ا توجه به اینکه قرآن، کتابی انسانساز و هدایتگر است، تنها ممکن است در موارد خاصی به مسائل علمی اشاره کند. این اشارات جزئی، منبع الهام برای دانشمندان است. گذشته از آن، قرآن همیشه مردم را به سیر در روی زمین و مطالعه پدیدههای جوی، فرا خوانده و بنا بر پارهای از تفاسیر، امکان صعود به کرات دیگر را خبر داده است. قران چون معجزه زنده است مطالب آن در هر عصر خارق العاده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم : 1-گزینش کلمات انتخاب کلمات و واژه های بکار رفته در جملات قرانی به گونه است که اگر خواسته باشیم کلمه دیگر را جایگزین آن کنیم که تمام ویژگیهای کلمه اصل را ایفا کنداین کلمه یافت نخواهد شد(علوم قرآن-معرفت ص316) 2-نظمآهنگ واژگان قرآن:نغمه و آواهایی دارد که انسانها را شیفته خود میکند بطوری که با تکرار ان نه تنها خسته نمی شویم بلکه عطش ما برای شنیدن آن زیادتر میشود(همان ص322) 3-وحدت موضوعی یا تناسب معنوی: اگر چه آیات به صورت پراکنده در فاصله های کم و زیاد و با شرایط گوناگون نازل شده اند و طبیعتا نباید میان آنها رابطه و مناسبتی باشدولی هر سوره یک هدف خاص و یک وجه جامع دارد(334) 4 رازهای علمی نهفته در قرآن: اقیانوس بیکرانی از دانشهای کیهان شناختی، انسان شناختی، تاریخ، نجوم و ... است که دانشمندان شرق و غرب را به تحقیقات زیادی واداشته و آنان را سخت به حیرت افکنده است. اینجا به نمونههای از آیات و موضوعات علمی اشاره میشود: 1. ترکیب خاص نباتات (آیه 19، سوره حجر)؛ 2. تلقیح نباتات (آیه 22، همین سوره)؛ 3. قانون زوجیت و تعمیم آن به عالم نباتات (آیه 3، سوره رعد)؛ 4. حرکت وضعی و انتقالی زمین (آیه 53، سوره طه)؛ 5. وجود یک قاره دیگر غیر از قارههای شناخته شده آن روز (آیه 17، سوره رحمن)؛ 6. اصل کروی بودن زمین (آیه 40، سوره معارج)؛ 7. ارتباط بین پدیدههای جوی (آیه 164، سوره بقره و آیه 5 سوره جاثیه نمونه های دیگری از مطالب: ژنهای زنده در منی انسان : طب امروزی کشف کرده است که منی دارای زنده جانهای کوچکی است که آنرا بنام ژن یاد میکنند، این ژنها با چشم دیده نمیشوند و باید برای دیدن آنها از مکروسکوب استفاده شود. هر ژن دارای شکلی با سر، گردن و دم است مشابهت به بقه های نوزاد دارد، یا کرمی آبی سیاه است که در دهن حیوانات داخل میشود و خون میمکد. این ژنهای زنده با تخمه های زن خلط میشوند و حمل صورت میگیرد، وقتی القاح صورت گرفت دهن رحم بسته میشود و دیگر چیزی به آن راه نمیآبد، هرچه باقی ژنهای باز مانده میمیرند. این یک تجزیه و نظریهء علمیست. ببینید که قرآن درین رابطه چه میگوید: إقرأ باسم ربّک الّذی خلق. خلق الإنسان من علق.( بخوان بنام پروردگارت ذات که آفرید انسان را از علق) ( علق ) همان شکل کرم یا نوزاد بقه. این معجزهء علمی قرآن و در وقت نزول آن قابل درک نبود و تا اینکه میکروسکوب کشف شد و این امر دانسته شد. - برگرفته از سایت وزین - اعجاز در گیاهان : در روی زمین قطعه زمینهائی در کنار هم قرار دارد،در حالی که در آنها باغهای انگور، کشت و درخت های خرما ا نوع صنو و غیر صنو وجود دارد که همه با یک آب آبیاری میشوند ولی از نظر غذائی آنها را بر یکدیگر برتری میدهیم! در زمان محمد انسان می دانست که خاکهای زمین با هم فرق میکنند، ولی اینکه خاک دو مزرعه کوچک چسبیده به هم نیز دقیقاً یکی نیستند، از علم امروزی بشر است که با امکانات پیچیده علمی امروزی آنرا بدست آورده که خصوصیات میان درختان به صنو و غیر صنو بودن آنها بستگی دارد:درختی که از درخت دیگر روئیده باشد صِنْو نامیده می شود و درختی که از بذر روئیده باشد غیر صنو نامیده می شود. آیه صفات و خصوصیات درختان را به صنو و غیر صنو بودن آنها مربوط می داند. واقعیت هم همین است. درخت صِنو (یعنی درختیکه از درخت دیگری روئیده باشد) تمامی صفات و خصوصیاتوراثتی درخت مادر خود را دربردارد. یعنی از نظر رنگ، طعم، مزه و غیره دقیقاً مانند درخت مادر است. ولی درختی که از بذر روئیده باشد، صفات و خصوصیات آن ترکیبی است از صفات و خصوصیات درخت مادر بعلاوه صفات و خصوصیات درخت پدر (که به درخت مادر تلقیح شده است در موارد مزبور نشانه هائی وجود دارد: وفی الأرض قطعٌ متجاورات وجنّاتٌ من أعنابٍ وزرعٌ ونخیلٌ صنوانٌ وغیر صنوان یسقی بماء واحد ونفصّل بعضها علی بعض فی الأکل إنّ فی ذلک لآیات لقوم یعقلون سوره رعد آیه 4 (منظور از وجود نشانه ها، وجود هدایت خداوندی است). آیه این موضوع را مطرح می کند که در صورت نبودن هدایت پشت پدیده ها اگر بنا می بود چیزی بروید، در یک خاک و از یک آب منطقاً می بایست فقط یک نوع گیاه می رویید، نه اینکه مثلاً درخت خرما در انواع خاکها بروید.چنانکه می دانیم در موجودات زنده از جمله گیاهان عنصری وجود دارد که گیاه را هدایت می کند. این عنصر که ژن نامیده می شود اطلاعاتی از ویژگیهای پدیده خود را با خود دارد که بنابر آن اطلاعات، پدیده خود را هدایت می کند.خداوند در سوره انعام می فرماید: و این اوست که از ابر باران میفرستد، با آن جوانه های انواع رستنیها را در میآوریم، و از جوانه ماده سبز را درمی آوریم، که با آن ماده سبز دانه های خوشه ای درست میکنیم، و از تاره های نخل پَنگهای خوردنی درست می کنیم، و باغهای انگور و زیتون و انار که ترکیبات مشترک زیادی دارند ولی همانند نمائی نمی کنند را درست می کنیم مفهوم آیه: همه گیاهان ماده سبز درست می کنند که آن بنوبه خود دانه و ثمر درست می کند:در سلول گیاهی کیسه های غشائی هست که در آن موادی درست می شود که کلروفیل نامیده می شود. کلروفیل به معنی (ماده سبز گیاهی و سبزینه) است که معادل آن در عربی (خَضِر) است (یعنی همان چیزیکه در آیه مطرح شده است). این ماده سبز (خضر) انرژی نوری خورشید را جذب می کند و به انرژی شیمائی تبدیل می کند. ریشه های گیاه آب و مواد معدنی را از خاک می مکند که بطرف برگها رسانده می شوند و برگها نیز از هوا دی اکسید می گیرند، بعد خَضِر (یعنی کلروفیلها)، مواد غذائی مورد نیاز درخت را تولید می کنند که به سراسر آن صادر می شود و بدنه درخت و میوه و ثمر آن را درست می کند.کیسه غشائی (کلروپلاست) که درسلول قرار دارد بطور متوسط یک پانصدم میلیمتر است. سلول برخی از گیاهان صدها عدد از آن دارند. درون آن انبوهی غشاء وجود دارد. که در آنها خَضِر (ماده سبز، کلروفیل) وجود دارد. نخل، انگور، زیتون و انار ترکیبات مشترک زیادی دارند ولی همانند نمائی نمی کنند: ثمر نخل و انگور و انار و زیتون ضمن اینکه همانند نمائی نمی کنند ترکیبات مشترک زیادی دارند. از جمله:همه آنها روغن، آب، پروتئین، مواد معدنی و مواد قندی دارند. {وأنبتنا فیها من کل شیءٍ مّوزون} [سوره حجر ]آیه 19 و در زمین هر نوع گیاهی را در تعادل و توازنی آفریدیمهمه درختان و گیاهان از مواد اساسی مشترکی ساخته شده اند از جمله: کربن اکسیژن نیتروژن و فسفر. تنها اختلاف میان انواع گیاهان و انواع درختان با همدیگر در اندازه هر یک از عناصر مزبور در آنهاست. یعنی هر کدام از آنها در تعادل و توازنی از عناصر مزبور هستند. ر خرما:خرما از نظر پزشکی بسیار با ارزش است( دائرة المعارف پزشکی اسلام) آرام بخش و ملیّن و محرک قلب است و از فراموشی جلوگیری می کند. برای ناراحتیهای تنفسی به طور کلی و به ویژه برای تنگی نفس( آسم) مفید است. خرما لینت آور، مدِرّ و مقوی قویه باه است. و با توجه به تمام خواص و ترکیباتش می توان آن را غذایی کامل و نیروبخش دانست. ضماد آرد هسته خرما برای شفای بیماریهای چشمی مخصوصاً ورم قرنیه و چشم درد مفید است.الله تبارک وتعالی می فرماید: و تنه نخل را تکان بده، رطب تازه را بر تو خواهد ریخت. بخور و بیاشام و به آرامش و شادابی برس.... سوره مریم :25- 26 .آیه خطاب بهمریم مادر عیسی مسیح است که هنگام ولادت حضرت عیسی از مردم فاصله میگیرد و بجای دوری از شهر می رود تا وضع حمل کند و اندوهگین بوده است. خداوندخطاب به وی می گوید رطب تازه بخورد و توان و آرامش پیدا کند و شادمان بشود. رطب ثمر درخت خرما پیش از خرما شدن است. و آنچه در تصویر می بینیم مرحله نیمه رطب بودن آنست، و تقریباً 400 نوع درخت خرما وجود دارد که ثمرهای آنها اندازه ها و رنگها و مزه های گوناگون دارد. در این آیات چند اعجاز علمی وجود دارد: آرامش و شادمانی در رطب. رُطَب یکی از مراحل ثمر نخل است (قبل از خرما شدن آن). این غذا از میزان بالائی از مواد کربوهیدرات برخوردار است و مواد قندی آن به 75 درصد می رسد. بدن با استفاده از آن انرژی و گرمای بالائی را تولید می کند. رطب میزان بالائی از پروتئینها، ویتامینها و املاح معدنی گوناگونی مانند کلسیوم و سدیم دارد که بدن به آنها احتیاج دارد. و بدن را گرم و شاداب می کند. و چنانکه میدانیم وضعیت روحی زن هنگام زایش تأثیر زیادی روی راحتی یا سختی زائیدن دارد. بمیزانی که راحت باشد و مشکلاتی نداشته باشد، عمل زایش را راحتر انجام میدهد. و هر چه گرفتاری و ناراحتی های روحی و گرفتاری داشته باشد عمل زائیدن برای وی سختر میشود. خوردن رطب در آستانه زایش: درِ رحم پیش از زایمان دو و نیم سانتیمتر مکعب است ولی هنگام زائیدن به بیش از 750 سانتیمتر مکعب میرسد. رطب موادی دارد که باعث انبساط رحم میشود و زایش را آسانتر و راحت تر میکند.رطب احشاء درون روده ها را نرم و تمیز میکند، و این امر باعث راحت تر و آسانتر شدن زایمان میشود. نوشیدن پس از خوردن: رطب و هر شیرینی دیگری برای اینکه بتواند خوب و سریع حل و جذب بشود، انسان باید پشت سر آن آب بخورد. رطب از جمله مواد غدائی است که خیلی سریع هضم و حل و جذب میشود. رطب از دهان تا تبدیل شدن به انرژی فقط بیست دقیقه طول میکشد مطالب قرآن فراتر از زمان ومکان است چون متن قرآن از منبع قدسی وپدیدآورنده آن فوق زمان ومکان، صاحب علم بی پایان ومحیط بر همه هستی وپدیده های آن است آیات قرآن چنان اند که علی رغم تغییر ناپذیری ظواهرالفاظ آن معانی ومعارف بسیار بالا و کاملی راتاب می آورند وبه تناسب پیشرفت دانش، معانی جدیدی را از آن می توان دریافت بسیار شگفت انگیز است که هر چه به دانش بشر افزوده میشود جلوه هائی از آن چه از قرآن تعلیم داده شده بر انسان آشکار میشود (تفسیر موضوعی قرآن کریم ص43، الکتاب و القرآن،قرائه معاصره ص187) اعجاز علمی؛ یا رازهای علمی نهفته در قرآن، اقیانوس بیکرانی از دانشهای کیهان شناختی، انسان شناختی، تاریخ، نجوم، جنین شناسی و... است که دانشمندان شرق و غرب را به تحقیقات زیادی واداشته و سخت آنان را به حیرت افکنده است. در این زمینه هزاران کتاب و مقاله از سوی دانشمندان در رشتههای مختلف علوم به نگارش درآمده و همه از عظمت قرآن و تطبیق آیات آن با جدیدترین رهیافتهای دانش بشری سخن گفتهاند. (موریس بوکای) (Maurice,Bucaille) در کتاب مقایسهای میان تورات، انجیل و قرآن و علم میگوید: (چگونه میتوان از تطبیق قرآن با جدیدترین فرآوردهها علمی بشر در شگفتی فرو نرفت و آن را اعجاز به حساب نیاورد). در اینجا به نمونههای چندی از آیات و موضوعات علمی ذکر شده اشاره میشود: 1. ترکیب خاص نباتات (آیه 19، سوره حجر)؛ 2. تلقیح نباتات (آیه 22، همین سوره)؛ 3. قانون زوجیت و تعمیم آن به عالم نباتات (آیه 3، سوره رعد)؛ 4. حرکت وضعی و انتقالی زمین (آیه 53، سوره طه)؛ 5. وجود یک قاره دیگر غیر از قارههای شناخته شده آن روز (آیه 17، سوره رحمن)؛ 6. اصل کروی بودن زمین (آیه 40، سوره معارج)؛ 7. ارتباط بین پدیدههای جوی (آیه 164، سوره بقره و آیه 5 سوره جاثیه). در این زمینه کتابها و مقالههای بسیاری از سوی دانشمندان، در رشتههای مختلف علوم به نگارش درآمده و همه از عظمت قرآن و تطبیق آیات آن، با جدیدترین رهیافتهای دانش بشری سخن گفتهاند.7 (موریس بوکای)8 در کتاب مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم میگوید: (چگونه میتوان از تطبیق قرآن با جدیدترین فرآوردههای علمی بشر، در شگفتی فرو نرفت و آن را اعجاز به حساب نیاورد!؟).9 او ضمن مقایسه آموزههای علمی قرآن، با تناقضات عهدین و دانشهای رایج زمان نزول قرآن، میگوید: (نظر به وضع معلومات در عصر محمد(صلی الله علیه وآله)، نمیتوان انگاشت که بسیاری از مطالب قرآنی - که جنبه علمی دارد - مصنوع بشری بوده باشد. به همین جهت کاملاً به حق است که نه تنها قرآن را باید به عنوان یک وحی تلقی کرد؛ بلکه به علت تضمین اصالتی که عرضه میدارد ... به وحی قرآنی، مقام کاملاً متمایزی میدهد). در باره جامعیت قرآن که تا حدودی مرتبط با سوال شماست مطالب ذیل را بخوانید : قرآن کریم کتاب هدایت است وکلیات اموری که مربوط به هدایت بشر است در آن ذکر شده است,لکن جزئیات وتفصیل مطالب را از راه تفسیر مفسران آگاه یعنی اهل بیت پیامبر(ع)بدست می آوریم.اصل نماز وآثار آن در قرآن کریم آمده ولی نحوه اقامه نمازوآداب وجزئیات را پیامبر اکرم (ص)بیان نموده وفرموده (آنگونه که من نماز می خوانم شما هم بخوانید)در خود قرآن جزئیات نیامده,زیرا قرآن کتاب جاودانه است ومی خواهد انسانها را تا قیامت هدایت کند اگر بخواهد همه جزئیات را بیان نماید امکان نداردوبیان بسیاری از خصوصیات سبب عصری شدن آن می گردد.,زیرا بسیاری از جزئیات متغیر هستند ودر زمان آداب ورسوم وشرائط عوض می شوند ,لذا قرآن کریم که بمنزله قانون اساسی مسلمانان تا قیامت است می بایست اصول اساسی هدایت بشر را بیان نماید وجزئیات را به عهده خود مردم بگذارد تا از طریق آموزش وفکر واجتهاد وراهنمائی بزرگان دین بدست آورد,همچنانکه در قانون اساسی کشورها کلیات ذکر می شودوامور روز مره از طریق آئین نامه ها که قابل تغییر هستند ,تامین می شود. قرآن - چنان که صاحب نظران گفتهاند - چون دریایی عمیق است و هیچ کتابی را نمیتوان با آن مقایسه کرد. یکی از نشانههای عمق قرآن کریم، تفاسیر مختلفی است که بر آن نگاشتهاند. این در حالی است که نه تفاسیر گذشته توانستهاند از عهده تفسیر کامل آیات این کتاب مقدس بر آیند؛ نه تفاسیر معاصر میتوانند تمام معانیاش را کشف کنند و نه تفاسیر آیندگان خواهند توانست به درک عمیق آیات آن نائل آیند. امامان معصوم)ع( نیز در موارد مختلف به جایگاه رفیع قرآن اشاره کردهاند؛ برای نمونه در روایات چنین آمده است: )فضل القرآن علی سائر الکلام کفضل اللّه علی خلقه((1)؛ برتری قرآن به دیگر سخنان مانند برتری خداوند بر مخلوق خود است. تاریخ اسلام نشان میدهد که قرآن در عرصههای مختلف زندگی مسلمانان ظهور و نفوذ داشته است. بخشی از این عرصهها عبارت است از: 1. معنوی و روحی 2. عملی و اجتماعی 3. علمی و نظری به نظر میرسد بُعد اخیر، پرسش درباره )جامعیت قرآن( را در اذهان مسلمانان پدید آورده است. بسیاری از دانشمندان جامعیت قرآن را پذیرفته و در جهت اثبات آن دلیلهایی ارائه دادهاند. پیش از تبیین برهانهای این گروه، باید دانست دیدگاه طرفداران جامعیت قرآن به انواع زیر قابل تقسیم است: 1. دیدگاه حداکثری که به گستردگی قرآن در همه علوم و روشها معتقد است. این گروه از طرفداران جامعیت قرآن، قرآن را دربردارنده همه علوم نخستین و واپسین میدانند. در نگاه آنان، قرآن همه مسائل جزئی و کلی و حتّی بسیاری دیگر از موضوعات مانند شیمی، فیزیک و... را شامل میشود. اینان قرآن را جامع مسائلی میدانند که مبین قوانین علوم نظری و تجربی است.(2) اسکندرانی و طنطاوی و ملامحسن فیض کاشانی و ابنکثیر در شمار این گروه جای دارند. فیض کاشانی،(3) پس از آن که دانش انسان را به دو نوع جزئی و حسی و کلی و مطلق تقسیم میکند، میگوید: اکنون آن که کیفیت این نوع دانش )علم کلی( را میداند، معنا و مفهوم آیه مبارک )و نزلنا علیک الکتاب تبیاناً لکل شیء( را در مییابد. چنین کسی به واقع گواهی میدهد که همه دانشها در قرآن کریم وجود دارد. ابن کثیر(4) نیز، پس از نقل کلام ابن مسعود درباره نهفته بودن همه علوم در قرآن، میگوید: هر چه مردم در کارهای دنیایی و دین و معیشت و عالم رستاخیز نیازمندند، در قرآن بیان شده است. بیتردید اگر مراد ابنکثیر ظواهر کلمات قرآن باشد، قابل پذیرش نیست؛ زیرا اموری چون مسائل دقیق و جزئی ریاضی، شیمی، فیزیک و مانند آن در ظواهر قرآن به صورت شفاف بیان نگردیده است؛ ولی چنانچه مرادش نهفته بودن این دانشها در مراتب گونهگون معانی و مفاهیم قرآن باشد، میتوان آن را پذیرفت. 2. دیدگاه حداقلی، که تمامیت قرآن در ذکر کلیات و بیان ارزشها را میپذیرد. طرفداران این نظریه قرآن را در محدوده توصیف جهان بینی و عقاید و بیان ارزشهای جامع میدانند و معتقدند طرح مسائل علمی با قدسی بودن دین سازگار نیست. محمد عزة دروزه(5) و دکتر سروش(6) در شمار این گروه جای دارند. اکمال دین در نظر این گروه عبارت است از تبیین کامل امور معنوی و آخرتی و واگذاردن علوم انسانی و تجربی، از جمله شیوه حکومت به مردم. برخی در تأیید این نظریه گفتهاند:(7) افزودن سنّت رسول اللّه)ص(، توجّه به سیره امامان)ع( و توسل به اجتهاد در کنار قرآن دلیل واضح کامل نبودن قرآن به شمار میآید. بیتردید این دیدگاه نمیتواند درست باشد؛ زیرا طرح مسائل علمی در راستای هدایت و تربیت نفوس ضرورت دارد و به قدسی بودن زیان نمیرساند. از سوی دیگر، نقدپذیری به دینی بودن موضوع آسیب وارد نمیکند؛ چنان که احکام شرعی به واسطه عنصر اجتهاد همیشه در معرض انتقاد قرار دارند. افزون بر این، مسائلی چون سنّت رسول اللّه)ص( و سیره ائمّه)ع( و اجتهاد از پایههای جامعیّت قرآن به شمار میآیند؛ به عبارت دیگر، همه اینها از متن قرآن کریم الهام گرفتهاند؛ آیاتی مانند )و ما اتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا)8) و )أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و أولی الامر منکم)9) و )إنما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا...)10) و )لکم فی رسول الله أسوة حسنة)11) و )و ما کان المؤمنون لینفروا کافة فلو لا نفر من کلِّ فرقة منهم طائفة لیتفقَّهوا فی الدِّین...)12) و احادیثی مانند )انی تارک فیکم الثقلین کتاب اللّه و عترتی اهل بیتی فان تمسکتم بهما لن تضلوا و انهما لن یفترقا حتّی یردا علی الحوض(.(13) بر نادرستی این نظر گواهی میدهند. 3. دیدگاه اعتدالی که معتقد است قرآن کریم ضمن بیان کلیات و اصول و قواعد ارزشی و نگرشی، برخی از روشهای سرنوشت ساز و موثر در هدایت را نیز تبیین میکند. طرفداران این نظریه(14)، چنان باور دارند که قرآن اصول و ارزشهایی را مطرح کرده است که میتوان بر اساس آن یک نظام حقوقی و سیاسی و اجتماعی و پیامهای ارزشی مبتنی بر یک مکتب روانشناسی و جامعهشناسی را استخراج کرد. بنابراین، قرآن از زاویهای خاص بیانگر همه چیز است. جامعیت و شمول قرآن در گستره دیدگاههای علمی چنان است که در خصوص تک گزارههای آن سخنی ندارد و اثباتاً یا نفیاً موضعگیری نمیکند. در این میان، برخی از مفسران مانند علامه طباطبایی و دیگران،(15) جامعیت قرآن را در قلمرو هدایت و تربیت تفسیر کردهاند. او در این باره مینویسد: )آنچه ملاک است و کوتاهی را از جانب قرآن منتفی میسازد، این است که قرآن تمام مطالب لازم در حوزه هدایت و سعادت را همراه دارد و در این زمینه از هیچ کوششی فروگذار نکرده است(.(16) گروهی از پژوهشگران مانند استاد حسن زاده آملی جامعیت را براساس فهم زبان قران و ذوبطون بودن آن معنا کردهاند. او مینویسد:(17) )کلمه مبارکه )کلّ شی( چیزی را فروگذار نکرده است. پس چیزی نیست که قرآن تبیان آن نباشد. ولی قرآن در دست انسان زبان فهم، تبیان کلی شی و زبان کلمات اللّه بیانتها است. این انسان زبان فهم راسخ در علم است.( گروهی نیز جامعیت را در حوزه شرع و احکام آن محدود ساختهاند. عالمانی چون فخر رازی،(18) طبرسی(19) چنان اعتقاد دارند که جامعیت قرآن در محدوده دین و شرع معنا مییابد؛ زیرا بیان دین و احکام جز از ناحیه قرآن امکانپذیر نیست. دلیلهای جامعیت قرآن دلیلهای جامعیت قرآن نوع است: الف( آیات الاهی ب( سخنان معصومان)ع( ج( برهان عقلی الف( آیات الاهی بخش نخست به سه دسته تقسیم میشود: 1 - آیاتی که در آن واژه تبیان و تفصیل آمده است؛ مانند آیه 89 سوره نحل. 2 - آیاتی که اسلام را دین جهانی معرفی میکند؛ مانند آیه 107 سوره انبیاء. دستورهای آیین جهانی باید چنان باشد که نیازهای عرصههای مختلف زندگی بشر را تأمین کند. از این رو، جهانی بودن قرآن مستلزم جامع بودن آن است. 3 - آیاتی که فرمانهای قرآن را جاودانه معرفی میکند؛ مانند آیه 1 سوره فرقان. بیتردید چیزی که تا ابد استمرار دارد، باید به تمام نیازهای انسان در زندگی فردی و اجتماعی، برای تحقق هدایت و سعادت، پاسخ دهد. ب( سخنان معصومان)ع( روایات این بحث به سه دسته تقسیم میشوند: 1. احادیثی که با واژگان تبیان و تفصیل، قرآن را وصف کردهاند؛ مانند این سخن امام رضا)ع)20): خداوند پیامبرش را قبض روح نفرمود، مگر آن که دینش را کامل ساخت. و قرآن را بر او نازل فرمود که در آن تفصیل هر چیزی وجود دارد. امام صادق)ع)21) نیز میفرماید: خداوند متعال هر چیزی را در قرآن بیان کرده است. به خدا سوگند، قرآن همه نیازمندیهای مردم را آورده تا کسی نگوید کاش این موضوع در قرآن بود. 2 - روایاتی که قرآن را منبع و محل مراجعه معرفی میکند؛ مانند این سخن امام باقر)ع)22): بیتردید خداوند متعال چیزی که امّت نیاز دارد، رها نساخته، در کتاب خود فرو فرستاده است. امام صادق)ع)23) در این باره میفرماید:هر چه که دو تن در آن اختلاف دارند، ریشهاش در کتاب خدا موجود است؛ امّا عقل مردم به آن نمیرسد. 3 - گفتار مولای متقیان علی)ع)24) که در توصیف قرآن میفرماید: آگاه باشید، دانستنیهای گذشته و آینده تا روز قیامت در قرآن آمده است... . ج( برهان عقلی در این بخش، با برهانهای زیر رو به رو میشویم: 1 - برهان خاتمیت خاتمیت، بر اساس دلیلهای عقلی و نقلی، تثبیت شده است. نتیجه منطقی خاتمیت پذیرش جامعیت قرآن است؛ زیرا راز خاتمیت در چگونگی رهنمودها و مقررات و شیوه طرح آنها نهفته است؛ یعنی باید پیامبر خاتم طرحی جامع و کلی ارائه دهد؛ طرحی که هیچ چیز در آن فرو گذار نشده باشد. 2 - برهان لطف اگر فرض کنیم دین اسلام در بیان مسائل لازم کوتاهی کرده است و جوینده هدایت پاسخ خود را در آن نمییابد، بیتردید سردرگمی یا دست کم سرخوردگی پدید میآید و این کار از لطف خداوند دور است. 3 - برهان تکامل دین اگر بر اساس ملاکهای عقلی و نقلی دین اسلام متکاملترین ادیان به شمار میرود، باید هر مسألهای را بیان کند. معیارهای جامعیت در پایان ،اشاره به معیارهای صدق جامعیت بر قرآن شایسته مینماید. مطابقت با فطرت انسانی، سهولت و انعطاف پذیری در تعلیمات، توان پاسخ به پرسشهای بشر، شایستگی همگانی و جاودانگی، همسویی با انسان، همگونی اجزای دین، نگاه همه جانبه، فراروزی و آینده نگری، عقلانی بودن آموزهها و توجّه به تفقه و اجتهاد. بخشی از این ملاکها به شمار میآید. ( منابع ) 1) بحارالأنوار، ج 89، ص 19. 2) اشاره به دو کتاب معروف تفسیری است که به شکل افراطی به مسائل علوم و تجربی پرداختهاند: کشف الاسرارا النورانیه )اسکندرانی( و الجواهر فی تفسیر القرآن. )طنطاوی( 3) هفده گفتار در علوم قرآنی، ترجمه سید حسین حسینی، 98 - 93. 4) تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج 2، ص 503. 5) تفسیر الحدیث، محمد عزة دروزه، ج 6، ص 91. 6) فربهتر از ایدئولوژی، عبدالکریم سروش، ص 58 48 و 122. 7) مجله کیان، حبیب اللّه پیمان، شماره 5، ص 27 و 28. 8) و آن چه را فرستاده او به شما داد، آن را بگیرید و از آن چه شما را باز داشت، باز ایستید. )حشر (7 :(59) 9) خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاء امر خود را نیز اطاعت کنید. )نساء (59 :(4) 10) ولیّ شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آوردهاند... )مائده (55 :(5) 11) قطعاً برای شما در اقتدا به رسول خدا سرمشقی نیکوست. )احزاب(21 :(33) 12) و شایسته نیست مؤمنان همگی )برای جهاد( کوچ کنند. پس چرا از هر فرقهای از آنان، دستهای کوچ نمیکنند تا )دستهای بمانند و( در دین آگاهی پیدا کنند. )توبه (122 :(9) 13) همانا من میان شما )مردم( دو شیء گرانبها را به یادگار گذاشتم. کتاب خدا و عترت خود که اهل بیت من باشند، اگر پس از من به آن دو چنگ بزنید گمراه نخواهید شد: آن دو از هم جدانمی شوند تا با هم به حوض )بهشت( وارد میشوند. )بحارالأنوار، ج 2، ص 100) 14) مجله معرفت، ناصر مکارم شیرازی، شماره 5، ص 4. 15) تفسیر المنار، شیخ محمد عبده، ج 7، ص 394 و 395. 16) تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج 7. )ذیل آیه 37 سوره انعام( 17) انسان و قرآن، حسن حسن زاده آملی، ص 9. 18) تفسیر فخر رازی، ج 12، ص 218 - 215. 19) مجمع البیان، طبرسی، ج 6، ص 190. 20) الجدید فی التفسیر القرآن، شیخ محمد سبزواری، ج 3، ص 29. 21) اصول کافی، کلینی، ج 1، ص 59. 22) همان. 23) همان. 24) نهج البلاغه، خطبه 158. [پایان کد انتخابی] ============= [کامل از کد84139] خدای سبحان، قرآن کریم را (کتاب مبین) معرفی میکند: (قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِینٌ)؛ مائده (5)، آیه 15.. در آیات گوناگون، آنچه که پیامبران آوردهاند، به عنوان کتاب منیر و مبین وصف شده است: (جاؤُ بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ الْکِتابِ الْمُنِیرِ)؛ آلعمران (3)، آیه 184.. در جای دیگر میفرماید: (لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ)؛ انعام (6)، آیه 59.؛ یعنی، هیچ تر و خشکی نیست، مگر آنکه در کتاب مبین آمده است. مقصود از (رطب و یابس) - به قرینه قبل و بعد آیه - علم همه اشیا است؛ چنانکه در آیه دیگر میفرماید: (ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْءٍ)؛ همان، آیه 38.؛ یعنی، هیچ چیزی در کتاب الهی فروگذار نشده و همه اموری که در سعادت بشر دخالت دارد، بیان شده است. در این زمینه احتمالات و دیدگاههای چندی وجود دارد: 1. منظور از (کتاب مبین) در آیه 59 سوره (انعام) علم الهی یا لوح محفوظ است و (کتاب) در آیه 38 همان سوره (اجل) است، نه قرآن مجید. در بعضی از روایات نیز (کتاب مبین) به (امام مبین) معنا شده است.الزرکشی، بدرالدین محمد بن عبداللَّه، تفسیر البرهان فی علوم القرآن، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، (قاهره: دار احیاء الکتب العربیه)، ج 1، ص 529. 2. منظور از (کتاب) همین قرآن است، به لحاظ باطن والای آنکه (امالکتاب) است؛ زیرا همه حقایق در آن نهفته است و انسان کامل به آن دسترسی دارد. 3. منظور از کتاب قرآن است و در مراتب مختلف آن، همه امور دین و دنیا موجود است. 4. منظور از (کتاب) همین قرآن - در همه مراتب آن - است؛ لیکن مراد از همه چیز، اصول و کلیاتی است که بر اساس آن، دانشها و معارف مختلف را میتوان بنیان نهاد و رشتهها و گزارههای گوناگون علمی را تولید کرد. 5. منظور از کتاب، قرآن در همه مراتب آن است؛ لیکن مراد از همه چیز، جامع بودن قرآن نسبت به تمامی معارف و دستوراتی است که در جهت هدایت بشر و نیل به سعادت او مؤثر است. این مجموعه مشتمل بر عقاید، جهان بینی، آموزههای اخلاقی و دستورات عملی جامعی در حوزه روابط چهارگانه انسان (رابطه با خدا، دیگران، خود و جهان) است. در این انگاره هدف اصلی قرآن، بیان حقایق دینی و هدایتگرانه بشر است. این انگاره مانع از آن نیست که بعضی از حقیقتهای علمی، با دقایق و لطایف اعجازآمیزی، در قرآن وجود داشته باشد؛ لیکن بیان این امور، هدف اصلی قرآن نیست و ادعای جامع بودن همه علوم و دانشهای تجربی را ندارد. وجود این گونه از گزارههای علمی در این کتاب مقدس، فوایدی دارد؛ از جمله: الف. نشان دادن آیات تکوینی الهی و هموارسازی خداشناسی از طریق آن؛ ب. اعجاز علمی و اثبات الهی و آسمانی بودن قرآن مجید؛ ج. انگیزش حس کنجکاوی و خردورزی انسان؛ د. الهامبخشی در حوزه معارف بشری و زمینه سازی رشد و شکوفایی علمی مسلمین؛ ه. اثبات پارهای از حقایق دینی چون معاد و ... از طریق گزارههای علمی. به نظر میرسد این دیدگاه پذیرفتنی است و با بعضی از دیدگاههای پیشین نیز قابل جمع است. علامه طباطبایی همین دیدگاه را اختیار کرده و در ذیل آیه (وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ)؛ نحل (16)، آیه 89. مینویسد: (ظاهراً مراد از (کل شیء) هر چیزی است که به هدایت مربوط باشد. هر چه که مردم در مورد مبدأ، معاد، اخلاق فاضله، شریعتهای الهی، قصص و موعظهها احتیاج دارند، قرآن به آن هدایت و بیان کرده است و ما از ظاهر قرآن و مقاصد آن، همین مطلب را متوجه میشویم. اما در روایات نقل شده است که در قرآن، علم گذشته و آینده، تا قیامت موجود است. اگر این روایات صحیح باشد، منظور از (تبیان) اعم از دلالت لفظی است. پس شاید اشاراتی از غیر طریق دلالت لفظی دارد و اسراری را کشف میکند که فهم عرفی، به آنها راهی ندارد).ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج 14، ص 325. جهت آگاهی بیشتر نگا: رضایی اصفهانی، محمد علی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، (قم: انتشارات کتاب مبین، چاپ سوم، 1381).
ا توجه به اینکه قرآن، کتابی انسانساز و هدایتگر است، تنها ممکن است در موارد خاصی به مسائل علمی اشاره کند. این اشارات جزئی، منبع الهام برای دانشمندان است. گذشته از آن، قرآن همیشه مردم را به سیر در روی زمین و مطالعه پدیدههای جوی، فرا خوانده و بنا بر پارهای از تفاسیر، امکان صعود به کرات دیگر را خبر داده است. قران چون معجزه زنده است مطالب آن در هر عصر خارق العاده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم : 1-گزینش کلمات انتخاب کلمات و واژه های بکار رفته در جملات قرانی به گونه است که اگر خواسته باشیم کلمه دیگر را جایگزین آن کنیم که تمام ویژگیهای کلمه اصل را ایفا کنداین کلمه یافت نخواهد شد(علوم قرآن-معرفت ص316) 2-نظمآهنگ واژگان قرآن:نغمه و آواهایی دارد که انسانها را شیفته خود میکند بطوری که با تکرار ان نه تنها خسته نمی شویم بلکه عطش ما برای شنیدن آن زیادتر میشود(همان ص322) 3-وحدت موضوعی یا تناسب معنوی: اگر چه آیات به صورت پراکنده در فاصله های کم و زیاد و با شرایط گوناگون نازل شده اند و طبیعتا نباید میان آنها رابطه و مناسبتی باشدولی هر سوره یک هدف خاص و یک وجه جامع دارد(334) 4 رازهای علمی نهفته در قرآن: اقیانوس بیکرانی از دانشهای کیهان شناختی، انسان شناختی، تاریخ، نجوم و ... است که دانشمندان شرق و غرب را به تحقیقات زیادی واداشته و آنان را سخت به حیرت افکنده است. اینجا به نمونههای از آیات و موضوعات علمی اشاره میشود: 1. ترکیب خاص نباتات (آیه 19، سوره حجر)؛ 2. تلقیح نباتات (آیه 22، همین سوره)؛ 3. قانون زوجیت و تعمیم آن به عالم نباتات (آیه 3، سوره رعد)؛ 4. حرکت وضعی و انتقالی زمین (آیه 53، سوره طه)؛ 5. وجود یک قاره دیگر غیر از قارههای شناخته شده آن روز (آیه 17، سوره رحمن)؛ 6. اصل کروی بودن زمین (آیه 40، سوره معارج)؛ 7. ارتباط بین پدیدههای جوی (آیه 164، سوره بقره و آیه 5 سوره جاثیه نمونه های دیگری از مطالب: ژنهای زنده در منی انسان : طب امروزی کشف کرده است که منی دارای زنده جانهای کوچکی است که آنرا بنام ژن یاد میکنند، این ژنها با چشم دیده نمیشوند و باید برای دیدن آنها از مکروسکوب استفاده شود. هر ژن دارای شکلی با سر، گردن و دم است مشابهت به بقه های نوزاد دارد، یا کرمی آبی سیاه است که در دهن حیوانات داخل میشود و خون میمکد. این ژنهای زنده با تخمه های زن خلط میشوند و حمل صورت میگیرد، وقتی القاح صورت گرفت دهن رحم بسته میشود و دیگر چیزی به آن راه نمیآبد، هرچه باقی ژنهای باز مانده میمیرند. این یک تجزیه و نظریهء علمیست. ببینید که قرآن درین رابطه چه میگوید: إقرأ باسم ربّک الّذی خلق. خلق الإنسان من علق.( بخوان بنام پروردگارت ذات که آفرید انسان را از علق) ( علق ) همان شکل کرم یا نوزاد بقه. این معجزهء علمی قرآن و در وقت نزول آن قابل درک نبود و تا اینکه میکروسکوب کشف شد و این امر دانسته شد. - برگرفته از سایت وزین - اعجاز در گیاهان : در روی زمین قطعه زمینهائی در کنار هم قرار دارد،در حالی که در آنها باغهای انگور، کشت و درخت های خرما ا نوع صنو و غیر صنو وجود دارد که همه با یک آب آبیاری میشوند ولی از نظر غذائی آنها را بر یکدیگر برتری میدهیم! در زمان محمد انسان می دانست که خاکهای زمین با هم فرق میکنند، ولی اینکه خاک دو مزرعه کوچک چسبیده به هم نیز دقیقاً یکی نیستند، از علم امروزی بشر است که با امکانات پیچیده علمی امروزی آنرا بدست آورده که خصوصیات میان درختان به صنو و غیر صنو بودن آنها بستگی دارد:درختی که از درخت دیگر روئیده باشد صِنْو نامیده می شود و درختی که از بذر روئیده باشد غیر صنو نامیده می شود. آیه صفات و خصوصیات درختان را به صنو و غیر صنو بودن آنها مربوط می داند. واقعیت هم همین است. درخت صِنو (یعنی درختیکه از درخت دیگری روئیده باشد) تمامی صفات و خصوصیاتوراثتی درخت مادر خود را دربردارد. یعنی از نظر رنگ، طعم، مزه و غیره دقیقاً مانند درخت مادر است. ولی درختی که از بذر روئیده باشد، صفات و خصوصیات آن ترکیبی است از صفات و خصوصیات درخت مادر بعلاوه صفات و خصوصیات درخت پدر (که به درخت مادر تلقیح شده است در موارد مزبور نشانه هائی وجود دارد: وفی الأرض قطعٌ متجاورات وجنّاتٌ من أعنابٍ وزرعٌ ونخیلٌ صنوانٌ وغیر صنوان یسقی بماء واحد ونفصّل بعضها علی بعض فی الأکل إنّ فی ذلک لآیات لقوم یعقلون سوره رعد آیه 4 (منظور از وجود نشانه ها، وجود هدایت خداوندی است). آیه این موضوع را مطرح می کند که در صورت نبودن هدایت پشت پدیده ها اگر بنا می بود چیزی بروید، در یک خاک و از یک آب منطقاً می بایست فقط یک نوع گیاه می رویید، نه اینکه مثلاً درخت خرما در انواع خاکها بروید.چنانکه می دانیم در موجودات زنده از جمله گیاهان عنصری وجود دارد که گیاه را هدایت می کند. این عنصر که ژن نامیده می شود اطلاعاتی از ویژگیهای پدیده خود را با خود دارد که بنابر آن اطلاعات، پدیده خود را هدایت می کند.خداوند در سوره انعام می فرماید: و این اوست که از ابر باران میفرستد، با آن جوانه های انواع رستنیها را در میآوریم، و از جوانه ماده سبز را درمی آوریم، که با آن ماده سبز دانه های خوشه ای درست میکنیم، و از تاره های نخل پَنگهای خوردنی درست می کنیم، و باغهای انگور و زیتون و انار که ترکیبات مشترک زیادی دارند ولی همانند نمائی نمی کنند را درست می کنیم مفهوم آیه: همه گیاهان ماده سبز درست می کنند که آن بنوبه خود دانه و ثمر درست می کند:در سلول گیاهی کیسه های غشائی هست که در آن موادی درست می شود که کلروفیل نامیده می شود. کلروفیل به معنی (ماده سبز گیاهی و سبزینه) است که معادل آن در عربی (خَضِر) است (یعنی همان چیزیکه در آیه مطرح شده است). این ماده سبز (خضر) انرژی نوری خورشید را جذب می کند و به انرژی شیمائی تبدیل می کند. ریشه های گیاه آب و مواد معدنی را از خاک می مکند که بطرف برگها رسانده می شوند و برگها نیز از هوا دی اکسید می گیرند، بعد خَضِر (یعنی کلروفیلها)، مواد غذائی مورد نیاز درخت را تولید می کنند که به سراسر آن صادر می شود و بدنه درخت و میوه و ثمر آن را درست می کند.کیسه غشائی (کلروپلاست) که درسلول قرار دارد بطور متوسط یک پانصدم میلیمتر است. سلول برخی از گیاهان صدها عدد از آن دارند. درون آن انبوهی غشاء وجود دارد. که در آنها خَضِر (ماده سبز، کلروفیل) وجود دارد. نخل، انگور، زیتون و انار ترکیبات مشترک زیادی دارند ولی همانند نمائی نمی کنند: ثمر نخل و انگور و انار و زیتون ضمن اینکه همانند نمائی نمی کنند ترکیبات مشترک زیادی دارند. از جمله:همه آنها روغن، آب، پروتئین، مواد معدنی و مواد قندی دارند. {وأنبتنا فیها من کل شیءٍ مّوزون} [سوره حجر ]آیه 19 و در زمین هر نوع گیاهی را در تعادل و توازنی آفریدیمهمه درختان و گیاهان از مواد اساسی مشترکی ساخته شده اند از جمله: کربن اکسیژن نیتروژن و فسفر. تنها اختلاف میان انواع گیاهان و انواع درختان با همدیگر در اندازه هر یک از عناصر مزبور در آنهاست. یعنی هر کدام از آنها در تعادل و توازنی از عناصر مزبور هستند. ر خرما:خرما از نظر پزشکی بسیار با ارزش است( دائرة المعارف پزشکی اسلام) آرام بخش و ملیّن و محرک قلب است و از فراموشی جلوگیری می کند. برای ناراحتیهای تنفسی به طور کلی و به ویژه برای تنگی نفس( آسم) مفید است. خرما لینت آور، مدِرّ و مقوی قویه باه است. و با توجه به تمام خواص و ترکیباتش می توان آن را غذایی کامل و نیروبخش دانست. ضماد آرد هسته خرما برای شفای بیماریهای چشمی مخصوصاً ورم قرنیه و چشم درد مفید است.الله تبارک وتعالی می فرماید: و تنه نخل را تکان بده، رطب تازه را بر تو خواهد ریخت. بخور و بیاشام و به آرامش و شادابی برس.... سوره مریم :25- 26 .آیه خطاب بهمریم مادر عیسی مسیح است که هنگام ولادت حضرت عیسی از مردم فاصله میگیرد و بجای دوری از شهر می رود تا وضع حمل کند و اندوهگین بوده است. خداوندخطاب به وی می گوید رطب تازه بخورد و توان و آرامش پیدا کند و شادمان بشود. رطب ثمر درخت خرما پیش از خرما شدن است. و آنچه در تصویر می بینیم مرحله نیمه رطب بودن آنست، و تقریباً 400 نوع درخت خرما وجود دارد که ثمرهای آنها اندازه ها و رنگها و مزه های گوناگون دارد. در این آیات چند اعجاز علمی وجود دارد: آرامش و شادمانی در رطب. رُطَب یکی از مراحل ثمر نخل است (قبل از خرما شدن آن). این غذا از میزان بالائی از مواد کربوهیدرات برخوردار است و مواد قندی آن به 75 درصد می رسد. بدن با استفاده از آن انرژی و گرمای بالائی را تولید می کند. رطب میزان بالائی از پروتئینها، ویتامینها و املاح معدنی گوناگونی مانند کلسیوم و سدیم دارد که بدن به آنها احتیاج دارد. و بدن را گرم و شاداب می کند. و چنانکه میدانیم وضعیت روحی زن هنگام زایش تأثیر زیادی روی راحتی یا سختی زائیدن دارد. بمیزانی که راحت باشد و مشکلاتی نداشته باشد، عمل زایش را راحتر انجام میدهد. و هر چه گرفتاری و ناراحتی های روحی و گرفتاری داشته باشد عمل زائیدن برای وی سختر میشود. خوردن رطب در آستانه زایش: درِ رحم پیش از زایمان دو و نیم سانتیمتر مکعب است ولی هنگام زائیدن به بیش از 750 سانتیمتر مکعب میرسد. رطب موادی دارد که باعث انبساط رحم میشود و زایش را آسانتر و راحت تر میکند.رطب احشاء درون روده ها را نرم و تمیز میکند، و این امر باعث راحت تر و آسانتر شدن زایمان میشود. نوشیدن پس از خوردن: رطب و هر شیرینی دیگری برای اینکه بتواند خوب و سریع حل و جذب بشود، انسان باید پشت سر آن آب بخورد. رطب از جمله مواد غدائی است که خیلی سریع هضم و حل و جذب میشود. رطب از دهان تا تبدیل شدن به انرژی فقط بیست دقیقه طول میکشد مطالب قرآن فراتر از زمان ومکان است چون متن قرآن از منبع قدسی وپدیدآورنده آن فوق زمان ومکان، صاحب علم بی پایان ومحیط بر همه هستی وپدیده های آن است آیات قرآن چنان اند که علی رغم تغییر ناپذیری ظواهرالفاظ آن معانی ومعارف بسیار بالا و کاملی راتاب می آورند وبه تناسب پیشرفت دانش، معانی جدیدی را از آن می توان دریافت بسیار شگفت انگیز است که هر چه به دانش بشر افزوده میشود جلوه هائی از آن چه از قرآن تعلیم داده شده بر انسان آشکار میشود (تفسیر موضوعی قرآن کریم ص43، الکتاب و القرآن،قرائه معاصره ص187) اعجاز علمی؛ یا رازهای علمی نهفته در قرآن، اقیانوس بیکرانی از دانشهای کیهان شناختی، انسان شناختی، تاریخ، نجوم، جنین شناسی و... است که دانشمندان شرق و غرب را به تحقیقات زیادی واداشته و سخت آنان را به حیرت افکنده است. در این زمینه هزاران کتاب و مقاله از سوی دانشمندان در رشتههای مختلف علوم به نگارش درآمده و همه از عظمت قرآن و تطبیق آیات آن با جدیدترین رهیافتهای دانش بشری سخن گفتهاند. (موریس بوکای) (Maurice,Bucaille) در کتاب مقایسهای میان تورات، انجیل و قرآن و علم میگوید: (چگونه میتوان از تطبیق قرآن با جدیدترین فرآوردهها علمی بشر در شگفتی فرو نرفت و آن را اعجاز به حساب نیاورد). در اینجا به نمونههای چندی از آیات و موضوعات علمی ذکر شده اشاره میشود: 1. ترکیب خاص نباتات (آیه 19، سوره حجر)؛ 2. تلقیح نباتات (آیه 22، همین سوره)؛ 3. قانون زوجیت و تعمیم آن به عالم نباتات (آیه 3، سوره رعد)؛ 4. حرکت وضعی و انتقالی زمین (آیه 53، سوره طه)؛ 5. وجود یک قاره دیگر غیر از قارههای شناخته شده آن روز (آیه 17، سوره رحمن)؛ 6. اصل کروی بودن زمین (آیه 40، سوره معارج)؛ 7. ارتباط بین پدیدههای جوی (آیه 164، سوره بقره و آیه 5 سوره جاثیه). در این زمینه کتابها و مقالههای بسیاری از سوی دانشمندان، در رشتههای مختلف علوم به نگارش درآمده و همه از عظمت قرآن و تطبیق آیات آن، با جدیدترین رهیافتهای دانش بشری سخن گفتهاند.7 (موریس بوکای)8 در کتاب مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم میگوید: (چگونه میتوان از تطبیق قرآن با جدیدترین فرآوردههای علمی بشر، در شگفتی فرو نرفت و آن را اعجاز به حساب نیاورد!؟).9 او ضمن مقایسه آموزههای علمی قرآن، با تناقضات عهدین و دانشهای رایج زمان نزول قرآن، میگوید: (نظر به وضع معلومات در عصر محمد(صلی الله علیه وآله)، نمیتوان انگاشت که بسیاری از مطالب قرآنی - که جنبه علمی دارد - مصنوع بشری بوده باشد. به همین جهت کاملاً به حق است که نه تنها قرآن را باید به عنوان یک وحی تلقی کرد؛ بلکه به علت تضمین اصالتی که عرضه میدارد ... به وحی قرآنی، مقام کاملاً متمایزی میدهد).
در باره جامعیت قرآن که تا حدودی مرتبط با سوال شماست مطالب ذیل را بخوانید :
قرآن کریم کتاب هدایت است وکلیات اموری که مربوط به هدایت بشر است در آن ذکر شده است,لکن جزئیات وتفصیل مطالب را از راه تفسیر مفسران آگاه یعنی اهل بیت پیامبر(ع)بدست می آوریم.اصل نماز وآثار آن در قرآن کریم آمده ولی نحوه اقامه نمازوآداب وجزئیات را پیامبر اکرم (ص)بیان نموده وفرموده (آنگونه که من نماز می خوانم شما هم بخوانید)در خود قرآن جزئیات نیامده,زیرا قرآن کتاب جاودانه است ومی خواهد انسانها را تا قیامت هدایت کند اگر بخواهد همه جزئیات را بیان نماید امکان نداردوبیان بسیاری از خصوصیات سبب عصری شدن آن می گردد.,زیرا بسیاری از جزئیات متغیر هستند ودر زمان آداب ورسوم وشرائط عوض می شوند ,لذا قرآن کریم که بمنزله قانون اساسی مسلمانان تا قیامت است می بایست اصول اساسی هدایت بشر را بیان نماید وجزئیات را به عهده خود مردم بگذارد تا از طریق آموزش وفکر واجتهاد وراهنمائی بزرگان دین بدست آورد,همچنانکه در قانون اساسی کشورها کلیات ذکر می شودوامور روز مره از طریق آئین نامه ها که قابل تغییر هستند ,تامین می شود.
قرآن - چنان که صاحب نظران گفتهاند - چون دریایی عمیق است و هیچ کتابی را نمیتوان با آن مقایسه کرد. یکی از نشانههای عمق قرآن کریم، تفاسیر مختلفی است که بر آن نگاشتهاند. این در حالی است که نه تفاسیر گذشته توانستهاند از عهده تفسیر کامل آیات این کتاب مقدس بر آیند؛ نه تفاسیر معاصر میتوانند تمام معانیاش را کشف کنند و نه تفاسیر آیندگان خواهند توانست به درک عمیق آیات آن نائل آیند. امامان معصوم)ع( نیز در موارد مختلف به جایگاه رفیع قرآن اشاره کردهاند؛ برای نمونه در روایات چنین آمده است: )فضل القرآن علی سائر الکلام کفضل اللّه علی خلقه((1)؛ برتری قرآن به دیگر سخنان مانند برتری خداوند بر مخلوق خود است. تاریخ اسلام نشان میدهد که قرآن در عرصههای مختلف زندگی مسلمانان ظهور و نفوذ داشته است. بخشی از این عرصهها عبارت است از: 1. معنوی و روحی 2. عملی و اجتماعی 3. علمی و نظری به نظر میرسد بُعد اخیر، پرسش درباره )جامعیت قرآن( را در اذهان مسلمانان پدید آورده است. بسیاری از دانشمندان جامعیت قرآن را پذیرفته و در جهت اثبات آن دلیلهایی ارائه دادهاند. پیش از تبیین برهانهای این گروه، باید دانست دیدگاه طرفداران جامعیت قرآن به انواع زیر قابل تقسیم است: 1. دیدگاه حداکثری که به گستردگی قرآن در همه علوم و روشها معتقد است. این گروه از طرفداران جامعیت قرآن، قرآن را دربردارنده همه علوم نخستین و واپسین میدانند. در نگاه آنان، قرآن همه مسائل جزئی و کلی و حتّی بسیاری دیگر از موضوعات مانند شیمی، فیزیک و... را شامل میشود. اینان قرآن را جامع مسائلی میدانند که مبین قوانین علوم نظری و تجربی است.(2) اسکندرانی و طنطاوی و ملامحسن فیض کاشانی و ابنکثیر در شمار این گروه جای دارند. فیض کاشانی،(3) پس از آن که دانش انسان را به دو نوع جزئی و حسی و کلی و مطلق تقسیم میکند، میگوید: اکنون آن که کیفیت این نوع دانش )علم کلی( را میداند، معنا و مفهوم آیه مبارک )و نزلنا علیک الکتاب تبیاناً لکل شیء( را در مییابد. چنین کسی به واقع گواهی میدهد که همه دانشها در قرآن کریم وجود دارد. ابن کثیر(4) نیز، پس از نقل کلام ابن مسعود درباره نهفته بودن همه علوم در قرآن، میگوید: هر چه مردم در کارهای دنیایی و دین و معیشت و عالم رستاخیز نیازمندند، در قرآن بیان شده است. بیتردید اگر مراد ابنکثیر ظواهر کلمات قرآن باشد، قابل پذیرش نیست؛ زیرا اموری چون مسائل دقیق و جزئی ریاضی، شیمی، فیزیک و مانند آن در ظواهر قرآن به صورت شفاف بیان نگردیده است؛ ولی چنانچه مرادش نهفته بودن این دانشها در مراتب گونهگون معانی و مفاهیم قرآن باشد، میتوان آن را پذیرفت. 2. دیدگاه حداقلی، که تمامیت قرآن در ذکر کلیات و بیان ارزشها را میپذیرد. طرفداران این نظریه قرآن را در محدوده توصیف جهان بینی و عقاید و بیان ارزشهای جامع میدانند و معتقدند طرح مسائل علمی با قدسی بودن دین سازگار نیست. محمد عزة دروزه(5) و دکتر سروش(6) در شمار این گروه جای دارند. اکمال دین در نظر این گروه عبارت است از تبیین کامل امور معنوی و آخرتی و واگذاردن علوم انسانی و تجربی، از جمله شیوه حکومت به مردم. برخی در تأیید این نظریه گفتهاند:(7) افزودن سنّت رسول اللّه)ص(، توجّه به سیره امامان)ع( و توسل به اجتهاد در کنار قرآن دلیل واضح کامل نبودن قرآن به شمار میآید. بیتردید این دیدگاه نمیتواند درست باشد؛ زیرا طرح مسائل علمی در راستای هدایت و تربیت نفوس ضرورت دارد و به قدسی بودن زیان نمیرساند. از سوی دیگر، نقدپذیری به دینی بودن موضوع آسیب وارد نمیکند؛ چنان که احکام شرعی به واسطه عنصر اجتهاد همیشه در معرض انتقاد قرار دارند. افزون بر این، مسائلی چون سنّت رسول اللّه)ص( و سیره ائمّه)ع( و اجتهاد از پایههای جامعیّت قرآن به شمار میآیند؛ به عبارت دیگر، همه اینها از متن قرآن کریم الهام گرفتهاند؛ آیاتی مانند )و ما اتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا)8) و )أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و أولی الامر منکم)9) و )إنما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا...)10) و )لکم فی رسول الله أسوة حسنة)11) و )و ما کان المؤمنون لینفروا کافة فلو لا نفر من کلِّ فرقة منهم طائفة لیتفقَّهوا فی الدِّین...)12) و احادیثی مانند )انی تارک فیکم الثقلین کتاب اللّه و عترتی اهل بیتی فان تمسکتم بهما لن تضلوا و انهما لن یفترقا حتّی یردا علی الحوض(.(13) بر نادرستی این نظر گواهی میدهند. 3. دیدگاه اعتدالی که معتقد است قرآن کریم ضمن بیان کلیات و اصول و قواعد ارزشی و نگرشی، برخی از روشهای سرنوشت ساز و موثر در هدایت را نیز تبیین میکند. طرفداران این نظریه(14)، چنان باور دارند که قرآن اصول و ارزشهایی را مطرح کرده است که میتوان بر اساس آن یک نظام حقوقی و سیاسی و اجتماعی و پیامهای ارزشی مبتنی بر یک مکتب روانشناسی و جامعهشناسی را استخراج کرد. بنابراین، قرآن از زاویهای خاص بیانگر همه چیز است. جامعیت و شمول قرآن در گستره دیدگاههای علمی چنان است که در خصوص تک گزارههای آن سخنی ندارد و اثباتاً یا نفیاً موضعگیری نمیکند. در این میان، برخی از مفسران مانند علامه طباطبایی و دیگران،(15) جامعیت قرآن را در قلمرو هدایت و تربیت تفسیر کردهاند. او در این باره مینویسد: )آنچه ملاک است و کوتاهی را از جانب قرآن منتفی میسازد، این است که قرآن تمام مطالب لازم در حوزه هدایت و سعادت را همراه دارد و در این زمینه از هیچ کوششی فروگذار نکرده است(.(16) گروهی از پژوهشگران مانند استاد حسن زاده آملی جامعیت را براساس فهم زبان قران و ذوبطون بودن آن معنا کردهاند. او مینویسد:(17) )کلمه مبارکه )کلّ شی( چیزی را فروگذار نکرده است. پس چیزی نیست که قرآن تبیان آن نباشد. ولی قرآن در دست انسان زبان فهم، تبیان کلی شی و زبان کلمات اللّه بیانتها است. این انسان زبان فهم راسخ در علم است.( گروهی نیز جامعیت را در حوزه شرع و احکام آن محدود ساختهاند. عالمانی چون فخر رازی،(18) طبرسی(19) چنان اعتقاد دارند که جامعیت قرآن در محدوده دین و شرع معنا مییابد؛ زیرا بیان دین و احکام جز از ناحیه قرآن امکانپذیر نیست. دلیلهای جامعیت قرآن دلیلهای جامعیت قرآن نوع است: الف( آیات الاهی ب( سخنان معصومان)ع( ج( برهان عقلی الف( آیات الاهی بخش نخست به سه دسته تقسیم میشود: 1 - آیاتی که در آن واژه تبیان و تفصیل آمده است؛ مانند آیه 89 سوره نحل. 2 - آیاتی که اسلام را دین جهانی معرفی میکند؛ مانند آیه 107 سوره انبیاء. دستورهای آیین جهانی باید چنان باشد که نیازهای عرصههای مختلف زندگی بشر را تأمین کند. از این رو، جهانی بودن قرآن مستلزم جامع بودن آن است. 3 - آیاتی که فرمانهای قرآن را جاودانه معرفی میکند؛ مانند آیه 1 سوره فرقان. بیتردید چیزی که تا ابد استمرار دارد، باید به تمام نیازهای انسان در زندگی فردی و اجتماعی، برای تحقق هدایت و سعادت، پاسخ دهد. ب( سخنان معصومان)ع( روایات این بحث به سه دسته تقسیم میشوند: 1. احادیثی که با واژگان تبیان و تفصیل، قرآن را وصف کردهاند؛ مانند این سخن امام رضا)ع)20): خداوند پیامبرش را قبض روح نفرمود، مگر آن که دینش را کامل ساخت. و قرآن را بر او نازل فرمود که در آن تفصیل هر چیزی وجود دارد. امام صادق)ع)21) نیز میفرماید: خداوند متعال هر چیزی را در قرآن بیان کرده است. به خدا سوگند، قرآن همه نیازمندیهای مردم را آورده تا کسی نگوید کاش این موضوع در قرآن بود. 2 - روایاتی که قرآن را منبع و محل مراجعه معرفی میکند؛ مانند این سخن امام باقر)ع)22): بیتردید خداوند متعال چیزی که امّت نیاز دارد، رها نساخته، در کتاب خود فرو فرستاده است. امام صادق)ع)23) در این باره میفرماید:هر چه که دو تن در آن اختلاف دارند، ریشهاش در کتاب خدا موجود است؛ امّا عقل مردم به آن نمیرسد. 3 - گفتار مولای متقیان علی)ع)24) که در توصیف قرآن میفرماید: آگاه باشید، دانستنیهای گذشته و آینده تا روز قیامت در قرآن آمده است... . ج( برهان عقلی در این بخش، با برهانهای زیر رو به رو میشویم: 1 - برهان خاتمیت خاتمیت، بر اساس دلیلهای عقلی و نقلی، تثبیت شده است. نتیجه منطقی خاتمیت پذیرش جامعیت قرآن است؛ زیرا راز خاتمیت در چگونگی رهنمودها و مقررات و شیوه طرح آنها نهفته است؛ یعنی باید پیامبر خاتم طرحی جامع و کلی ارائه دهد؛ طرحی که هیچ چیز در آن فرو گذار نشده باشد. 2 - برهان لطف اگر فرض کنیم دین اسلام در بیان مسائل لازم کوتاهی کرده است و جوینده هدایت پاسخ خود را در آن نمییابد، بیتردید سردرگمی یا دست کم سرخوردگی پدید میآید و این کار از لطف خداوند دور است. 3 - برهان تکامل دین اگر بر اساس ملاکهای عقلی و نقلی دین اسلام متکاملترین ادیان به شمار میرود، باید هر مسألهای را بیان کند. معیارهای جامعیت در پایان ،اشاره به معیارهای صدق جامعیت بر قرآن شایسته مینماید. مطابقت با فطرت انسانی، سهولت و انعطاف پذیری در تعلیمات، توان پاسخ به پرسشهای بشر، شایستگی همگانی و جاودانگی، همسویی با انسان، همگونی اجزای دین، نگاه همه جانبه، فراروزی و آینده نگری، عقلانی بودن آموزهها و توجّه به تفقه و اجتهاد. بخشی از این ملاکها به شمار میآید. ( منابع ) 1) بحارالأنوار، ج 89، ص 19. 2) اشاره به دو کتاب معروف تفسیری است که به شکل افراطی به مسائل علوم و تجربی پرداختهاند: کشف الاسرارا النورانیه )اسکندرانی( و الجواهر فی تفسیر القرآن. )طنطاوی( 3) هفده گفتار در علوم قرآنی، ترجمه سید حسین حسینی، 98 - 93. 4) تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج 2، ص 503. 5) تفسیر الحدیث، محمد عزة دروزه، ج 6، ص 91. 6) فربهتر از ایدئولوژی، عبدالکریم سروش، ص 58 48 و 122. 7) مجله کیان، حبیب اللّه پیمان، شماره 5، ص 27 و 28. 8) و آن چه را فرستاده او به شما داد، آن را بگیرید و از آن چه شما را باز داشت، باز ایستید. )حشر (7 :(59) 9) خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاء امر خود را نیز اطاعت کنید. )نساء (59 :(4) 10) ولیّ شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آوردهاند... )مائده (55 :(5) 11) قطعاً برای شما در اقتدا به رسول خدا سرمشقی نیکوست. )احزاب(21 :(33) 12) و شایسته نیست مؤمنان همگی )برای جهاد( کوچ کنند. پس چرا از هر فرقهای از آنان، دستهای کوچ نمیکنند تا )دستهای بمانند و( در دین آگاهی پیدا کنند. )توبه (122 :(9) 13) همانا من میان شما )مردم( دو شیء گرانبها را به یادگار گذاشتم. کتاب خدا و عترت خود که اهل بیت من باشند، اگر پس از من به آن دو چنگ بزنید گمراه نخواهید شد: آن دو از هم جدانمی شوند تا با هم به حوض )بهشت( وارد میشوند. )بحارالأنوار، ج 2، ص 100) 14) مجله معرفت، ناصر مکارم شیرازی، شماره 5، ص 4. 15) تفسیر المنار، شیخ محمد عبده، ج 7، ص 394 و 395. 16) تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج 7. )ذیل آیه 37 سوره انعام( 17) انسان و قرآن، حسن حسن زاده آملی، ص 9. 18) تفسیر فخر رازی، ج 12، ص 218 - 215. 19) مجمع البیان، طبرسی، ج 6، ص 190. 20) الجدید فی التفسیر القرآن، شیخ محمد سبزواری، ج 3، ص 29. 21) اصول کافی، کلینی، ج 1، ص 59. 22) همان. 23) همان. 24) نهج البلاغه، خطبه 158.
[پایان کد انتخابی]
=============
[کامل از کد84139]
خدای سبحان، قرآن کریم را (کتاب مبین) معرفی میکند: (قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِینٌ)؛ مائده (5)، آیه 15.. در آیات گوناگون، آنچه که پیامبران آوردهاند، به عنوان کتاب منیر و مبین وصف شده است: (جاؤُ بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ الْکِتابِ الْمُنِیرِ)؛ آلعمران (3)، آیه 184.. در جای دیگر میفرماید: (لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ)؛ انعام (6)، آیه 59.؛ یعنی، هیچ تر و خشکی نیست، مگر آنکه در کتاب مبین آمده است. مقصود از (رطب و یابس) - به قرینه قبل و بعد آیه - علم همه اشیا است؛ چنانکه در آیه دیگر میفرماید: (ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْءٍ)؛ همان، آیه 38.؛ یعنی، هیچ چیزی در کتاب الهی فروگذار نشده و همه اموری که در سعادت بشر دخالت دارد، بیان شده است.
در این زمینه احتمالات و دیدگاههای چندی وجود دارد:
1. منظور از (کتاب مبین) در آیه 59 سوره (انعام) علم الهی یا لوح محفوظ است و (کتاب) در آیه 38 همان سوره (اجل) است، نه قرآن مجید. در بعضی از روایات نیز (کتاب مبین) به (امام مبین) معنا شده است.الزرکشی، بدرالدین محمد بن عبداللَّه، تفسیر البرهان فی علوم القرآن، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، (قاهره: دار احیاء الکتب العربیه)، ج 1، ص 529.
2. منظور از (کتاب) همین قرآن است، به لحاظ باطن والای آنکه (امالکتاب) است؛ زیرا همه حقایق در آن نهفته است و انسان کامل به آن دسترسی دارد.
3. منظور از کتاب قرآن است و در مراتب مختلف آن، همه امور دین و دنیا موجود است.
4. منظور از (کتاب) همین قرآن - در همه مراتب آن - است؛ لیکن مراد از همه چیز، اصول و کلیاتی است که بر اساس آن، دانشها و معارف مختلف را میتوان بنیان نهاد و رشتهها و گزارههای گوناگون علمی را تولید کرد.
5. منظور از کتاب، قرآن در همه مراتب آن است؛ لیکن مراد از همه چیز، جامع بودن قرآن نسبت به تمامی معارف و دستوراتی است که در جهت هدایت بشر و نیل به سعادت او مؤثر است. این مجموعه مشتمل بر عقاید، جهان بینی، آموزههای اخلاقی و دستورات عملی جامعی در حوزه روابط چهارگانه انسان (رابطه با خدا، دیگران، خود و جهان) است.
در این انگاره هدف اصلی قرآن، بیان حقایق دینی و هدایتگرانه بشر است. این انگاره مانع از آن نیست که بعضی از حقیقتهای علمی، با دقایق و لطایف اعجازآمیزی، در قرآن وجود داشته باشد؛ لیکن بیان این امور، هدف اصلی قرآن نیست و ادعای جامع بودن همه علوم و دانشهای تجربی را ندارد. وجود این گونه از گزارههای علمی در این کتاب مقدس، فوایدی دارد؛ از جمله:
الف. نشان دادن آیات تکوینی الهی و هموارسازی خداشناسی از طریق آن؛
ب. اعجاز علمی و اثبات الهی و آسمانی بودن قرآن مجید؛
ج. انگیزش حس کنجکاوی و خردورزی انسان؛
د. الهامبخشی در حوزه معارف بشری و زمینه سازی رشد و شکوفایی علمی مسلمین؛
ه. اثبات پارهای از حقایق دینی چون معاد و ... از طریق گزارههای علمی.
به نظر میرسد این دیدگاه پذیرفتنی است و با بعضی از دیدگاههای پیشین نیز قابل جمع است.
علامه طباطبایی همین دیدگاه را اختیار کرده و در ذیل آیه (وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ)؛ نحل (16)، آیه 89. مینویسد: (ظاهراً مراد از (کل شیء) هر چیزی است که به هدایت مربوط باشد. هر چه که مردم در مورد مبدأ، معاد، اخلاق فاضله، شریعتهای الهی، قصص و موعظهها احتیاج دارند، قرآن به آن هدایت و بیان کرده است و ما از ظاهر قرآن و مقاصد آن، همین مطلب را متوجه میشویم. اما در روایات نقل شده است که در قرآن، علم گذشته و آینده، تا قیامت موجود است. اگر این روایات صحیح باشد، منظور از (تبیان) اعم از دلالت لفظی است. پس شاید اشاراتی از غیر طریق دلالت لفظی دارد و اسراری را کشف میکند که فهم عرفی، به آنها راهی ندارد).ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج 14، ص 325. جهت آگاهی بیشتر نگا: رضایی اصفهانی، محمد علی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، (قم: انتشارات کتاب مبین، چاپ سوم، 1381).
- [سایر] آیا علوم طبیعی در قرآن آمده است؟
- [سایر] آیا به علوم طبیعی در روایات اشاره شده است؟
- [سایر] علوم لازم تفسیر قرآن چیست؟
- [سایر] ایا تمامی علوم در قرآن وجود دارد؟
- [سایر] همه علوم در قران.... آری یا نه ؟
- [سایر] آیا تمام علوم در قرآن وجود دارد؟
- [سایر] دیدگاه قرآن درباره علوم روز چیست؟
- [سایر] علوم در قرآن را بیان کنید؟
- [سایر] آیا در قرآن درباره تقویم طبیعی چیزی آمده است؟
- [سایر] آیا تمام علوم بشری در قرآن ذکر شده است؟
- [آیت الله اردبیلی] برگزاری مسابقاتی که در بالا بردن شئون دینی، علمی، ادبی، هنری یا فنّی جامعه مؤثّرند، مانند مسابقات حفظ قرآن و احکام، علوم ریاضی و مقاله نویسی، بدون شرط بندی دو طرف جایز و پسندیده است و اگر فرد سوم یا مؤسّسه و یا دولت برگزار کننده، به برندگان، جوایز نقدی یا غیر نقدی اعطا کند، اشکال ندارد و برنده مالک میشود.
- [آیت الله مظاهری] از وقتی که اوّلین جزء بچّه از شکم مادر بیرون میآید چه زایمان طبیعی باشد یا غیر طبیعی )سزارین(، خونی که زن میبیند، اگر پیش از ده روز یا سر ده روز قطع شود، خون نفاس است. و زن را در حال نفاس، )نُفَساء( میگویند.
- [آیت الله اردبیلی] انفال یکی از مهمترین منابع مالی و اقتصادی حکومت اسلامی است و حفظ آن از هر گونه تجاوز و آفت و زیان طبیعی و غیر طبیعی، وظیفه همه مردم بخصوص حکومتها میباشد؛ بنابراین برای استفاده افراد از آن و یا فروش آن توسّط حکومتها به دیگران مخصوصا به اجانب باید کاملاً مصلحت عموم مردم ملاحظه گردد.
- [آیت الله جوادی آملی] .در واجب شدن خمس بر معدن، لازم نیست خود شخص مباشر در استخراج باشد , بلکه اگر کسی مباشرتاً یا تسبیباً معدنی را استخراج کند, یا مواد معدنی به علل طبیعی یا غیر طبیعی روی زمین ریخته باشد و شخصی آن را به قصد تملّک جمع کند، در تمام این موارد , خمس بر او واجب میشود. دیون مالی کافر در معدن و غیر آن
- [آیت الله مکارم شیرازی] در شستن مخرج بول و غائط فرق میان مجرای طبیعی و غیرطبیعی نیست، ولی در مخرج غیرطبیعی غیر آب کفایت نمی کند.
- [آیت الله وحید خراسانی] هفت چیز وضو را باطل می کند اول و دوم بول و غایط خارج از موضع طبیعی یا از غیر موضع طبیعی با اعتیاد و همچنین خارج از غیر موضع طبیعی بدون اعتیاد بنابر احتیاط واجب و رطوبت مشتبه به بول قبل از استبراء از بول حکم بول را دارد سوم باد روده که از مخرج طبیعی غایط خارج می شود و از غیر ان به تفصیلی که در غایط گذشت در صورتی که بر ان یکی از دو اسم مخصوص گفته شود چهارم خواب و وقتی محقق می شود که گوش نشنود پنجم چیزهایی که عقل را از بین می برد مانند دیوانگی و مستی و بیهوشی ششم استحاضه زنان که تفصیل ان خواهد امد هفتم جنابت
- [آیت الله مظاهری] هیچکدام از علوم غریبه حجّیت ندارد و چیزی بهواسطه آن اثبات نمیشود، گرچه بهواسطه آنها یقین حاصل شود، زیرا یقینی حجّت است که از راه متعارف پیدا شود.
- [آیت الله اردبیلی] یادگرفتن و یاددادن علوم و صنایعی که مورد نیاز مردم است و موجب عظمت و قدرت مسلمانان در برابر کفّار میباشد، بر همه افراد واجب کفایی است.
- [آیت الله بهجت] مخرج بول با غیر آب پاک نمی شود ، و اگر بعد از برطرف شدن بول یک مرتبه بشویند کافی است . ولی کسانی که بولشان از غیر مجرای طبیعی می آید و یا اینکه از مخرج طبیعی می آید ولی از محلی که معمولاً نجس می شود به جاهای دیگر نیز برسد ، احتیاط واجب آن است که بعد از برطرف شدن بول دو مرتبه بشویند . و زن نیز حکم مرد را دارد .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . یاد گرفتن و یاددادن علوم و صنایعی که مورد احتیاج عموم است و هم چنین علوم و صنایعی که سبب قوت و شوکت جامعه مسلمین، و برتری قوای دفاعی آنها بر کفار می شود، بر همه واجب مؤکد است به وجوب کفایی و باید مسلمانان بنحوی قوی شوند که قطع طمع کفار را از بلاد و نوامیس و اعراض و اموال و معادن و ثروت خود بنمایند.