پاسخ این است که همگی موحدان و به ویژه شیعیان نیز بر این عقیده اند که پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان(علیه السلام) ، هر چه قدرت دارند، از سوی خداست و هر معجزه و کرامتی که انجام می دهند، به اذن و اجازه خداوند است؛ اما نکته مهم این است، که خداوند، این افراد خاص را برگزیده و چنین قدرتی به آنها داده است، نشان از جایگاه بلند این بزرگان، نزد خداوند دارد. و شایسته است که بندگان خداوند نیز از جایگاه و مقام این بزرگواران و قدرتی که خداوند به آنها عنایت کرده، به عنوان (وسیله)، بهره مند شوند؛ زیرا اولیای الهی توانایی دارند به اذن خداوند، در دنیا، به رفع مشکلات و برآورده شدن حاجات، کمک کنند؛ چنان که درباره حضرت موسی(علیه السلام) در قرآن مجید، چنین می خوانیم: (وَ أَوْحَیْنَا إِلَی مُوسَی إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاکَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَیْنًا قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ...)؛ اعراف (7)، آیه 160.؛ (و آنان را به دوازده عشیره که هر یک امتی بودند، تقسیم کردیم و به موسی - وقتی قومش از او آب خواستند - وحی کردیم که با عصایت بر آن تخته سنگ بزن؛ پس، از آن، دوازده چشمه جوشید؛ هر گروهی آبشخور خود را بشناخت و ابر را بر فراز آنان سایبان کردیم و گزانگبین و بلدرچین بر ایشان فرو فرستادیم. از چیزهای پاکیزه ای که روزی تان کرده ایم، بخورید و بر ما ستم نکردند؛ اما بر خودشان ستم می کردند). همچنین درباره حضرت عیسی(علیه السلام) ، چنین می خوانیم: (إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتِی عَلَیْکَ وَ عَلَی وَالِدَتِکَ إِذْ أَیَّدتُّکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا وَ إِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنجِیلَ وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنِی فَتَنفُخُ فِیهَا فَتَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِی وَ تُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِی وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَی بِإِذْنِی وَ إِذْ کَفَفْتُ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَنکَ إِذْ جِئْتَهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ)؛ مائده (5)، آیه 110.؛ (((یاد کن ))هنگامی را که خدا فرمود: ای عیسی، پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور؛ آن گاه که تو را به روح القدس تأیید کردم که در گهواره ((به اعجاز ))و در میان سالی ((به وحی )) با مردم سخن گفتی و آن گاه که تو را کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و آن گاه که به اذن من، از گِل ((چیزی ))به شکل پرنده می ساختی؛ پس در آن می دمیدی، و به اذن من، پرنده ای می شد و کور مادرزاد و پیس را به اذن من، شفا می دادی و آن گاه که مردگان را به اذن من ((زنده از قبر ))بیرون می آوردی و آن گاه که ((آسیب ))بنی اسرائیل را - هنگامی که برای آنان حجت های آشکار آورده بودی - از تو باز داشتم. پس کسانی از آنان که کافر شده بودند گفتند: این ((ها چیزی )) جز افسونی آشکار نیست). درباره آصف بن برخیا نیز در قرآن، چنین می خوانیم: (قَالَ الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّی)؛ (کسی که نزد او دانشی از کتاب ((الهی ))بود، گفت: من آن را پیش از آنکه چشم خود را بر هم زنی، برایت می آورم. پس چون ((سلیمان ))آن ((تخت ))را نزد خود مستقر دید، گفت: این از فضل پروردگار من است؛ تا مرا بیازماید که آیا سپاس گزارم یا ناسپاسی می کنم و هر کس سپاس گزارد، تنها به سود خویش، سپاس می گزارد و هر کس ناسپاسی کند، بی گمان، پروردگارم بی نیاز و کریم است). تمامی این آیات به خوبی نشان می دهند که پیامبران و اولیای الهی، می توانند حاجات مردم را برآورده کنند؛ البته آنان قدرت و توانایی خود را از توفیق و فضل الهی می دانند و چنین تصرّفات تکوینی در امور مادی و معنوی، از سوی اولیای الهی، بارها تکرار شده است؛ چنان که در روایات آمده است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) دست خویش را سینه عثمان بن ابی العاصی نهاد و او موفق به حفظ قرآن و عدم فراموشی تا آخر عمر شد. ر.ک: طبرانی، المعجم الکبیر، ج 9 ص 47. در جنگ خیبر نیز پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) با تصرّف تکوینی و مالیدن آب دهان مبارک خود بر چشمان امام علی(علیه السلام) ، چشم درد او را شفا داد. ر.ک: صحیح مسلم، ج 7، ص 120. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 8/310017)
نقش ائمه در ادای حوائج چیست؟
پاسخ این است که همگی موحدان و به ویژه شیعیان نیز بر این عقیده اند که پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان(علیه السلام) ، هر چه قدرت دارند، از سوی خداست و هر معجزه و کرامتی که انجام می دهند، به اذن و اجازه خداوند است؛ اما نکته مهم این است، که خداوند، این افراد خاص را برگزیده و چنین قدرتی به آنها داده است، نشان از جایگاه بلند این بزرگان، نزد خداوند دارد. و شایسته است که بندگان خداوند نیز از جایگاه و مقام این بزرگواران و قدرتی که خداوند به آنها عنایت کرده، به عنوان (وسیله)، بهره مند شوند؛ زیرا اولیای الهی توانایی دارند به اذن خداوند، در دنیا، به رفع مشکلات و برآورده شدن حاجات، کمک کنند؛ چنان که درباره حضرت موسی(علیه السلام) در قرآن مجید، چنین می خوانیم:
(وَ أَوْحَیْنَا إِلَی مُوسَی إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاکَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَیْنًا قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ...)؛ اعراف (7)، آیه 160.؛ (و آنان را به دوازده عشیره که هر یک امتی بودند، تقسیم کردیم و به موسی - وقتی قومش از او آب خواستند - وحی کردیم که با عصایت بر آن تخته سنگ بزن؛ پس، از آن، دوازده چشمه جوشید؛ هر گروهی آبشخور خود را بشناخت و ابر را بر فراز آنان سایبان کردیم و گزانگبین و بلدرچین بر ایشان فرو فرستادیم. از چیزهای پاکیزه ای که روزی تان کرده ایم، بخورید و بر ما ستم نکردند؛ اما بر خودشان ستم می کردند).
همچنین درباره حضرت عیسی(علیه السلام) ، چنین می خوانیم:
(إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتِی عَلَیْکَ وَ عَلَی وَالِدَتِکَ إِذْ أَیَّدتُّکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا وَ إِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنجِیلَ وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنِی فَتَنفُخُ فِیهَا فَتَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِی وَ تُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِی وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَی بِإِذْنِی وَ إِذْ کَفَفْتُ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَنکَ إِذْ جِئْتَهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ)؛ مائده (5)، آیه 110.؛ (((یاد کن ))هنگامی را که خدا فرمود: ای عیسی، پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور؛ آن گاه که تو را به روح القدس تأیید کردم که در گهواره ((به اعجاز ))و در میان سالی ((به وحی )) با مردم سخن گفتی و آن گاه که تو را کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و آن گاه که به اذن من، از گِل ((چیزی ))به شکل پرنده می ساختی؛ پس در آن می دمیدی، و به اذن من، پرنده ای می شد و کور مادرزاد و پیس را به اذن من، شفا می دادی و آن گاه که مردگان را به اذن من ((زنده از قبر ))بیرون می آوردی و آن گاه که ((آسیب ))بنی اسرائیل را - هنگامی که برای آنان حجت های آشکار آورده بودی - از تو باز داشتم. پس کسانی از آنان که کافر شده بودند گفتند: این ((ها چیزی )) جز افسونی آشکار نیست).
درباره آصف بن برخیا نیز در قرآن، چنین می خوانیم:
(قَالَ الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّی)؛ (کسی که نزد او دانشی از کتاب ((الهی ))بود، گفت: من آن را پیش از آنکه چشم خود را بر هم زنی، برایت می آورم. پس چون ((سلیمان ))آن ((تخت ))را نزد خود مستقر دید، گفت: این از فضل پروردگار من است؛ تا مرا بیازماید که آیا سپاس گزارم یا ناسپاسی می کنم و هر کس سپاس گزارد، تنها به سود خویش، سپاس می گزارد و هر کس ناسپاسی کند، بی گمان، پروردگارم بی نیاز و کریم است).
تمامی این آیات به خوبی نشان می دهند که پیامبران و اولیای الهی، می توانند حاجات مردم را برآورده کنند؛ البته آنان قدرت و توانایی خود را از توفیق و فضل الهی می دانند و چنین تصرّفات تکوینی در امور مادی و معنوی، از سوی اولیای الهی، بارها تکرار شده است؛ چنان که در روایات آمده است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) دست خویش را سینه عثمان بن ابی العاصی نهاد و او موفق به حفظ قرآن و عدم فراموشی تا آخر عمر شد. ر.ک: طبرانی، المعجم الکبیر، ج 9 ص 47.
در جنگ خیبر نیز پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) با تصرّف تکوینی و مالیدن آب دهان مبارک خود بر چشمان امام علی(علیه السلام) ، چشم درد او را شفا داد. ر.ک: صحیح مسلم، ج 7، ص 120. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 8/310017)
- [سایر] درخواست حوائج چگونه باید باشد؟
- [سایر] آیا حدیثی در رابطه با ادای هفده رکعت نماز به شکل امروز به نقل از ائمه وجود دارد؟
- [سایر] آیا زنان هم میتوانند چله بگیرند؛ یعنی دعاهای چهل روز برای حوائج را بخوانند، با توجه به اینکه در مدت چهل روز دچار قاعدگی میشوند؟
- [آیت الله وحید خراسانی] حاجی وظایف منی را انجام داده و صبح دوازدهم برای بعضی حوایج به مکه امده ایا لازم است برای نفر بعد از ظهر به منی برگردد یا نه
- [آیت الله علوی گرگانی] ماشین زیر پای انسان که از آن برای رفتن به محلّ کار و یا مسافرت و رسیدگی به حوائج شخصی استفاده میکند آیا خمس دارد؟
- [سایر] چرا شهید مطهری در کتاب پیرامون انقلاب اسلامی میفرماید: نقش فقیه در یک کشور اسلامی نقش ایدئولوک است نه یک نقش یک حاکم.
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ادای وعده به زن واجب است؟
- [آیت الله سیستانی] ادای قرض به ربا خوار جایز است ؟
- [آیت الله بهجت] آیا ادای وعده به زن واجب است؟
- [سایر] آیا جایز است کسی در مراسم تعزیه خوانی در مسجد، در نقش امام معصوم (ع) ایفای نقش نماید؟
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان در اسلام کوتاهی در رفع حوائج مسلمین است، و از قرآن و روایات بسیاری استفاده میشود که هر کسی باید به انداز? وسعش در رفع حوائج مسلمانها کوشا باشد: (لِیُنْفِقْ ذُوسَعَةٍ مِنْ سَعَتِهٍ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمَّا اتاهُ اللَّه)[1] (بر توانگر است که از دارایی خود هزینه کند، و هر که روزی او تنگ باشد، باید از آنچه خدا به او داده بخشش کند.) و حوائج مسلمین اقسامی دارد: الف) حوائج ضروری نظیر آن چیزی از خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج که اگر رفع حاجت او نشود در خطر واقع میشود. این قسم از حوائج را هر کس که قدرت دارد باید رفع کند، و قدر متیقّن از آیات و روایات همین است، و کوتاهی برای کسی که قدرت دارد حرام است. ب) اگر آبروی کسی در خطر باشد، بر همه واجب است که برای حفظ آبروی او کوشا باشند و قطعاً آیات و روایات شامل این قسم نیز میشود، و کوتاهی در این امر نیز از گناهان بزرگ در اسلام است. ج) حوائج لازم ولی غیر ضروری، نظیر آنچه از خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج که اگر رفع حاجت او نشود گرچه در خطر واقع نمیشود، ولی در مشکل و مضیقه است، و این قسم را نیز هر کس میتواند باید در رفع آن بکوشد، و آیات و روایات شامل این قسم نیز میشود، و از این قسم است ادای دیونی که وقت آن رسیده باشد و طلبکار مطالبه کند، و از این قسم است اداره جبهه اگر جنگی برای مسلمانها پیش بیاید و نظیر اینها که فراوان است. د) حوائج غیر لازم و غیر ضروری که به آن حوائج رفاهی نیز میگویند، نظیر گوشت و میوه و مانند آن در خوراک، و لباس که حافظ آبرو و کرامت اوست در پوشاک، و خانهای که موجب آسایش اوست در مسکن، و همسری که موجب آسایش اوست در ازدواج، و این قسم از اقسامی است که میتواند از بابت خمس یا زکات تهیه شود، و رفع اینگونه حوائج گرچه واجب نیست، ولی از مستحبّات مؤکّد است، و ثواب آن از هر عمل مستحبّی بیشتر است، صفحه 426 حتّی در بعضی از روایات آمده است که رفع اینگونه حوائج ثوابش از بیست حجّ و عمره و دو ماه اعتکاف در مسجدالحرام بالاتر است.
- [آیت الله مظاهری] توبه از این گناه بزرگ، پشیمانی از گذشته و کوشابودن در رفع حوائج کسانی است که کمک به آنها لازم بوده، ولی تحصیل رضایت آنها لازم نیست. [1]. طلاق، 7.
- [آیت الله اردبیلی] بعید نیست گفته شود حقوق زن و شوهر در برابر یکدیگر است، بنابر این زمانی که یکی از آنان بدون عذر موجّه از ادای حقّ دیگری امتناع مینماید، دیگری نیز بتواند از ادای حقوق او امتناع نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] تمام فرقه های اسلامی پاکند، مگر آنها که با ائمه معصومین(علیهم السلام)عداوت و دشمنی دارند و خوارج و غلات، یعنی غلوکنندگان در حق ائمه(علیهم السلام).
- [آیت الله نوری همدانی] در قضای نمازهای یومیه ترتیب لازم نیست مگر در نمازهائی که د ر ادای آنها ترتیب هست
- [آیت الله مظاهری] تحمّل شهادت و ادای شهادت هر دو واجب است بنابر این اگر کسی را برای شهادت خواستند باید برود همانگونه که اگر او را برای شهادت دادن نزد قاضی خواستند باید حاضر شود مگر اینکه افراد دیگری برای تحمّل شهادت یا ادای آن، باشند.
- [آیت الله مظاهری] کسی که بمیرد و حجّ واجب و واجبات مالی دیگر نظیر خمس و زکات بر ذِمّه او باشد و ترکه او کفایت از همه آنها نکند، ادای حجّ بر آنها مقدم است مگر اینکه خمس یا زکات در اصل مال باشد که در این صورت ادای خمس و زکات مقدم است همچنانکه بر قرض نیز مقدم است.
- [آیت الله بهجت] کسی که زکات یا خمس یا واجبات مالیه دیگری که به عین مال تعلق میگیرد و هم کفّاره یا قرض و مانند آنکه به عین مال تعلق نمیگیرد بدهکار است، اگر بمیرد و اموالش برای ادای همه آنها کافی نباشد، ادای زکات و خمس و واجبات مالی که به عین مال تعلق میگیرد، مقدم است.
- [آیت الله سیستانی] - هرگاه معتکف برای تهیه مواد خوراکی یا آشامیدنی یا سایر حوائج اعتکاف ناچار به خرید و فروش شود و شخص غیر معتکفی که این کار را به وکالت انجام دهد، نیابد و تهیه اجناس مذکور بدون خرید مثل هدیه یا قرض گرفتن امکان نداشته باشد، در این صورت، خرید و فروش مانعی ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که عادت دارد، در رکعت سوم و چهارم تسبیحات بخواند اگر با غفلت از عادت خود به قصد ادای وظیفه، حمد بخواند کفایت می کند.