نماز و قرآن، عربی یا غیرعربی؟
باسمه تعالی شأنه‌  السلام علیکم. امید آن که به موجبات سعادت‌مندی دنیوی و اخروی برسید و در آسایش روحی و فکری باشید. 1. پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرموده است: نماز بخوانید؛ به طوری که من نماز می‌خوانم و پیشوایان دین فرموده‌اند: نماز را به عربی بخوانید؛ البته امت اسلامی، باید اطاعت کنند و آن چه فرموده‌اند، مطابق حکمت و مصلحت و از جانب خداوند متعال است. 2. حمد و سوره و اذکار واجب نماز را باید به عربی خواند؛ ولی در نماز می‌توان به زبان خود، ذکر گفت و دعا کرد و در هر حال، به یاد خداوند متعال بودن، چه در نماز و چه در اوقات دیگر، مستحسن است؛ مثلًا اگر انسان در قنوت نماز، به زبان خود دعا کند و حاجت‌های مشروع خود را بطلبد، اشکال ندارد؛ مخصوصاً چنانچه در نمازهای مستحبی باشد. 3. اگر کسی نتواند نماز را به عربی بخواند، هر قدری که توانست آن را به عربی و بقیه را به ترجمه آن می‌خواند؛ ولی باید بکوشد که یاد بگیرد؛ مانند آن که دانشجویان زبان، کتابی را که مورد حاجتشان است، یاد می‌گیرند تا به مطالب آن آشنا شوند و با آن زبان، سخن می‌گویند. 4. قرآن کریم را به هر زبان می‌توان تفسیر نمود و درس داد؛ ولی نمی‌توان ترجمه آن را کتاب آسمانی و کتاب اسلامی دانست و خواندن ترجمه آن، مانعی ندارد؛ ولی‌ تلاوت قرآن محسوب نمی‌شود؛ زیرا تلاوت، عبارت ا ست از خواندن عین‌الفاظ؛ نَه معنای آنها؛ مثلًا، اگر کسی بخواهد شعر حافظ- (ألا یا أیّها السّاقی أدرکأساً و ناولها)- را بخواند، باید به همین عبارت بخواند؛ نه این که معنای آن را بگوید؛ به علاوه، ترجمه قرآن به هر زبان که باشد، نمی‌تواند معانی قرآن را آن چنان که شاید و باید، رساننده باشد. 5. اگر تاریخ گفتار دانشمندان بزرگ را مطالعه کنید، می‌بینید وقتی که می‌خواهند مطلبی را بگویند یا دستوری را بدهند، در نظر دارند مفاهیم زیادی را در عبارات کوتاه بگنجانند و از طولانی بودن الفاظ، خودداری می‌کنند و این روش، فلسفه‌ای دارد و مطابق حکمت است و جنبه روانی دارد که عظمت مطلب، در دل شنونده، مؤثّر می‌شود و در حافظه او می‌ماند و نگه‌داری و ضبط آن، برای او آسان می‌شود؛ لذا قرآن مجید که سخن خدای متعال بر مردم جهان است، حتماً باید عربی باشد؛ زیرا به تصدیق زبان‌شناسان، تنها زبان عربی است که می‌تواند بزرگ‌ترین و پردامنه‌ترین مفاهیم را در قالب کوتاه‌ترین جمله بیان کند. گاهی یک عالم معنا و معارف را یک سطر گفتار عربی، فرا می‌گیرد و این حقیقت، در زبان‌های دیگر، امکان ندارد. 6. بسیار دیده می‌شود یک فرد عادی که می‌خواهد با شخص بزرگی سخن گوید، می‌کوشد مطالب خود را در عبارات مناسب و کوتاه به عرض برساند. بنابراین، نماز که اظهار بندگی و خضوع و عرض حال در پیشگاه با عظمت ربوبی است، باید به عربی خوانده شود؛ زیرا که به جز با زبان عربی، امکان ندارد جمله‌های پرمعنا را در قالب الفاظ کوتاه و بلیغ و فصیح، ادا نمود. 7. اسلام، مستقلّ است و زبان رسمی مستقلّ دارد که کامل‌ترین زبان‌هاست و خدای متعال، نخواست مردم، آن را با وضع خودشان تطبیق کنند و آن را دست‌خوش زمان قرار دهند. بنابراین، باید اسلام به طوری استقلال داشته باشد که مردم جهان، قرآن را به عربی بخوانند و اگر اسلام که دین پراهمیتی است، زبان مستقلی نمی‌داشت، دانشمندان و فلاسفه، در آن، کمبود احساس می‌کردند. 8. رئیس هر دین و آیین، چنانچه به یک زبانی، کتابی برای پیروان خود تنظیم نماید، محفوظ بودنِ آن، به همان لغتی که دارد، موجب وحدت اجتماعی پیروان آن است و مسلمانان جهان که لغات مختلفی دارند، به مناسبت عربی خواندن قرآن و نماز، دارای یک نوع وحدت استقلالی خواهند بود. بنابراین، اگر زبان عربی را تا حدّی که بتوانند تفاهم نمایند، یاد بگیرند، وسیله‌ای می‌شود که مسلمانان عرب و فارس و ترک و هندی و اروپایی، با هم تماس بگیرند و با هم، تبادل فکری در امور فردی و اجتماعی داشته باشند و نظام معاد و معاش خود را به سهولت برگزار نمایند. 9. دیده شده است که سایر کتاب‌های آسمانی، در اثر محفوظ نماندنِ زبان اصلی و اوّلی آنها، اختلافاتی پیدا کرده‌اند؛ پس قرآن باید در عربی بودنِ خود، باقی بماند تا از تحریف و اختلاف، مصون باشد. 10. اگر مسلمانان از روی حقیقت، کاملًا می‌دانستند که نماز، یعنی با خدای بزرگ سخن گفتن و او را ستایش و پرستش کردن و اظهار عبودیت و عجز و ناتوانی در برابر قدرت خداوند متعال نمودن و حاجت‌های همه گونه خود را خواستن است و از طرفی مجبورند صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشا، نماز بخوانند، هر قدر کم همت بودند، به فکر می‌افتادند این زبان را که همه روزه پنج مرتبه به آن نیازمند می‌باشند، یاد بگیرند و به طور شایسته، این عبادت بزرگ را انجام دهند. در خاتمه از این که جمعیتی هستید که روزهای جمعه و در مواقع تعطیل، دور هم جمع می‌شوید و تلاوت قرآن و تفسیر آن و مذاکرات دینی و مذهبی دارید و تبلیغات می‌نمایید، بسیار تقدیر می‌نماییم. خدای متعال، نگه‌دار شما باشد و عزّت و موفّقیّت عنایت فرماید. به همگی سلام و تحیت می‌رسانم.[1] نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها (معاونت آموزشی و پژوهشی استادان و دروس معارف اسلامی)، ویژه نامه پرسمان، 23جلد، مؤسسه فرهنگی و هنری ابناء الرسول (ص) - تهران، چاپ: اول، 1392. (به نقل از: نرم افزار پرسش ها و پاسخ های دانشجویی، دفتر سی و ششم-تفسیر آیات برگزیده، ج1)
عنوان سوال:

نماز و قرآن، عربی یا غیرعربی؟


پاسخ:

باسمه تعالی شأنه‌  السلام علیکم. امید آن که به موجبات سعادت‌مندی دنیوی و اخروی برسید و در آسایش روحی و فکری باشید. 1. پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرموده است: نماز بخوانید؛ به طوری که من نماز می‌خوانم و پیشوایان دین فرموده‌اند: نماز را به عربی بخوانید؛ البته امت اسلامی، باید اطاعت کنند و آن چه فرموده‌اند، مطابق حکمت و مصلحت و از جانب خداوند متعال است. 2. حمد و سوره و اذکار واجب نماز را باید به عربی خواند؛ ولی در نماز می‌توان به زبان خود، ذکر گفت و دعا کرد و در هر حال، به یاد خداوند متعال بودن، چه در نماز و چه در اوقات دیگر، مستحسن است؛ مثلًا اگر انسان در قنوت نماز، به زبان خود دعا کند و حاجت‌های مشروع خود را بطلبد، اشکال ندارد؛ مخصوصاً چنانچه در نمازهای مستحبی باشد. 3. اگر کسی نتواند نماز را به عربی بخواند، هر قدری که توانست آن را به عربی و بقیه را به ترجمه آن می‌خواند؛ ولی باید بکوشد که یاد بگیرد؛ مانند آن که دانشجویان زبان، کتابی را که مورد حاجتشان است، یاد می‌گیرند تا به مطالب آن آشنا شوند و با آن زبان، سخن می‌گویند. 4. قرآن کریم را به هر زبان می‌توان تفسیر نمود و درس داد؛ ولی نمی‌توان ترجمه آن را کتاب آسمانی و کتاب اسلامی دانست و خواندن ترجمه آن، مانعی ندارد؛ ولی‌ تلاوت قرآن محسوب نمی‌شود؛ زیرا تلاوت، عبارت ا ست از خواندن عین‌الفاظ؛ نَه معنای آنها؛ مثلًا، اگر کسی بخواهد شعر حافظ- (ألا یا أیّها السّاقی أدرکأساً و ناولها)- را بخواند، باید به همین عبارت بخواند؛ نه این که معنای آن را بگوید؛ به علاوه، ترجمه قرآن به هر زبان که باشد، نمی‌تواند معانی قرآن را آن چنان که شاید و باید، رساننده باشد. 5. اگر تاریخ گفتار دانشمندان بزرگ را مطالعه کنید، می‌بینید وقتی که می‌خواهند مطلبی را بگویند یا دستوری را بدهند، در نظر دارند مفاهیم زیادی را در عبارات کوتاه بگنجانند و از طولانی بودن الفاظ، خودداری می‌کنند و این روش، فلسفه‌ای دارد و مطابق حکمت است و جنبه روانی دارد که عظمت مطلب، در دل شنونده، مؤثّر می‌شود و در حافظه او می‌ماند و نگه‌داری و ضبط آن، برای او آسان می‌شود؛ لذا قرآن مجید که سخن خدای متعال بر مردم جهان است، حتماً باید عربی باشد؛ زیرا به تصدیق زبان‌شناسان، تنها زبان عربی است که می‌تواند بزرگ‌ترین و پردامنه‌ترین مفاهیم را در قالب کوتاه‌ترین جمله بیان کند. گاهی یک عالم معنا و معارف را یک سطر گفتار عربی، فرا می‌گیرد و این حقیقت، در زبان‌های دیگر، امکان ندارد. 6. بسیار دیده می‌شود یک فرد عادی که می‌خواهد با شخص بزرگی سخن گوید، می‌کوشد مطالب خود را در عبارات مناسب و کوتاه به عرض برساند. بنابراین، نماز که اظهار بندگی و خضوع و عرض حال در پیشگاه با عظمت ربوبی است، باید به عربی خوانده شود؛ زیرا که به جز با زبان عربی، امکان ندارد جمله‌های پرمعنا را در قالب الفاظ کوتاه و بلیغ و فصیح، ادا نمود. 7. اسلام، مستقلّ است و زبان رسمی مستقلّ دارد که کامل‌ترین زبان‌هاست و خدای متعال، نخواست مردم، آن را با وضع خودشان تطبیق کنند و آن را دست‌خوش زمان قرار دهند. بنابراین، باید اسلام به طوری استقلال داشته باشد که مردم جهان، قرآن را به عربی بخوانند و اگر اسلام که دین پراهمیتی است، زبان مستقلی نمی‌داشت، دانشمندان و فلاسفه، در آن، کمبود احساس می‌کردند. 8. رئیس هر دین و آیین، چنانچه به یک زبانی، کتابی برای پیروان خود تنظیم نماید، محفوظ بودنِ آن، به همان لغتی که دارد، موجب وحدت اجتماعی پیروان آن است و مسلمانان جهان که لغات مختلفی دارند، به مناسبت عربی خواندن قرآن و نماز، دارای یک نوع وحدت استقلالی خواهند بود. بنابراین، اگر زبان عربی را تا حدّی که بتوانند تفاهم نمایند، یاد بگیرند، وسیله‌ای می‌شود که مسلمانان عرب و فارس و ترک و هندی و اروپایی، با هم تماس بگیرند و با هم، تبادل فکری در امور فردی و اجتماعی داشته باشند و نظام معاد و معاش خود را به سهولت برگزار نمایند. 9. دیده شده است که سایر کتاب‌های آسمانی، در اثر محفوظ نماندنِ زبان اصلی و اوّلی آنها، اختلافاتی پیدا کرده‌اند؛ پس قرآن باید در عربی بودنِ خود، باقی بماند تا از تحریف و اختلاف، مصون باشد. 10. اگر مسلمانان از روی حقیقت، کاملًا می‌دانستند که نماز، یعنی با خدای بزرگ سخن گفتن و او را ستایش و پرستش کردن و اظهار عبودیت و عجز و ناتوانی در برابر قدرت خداوند متعال نمودن و حاجت‌های همه گونه خود را خواستن است و از طرفی مجبورند صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشا، نماز بخوانند، هر قدر کم همت بودند، به فکر می‌افتادند این زبان را که همه روزه پنج مرتبه به آن نیازمند می‌باشند، یاد بگیرند و به طور شایسته، این عبادت بزرگ را انجام دهند. در خاتمه از این که جمعیتی هستید که روزهای جمعه و در مواقع تعطیل، دور هم جمع می‌شوید و تلاوت قرآن و تفسیر آن و مذاکرات دینی و مذهبی دارید و تبلیغات می‌نمایید، بسیار تقدیر می‌نماییم. خدای متعال، نگه‌دار شما باشد و عزّت و موفّقیّت عنایت فرماید. به همگی سلام و تحیت می‌رسانم.[1] نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها (معاونت آموزشی و پژوهشی استادان و دروس معارف اسلامی)، ویژه نامه پرسمان، 23جلد، مؤسسه فرهنگی و هنری ابناء الرسول (ص) - تهران، چاپ: اول، 1392. (به نقل از: نرم افزار پرسش ها و پاسخ های دانشجویی، دفتر سی و ششم-تفسیر آیات برگزیده، ج1)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین