قرآن کریم می فرماید: (وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ؛[نحل/89] ما این کتاب آسمانی (قرآن) را بر تو نازل کردیم که بیان همه چیز در آن است) نظر رایج بین مفسران این است که منظور از هر چیز، تمام مطالبی است که برای هدایت بشر مورد نیاز است: (از تعبیر "تبیان" که به معنی بیان کردن است و با توجه به وسعت مفهوم "کلّ شیء"معلوم می شود که در قرآن، بیان همه چیز هست، ولی با توجه به این نکته که قرآن یک کتاب تربیتی و انسان ساز و یک کتاب هدایت برای عموم مردم است، که برای تکامل فرد و جامعه در همه جنبه های معنوی و مادی نازل شده است. روشن می شود که منظور از "همه چیز" تمام اموری است که برای پیمودن این راه لازم است، نه این که قرآن یک دائرة المعارف بزرگ باشد که تمام جزئیات علوم ریاضی و جغرافیایی و شیمی و فیزیک و گیاه شناسی، و پزشکی در آن آمده است. هر چند قرآن یک دعوت کلی به کسب همه علوم و معارف و دانشها کرده که تمام دانش های یاد شده و غیر آن، در این دعوت کلی جمع است.)[1] ("تبیان" بطوری که گفته شده- به معنای بیان است، و چون قرآن کریم کتاب هدایت برای عموم مردم است و جز این کار و شانی ندارد لذا ظاهرا مراد از"لِکُلِّ شَیْءٍ" همه آن چیزهایی است که برگشتش به هدایت باشد از قبیل معارف حقیقی مربوط به مبدأ و معاد و اخلاق فاضله و شرایع الهی و قصص و مواعظی که مردم در اهتداء و راه یافتنشان به آن محتاجند، و قرآن تبیان همه اینها است (نه اینکه تبیان برای همه علوم هم باشد). و صفت خصوصی آن که مربوط به خصوص مسلمین است که حاضر شده اند در برابر حق تسلیم شوند این است که هدایتی است که مسلمین به وسیله آن به سوی صراط مستقیم راه یافته و رحمتی است از ناحیه خدای سبحان به سوی ایشان که به وسیله عمل به آن، به خیر دنیا و آخرت رسیده به ثواب خدا و رضوان او نائل می گردند، و بشارتی است برای ایشان که به ایشان مغفرت و رضوان و بهشتهای خدا را که در آن نعیم مقیم است نوید می دهد.)[2] اما یک معنای دیگری نیز در آیه احتمال داده شده است که با ظاهر بعضی از روایات نیز سازگار است، علامه طباطبایی این معنا را چنین بیان می کنند: (معنای قبلی) وقتی صحیح است که منظور از تبیان، همان بیان معهود و معمولی، یعنی اظهار مقاصد بوسیله کلام و دلالتهای لفظی بوده باشد، قرآن کریم با دلالت لفظی به بیشتر از آنچه گفته اند دلالت ندارد لیکن در روایات آمده که قرآن تبیان هر چیزی است، و علم" ما کان و ما یکون و ما هو کائن" یعنی آنچه بوده و هست و تا روز قیامت خواهد بود همه در قرآن هست، و اگر این روایات صحیح باشد لازمه اش این می شود که مراد از تبیان اعم از بیان به طریق دلالت لفظی باشد و هیچ بعدی هم ندارد که در قرآن کریم اشارات و اموری باشد که آن اشارات از اسرار و نهفته هایی کشف کند که فهم عادی و متعارف نتواند آن را درک نماید.[3] امام صادق(ع) می فرمایند: (ان اللَّه تبارک و تعالی انزل فی القرآن تبیان کل شیء حتی و اللَّه ما ترک شیئا تحتاج الیه العباد، حتی لا یستطیع عبد یقول لو کان هذا، انزل فی القرآن، الا و قد انزله اللَّه فیه؛[4] خداوند در قرآن هر چیزی را بیان کرده است، به خدا سوگند چیزی که مورد نیاز مردم بوده است کم نگذارده، تا کسی نگوید اگر فلان مطلب درست بود در قرآن نازل میشد، آگاه باشید همه نیازمندیهای بشر را خدا در آن نازل کرده است) امام باقر(ع) می فرمایند: (ان اللَّه تبارک و تعالی لم یدع شیئا تحتاج الیه الامة الا انزله فی کتابه و بینه لرسوله (ص) و جعل لکل شیء حدا، و جعل علیه دلیلا یدل علیه، و جعل علی من تعدی ذلک الحد حدا؛[5] خداوند متعال چیزی را که مورد نیاز این امت است در کتابش فرو گذار نکرده، و برای رسولش تبیین نموده است، و برای هر چیزی حدی قرار داده، و دلیل روشنی برای آن نهاده، و برای هر کسی که از این حد تجاوز کند، حد و مجازاتی قائل شده است) امام صادق(ع) می فرمایند: (ما من امر یختلف فیه اثنان الا و له اصل فی کتاب اللَّه عز و جل و لکن لا تبلغه عقول الرجال؛[6] تمام اموری که حتی دو نفر در آن اختلاف دارند، اصل و ضابطه ای در قرآن دارد ولی عقل و دانش مردم به آن نمی رسد) [1]. تفسیر نمونه، ج 11، ص 361. [2]. ترجمه المیزان، ج12، ص: 469. [3]. ترجمه المیزان، ج12، ص: 469. [4]. تفسیر نور الثقلین، ج3، ص: 74. [5]. تفسیر نور الثقلین، ج3، ص: 74. [6]. تفسیر نور الثقلین، ج3، ص: 75.
قرآن کریم می فرماید:
(وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ؛[نحل/89] ما این کتاب آسمانی (قرآن) را بر تو نازل کردیم که بیان همه چیز در آن است)
نظر رایج بین مفسران این است که منظور از هر چیز، تمام مطالبی است که برای هدایت بشر مورد نیاز است:
(از تعبیر "تبیان" که به معنی بیان کردن است و با توجه به وسعت مفهوم "کلّ شیء"معلوم می شود که در قرآن، بیان همه چیز هست، ولی با توجه به این نکته که قرآن یک کتاب تربیتی و انسان ساز و یک کتاب هدایت برای عموم مردم است، که برای تکامل فرد و جامعه در همه جنبه های معنوی و مادی نازل شده است. روشن می شود که منظور از "همه چیز" تمام اموری است که برای پیمودن این راه لازم است، نه این که قرآن یک دائرة المعارف بزرگ باشد که تمام جزئیات علوم ریاضی و جغرافیایی و شیمی و فیزیک و گیاه شناسی، و پزشکی در آن آمده است. هر چند قرآن یک دعوت کلی به کسب همه علوم و معارف و دانشها کرده که تمام دانش های یاد شده و غیر آن، در این دعوت کلی جمع است.)[1]
("تبیان" بطوری که گفته شده- به معنای بیان است، و چون قرآن کریم کتاب هدایت برای عموم مردم است و جز این کار و شانی ندارد لذا ظاهرا مراد از"لِکُلِّ شَیْءٍ" همه آن چیزهایی است که برگشتش به هدایت باشد از قبیل معارف حقیقی مربوط به مبدأ و معاد و اخلاق فاضله و شرایع الهی و قصص و مواعظی که مردم در اهتداء و راه یافتنشان به آن محتاجند، و قرآن تبیان همه اینها است (نه اینکه تبیان برای همه علوم هم باشد). و صفت خصوصی آن که مربوط به خصوص مسلمین است که حاضر شده اند در برابر حق تسلیم شوند این است که هدایتی است که مسلمین به وسیله آن به سوی صراط مستقیم راه یافته و رحمتی است از ناحیه خدای سبحان به سوی ایشان که به وسیله عمل به آن، به خیر دنیا و آخرت رسیده به ثواب خدا و رضوان او نائل می گردند، و بشارتی است برای ایشان که به ایشان مغفرت و رضوان و بهشتهای خدا را که در آن نعیم مقیم است نوید می دهد.)[2]
اما یک معنای دیگری نیز در آیه احتمال داده شده است که با ظاهر بعضی از روایات نیز سازگار است، علامه طباطبایی این معنا را چنین بیان می کنند:
(معنای قبلی) وقتی صحیح است که منظور از تبیان، همان بیان معهود و معمولی، یعنی اظهار مقاصد بوسیله کلام و دلالتهای لفظی بوده باشد، قرآن کریم با دلالت لفظی به بیشتر از آنچه گفته اند دلالت ندارد لیکن در روایات آمده که قرآن تبیان هر چیزی است، و علم" ما کان و ما یکون و ما هو کائن" یعنی آنچه بوده و هست و تا روز قیامت خواهد بود همه در قرآن هست، و اگر این روایات صحیح باشد لازمه اش این می شود که مراد از تبیان اعم از بیان به طریق دلالت لفظی باشد و هیچ بعدی هم ندارد که در قرآن کریم اشارات و اموری باشد که آن اشارات از اسرار و نهفته هایی کشف کند که فهم عادی و متعارف نتواند آن را درک نماید.[3]
امام صادق(ع) می فرمایند: (ان اللَّه تبارک و تعالی انزل فی القرآن تبیان کل شیء حتی و اللَّه ما ترک شیئا تحتاج الیه العباد، حتی لا یستطیع عبد یقول لو کان هذا، انزل فی القرآن، الا و قد انزله اللَّه فیه؛[4] خداوند در قرآن هر چیزی را بیان کرده است، به خدا سوگند چیزی که مورد نیاز مردم بوده است کم نگذارده، تا کسی نگوید اگر فلان مطلب درست بود در قرآن نازل میشد، آگاه باشید همه نیازمندیهای بشر را خدا در آن نازل کرده است)
امام باقر(ع) می فرمایند: (ان اللَّه تبارک و تعالی لم یدع شیئا تحتاج الیه الامة الا انزله فی کتابه و بینه لرسوله (ص) و جعل لکل شیء حدا، و جعل علیه دلیلا یدل علیه، و جعل علی من تعدی ذلک الحد حدا؛[5] خداوند متعال چیزی را که مورد نیاز این امت است در کتابش فرو گذار نکرده، و برای رسولش تبیین نموده است، و برای هر چیزی حدی قرار داده، و دلیل روشنی برای آن نهاده، و برای هر کسی که از این حد تجاوز کند، حد و مجازاتی قائل شده است)
امام صادق(ع) می فرمایند: (ما من امر یختلف فیه اثنان الا و له اصل فی کتاب اللَّه عز و جل و لکن لا تبلغه عقول الرجال؛[6] تمام اموری که حتی دو نفر در آن اختلاف دارند، اصل و ضابطه ای در قرآن دارد ولی عقل و دانش مردم به آن نمی رسد)
[1]. تفسیر نمونه، ج 11، ص 361.
[2]. ترجمه المیزان، ج12، ص: 469.
[3]. ترجمه المیزان، ج12، ص: 469.
[4]. تفسیر نور الثقلین، ج3، ص: 74.
[5]. تفسیر نور الثقلین، ج3، ص: 74.
[6]. تفسیر نور الثقلین، ج3، ص: 75.
- [سایر] آیا قرآن یک کتاب علوم طبیعی است؟
- [سایر] ایا تمامی علوم در قرآن وجود دارد؟
- [سایر] همه علوم در قران.... آری یا نه ؟
- [سایر] آیا تمام علوم در قرآن وجود دارد؟
- [سایر] دیدگاه قرآن درباره علوم روز چیست؟
- [سایر] آیا علوم طبیعی در قرآن آمده است؟
- [سایر] علوم در قرآن را بیان کنید؟
- [سایر] آیا تمام علوم بشری در قرآن ذکر شده است؟
- [سایر] آیا قرآن را میتوان براساس پیشرفتهای علوم روز تفسیرکرد؟
- [سایر] آیا تمام علوم در قرآن ذکر شده است؟
- [آیت الله اردبیلی] برگزاری مسابقاتی که در بالا بردن شئون دینی، علمی، ادبی، هنری یا فنّی جامعه مؤثّرند، مانند مسابقات حفظ قرآن و احکام، علوم ریاضی و مقاله نویسی، بدون شرط بندی دو طرف جایز و پسندیده است و اگر فرد سوم یا مؤسّسه و یا دولت برگزار کننده، به برندگان، جوایز نقدی یا غیر نقدی اعطا کند، اشکال ندارد و برنده مالک میشود.
- [آیت الله مظاهری] هیچکدام از علوم غریبه حجّیت ندارد و چیزی بهواسطه آن اثبات نمیشود، گرچه بهواسطه آنها یقین حاصل شود، زیرا یقینی حجّت است که از راه متعارف پیدا شود.
- [آیت الله اردبیلی] یادگرفتن و یاددادن علوم و صنایعی که مورد نیاز مردم است و موجب عظمت و قدرت مسلمانان در برابر کفّار میباشد، بر همه افراد واجب کفایی است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . یاد گرفتن و یاددادن علوم و صنایعی که مورد احتیاج عموم است و هم چنین علوم و صنایعی که سبب قوت و شوکت جامعه مسلمین، و برتری قوای دفاعی آنها بر کفار می شود، بر همه واجب مؤکد است به وجوب کفایی و باید مسلمانان بنحوی قوی شوند که قطع طمع کفار را از بلاد و نوامیس و اعراض و اموال و معادن و ثروت خود بنمایند.
- [آیت الله مظاهری] تعلیم و تحصیل و به کارگیری رمل و اسطرلاب و علم طلسم و احضار ارواح و اجنّه و فرشته و خواب مغناطیسی و شعبده و کلّیه علوم غریبه حرام است، گرچه برای تفحّص و تجسّس نباشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . دانش آموزان و دانشجوها در هر رشته ای از علوم مباحه اگر غرضشان از تحصیل، خدمت به جامعه و ازدیاد عظمت اسلام و رفع حاجت مسلمانان از بیگانگان باشد، اجر و ثواب بسیار دارند.
- [آیت الله مظاهری] دادن قرآن به کافر مانعی ندارد مگر آنکه بیاحترامی به قرآن یا اسلام باشد.
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.