نحوه برخورد حضرت امام (ره) با بهائیت چگونه بود؟ و چه پیامدهایی داشت؟ بعد از فوت آیةاللَّه بروجردی به دلیل تضعیف پایگاه مرجعیت، دخالت مستقیم امریکا در ایران و تبدیل شدن شاه به یک مهره دست نشانده اما به شدت مستبد، مناسبات رژیم شاه و بهائیان شکل دیگری به خود میگیرد. دولت پهلوی برای خارج کردن کامل مذهب از امور اجتماعی، حرکت ضد دینیاش را شدت بخشید؛ (لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی)، (کنفرانس آزاد زنان و آزاد مردان) (انقلاب سفید شاه و ملت)، (لوایح ششگانه) و در نهایت (قانون حمایت خانواده) از برنامههایی بود که توسط امریکا و عمال وابستهاش برای ریشهکن ساختن اساس اسلام و استقلال ایران مطرح و توسط شاه به اجرا گذشته شد. نهضت امام خمینی(ره)، سیدحمید روحانی، تهران: مرکز اسنادانقلاب اسلامی، 1372، صص303-302. اعلام خطر بهائیت حضرت امام خمینی (ره) در چنین شرایطی به صورت بسیار فعال وارد صحنه سیاست کشور شدند؛ ایشان از آغاز دهه 1340 با اعتراض علیه لایحه انجمنهای ولایتی و ایالتی فعالانه در صحنه حضور یافتند. لایحه مذکور با حذف سوگند به قرآن مجید و حذف شرط اسلامیت برای انتخاب شوندگان، حساسیت علماء را برانگیخت. آنان به این نتیجه رسیدند که این لایحه برای زمینهسازی حضور رسمی بهائیان در مناصب مهم دولتی است - تحلیلی که بعدها با نخست وزیری هویدا به اثبات رسید - چنانکه امام خمینی احتمال دخالت جاسوسان صهیونیست یعنی بهائیان را در طرح این لایحه بعید ندانسته، فرمودند: (شاید به دست جاسوسان یهود و صهیونیستها تهیه شده برای نابودی استقلال و به هم زدن اقتصاد و مملکت). صحیفه امام، روح اللَّه موسوی خمینی، (مجموعه آثار امام خمینی(ره)، بیانات، پیامها، مصاحبهها، احکام، اجازات شرعی و نامهها)، ج 1، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378، ص 109. ایشان خطر بهائیان را برای اسلام و کشور جدی دانسته و معتقد بودند؛ بهائیت با سازمان خود در ایران به جاسوسی برای اسرائیل یعنی بزرگترین دشمن مسلمانان در منطقه مشغول بوده و در اساس برای شکستن مذهب شیعه و روحانیت به وجود آمده بود. از این رو در مواقع مختلف با سخنرانی، نامه و دیدار با علماء، برای آگاهی دادن به مردم اقدام نمودند: (آقایان باید توجه فرمایند که بسیاری از پستهای حسابی به دست این فرقه است که حقیقتاً عمال اسرائیل هستند. خطر اسرائیل برای اسلام و ایران بسیار نزدیک است... لازم است علمای اعلام و خطبای محترم، سایر طبقات را آگاه فرمایند که در موقعش بتوانیم جلوگیری کنیم. امروز روزی نیست که به سیره سلف صالح بتوان رفتار کرد؛ با سکوت و کنارهگیری همه چیز را از دست خواهیم داد) پاسخ امام به علمای یزد، اردیبهشت 42، صحیفه نور، ج 1، ص 44. و نسبت به خطر جدی تبلیغات گسترده این فرقه ضاله هشدار میدهند: (مبلغین استعماری سرگرم کارند. در هر گوشه از بلاد اسلامی جوانان ما را با تبلیغات سوء دارند از ما جدا میکنند، نه اینکه یهودی و نصرانی کنند بلکه آنها را فاسد و بیدین و لاابالی میسازند و همین برای استعمارگران کافی است در تهران ما، مراکز تبلیغات سوء کلیسایی و صهیونیسم و بهائیت به وجود آمده که مردم را گمراه میکند و از احکام و تعالیم اسلام دور میسازند) روحاللَّه موسوی خمینی، ولایت فقیه، تهران: مؤسسه تنظیم و شر آثار امام (ره)، 1374صص 116-117.. و در سال 1341 خطر نفوذ و گسترش این فرقه منحرف در ارکان رژیم پهلوی را یادآور شده و فرمودند: (اینجانب حسب وظیفه شرعیه به ملت ایران و مسلمین جهان اعلام خطر میکنم، قرآن کریم و اسلام در معرض خطر است استقلال مملکت و اقتصاد آن در معرض قبضه صهیونیستهاست که در ایران به (-(صورت)-) حزب بهائی ظاهر شدند و مدتی نخواهد گذشت که با این سکوت مرگبار مسلمین، تمام اقتصاد این مملکت را با تأیید عمال خود قبضه میکنند و ملت مسلمان را از هستی در تمام شؤون ساقط میکنند. تلویزیون ایران پایگاه جاسوسی یهود است و دولتها ناظر آن هستند و از آن تأیید میکنند. ملت مسلمان، تا رفع این خطرها نشود سکوت نمیکنند و اگر کسی سکوت کند در پیشگاه خداوند قاهر مسئول و در این عالم، محکوم به زوال است) سؤال بازماندگان و اصناف قم از امام، تاریخ اسفند 1341، صحیفه نور، ج 1، صص 35- 34.. امام و انجمن حجتیه حضرت امام(ره) به عنوان رهبر نهضت اسلامی در دوران شاه به علت مشی غیرسیاسی انجمن حجتیه و تشویق جوانان به شرکت در مبارزات بیخطر با بهائیت به عوض مبارزه با شاه، این حرکت را مورد تأیید قرار نمیدادند. صحیفه امام، ج 2، ص 300. به عنوان نمونه به دنبال برخی توجیهات انجمن برای نفی مبارزه با حکومت طاغوتی، حضرت امام(ره) که در آن زمان به نجف اشرف تبعید شده بود، در بهمن 1348 و در پی تدریس اصول ولایت فقیه، انتساب این اتهامهای ناروا به مراجع شیعه را محکوم و خاطرنشان مینماید: (... اسلام را به مردم معرفی کنید تا نسل جوان تصور نکند که آخوندها در گوشه نجف یا قم دارند احکام حیض و نفاس میخوانند و کاری به سیاست ندارند و باید سیاست از دیانت جدا باشد. این را که باید دیانت از سیاست جدا باشد و علمای اسلام در امور اجتماعی و سیاسی دخالت نکنند، استعمارگران گفته و شایع کردهاند...). از نظر حضرت امام ولایت فقیه، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1374، ص 16.، در زمان غیبت مسلمین میبایست در جهت تشکیل حکومت نائب امام عصر(عج) تلاش نمایند و حکومت اسلامی را تشکیل دهند. جهت آشنایی با نظرات حضرت امام (ره) در این زمینه ر.ک: روح اللَّه موسوی خمینی، ولایت فقیه، پیشین. بر این اساس عزم خویش را برای مبارزه مستمر با رژیم پهلوی اعلام میدارند و با تأکید بر این که علمای اسلام باید دین خود را به اسلام و پیامبرصلی الله علیه وآله اداء نمایند، میفرمایند: (اسلام به ما حق دارد. پیغمبر اسلام حق دارد. باید در این زمان که زحمات جان فرسای آن سرور در معرض زوال است، علمای اسلام و وابستگان به دیانت مقدسه دین خود را ادا نمایند. من مصمم هستم که از پای ننشینم تا دستگاه فاسد را به جای خود بنشانم...) نامه مورخه اردیبهشت 1342، صحیفه نور، ج1، ص 44. که مبیّن اوج اختلاف مبانی فکری و شیوه مبارزاتی حضرت امام(ره) با انجمن حجتیه میباشد. از این رو پس از پیروزی انقلاب اسلامی انجمن تا مدتها دچار سردرگمی بود و از هرگونه موضعگیری خودداری مینمود و پس از مدتی با اصلاح اساسنامهاش سعی در همراهی انقلاب کرد. لیکن شواهد متعدد همچنان حکایت از باقی ماندن روحیه دینداری بیخطر، عدم اعتقاد به تشکیل حکومت اسلامی، عملکرد مغایر با اهداف جمهوری اسلامی و... داشت. ر.ک: بازشناسی مبانی فکری انجمن حجتیه، مرتضی فیروزآبادی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. از این رو حضرت امام خمینی (ره) در سخنرانی مورخ 21/4/1362 با اشاره غیرمستقیم انجمن را چنین مورد خطاب قرار میدهند: (یک دسته دیگر هم، تزشان این است که بگذارید که معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب بیاید، حضرت صاحب مگر برای چی میآید؟ حضرت صاحب میآید معصیت را بردارد. ما معصیت کنیم که او بیاید؟ این اعوجاجات را بردارید، این دستهبندیها را برای خاطر خدا، اگر مسلمید و برای خاطر کشورتان اگر ملی هستید این دستهبندیها را بردارید. در این موجی که الان این ملت را به پیش میبرد در این موج خودتان را وارد کنید و بر خلاف این موج حرکت نکنید که دست و پایتان خواهد شکست). صحیفه نور، ج 18، ص 36 و 37. در پی این سخنان حضرت امام خمینی(ره) انجمن در بیانیهای در تاریخ 1/5/62 که سراسر نشان از اختلافات فکری و اعتقادی آنها با خط امام داشت، تعطیلی خود را اعلام نمود. انقلاب سرنوشت ساز در سال 57 با تشدید مخالفتها و اعتراضات مردمی، که امواج سهمگین آن سلطنت پهلوی را به لرزه درمی آورد، خبر از وقوع انقلابی عظیم به رهبری امام خمینی(ره) میداد. لذا رهبران تشکیلاتی این فرقه احساس خطر کردند و با خروج از ایران به دامان سرکردگان غربی خود پناه بردند. دکتر ایادی از کسانی بود که قبل از شاه، ایران را ترک کرد ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، پیشین، ص 204. و به دنبال او کسانی که از عناصر مهم بهائیت در ایران محسوب میشدند، فرار را بر قرار ترجیح دادند و آنانکه ماندند، با ترس و اضطراب به ادامه نقش جاسوسی خود ادامه دادند. امام خمینی(ره) و بهائیت، مریم رفیعی، ویژهنامه ایام، ش 29. با پیروزی انقلاب اسلامی این فرقه به یکباره تمام پشتوانه سابق خود در کشور را از دست داد و تمام آمال و آرزوهای جامعه بهائیت نقش برآب شد. بدینگونه مشی صحیح و اصولی حضرت امام(ره) در انتخاب مبارزه فرهنگی و سیاسی بر علیه رژیم شاه و توطئههای استعمار در زمینه ترویج و گسترش بهائیت، باعث شد تا این فرقه ضاله که 30 سال انجمن به اصطلاح با آن مبارزه نمود، در یک حرکت ریشهای و بنیانی امام خمینی(ره) در هم پیچیده شده و از بین برود. مبارزات حضرت امام(ره) علیه بهائیت تا پس از انقلاب اسلامی همچنان ادامه داشت. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 10/500035)
نحوه برخورد حضرت امام (ره) با بهائیت چگونه بود؟ و چه پیامدهایی داشت؟
بعد از فوت آیةاللَّه بروجردی به دلیل تضعیف پایگاه مرجعیت، دخالت مستقیم امریکا در ایران و تبدیل شدن شاه به یک مهره دست نشانده اما به شدت مستبد، مناسبات رژیم شاه و بهائیان شکل دیگری به خود میگیرد. دولت پهلوی برای خارج کردن کامل مذهب از امور اجتماعی، حرکت ضد دینیاش را شدت بخشید؛ (لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی)، (کنفرانس آزاد زنان و آزاد مردان) (انقلاب سفید شاه و ملت)، (لوایح ششگانه) و در نهایت (قانون حمایت خانواده) از برنامههایی بود که توسط امریکا و عمال وابستهاش برای ریشهکن ساختن اساس اسلام و استقلال ایران مطرح و توسط شاه به اجرا گذشته شد. نهضت امام خمینی(ره)، سیدحمید روحانی، تهران: مرکز اسنادانقلاب اسلامی، 1372، صص303-302.
اعلام خطر بهائیت
حضرت امام خمینی (ره) در چنین شرایطی به صورت بسیار فعال وارد صحنه سیاست کشور شدند؛ ایشان از آغاز دهه 1340 با اعتراض علیه لایحه انجمنهای ولایتی و ایالتی فعالانه در صحنه حضور یافتند. لایحه مذکور با حذف سوگند به قرآن مجید و حذف شرط اسلامیت برای انتخاب شوندگان، حساسیت علماء را برانگیخت. آنان به این نتیجه رسیدند که این لایحه برای زمینهسازی حضور رسمی بهائیان در مناصب مهم دولتی است - تحلیلی که بعدها با نخست وزیری هویدا به اثبات رسید - چنانکه امام خمینی احتمال دخالت جاسوسان صهیونیست یعنی بهائیان را در طرح این لایحه بعید ندانسته، فرمودند: (شاید به دست جاسوسان یهود و صهیونیستها تهیه شده برای نابودی استقلال و به هم زدن اقتصاد و مملکت). صحیفه امام، روح اللَّه موسوی خمینی، (مجموعه آثار امام خمینی(ره)، بیانات، پیامها، مصاحبهها، احکام، اجازات شرعی و نامهها)، ج 1، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378، ص 109.
ایشان خطر بهائیان را برای اسلام و کشور جدی دانسته و معتقد بودند؛ بهائیت با سازمان خود در ایران به جاسوسی برای اسرائیل یعنی بزرگترین دشمن مسلمانان در منطقه مشغول بوده و در اساس برای شکستن مذهب شیعه و روحانیت به وجود آمده بود. از این رو در مواقع مختلف با سخنرانی، نامه و دیدار با علماء، برای آگاهی دادن به مردم اقدام نمودند: (آقایان باید توجه فرمایند که بسیاری از پستهای حسابی به دست این فرقه است که حقیقتاً عمال اسرائیل هستند. خطر اسرائیل برای اسلام و ایران بسیار نزدیک است... لازم است علمای اعلام و خطبای محترم، سایر طبقات را آگاه فرمایند که در موقعش بتوانیم جلوگیری کنیم. امروز روزی نیست که به سیره سلف صالح بتوان رفتار کرد؛ با سکوت و کنارهگیری همه چیز را از دست خواهیم داد) پاسخ امام به علمای یزد، اردیبهشت 42، صحیفه نور، ج 1، ص 44. و نسبت به خطر جدی تبلیغات گسترده این فرقه ضاله هشدار میدهند: (مبلغین استعماری سرگرم کارند. در هر گوشه از بلاد اسلامی جوانان ما را با تبلیغات سوء دارند از ما جدا میکنند، نه اینکه یهودی و نصرانی کنند بلکه آنها را فاسد و بیدین و لاابالی میسازند و همین برای استعمارگران کافی است در تهران ما، مراکز تبلیغات سوء کلیسایی و صهیونیسم و بهائیت به وجود آمده که مردم را گمراه میکند و از احکام و تعالیم اسلام دور میسازند) روحاللَّه موسوی خمینی، ولایت فقیه، تهران: مؤسسه تنظیم و شر آثار امام (ره)، 1374صص 116-117..
و در سال 1341 خطر نفوذ و گسترش این فرقه منحرف در ارکان رژیم پهلوی را یادآور شده و فرمودند: (اینجانب حسب وظیفه شرعیه به ملت ایران و مسلمین جهان اعلام خطر میکنم، قرآن کریم و اسلام در معرض خطر است استقلال مملکت و اقتصاد آن در معرض قبضه صهیونیستهاست که در ایران به (-(صورت)-) حزب بهائی ظاهر شدند و مدتی نخواهد گذشت که با این سکوت مرگبار مسلمین، تمام اقتصاد این مملکت را با تأیید عمال خود قبضه میکنند و ملت مسلمان را از هستی در تمام شؤون ساقط میکنند. تلویزیون ایران پایگاه جاسوسی یهود است و دولتها ناظر آن هستند و از آن تأیید میکنند. ملت مسلمان، تا رفع این خطرها نشود سکوت نمیکنند و اگر کسی سکوت کند در پیشگاه خداوند قاهر مسئول و در این عالم، محکوم به زوال است) سؤال بازماندگان و اصناف قم از امام، تاریخ اسفند 1341، صحیفه نور، ج 1، صص 35- 34..
امام و انجمن حجتیه
حضرت امام(ره) به عنوان رهبر نهضت اسلامی در دوران شاه به علت مشی غیرسیاسی انجمن حجتیه و تشویق جوانان به شرکت در مبارزات بیخطر با بهائیت به عوض مبارزه با شاه، این حرکت را مورد تأیید قرار نمیدادند. صحیفه امام، ج 2، ص 300.
به عنوان نمونه به دنبال برخی توجیهات انجمن برای نفی مبارزه با حکومت طاغوتی، حضرت امام(ره) که در آن زمان به نجف اشرف تبعید شده بود، در بهمن 1348 و در پی تدریس اصول ولایت فقیه، انتساب این اتهامهای ناروا به مراجع شیعه را محکوم و خاطرنشان مینماید: (... اسلام را به مردم معرفی کنید تا نسل جوان تصور نکند که آخوندها در گوشه نجف یا قم دارند احکام حیض و نفاس میخوانند و کاری به سیاست ندارند و باید سیاست از دیانت جدا باشد. این را که باید دیانت از سیاست جدا باشد و علمای اسلام در امور اجتماعی و سیاسی دخالت نکنند، استعمارگران گفته و شایع کردهاند...).
از نظر حضرت امام ولایت فقیه، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1374، ص 16.، در زمان غیبت مسلمین میبایست در جهت تشکیل حکومت نائب امام عصر(عج) تلاش نمایند و حکومت اسلامی را تشکیل دهند. جهت آشنایی با نظرات حضرت امام (ره) در این زمینه ر.ک: روح اللَّه موسوی خمینی، ولایت فقیه، پیشین. بر این اساس عزم خویش را برای مبارزه مستمر با رژیم پهلوی اعلام میدارند و با تأکید بر این که علمای اسلام باید دین خود را به اسلام و پیامبرصلی الله علیه وآله اداء نمایند، میفرمایند: (اسلام به ما حق دارد. پیغمبر اسلام حق دارد. باید در این زمان که زحمات جان فرسای آن سرور در معرض زوال است، علمای اسلام و وابستگان به دیانت مقدسه دین خود را ادا نمایند. من مصمم هستم که از پای ننشینم تا دستگاه فاسد را به جای خود بنشانم...) نامه مورخه اردیبهشت 1342، صحیفه نور، ج1، ص 44. که مبیّن اوج اختلاف مبانی فکری و شیوه مبارزاتی حضرت امام(ره) با انجمن حجتیه میباشد. از این رو پس از پیروزی انقلاب اسلامی انجمن تا مدتها دچار سردرگمی بود و از هرگونه موضعگیری خودداری مینمود و پس از مدتی با اصلاح اساسنامهاش سعی در همراهی انقلاب کرد. لیکن شواهد متعدد همچنان حکایت از باقی ماندن روحیه دینداری بیخطر، عدم اعتقاد به تشکیل حکومت اسلامی، عملکرد مغایر با اهداف جمهوری اسلامی و... داشت. ر.ک: بازشناسی مبانی فکری انجمن حجتیه، مرتضی فیروزآبادی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
از این رو حضرت امام خمینی (ره) در سخنرانی مورخ 21/4/1362 با اشاره غیرمستقیم انجمن را چنین مورد خطاب قرار میدهند: (یک دسته دیگر هم، تزشان این است که بگذارید که معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب بیاید، حضرت صاحب مگر برای چی میآید؟ حضرت صاحب میآید معصیت را بردارد. ما معصیت کنیم که او بیاید؟ این اعوجاجات را بردارید، این دستهبندیها را برای خاطر خدا، اگر مسلمید و برای خاطر کشورتان اگر ملی هستید این دستهبندیها را بردارید. در این موجی که الان این ملت را به پیش میبرد در این موج خودتان را وارد کنید و بر خلاف این موج حرکت نکنید که دست و پایتان خواهد شکست). صحیفه نور، ج 18، ص 36 و 37.
در پی این سخنان حضرت امام خمینی(ره) انجمن در بیانیهای در تاریخ 1/5/62 که سراسر نشان از اختلافات فکری و اعتقادی آنها با خط امام داشت، تعطیلی خود را اعلام نمود.
انقلاب سرنوشت ساز
در سال 57 با تشدید مخالفتها و اعتراضات مردمی، که امواج سهمگین آن سلطنت پهلوی را به لرزه درمی آورد، خبر از وقوع انقلابی عظیم به رهبری امام خمینی(ره) میداد. لذا رهبران تشکیلاتی این فرقه احساس خطر کردند و با خروج از ایران به دامان سرکردگان غربی خود پناه بردند.
دکتر ایادی از کسانی بود که قبل از شاه، ایران را ترک کرد ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، پیشین، ص 204. و به دنبال او کسانی که از عناصر مهم بهائیت در ایران محسوب میشدند، فرار را بر قرار ترجیح دادند و آنانکه ماندند، با ترس و اضطراب به ادامه نقش جاسوسی خود ادامه دادند. امام خمینی(ره) و بهائیت، مریم رفیعی، ویژهنامه ایام، ش 29.
با پیروزی انقلاب اسلامی این فرقه به یکباره تمام پشتوانه سابق خود در کشور را از دست داد و تمام آمال و آرزوهای جامعه بهائیت نقش برآب شد. بدینگونه مشی صحیح و اصولی حضرت امام(ره) در انتخاب مبارزه فرهنگی و سیاسی بر علیه رژیم شاه و توطئههای استعمار در زمینه ترویج و گسترش بهائیت، باعث شد تا این فرقه ضاله که 30 سال انجمن به اصطلاح با آن مبارزه نمود، در یک حرکت ریشهای و بنیانی امام خمینی(ره) در هم پیچیده شده و از بین برود. مبارزات حضرت امام(ره) علیه بهائیت تا پس از انقلاب اسلامی همچنان ادامه داشت. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 10/500035)
- [سایر] نحوه برخورد حضرت امام (ره) با بهائیت چگونه بود؟ و چه پیامدهایی داشت؟
- [سایر] رقابت سیاسی در گفتمان حضرت امام(ره)؟
- [سایر] منظور اساسی حمایت حضرت امام(ره) از مستضعفان چیست؟
- [سایر] از خاندان حضرت امام(ره) چه می دانید؟
- [سایر] آیا حضرت امام(ره) ولایت مطلقه را قبول نداشتند؟
- [سایر] آیا اندیشه حضرت امام (ره) برگرفته از صفویه است؟
- [سایر] بسیج چیست و بسیجی کیست( از دیدگاه حضرت امام (ره)؟
- [سایر] آیا بزرگداشت حضرت امام(ره) و اعلام یکسال به نام او مخالف سیرة خود امام نیست؟
- [سایر] مفهوم (انتخابات) از نظر حضرت امام (ره)، به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی، چه بود؟ این واژه از چه زمانی وارد ادبیات حضرت امام (ره) و انقلاب اسلامی شد؟ اساسا آیا ایشان قبل از پیروزی انقلاب به انتخابات ا
- [سایر] امام(ره) درنوفل لوشاتو فرانسه،چگونه با شخصیت ها، و مقامات مختلف مذاکره میکرد؟ نحوه دیدارهای ایشان با گروهها و شخصیتهای سیاسی چگونه بود؟
- [آیت الله جوادی آملی] .آب قلیل با برخورد عین نجس یا شیء نجس شده، نجس میشود؛ ولی اگر از بالا یا پایین یا پهلو با فشار به آن برخورد کند، فقط مقداری از آن که با شیء نجس برخورد کرده, نجس میشود. اگر آب پایین فواره نجس شد, آب بالای آن نیز نجس میشود
- [آیت الله جوادی آملی] .آب جاری, هر چند کمتر از کُر باشد با برخورد شیء نجس، نجس نمیشود, مگر آنکه بو یا رنگ یا مزّه آن, به سبب برخورد با نجس، دگرگون شود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدا&7 مشرّف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت ابی عبدالله علیه السلام مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند ان امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست
- [آیت الله نوری همدانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی ازامامان مثلاً به زیارت حضرتِ اَبا عَبْدِاللهِ (علیه السّلام ) مشرف شود ، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست واگر به واسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر نذر کند که به زیارت یکی از ائمه:، مثلاً به زیارت حضرت ابا عبدالله علیه السلام مشرف شود، چنان چه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت ابی عبداللّه (ع) مشرف شود؛ چنانچه به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند؛ چیزی بر او واجب نیست.
- [امام خمینی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبداللّ?ه علیهالسلام مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسط? عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان - مثلاً به زیارت حضرت ابا عبد اللَّه علیهالسلام - مشرّف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.