آیا این ادعا صحت دارد که اروپای قرون وسطائی توسط مسلمانان متمدن شد؟اگر اینگونه است،علت عقب ماندگی مسلمانان چیست؟
یکی از موضوعاتی که قابل انکار نیست تأثیر تمدن اسلامی بر غرب است،و این امر آنچنان قطعی و مسلم است که دانشمندان و نویسندگان غربی هم در کتابهای خود به آن اشاره کرده اند.یکی از این شخصیتهایی که به این مطلب اشاره کرده است مورخ مشهور فرانسوی گوستاولوبون است. وی در بخشی از کتاب خود بنام( تاریخ تمدن اسلام و عرب)،بطور تقریباً مفصلی به این اثرگذاری اشاره کرده است.در اینجا به گوشه ای از بیانات این نویسنده فرانسوی اشاره می کنیم: ( ما در این فصل ثابت خواهیم کرد که تأثیر مسلمانان در غرب بسیار بوده و تمدن اسلامی بود که غرب را متمدن کرد.برای درک اهمیت این مطلب نخست باید وضع اروپا را قبل از ورود تمدن اسلامی در نظر بگیریم. ما وقتی به قرن نهم ودهم میلادی بر می گردیم یعنی آن زمانی را که تمدن عرب(اسلام)در اسپانیا به حدّ اعلای ترقی رسیده بود در نظر بگیریم می بینیم مراکز علمی غرب عبارت بود از برجها و قلعه هایی که یک مشت حکمرانان و اربابان وحشی در آن زندگی می کردند و افتخارشان به این بود که سواد ندارند و دانشمندترین رهبانان مذهبی هم آن دسته کشیشهای نادانی بودند که تمام وقت خود را در دیرها بسر میبردند تا کتابهای نفیس قدمای یونان وروم را از میان کتابخانه های کلیساها بیرون آورده و نوشته های آنرا محو کرده و بدین وسیله از اوراق آن برای نوشتن اوراد مهمل و بی معنی استفاده کنند... و راستی اروپا در قرون وسطی اطلاعاتی که از کتابهای یونانیان قدیم داشت همان اطلاعاتی بود که از روی ترجمۀ کتابهای عربی و مسلمان بدست آورد...و اینجاست که اگر ملتی باشد که ما اعتراف کنیم به اینکه در اطلاع یافتن از علوم قدیمه ما مدیون آنها می باشیم،آنها همان ملت عرب می باشند نه کشیشان و رهبانان قرون وسطی که حتّی اسم یونان را هم نشنیده بودند و راستی تمام جهانیان باید از این عمل نیک اعراب مسلمان قدردانی کنند که اینها باعث شدند تا آن گنجهای قیمتی را از دستبرد رهبانان نادان حفظ کنند.و بقول(مسیو لیری):اگر اعراب (مسلمانان)روی صفحۀ تاریخ ظاهر نشده بودند نهضت علمی اروپا قرنها عقب می افتاد. تمام دانشمندانی که قبل از قرن پانزدهم میلادی در اروپا آمدند کسانی بودند که علوم آنها منحصر به آن چیزهایی بود که از روی کتابهای عربی یاد گرفته بودند.وبقول مسیو(رینان):(آلبرت کبیر هرچه دارد از ابن سینا است و سان توما نیز هر چه در فلسفه می دانست از ابن رشد بوده است).و تقریباً حدود 5 الی 6 قرن تنها کتاب علمی که در دانشگاههای اروپا تدریس می شد همان کتابهایی بود که از زبان عربی به لاتین ترجمه شده بود،و به جرأت می توانیم بگویئم در بعضی از علوم مانند طب تا به امروز هم ادامه دارد،زیرا در اواخر همین قرن گذشته بود که در شهر(مون پیلیر)(فرانسه) شرحهایی بر کتابهای ابن سینا نوشتند). مسلمانان تا قرن ها در رشته های مختلف علمی اعم از طب، هیأت و نجوم، شیمی، ریاضی، جغرافی و دریانوردی، نظامی و غیره گوی سبقت را از سایر ملت ها ربوده بودند. "افلاطون وارسطو به واسطه ترجمه زبان یونانی به عربی بار دیگر به جهانیان معرفی شدند. مسلمانان خاستگاه علم شیمی مدرن، هواسنجی، ریاضیات، جامعه شناسی و جغرافی بودند. جراحان مسلمان همچنین نخستین جراحانی بودند که جسد انسان را کالبد شکافی کردند. مسلمانان در طول این دوره اشتیاق خاصی برای دنبال کردن مباحث فکری و علمی داشتند؛ نخستین تلسکوپ جهان برای یک خلیفه مسلمان ساخته شد. بدون ارقام عربی که دربرگیرنده ارقام اعشاری و صفر است، علوم و تجارت مدرن غیر ممکن بود. یکی از بزرگترین خدمات اسلام به دنیای غرب هنر ساخت کاغذ بود که تکنیکهای آن از چینی ها وام گرفته شد. بدون وجود کاغذ مناسب و کیفیت خوب نشر مطالب وفور کتاب برای آموزش جهانی غیر ممکن بود. درحالی که اروپا هنوز در دوران تاریک خود به سر می برد، مسلمانان تمدنی پیشرفته و پیچیده را پایه گذاری کردند که تا این روز مورخان نتوانسته اند به نحو متقاعد کننده و رضایت بخشی آن را توضیح دهند. "می سارتون" نویسنده آمریکایی بلژیکی تبار با اشاره به اسلام گفته است: خلق یک تمدن جدید با دامنه بین المللی و جامع امری است که می توان آن را توصیف کرد اما توضیح کامل آن دشوار است؛ چرا که این دوران خلاقانه ترین جنبشهای قرون وسطی را شکل داد. اسلام از تفکر آزاد حمایت کرد و شیوه های تجربی عقلانی را که بنیاد علوم مدرن و فلسفه است بسط داد. پیش از رسالت حضرت محمد(ص) مردم جرأت انجام تجارب عملی را به علت واهمه از انتقام ارواح شریر به خود نداده بودند. حضرت محمد(ص) به خرافه ها و عناصر وحشت آنها خاتمه داد و به آمده شدن جامعه بشری برای تحقیقات علمی کمک کرد. دکتر"خواکین کاستا"، شرق شناس اسپانیایی می گوید: اگر نبود اندلس اسلامی، تکنولوژی جهان به این مرحله نمی رسید؛امریکا کشف نمی شد و ریاضیات به این درجه ممتاز دست پیدا نمی کرد. "برنارد شاو"، فیلسوف برجسته بریتانیایی در مقدمه کتاب "حیرت پزشکان"، می نویسد:استعمار انگلیس پس از اشغال جزایر سندونش در اولین اقدام دین ساکنان این جزیره را تغییر داد و پس از مدتی ساکنان این جزایر به بیماریهای مهلکی دچار شدند که ناشی از ترک عادات اسلامی که از آنها می خواست پاکی و طهارت را رعایت کنند، بود. در رابطه با تاثیرات مثبت اسلام در غرب اندیشمندان زیادی سخن رانده اند و بر تاثیر مستقیم اسلام و تعالیم اسلام بر پیشرفت کشورهای اروپایی و غربی صحه گذاشته اند که علاوه بر گوستاولوبون فرانسوی می توان به دکتر"خوزه لوییس بارسلو"، دانشمند اسپانیایی،دکتر پیتر بورمن"پژوهشگر آلمانی و دکتر"اندره ویزالوس"، پزشک بلژیکی ودیگران اشاره کرد. اما اینکه چرا امروزه مسلمانان عقب مانده تر از کشورهای اروپایی هستند،باید گفت: مسلّم این است که پدیده ای درخشان و چراغی نورافشان، به نام تمدن اسلامی قرن ها در جهان وجود داشته و سپس نابود شده و به خاموشی گراییده است و امروز مسلمانان، در مقایسه با گذشته پر افتخار خود و نیز در مقایسه با بسیاری از ملل جهان، عقب مانده به حساب می آیند،در اینجا این پرسش رخ می نماید، که چرا مسلمانان پس از آنهمه پیشرفت و ترقی در علوم، معارف، صنایع و نظام های اجتماعی، به انحطاط گراییدند و این انحطاط، معلول چه علل و عواملی بوده است؟ این مساله علل و ریشه های تاریخی مختلفی دارد وبررسی جامع و همه جانبه آن نیازمند تحقیقاتی ژرف و گسترده است . درعین حال به صورت مختصر، می توان به عوامل زیر اشاره کرد : 1) بی تردید اگر مسلمانان از تعالیم وحی فاصله نمی گرفتند، و قوام سیاسی و وحدت اجتماعی خود را حفظ می کردند، هم اکنون نیز می توانستند از هر نظر جلوتر از غرب باشند؛ زیرا هم اکنون نیز اگر به جای درگیری های بیهوده و اتلاف منابع خود به وحدت بیندیشند، به قدرتی بزرگ با امکاناتی وسیع در جهان تبدیل می شوند و در پرتو برنامه ها و استفاده از استعدادها، از نظر فن آوری نیز به قدرتی قابل اعتماد مبدل می شدند و از نظر فرهنگی رتبه ای عالی کسب می کردند. 2) گرچه اصل دین جامع است اما متأسفانه برداشت های غیر کارشناسانه از دین همانند برداشت های غلط از زهد، دنیا، دعا، انتظار و ... موجب عقب ماندگی شده است وگرنه همین مفاهیم در صدر اسلام و حتی در غرب موجب پیشرفت شده است. البته باید اعتراف کرد که رواج اندیشه های صوفی گرانه و برخی انحرافات دیگر - که معلول التقاط است - نقش مؤثری در عقب ماندگی مسلمانان از قافله صنعت و پیشرفت داشته است و از نظر فرهنگی هم خسارت های خاص خود را به دنبال داشته اند. 3) مسلمانان بر اساس انگیزش و هدایت های دینی، مسیر رشد را پیمودند و بر اثر انحراف از دین و آلودگی به مفاسد، دنیا پرستی، سستی و کاهلی، به انحطاط و عقب ماندگی گرائیدند. 4) سرگرم شدن مسلمانان به تفرقه و جنگ های داخلی و جانشین ساختن شعارهای استعماری همچون ناسیونالیسم، پان عربیسم و به جای تکیه بر اصول گرائی و اتحاد بین الملل اسلامی، شعارهایی که جز عقب ماندگی فرهنگی و علمی و ... ارمغان دیگری ندارند. 5) هجوم بیگانگان و استعمارگران و تلاش آنها برای عقب نگاه داشتن کشورهای جهان سوم برای استثمار منابع انسانی و طبیعی و تداوم سلطه غرب بر این کشورها، و به غارت رفتن سرمایه های ملی و آتش سوزی کتابخانه های بزرگ اسلامی. 6) وجود نظام سیاسی فاسد و استبدادی که به جای همت در جهت رشدو پیشرفت مسلمانان فقط به فکر حفظ قدرت خویش و صرف هزینه های عمومی مسلمانان در جهت خوش گذرانی و ... بودند، وجود این نظام ها و حاکمان فاسد خود ناشی از انحرافات سیاسی صدر اسلام پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) و انحرافات اعتقادی و اجتماعی بعد از آن بود، این نظام های سیاسی، در شخصیت و منش انسان ها و فرهنگ این جوامع نیز آثار زیانباری داشتند. در این فرصت اگر مسلمانان بخواهند جایگاه شایسته خود را دریابند، رعایت نکات زیر ضروری است : 1-بالا بردن سطح شناخت و بینش های دینی در همه ابعاد آن ، 2- تقویت روح ایمان ، تقوا، استواری در دین و مبارزه با کژی ها، 3- ارتقای دانش وسطح علمی ، 4- ارتباط وثیق و همدلی در سطح بین الملل اسلامی و تعاون وهمکاری گسترده و همه جانبه ، 5- از میان برداشتن نظام های فاسد، 6-تلاش همه جانبه و همگانی در جهت ایجاد و احیای تمدن عظیم و مدینه فاضله اسلامی ، 7- اعتماد به نفس و دوری از خودباختگی . جهت مطالع بیشتر به این منابع مراجعه کنید: 1- علل پیشرفت و انحطاط مسلمین ،زین العابدین قربانی 2- علل ضعف و انحطاط مسلمین در اندیشه های سیاسی و آرای اصلاحی ، سید جمال الدین اسدآبادی ، احمد موثق 3- آمریکاپیشتاز انحطاط، روژه گاردی ، ترجمه : قاسم منصوری 4- علل انحطاط تمدنها،قانع عزیزآبادی 5- ریشه های ضعف و عقب ماندگی مسلمانان ، رجبی 6-رمز عقب ماندگی ما، امیر شکیب ارسلان ، ترجمه : محمد باقرانصاری 7- تاریخ فتوحات اسلامی در اروپا، شکیب ارسلان ، ترجمه : علی دوانی 8- به سوی قرآن و اسلام ، حسین انصاریان 9- تاریخ تمدن ، ج 4، ویل دورانت ، ترجمه : گروهی از نویسندگان 10- فرهنگ اسلام در اروپا، زیگرید هونکه ، ترجمه : مرتضی رهبانی 11- تاریخ تمدن اسلام و عرب ، گوستاولوبرن
عنوان سوال:

آیا این ادعا صحت دارد که اروپای قرون وسطائی توسط مسلمانان متمدن شد؟اگر اینگونه است،علت عقب ماندگی مسلمانان چیست؟


پاسخ:

یکی از موضوعاتی که قابل انکار نیست تأثیر تمدن اسلامی بر غرب است،و این امر آنچنان قطعی و مسلم است که دانشمندان و نویسندگان غربی هم در کتابهای خود به آن اشاره کرده اند.یکی از این شخصیتهایی که به این مطلب اشاره کرده است مورخ مشهور فرانسوی گوستاولوبون است. وی در بخشی از کتاب خود بنام( تاریخ تمدن اسلام و عرب)،بطور تقریباً مفصلی به این اثرگذاری اشاره کرده است.در اینجا به گوشه ای از بیانات این نویسنده فرانسوی اشاره می کنیم:
( ما در این فصل ثابت خواهیم کرد که تأثیر مسلمانان در غرب بسیار بوده و تمدن اسلامی بود که غرب را متمدن کرد.برای درک اهمیت این مطلب نخست باید وضع اروپا را قبل از ورود تمدن اسلامی در نظر بگیریم.
ما وقتی به قرن نهم ودهم میلادی بر می گردیم یعنی آن زمانی را که تمدن عرب(اسلام)در اسپانیا به حدّ اعلای ترقی رسیده بود در نظر بگیریم می بینیم مراکز علمی غرب عبارت بود از برجها و قلعه هایی که یک مشت حکمرانان و اربابان وحشی در آن زندگی می کردند و افتخارشان به این بود که سواد ندارند و دانشمندترین رهبانان مذهبی هم آن دسته کشیشهای نادانی بودند که تمام وقت خود را در دیرها بسر میبردند تا کتابهای نفیس قدمای یونان وروم را از میان کتابخانه های کلیساها بیرون آورده و نوشته های آنرا محو کرده و بدین وسیله از اوراق آن برای نوشتن اوراد مهمل و بی معنی استفاده کنند...


و راستی اروپا در قرون وسطی اطلاعاتی که از کتابهای یونانیان قدیم داشت همان اطلاعاتی بود که از روی ترجمۀ کتابهای عربی و مسلمان بدست آورد...و اینجاست که اگر ملتی باشد که ما اعتراف کنیم به اینکه در اطلاع یافتن از علوم قدیمه ما مدیون آنها می باشیم،آنها همان ملت عرب می باشند نه کشیشان و رهبانان قرون وسطی که حتّی اسم یونان را هم نشنیده بودند و راستی تمام جهانیان باید از این عمل نیک اعراب مسلمان قدردانی کنند که اینها باعث شدند تا آن گنجهای قیمتی را از دستبرد رهبانان نادان حفظ کنند.و بقول(مسیو لیری):اگر اعراب (مسلمانان)روی صفحۀ تاریخ ظاهر نشده بودند نهضت علمی اروپا قرنها عقب می افتاد.
تمام دانشمندانی که قبل از قرن پانزدهم میلادی در اروپا آمدند کسانی بودند که علوم آنها منحصر به آن چیزهایی بود که از روی کتابهای عربی یاد گرفته بودند.وبقول مسیو(رینان):(آلبرت کبیر هرچه دارد از ابن سینا است و سان توما نیز هر چه در فلسفه می دانست از ابن رشد بوده است).و تقریباً حدود 5 الی 6 قرن تنها کتاب علمی که در دانشگاههای اروپا تدریس می شد همان کتابهایی بود که از زبان عربی به لاتین ترجمه شده بود،و به جرأت می توانیم بگویئم در بعضی از علوم مانند طب تا به امروز هم ادامه دارد،زیرا در اواخر همین قرن گذشته بود که در شهر(مون پیلیر)(فرانسه) شرحهایی بر کتابهای ابن سینا نوشتند).


مسلمانان تا قرن ها در رشته های مختلف علمی اعم از طب، هیأت و نجوم، شیمی، ریاضی، جغرافی و دریانوردی، نظامی و غیره گوی سبقت را از سایر ملت ها ربوده بودند.
"افلاطون وارسطو به واسطه ترجمه زبان یونانی به عربی بار دیگر به جهانیان معرفی شدند. مسلمانان خاستگاه علم شیمی مدرن، هواسنجی، ریاضیات، جامعه شناسی و جغرافی بودند. جراحان مسلمان همچنین نخستین جراحانی بودند که جسد انسان را کالبد شکافی کردند.
مسلمانان در طول این دوره اشتیاق خاصی برای دنبال کردن مباحث فکری و علمی داشتند؛ نخستین تلسکوپ جهان برای یک خلیفه مسلمان ساخته شد. بدون ارقام عربی که دربرگیرنده ارقام اعشاری و صفر است، علوم و تجارت مدرن غیر ممکن بود.
یکی از بزرگترین خدمات اسلام به دنیای غرب هنر ساخت کاغذ بود که تکنیکهای آن از چینی ها وام گرفته شد. بدون وجود کاغذ مناسب و کیفیت خوب نشر مطالب وفور کتاب برای آموزش جهانی غیر ممکن بود.
درحالی که اروپا هنوز در دوران تاریک خود به سر می برد، مسلمانان تمدنی پیشرفته و پیچیده را پایه گذاری کردند که تا این روز مورخان نتوانسته اند به نحو متقاعد کننده و رضایت بخشی آن را توضیح دهند.
"می سارتون" نویسنده آمریکایی بلژیکی تبار با اشاره به اسلام گفته است: خلق یک تمدن جدید با دامنه بین المللی و جامع امری است که می توان آن را توصیف کرد اما توضیح کامل آن دشوار است؛ چرا که این دوران خلاقانه ترین جنبشهای قرون وسطی را شکل داد.
اسلام از تفکر آزاد حمایت کرد و شیوه های تجربی عقلانی را که بنیاد علوم مدرن و فلسفه است بسط داد. پیش از رسالت حضرت محمد(ص) مردم جرأت انجام تجارب عملی را به علت واهمه از انتقام ارواح شریر به خود نداده بودند. حضرت محمد(ص) به خرافه ها و عناصر وحشت آنها خاتمه داد و به آمده شدن جامعه بشری برای تحقیقات علمی کمک کرد.


دکتر"خواکین کاستا"، شرق شناس اسپانیایی می گوید: اگر نبود اندلس اسلامی، تکنولوژی جهان به این مرحله نمی رسید؛امریکا کشف نمی شد و ریاضیات به این درجه ممتاز دست پیدا نمی کرد.
"برنارد شاو"، فیلسوف برجسته بریتانیایی در مقدمه کتاب "حیرت پزشکان"، می نویسد:استعمار انگلیس پس از اشغال جزایر سندونش در اولین اقدام دین ساکنان این جزیره را تغییر داد و پس از مدتی ساکنان این جزایر به بیماریهای مهلکی دچار شدند که ناشی از ترک عادات اسلامی که از آنها می خواست پاکی و طهارت را رعایت کنند، بود.


در رابطه با تاثیرات مثبت اسلام در غرب اندیشمندان زیادی سخن رانده اند و بر تاثیر مستقیم اسلام و تعالیم اسلام بر پیشرفت کشورهای اروپایی و غربی صحه گذاشته اند که علاوه بر گوستاولوبون فرانسوی می توان به دکتر"خوزه لوییس بارسلو"، دانشمند اسپانیایی،دکتر پیتر بورمن"پژوهشگر آلمانی و دکتر"اندره ویزالوس"، پزشک بلژیکی ودیگران اشاره کرد.

اما اینکه چرا امروزه مسلمانان عقب مانده تر از کشورهای اروپایی هستند،باید گفت:
مسلّم این است که پدیده ای درخشان و چراغی نورافشان، به نام تمدن اسلامی قرن ها در جهان وجود داشته و سپس نابود شده و به خاموشی گراییده است و امروز مسلمانان، در مقایسه با گذشته پر افتخار خود و نیز در مقایسه با بسیاری از ملل جهان، عقب مانده به حساب می آیند،در اینجا این پرسش رخ می نماید، که چرا مسلمانان پس از آنهمه پیشرفت و ترقی در علوم، معارف، صنایع و نظام های اجتماعی، به انحطاط گراییدند و این انحطاط، معلول چه علل و عواملی بوده است؟
این مساله علل و ریشه های تاریخی مختلفی دارد وبررسی جامع و همه جانبه آن نیازمند تحقیقاتی ژرف و گسترده است . درعین حال به صورت مختصر، می توان به عوامل زیر اشاره کرد :


1) بی تردید اگر مسلمانان از تعالیم وحی فاصله نمی گرفتند، و قوام سیاسی و وحدت اجتماعی خود را حفظ می کردند، هم اکنون نیز می توانستند از هر نظر جلوتر از غرب باشند؛ زیرا هم اکنون نیز اگر به جای درگیری های بیهوده و اتلاف منابع خود به وحدت بیندیشند، به قدرتی بزرگ با امکاناتی وسیع در جهان تبدیل می شوند و در پرتو برنامه ها و استفاده از استعدادها، از نظر فن آوری نیز به قدرتی قابل اعتماد مبدل می شدند و از نظر فرهنگی رتبه ای عالی کسب می کردند.


2) گرچه اصل دین جامع است اما متأسفانه برداشت های غیر کارشناسانه از دین همانند برداشت های غلط از زهد، دنیا، دعا، انتظار و ... موجب عقب ماندگی شده است وگرنه همین مفاهیم در صدر اسلام و حتی در غرب موجب پیشرفت شده است. البته باید اعتراف کرد که رواج اندیشه های صوفی گرانه و برخی انحرافات دیگر - که معلول التقاط است - نقش مؤثری در عقب ماندگی مسلمانان از قافله صنعت و پیشرفت داشته است و از نظر فرهنگی هم خسارت های خاص خود را به دنبال داشته اند.


3) مسلمانان بر اساس انگیزش و هدایت های دینی، مسیر رشد را پیمودند و بر اثر انحراف از دین و آلودگی به مفاسد، دنیا پرستی، سستی و کاهلی، به انحطاط و عقب ماندگی گرائیدند.


4) سرگرم شدن مسلمانان به تفرقه و جنگ های داخلی و جانشین ساختن شعارهای استعماری همچون ناسیونالیسم، پان عربیسم و به جای تکیه بر اصول گرائی و اتحاد بین الملل اسلامی، شعارهایی که جز عقب ماندگی فرهنگی و علمی و ... ارمغان دیگری ندارند.


5) هجوم بیگانگان و استعمارگران و تلاش آنها برای عقب نگاه داشتن کشورهای جهان سوم برای استثمار منابع انسانی و طبیعی و تداوم سلطه غرب بر این کشورها، و به غارت رفتن سرمایه های ملی و آتش سوزی کتابخانه های بزرگ اسلامی.


6) وجود نظام سیاسی فاسد و استبدادی که به جای همت در جهت رشدو پیشرفت مسلمانان فقط به فکر حفظ قدرت خویش و صرف هزینه های عمومی مسلمانان در جهت خوش گذرانی و ... بودند، وجود این نظام ها و حاکمان فاسد خود ناشی از انحرافات سیاسی صدر اسلام پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) و انحرافات اعتقادی و اجتماعی بعد از آن بود، این نظام های سیاسی، در شخصیت و منش انسان ها و فرهنگ این جوامع نیز آثار زیانباری داشتند.


در این فرصت اگر مسلمانان بخواهند جایگاه شایسته خود را دریابند، رعایت نکات زیر ضروری است : 1-بالا بردن سطح شناخت و بینش های دینی در همه ابعاد آن ، 2- تقویت روح ایمان ، تقوا، استواری در دین و مبارزه با کژی ها، 3- ارتقای دانش وسطح علمی ، 4- ارتباط وثیق و همدلی در سطح بین الملل اسلامی و تعاون وهمکاری گسترده و همه جانبه ، 5- از میان برداشتن نظام های فاسد، 6-تلاش همه جانبه و همگانی در جهت ایجاد و احیای تمدن عظیم و مدینه فاضله اسلامی ، 7- اعتماد به نفس و دوری از خودباختگی .

جهت مطالع بیشتر به این منابع مراجعه کنید:
1- علل پیشرفت و انحطاط مسلمین ،زین العابدین قربانی
2- علل ضعف و انحطاط مسلمین در اندیشه های سیاسی و آرای اصلاحی ، سید جمال الدین اسدآبادی ، احمد موثق
3- آمریکاپیشتاز انحطاط، روژه گاردی ، ترجمه : قاسم منصوری
4- علل انحطاط تمدنها،قانع عزیزآبادی
5- ریشه های ضعف و عقب ماندگی مسلمانان ، رجبی
6-رمز عقب ماندگی ما، امیر شکیب ارسلان ، ترجمه : محمد باقرانصاری
7- تاریخ فتوحات اسلامی در اروپا، شکیب ارسلان ، ترجمه : علی دوانی
8- به سوی قرآن و اسلام ، حسین انصاریان
9- تاریخ تمدن ، ج 4، ویل دورانت ، ترجمه : گروهی از نویسندگان
10- فرهنگ اسلام در اروپا، زیگرید هونکه ، ترجمه : مرتضی رهبانی
11- تاریخ تمدن اسلام و عرب ، گوستاولوبرن





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین