در این باره باید دانست اقتضای وجودی انسان، اختیار فجور یا تقواست، انتخاب کفران یا شکر است. (و نفس و ما سوها، فالهمها فجورها و تقویها؛ سوگند به نفس و آن کسی که آن را درست کرد، سپس پلیدکاری و پرهیزگاری اش را به آن الهام کرد) (شمس، آیه 7 و 8). (انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا؛ ماه راه را بدو نمودیم یا سپاسگزار خواهد بود و یا ناسپاس) (انسان، آیه 3). از این رو اگر شیطان هم نبود انسان صحنه های آزمایش الهی را طی می کرد. اما وجود شیطان به این درگیری گرمی می دهد و چهره های خالص یا فاسق را بیشتر نمایان می سازد. چنان که انسان به اقتضای فطرت پاک خود میل به پاکی و درستی در او می باشد اما با بعثت پیامبران هدایت انسان عمیق تر و شدیدتر شکل می گیرد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 17/11354)
در این باره باید دانست اقتضای وجودی انسان، اختیار فجور یا تقواست، انتخاب کفران یا شکر است.
(و نفس و ما سوها، فالهمها فجورها و تقویها؛ سوگند به نفس و آن کسی که آن را درست کرد، سپس پلیدکاری و پرهیزگاری اش را به آن الهام کرد) (شمس، آیه 7 و 8).
(انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا؛ ماه راه را بدو نمودیم یا سپاسگزار خواهد بود و یا ناسپاس) (انسان، آیه 3).
از این رو اگر شیطان هم نبود انسان صحنه های آزمایش الهی را طی می کرد. اما وجود شیطان به این درگیری گرمی می دهد و چهره های خالص یا فاسق را بیشتر نمایان می سازد. چنان که انسان به اقتضای فطرت پاک خود میل به پاکی و درستی در او می باشد اما با بعثت پیامبران هدایت انسان عمیق تر و شدیدتر شکل می گیرد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 17/11354)
- [سایر] چه تفاوت بین اختیار شیطان با اختیار انسان وجود دارد که انسان اشرف مخلوقات شد ولی شیطان نشد ؟
- [سایر] جناب عالی قائل هستید که وجود شیطان به عنوان وسیله و ابزاری برای ترقی و تکامل انسان است، ولی اگر دقت کنیم به آثار وجود شیطان، چنین آسان و روشن هم نیست؛ زیرا اولاً: وجود شیطان به عنوان وسیله تکامل انسان ضروری می شود: وجود شیطان، انگار با خلقت انسان در یک بسته بندی (package) با خلقت انسان جمع شده بود. وجود شیطان با خلقت انسان قابل تفکیک نیست؛ به این معنا که نبودن شیطان مساوی با تکامل نیافتن انسان است. این نکته به خودی خود، فرضی که شیطان با اراده و اختیار خود، سرپیچی کرده و خود را از رحمت خدا دور انداخت را نفی می کند. این فرض دیگر قابل قبول نیست؛ چون در یک بسته بندی (package)، راهی برای سرپیچی کردن وجود نخواهد داشت. سرپیچی شیطان، جهت ترقی و تکامل انسان و با اراده خداوند صورت گرفت، ولی اگر فرض بفرمایید که اختیار و اراده شیطان در آن بسته بندی (package) بوده، پس در این صورت تکامل انسان آزمایشی بوده از طرف خداوند؛ چراکه اگر شیطان از فرمان خداوند اطاعت می کرد و انسان را اغوا و وسوسه نمی کرد، خلقت انسان دارای نقص بود (نقض غرض لازم می آید). به عبارت دیگر، طاعت شیطان مساوی با عدم تکامل انسان می شود. به همین مقدار اکتفا می کنم و منتظر جواب جناب عالی هستم. با تشکر
- [سایر] آتش جهنم چه رابطه ای با ماده اولیه خلق شیطان دارد؟
- [سایر] شکی نداریم که شیطان انسان را وسوسه میکند، اما بزرگترین وسوسه شیطان بر چه کاری است؟
- [سایر] شیطان چگونه انسان را گمراه می کند؟
- [سایر] چگونه شیطان بر انسان مسلّط میشود؟
- [سایر] چرا خداوند برای انسان ها دشمن آشکار(شیطان) را آفرید؟
- [سایر] انسان توانگر چگونه توسط شیطان گرفتار می شود؟
- [سایر] آیا نبودن شیطان مساوی با تکامل نیافتن انسان است؟
- [سایر] اگر وجود شیطان حکمت دارد پس چرا شیطان در آخرت مواخذه می شود زیرا اگر او نبود انسان آزموده نمی شد؟
- [آیت الله خوئی] اگر انسان از روی اختیار به نذر خود عمل نکند، باید کفاره بدهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بی اختیار منی از انسان بیرون اید روزه اش باطل نیست
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر بی اختیار منی از انسان بیرون آید؛ روزه اش باطل نیست.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر انسان از روی اختیار به نذر خود عمل نکند؛ باید کفاره بدهد.
- [آیت الله سیستانی] اگر انسان از روی اختیار به نذر خود عمل نکند ، باید کفاره بدهد .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر انسان بداند که بواسطه مضمضه بی اختیار یا از روی فراموشی آب وارد گلویش می شود، نباید مضمضه کند.
- [آیت الله علوی گرگانی] جایی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست چه در آنجا بدنیا آمده ووطن پدر ومادرش باشد یاخودش آنجا را برایزندگی اختیار کرده باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] به دو چیز انسان جنب می شود اول جماع دوم بیرون امدن منی در خواب باشد یا بیداری کم باشد یا زیاد با شهوت باشد یا بی شهوت با اختیار باشد یا بی اختیار
- [آیت الله وحید خراسانی] به دو چیز انسان جنب می شود اول جماع دوم بیرون امدن منی در خواب باشد یا بیداری کم باشد یا زیاد با شهوت باشد یا بی شهوت با اختیار باشد یا بی اختیار
- [آیت الله وحید خراسانی] محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست ولی اگر در ان جا به دنیا امده و وطن پدر و مادرش باشد اختیار کردن برای زندگی معتبر نیست بلکه تا اعراض نکرده وطن اوست