در سوره مبارک واقعه انسان ها در روز قیامت به سه گروه مقربان و اصحاب یمین و اصحاب شمال تقسیم شده اند و مقامات و پاداش ها و عذاب های آنها بیان شده است . در مورد مقربان تقسیم نفرات آنها در امت های گذشته و این امت بدین گونه است که : ثله من الاولین و قلیل من الآخرین ؛ گروه زیادی از امت های نخستین و گروه اندکی از امت آخرین ( واقعه : 13و 14 ). سپس در مورد اصحاب یمین که در رتبه ای پایین تر ازمقربان قرار دارند چنین گفته شده است : ثله من الاولین و ثله من الآخرین ؛ گروهی از امت های نخستین و گروهی از امت های آخرین هستند ( واقعه : 39 و 40 ) شکی نیست که اصحاب شمال اختصاصی به امتی خاص ندارد ودر همه امت ها عده ای ازاصحاب شمال می باشند . هنگامی که وضعیت و آمار نسبی دو گروه اول و دوم یعنی مقربین و اصحاب یمین روشن شد وضعیت گروه سوم یعنی اصحاب شمال نیز روشن می شود . به عبارت دیگرپس از استثنا کردن دو گروه اول و دوم از امت های نخستین وامت آخرین ، باقی مانده از اصحاب شمال می باشند و دیگر نیازی به تقسیم گروه سوم و بیان آمار و در صد آنها نمی باشد . اینک برای آگاهی بیشتر توضیحات ذیل را پیرامون این آیات تقدیم می داریم : الف) سابقون، کسانی هستند که به خیرات و به تبع آن مغفرت و رحمت خداوند سبقت میگیرند. در بین این پیشگامان، پیامبران وامامان که به مقام قرب الهی رسیدهاند جلوه خاصی دارند. ب ) مراد از (اولین) امتهای گذشته، انبیای پیشین هستند و مراد از (آخرین)، امت پیامبر خاتم(ص) است. دلیل این برداشت ، آیات دیگری است که اولین و آخرین را توضیح داده است. مثلاً در (سوره زخرف، آیه 6) آمده است : و کم ارسلنا من نبی فی الاولین ؛ و چه بسیار پیامبرانی که در میان گذشتگان روانه کردیم (تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، نشر بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، ج 19، ص 244) . ج ) تعبیر به ثلة (جماعت یا جماعت بیشتر) در رابطه با پیشینیان به لحاظ کثرت پیامبران پیشین و تعداد امتهای آنها و وجود پیشگامان و مقربان آن امت است که سبب میشود تعداد آنها فزونی یافته و نسبت به پیشگامان امت محمد(ص) از کمیت بیشتری برخوردار گردند . (طبرسی، مجمعالبیان، ج 9، ص 359، بیروت، نشر مؤسسه اعلمی) . ناگفته نماند کمتر بودن تعداد سابقون امت محمد(ص) دلیل بر برتری مقام امتهای پیشین نمیباشد. به سبب این که براساس تعالیم اسلامی، کثرت عددی دلیل بر کثرت کیفی نمیتواند باشد. ازاینرو همانگونه که پیامبر(ص) افضل انبیاء گذشته است به خاطر آیه 253 سوره بقره که میفرماید: ما بعضی از رسولان را بر بعضی دیگر برتری دادیم، امت ایشان هم بر سایر امتهای گذشته برتری دارد به موجب آیه 110 سوره آل عمران: (کنتم خیر امة اخرجت للناس؛ شما بهترین امت برانگیخته شده از میان امتها هستید). د ) عدهای گفتهاند: مقصود از (اولین) و (آخرین) هر دو همین امت آخرالزمان و امت محمدی(ص) هستند، منتها سابقین در میان اولین این امت بیشتر است، چون که بیشتر اولیاء و شهداء و پیشوایان بزرگ به ویژه امامان معصوم(ع) در دوره نخست بودهاند، چون زمانشان به زمان وحی و نزول قرآن نزدیکتر بوده است) (صدرالمتألهین شیرازی، تفسیر سوره واقعه، ترجمه محمد خواجوی، ص 29، نشر مولی). برای آگاهی بیشتر ر.ک: 1- مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 23، ص 204، نشر دارالکتب الاسلامیه 2- قوامی، سید ناصر، تفسیر عرفانی سوره واقعه 3- مجمعالبیان، ذیل سوره واقعه (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 2/100105808)
در سوره مبارک واقعه انسان ها در روز قیامت به سه گروه مقربان و اصحاب یمین و اصحاب شمال تقسیم شده اند و مقامات و پاداش ها و عذاب های آنها بیان شده است . در مورد مقربان تقسیم نفرات آنها در امت های گذشته و این امت بدین گونه است که : ثله من الاولین و قلیل من الآخرین ؛ گروه زیادی از امت های نخستین و گروه اندکی از امت آخرین ( واقعه : 13و 14 ).
سپس در مورد اصحاب یمین که در رتبه ای پایین تر ازمقربان قرار دارند چنین گفته شده است : ثله من الاولین و ثله من الآخرین ؛ گروهی از امت های نخستین و گروهی از امت های آخرین هستند ( واقعه : 39 و 40 ) شکی نیست که اصحاب شمال اختصاصی به امتی خاص ندارد ودر همه امت ها عده ای ازاصحاب شمال می باشند .
هنگامی که وضعیت و آمار نسبی دو گروه اول و دوم یعنی مقربین و اصحاب یمین روشن شد وضعیت گروه سوم یعنی اصحاب شمال نیز روشن می شود . به عبارت دیگرپس از استثنا کردن دو گروه اول و دوم از امت های نخستین وامت آخرین ، باقی مانده از اصحاب شمال می باشند و دیگر نیازی به تقسیم گروه سوم و بیان آمار و در صد آنها نمی باشد . اینک برای آگاهی بیشتر توضیحات ذیل را پیرامون این آیات تقدیم می داریم :
الف) سابقون، کسانی هستند که به خیرات و به تبع آن مغفرت و رحمت خداوند سبقت میگیرند. در بین این پیشگامان، پیامبران وامامان که به مقام قرب الهی رسیدهاند جلوه خاصی دارند.
ب ) مراد از (اولین) امتهای گذشته، انبیای پیشین هستند و مراد از (آخرین)، امت پیامبر خاتم(ص) است. دلیل این برداشت ، آیات دیگری است که اولین و آخرین را توضیح داده است. مثلاً در (سوره زخرف، آیه 6) آمده است : و کم ارسلنا من نبی فی الاولین ؛ و چه بسیار پیامبرانی که در میان گذشتگان روانه کردیم (تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، نشر بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، ج 19، ص 244) .
ج ) تعبیر به ثلة (جماعت یا جماعت بیشتر) در رابطه با پیشینیان به لحاظ کثرت پیامبران پیشین و تعداد امتهای آنها و وجود پیشگامان و مقربان آن امت است که سبب میشود تعداد آنها فزونی یافته و نسبت به پیشگامان امت محمد(ص) از کمیت بیشتری برخوردار گردند . (طبرسی، مجمعالبیان، ج 9، ص 359، بیروت، نشر مؤسسه اعلمی) . ناگفته نماند کمتر بودن تعداد سابقون امت محمد(ص) دلیل بر برتری مقام امتهای پیشین نمیباشد. به سبب این که براساس تعالیم اسلامی، کثرت عددی دلیل بر کثرت کیفی نمیتواند باشد. ازاینرو همانگونه که پیامبر(ص) افضل انبیاء گذشته است به خاطر آیه 253 سوره بقره که میفرماید: ما بعضی از رسولان را بر بعضی دیگر برتری دادیم، امت ایشان هم بر سایر امتهای گذشته برتری دارد به موجب آیه 110 سوره آل عمران: (کنتم خیر امة اخرجت للناس؛ شما بهترین امت برانگیخته شده از میان امتها هستید). د ) عدهای گفتهاند: مقصود از (اولین) و (آخرین) هر دو همین امت آخرالزمان و امت محمدی(ص) هستند، منتها سابقین در میان اولین این امت بیشتر است، چون که بیشتر اولیاء و شهداء و پیشوایان بزرگ به ویژه امامان معصوم(ع) در دوره نخست بودهاند، چون زمانشان به زمان وحی و نزول قرآن نزدیکتر بوده است) (صدرالمتألهین شیرازی، تفسیر سوره واقعه، ترجمه محمد خواجوی، ص 29، نشر مولی). برای آگاهی بیشتر ر.ک: 1- مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 23، ص 204، نشر دارالکتب الاسلامیه 2- قوامی، سید ناصر، تفسیر عرفانی سوره واقعه 3- مجمعالبیان، ذیل سوره واقعه (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 2/100105808)
- [سایر] 1. حورالعین در بهشت به عقد چه کسانی درمیآیند؟ آیا فقط برای مقرّبان است یا به دیگر بهشتیان هم که جزو اصحاب یمیناند داده میشود؟ (طبق سوره واقعه این پرسش را مطرح کردم؛ چون در مورد مقرّبان از کلمه (حورالعین) یاد کرده اما برای اصحاب یمین چیز دیگر). 2. آیا زنانی که از این دنیا به بهشت میروند از حوریان زشتترند؟
- [سایر] فرق اصحاب یمین و السابقون السابقون در سوره واقعه چیست؟
- [سایر] اصحاب شمال چه گروهی هستند و چگونه کیفر می شوند؟
- [سایر] گناه اصحاب شمال چیست که به کیفر سه گانه دچار می شوند؟
- [سایر] در آیه 48 سوره نحل آمده: (أَوَ لَمْ یَرَوْا إِلی مَا خَلَقَ اللَّهُ مِن شیْءٍ یَتَفَیَّؤُا ظِلَلُهُ عَنِ الْیَمِینِ وَ الشمَائلِ سجَّداً لِّلَّهِ وَ هُمْ دَخِرُونَ). در مورد اینکه چرا (شمائل) به صورت جمع آمده در حالی که (یمین) مفرد است در تفسیرهای المیزان، نمونه و فیض الاسلام جست و جو کردم، و توضیحاتشان برایم مبهم بود و هیچ کدام را متوجّه نشدم. اگر میشود با بیانی ساده توضیح دهید که اصلاً منظور از (یمین) و (شمال) در این آیه چیست، و چرا (شمال) جمع آمده؟
- [سایر] ثروتمندان واقعی کیانند؟
- [سایر] نعمتهای بهشتی « مقربّان » چگونه است؟
- [سایر] در نماز میخوانیم «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» مورد خطاب سلام، کیانند؟
- [سایر] (پیامبر اکرم در حدیثی عبارت (انهم منی) (آنان از من هستند) را آورده اند که وقتی سؤال شد (آنان کیانند؟) حضرت فرمودند: (کسانی که راه من و اصحاب من را پیروی کنند) لذا بر طبق این حدیث، چگونه فرقه اثنی عشری، از فرقه ناجیه هستند؟ آنان نه تنها سنت و راه اصحاب را دنبال نمی کنند بلکه آنان را سب نموده، و از آنان برائت می جویند. این در حالی است که روش خود اهل بیت این بوده که اصحاب پیامبر اکرم بخصوص ابوبکر و عمر را دوست داشتند.
- [سایر] غیر از انسان و فرشته چه کسانی مقربان درگاه خداوند محسوب میشوند؟
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند روز معینی را روزه بگیرد، باید همان روز را روزه بگیرد، و درصورتی که عمداً روزه نگیرد باید گذشته از قضای آن روز کفاره هم بدهد و اظهر این است که کفارهاش کفاره مخالفت یمین است چنانکه خواهد آمد ولی در آن روز اختیاراً میتواند مسافرت کند و روزه نگیرد. و چنانچه در سفر باشد لازم نیست قصد اقامه کرده و روزه بگیرد و درصورتی که از جهت سفر یا عذر دیگری مثل مرض یا حیض روزه نگیرد لازم است روزه را قضا کند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر مرد مسلمان آزادی با غیر محارم خود زنا کند، بدون اکراه زن، باید او را صد تازیانه بزنند، و چنانچه سه مرتبه زنا کند و در هر دفعه صد تازیانهاش بزنند، در دفعه چهارم باید او را بکشند، و اگر زن را اکراه نماید، باید آن مرد را بکشند؛ ولی کسی که زن عقد دائمی یا ملک یمین دارد، و در حالی که بالغ و عاقل و آزاده بوده با او نزدیکی کرده، و هر وقت هم بخواهد میتواند با او نزدیکی کند، اگر با زنی که بالغه و عاقله است زنا کند، باید او را سنگسار نمایند، بلکه بعید نیست جمع بین صد تازیانه که اول بزنند و سنگسار نمودن که بعد از تازیانه باشد، و اگر زن داشته باشد و تاکنون با او نزدیکی نکرده باشد، باید علاوه بر صد تازیانه سر او را بتراشند، و از شهری که این عمل را در آن مرتکب شده بیرون کنند.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام اسراف و تبذیر است و آن اقسامی دارد که یک قسم از آن حرام نیست. الف) فرو رفتن در مشتهیات نفس از راه حرام که قرآن به آن (اتراف) میگوید که اگر در فردی پیدا شود دنیا و آخرت او را تباه میکند و قرآن او را فرد شومی از اهل جهنّم میداند: (وَ اصْحابُ الشِّمالِ ما اصْحابُ الشِّمالِ فی سَمُومٍ وَ حَمیمٍ وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ لا بارِدٍ وَ لا کَریمٍ انَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُتْرَفین)[1] (و یاران چپ، کدامند یاران چپه در میان باد گرم و آب داغ. و سایهای از دود تار. نه خنک نه خشک. اینان بودند که پیش از این نازپروردگان بودند.) و اگر در ملّتی پیدا شود، آن ملّت را نابود میداند: (وَ اذا ارَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنا مُتْرَفیها فَفَسَقُوا فیها فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَولُ فَدَمَّرْناها تَدْمیراً)[2] (و چون بخواهیم شهری را هلاک کنیم، خوشگذرانان آن شهر را وا میداریم تا در آن به انحراف و فساد بپردازند، و در نتیجه عذاب بر آن شهر لازم گردد، پس آن را یکسره زیر و زِبَر کنیم.) ب) به هدر دادن نِعم الهی نظیر نابود کردن مال و عمر و آبرو و مانند اینها که قرآن به آن (تبذیر) میگوید و مبذّر را برادر شیطان میخواند: (انَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا اخْوانَ الشَّیاطین)[3] (همانا اسرافکنندگان برادران شیطانها هستند.) ج) فرو رفتن در مشتهیات نفس از راه حلال که به آن (اسراف) گفته میشود و آن گرچه حرام نیست، ولی محال است که مسرف بتواند به کمال انسانی برسد و قرآن او را مورد بیمهری و بیعنایتی از طرف حقّ میداند: صفحه 386 (انَّهُ لایُحِبُّ الْمُسْرِفین).[4] (به درستی که خداوند اسراف کنندگان را دوست نمیدارد.) بلکه او را یک مؤمن واقعی نمیداند: (وَالَّذینَ اذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا)[5] (و کسانی که به هنگام بخشش، زیادهروی نمیکنند.)
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام مکر و خدعه با مسلمانان است و کراراً در قرآن شریف علاوه بر اینکه آن را حرام میداند گوشزد میکند که مکر مکرکننده، به خودش باز میگردد: (وَ لا یَحیقُ الْمَکْرُ السَّیِءُ الّا بِاهْلِهِ)[1] (و نیرنگ زشت، جز دامان صاحبش را نگیرد.) و آن اقسامی دارد: الف) مکر و خدعه با خداوند تبارک و تعالی نظیر مکر و خدعه در تضعیف دین و افرادی که وابسته به دین هستند، نظیر علما و متّقین و نظیر تقلّب در قانون، مثل آنچه در مورد اصحاب سبت که در قرآن آمده است، و این قسم مکر در میان مردم زیاد دیده میشود، و حیلههایی که در حلال کردن حرام نظیر خوردن ربا و فرار نمودن از واجبات نظیر فرار از خمس و از حقوق دیگران و محروم کردن وارث بدون جهت از ارث و محروم نمودن زوجه از مهریه بهکار برده میشود که از مصادیق همین مکر و خدعه و تقلّب در قانون است. ب) مکر و خدعه برای جلب مال دیگران، یا ضایع نمودن حقوق دیگران نظیر غش در معاملات و فریب دادن مردم در معاملات که این قسم علاوه بر اینکه حرام است، حقّالنّاس نیز میباشد و به حقّالنّاس در اسلام زیاد اهمیّت داده شده است. ج) مکر و خدعه در ضایع نمودن عرض و آبروی دیگران و یا ایجاد دشمنی میان مسلمانان و امثال اینها که این صورت گرچه ضمانآور نیست، ولی گناهش از قسم دوّم بزرگتر است. د) مکر و خدعه در جلب منافع و احراز شخصیّت بدون اینکه ضرری برای کسی داشته باشد، و این قسم مکر و خدعه اگر حرامی بر آن مترتّب نباشد نظیر دروغ یا غیبت و امثال آن، جایز است، ولی مسلمان از این کارها نمیکند.