آیا بدحجابی بدتر است یا دزدی و اختلاس؟
منظور از بدتر بودن چند چیز می تواند باشد: اول آنکه بدتر، یعنی آنچه در نزد خدا مبغوض تر است و گناه سنگین تری می باشد. در این صورت باید بگوییم: بدترین گناه، گناهی است که در آن سرکشی بزرگتری در مقابل خدا تحقق می یابد. و به عبارتی گناه، مقابله و قد علم کردن در مقابل خداست که با همین معیار، می توانیم گناه سنگین تر را تشخیص دهیم. در واقع خود فعل پوسته ای است که اغراض متفاوتی ممکن است در آن قرار گرفته باشد، به همین دلیل فعل با شکل ثابت می تواند درجه های متفاوتی از گناه بودن را داشته باشد. زنا از جوانی که تحت فشار شدید شهوت است و پس از آن دچار عذاب وجدان می شود، ممکن است بخشیده شود، اما وقتی یک پیر زنا می کند، بدون محاسبه وارد جهنم می شود (1) چون در پیر فشار شهوتی وجود ندارد و عمل او، نشانه قوی تری از سرکشی است. با این حساب در موضوع حجاب و دزدی ، گناه سنگین تر مشخص می شود که کدام بدحجابی، بدحجابی ناشی از سست بودن اراده یا بدحجابی برای دهن کجی به دین خدا؟ کدام دزدی؟ دزدی به خاطر فشار شرایط یا دزدی به خاطر ضربه زدن به نظام دینی و ...   دوم آنکه بدتر به معنای وجود اثر منفی بیشتر باشد. در این جا فاکتورهای متعددی وجود دارد که محاسبه آن ساده نیست. یک زمان دزدی، نسل حرام خوری ایجاد می کند که تمام وجودش از حرام رشد یافته، در این صورت جمله امام حسین (ع) را به خاطر می آوریم که در روز عاشورا در مقابل یزیدیان می فرمایند: شما با من مخالفت می کنید و سخنم را نمی شنوید، چون شکم هایتان پر از مال حرام است. که این جمله نشان دهنده خطر بزرگ مال حرام خوری است. اما از آن طرف، بدحجابی ها و بی عفتی ها هم به روابط نامشروع دامن می زند که در اثر آن زنازادگانی متولد می شوند و می دانیم تمام قاتلین ائمه زنازاده بوده اند. (2) پس این گناه نیز می تواند اثرات بسیار مخربی داشته باشد. از جنبه های دیگری هم اندازه اثر این دو گناه متفاوت می شود. مثلا دزدی از بیت المال، اگر سبب فقر بخشی از جامعه شود، علاوه بر بحث حق الناس بودن، می تواند زمینه ساز آسیب برای ایمان فقرا باشد. و از طرفی هم بدحجابی کانون خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد و انواع و اقسام آفات را در پی خواهد داشت و ... به هر حال، برای سنجش اثر منفی این دو، باید حجم و گستره هر کدام از زاویه های متعددی بررسی شود و نمی توان به سادگی درباره آن قضاوت نمود.   سوم آنکه بدتر به این معنا باشد که به کدام باید بیشتر توجه کرد. در این صورت نیز باید مدل توجه و توجه کننده را مشخص کرد. اگر توجه کننده، دستگاه قضایی است، دزدی اولویت دارد. چون دزد معمولا با نصیحت و موعظه، دست از دزدی نمی کشد. و بدحجابی نیز بیش از اقدام قضائی، اقدام فرهنگی می خواهد. اما اگر توجه کننده عموم مردم یا خطبا هستند، بی عفتی ( که از جمله مصادیق آن پوشش است) اولویت دارد. چون موعظه و فرهنگ سازی در این موضوع نقشی جدی و موثر دارد. خصوصا در فضایی که بعضی از شیاطین می خواهند بدحجابی را عادی نشان دهند و زشتی آن را از بین ببرند.   پی نوشت: 1- خصال شیخ صدوق ، ج1، ص 80 . 2- علل الشرائع، ج‌1، ص: 58
عنوان سوال:

آیا بدحجابی بدتر است یا دزدی و اختلاس؟


پاسخ:

منظور از بدتر بودن چند چیز می تواند باشد:

اول آنکه بدتر، یعنی آنچه در نزد خدا مبغوض تر است و گناه سنگین تری می باشد. در این صورت باید بگوییم: بدترین گناه، گناهی است که در آن سرکشی بزرگتری در مقابل خدا تحقق می یابد. و به عبارتی گناه، مقابله و قد علم کردن در مقابل خداست که با همین معیار، می توانیم گناه سنگین تر را تشخیص دهیم.

در واقع خود فعل پوسته ای است که اغراض متفاوتی ممکن است در آن قرار گرفته باشد، به همین دلیل فعل با شکل ثابت می تواند درجه های متفاوتی از گناه بودن را داشته باشد. زنا از جوانی که تحت فشار شدید شهوت است و پس از آن دچار عذاب وجدان می شود، ممکن است بخشیده شود، اما وقتی یک پیر زنا می کند، بدون محاسبه وارد جهنم می شود (1) چون در پیر فشار شهوتی وجود ندارد و عمل او، نشانه قوی تری از سرکشی است.

با این حساب در موضوع حجاب و دزدی ، گناه سنگین تر مشخص می شود که کدام بدحجابی، بدحجابی ناشی از سست بودن اراده یا بدحجابی برای دهن کجی به دین خدا؟ کدام دزدی؟ دزدی به خاطر فشار شرایط یا دزدی به خاطر ضربه زدن به نظام دینی و ...
 
دوم آنکه بدتر به معنای وجود اثر منفی بیشتر باشد. در این جا فاکتورهای متعددی وجود دارد که محاسبه آن ساده نیست.

یک زمان دزدی، نسل حرام خوری ایجاد می کند که تمام وجودش از حرام رشد یافته، در این صورت جمله امام حسین (ع) را به خاطر می آوریم که در روز عاشورا در مقابل یزیدیان می فرمایند: شما با من مخالفت می کنید و سخنم را نمی شنوید، چون شکم هایتان پر از مال حرام است. که این جمله نشان دهنده خطر بزرگ مال حرام خوری است. اما از آن طرف، بدحجابی ها و بی عفتی ها هم به روابط نامشروع دامن می زند که در اثر آن زنازادگانی متولد می شوند و می دانیم تمام قاتلین ائمه زنازاده بوده اند. (2) پس این گناه نیز می تواند اثرات بسیار مخربی داشته باشد.

از جنبه های دیگری هم اندازه اثر این دو گناه متفاوت می شود. مثلا دزدی از بیت المال، اگر سبب فقر بخشی از جامعه شود، علاوه بر بحث حق الناس بودن، می تواند زمینه ساز آسیب برای ایمان فقرا باشد. و از طرفی هم بدحجابی کانون خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد و انواع و اقسام آفات را در پی خواهد داشت و ... به هر حال، برای سنجش اثر منفی این دو، باید حجم و گستره هر کدام از زاویه های متعددی بررسی شود و نمی توان به سادگی درباره آن قضاوت نمود.
 
سوم آنکه بدتر به این معنا باشد که به کدام باید بیشتر توجه کرد. در این صورت نیز باید مدل توجه و توجه کننده را مشخص کرد.

اگر توجه کننده، دستگاه قضایی است، دزدی اولویت دارد. چون دزد معمولا با نصیحت و موعظه، دست از دزدی نمی کشد. و بدحجابی نیز بیش از اقدام قضائی، اقدام فرهنگی می خواهد.

اما اگر توجه کننده عموم مردم یا خطبا هستند، بی عفتی ( که از جمله مصادیق آن پوشش است) اولویت دارد. چون موعظه و فرهنگ سازی در این موضوع نقشی جدی و موثر دارد. خصوصا در فضایی که بعضی از شیاطین می خواهند بدحجابی را عادی نشان دهند و زشتی آن را از بین ببرند.
 
پی نوشت:

1- خصال شیخ صدوق ، ج1، ص 80 .

2- علل الشرائع، ج‌1، ص: 58





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین