سوی مفسران دو پاسخ به این سؤال دادهاند: 1. مراد آیه شریفه، برتری حضرت مریم بر همه زنان جهان در عصر خودش است. این پاسخ هم مشابه قرآنی دارد و هم دلیل روایی: الف. در قرآن مجید آمده است که خداوند درباره بنیاسرائیل فرمود: (و انی فضّلتکم علی العالمین). بقره (2)، آیه 47. در تفسیر نمونه آمده است: (بدیهی است منظور، برتری مؤمنان بنیاسرائیل بر مردم عصر خود بوده است). ب. در تفسیر برهان روایتی از مفضل بن عمر نقل شده است که میگوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: مرا خبر ده از قول پیامبر خدا(ص) درباره فاطمه که فرمودند: (او سرور زنان جهانیان است). آیا او سرور زنان عصر خویش است؟ امام(ع) فرمودند: (مریم سرور زنان جهان در عصر خود بود، اما فاطمه(س) سرور همه زنان از آغاز تا پایان است). 2. آیه شریفه قید زمانی ندارد و مربوط به همه زمانها است؛ ولی قید موضوعی دارد و از همین رو منافاتی با سروری حضرت زهرا(س) بر همه زنان عالم در کمالات عالیه و والای انسانی ندارد. توضیح اینکه در قرآن مجید، یکسری از ویژگیها و امتیازات برای حضرت مریم بیان شده است. این ویژگیها از اختصاصات حضرت مریم نیست و افراد دیگری نیز در رتبه او و چه بسا بالاتر از او به چنین مقاماتی رسیدهاند؛ اما آنچه ازاختصاصات حضرت مریم(س) است و بدان وصف بر همه زنان عالم امتیاز یافته است، چگونگی ولادت فرزند وی میباشد. علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان میفرماید: ([این کلمه ]از خصایص وجودی حضرت مریم(س)، انگشت روی هیچ خصیصهای به جز ولادت عجیب فرزندش نمیگذارد. این است که (اصطفاء) از هر جهت نیست؛ بلکه آن گونه فرزند آوردن مراد است). اما غیر از کلمه (اصطفاء) کلمات دیگری که در آیات مربوط به آن حضرت آمده، از قبیل: (تطهیر)، (تصدیق به کلمات خدا و کتب او)، (قنوت) و (محدثه بودن) همه از اموری است که اختصاص به آن حضرت ندارد. در تفسیر (اطیب البیان) نیز امتیاز خصوصی حضرت مریم(س) بر دیگر زنان، چگونگی زاییدن حضرت عیسی(ع) بیان شده و در سر بیان (واصطفیک علی نساء العالمین) آمده است: (بیان این جمله برای این است که دیگر زنی نتواند چنین دعوایی بکند و بهانه به دست بیاورد). بنابراین اگر آیه دارای قید زمانی نباشد، حضرت مریم(س) را فقط در چگونگی فرزند آوردن از همه زنان جهان ممتاز دانسته است و این نافی برتری حضرت زهرا(س) در کمالات عالیه انسانی نیست. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 31/500007)
آیا حضرت فاطمه(س) از حضرت مریم(س) برتر هستند؟
سوی مفسران دو پاسخ به این سؤال دادهاند:
1. مراد آیه شریفه، برتری حضرت مریم بر همه زنان جهان در عصر خودش است. این پاسخ هم مشابه قرآنی دارد و هم دلیل روایی:
الف. در قرآن مجید آمده است که خداوند درباره بنیاسرائیل فرمود: (و انی فضّلتکم علی العالمین). بقره (2)، آیه 47.
در تفسیر نمونه آمده است: (بدیهی است منظور، برتری مؤمنان بنیاسرائیل بر مردم عصر خود بوده است).
ب. در تفسیر برهان روایتی از مفضل بن عمر نقل شده است که میگوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: مرا خبر ده از قول پیامبر خدا(ص) درباره فاطمه که فرمودند: (او سرور زنان جهانیان است). آیا او سرور زنان عصر خویش است؟ امام(ع) فرمودند: (مریم سرور زنان جهان در عصر خود بود، اما فاطمه(س) سرور همه زنان از آغاز تا پایان است).
2. آیه شریفه قید زمانی ندارد و مربوط به همه زمانها است؛ ولی قید موضوعی دارد و از همین رو منافاتی با سروری حضرت زهرا(س) بر همه زنان عالم در کمالات عالیه و والای انسانی ندارد.
توضیح اینکه در قرآن مجید، یکسری از ویژگیها و امتیازات برای حضرت مریم بیان شده است. این ویژگیها از اختصاصات حضرت مریم نیست و افراد دیگری نیز در رتبه او و چه بسا بالاتر از او به چنین مقاماتی رسیدهاند؛ اما آنچه ازاختصاصات حضرت مریم(س) است و بدان وصف بر همه زنان عالم امتیاز یافته است، چگونگی ولادت فرزند وی میباشد.
علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان میفرماید: ([این کلمه ]از خصایص وجودی حضرت مریم(س)، انگشت روی هیچ خصیصهای به جز ولادت عجیب فرزندش نمیگذارد. این است که (اصطفاء) از هر جهت نیست؛ بلکه آن گونه فرزند آوردن مراد است).
اما غیر از کلمه (اصطفاء) کلمات دیگری که در آیات مربوط به آن حضرت آمده، از قبیل: (تطهیر)، (تصدیق به کلمات خدا و کتب او)، (قنوت) و (محدثه بودن) همه از اموری است که اختصاص به آن حضرت ندارد.
در تفسیر (اطیب البیان) نیز امتیاز خصوصی حضرت مریم(س) بر دیگر زنان، چگونگی زاییدن حضرت عیسی(ع) بیان شده و در سر بیان (واصطفیک علی نساء العالمین) آمده است: (بیان این جمله برای این است که دیگر زنی نتواند چنین دعوایی بکند و بهانه به دست بیاورد). بنابراین اگر آیه دارای قید زمانی نباشد، حضرت مریم(س) را فقط در چگونگی فرزند آوردن از همه زنان جهان ممتاز دانسته است و این نافی برتری حضرت زهرا(س) در کمالات عالیه انسانی نیست. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 31/500007)
- [سایر] مقام حضرت زهرا(س) و حضرت مریم(س) کدام برتر هستند؟
- [سایر] با توجه به آیه 42 سوره آل عمران حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) برتر است یا حضرت مریم (سلام الله علیها)؟
- [سایر] آسیه چه کرده بود که به آن مقام در ردیف فاطمه (س) و حضرت خدیجه (س) و مریم (س) قرار گرفت؟
- [سایر] چرا نام حضرت زینب(س) به عنوان یکی از چهار زن برتر عالم از زبان پیغمبر نمی باشد؟ آیا حضرت مریم برتر از حضرت زینب (س) می باشند؟
- [سایر] خداوند در قرآن صریحاً حضرت مریم را بر زنان جهان برتر قرار داده است چرا ما حضرت فاطمه را برتر از ایشان می دانیم؟
- [سایر] خداوند در قرآن صریحاً حضرت مریم را بر زنان جهان برتر قرار داده است چرا ما حضرت فاطمه را برتر از ایشان می دانیم؟
- [سایر] خداوند در قرآن صریحاً حضرت مریم را بر زنان جهان برتر قرار داده است چرا ما حضرت فاطمه را برتر از ایشان می دانیم؟
- [سایر] چرا نام حضرت مریم(علیها السلام) در قرآن آمده ولی نام حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در قرآن نیامده است؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه(س) فاطمه نامیده شده است؟
- [سایر] دختر پیامبر (ص) فاطمه زهرا (س) چگونه به شهادت رسیدند؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).