در قرآن به رجعت به معنای رجوع کسی به این دنیا در موارد زیادی اشاره شده است. که در ذیل به چند نمونه آن اشاره می کنیم: 1. (أَلَمْتَرَ إِلَی الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ المَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیاهُمْ؛[بقره/243] آیا ندیدید کسانی را که از ترس مرگ از دیار خود بیرون رفتند که هزاران تن بودند، خداوند فرمود: بمیرید، همه مردند سپس آنان را زنده کرد.) آیه اشاره به زنده شدن هفتاد هزار خانوار دارد که بر اثر طاعون از دنیا رفته بودند.[1] 2. (فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها کَذلِکَ یُحْیِی اللَّهُ المَوْتی وَیُرِیکُمْآیاتهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛[بقره/73] پس دستور دادیم که پاره ای از اعضای آن گاو را بر بدن کشته بزنید تا ببینید که خداوند این گونه مردگان را زنده خواهد نمود وقدرت کامل خویش را آشکار خواهد ساخت، شاید شما به خرد درآیید.) آیه مربوط به کشته بنیاسرائیل است که به قدرت خداوند زنده شد.[2] 3. (وَإِذْ قُلْتُمْ یا مُوسی لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتّی نَرَی اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصّاعِقَةُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ * ثُمَّ بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ؛ [بقره/55 و 56] وبه یاد آرید وقتی را که گفتید: ای موسی! ما به تو ایمان نمی آوریم مگر آنکه خدا را آشکارا ببینیم، پس صاعقه سوزان بر شما فرود آمد وآن را به چشم خود مشاهده کردید. سپس شما را بعد از مرگ برانگیختیم، باشد که خدا را شکر گزارید.) آیه مربوط به برخی از قوم حضرت موسی (ع) است که تقاضای رؤیت خدا به چشم را کردند که این خواسته سبب نزول عذاب ومرگ آنان شد ولی خداوند بار دیگر آنها را زنده کرد.[3] 4. (أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلی قَرْیَةٍ وَهِیَ خاوِیَةٌ عَلی عُرُوشِها قالَ أَنّی یُحْیِی هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ؛[بقره/259] یا به مانند آن کسی که به دهکده ای گذر کرد که خراب وویران شده بود، گفت: به حیرتم که خداوند چگونه این مردگان را دوباره زنده خواهد کرد، پس خداوند او را صد سال میراند وسپس زنده اش کرد.) آیه مربوط به یکی از انبیای الهی است که پس از صد سال دوباره زنده شد.[4] 5. (وَأُحْیِی المَوْتی بِإِذْنِ اللَّهِ؛[آل عمران/49] من مرده را به اذن خدا زنده میکنم.)(به نقل از حضرت عیسی(ع)) طبری میگوید: (حضرت عیسی (ع) مردگان را با دعایش زنده میکرد).[5] پس اصل مساله بازگشتن بعضی از مردگان به دنیا مساله ای قطعی است که آیات متعدد آن را نشان می دهد. اما رجعتی که شیعه به آن معتقد است نیز با دقت در آیات قرآن فهمیده می شود: 1- (وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِآیاتِنا فَهُمْ یُوزَعُونَ؛[نمل/83] (به خاطر آور) روزی را که ما از هر امّتی، گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب میکردند محشور میکنیم و آنها را نگه میداریم تا به یکدیگر ملحق شوند.) در این آیه حشر به گروهی از مردم نسبت داده شده است در حالی که روز قیامت همه مردم حشر می شوند. (وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً؛[کهف/47] احدی از ایشان را فروگذار نخواهیم کرد) پس این واقعه غیر از قیامت است. به امام صادق، علیه السلام، عرضه داشت : که اهل سنت گمان کرده اند که آیه روزی که از هرامتی گروهی را محشور می کنیم مربوط به قیامت است حضرت در پاسخ فرمود: آیا چنین است که خداوند روز قیامت از هر امتی تنها گروهی را محشور کرده و بقیه را رها می سازد؟ خیر، اینگونه نیست ولکن آیه در مورد رجعت است. اما آیا قیامت آن است که می فرماید: همه را محشور ساخته و ازاحدی چشم پوشی نمی کنیم.[6] 2- (إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ؛[غافر/51] ما به یقین پیامبران خود و کسانی را که ایمان آورده اند، در زندگی دنیا و (در آخرت) روزی که گواهان به پا می خیزند یاری می دهیم.) آیه فوق خاطر نشان می سازد که وعده الهی بر آ ن تعلق گرفته است که همه انبیا و مومنان را در همین دنیا یاری خواهد کرد. چنانکه از ظاهر آیه برداشت می شود این نصرت انبیا و مومنان به صورت گروهی و دسته جمعی صورت خواهد پذیرفت از آنجا که چنین نصرتی در گذشته اتفاق نیفتاده پس در آینده به وقوع خواهد پیوست ، چرا که الهی تخلف ناپذیر است. از طرفی چون همه پیامبران (به جز حضرت عیسی و خضر، علیه السلام ،) و مومنان بسیاری از دنیا رفته اند و در این دنیا یاری نشده اند به مقتضای آیه فوق بایستی آنها زنده شوند تا در همین دنیا یاری شوند بخصوص که لفظ نصرت در مواردی بکار می رود که دو گروه مشغول مخامصه باشند وبعد شخصی یا گروهی یکی از طرفهای مخامصه را کمک بکند تا بزر طرف مقابل چیره شود و طبیعی است که چنین معانی بارجعت سازگاری دارد. دلایل دیگری نیز وجود دارد که برای جلوگیری از اطاله کلام آن ها را ذکر نمی کنیم. [1]. درالمنثور، ج 1، ص 311 ؛ جامع البیان، ج 2، ص 797. [2]. در المنثور، ج 1، ص 79 ؛ جامع البیان، ج 1، ص 509. [3]. درّ المنثور، ج 1، ص 70 ؛ کشاف، ج 1، ص 27. [4]. کشاف، ج 1، ص 295 ؛ درالمنثور، ج 1، ص 331 ؛ جامع البیان، ج 3، ص 40. [5]. جامع البیان، ج 3، ص 375. [6]. بحار الأنوار ج53 ص 53.
در قرآن به رجعت به معنای رجوع کسی به این دنیا در موارد زیادی اشاره شده است. که در ذیل به چند نمونه آن اشاره می کنیم:
1. (أَلَمْتَرَ إِلَی الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ المَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیاهُمْ؛[بقره/243] آیا ندیدید کسانی را که از ترس مرگ از دیار خود بیرون رفتند که هزاران تن بودند، خداوند فرمود: بمیرید، همه مردند سپس آنان را زنده کرد.)
آیه اشاره به زنده شدن هفتاد هزار خانوار دارد که بر اثر طاعون از دنیا رفته بودند.[1]
2. (فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها کَذلِکَ یُحْیِی اللَّهُ المَوْتی وَیُرِیکُمْآیاتهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛[بقره/73] پس دستور دادیم که پاره ای از اعضای آن گاو را بر بدن کشته بزنید تا ببینید که خداوند این گونه مردگان را زنده خواهد نمود وقدرت کامل خویش را آشکار خواهد ساخت، شاید شما به خرد درآیید.)
آیه مربوط به کشته بنیاسرائیل است که به قدرت خداوند زنده شد.[2]
3. (وَإِذْ قُلْتُمْ یا مُوسی لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتّی نَرَی اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصّاعِقَةُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ * ثُمَّ بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ؛ [بقره/55 و 56] وبه یاد آرید وقتی را که گفتید: ای موسی! ما به تو ایمان نمی آوریم مگر آنکه خدا را آشکارا ببینیم، پس صاعقه سوزان بر شما فرود آمد وآن را به چشم خود مشاهده کردید. سپس شما را بعد از مرگ برانگیختیم، باشد که خدا را شکر گزارید.)
آیه مربوط به برخی از قوم حضرت موسی (ع) است که تقاضای رؤیت خدا به چشم را کردند که این خواسته سبب نزول عذاب ومرگ آنان شد ولی خداوند بار دیگر آنها را زنده کرد.[3]
4. (أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلی قَرْیَةٍ وَهِیَ خاوِیَةٌ عَلی عُرُوشِها قالَ أَنّی یُحْیِی هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ؛[بقره/259] یا به مانند آن کسی که به دهکده ای گذر کرد که خراب وویران شده بود، گفت: به حیرتم که خداوند چگونه این مردگان را دوباره زنده خواهد کرد، پس خداوند او را صد سال میراند وسپس زنده اش کرد.)
آیه مربوط به یکی از انبیای الهی است که پس از صد سال دوباره زنده شد.[4]
5. (وَأُحْیِی المَوْتی بِإِذْنِ اللَّهِ؛[آل عمران/49] من مرده را به اذن خدا زنده میکنم.)(به نقل از حضرت عیسی(ع))
طبری میگوید: (حضرت عیسی (ع) مردگان را با دعایش زنده میکرد).[5]
پس اصل مساله بازگشتن بعضی از مردگان به دنیا مساله ای قطعی است که آیات متعدد آن را نشان می دهد. اما رجعتی که شیعه به آن معتقد است نیز با دقت در آیات قرآن فهمیده می شود:
1- (وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِآیاتِنا فَهُمْ یُوزَعُونَ؛[نمل/83] (به خاطر آور) روزی را که ما از هر امّتی، گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب میکردند محشور میکنیم و آنها را نگه میداریم تا به یکدیگر ملحق شوند.)
در این آیه حشر به گروهی از مردم نسبت داده شده است در حالی که روز قیامت همه مردم حشر می شوند.
(وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً؛[کهف/47] احدی از ایشان را فروگذار نخواهیم کرد)
پس این واقعه غیر از قیامت است.
به امام صادق، علیه السلام، عرضه داشت : که اهل سنت گمان کرده اند که آیه روزی که از هرامتی گروهی را محشور می کنیم مربوط به قیامت است حضرت در پاسخ فرمود: آیا چنین است که خداوند روز قیامت از هر امتی تنها گروهی را محشور کرده و بقیه را رها می سازد؟ خیر، اینگونه نیست ولکن آیه در مورد رجعت است. اما آیا قیامت آن است که می فرماید: همه را محشور ساخته و ازاحدی چشم پوشی نمی کنیم.[6]
2- (إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ؛[غافر/51] ما به یقین پیامبران خود و کسانی را که ایمان آورده اند، در زندگی دنیا و (در آخرت) روزی که گواهان به پا می خیزند یاری می دهیم.)
آیه فوق خاطر نشان می سازد که وعده الهی بر آ ن تعلق گرفته است که همه انبیا و مومنان را در همین دنیا یاری خواهد کرد. چنانکه از ظاهر آیه برداشت می شود این نصرت انبیا و مومنان به صورت گروهی و دسته جمعی صورت خواهد پذیرفت از آنجا که چنین نصرتی در گذشته اتفاق نیفتاده پس در آینده به وقوع خواهد پیوست ، چرا که الهی تخلف ناپذیر است. از طرفی چون همه پیامبران (به جز حضرت عیسی و خضر، علیه السلام ،) و مومنان بسیاری از دنیا رفته اند و در این دنیا یاری نشده اند به مقتضای آیه فوق بایستی آنها زنده شوند تا در همین دنیا یاری شوند بخصوص که لفظ نصرت در مواردی بکار می رود که دو گروه مشغول مخامصه باشند وبعد شخصی یا گروهی یکی از طرفهای مخامصه را کمک بکند تا بزر طرف مقابل چیره شود و طبیعی است که چنین معانی بارجعت سازگاری دارد.
دلایل دیگری نیز وجود دارد که برای جلوگیری از اطاله کلام آن ها را ذکر نمی کنیم.
[1]. درالمنثور، ج 1، ص 311 ؛ جامع البیان، ج 2، ص 797.
[2]. در المنثور، ج 1، ص 79 ؛ جامع البیان، ج 1، ص 509.
[3]. درّ المنثور، ج 1، ص 70 ؛ کشاف، ج 1، ص 27.
[4]. کشاف، ج 1، ص 295 ؛ درالمنثور، ج 1، ص 331 ؛ جامع البیان، ج 3، ص 40.
[5]. جامع البیان، ج 3، ص 375.
[6]. بحار الأنوار ج53 ص 53.
- [سایر] آیا قرآن به رجعت کسانی به این دنیا اشاره نموده است ؟
- [سایر] آیا شیعه درقرآن مطرح شده است؟
- [سایر] روابط اجتماعی به چه شکل درقران تعریف شده است؟
- [سایر] واژه معین به معنی یاور که ازاسماءخدواند است چندبار درقرآن ودرچه سوره وآیه ای وجود دارد.
- [سایر] رجعت چیست؛ آیا تمام انسان ها رجعت دارند؟
- [سایر] رجعت یعنی چه؟رجعت معصومین به چه صورت می باشد؟
- [سایر] درقرآن آمده است که لعنت کردن عمل زشتی است، پس چرا در زیارت عاشورا لعنت میفرستیم؟
- [سایر] درقرآن آمده است که لعنت کردن عمل زشتی است، پس چرا در زیارت عاشورا لعنت میفرستیم؟
- [سایر] رجعت کنندگان چند دسته اند و آیا رجعت آنها اختیاری است یا اجباری؟
- [سایر] در موقع رجعت اهل بیت، آیا حضرت زهرا(س) هم رجعت می فرمایند؟ به چه ترتیب؟
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که نمی تواند حرف بزند ، اگر با اشاره حرف بزند ، اگر با اشاره حرف بزند ، اگر با اشاره بفهماند که ملک را اجاره داده ، یا اجاره کرده ، صحیح است .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که هیچ نمی تواند سجده نماید باید برای سجده با سر اشاره کند و اگر نتواند؛ باید با چشمها اشاره نماید و اگر با چشمها هم نمی تواند اشاره کند بنا بر احتیاط مستحب با دست و مانند آن برای سجده اشاره کند و در قلب نیز نیت سجده نماید.
- [آیت الله خوئی] کسی که هیچ نمیتواند سجده نماید باید برای سجده با سر اشاره کند و اگر نتواند باید با چشمها اشاره نماید، اگر با چشمها هم نمیتواند اشاره کند بنابر احتیاط مستحب با دست و مانند آن برای سجده اشاره کند و در قلب نیز نیت سجده نماید.
- [آیت الله سیستانی] کسی که هیچ نمیتواند سجده نماید ، و مقداری که میتواند خم شود بر آن سجده صدق نمیکند ، باید برای سجده با سر اشاره کند ، و اگر نتواند باید با چشمها اشاره نماید ، و اگر با چشمها هم نمیتواند اشاره کند باید در قلب نیت سجده کند و بنابر احتیاط لازم با دست و مانند آن برای سجده اشاره کند ، و ذکر واجب را بگوید .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که هیچ نمی تواند خم شود باید برای سجده بنشیند و با سر اشاره کند و اگر نتواند باید با چشمها اشاره نماید، و در هردو صورت احتیاط آن است که اگر می تواند مهر را بلند کند و بر پیشانی بگذارد، و اگر با سر یا چشمها هم نمی تواند اشاره کند باید در قلب نیّت سجده کند و بنابر احتیاط واجب با دست و مانند آن برای سجده اشاره نماید.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که هیچ نمیتواند خم شود، باید برای سجده بنشیند و با سر اشاره کند و اگر نتواند، باید با چشمها اشاره نماید و در هر دو صورت احتیاط واجب آن است که اگر میتواند قدری مهر را بلند کند و پیشانی را بر آن بگذارد و اگر با سر یا چشمها نیز نمیتواند اشاره کند، باید در قلب نیّت سجده کند و بنابر احتیاط واجب با دست و مانند آن، برای سجده اشاره نماید.
- [آیت الله سیستانی] مستحاضه قلیله بعد از وضو ، و مستحاضه متوسّطه بعد از غسل و وضو ، و مستحاضه کثیره بعد از غسل ، باید فوراً مشغول نماز شوند ، مگر در دو موردی که در مسأله (394) و (407) به آنها اشاره شد ، ولی گفتن اذان و اقامه قبل از نماز اشکال ندارد ، و در نماز هم میتواند کارهای مستحب مثل قنوت و غیر آن را بجا آورد .
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که هیچ نمیتواند خم شود، باید برای سجده بنشیند و با سر اشاره کند و اگر نتواند، باید با چشمها اشاره نماید و در هر صورت احیتاط واجب آن است که اگر میتواند مهر را بلند و به پیشانی بگذارد و اگر با سر یا چشمها هم نمیتواند اشاره کند، باید در قلب نیّت سجده کند و بنابر احتیاط واجب با دست ومانند آن برای سجده اشاره نماید.
- [آیت الله بروجردی] کسی که هیچ نمیتواند خم شود، باید برای سجده بنشیند و با سر اشاره کند و اگر نتواند باید با چشمها اشاره نماید و در هر دو صورت احتیاط واجب آن است که اگر میتواند مهر را بلند کند و بر پیشانی بگذارد و اگر با سر یا چشمها هم نمیتواند اشاره کند، باید در قلب نیت سجده کند و بنا بر احتیاط واجب با دست و مانند آن برای سجده اشاره نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که نمیتواند بنشیند، باید ایستاده نیّت سجده کند و چنانچه میتواند برای سجده با سر اشاره کند و اگر نمیتواند، با چشمها اشاره نماید و اگر این را هم نمیتواند، در قلب نیّت سجده کند و بنابر احتیاط واجب با دست ومانند آن برای سجده اشاره نماید.