(وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فِی ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ) انعام (6)، آیه 59.؛ (کلیدهای غیب، تنها نزد اوست و جز خداوند، کسی آن را نمیداند. آن چه در خشکی و دریاست، میداند و هیچ برگی از درخت ساقط نمیشود، مگر این که خدا آن را میداند و هیچ راهنمایی در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست؛ مگر این که در کتاب مبین ثبت است). چند دیدگاه، در این باره وجود دارد که عبارتند از: 1. دیدگاه حداکثری؛ بنابراین دیدگاه، تمام علوم در قرآن موجودند؛ به دلیل آیه مذکور و آیه 88 سوره نحل که میفرماید: (وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ)؛ (ما کتاب را بر تو نازل کردیم که روشن کننده هر چیزی است). از این رو، همگان میتوانند با سعی و تلاش خود و متناسب با رشته تخصصی خود، حتی دانشهای مختلف شیمی و فیزیک را از قرآن استخراج کنند و حقایق را کشف کنند. اسکندرانی در (کشف الاسرار النورانیه)، طنطاوی در کتاب (الجواهر فی تفسیر القرآن) و ابن کثیر در (تفسیر القرآن العظیم) و ملا محسن فیض کاشانی، از این گروهند. 2. دیدگاه حداقلی؛ بنابراین دیدگاه، قرآن تنها به بیان عقاید و ارزشها پرداخته است و طرح مسائل علمی با قدسی بودن قرآن و دین، سازگار نیست. عبدالکریم سروش در (فربهتر از ایدئولوژی) از این گروه است. ناگفته نماند که طرح مسائل علمی در قرآن، با قدسی بودن آن منافات ندارد؛ چنان که ظاهر بسیاری از آیات قرآن، درباره کارهای دنیایی مردم، جنگ و صلح آنها و دقت در پدیدههای طبیعی و زمین و آسمان میباشد. 3. دیدگاه اعتدالی؛ همه علوم در قرآن وجود ندارند؛ بلکه قرآن، کتاب هدایت است و برخی علوم دیگر به مناسبتهای گوناگون، تنها مورد اشاره قرار گرفتهاند. علامه طباطبائی(ره) و شهید مطهری از این گروه میباشند. بنا بر این دیدگاه، آیه شریفه (وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ)، درست است که مربوط به همین قرآن کریم است؛ ولی روشن کننده هر چیزی در موضوع خودش است و موضوع قرآن، هدایت بشر است؛ نه علوم تجربی و ریاضی و فیزیک؛ بلکه هر چیزی راجع به هدایت لازم باشد، در قرآن هست. فرض کنید در یک کتاب شیمی، دانشمندی مینویسد: من در این کتاب، از هیچ مسئلهای فروگذار نکردم؛ منظور چیست؟ مسلماً مقصود او، مسائل مربوط به موضوع همان کتاب، یعنی شیمی است. قرآن نیز کتاب هدایت و کتاب انسان سازی است و اگر گفته شود همه چیز در آن است، منظور آن چیزهایی است که مربوط به هدایت است. در آیه شریفه، لفظ (کل شیء) آمده، اگر منظور آیه خاص هدایت بود، مخصّص آن را میآورد و حالا که نیاورده، پس مرادش عموم است؛ به ویژه کلمه (کل) که نص در عموم است؛ پس چرا میگویید: قرآن فقط مربوط به هدایت است؟ گاهی مخصّص، لفظی و گاهی عقلی است. مخصص لفظی هم گاهی متصل است و گاهی منفصل. باید دانست که قید و مخصص عقلی نیز از شمار قرائن متصل محسوب میشود؛ زیرا مطلب آن قدر روشن بوده که نیاز به ذکر مخصص وجود نداشته، قرینه عقلی گاهی از لفظ هم دلالتش بیشتر است. در این جا قرینه و قید و مخصص عقلی، این است که اگر همه علوم در قرآن وجود میداشت، امور زیر لازم میآمد: اولاً، مثنوی هفتاد من میشد. ثانیاً، باید آن مطالب از قرآن فهمیده میشد و صرف ادعا، فائده ندارد؛ درحالی که فهم علوم و دانشهای مختلف، مانند شیمی و فیزیک از قرآن، مشکل است. پس به قرینه عقلی در این آیه و ظهور آیات دیگر، معنای آیه این است که قرآن، کتاب هدایت بشر است و آن چه در این باره لازم است، فروگذار نشده است. درباره آیه شریفه: (لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ) انعام (6)، آیه 59.؛ (هیچ تر و خشکی نیست مگر این که در کتاب مبین موجود میباشد)، نیز برخی گفتهاند: منظور از (کتاب مبین)، لوح محفوظ و کتاب علم غیب الهی میباشد که فراتر از این قرآن است. البته میتوان گفت: قرآن دارای لایهها و بطون فراوانی است؛ اما کلید فهم آن در اختیار مفسران اصلی و اهلبیتعلیهم السلام است و مربوط به عموم مردم نیست و روایاتی که میفرمایند: (قرآن، هفت بطن دارد و هر بطنی نیز هفت بطن دارد) یا (ما اهلبیت، همه علوم را از نقطه بسماللَّه در میآوریم)، از همین دسته هستند. بنابراین، سؤال این بود که وجود همه علوم بشری در قرآن آری یا نه؟ ما معتقدیم: نه، بلکه اشاراتی در قرآن هست؛ تشویق به کسب علم در قرآن هست؛ مثلاً (ما آهن را خلق کردیم. در آهن منافعی برای شما هست). با این آیه، خداوند به بشر خط میدهد که به سراغ استفاده از آهن برود؛ ولی معنای آن، این نیست که هر چه در رابطه با آهن هست، در قرآن به شما یاد دادیم یا مثلاً (آیا زمین به دور خورشید میچرخد یا خورشید به دور زمین)؟ یک زمانی نمیشد این را از قرآن استفاده کرد؛ اما کم کم بر اثر رشد عقل و علم بشری، از بعضی آیات استفاده شد که زمین به دور خورشید میگردد. البته قرآن برای این نازل نشده، ولی اشارات علمی دارد و حتی از بعضی آیات استفاده میشود که تمام کهکشانها در حال حرکت هستند؛ مثل (کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ) همه چیز در حال سیر است؛ ولی معنای آن این نیست که قرآن تمام علوم نجوم را بیان نموده است. بنابراین، اگر گفته شود تمام علوم و یا بسیاری از دانشها از قرآن قابل استخراج است، میگوییم: چنین کاری فقط توسط پیامبر و امامانعلیهم السلام امکان دارد. اگر انسان به روایت ذیل توجه کند، مطلب دقیقی را دریافت خواهد کرد: (قال ابو عبد اللهعلیه السلام ما من امر یختلف فیه اثنان الا و له اصل فی کتاب الله عز و جل و لکن لا تبلغه عقول الرجال الکافی، ج 1، ص 60، باب الرد الی کتاب و السنه.؛ امام صادقعلیه السلام فرمود: هیچ چیزی نیست که دو نفر در آن اختلاف کنند؛ مگر آن که برای آن در کتاب خدای عز و جل، اصلی میباشد؛ ولی اندیشه و عقل مردم بدان نمیرسد). مراد از (اصل)، قاعده کلی است؛ یعنی همه جزئیات در قرآن نیست؛ ولی قواعد کلی آنها وجود دارد؛ مانند تشویق به تدبر و تعقل و عدالت و سعی و تلاش و امثال آن. البته دیگر مردمان نیز به هر مقدار که در متن آیات قرآن و ارتباط آنها با یکدیگر، تعقل و تدبر کنند و از احادیث معصومان و محبت و ولایت آنان بیشتر بهرهمند باشند، برای نیازهای علمی خود در سطوح مختلف فردی و اجتماعی، بیشتر میتوانند از راهنماییهای قرآن بهرهمند شوند و به عبارت دیگر، اگر چه شأن اولیه و اصلی قرآن، بهرهگیری از آن در جهت هدایت فرد و جامعه است و همه علوم در ظاهر الفاظ قرآن نیامده، اما از آن جا که راهیابی به حقایق هستی و بهرهمندی از نور علم، نیاز به قابلیت و لیاقت دارد، اعتصام و چنگ آویختن به ریسمان آیات قرآن و ولایت معصومانعلیهم السلام میتواند بهترین امکان و شرایط را برای انسان فراهم آورد؛ تا به (حقیقت ملکوتی علم)، دست یابد و از طریق مراجعه و انس با قرآن، جرقههای علمی و معنوی در انسان زده شود؛ چنان که موارد متعددی دیده و تجربه شده و بسیاری از علوم و مجهولات بشری از این طریق، کشف شده است، بنابراین، میتوان به صاحبان علم و خرد توصیه کرد که برای دستیابی به سررشتههای علمی و پیریزی بنیانهای علمی، در رشتههای مختلف، از قرآن بیشترین استفاده را ببرند. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 22/500036)
علوم در قرآن را بیان کنید؟
(وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فِی ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ) انعام (6)، آیه 59.؛ (کلیدهای غیب، تنها نزد اوست و جز خداوند، کسی آن را نمیداند. آن چه در خشکی و دریاست، میداند و هیچ برگی از درخت ساقط نمیشود، مگر این که خدا آن را میداند و هیچ راهنمایی در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست؛ مگر این که در کتاب مبین ثبت است).
چند دیدگاه، در این باره وجود دارد که عبارتند از:
1. دیدگاه حداکثری؛
بنابراین دیدگاه، تمام علوم در قرآن موجودند؛ به دلیل آیه مذکور و آیه 88 سوره نحل که میفرماید: (وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ)؛ (ما کتاب را
بر تو نازل کردیم که روشن کننده هر چیزی است). از این رو، همگان میتوانند با سعی و تلاش خود و متناسب با رشته تخصصی خود، حتی دانشهای مختلف شیمی و فیزیک را از قرآن استخراج کنند و حقایق را کشف کنند.
اسکندرانی در (کشف الاسرار النورانیه)، طنطاوی در کتاب (الجواهر فی تفسیر القرآن) و ابن کثیر در (تفسیر القرآن العظیم) و ملا محسن فیض کاشانی، از این گروهند.
2. دیدگاه حداقلی؛
بنابراین دیدگاه، قرآن تنها به بیان عقاید و ارزشها پرداخته است و طرح مسائل علمی با قدسی بودن قرآن و دین، سازگار نیست. عبدالکریم سروش در (فربهتر از ایدئولوژی) از این گروه است.
ناگفته نماند که طرح مسائل علمی در قرآن، با قدسی بودن آن منافات ندارد؛ چنان که ظاهر بسیاری از آیات قرآن، درباره کارهای دنیایی مردم، جنگ و صلح آنها و دقت در پدیدههای طبیعی و زمین و آسمان میباشد.
3. دیدگاه اعتدالی؛
همه علوم در قرآن وجود ندارند؛ بلکه قرآن، کتاب هدایت است و برخی علوم دیگر به مناسبتهای گوناگون، تنها مورد اشاره قرار گرفتهاند.
علامه طباطبائی(ره) و شهید مطهری از این گروه میباشند.
بنا بر این دیدگاه، آیه شریفه (وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ)، درست است که مربوط به همین قرآن کریم است؛ ولی روشن کننده هر چیزی در موضوع خودش است و موضوع قرآن، هدایت بشر است؛ نه علوم تجربی و ریاضی و فیزیک؛ بلکه هر چیزی راجع به هدایت لازم باشد، در قرآن هست.
فرض کنید در یک کتاب شیمی، دانشمندی مینویسد: من در این کتاب، از هیچ مسئلهای فروگذار نکردم؛ منظور چیست؟ مسلماً مقصود او، مسائل مربوط به موضوع همان کتاب، یعنی شیمی است.
قرآن نیز کتاب هدایت و کتاب انسان سازی است و اگر گفته شود همه چیز در آن است، منظور آن چیزهایی است که مربوط به هدایت است.
در آیه شریفه، لفظ (کل شیء) آمده، اگر منظور آیه خاص هدایت بود، مخصّص آن را میآورد و حالا که نیاورده، پس مرادش عموم است؛ به ویژه کلمه (کل) که نص در عموم است؛ پس چرا میگویید: قرآن فقط مربوط به هدایت است؟
گاهی مخصّص، لفظی و گاهی عقلی است. مخصص لفظی هم گاهی متصل است و گاهی منفصل. باید دانست که قید و مخصص عقلی نیز از شمار قرائن متصل محسوب میشود؛ زیرا مطلب آن قدر روشن بوده که نیاز به ذکر مخصص وجود نداشته، قرینه عقلی گاهی از لفظ هم دلالتش بیشتر است.
در این جا قرینه و قید و مخصص عقلی، این است که اگر همه علوم در قرآن وجود میداشت، امور زیر لازم میآمد:
اولاً، مثنوی هفتاد من میشد.
ثانیاً، باید آن مطالب از قرآن فهمیده میشد و صرف ادعا، فائده ندارد؛ درحالی که فهم علوم و دانشهای مختلف، مانند شیمی و فیزیک از قرآن، مشکل است.
پس به قرینه عقلی در این آیه و ظهور آیات دیگر، معنای آیه این است که قرآن، کتاب هدایت بشر است و آن چه در این باره لازم است، فروگذار
نشده است.
درباره آیه شریفه: (لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ) انعام (6)، آیه 59.؛ (هیچ تر و خشکی نیست مگر این که در کتاب مبین موجود میباشد)، نیز برخی گفتهاند: منظور از (کتاب مبین)، لوح محفوظ و کتاب علم غیب الهی میباشد که فراتر از این قرآن است.
البته میتوان گفت: قرآن دارای لایهها و بطون فراوانی است؛ اما کلید فهم آن در اختیار مفسران اصلی و اهلبیتعلیهم السلام است و مربوط به عموم مردم نیست و روایاتی که میفرمایند: (قرآن، هفت بطن دارد و هر بطنی نیز هفت بطن دارد) یا (ما اهلبیت، همه علوم را از نقطه بسماللَّه در میآوریم)، از همین دسته هستند.
بنابراین، سؤال این بود که وجود همه علوم بشری در قرآن آری یا نه؟ ما معتقدیم: نه، بلکه اشاراتی در قرآن هست؛ تشویق به کسب علم در قرآن هست؛ مثلاً (ما آهن را خلق کردیم. در آهن منافعی برای شما هست).
با این آیه، خداوند به بشر خط میدهد که به سراغ استفاده از آهن برود؛ ولی معنای آن، این نیست که هر چه در رابطه با آهن هست، در قرآن به شما
یاد دادیم یا مثلاً (آیا زمین به دور خورشید میچرخد یا خورشید به دور زمین)؟ یک زمانی نمیشد این را از قرآن استفاده کرد؛ اما کم کم بر اثر رشد عقل و علم بشری، از بعضی آیات استفاده شد که زمین به دور خورشید میگردد.
البته قرآن برای این نازل نشده، ولی اشارات علمی دارد و حتی از بعضی آیات استفاده میشود که تمام کهکشانها در حال حرکت هستند؛ مثل (کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ) همه چیز در حال سیر است؛ ولی معنای آن این نیست که
قرآن تمام علوم نجوم را بیان نموده است. بنابراین، اگر گفته شود تمام علوم و یا بسیاری از دانشها از قرآن قابل استخراج است، میگوییم: چنین کاری فقط توسط پیامبر و امامانعلیهم السلام امکان دارد.
اگر انسان به روایت ذیل توجه کند، مطلب دقیقی را دریافت خواهد کرد:
(قال ابو عبد اللهعلیه السلام ما من امر یختلف فیه اثنان الا و له اصل فی کتاب الله عز و جل و لکن لا تبلغه عقول الرجال الکافی، ج 1، ص 60، باب الرد الی کتاب و السنه.؛ امام صادقعلیه السلام فرمود: هیچ چیزی نیست که دو نفر در آن اختلاف کنند؛ مگر آن که برای آن در کتاب خدای عز و جل، اصلی میباشد؛ ولی اندیشه و عقل مردم بدان نمیرسد).
مراد از (اصل)، قاعده کلی است؛ یعنی همه جزئیات در قرآن نیست؛ ولی قواعد کلی آنها وجود دارد؛ مانند تشویق به تدبر و تعقل و عدالت و سعی و تلاش و امثال آن. البته دیگر مردمان نیز به هر مقدار که در متن آیات قرآن و ارتباط آنها با یکدیگر، تعقل و تدبر کنند و از احادیث معصومان و محبت و ولایت آنان بیشتر بهرهمند باشند، برای نیازهای علمی خود در سطوح مختلف فردی و اجتماعی، بیشتر میتوانند از راهنماییهای قرآن بهرهمند شوند و به عبارت دیگر، اگر چه شأن اولیه و اصلی قرآن، بهرهگیری از آن
در جهت هدایت فرد و جامعه است و همه علوم در ظاهر الفاظ قرآن نیامده، اما از آن جا که راهیابی به حقایق هستی و بهرهمندی از نور علم، نیاز به قابلیت و لیاقت دارد، اعتصام و چنگ آویختن به ریسمان آیات قرآن و ولایت معصومانعلیهم السلام میتواند بهترین امکان و شرایط را برای انسان فراهم آورد؛ تا به (حقیقت ملکوتی علم)، دست یابد و از طریق مراجعه و انس با قرآن، جرقههای علمی و معنوی در انسان زده شود؛ چنان که موارد متعددی دیده و تجربه شده و بسیاری از علوم و مجهولات بشری از این طریق، کشف شده است، بنابراین، میتوان به صاحبان علم و خرد توصیه کرد که برای دستیابی به سررشتههای علمی و پیریزی بنیانهای علمی، در رشتههای مختلف، از قرآن بیشترین استفاده را ببرند. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 22/500036)
- [سایر] آیا قرآن یک کتاب علوم طبیعی است؟
- [سایر] ایا تمامی علوم در قرآن وجود دارد؟
- [سایر] همه علوم در قران.... آری یا نه ؟
- [سایر] آیا تمام علوم در قرآن وجود دارد؟
- [سایر] دیدگاه قرآن درباره علوم روز چیست؟
- [سایر] آیا علوم طبیعی در قرآن آمده است؟
- [سایر] علوم در قرآن را بیان کنید؟
- [سایر] آیا تمام علوم بشری در قرآن ذکر شده است؟
- [سایر] آیا قرآن را میتوان براساس پیشرفتهای علوم روز تفسیرکرد؟
- [سایر] آیا تمام علوم در قرآن ذکر شده است؟
- [آیت الله اردبیلی] برگزاری مسابقاتی که در بالا بردن شئون دینی، علمی، ادبی، هنری یا فنّی جامعه مؤثّرند، مانند مسابقات حفظ قرآن و احکام، علوم ریاضی و مقاله نویسی، بدون شرط بندی دو طرف جایز و پسندیده است و اگر فرد سوم یا مؤسّسه و یا دولت برگزار کننده، به برندگان، جوایز نقدی یا غیر نقدی اعطا کند، اشکال ندارد و برنده مالک میشود.
- [آیت الله مظاهری] هیچکدام از علوم غریبه حجّیت ندارد و چیزی بهواسطه آن اثبات نمیشود، گرچه بهواسطه آنها یقین حاصل شود، زیرا یقینی حجّت است که از راه متعارف پیدا شود.
- [آیت الله اردبیلی] یادگرفتن و یاددادن علوم و صنایعی که مورد نیاز مردم است و موجب عظمت و قدرت مسلمانان در برابر کفّار میباشد، بر همه افراد واجب کفایی است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . یاد گرفتن و یاددادن علوم و صنایعی که مورد احتیاج عموم است و هم چنین علوم و صنایعی که سبب قوت و شوکت جامعه مسلمین، و برتری قوای دفاعی آنها بر کفار می شود، بر همه واجب مؤکد است به وجوب کفایی و باید مسلمانان بنحوی قوی شوند که قطع طمع کفار را از بلاد و نوامیس و اعراض و اموال و معادن و ثروت خود بنمایند.
- [آیت الله مظاهری] تعلیم و تحصیل و به کارگیری رمل و اسطرلاب و علم طلسم و احضار ارواح و اجنّه و فرشته و خواب مغناطیسی و شعبده و کلّیه علوم غریبه حرام است، گرچه برای تفحّص و تجسّس نباشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . دانش آموزان و دانشجوها در هر رشته ای از علوم مباحه اگر غرضشان از تحصیل، خدمت به جامعه و ازدیاد عظمت اسلام و رفع حاجت مسلمانان از بیگانگان باشد، اجر و ثواب بسیار دارند.
- [آیت الله مظاهری] دادن قرآن به کافر مانعی ندارد مگر آنکه بیاحترامی به قرآن یا اسلام باشد.
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.