آیا تمام علوم در قرآن وجود دارد؟
}رطب و یابس در کتاب مبین‌ خدای سبحان، قرآن کریم را (کتاب مبین) معرفی می‌کند: (قد جائکم من الله نور و کتاب مبین) ؛ مائده (5)، آیه 15. چنان‌که در آیات گوناگون، آنچه را که انبیا(ع) آورده‌اند به عنوان کتاب منیر و مبین وصف فرموده است: (جاءوا بالبینات و الزبر و الکتاب المنیر)؛ آل‌عمران (3)، آیه 184.. در سوره مبارکه (انعام) می‌فرماید: (لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین)؛ انعام (6)، آیه 59. یعنی، هیچ تر و خشکی نیست مگر آنکه در کتاب مبین و قرآن کریم آمده است. مقصود از (رطب و یابس) به قرینه قبل و بعد آیه، علم همه اشیا است؛ چنان‌که در آیه دیگری از همین سوره می‌فرماید: (ما فرطنا فی الکتاب من شی‌ء)؛ همان، آیه 38. یعنی، هیچ چیزی در کتاب الهی فروگذار نشده است و همه اموری که در سعادت بشر مدخلیت دارد، بیان شده است. در این رابطه لازم است مورد بررسی قرار گیرد: 1. آیا تمام حقایق جهان و کیفیت رهیابی به همه علوم و معارف تجربی، ریاضی، کلامی، فلسفی، عرفانی و مانند آن، در قرآن مبسوطاً بیان شده است؟ پاسخ آن منفی است مگر به لحاظ باطن قرآن و مرحله والای آنکه (ام‌الکتاب) باشد؛ زیرا همه حقایق در آنجا مطوی است و انسان کامل به آن راه دارد. 2. آیا تمام آنچه که در هدایت و عبرت و موعظت جوامع انسانی سهم است، در قرآن کریم آمده است؟ باز پاسخ آن منفی است؛ زیرا خدای سبحان در سوره مبارکه (نساء) می‌فرماید: (و رسلا قد قصصناهم علیک من قبل و رسلا لم نقصصهم علیک)؛ نساء (4)، آیه 164. یعنی، انبیای فراوانی برای هدایت مردم آمدند و ما شرح حال برخی از آنان را برای تو گفتیم و بسیاری از انبیا و مرسلین هستند که ماجرای آنها را بازگو نکردیم. و قصص آن انبیا و امت‌های آنان و کیفیت برخوردشان با یکدیگر، جزء مسائل آموزنده دنیای کنونی است که همه مردم با یکدیگر محشورند؛ ولی ماجرای آنها در ظاهر قرآن نیامده است. بنابراین، به فرموده خود قرآن، بعضی از امور واقع شده در قلمرو دین، در ظاهر قرآن کریم نقل شده است؛ پس چطور می‌توانیم بگوییم علم همه اشیا در قرآن وجود دارد؟ البته بحث کنونی راجع به مرحله نازله قرآن کریمی است که به صورت قرآن عربی فرود آمده و جوامع بشری در خدمت آن است؛ ولی اگر بگوییم مقصود از (کتاب مبین)، حقیقت (ام‌الکتاب) قرآن است، یا مقصود از آن، تأویل قرآن در نزد اهل بیت(ع) است؛ این مطلب که علم هر چیزی و لو آنکه مربوط به سعادت بشر نباشد، در کتاب مبین است، سخن درستی است. اما چنین مطلبی از بحث کنونی خارج است؛ زیرا سخن در این است که در مرحله نازل قرآن - که عربی مبین است - آیا علم به همه چیز وجود دارد به نحوی که بتوانیم با اجتهاد عادی و تفسیر بشری آن را به دست آوریم؟ چنین چیزی به شهادت خود قرآن درباره داستان‌های انبیا وجود ندارد. سر اینکه خداوند داستان‌های برخی از انبیا را در قرآن مطرح نفرموده، شاید این باشد که مردم آن روز، دسترسی به مناطق ماورای چین یا ماورای اقیانوس هند و اطلس نداشتند و به همین دلیل از انبیای خاورمیانه سخن به میان آمده تا زمینه تحقیق و مطالعه در آثار امم پیامبران و عاقبت آنان وجود داشته باشد که‌فرماید: (فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبة المکذبین)؛ (در زمین سیر کنید و ببینید که عاقبت تکذیب کنندگان چگونه شد و تفکر کنید). اگر قرآن کریم ماجرایی را برای هدایت بشر بازگو کند و نتواند آن را با تجربه اثبات کند و مردم به آن دسترسی نداشته باشند، چنین مطلبی سودی ندارد؛ مگر آنکه بعد از اثبات اعجاز قرآن و علم غیب الهی، فقط از باب اخبار غیب، برخی از وقایع بدون امکان اثبات تجربی آن نقل شود. از این رو، قرآن کریم، علم همه اشیای تکوینی را در خود ندارد و علم همه مطالبی هم که در سعادت بشر تأثیر دارد و آشنا شدن به آنها سهمی در سعادت مردم و پرهیز از شقاوت دارد، در آن نیست؛ لیکن علم به هر دو قسم یاد شده نزد معصومین(ع) وجود دارد که مقداری از آنها را در احادیث بیان فرموده‌اند. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 5/500007)
عنوان سوال:

آیا تمام علوم در قرآن وجود دارد؟


پاسخ:

}رطب و یابس در کتاب مبین‌
خدای سبحان، قرآن کریم را (کتاب مبین) معرفی می‌کند: (قد جائکم من الله نور و کتاب مبین) ؛ مائده (5)، آیه 15. چنان‌که در آیات گوناگون، آنچه را که انبیا(ع) آورده‌اند به عنوان کتاب منیر و مبین وصف فرموده است: (جاءوا بالبینات و الزبر و الکتاب المنیر)؛ آل‌عمران (3)، آیه 184..
در سوره مبارکه (انعام) می‌فرماید: (لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین)؛ انعام (6)، آیه 59. یعنی، هیچ تر و خشکی نیست مگر آنکه در کتاب مبین و قرآن کریم آمده است. مقصود از (رطب و یابس) به قرینه قبل و بعد آیه، علم همه اشیا است؛ چنان‌که در آیه دیگری از همین سوره می‌فرماید: (ما فرطنا فی الکتاب من شی‌ء)؛ همان، آیه 38. یعنی، هیچ چیزی در کتاب الهی فروگذار نشده است و همه اموری که در سعادت بشر مدخلیت دارد، بیان شده است.
در این رابطه لازم است مورد بررسی قرار گیرد:
1. آیا تمام حقایق جهان و کیفیت رهیابی به همه علوم و معارف تجربی، ریاضی، کلامی، فلسفی، عرفانی و مانند آن، در قرآن مبسوطاً بیان شده است؟
پاسخ آن منفی است مگر به لحاظ باطن قرآن و مرحله والای آنکه (ام‌الکتاب) باشد؛ زیرا همه حقایق در آنجا مطوی است و انسان کامل به آن راه دارد.
2. آیا تمام آنچه که در هدایت و عبرت و موعظت جوامع انسانی سهم است، در قرآن کریم آمده است؟
باز پاسخ آن منفی است؛ زیرا خدای سبحان در سوره مبارکه (نساء) می‌فرماید: (و رسلا قد قصصناهم علیک من قبل و رسلا لم نقصصهم علیک)؛ نساء (4)، آیه 164. یعنی، انبیای فراوانی برای هدایت مردم آمدند و ما شرح حال برخی از آنان را برای تو گفتیم و بسیاری از انبیا و مرسلین هستند که ماجرای آنها را بازگو نکردیم. و قصص آن انبیا و امت‌های آنان و کیفیت برخوردشان با یکدیگر، جزء مسائل آموزنده دنیای کنونی است که همه مردم با یکدیگر محشورند؛ ولی ماجرای آنها در ظاهر قرآن نیامده است. بنابراین، به فرموده خود قرآن، بعضی از امور واقع شده در قلمرو دین، در ظاهر قرآن کریم نقل شده است؛ پس چطور می‌توانیم بگوییم علم همه اشیا در قرآن وجود دارد؟
البته بحث کنونی راجع به مرحله نازله قرآن کریمی است که به صورت قرآن عربی فرود آمده و جوامع بشری در خدمت آن است؛ ولی اگر بگوییم مقصود از (کتاب مبین)، حقیقت (ام‌الکتاب) قرآن است، یا مقصود از آن، تأویل قرآن در نزد اهل بیت(ع) است؛ این مطلب که علم هر چیزی و لو آنکه مربوط به سعادت بشر نباشد، در کتاب مبین است، سخن درستی است. اما چنین مطلبی از بحث کنونی خارج است؛ زیرا سخن در این است که در مرحله نازل قرآن - که عربی مبین است - آیا علم به همه چیز وجود دارد به نحوی که بتوانیم با اجتهاد عادی و تفسیر بشری آن را به دست آوریم؟ چنین چیزی به شهادت خود قرآن درباره داستان‌های انبیا وجود ندارد.
سر اینکه خداوند داستان‌های برخی از انبیا را در قرآن مطرح نفرموده، شاید این باشد که مردم آن روز، دسترسی به مناطق ماورای چین یا ماورای اقیانوس هند و اطلس نداشتند و به همین دلیل از انبیای خاورمیانه سخن به میان آمده تا زمینه تحقیق و مطالعه در آثار امم پیامبران و عاقبت آنان وجود داشته باشد که‌فرماید: (فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبة المکذبین)؛ (در زمین سیر کنید و ببینید که عاقبت تکذیب کنندگان چگونه شد و تفکر کنید). اگر قرآن کریم ماجرایی را برای هدایت بشر بازگو کند و نتواند آن را با تجربه اثبات کند و مردم به آن دسترسی نداشته باشند، چنین مطلبی سودی ندارد؛ مگر آنکه بعد از اثبات اعجاز قرآن و علم غیب الهی، فقط از باب اخبار غیب، برخی از وقایع بدون امکان اثبات تجربی آن نقل شود.
از این رو، قرآن کریم، علم همه اشیای تکوینی را در خود ندارد و علم همه مطالبی هم که در سعادت بشر تأثیر دارد و آشنا شدن به آنها سهمی در سعادت مردم و پرهیز از شقاوت دارد، در آن نیست؛ لیکن علم به هر دو قسم یاد شده نزد معصومین(ع) وجود دارد که مقداری از آنها را در احادیث بیان فرموده‌اند. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 5/500007)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین