویخته بود و خودش هم جلوی در ایستاده بود و به هر کس که رد می شد می گفت:"این پیراهن رسول خداست. هنوز نپوسیده که عثمان سنتش را پوسانید و به دور انداخت.[2] و بدین ترتیب شورشیان را تهییج می کرد و به قتل خلیفه دعوت می نمود. بعد از قتل عثمان و خلیفه شدن علی(ع)، عایشه بسیار ناراحت شد. چرا که به هیچ وجه نمی خواست علی(ع) خلیفه شود. و از همان ابتدا بنای را بر ناسازگاری گذاشت. او که تا دیروز عثمان را پیر کفتار می نامید و بر قتلش رضا داشت به یکباره تغییر موضع داد و عثمان را مظلوم و قتیل فی سبیل الله خواند! عایشه آنقدر از خلافت علی ناراحت بود که گفت:(مقتول قطعه قطعه شده ی دیروز را در غوغای خود فرو برده اند و به جایش کم سن و سالی (علی) را گذاشته اند.)[3] وی همچنین گفت:(به خدا قسم اگر قرار بود این امر (خلافت) برای پسر ابیطالب به انجام رسد آرزو داشتم آن (آسمان) بر روی این (زمین) فرود آید)[4] به هر حال او از مدینه خارج شد و به مکه رفت. در آنجا با همکاری طلحه و زبیر سپاهی تشکیل داد و به بصره حمله کرده و عمال حکومتی را کشته و بیت المال را تصرف کردند! و شعار خونخواهی عثمان سر دادند!! که در نهایت به جنگی منجر شده و عده زیادی در این فتنه کشته شدند. شناعت این اعمال زمانی روشن می شود که خود ایشان، متوجه فضیلت حضرت علی (ع) بودند: (عن هشام بن عروة، عن ابیه، عن عائشة قالت: قال رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم: ذکر علی عبادة؛[5] هشام بن عروه از پدرش، از عایشه روایت می کند که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: یاد کردن علی عبادت است). (عن عطاء قال: سألت عائشة عن علی علیه السلام، فقالت: ذاک خیر البشر لا یشک فیه الا کافر؛[6] عطا گفت از عایشه در مورد علی علیه السلام سؤال کردم، عایشه گفت: او بهترین انسان است، و در این مطلب شک و تردید نمی کند مگر کافر). 3- مساله ممانعت از عمل به وصیت امام حسن (ع) مبنی بر دفن ایشان در کنار رسول خدا (ص) نیز یکی از نقاط منفی بزرگ ایشان است. ایشان در این قضیه دوباره دستور پرده نشینی را رها کرده و سوار بر مرکب، غائله ای به راه انداختند که در پی آن، به بدن مطهر امام حسن (ع) بی احترامی شد. در حالی که اهل مدینه، از این عمل ناخرسند گشته و سخنان تند و تیزی نسبت به عایشه بیان کردند که شعر زیر تنها گوشه ای از آن هاست: تجملت تفرست تبغلت و ان عشت تفیلت *** لک التسع من الثمن ففی الکل تطمعت بر شتر سوار شدی (اشاره به غائله جمل) و بر اسب بر نشستی و بر استر جای ساختی (اشاره به هتک حرمت به بدن مطهر امام حسن ع ) و اگر زنده بمانی بر فیل سوار گردی (کنایه از تخریب کعبه) و تو را از میراث پیامبر (ص) یک نهم از یک هشتم است. (یعنی پیامبر (ص) در زمان رحلت 9 همسر داشتند، که اگر بنا باشد زنان از خانه ایشان ارث ببرند، یک هشتم کل خانه باید بین این 9 نفر تقسیم شود) و تو در تمام متروک پیغمبر طمع میکنی!! (البته اگر مساحت خانه پیامبر (ص) را حساب کنیم شاید بهره جناب عایشه با دفن پدرش در خانه پیامبر (ص) نیز بیش از بهره اش بوده باشد)[7] موارد بسیار دیگری نیز میتوان مطرح کرد، که ظاهرا خود ایشان نیز متوجه بعضی از اشتباهات می شوند و به آن اعتراف می کنند به عنوان نمونه درباره جنگ جمل می گویند: هنگام احتضار، سخت ناراحت و پریشان بود به او گفتند: تو فرزند ابوبکر صدیق و مادر همه مومنان هستی، چرا این قدر ناراحتی؟ در جواب گفت:(جنگ جمل همانند استخوانی در گلویم گیر کرده است. ای کاش در آن روز مرده بودم یا در شمار فراموش شدگان قرار میداشتم. [و کسی به سراغ من نمیآمد].)[8] از این رو هنگام وفات در جواب از این سئوال که آیا دوست داری کنار رسول خدا (ص) دفن شوی؟ گفت: (نه من بعد از پیامبر خدا حوادثی را پیش آوردم. مرا در بقیع کنار همسران پیامبر دفن کنید.)[9] به هر حال امروز، جناب عایشه از دنیا رفته و خدای متعال درباره او قضاوت خواهد کرد، آنچه مهم است اینکه ما نیک بنگریم که چه کسی را منبع علم دینی خود قرار می دهیم. آیا باید حضرت زهرا (س) با آن کارنامه درخشان را الگو و مرجع دینی قرار دهیم، یا اینکه چشم بر شخصت عظیم ایشان ببندیم و جناب عایشه را مرجع دینی خود قرار دهیم؟ تا جایی که شاید یک سوم احادیث اهل سنت، از ایشان نقل شده است!! [1]. طبقات، محمد بن سعد کاتب واقدی (م 230)، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج8 ص74. [2]. روزگار عثمان. عبدالفتاح عبدالمقصود صفحه 116. [3]. تاریخ طبری، جلد2، صفحه 408. [4]. همان صفحه 96. [5]. ابن مغازلی در حدیث 243 از مناقب، ص 206، ط1. [6]. ابن عساکر در شرح حال امام علی علیه السلام از تاریخ دمشق، ج2، ص 448، حدیث 972، شرح محمودی. [7]. تاریخ گزیده، مستوفی، ص 19. [8]. طبقات، محمد بن سعد کاتب واقدی(م 230)، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج8 ص74. [9]. عقد الفرید،ج4،ص305.
در نزد اهل سنت، عایشه شخصیتی بسیار ارجمند است. به دلیل آنکه همسر پیامبر(ص) بوده است. اما شیعه صرف همسری پیامبر را ملاک قضاوت درباره شخصی قرار نمی دهد. چون همسر لوط و نوح، اگر چه همسر پیامبر بودند، اما از اصحاب شقاوت شدند و از آن سو، همسر فرعون که ادعای "ربکم الاعلی" داشت، جایگاهی بسیار عالی نزد خدا یافت:
(ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلینَ؛[تحریم/10] خداوند برای کسانی که کافر شده اند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: (وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد می شوند!)
(وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ؛[تحریم/11] و خداوند برای مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام که گفت: (پروردگارا! خانه ای برای من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش!)
بنابراین برای بررسی شخصیت جناب عایشه، باید فارغ از همسری پیامبر(ص) اعمال خود او را مد نظر قرار دهیم. هر چند، به احترام پیامبر (ص) در این بررسی ها، نهایت احترام و ادب را رعایت می کنیم.
درباره ایشان نیز روشن است که مواردی منفی در زندگیشان وجود داشته، که قابل اغماض نیستند. و چند نمونه را در این جا مطرح می کنیم:
1- آزار و اذیت پیامبر(ص):
سوره تحریم بیانگر آزار و اذیتی است که دو تن از همسران پیامبر (ص) نسبت به ایشان روا داشته اند. که طبق نظر منابع تاریخی، این دو تن، جناب عایشه و حفصه بوده اند. قرآن درباره ایشان این گونه می فرماید:
(وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبیُِّ إِلیَ بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِیثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَکَ هَاذَا قَالَ نَبَّأَنیَِ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ * إِن تَتُوبَا إِلیَ اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا وَ إِن تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَئهُ وَ جِبرْیلُ وَ صَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلَئکَةُ بَعْدَ ذَالِکَ ظَهِیرٌ * عَسیَ رَبُّهُ إِن طَلَّقَکُنَّ أَن یُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَیرْا مِّنکُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُّؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَئبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَئحَاتٍ ثَیِّبَاتٍ وَ أَبْکاَرًا؛[تحریم/5-3] (به خاطر بیاورید) هنگامی را که پیامبر یکی از رازهای خود را به بعضی از همسرانش گفت، ولی هنگامی که وی آن را افشا کرد و خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت، قسمتی از آن را برای او بازگو کرد و از قسمت دیگر خودداری نمود هنگامی که پیامبر همسرش را از آن خبر داد، گفت: (چه کسی تو را از این راز آگاه ساخت؟) فرمود: (خداوند عالم و آگاه مرا با خبر ساخت!) * اگر شما (همسران پیامبر) از کار خود توبه کنید (به نفع شماست، زیرا) دلهایتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهید، (کاری از پیش نخواهید برد) زیرا خداوند یاور اوست و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان اویند. * امید است که اگر او شما را طلاق دهد، پروردگارش به جای شما همسرانی بهتر برای او قرار دهد، همسرانی مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه کار، عابد، هجرتکننده، زنانی غیر باکره و باکره!)
قطعا تامل در این آیات نکات بسیاری را برای جویندگان حقیقت روشن خواهد کرد!
2- غائله جنگ جمل، یکی از نقاط منفی پررنگ زندگی جناب عایشه می باشد. در این غائله، دستور قرآن، مورد بی اعتنایی قرار گرفت:
(وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُوْلَی؛[احزاب/23] و در خانه های خود قرار گیرید و همچون دوران جاهلیّتِ نخستین، با خودآرایی ظاهر نشوید (و زینتهای خود را آشکار نکنید)).
این نقطه منفی چنان بوده که نه تنها علمای بزرگ اهل سنت نتوانسته اند، توجیهی برای آن بیان کنند، بلکه خود عایشه نیز، به خطا بودن این عملش اعتراف کرده است:
چون هنگام مرگ عایشه فرا رسید بدو گفتند: تو را در کنار پیغمبر دفن کنیم؟ گفت: نه، من پس از او کارهایی کرده ام که نمی بایستی بکنم، مرا با همان برادرانم - یعنی مردم دیگر - دفن کنید و از این رو او را در بقیع دفن کردند.[1]
بعد از رحلت پیامبر(ص) تا زمان عثمان در نوشته های تاریخی اثری چندانی از عایشه نمی بینیم. تا روزگار عثمان؛ که انحرافات بزرگی در جامعه توسط خلیفه ایجاد شد. در این جا عایشه حضور جدی می یابد. گرچه قبل از این هم به عنوان همسر پیغمبر شخصیت ذی نفوذی بود. او که از این همه ظلم و ستم عثمان به تنگ آمده بود بنای ناسازگاری با او گذاشت. عثمان را "پیر کفتاری خرفت" نامید. یکی از پیراهن های پیامبر را بر بالای در خانه اش آویخته بود و خودش هم جلوی در ایستاده بود و به هر کس که رد می شد می گفت:"این پیراهن رسول خداست. هنوز نپوسیده که عثمان سنتش را پوسانید و به دور انداخت.[2]
و بدین ترتیب شورشیان را تهییج می کرد و به قتل خلیفه دعوت می نمود. بعد از قتل عثمان و خلیفه شدن علی(ع)، عایشه بسیار ناراحت شد. چرا که به هیچ وجه نمی خواست علی(ع) خلیفه شود. و از همان ابتدا بنای را بر ناسازگاری گذاشت. او که تا دیروز عثمان را پیر کفتار می نامید و بر قتلش رضا داشت به یکباره تغییر موضع داد و عثمان را مظلوم و قتیل فی سبیل الله خواند!
عایشه آنقدر از خلافت علی ناراحت بود که گفت:(مقتول قطعه قطعه شده ی دیروز را در غوغای خود فرو برده اند و به جایش کم سن و سالی (علی) را گذاشته اند.)[3]
وی همچنین گفت:(به خدا قسم اگر قرار بود این امر (خلافت) برای پسر ابیطالب به انجام رسد آرزو داشتم آن (آسمان) بر روی این (زمین) فرود آید)[4]
به هر حال او از مدینه خارج شد و به مکه رفت. در آنجا با همکاری طلحه و زبیر سپاهی تشکیل داد و به بصره حمله کرده و عمال حکومتی را کشته و بیت المال را تصرف کردند! و شعار خونخواهی عثمان سر دادند!! که در نهایت به جنگی منجر شده و عده زیادی در این فتنه کشته شدند.
شناعت این اعمال زمانی روشن می شود که خود ایشان، متوجه فضیلت حضرت علی (ع) بودند:
(عن هشام بن عروة، عن ابیه، عن عائشة قالت: قال رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم: ذکر علی عبادة؛[5] هشام بن عروه از پدرش، از عایشه روایت می کند که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: یاد کردن علی عبادت است).
(عن عطاء قال: سألت عائشة عن علی علیه السلام، فقالت: ذاک خیر البشر لا یشک فیه الا کافر؛[6] عطا گفت از عایشه در مورد علی علیه السلام سؤال کردم، عایشه گفت: او بهترین انسان است، و در این مطلب شک و تردید نمی کند مگر کافر).
3- مساله ممانعت از عمل به وصیت امام حسن (ع) مبنی بر دفن ایشان در کنار رسول خدا (ص) نیز یکی از نقاط منفی بزرگ ایشان است. ایشان در این قضیه دوباره دستور پرده نشینی را رها کرده و سوار بر مرکب، غائله ای به راه انداختند که در پی آن، به بدن مطهر امام حسن (ع) بی احترامی شد. در حالی که اهل مدینه، از این عمل ناخرسند گشته و سخنان تند و تیزی نسبت به عایشه بیان کردند که شعر زیر تنها گوشه ای از آن هاست:
تجملت تفرست تبغلت و ان عشت تفیلت *** لک التسع من الثمن ففی الکل تطمعت
بر شتر سوار شدی (اشاره به غائله جمل) و بر اسب بر نشستی و بر استر جای ساختی (اشاره به هتک حرمت به بدن مطهر امام حسن ع ) و اگر زنده بمانی بر فیل سوار گردی (کنایه از تخریب کعبه) و تو را از میراث پیامبر (ص) یک نهم از یک هشتم است. (یعنی پیامبر (ص) در زمان رحلت 9 همسر داشتند، که اگر بنا باشد زنان از خانه ایشان ارث ببرند، یک هشتم کل خانه باید بین این 9 نفر تقسیم شود) و تو در تمام متروک پیغمبر طمع میکنی!! (البته اگر مساحت خانه پیامبر (ص) را حساب کنیم شاید بهره جناب عایشه با دفن پدرش در خانه پیامبر (ص) نیز بیش از بهره اش بوده باشد)[7]
موارد بسیار دیگری نیز میتوان مطرح کرد، که ظاهرا خود ایشان نیز متوجه بعضی از اشتباهات می شوند و به آن اعتراف می کنند به عنوان نمونه درباره جنگ جمل می گویند:
هنگام احتضار، سخت ناراحت و پریشان بود به او گفتند: تو فرزند ابوبکر صدیق و مادر همه مومنان هستی، چرا این قدر ناراحتی؟ در جواب گفت:(جنگ جمل همانند استخوانی در گلویم گیر کرده است. ای کاش در آن روز مرده بودم یا در شمار فراموش شدگان قرار میداشتم. [و کسی به سراغ من نمیآمد].)[8]
از این رو هنگام وفات در جواب از این سئوال که آیا دوست داری کنار رسول خدا (ص) دفن شوی؟ گفت: (نه من بعد از پیامبر خدا حوادثی را پیش آوردم. مرا در بقیع کنار همسران پیامبر دفن کنید.)[9]
به هر حال امروز، جناب عایشه از دنیا رفته و خدای متعال درباره او قضاوت خواهد کرد، آنچه مهم است اینکه ما نیک بنگریم که چه کسی را منبع علم دینی خود قرار می دهیم. آیا باید حضرت زهرا (س) با آن کارنامه درخشان را الگو و مرجع دینی قرار دهیم، یا اینکه چشم بر شخصت عظیم ایشان ببندیم و جناب عایشه را مرجع دینی خود قرار دهیم؟ تا جایی که شاید یک سوم احادیث اهل سنت، از ایشان نقل شده است!!
[1]. طبقات، محمد بن سعد کاتب واقدی (م 230)، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج8 ص74.
[2]. روزگار عثمان. عبدالفتاح عبدالمقصود صفحه 116.
[3]. تاریخ طبری، جلد2، صفحه 408.
[4]. همان صفحه 96.
[5]. ابن مغازلی در حدیث 243 از مناقب، ص 206، ط1.
[6]. ابن عساکر در شرح حال امام علی علیه السلام از تاریخ دمشق، ج2، ص 448، حدیث 972، شرح محمودی.
[7]. تاریخ گزیده، مستوفی، ص 19.
[8]. طبقات، محمد بن سعد کاتب واقدی(م 230)، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج8 ص74.
[9]. عقد الفرید،ج4،ص305.
- [سایر] عایشه چگونه شخصیت داشته است و..؟
- [سایر] عایشه از نظر اخلاقی چگونه زنی بود و نظر پیامبر اسلام را درمورد عایشه بیان فرمایید؟ و پیامبر اکرم (ص ) چگونه با عایشه ازدواج کرد؟
- [سایر] بعدجنگ جمل عایشه پشیمان میشود.آیادرست است امام علی(ع)اهانت کنندگان به عایشه رانکوهش کردند.درموردش توضیح دهید.
- [سایر] سرانجام عایشه چه شد؟
- [سایر] آیا عایشه کافر شد؟!
- [سایر] چرا پیامبر(ص) با عایشه ازدواج کردند؟
- [سایر] رابطه حفصه با عایشه چگونه بود؟
- [سایر] آیا عایشه مرتد بود ؟ چرا ؟
- [سایر] آیا نسبت فحشا به عایشه درست است؟
- [سایر] چرا حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) با عایشه بنت ابیبکر ازدواج کرد با این که میدانست عایشه پس از رحلت او چه خواهد کرد؟
- [آیت الله جوادی آملی] .داد و ستدِ با لفظ یا فعل، گاهی بین دو فرد , زمانی بین دو نهاد (شخصیت حقوقی) و گاهی بین فرد و نهاد است و در همهّ این موارد, صحیح است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] 44 شخصیتهای حقیقی و حقوقی هر دو مالک می شوند و می توانند طرف معامله واقع گردند، بنابراین هر مؤسسه خیریه یا انتفاعی که تأسیس گردد و دارای شخصیت حقوقی شود، با اشخاص حقیقی از این نظر تفاوت نمی کند.
- [آیت الله مظاهری] اگر انکار فضیلتی از فضائل و خوبیها کند نظیر اینکه بگوید فلانی مجتهد نیست یا عادل نیست یا با انصاف نیست، چنانچه آن انکار فضیلت موجب تنقیص و شکستن شخصیّت او شود، غیبت و حرام است. صفحه 415
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله مظاهری] مؤسّساتی که دارای شخصیت حقوقی است اگر افرادی که آن مؤسّسه را تشکیل دادهاند آن را از ملک خود بیرون کنند، و یا چیزی را به آن مؤسّسه تملیک کنند، ملک آن مؤسّسه میشود و باید مطابق اساسنامه آن مؤسّسه عمل شود و وقف نیست و احکام وقف را ندارد.
- [آیت الله مظاهری] معدن خواه روی زمین باشد یا در زیر زمین، در زمین ملکی باشد یا در جایی که مالک ندارد، استخراج کننده مسلمان باشد یا کافر، شخص باشد یا افراد، شرکت و مؤسّسه باشد )شخصیت حقوقی( یا فرد معین، باید خمس آن پرداخته شود.
- [آیت الله مظاهری] اگر لباس انگشتنما باشد و شخصیّت کسی را که آن را پوشیده است مسئلهدار کند- که به آن لباس شهرت میگویند- پوشیدن آن لباس چه برای مرد و چه برای زن، حرام است؛ نظیر پوشیدن لباسهای رنگارنگ و نظیر لباس سرخ برای مرد و پوشیدن چادر سرخ برای زن، و نظیر بیرون آمدن از خانه با یک لنگه کفش و مانند اینها. و. حفظ عفّت به حسب زمان و مکان
- [آیت الله مکارم شیرازی] هنگام خواندن صیغه معامله باید دو طرف قصد انشاء داشته باشند یعنی مقصودشان از گفتن این دو جمله خرید و فروش باشد، همچنین در جایی که داد و ستد عملی جانشین صیغه لفظی می شود باید قصد انشاء وجود داشته باشد. ضمناً شخصیّتهای حقیقی و حقوقی هر دو مالک می شوند و می توانند طرف معامله واقع گردند، بنابراین هر موسّسه خیریّه یا انتفاعی که تأسیس گردد و دارای شخصیّت حقوقی شود، با اشخاص حقیقی از این نظر تفاوت نمی کند.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر مال حلال کسی با مال حرام مخلوط شد و مالک مال حرام است, همچنین اگر مال حلال مخلوط به حرام با یکی از عنوانهای دیگر خمس مانند معدن, غوص, گنج و... جمع شود, شخصیّت حقوقی است؛ نظیر آن که زکات یا خمس یا مال وقفی در مال او مخلوط شده باشد، در این صورت, حکم مالکِ معلومی را دارد که مقدار مال او معلوم نیست، بنابراین باید با اولیای زکات یا خمس یا وقف مصالحه کند. خمس مال حرام تصرف شده
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کسی، با دو عنوان، خمس بدهکار باشد , مانند اینکه به عنوان مال حلال مخلوط به حرام و ارباح مکاسب به مالش خمس تعلق گرف ت, در این صورت, دو بار باید خمس مالش را بپردازد : 1 .به عنوان مال مخلوط به حرام . 2 . به عنوان ارباح مکاسب و در این مسأله، نخست به عنوان ارباح مکاسب با حاکم شرع مصالحه می کند، چون سود سالانه اش به جهت مخلوط شدن با مال حرام مشخّص نیست; سپس برپایه مال مخلوط به حرام خمس بپردازد. شخصیت حقوقی بودن مالک مال