[کامل از کد37406] آیه اشاره شده چنین است: (... وَ اَللاَّتِی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اُهْجُرُوهُنَّ فِی اَلْمَضاجِعِ وَ اِضْرِبُوهُنَّ، فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً، إِنَّ اَللَّهَ کانَ عَلِیًّا کَبِیرا) (نساء، آیه 34). آیه یاد شده پس از آن که اعلام میدارد قوام زندگی زن؛ یعنی، مسؤولیت اداره و تأمین نیازهای او بر عهده مرد است، دستوراتی را در رابطه با چگونگی برخورد با برخی از مشکلات در روابط زوجین بیان میدارد. در این رابطه نکاتی چند شایان توجه است: 1- دستورات صادره در این آیه در مورد نشوز است و نشوز آن است که زن در مقابل تکالیف اختصاصیاش؛ یعنی، تمکین و عفاف، بدون هیچ عذر موجهی سرپیچی نماید. جالب این است که اگر زنی از انجام کارهای خانه، بچهداری و... سر باز زند، شرع مقدس هیچ حقی برای مرد در برابر آن قرار نداده و حکم مزبور صرفاً اختصاص به مورد (نشوز) دارد؛ نه هر گونه نافرمانی از دستورات شوهر. 2- (نشوز) مسلماً امری برخلاف حقوق مرد است و برای مقابله با آن، بهترین راه این است که قبل از مراجعه به دیگران، مشکل را در داخل خانه حل نمود؛ ولی اگر چنین چیزی میسر نبود، نوبت به خارج از منزل و دخالت دادن دیگران میرسد که در آیه بعد سالمترین راه آن عنوان شده است. 3- حل مسأله نشوز در داخل خانه نیز به اشکال مختلفی انجامپذیر است و جالب این است که خداوند از ملایمترین راهها شروع نموده و در صورت تأثیرگذاری آن، مراتب بالاتر را اجازه نداده است. ازاینرو در مرتبه اول سفارش به پند و اندرز نموده است. چنین روشی حکیمانهترین شیوه در حل مشکلات زوجین است؛ لیکن اگر زنی در برابر اندرزها و نصایح شوهر، سر تسلیم فرود نیاورد و همچنان بر تخلف از حقوق زوج پایداری ورزید، چه باید کرد؟ در این جا نیز خداوند راه دومی را پیشنهاد نموده است که از حد برخورد منفی عاطفی بالاتر نمیرود و آن خودداری از همبستر شدن با وی میباشد. پس اگر مشکل حل شد، دیگر کسی حق پیمودن راه سوم را ندارد؛ اما اگر زن در چنین وضعیتی نیز سرسختی نشان داد و حاضر به تأمین حقوق طرف مقابل نگردید چه باید کرد؟ در این رابطه چند راه قابل تصور است: الف) مرد حقوق خود را نادیده انگارد و در مقابل نشوز زن به کلی ساکت شود، هر چند سالیان دراز این برنامه ادامه یابد. چنین چیزی براساس هیچ منطقی قابل الزام نیست و اختصاص به مرد هم ندارد؛ یعنی، در هیچ یک از نظامهای حقوقی جهان، نمیتوان به صاحب حقی الزام کرد که در برابر حقوق خود ساکت شود و دم نزند. بلی از نظر اخلاقی، آن هم در موارد خاصی میتوان چنین توصیهای نمود؛ ولی نباید بین مسأله حقوقی و اخلاقی خلط کرد. از طرف دیگر نشوز زن تنها به ضرر شوهر نیست؛ بلکه غالباً تمام خانواده و چه بسا شخص زن نیز در این رابطه آسیب بیند. ازاینرو بر مرد لازم است که به عنوان مدیر کانون خانواده، کنترل هدایتگرانه و سازنده بر رفتار زن داشته باشد. ب) راه دیگر آن است که مرد از هر طریق ممکن استیفای حقوق نماید. چنین چیزی را هرگز شارع اجازه نمیدهد و برای استیفای حق روشهای معینی وضع نموده است؛ زیرا محدود نساختن شیوههای احقاق حق و اصلاح مشکل، موجب روا داشتن ستمهای زیادی به زن میشود و مفاسد و مظالم دیگری به بار میآورد. ج) راه سوم آن است که مرد با مراجعه به دیگران - اعم از مراجع قضایی یا افراد ذینفوذ دیگر - حقوق خود را استیفا کند، چنین چیزی اگر چه ممکن است حق مرد و دیگر اعضای خانواده را تأمین کند، ولی با امکان حل مشکل در داخل خانه، بهتر است مسأله به بیرون کشیده نشود؛ زیرا ابراز خارجی مسائل داخل خانه، آسیبهای فراوانی برای حیثیت خانواده به بار میآورد. ازاینرو خداوند حکیم حل خارجی را به عنوان آخرین راه ممکن پیشنهاد میکند. د) راه چهارم آن که مرد اندکی قاطعانهتر از برخورد منفی عاطفی یاد شده، برخورد نماید. در این راستا قرآن مجید به عنوان آخرین راه ممکن جهت حل مشکل در داخل منزل، مسأله (ضرب) را مطرح نموده است. البته در این جا نیز مسأله حدودی دارد که هرگز با آنچه در اذهان عمومی یا تبلیغات مسموم مطرح میشود، سازگاری ندارد. در رابطه با حد و چگونگی زدن، علامه مجلسی(ره) در بحار الانوار، ج 104، ص 58 روایتی از فقه الرضا(ع) نقل نموده است که:
[کامل از کد37406]
آیه اشاره شده چنین است: (... وَ اَللاَّتِی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اُهْجُرُوهُنَّ فِی اَلْمَضاجِعِ وَ اِضْرِبُوهُنَّ، فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً، إِنَّ اَللَّهَ کانَ عَلِیًّا کَبِیرا) (نساء، آیه 34). آیه یاد شده پس از آن که اعلام میدارد قوام زندگی زن؛ یعنی، مسؤولیت اداره و تأمین نیازهای او بر عهده مرد است، دستوراتی را در رابطه با چگونگی برخورد با برخی از مشکلات در روابط زوجین بیان میدارد. در این رابطه نکاتی چند شایان توجه است: 1- دستورات صادره در این آیه در مورد نشوز است و نشوز آن است که زن در مقابل تکالیف اختصاصیاش؛ یعنی، تمکین و عفاف، بدون هیچ عذر موجهی سرپیچی نماید. جالب این است که اگر زنی از انجام کارهای خانه، بچهداری و... سر باز زند، شرع مقدس هیچ حقی برای مرد در برابر آن قرار نداده و حکم مزبور صرفاً اختصاص به مورد (نشوز) دارد؛ نه هر گونه نافرمانی از دستورات شوهر. 2- (نشوز) مسلماً امری برخلاف حقوق مرد است و برای مقابله با آن، بهترین راه این است که قبل از مراجعه به دیگران، مشکل را در داخل خانه حل نمود؛ ولی اگر چنین چیزی میسر نبود، نوبت به خارج از منزل و دخالت دادن دیگران میرسد که در آیه بعد سالمترین راه آن عنوان شده است. 3- حل مسأله نشوز در داخل خانه نیز به اشکال مختلفی انجامپذیر است و جالب این است که خداوند از ملایمترین راهها شروع نموده و در صورت تأثیرگذاری آن، مراتب بالاتر را اجازه نداده است. ازاینرو در مرتبه اول سفارش به پند و اندرز نموده است. چنین روشی حکیمانهترین شیوه در حل مشکلات زوجین است؛ لیکن اگر زنی در برابر اندرزها و نصایح شوهر، سر تسلیم فرود نیاورد و همچنان بر تخلف از حقوق زوج پایداری ورزید، چه باید کرد؟ در این جا نیز خداوند راه دومی را پیشنهاد نموده است که از حد برخورد منفی عاطفی بالاتر نمیرود و آن خودداری از همبستر شدن با وی میباشد. پس اگر مشکل حل شد، دیگر کسی حق پیمودن راه سوم را ندارد؛ اما اگر زن در چنین وضعیتی نیز سرسختی نشان داد و حاضر به تأمین حقوق طرف مقابل نگردید چه باید کرد؟ در این رابطه چند راه قابل تصور است: الف) مرد حقوق خود را نادیده انگارد و در مقابل نشوز زن به کلی ساکت شود، هر چند سالیان دراز این برنامه ادامه یابد. چنین چیزی براساس هیچ منطقی قابل الزام نیست و اختصاص به مرد هم ندارد؛ یعنی، در هیچ یک از نظامهای حقوقی جهان، نمیتوان به صاحب حقی الزام کرد که در برابر حقوق خود ساکت شود و دم نزند. بلی از نظر اخلاقی، آن هم در موارد خاصی میتوان چنین توصیهای نمود؛ ولی نباید بین مسأله حقوقی و اخلاقی خلط کرد. از طرف دیگر نشوز زن تنها به ضرر شوهر نیست؛ بلکه غالباً تمام خانواده و چه بسا شخص زن نیز در این رابطه آسیب بیند. ازاینرو بر مرد لازم است که به عنوان مدیر کانون خانواده، کنترل هدایتگرانه و سازنده بر رفتار زن داشته باشد. ب) راه دیگر آن است که مرد از هر طریق ممکن استیفای حقوق نماید. چنین چیزی را هرگز شارع اجازه نمیدهد و برای استیفای حق روشهای معینی وضع نموده است؛ زیرا محدود نساختن شیوههای احقاق حق و اصلاح مشکل، موجب روا داشتن ستمهای زیادی به زن میشود و مفاسد و مظالم دیگری به بار میآورد. ج) راه سوم آن است که مرد با مراجعه به دیگران - اعم از مراجع قضایی یا افراد ذینفوذ دیگر - حقوق خود را استیفا کند، چنین چیزی اگر چه ممکن است حق مرد و دیگر اعضای خانواده را تأمین کند، ولی با امکان حل مشکل در داخل خانه، بهتر است مسأله به بیرون کشیده نشود؛ زیرا ابراز خارجی مسائل داخل خانه، آسیبهای فراوانی برای حیثیت خانواده به بار میآورد. ازاینرو خداوند حکیم حل خارجی را به عنوان آخرین راه ممکن پیشنهاد میکند. د) راه چهارم آن که مرد اندکی قاطعانهتر از برخورد منفی عاطفی یاد شده، برخورد نماید. در این راستا قرآن مجید به عنوان آخرین راه ممکن جهت حل مشکل در داخل منزل، مسأله (ضرب) را مطرح نموده است. البته در این جا نیز مسأله حدودی دارد که هرگز با آنچه در اذهان عمومی یا تبلیغات مسموم مطرح میشود، سازگاری ندارد. در رابطه با حد و چگونگی زدن، علامه مجلسی(ره) در بحار الانوار، ج 104، ص 58 روایتی از فقه الرضا(ع) نقل نموده است که:
- [سایر] تنبیه زنان چگونه باید باشد؟
- [سایر] تنبیه زنان از نظر قرآن چگونه است؟
- [سایر] تنبیه زنان طبق نظر قرآن به چه صورت باید باشد؟
- [سایر] در رابطه با شیوه تنبیه تحریمی نه تنبیه بدنی توضیح دهید؟
- [سایر] آیا جهنم برای تنبیه است؟ اگر منظور این است تنبیه در آن عالم چه فائدهای برا بدکاران دارد؟
- [سایر] آثار منفی تنبیه بدنی کدامند؟
- [سایر] پیامدهای منفی تنبیه بدنی کودکان چیست؟
- [سایر] نظر اسلام درباره تنبیه بدنی کودکان چیست؟
- [سایر] چرا والدین فرزندانشان را تنبیه می کنند؟
- [سایر] آیا تنبیه یک روش تربیتی است؟
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان و اقامه نماز جماعت مردان را باید مرد بگوید و اذان و اقامه نماز جماعت زنان , نیز زنان و مردان محرم را زن می تواند بگوید , هرچند احتیاط در صورت اخیر, ترک است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] برای زنان پوشانیدن موهای مصنوعی و زینتهای پنهانی (مانند دستبند و گردن بند) نیز لازم است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] زنان باردار یا زنانی که بچه شیر می دهند ممکن است حائض شوند.
- [آیت الله بهجت] نگاه کردن به زنان اهل ذمّه، بلکه به زنان کافری که از هنگام تولد محکوم به کفر هستند به جاهایی از بدن آنها که عادتاً پوشانیده نمیشود، بدون قصد لذت و در صورتی که خوف واقع شدن در حرام نباشد، جایز است. و بنابر اظهر نگاه کردن به زنان بادیهنشین و غیر آنها که عادت به پوشاندن ندارند، بدون قصد لذت، جایز است، مگر در صورت خوف وقوع در حرام، پس معاشرت با آنها در داد و ستد و سایر نیازها، جایز است.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان واقامه نماز جماعت را باید مرد بگوید ولی در جماعت زنان، اگر زن اذان واقامه بگوید کافی است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز جمعه تنها توسط مردان منعقد می شود، ولی زنان هم می توانند در آن شرکت کنند.
- [آیت الله بهجت] رقصیدن زن در مجالس زنان، و یا مرد در مجالس مردان اشکال دارد و احتیاط واجب در ترک است.
- [آیت الله نوری همدانی] نماز جمعه تنها توسّط مردان مُنعَقد می شود ، ولی زنان هم می تواند در آن شرکت کنند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . ولی زن، شوهر او است و بعد از او، مردانی که از میت ارث می برند مقدم بر زنان ایشانند.
- [آیت الله اردبیلی] نگاه کردن بدون قصد لذّت و بدون این که بترسد به گناه بیفتد، به صورت، دست و موی زنان روستایی که معمولاً موی خود را نمیپوشانند یا به صورت، دست و موی زنان بدحجابی که عمدا مراعات حجاب شرعی را نمیکنند، هرچند خلاف احتیاط است، ولی ظاهرا اشکال ندارد.