آیا نظریه انتصاب لطمه زدن به ولی فقیه نیست؟ در اینجا دو احتمال وجود دارد: یک. تضعیف اصل ولایت فقیه نظریه انتصاب، مقبولیت اصل ولایت فقیه را در عقیده مردم تضعیف میکند؛ زیرا مردم نمیپذیرند خدا کسی را به ولایت بر آنان معین کند. نقد و بررسی یکم. مسأله مذکور -که سعی میشود به عنوان یکی از افکار عمومی ثابت و مسلم جامعه تلقی شود اندیشهای ناسازگار با مبانی دینی است و با واقعیات جامعهشناختی و فرهنگ جوامع اسلامی نیز ناسازگار است. جامعه اسلامی، از آغاز در مدینه با ولایت انتصابی پیامبر اکرم(ص) شکل گرفت. در مکتب تشیع نیز ولایت انتصابی معصومین(ع) از مسلمات مذهب به شمار میآید. درباره ولی فقیه در عصر غیبت نیز، تجربه تاریخی انقلاب اسلامی ایران، با پذیرش قاطع ولایت امام خمینی(ره)، نشان داد که مبنای نصب هرگز نمیتواند مایه ضعف اعتقادات مردم در امر ولایت -چه ولایت معصومان(ع) و چه ولایت فقیه شود. دوم. اثبات یا انکار مسائل دینی، روش خاص خود را دارد. اینکه (نظریه انتصاب، مقبولیت اصل ولایت فقیه را در عقیده مردم تضعیف میکند)، از نظر علمی نمیتواند دلیل انکار نظریه انتصاب قرار گیرد. اثبات یا انکار نظریه انتصاب، باید مبتنی بر عقل یا نقل باشد؛ حال آنکه این مسأله نه دلیل عقلی دارد و نه نقلی. دو. از دست دادن مقبولیت از آنجا که در نظریه انتصاب، مشروعیت تصرفات ولی فقیه منوط به انتخاب مردم نیست، مردم احساس همیاری و مشارکت کمتری در امر حکومت میکنند؛ لذا ولی فقیه مقبولیت خود را از دست داده و از یاری مردم بیبهره میشود. نقد و بررسی یکم. تجربه تاریخی انقلاب اسلامی ایران، خلاف این نتیجه را ثابت کرده و میکند. حضور مردم در صحنههای مختلف در جریان شکلگیری جمهوری اسلامی و مراحل پس از آن، اگر بینظیر نباشد، در جوامع بشری امروز کمنظیر است. این حضور صرفاً متکی به اعتقاد دینی مردم، به لزوم و وجوب شرعی پیروی از ولی امر است که بازگویی همان نظریه نصب میباشد. دوم. در این احتمال فرض شده است که در نظریه انتصاب، مشارکت مردم در امر حکومت نادیده گرفته شده است؛ در حالی که در نگرش اسلامی در کنار مشروعیت الهی، مقبولیت و اقبال عمومی در کار بست قدرت و اعمال آن نیز ملاحظه گردیده و اعمال ولایت بدون خواست عمومی انجام نمیپذیرد.برای آگاهی بیشتر ر.ک: شاکرین، حمیدرضا، مشروعیت چیست (مقاله)، پرسمان سال دوم، شماره هفتم، فروردین 1382. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 37/500015)
آیا نظریه انتصاب لطمه زدن به ولی فقیه نیست؟
در اینجا دو احتمال وجود دارد:
یک. تضعیف اصل ولایت فقیه
نظریه انتصاب، مقبولیت اصل ولایت فقیه را در عقیده مردم تضعیف میکند؛ زیرا مردم نمیپذیرند خدا کسی را به ولایت بر آنان معین کند. نقد و بررسی
یکم. مسأله مذکور -که سعی میشود به عنوان یکی از افکار عمومی ثابت و مسلم جامعه تلقی شود اندیشهای ناسازگار با مبانی دینی است و با واقعیات جامعهشناختی و فرهنگ جوامع اسلامی نیز ناسازگار است. جامعه اسلامی، از آغاز در مدینه با ولایت انتصابی پیامبر اکرم(ص) شکل گرفت. در مکتب تشیع نیز ولایت انتصابی معصومین(ع) از مسلمات مذهب به شمار میآید.
درباره ولی فقیه در عصر غیبت نیز، تجربه تاریخی انقلاب اسلامی ایران، با پذیرش قاطع ولایت امام خمینی(ره)، نشان داد که مبنای نصب هرگز نمیتواند مایه ضعف اعتقادات مردم در امر ولایت -چه ولایت معصومان(ع) و چه ولایت فقیه شود.
دوم. اثبات یا انکار مسائل دینی، روش خاص خود را دارد. اینکه (نظریه انتصاب، مقبولیت اصل ولایت فقیه را در عقیده مردم تضعیف میکند)، از نظر علمی نمیتواند دلیل انکار نظریه انتصاب قرار گیرد. اثبات یا انکار نظریه انتصاب، باید مبتنی بر عقل یا نقل باشد؛ حال آنکه این مسأله نه دلیل عقلی دارد و نه نقلی. دو. از دست دادن مقبولیت
از آنجا که در نظریه انتصاب، مشروعیت تصرفات ولی فقیه منوط به انتخاب مردم نیست، مردم احساس همیاری و مشارکت کمتری در امر حکومت میکنند؛ لذا ولی فقیه مقبولیت خود را از دست داده و از یاری مردم بیبهره میشود. نقد و بررسی
یکم. تجربه تاریخی انقلاب اسلامی ایران، خلاف این نتیجه را ثابت کرده و میکند. حضور مردم در صحنههای مختلف در جریان شکلگیری جمهوری اسلامی و مراحل پس از آن، اگر بینظیر نباشد، در جوامع بشری امروز کمنظیر است. این حضور صرفاً متکی به اعتقاد دینی مردم، به لزوم و وجوب شرعی پیروی از ولی امر است که بازگویی همان نظریه نصب میباشد.
دوم. در این احتمال فرض شده است که در نظریه انتصاب، مشارکت مردم در امر حکومت نادیده گرفته شده است؛ در حالی که در نگرش اسلامی در کنار مشروعیت الهی، مقبولیت و اقبال عمومی در کار بست قدرت و اعمال آن نیز ملاحظه گردیده و اعمال ولایت بدون خواست عمومی انجام نمیپذیرد.برای آگاهی بیشتر ر.ک: شاکرین، حمیدرضا، مشروعیت چیست (مقاله)، پرسمان سال دوم، شماره هفتم، فروردین 1382. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 37/500015)
- [سایر] آیا نظریه انتصاب ولی فقیه با قانون اساسی تضادی ندارد؟
- [سایر] آیا نظریه انتصاب ولی فقیه با قانون اساسی تضادی ندارد؟
- [سایر] نظریه انتصاب و نظریه انتخاب به چه معناست و کدامیک در مورد ولایت فقیه درست میباشد؟
- [سایر] اگر در مسئله ولایت فقیه قایل به نظریه انتصاب باشیم، نقش مردم چه خواهد بود؟
- [سایر] لزوم مجلس خبرگان، با نظریه «انتصاب» در ولایت فقیه سازگار است یا با نظریه «انتخاب» و «وکالت»؟
- [سایر] در تعارض بین نظریه ولی فقیه و مرجع تقلید، مقلّد باید از نظر کدامیک تبعیت کند؟
- [سایر] جایگاه مجلس خبرگان در تعیین ولی فقیه چیست؟ آیا طبق نظریه نصب هم جایگاهی دارد؟
- [سایر] رهبر معظم انقلاب در 14 خرداد 83 ولی فقیه را به عنوان ناظر معرفی نمودند آیا این نظریه برخلاف نظریه حضرت امام است؟
- [سایر] جایگاه و کارکرد مجلس خبرگان مطابق دو نظریه انتصاب و انتخاب چیست؟ آیا باعث خروج از مبانی انتصاب نمی شود؟
- [سایر] جایگاه و کارکرد مجلس خبرگان مطابق دو نظریه انتصاب و انتخاب چیست؟ آیا باعث خروج از مبانی انتصاب نمیشود؟
- [آیت الله وحید خراسانی] خراشیدن صورت وبدن و به خود لطمه زدن در مرگ کسی در صورتی که ضرر معتنا بهی داشته باشد جایز نیست هر چند در غیر این صورت هم احتیاط واجب ترک ان است
- [آیت الله جوادی آملی] .معادنی که در اعماق هزاران متری زمین وجود دارد مانند معادن نفت، گاز و مواد معدنی دیگر جزء انفال است و استخراج آنها منوط به اذن امام معصوم(ع) یا ولیّ فقیه است.
- [آیت الله علوی گرگانی] جائز نیست انسان در مرگ کسی صورت وبدن را بخراشد وبخود لطمه بزند.
- [آیت الله مظاهری] جایز نیست انسان در مرگ کسی صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.
- [آیت الله سبحانی] جایز نیست، انسان در مرگ کسی صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] جائز نیست انسان در مرگ کسی صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.
- [آیت الله بروجردی] جائز نیست انسان در مرگ کسی صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . جایز نیست، انسان در مرگ کسی صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.
- [امام خمینی] جایز نیست انسان در مرگ کسی صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.
- [امام خمینی] نماز عید فطر و قربان در زمان حضور امام علیه السلام واجب است و بایدبه ماعت خوانده شود، و در زمان ما که امام علیه السلام غایب است مستحب می باشد. و احتیاط واجب آن است که آن را به جماعت نخوانند، ولی به قصد رجاء مانع ندارد. و چنانچه ولی فقیه یا ماذون از طرف او اقامه جماعت نماید،اشکال ندارد.