آیه 33 سوره مبارکه مریم سخن خود حضرت عیسی(علی نبیّنا و آله و علیه السلام) است و مانند آیه 15 سوره اهمیت سه روز ولادت، مرگ و برنگیخته شدن در زندگی انسان، یعنی سه روز سرنوشت ساز و خطرناک را که سلامت در آنها جز به لطف خدا میسر نمیشود، می رساند. و این سلام را حضرت در این دنیا می فرستد و دلالت صریح یا ضمنی بر آن ندارد که ایشان از دنیا رفته اند.(1) از مجموع آیات مانند آیه 55 سوره آل عمران(2) و 157 سوره نساء(3) و روایات استفاده می شود که حضرت عیسی مسیح(ع) نه کشته شده و نه به دار آویخته شده است بلکه جسم و روح آن بزرگوار جهت حفظ از کینه ها و توطئه های دشمنان به خواست خدا و به صورت اعجاز به سوی خدا بالا برده شده اند. پاورقی: 1- ر. ک: تفسیر نمونه، ج13، ص 54 . 2- ( إِذْ قالَ اللَّهُ یا عِیسی إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَ رافِعُکَ إِلَیَّ وَ مُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ جاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ؛ زمانی که خدای تعالی به عیسی فرمود من تو را خواهم گرفت و به سوی خود بالا خواهم برد و از شر کسانی که کافر شدند پاک خواهم کرد و پیروان تو را تا روز قیامت، فوق کفار قرار میدهم)، (سوره آل عمران، آیه 55). 3- ( وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسیحَ عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذینَ اخْتَلَفُوا فیهِ لَفی شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ یَقیناً : و گفتارشان که: (ما، مسیح عیسی بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم!) در حالی که نه او را کشتند، و نه بر دار آویختند لکن امر بر آنها مشتبه شد. و کسانی که در مورد (قتل) او اختلاف کردند، از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی میکنند و قطعاً او را نکشتند! ) (جهت اطلاع از تفسیر آیات مذکور ر. ک: ترجمه تفسیر المیزان و تفسیر نمونه ) • ظاهر آیات و نصّ روایات حاکی است که حضرت عیسی(ع) با تمام وجودش (روحاً و جسماً) به نحو خاصّی از جانب خداوند متعال اخذ و حفظ شده است و الآن زنده است. و هیچ گاه توسط یهودیان به قتل نرسیده و به صلیب کشیده نشده است. امّا نحوه اخذ، رفع، حفظ، و کیفیّت زنده بودن او و محلّ زندگی او و مسائل جانبی و حاشیه ای هنوز در هاله ای از ابهام است. لذا تمام نظراتی که مفسّرین و دیگران در باره نحوه توفّی، رفع، حفظ و محلّ زندگی آن حضرت داده اند همگی در حدّ ظنّ است و خیلی انتظار نداشته باشید که قانع کننده باشند. • خداوند متعال در این باره فرموده است: ( إِذْ قالَ اللَّهُ یا عیسی إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَ رافِعُکَ إِلَیَّ وَ مُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا وَ جاعِلُ الَّذینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذینَ کَفَرُوا إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأَحْکُمُ بَیْنَکُمْ فیما کُنْتُمْ فیهِ تَخْتَلِفُونَ (به یاد آورید) هنگامی را که خدا به عیسی فرمود: (من تو را برمیگیرم و به سوی خود، بالا میبرم و تو را از کسانی که کافر شدند، پاک میسازم؛ و کسانی را که از تو پیروی کردند، تا روز رستاخیز، برتر از کسانی که کافر شدند، قرار میدهم؛ سپس بازگشت شما به سوی من است و در میان شما، در آنچه اختلاف داشتید، داوری میکنم.) (آلعمران:55) الف از این آیه نه مرگ آن حضرت قابل اثبات است نه عدم مرگ ایشان ؛ آنچه از این آیه بر می آید این است که آن حضرت از عالم مادّه فراتر رفته است. در روایات نیز تصریح شده که آن جناب دوباره به عالم مادّه بازخواهد گشت ؛ همان گونه که نبیّ اکرم (ص) به معراج رفت و بازگشت. ب همچنین هیچ شاهدی در این آیه نیست که نشان دهد عیسی (ع) به معنای مکانی کلمه نزد خداست. نهایت چیزی که از این آیه می توان فهمید این است که آن حضرت نوعی معراج داشته است. در روایات اهل بیت (ع) نیز تصریح شده که آن جناب به آسمان چهارم عروج نموده است. امّا اینکه خدا از عروج به آسمان چهارم تعبیر به ( رافِعُکَ إِلَیَّ تو را به سوی خود بالا می برم ) نمود ، به این خاطر است که آسمان چهارم از آسمانهای ملکوتی می باشد و عالم ملکوت به خاطر نداشتن قیود زمانی و مکانی و مادّی ، از حیث رتبه ی وجودی ، به وجود خدا که وجود بی قید می باشد ، نزدیکتر است. تفصیل این مطلب را می توانید در بحثی راجع به معراج نبوی جستجو نمایید در آنجا گفته شده است که معراج در مکان نبوده و تقرّب مطرح در آن نیز مکانی نیست ، بلکه تقرّب در رتبه ی وجودی و به معنی رهایی از قیدها است. 2 امّا اینکه گفته می شود معراج ، جسمانی است ، به این معناست که سیر معراجی در عالم مادّه با جسم مادّی است و در عالم ملکوت با جسم ملکوتی و در عالم جبروت با جسم جبروتی است و فراتر از آن با وجود الهی و اسمائی است که نه جسم است نه روح مجرّد بلکه حقیقتی است که تشریح آن برای افراد نا آشنا با عرفان نظری مقدور نیست . در نظر سطحی و عرفی ، مادّه و جسم یک چیزند ولی باید توجّه داشت که از نگاه حکمای اسلامی جسم و مادّه یکی نیستند. لذا جسم می تواند بدون مادّه نیز موجود باشد ؛ همانگونه که ما در خواب ، افراد را با جسمشان می بینیم در حالی که آن اجسام شبح گون دارای مادّه نیستند. همچنین وقتی ما موجودات مادّی را در ذهن خود تصوّر می کنیم دقیقاً مثل موجودات خارجی جسم می باشند ولی مادّه ندارند. در عالم ملکوت نیز جسم وجود دارد لکن مادّه و حرکت و زمان در آن راه ندارد و این سه از خواصّ مادّه هستند نه از خواصّ جسم. در عالم جبروت نیز اجسام عقلیّه وجود دارند که از هر گونه شکل و رنگ و اندازه منزّه بوده جسم صرف می باشند ؛ امّا با کمال تأسف تصوّر این حقیقت برای غیر حکما ، که از سالها تمرین عقلی حکما محروم بوده اند ، کاری است بسیار دشوار.
آیه 33 سوره مبارکه مریم سخن خود حضرت عیسی(علی نبیّنا و آله و علیه السلام) است و مانند آیه 15 سوره اهمیت سه روز ولادت، مرگ و برنگیخته شدن در زندگی انسان، یعنی سه روز سرنوشت ساز و خطرناک را که سلامت در آنها جز به لطف خدا میسر نمیشود، می رساند. و این سلام را حضرت در این دنیا می فرستد و دلالت صریح یا ضمنی بر آن ندارد که ایشان از دنیا رفته اند.(1)
از مجموع آیات مانند آیه 55 سوره آل عمران(2) و 157 سوره نساء(3) و روایات استفاده می شود که حضرت عیسی مسیح(ع) نه کشته شده و نه به دار آویخته شده است بلکه جسم و روح آن بزرگوار جهت حفظ از کینه ها و توطئه های دشمنان به خواست خدا و به صورت اعجاز به سوی خدا بالا برده شده اند.
پاورقی:
1- ر. ک: تفسیر نمونه، ج13، ص 54 .
2- ( إِذْ قالَ اللَّهُ یا عِیسی إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَ رافِعُکَ إِلَیَّ وَ مُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ جاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ؛ زمانی که خدای تعالی به عیسی فرمود من تو را خواهم گرفت و به سوی خود بالا خواهم برد و از شر کسانی که کافر شدند پاک خواهم کرد و پیروان تو را تا روز قیامت، فوق کفار قرار میدهم)، (سوره آل عمران، آیه 55).
3- ( وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسیحَ عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذینَ اخْتَلَفُوا فیهِ لَفی شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ یَقیناً : و گفتارشان که: (ما، مسیح عیسی بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم!) در حالی که نه او را کشتند، و نه بر دار آویختند لکن امر بر آنها مشتبه شد. و کسانی که در مورد (قتل) او اختلاف کردند، از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی میکنند و قطعاً او را نکشتند! )
(جهت اطلاع از تفسیر آیات مذکور ر. ک: ترجمه تفسیر المیزان و تفسیر نمونه )
• ظاهر آیات و نصّ روایات حاکی است که حضرت عیسی(ع) با تمام وجودش (روحاً و جسماً) به نحو خاصّی از جانب خداوند متعال اخذ و حفظ شده است و الآن زنده است. و هیچ گاه توسط یهودیان به قتل نرسیده و به صلیب کشیده نشده است. امّا نحوه اخذ، رفع، حفظ، و کیفیّت زنده بودن او و محلّ زندگی او و مسائل جانبی و حاشیه ای هنوز در هاله ای از ابهام است. لذا تمام نظراتی که مفسّرین و دیگران در باره نحوه توفّی، رفع، حفظ و محلّ زندگی آن حضرت داده اند همگی در حدّ ظنّ است و خیلی انتظار نداشته باشید که قانع کننده باشند.
• خداوند متعال در این باره فرموده است: ( إِذْ قالَ اللَّهُ یا عیسی إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَ رافِعُکَ إِلَیَّ وَ مُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا وَ جاعِلُ الَّذینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذینَ کَفَرُوا إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأَحْکُمُ بَیْنَکُمْ فیما کُنْتُمْ فیهِ تَخْتَلِفُونَ (به یاد آورید) هنگامی را که خدا به عیسی فرمود: (من تو را برمیگیرم و به سوی خود، بالا میبرم و تو را از کسانی که کافر شدند، پاک میسازم؛ و کسانی را که از تو پیروی کردند، تا روز رستاخیز، برتر از کسانی که کافر شدند، قرار میدهم؛ سپس بازگشت شما به سوی من است و در میان شما، در آنچه اختلاف داشتید، داوری میکنم.) (آلعمران:55)
الف از این آیه نه مرگ آن حضرت قابل اثبات است نه عدم مرگ ایشان ؛ آنچه از این آیه بر می آید این است که آن حضرت از عالم مادّه فراتر رفته است. در روایات نیز تصریح شده که آن جناب دوباره به عالم مادّه بازخواهد گشت ؛ همان گونه که نبیّ اکرم (ص) به معراج رفت و بازگشت.
ب همچنین هیچ شاهدی در این آیه نیست که نشان دهد عیسی (ع) به معنای مکانی کلمه نزد خداست. نهایت چیزی که از این آیه می توان فهمید این است که آن حضرت نوعی معراج داشته است. در روایات اهل بیت (ع) نیز تصریح شده که آن جناب به آسمان چهارم عروج نموده است. امّا اینکه خدا از عروج به آسمان چهارم تعبیر به ( رافِعُکَ إِلَیَّ تو را به سوی خود بالا می برم ) نمود ، به این خاطر است که آسمان چهارم از آسمانهای ملکوتی می باشد و عالم ملکوت به خاطر نداشتن قیود زمانی و مکانی و مادّی ، از حیث رتبه ی وجودی ، به وجود خدا که وجود بی قید می باشد ، نزدیکتر است.
تفصیل این مطلب را می توانید در بحثی راجع به معراج نبوی جستجو نمایید در آنجا گفته شده است که معراج در مکان نبوده و تقرّب مطرح در آن نیز مکانی نیست ، بلکه تقرّب در رتبه ی وجودی و به معنی رهایی از قیدها است.
2 امّا اینکه گفته می شود معراج ، جسمانی است ، به این معناست که سیر معراجی در عالم مادّه با جسم مادّی است و در عالم ملکوت با جسم ملکوتی و در عالم جبروت با جسم جبروتی است و فراتر از آن با وجود الهی و اسمائی است که نه جسم است نه روح مجرّد بلکه حقیقتی است که تشریح آن برای افراد نا آشنا با عرفان نظری مقدور نیست .
در نظر سطحی و عرفی ، مادّه و جسم یک چیزند ولی باید توجّه داشت که از نگاه حکمای اسلامی جسم و مادّه یکی نیستند. لذا جسم می تواند بدون مادّه نیز موجود باشد ؛ همانگونه که ما در خواب ، افراد را با جسمشان می بینیم در حالی که آن اجسام شبح گون دارای مادّه نیستند. همچنین وقتی ما موجودات مادّی را در ذهن خود تصوّر می کنیم دقیقاً مثل موجودات خارجی جسم می باشند ولی مادّه ندارند. در عالم ملکوت نیز جسم وجود دارد لکن مادّه و حرکت و زمان در آن راه ندارد و این سه از خواصّ مادّه هستند نه از خواصّ جسم. در عالم جبروت نیز اجسام عقلیّه وجود دارند که از هر گونه شکل و رنگ و اندازه منزّه بوده جسم صرف می باشند ؛ امّا با کمال تأسف تصوّر این حقیقت برای غیر حکما ، که از سالها تمرین عقلی حکما محروم بوده اند ، کاری است بسیار دشوار.
- [سایر] آیا حضرت خضر(ع) و عیسی(ع) هنوز در قید حیات هستند؟ کجا هستند؟
- [سایر] فردی که مخفیگاه حضرت عیسی(ع) را فاش کرد، چه نام داشت؟ آیا او شبیه به عیسی(ع) شد و به صلیب کشیده شد؟
- [سایر] یهودا نام یکی از برادران یوسف (ع) و نام یکی از حواریون عیسی (ع) است. می خواستم در باره خیانت یهودا به عیسی (ع) و نحوه رفتار یهودا با برادرش یوسف (ع) مطالبی را بیان نمایید.
- [سایر] تولد حضرت عیسی(ع) چگونه بوده است؟
- [سایر] نظر حضرت عیسی(ع) درباره یکتایی خداوند چه بود؟
- [سایر] احادیثی از پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) در مورد حضرت عیسی(ع) میخواهم؟
- [سایر] چرا حضرت عیسی (ع) را روح الله می نامیدند؟
- [سایر] وظایف حضرت عیسی (ع) بعد از نزول از آسمان چیست؟
- [سایر] زندگانی حضرت عیسی (ع) بعد از نزول چه مقدار است ؟
- [سایر] قرآن نظر عیسی(ع) درباره توحیدرا چگونه ترسیم کرده است؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر جزئی از اجزاء میته به ظاهر بدن انسان زنده وصل شود چنان چه حیات در آن حلول کند، جزء بدن او محسوب است، و قبل از حلول حیات چون مضطر است در حمل آن، در حال نماز احکام ضرورت بر آن جاری است.
- [آیت الله اردبیلی] کفن میّت بر خویشان او واجب نیست، اگرچه مخارج او در حال حیات بر آنان واجب باشد، بلکه از مال خودش برداشته میشود، ولی اگر مالی نداشته باشد، احتیاط واجب آن است که کسی که مخارج میت در حال حیات بر او واجب بوده، کفن او را بدهد وگرنه دادن کفن او بر مسلمین واجب کفایی است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر قتال با کفار بدون اذن امام(ع) انجام گیرد، غنائم آن فقط متعلق به شخصیّت حقوقی امام(ع) است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز در حرم امامان (ع) مستحب بلکه بهتر از مسجد است و مروی است که نماز حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله علوی گرگانی] چیزی که از میّت جدا میشود، اگرچه مو وناخن ودندانش باشد، باید با او دفن شود ودفن ناخن ودندانی که در حال حیات از انسان جدا میشود مستحبّ است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . چیزی که از میت جدا می شود اگر چه مو و ناخن و دندانش باشد بنابر احتیاط باید با او دفن شود و دفن ناخن و دندانی که در حال حیات از انسان جدا می شود، مستحب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر یک یا چند فرزند میت زنده باشند نوه ها ارث نمی برند هر چند پدر آنها فوت شده باشد و آنها حق ندارند ادعای سهم الارث پدر خود را در فرض حیات بکنند. طبقه دوم نسبی
- [آیت الله مظاهری] اگر عضو میّت بعد از پیوند حیات پیدا کند از عضویّت میّت در میآید و نجس و میته نیست بلکه اگر عضو حیوان نجس العین نیز پیوند شود حکم چنین است.
- [آیت الله جوادی آملی] .چیزی از اجزای مردار که در زمان حیات حیوان، روح داشته است؛ مانند گوشت، پوست و ... به احتیاط واجب, نباید همراه نمازگزار باشد, هر چند لباس او شمرده نشود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر جزئی از حیوان نجس العین را به بدن انسان زنده وصل کنند در صورتی که بیمار مضطر به چنین عملی باشد مانعی ندارد و بعد از حلول حیات در آن، جزء بدن انسان محسوب می شود و طاهر است.