مهم ترین عامل در شفای روحی انسان یاد خدا و ذکر است که در ایات قرآن مورد توجه و عنایت است . خداوند در آیه 28 سوره رعد می فرماید : أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب ؛ آگاه باشید با یاد خدا دلها آرامش مییابد . همیشه اضطراب و نگرانی یکی از بزرگترین بلاهای زندگی انسانها بوده و هست، و عوارض ناشی از آن در زندگی فردی و اجتماعی کاملا محسوس است. همیشه آرامش یکی از گمشدههای مهم بشر بوده، و به هر دری میزند تا آن را پیدا کند، و اگر تلاش و کوشش انسانها را در طول تاریخ برای پیدا کردن آرامش از طرق صحیح و کاذب جمع آوری کنیم خود کتاب بسیار قطوری را تشکیل میدهد. بعضی از دانشمندان میگویند: به هنگام بروز بعضی از بیماریهای واگیردار همچون وبا از هر ده نفر که ظاهرا به علت و یا میمیرند اکثر آنها به علت نگرانی و ترس است و تنها اقلیتی از آنها حقیقتا بخاطر ابتلای به بیماری و یا از بین میروند! به طور کلی آرامش و دلهره، نقش بسیار مهمی در سلامت و بیماری فرد و جامعه و سعادت و بدبختی انسانها دارد، و چیزی نیست که بتوان از آن به آسانی گذشت و به همین دلیل تا کنون کتابهای زیادی نوشته شده که موضوع آنها فقط نگرانی و راه مبارزه با آن، و طرز بدست آوردن آرامش است. تاریخ بشر پر است از صحنههای غمانگیزی که انسان برای تحصیل آرامش به هر چیز دست انداخته و در هر وادی گام نهاده، و تن به انواع اعتیادها داده است. ولی قرآن با یک جمله کوتاه و پر مغز، مطمئنترین و نزدیکترین راه را نشان داده و میگوید: بدانید که یاد خدا آرامبخش دلها است! تفسیر نمونه، ج10، ص: 211 2- از بارزترین مصادیق یاد خدا و ذکر الهی قران کریم است . در قرآن بیان شده که خود قرآن و آیات آن شفا بخش دلها و مهم ترین عامل شفای روحی و معنوی است . برخی از آین آیات عبارتند از : الف- خداوند در آیه 57 سوره یونس می فرماید : یا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ وَ هُدیً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده، و درمان آنچه در سینههاست، و هدایت و رحمت برای مؤمنان. منظور از شفا دادن بیماری دل ها و یا به تعبیر قرآن شفای چیزی که در سینهها است، همان آلودگیهای معنوی و روحانی است مانند بخل و کینه و حسد و جبن و شرک و نفاق و امثال اینها که همه از بیماریهای روحی و معنوی است. منظور از هدایت راهیابی به سوی مقصود، یعنی تکامل و پیشرفت انسان در تمام جنبههای مثبت است. و منظور از رحمت همان نعمتهای مادی و معنوی الهی است که شامل حال انسانهای شایسته میشود همانگونه که در کتاب مفردات میخوانیم رحمت هر گاه به خدا نسبت داده شود به معنی نعمت بخشیدن او است و هنگامی که به انسانها نسبت داده شود به معنی رقت قلب و عطوفت است. در واقع آیه فوق چهار مرحله از مراحل تربیت و تکامل انسان را در سایه قرآن شرح میدهد. مرحله اول مرحله موعظه و اندرز است. مرحله دوم مرحله پاکسازی روح انسان از انواع رذائل اخلاقی است. مرحله سوم مرحله هدایت است که پس از پاکسازی انجام میگیرد. و مرحله چهارم مرحلهای است که انسان لیاقت آن را پیدا کرده است که مشمول رحمت و نعمت پروردگار شود و هر یک از این مراحل به دنبال دیگری قرار دارد و جالب اینکه تمام آنها در پرتو قرآن انجام میگیرد. قرآن است که انسانها را اندرز میدهد، و قرآن است که زنگار گناه و صفات زشت را از قلب آنها میشوید، و قرآن است که نور هدایت را به دلها میتاباند، و نیز قرآن است که نعمتهای الهی را بر فرد و جامعه نازل میگرداند. علی ع در گفتار جامع خود در نهج البلاغه با رساترین تعبیری این حقیقت را توضیح داده است آنجا که میفرماید: فاستشفوه من ادوائکم و استعینوا به علی لاوائکم فان فیه شفاء من اکبر الداء و هو الکفر و النفاق و الغی و الضلال : از قرآن برای بیماریهای خود شفا بطلبید، و به آن برای حل مشکلاتتان استعانت بجوئید، چه اینکه در قرآن شفای بزرگترین دردها است که آن درد کفر و نفاق و گمراهی و ضلالت است . و این خود میرساند که قرآن نسخهای است برای بهبودی فرد و جامعه از انواع بیماریهای اخلاقی و اجتماعی و این همان حقیقتی است که مسلمانان آن را بدست فراموشی سپرده و به جای اینکه از این داروی شفا بخش بهره گیرند درمان خود را در مکتبهای دیگر جستجو میکنند، و این کتاب بزرگ آسمانی را فقط یک کتاب خواندنی قرار دادهاند نه اندیشیدنی و عملکردنی. ب- وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلاَّ خَساراً (اسراء - 82) قرآن را نازل میکنیم که شفا و رحمت برای مؤمنان است و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمیافزاید. نکته مهم در این آیه شریفه فرق میان شفاء و رحمت است . میدانیم شفا معمولا در مقابل بیماریها و عیبها و نقصها است، بنا بر این نخستین کاری که قرآن در وجود انسانها میکند همان پاکسازی از انواع بیماریهای فکری و اخلاقی فرد و جامعه است. پس از آن مرحله رحمت فرا میرسد که مرحله تخلق به اخلاق الهی، و جوانه زدن شکوفههای فضائل انسانی در وجود افرادی است که تحت تربیت قرآن قرار گرفتهاند. به تعبیر دیگر شفا اشاره به پاکسازی، و رحمت اشاره به نو سازی است، و یا به تعبیر فلاسفه و عرفاء اولی به مقام تخلیه اشاره میکند و دومی به مقام تحلیه . ج- وَ لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِیًّا لَقالُوا لَوْ لا فُصِّلَتْ آیاتُهُ ءَ أَعْجَمِیٌّ وَ عَرَبِیٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدیً وَ شِفاءٌ وَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ فِی آذانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَیْهِمْ عَمًی أُولئِکَ یُنادَوْنَ مِنْ مَکانٍ بَعِیدٍ (فصلت- 44) ترجمه: 44- هر گاه آن را قرآنی عجمی قرار میدادیم حتما میگفتند: چرا آیاتش روشن نیست؟ آیا قرآن عجمی از پیغمبری عربی درست است؟! بگو: این برای کسانی که ایمان آوردهاند هدایت و درمان است، ولی کسانی که ایمان نمیآورند گوشهایشان سنگین است، گویی نابینا هستند و آن را نمیبینند، آنها همچون کسانی هستند که از راه دور صدا زده میشوند. قرآن هدایت است و درمان در این آیه مبارکه قرآن خطاب به پیامبر ص میافزاید: بگو این کتاب آسمانی برای کسانی که ایمان آوردهاند مایه هدایت و درمان است (قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدیً وَ شِفاءٌ). آنها که با روح حقطلبی به سراغ قرآن میآمدند هدایت و شفا از آن مییافتند، بیماریهای اخلاقی و روحی آنها در شفا خانه قرآن درمان میشد، سپس بار سفر را میبستند و در پرتو نور هدایت قرآن با سرعت به سوی کوی دوست حرکت میکردند. اما لجوجان متعصب، و دشمنان حق و حقیقت، و آنها که از قبل تصمیم خودشان را بر مخالفت انبیا گرفته بودند چه بهرهای میتوانستند از آن بگیرند؟ آنها همچون کوران و کرانی بودند که در نقطه دور دستی قرار داشتند، آنها گرفتار ناشنوایی و نابینایی مضاعف بودند، هم از نظر ابزار دید و شنود و هم از نظر بعد مکان! 2- از نظر تاثیرات معنوی باید گفت که همه قرآن و تمام آیات آن شفابخش و درمان بیماری های روحی و معنوی است اما در عین حال در این رابطه بر برخی از سوره ها و آیات آن تاکید بیشتری شده است . 3- در مورد شفا بخشی و آثار و برکات سوره حمد روایات فراوانی وارد شده و نیز سوره های توحید و فلق و ناس و کافرون و مانند آن و نیز ایه الکرسی و آیات پایانی سوره حشر و مانند آن مورد سفارش یسشتری هستند . مثلا در رواویات امده است که سوره حمد شفای از هر بیماری مگر مرگ است و به سوره شفا معروف است . در روایتی از پیامبر –ص- آمده است : فاتحة الکتاب شفاء من کل داء سوره حمد شفای از هر بیماری است . مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج1، ص: 88 و نیز آثار فراوانی برای آیه الکرسی ذکر شده است . در حدیثی از علی ع از پیامبر ص میخوانیم که فرمود: سید القرآن البقرة و سید البقرة آیة الکرسی یا علی ان فیها لخمسین کلمة فی کل کلمة خمسون برکة: برگزیده قرآن سوره بقره و برگزیده بقره، آیة الکرسی است، در آن پنجاه کلمه است و در هر کلمهای پنجاه برکت است در حدیث دیگری از امام باقر ع آمده است: هر کس آیة الکرسی را یک بار بخواند، خداوند هزار امر ناخوش آیند از امور ناخوش آیند دنیا، و هزار امر ناخوش آیند از آخرت را از او بر طرف میکند که آسانترین ناخوش آیند دنیا، فقر، و آسانترین ناخوش آیند آخرت، عذاب قبر است . تفسیر نمونه ج 2 ص 261 4- برای آگاهی بیشتر باید به کتاب هایی که در باره آثار و خواص سوره ها و آیات قرآنی نوشته شده مراجعه کنید . دو تفسیر مجمع البیان و نمونه نیز برای این منظور مناسب هستند .
شفا بودن قرآن به چه معناست؟
مهم ترین عامل در شفای روحی انسان یاد خدا و ذکر است که در ایات قرآن مورد توجه و عنایت است . خداوند در آیه 28 سوره رعد می فرماید : أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب ؛ آگاه باشید با یاد خدا دلها آرامش مییابد .
همیشه اضطراب و نگرانی یکی از بزرگترین بلاهای زندگی انسانها بوده و هست، و عوارض ناشی از آن در زندگی فردی و اجتماعی کاملا محسوس است.
همیشه آرامش یکی از گمشدههای مهم بشر بوده، و به هر دری میزند تا آن را پیدا کند، و اگر تلاش و کوشش انسانها را در طول تاریخ برای پیدا کردن آرامش از طرق صحیح و کاذب جمع آوری کنیم خود کتاب بسیار قطوری را تشکیل میدهد.
بعضی از دانشمندان میگویند: به هنگام بروز بعضی از بیماریهای واگیردار همچون وبا از هر ده نفر که ظاهرا به علت و یا میمیرند اکثر آنها به علت نگرانی و ترس است و تنها اقلیتی از آنها حقیقتا بخاطر ابتلای به بیماری و یا از بین میروند!
به طور کلی آرامش و دلهره، نقش بسیار مهمی در سلامت و بیماری فرد و جامعه و سعادت و بدبختی انسانها دارد، و چیزی نیست که بتوان از آن به آسانی گذشت و به همین دلیل تا کنون کتابهای زیادی نوشته شده که موضوع آنها فقط نگرانی و راه مبارزه با آن، و طرز بدست آوردن آرامش است.
تاریخ بشر پر است از صحنههای غمانگیزی که انسان برای تحصیل آرامش به هر چیز دست انداخته و در هر وادی گام نهاده، و تن به انواع اعتیادها داده است.
ولی قرآن با یک جمله کوتاه و پر مغز، مطمئنترین و نزدیکترین راه را نشان داده و میگوید: بدانید که یاد خدا آرامبخش دلها است!
تفسیر نمونه، ج10، ص: 211
2- از بارزترین مصادیق یاد خدا و ذکر الهی قران کریم است . در قرآن بیان شده که خود قرآن و آیات آن شفا بخش دلها و مهم ترین عامل شفای روحی و معنوی است . برخی از آین آیات عبارتند از :
الف- خداوند در آیه 57 سوره یونس می فرماید : یا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ وَ هُدیً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ
ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده، و درمان آنچه در سینههاست، و هدایت و رحمت برای مؤمنان.
منظور از شفا دادن بیماری دل ها و یا به تعبیر قرآن شفای چیزی که در سینهها است، همان آلودگیهای معنوی و روحانی است مانند بخل و کینه و حسد و جبن و شرک و نفاق و امثال اینها که همه از بیماریهای روحی و معنوی است.
منظور از هدایت راهیابی به سوی مقصود، یعنی تکامل و پیشرفت انسان در تمام جنبههای مثبت است.
و منظور از رحمت همان نعمتهای مادی و معنوی الهی است که شامل حال انسانهای شایسته میشود همانگونه که در کتاب مفردات میخوانیم رحمت هر گاه به خدا نسبت داده شود به معنی نعمت بخشیدن او است و هنگامی که به انسانها نسبت داده شود به معنی رقت قلب و عطوفت است.
در واقع آیه فوق چهار مرحله از مراحل تربیت و تکامل انسان را در سایه
قرآن شرح میدهد.
مرحله اول مرحله موعظه و اندرز است.
مرحله دوم مرحله پاکسازی روح انسان از انواع رذائل اخلاقی است.
مرحله سوم مرحله هدایت است که پس از پاکسازی انجام میگیرد.
و مرحله چهارم مرحلهای است که انسان لیاقت آن را پیدا کرده است که مشمول رحمت و نعمت پروردگار شود و هر یک از این مراحل به دنبال دیگری قرار دارد و جالب اینکه تمام آنها در پرتو قرآن انجام میگیرد.
قرآن است که انسانها را اندرز میدهد، و قرآن است که زنگار گناه و صفات زشت را از قلب آنها میشوید، و قرآن است که نور هدایت را به دلها میتاباند، و نیز قرآن است که نعمتهای الهی را بر فرد و جامعه نازل میگرداند.
علی ع در گفتار جامع خود در نهج البلاغه با رساترین تعبیری این حقیقت را توضیح داده است آنجا که میفرماید:
فاستشفوه من ادوائکم و استعینوا به علی لاوائکم فان فیه شفاء من اکبر الداء و هو الکفر و النفاق و الغی و الضلال
: از قرآن برای بیماریهای خود شفا بطلبید، و به آن برای حل مشکلاتتان استعانت بجوئید، چه اینکه در قرآن شفای بزرگترین دردها است که آن درد کفر و نفاق و گمراهی و ضلالت است .
و این خود میرساند که قرآن نسخهای است برای بهبودی فرد و جامعه از انواع بیماریهای اخلاقی و اجتماعی و این همان حقیقتی است که مسلمانان آن را بدست فراموشی سپرده و به جای اینکه از این داروی شفا بخش بهره گیرند درمان خود را در مکتبهای دیگر جستجو میکنند، و این کتاب بزرگ آسمانی را فقط یک کتاب خواندنی قرار دادهاند نه اندیشیدنی و عملکردنی.
ب- وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلاَّ خَساراً (اسراء - 82)
قرآن را نازل میکنیم که شفا و رحمت برای مؤمنان است و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمیافزاید.
نکته مهم در این آیه شریفه فرق میان شفاء و رحمت است . میدانیم شفا معمولا در مقابل بیماریها و عیبها و نقصها است، بنا بر این نخستین کاری که قرآن در وجود انسانها میکند همان پاکسازی از انواع بیماریهای فکری و اخلاقی فرد و جامعه است.
پس از آن مرحله رحمت فرا میرسد که مرحله تخلق به اخلاق الهی، و جوانه زدن شکوفههای فضائل انسانی در وجود افرادی است که تحت تربیت قرآن قرار گرفتهاند.
به تعبیر دیگر شفا اشاره به پاکسازی، و رحمت اشاره به نو سازی است، و یا به تعبیر فلاسفه و عرفاء اولی به مقام تخلیه اشاره میکند و دومی به مقام تحلیه .
ج- وَ لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِیًّا لَقالُوا لَوْ لا فُصِّلَتْ آیاتُهُ ءَ أَعْجَمِیٌّ وَ عَرَبِیٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدیً وَ شِفاءٌ وَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ فِی آذانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَیْهِمْ عَمًی أُولئِکَ یُنادَوْنَ مِنْ مَکانٍ بَعِیدٍ (فصلت- 44)
ترجمه:
44- هر گاه آن را قرآنی عجمی قرار میدادیم حتما میگفتند: چرا آیاتش روشن نیست؟ آیا قرآن عجمی از پیغمبری عربی درست است؟! بگو: این برای کسانی که ایمان آوردهاند هدایت و درمان است، ولی کسانی که ایمان نمیآورند گوشهایشان سنگین است، گویی نابینا هستند و آن را نمیبینند، آنها همچون کسانی هستند که از راه دور صدا زده میشوند.
قرآن هدایت است و درمان
در این آیه مبارکه قرآن خطاب به پیامبر ص میافزاید: بگو این کتاب آسمانی برای کسانی که ایمان آوردهاند مایه هدایت و درمان است (قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدیً وَ شِفاءٌ).
آنها که با روح حقطلبی به سراغ قرآن میآمدند هدایت و شفا از آن مییافتند، بیماریهای اخلاقی و روحی آنها در شفا خانه قرآن درمان میشد، سپس بار سفر را میبستند و در پرتو نور هدایت قرآن با سرعت به سوی کوی دوست حرکت میکردند.
اما لجوجان متعصب، و دشمنان حق و حقیقت، و آنها که از قبل تصمیم خودشان را بر مخالفت انبیا گرفته بودند چه بهرهای میتوانستند از آن بگیرند؟
آنها همچون کوران و کرانی بودند که در نقطه دور دستی قرار داشتند، آنها گرفتار ناشنوایی و نابینایی مضاعف بودند، هم از نظر ابزار دید و شنود و هم از نظر بعد مکان!
2- از نظر تاثیرات معنوی باید گفت که همه قرآن و تمام آیات آن شفابخش و درمان بیماری های روحی و معنوی است اما در عین حال در این رابطه بر برخی از سوره ها و آیات آن تاکید بیشتری شده است .
3- در مورد شفا بخشی و آثار و برکات سوره حمد روایات فراوانی وارد شده و نیز سوره های توحید و فلق و ناس و کافرون و مانند آن و نیز ایه الکرسی و آیات پایانی سوره حشر و مانند آن مورد سفارش یسشتری هستند . مثلا در رواویات امده است که سوره حمد شفای از هر بیماری مگر مرگ است و به سوره شفا معروف است . در روایتی از پیامبر –ص- آمده است : فاتحة الکتاب شفاء من کل داء
سوره حمد شفای از هر بیماری است .
مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج1، ص: 88
و نیز آثار فراوانی برای آیه الکرسی ذکر شده است .
در حدیثی از علی ع از پیامبر ص میخوانیم که فرمود:
سید القرآن البقرة و سید البقرة آیة الکرسی یا علی ان فیها لخمسین کلمة فی کل کلمة خمسون برکة:
برگزیده قرآن سوره بقره و برگزیده بقره، آیة الکرسی است، در آن پنجاه کلمه است و در هر کلمهای پنجاه برکت است
در حدیث دیگری از امام باقر ع آمده است: هر کس آیة الکرسی را یک بار بخواند، خداوند هزار امر ناخوش آیند از امور ناخوش آیند دنیا، و هزار امر ناخوش آیند از آخرت را از او بر طرف میکند که آسانترین ناخوش آیند دنیا، فقر، و آسانترین ناخوش آیند آخرت، عذاب قبر است .
تفسیر نمونه ج 2 ص 261
4- برای آگاهی بیشتر باید به کتاب هایی که در باره آثار و خواص سوره ها و آیات قرآنی نوشته شده مراجعه کنید . دو تفسیر مجمع البیان و نمونه نیز برای این منظور مناسب هستند .
- [سایر] شفا بودن قرآن به چه معناست؟
- [سایر] چه گیاهی چشم را شفا می دهد؟
- [سایر] آیا دارو همیشه شفا می دهد؟
- [سایر] آیا طلب شفا از غیر خدا شرک است؟
- [سایر] میگویند تربت شفا دهنده امام حسین(ع) خاکی است سرخ رنگ که از داخل قبر قسمت بالای سر حضرت میجوشد و تربت شفا دهنده، آن تربت است؛ آیا این صحت دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا خوردن روزانه تربت به نیت شفا جایز است؟ مقدار آن چقدر باید باشد؟
- [سایر] آیا دلیلی وجود دارد که آب زمزم و خاک کربلا شفا است؟ آیا اینها خرافات نیست؟
- [سایر] آیا امام رضا (ع) درزمان ما معلولی را شفا بخشیده است ؟
- [سایر] شخص بیمار برای شفا یافتن لازم است نزد پزشک برود، یا تربت سیدالشهدا(ع) را بخورد و یا دعا کند؟!
- [سایر] آیا در عصر حاضر امام رضا علیه السّلام معلولی را شفا بخشیده، لطفاً جریان برخی از شفایافتگان را مرقوم فرمائید.
- [آیت الله اردبیلی] خوردن کمی از تربت حضرت سیدالشهداء علیهالسلام برای شفا و خوردن گِل داغستان و گِل اَرمنی برای معالجه، اگر علاج منحصر به خوردن آنها باشد، اشکال ندارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] خوردن خاک حرام است ولی خوردن کمی که از اندازه نخود تجاوز نکند از تربت حضرت سیّد الشهدأ7 برای شفا، وخوردن گل داغستان وگل ارمنی برای معالجه اشکال ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] خوردن خاک و گِل حرام است ولی خوردن کمی از تربت حضرت سیّد الشّهدا ( علیه السّلام ) برای شفا، و خوردن گل داغستان و گل ارمنی برای معالجه اگر علاج منحصر به خوردن اینها باشد اشکال ندارد .
- [امام خمینی] خوردن کمی از تربت حضرت سید الشهداء علیه السلام برای شفا، و خوردن گِل داغستان و گِل ارمنی برای معالجه اگر علاج منحصر به خوردن اینها باشد اشکال ندارد.
- [آیت الله بهجت] خوردن کمی از تربت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام برای شفا به اندازه یک نخود، که از قبر مطهر آن حضرت یا از اطراف آن برداشته باشند، اشکال ندارد، و مظنون این است که خوردن تربت حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله و سایر ائمه طاهرین علیهمالسلام برای شفا، در این حکم مثل تربت امام حسین علیهالسلام باشد؛ اگرچه احوط این است که آن را در آب مخلوط کنند بهطوریکه مستهلک شود، و خوردن گِل داغستان و گِل اَرمَنی برای معالجه، اگر علاج منحصر به خوردن آنها باشد، بنابر اظهر اشکال ندارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] خوردن خاک حرام است ولی خوردن کمی از تربت حضرت سید الشهداء (علیه السلام) برای شفا جایز است و بهتر است که تربت را در مقداری آب حل نمایند تا مستهلک شود و بعد آن آب را بیاشامند و خوردن گلِ داغستان و گل ارمنی برای معالجه اگر علاج منحصر به خوردن اینها باشد اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] خوردن چیزهای نجس و همچنین خوردن چیزهای خبیث که طبیعت انسان از آن متنفر است گرچه پاک باشد نظیر آب دماغ و همچنین چیزی که ضرر دارد و داعی عقلائی بر آن نیست مثل خاک و گِل و مواد مخدر حرام است، ولی خوردن کمی از تربت حضرت سیّد الشهداعلیه السلام برای شفا اشکال ندارد بلکه مستحب است.
- [آیت الله مظاهری] دادن قرآن به کافر مانعی ندارد مگر آنکه بیاحترامی به قرآن یا اسلام باشد.
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.