منظور از (آزادی) در اسلام چیست؟ آزادی در تبیین و تفسیر هر موضوعی، ابتدا باید نوع رویکرد به آن را مشخص ساخت ؛ چرا که هر رهیافتی ، مبانی, پیشفرضها و روشهای خاص خود را میطلبد. برای مثال هیچگاه نمیتوان با رویکردی جامعهشناسانه، به تحلیلی روانشناسانه رسید و یا بالعکس. بنابراین، اگر آزادی از منظر اسلام بررسی و تشریح میشود، باید با پیشفرضهای خودِ مبانی اسلامی پیگیری شود . با عنایت به این نکته، پیش از توضیح دیدگاه اسلام نسبت به مقوله (آزادی)، باید چند مطلب به عنوان مبادی و مبانی پاسخ، مد نظر قرار گیرد: یکم. واژه (آزادی) به معنای باز بودن راه انجام دادن و ترک کار است؛ خواه آن فعل جنبه ارزشی داشته باشد یا خیر؛ خواه در حوزه تفکر باشد یا در حوزه سیاسی؛ در حوزه اخلاق باشد یا خیر؛ فردی باشد یا اجتماعی و معقول باشد یا غیرمعقول . دوم. انسان بر حسب آفرینش ویژهاش, موجودی صاحب عقل و اراده است؛ به صورتی که در هر کاری میتواند جانب انجام دادن آن را اختیار کند یا جانب ترک آن را برگزیند. براساس فطرت، آدمی در مورد انجام دادن و ترک فعل، مطلق العنان است و مقید به یکی از دو طرف نشده است. این نوع آزادی انسان را (آزادی تکوینی) مینامند. سوم. لازمة آزادی تکوینی، آزادی دیگری است؛ یعنی, امکان بهرهمندی آدمی از مواهب (آزادی تکوینی)؛ بدون دخالت قوه قدرت و اراده قاهری بیرون از نفس انسان. این آزادی (آزادی حقوقی) نام دارد . المیزان، ج 10، ص 370 چهارم. تعریف آزادی، ارتباط تنگاتنگی با تعریف انسان دارد؛ چرا که متعلق آزادی، خود انسان است. از این رو هر تعریفی از انسان، در برداشت از آزادی و تعیین محدودههای آن دخیل خواهد بود و بالاتر اینکه بدون ارائه تعریفی از انسان، تعریف آزادی ممکن نخواهد بود. اکنون تعریف آزادی از منظر اسلام را با دیدگاه آن دربارة انسان، شروع میکنیم: انسان در نگرش اسلامی 1. انسان، کارگزار یا خلیفه خداوند بر روی زمین و عبد او و در مقام عبودیت، مطیع خواست و اراده او است. اما در مقام کارگزاری، بر روی زمین باید فعال باشد. بقره(2)، آیه 30 2. انسان هم دارای عقل است و هم دارای اراده. اسلام میخواهد انسان ارادهاش را تابع مشیت خداوند قرار دهد؛ زیرا تنها در این صورت است که آدمی به زندگی توأم با سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت، دست خواهد یافت. احزاب، آیه 29؛ اسراء، آیه 19 3. انسان از آن جهت که به مستقیمترین وجه، منعکس کننده حکمت الهی و به کاملترین وجه، مظهر صفات او است، اشرف مخلوقات است. سوره اسراء، آیه 70 4. انسان قدرت دارد که بر همه مخلوقات دیگر سلطه یابد؛ اما مسئولیت نیز دارد که از همه این مخلوقات، مراقبت نماید. برای آگاهی بیشتر، نگ: دکتر سید حسین نصر، جوان مسلمان و دنیای متجدد، صص 63 66 5. انسان دارای دو ضلع وجودی است: طبیعت و فطرت، و از همینرو، نقطه صفری است که قابلیت تا بینهایت صعود یا سقوط را دارا است. انسان، آیة 3 راز تعبیرات دوگانه و متضاد برخی آیات قرآن کریم از انسان، در همین خصوصیت نهفته است. (در برخی از آیات، انسان ضعیف و ناتوان، نساء، آیه 28 ستمکار، ابراهیم، آیه 34 جهول احزاب، آیه 72 و بسیار نادان، ناسپاس، عادیات، آیه 6 و سرکش، علق، آیه 6 و در بعضی آیات دیگر، خودآگاه، قیامت، آیه 14 حقگرا، زمر، آیه 18 مسئولیتپذیر احزاب، آیه 72 و... خوانده شده است. حاصل آنکه در یک برآیند کلی، اسلام آدمی را محدود در همین که هست و تاکنون خود را نشان داده، نمیبیند؛ بلکه برای او آرمانی فراتر از بینش طبیعی و مادی در نظر دارد. اسلام میخواهد انسان آرمانی (ایدهآل) بسازد، نه انسان صرفاً معمولی (نرمال) که تنها با جامعه بسازد و با دیگران هماهنگ باشد؛ برخلاف نگرش لیبرالیزم درباره انسان که طبیعتگرا است و آدمی را همین میبیند که هست و تاکنون خود را نشان داده است!! تو ز(کرّمنا بنیآدم) شهی هم به خشکی هم به دریا پا نهی که (حملناهم علی البحر)ی به جان از (حملناهم علی البر) پیش ران مرملایک را سوی بر راه نیستجنس حیوان هم زبحر آگاه نیست تو به تن حیوان، به جانی از مَلَک تاروی هم بر زمین هم بر فَلَک تا به ظاهر (مثلکم) باشد بشر با دل (یوحی الیه) دیدهور مثنوی معنوی، دفتر دوم، ابیات 3773 تا 3777. آزادی و مفهوم (انسان) با توجه به همین دوگانگی وجودی انسان (طبیعت و فطرت؛ سقوط و صعود) در نگرش اسلام است که خداوند هم (آزادی تکوینی) به بشر اعطا فرموده و هم بر (آزادی تشریعی) اوصحّه گذاشته است تا در پرتو آن، آدمی بر ترمیم کاستیها و ایجاد مصونیت از آسیبهای ناشی از کژیهای ضلع طبیعت خود توانا گردد و با شناخت و پرداخت آزادانه به ضلع فطرت خویش، مرتبه خلافت الهی و کارگزاری خداوند را به دست آورد. به عبارت دیگر، اسلام انسان را واجد قابلیتها و صلاحیتهایی میداند که سبب شایستگی و بایستگی بهرهمندی او از موهبت (آزادی) است. از همین رو، قرآن هدف نهایی بعثت پیامبر گرامی(ص) را تحقق آزادی تکوینی و تشریعی تلقّی کرده است: ( وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ اْلأَغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیْهِمْ )؛ (و از [دوش] آنان قید و بندهایی را که بر ایشان بوده است، برمیدارد). اعراف، آیه 157 گویا با نبود آزادی، دعوت به دین و دینداری، لغو و عبث است. آزادی در اسلام با توجه به مطالب پیش گفته، روشن میشود که تعریف آزادی در نگرش اسلام چیست؟ اسلام، هم آزادی تکوینی برای انسان قائل است و هم آزادی تشریعی. براساس آیات قرآن، انسان از آزادی تکوینی برخوردار است؛ یعنی، مختار است که کاری را انجام دهد یا ندهد و این، آزادی فطری بشر است. همچنین آزادی تشریعی که در منظر اسلام امری شایسته و بایسته است یعنی انسان آزاد است که از آزادی تکوینی خود، در عمل و زندگی خویش بهرهمند شود و هیچکسی حق ندارد با فشار و زور و قدرت، از بهرهوری معقول او از آزادی تکوینی جلوگیری کند. به فرمودة خداوند متعال: (برخی از ما بعضی دیگر را به جای خدا, به خدایی نگیرید). آل عمران(3)، آیة 64 و (هیچ بشری را نسزد که خدا به او کتاب و حکم و پیامبری بدهد؛ سپس او به مردم بگوید: به جای خدا، بندگان من باشید!) همان، آیة 79 این همان آزادیای است که حضرت علی(ع) در وصیت خود به فرزندش امام حسن(ع) سفارش کرد: (نفست را از هر پستی گرامیدار؛ هر چند دنائت, تو را به خواهشهایت برساند؛ چرا که هرگز در برابر نفس [ارجمند]ت که میبخشی، چیز ارزندهای به دست نخواهی آورد. بنده دگری مباش! زیرا خدایت آزاد آفریده است). نهج البلاغه، نامه 31 براساس روح توحیدی که در نگرش اسلامی از جایگاه ویژهای برخوردار است انسان تنها باید بنده خداوند باشد، نه غیر خدا و چنان که گفته شد، اراده خود را تابع مشیت و اراده خداوند قرار دهد و آزادی تکوینی خود را محدود و مقید به خواست خداوند گرداند: در این صورت، به زندگی با سعادت در دنیا و آخرت بار خواهد یافت. اما همین انسان، در نگرش اسلامی حق ندارد بهرهوری از آزادی تکوینی خود را محدود به خواستهها و ارادههای انسانهای دیگر کند و خود را بنده دیگران سازد و عملاً خویش را از آزادی حقوقی و تشریعی محروم سازد. آزادی تشریعی با تعریفی که از آن در دیدگاه قرآن ارائه شد حق مسلم و طبیعی بشر است و هیچ انسانی حق بازستانی و محدود ساختن آن را ندارد. خلاصه آنکه: بندگی خداوند موجب آزادی و بندگی غیر خداوند، فقدان آزادی است؛ چنان که (همسر عمران [مادر مریم [گفت: پروردگار من! نذر کردم که آنچه در رحم من است، آزاد و در خدمت تو باشد). آل عمران(3)، آیه 35 گفت ای صدیق! آخر گفتمت: که مرا انباز کن در مکرمت گفت: ما دو، بندگان کوی تو کردمش آزادْ من بر روی تو تو مرا میدار بنده و یارِ غار هیچ آزادی نخواهم زینهار که مرا از بندگیت آزادی است بیتو بر من محنت و بیدادی است مثنوی معنوی، دفتر ششم، ابیات 1075 تا 1078. حدود آزادی انسانهای دیگر نمیتوانند آزادی تشریعی را محدود سازند؛ ولی از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است، به صورت طبیعی ملزم میشود که اراده خود را در اراده دیگران دخالت دهد و به بیان دیگر، اراده خود را در عرصه اجتماع، با اراده دیگران شریک سازد. از این رو باید در برابر قانونی که حدودی برای ارادهها و آزادیهای مردم معین نموده و آنها را تعدیل کرده است، خضوع کند. پس همان طبیعتی که به یک فرد انسان، آزادی اراده و عمل داده است، در عرصه اجتماع، اراده و عمل را محدود و آزادی تشریعی انسان را مقّید میسازد. در نگرش اسلامی از آن جهت که قانون را براساس توحید و سپس بر پایة اخلاق فاضله گذاشته و متعرّض همه اعمال فردی و اجتماعی، تحت عنوان ضوابط شرع شده است آزادی تشریعی در این چهارچوب مرزبندی میشود. با توجه به این مطلب مهم، آزادی تشریعی از دیدگاه اسلام به این معنا میشود که انسان آزاد و مختار است که از تمامی حقوقی که قوانین شرع برای او مشخص کردهاند، بهرهمند شود. برای مثال یکی از قوانین شرع آن است که انسان میتواند تا هر جا که بخواهد، در عرصه علماندوزی پیش برود و در این ساحت، آزاد است و حتی دولت اسلامی موظف است امکاناتی برای افراد فراهم کند تا از این حق بهرهمند شوند. برای آگاهی بیشتر، نگ : علامه طباطبایی، المیزان، ج 10، صص 371 372 و ج 4، ص 116؛ ر.ک: نظریه حقوق اسلام، ج 1؛ مصباح یزدی، حقوق و سیاست آزادی بیان و نوشتار، آزادی اجتماعی، آزادی بینش و آزادی اندیشه (در ساحتهای اقتصادی, فرهنگی و سیاسی) همه در چهارچوب مقوله پیش، گفته معنا مییابد و تحلیل میشود. فرجام سخن اینکه اگر حاکمیت اسلام را بپذیریم، بر اساس قوانین شرع و برای فراهم کردن زمینه رشد و تعالی انسانها است و محدودیتی هم که برای آزادی ایجاد میکند، در همان چهارچوبی است که لازمة زندگی اجتماعی بشر است؛ با این تفاوت که چگونگی این حدود، برخاسته از دستورهای خداوند است و نه صرفا به اقتضای ضرورت اجتماعی یا خواست مردم. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 16/100112983)
منظور از (آزادی) در اسلام چیست؟
منظور از (آزادی) در اسلام چیست؟
آزادی در تبیین و تفسیر هر موضوعی، ابتدا باید نوع رویکرد به آن را مشخص ساخت ؛ چرا که هر رهیافتی ، مبانی, پیشفرضها و روشهای خاص خود را میطلبد.
برای مثال هیچگاه نمیتوان با رویکردی جامعهشناسانه، به تحلیلی روانشناسانه رسید و یا بالعکس. بنابراین، اگر آزادی از منظر اسلام بررسی و تشریح میشود، باید با پیشفرضهای خودِ مبانی اسلامی پیگیری شود .
با عنایت به این نکته، پیش از توضیح دیدگاه اسلام نسبت به مقوله (آزادی)، باید چند مطلب به عنوان مبادی و مبانی پاسخ، مد نظر قرار گیرد:
یکم. واژه (آزادی) به معنای باز بودن راه انجام دادن و ترک کار است؛ خواه آن فعل جنبه ارزشی داشته باشد یا خیر؛ خواه در حوزه تفکر باشد یا در حوزه سیاسی؛ در حوزه اخلاق باشد یا خیر؛ فردی باشد یا اجتماعی و معقول باشد یا غیرمعقول .
دوم. انسان بر حسب آفرینش ویژهاش, موجودی صاحب عقل و اراده است؛ به صورتی که در هر کاری میتواند جانب انجام دادن آن را اختیار کند یا جانب ترک آن را برگزیند.
براساس فطرت، آدمی در مورد انجام دادن و ترک فعل، مطلق العنان است و مقید به یکی از دو طرف نشده است. این نوع آزادی انسان را (آزادی تکوینی) مینامند.
سوم. لازمة آزادی تکوینی، آزادی دیگری است؛ یعنی, امکان بهرهمندی آدمی از مواهب (آزادی تکوینی)؛ بدون دخالت قوه قدرت و اراده قاهری بیرون از نفس انسان. این آزادی (آزادی حقوقی) نام دارد . المیزان، ج 10، ص 370 چهارم. تعریف آزادی، ارتباط تنگاتنگی با تعریف انسان دارد؛ چرا که متعلق آزادی، خود انسان است.
از این رو هر تعریفی از انسان، در برداشت از آزادی و تعیین محدودههای آن دخیل خواهد بود و بالاتر اینکه بدون ارائه تعریفی از انسان، تعریف آزادی ممکن نخواهد بود. اکنون تعریف آزادی از منظر اسلام را با دیدگاه آن دربارة انسان، شروع میکنیم: انسان در نگرش اسلامی 1. انسان، کارگزار یا خلیفه خداوند بر روی زمین و عبد او و در مقام عبودیت، مطیع خواست و اراده او است.
اما در مقام کارگزاری، بر روی زمین باید فعال باشد. بقره(2)، آیه 30 2. انسان هم دارای عقل است و هم دارای اراده. اسلام میخواهد انسان ارادهاش را تابع مشیت خداوند قرار دهد؛ زیرا تنها در این صورت است که آدمی به زندگی توأم با سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت، دست خواهد یافت. احزاب، آیه 29؛ اسراء، آیه 19 3. انسان از آن جهت که به مستقیمترین وجه، منعکس کننده حکمت الهی و به کاملترین وجه، مظهر صفات او است، اشرف مخلوقات است. سوره اسراء، آیه 70 4. انسان قدرت دارد که بر همه مخلوقات دیگر سلطه یابد؛ اما مسئولیت نیز دارد که از همه این مخلوقات، مراقبت نماید. برای آگاهی بیشتر، نگ: دکتر سید حسین نصر، جوان مسلمان و دنیای متجدد، صص 63 66 5. انسان دارای دو ضلع وجودی است: طبیعت و فطرت، و از همینرو، نقطه صفری است که قابلیت تا بینهایت صعود یا سقوط را دارا است. انسان، آیة 3 راز تعبیرات دوگانه و متضاد برخی آیات قرآن کریم از انسان، در همین خصوصیت نهفته است.
(در برخی از آیات، انسان ضعیف و ناتوان، نساء، آیه 28 ستمکار، ابراهیم، آیه 34 جهول احزاب، آیه 72 و بسیار نادان، ناسپاس، عادیات، آیه 6 و سرکش، علق، آیه 6 و در بعضی آیات دیگر، خودآگاه، قیامت، آیه 14 حقگرا، زمر، آیه 18 مسئولیتپذیر احزاب، آیه 72 و... خوانده شده است. حاصل آنکه در یک برآیند کلی، اسلام آدمی را محدود در همین که هست و تاکنون خود را نشان داده، نمیبیند؛ بلکه برای او آرمانی فراتر از بینش طبیعی و مادی در نظر دارد. اسلام میخواهد انسان آرمانی (ایدهآل) بسازد، نه انسان صرفاً معمولی (نرمال) که تنها با جامعه بسازد و با دیگران هماهنگ باشد؛ برخلاف نگرش لیبرالیزم درباره انسان که طبیعتگرا است و آدمی را همین میبیند که هست و تاکنون خود را نشان داده است!! تو ز(کرّمنا بنیآدم) شهی هم به خشکی هم به دریا پا نهی که (حملناهم علی البحر)ی به جان از (حملناهم علی البر) پیش ران مرملایک را سوی بر راه نیستجنس حیوان هم زبحر آگاه نیست تو به تن حیوان، به جانی از مَلَک تاروی هم بر زمین هم بر فَلَک تا به ظاهر (مثلکم) باشد بشر با دل (یوحی الیه) دیدهور مثنوی معنوی، دفتر دوم، ابیات 3773 تا 3777. آزادی و مفهوم (انسان) با توجه به همین دوگانگی وجودی انسان (طبیعت و فطرت؛ سقوط و صعود) در نگرش اسلام است که خداوند هم (آزادی تکوینی) به بشر اعطا فرموده و هم بر (آزادی تشریعی) اوصحّه گذاشته است تا در پرتو آن، آدمی بر ترمیم کاستیها و ایجاد مصونیت از آسیبهای ناشی از کژیهای ضلع طبیعت خود توانا گردد و با شناخت و پرداخت آزادانه به ضلع فطرت خویش، مرتبه خلافت الهی و کارگزاری خداوند را به دست آورد. به عبارت دیگر، اسلام انسان را واجد قابلیتها و صلاحیتهایی میداند که سبب شایستگی و بایستگی بهرهمندی او از موهبت (آزادی) است.
از همین رو، قرآن هدف نهایی بعثت پیامبر گرامی(ص) را تحقق آزادی تکوینی و تشریعی تلقّی کرده است: ( وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ اْلأَغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیْهِمْ )؛ (و از [دوش] آنان قید و بندهایی را که بر ایشان بوده است، برمیدارد). اعراف، آیه 157 گویا با نبود آزادی، دعوت به دین و دینداری، لغو و عبث است. آزادی در اسلام با توجه به مطالب پیش گفته، روشن میشود که تعریف آزادی در نگرش اسلام چیست؟ اسلام، هم آزادی تکوینی برای انسان قائل است و هم آزادی تشریعی. براساس آیات قرآن، انسان از آزادی تکوینی برخوردار است؛ یعنی، مختار است که کاری را انجام دهد یا ندهد و این، آزادی فطری بشر است.
همچنین آزادی تشریعی که در منظر اسلام امری شایسته و بایسته است یعنی انسان آزاد است که از آزادی تکوینی خود، در عمل و زندگی خویش بهرهمند شود و هیچکسی حق ندارد با فشار و زور و قدرت، از بهرهوری معقول او از آزادی تکوینی جلوگیری کند. به فرمودة خداوند متعال: (برخی از ما بعضی دیگر را به جای خدا, به خدایی نگیرید). آل عمران(3)، آیة 64 و (هیچ بشری را نسزد که خدا به او کتاب و حکم و پیامبری بدهد؛ سپس او به مردم بگوید: به جای خدا، بندگان من باشید!) همان، آیة 79 این همان آزادیای است که حضرت علی(ع) در وصیت خود به فرزندش امام حسن(ع) سفارش کرد: (نفست را از هر پستی گرامیدار؛ هر چند دنائت, تو را به خواهشهایت برساند؛ چرا که هرگز در برابر نفس [ارجمند]ت که میبخشی، چیز ارزندهای به دست نخواهی آورد.
بنده دگری مباش! زیرا خدایت آزاد آفریده است). نهج البلاغه، نامه 31 براساس روح توحیدی که در نگرش اسلامی از جایگاه ویژهای برخوردار است انسان تنها باید بنده خداوند باشد، نه غیر خدا و چنان که گفته شد، اراده خود را تابع مشیت و اراده خداوند قرار دهد و آزادی تکوینی خود را محدود و مقید به خواست خداوند گرداند: در این صورت، به زندگی با سعادت در دنیا و آخرت بار خواهد یافت.
اما همین انسان، در نگرش اسلامی حق ندارد بهرهوری از آزادی تکوینی خود را محدود به خواستهها و ارادههای انسانهای دیگر کند و خود را بنده دیگران سازد و عملاً خویش را از آزادی حقوقی و تشریعی محروم سازد. آزادی تشریعی با تعریفی که از آن در دیدگاه قرآن ارائه شد حق مسلم و طبیعی بشر است و هیچ انسانی حق بازستانی و محدود ساختن آن را ندارد.
خلاصه آنکه: بندگی خداوند موجب آزادی و بندگی غیر خداوند، فقدان آزادی است؛ چنان که (همسر عمران [مادر مریم [گفت: پروردگار من! نذر کردم که آنچه در رحم من است، آزاد و در خدمت تو باشد). آل عمران(3)، آیه 35 گفت ای صدیق! آخر گفتمت: که مرا انباز کن در مکرمت گفت: ما دو، بندگان کوی تو کردمش آزادْ من بر روی تو تو مرا میدار بنده و یارِ غار هیچ آزادی نخواهم زینهار که مرا از بندگیت آزادی است بیتو بر من محنت و بیدادی است مثنوی معنوی، دفتر ششم، ابیات 1075 تا 1078. حدود آزادی انسانهای دیگر نمیتوانند آزادی تشریعی را محدود سازند؛ ولی از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است، به صورت طبیعی ملزم میشود که اراده خود را در اراده دیگران دخالت دهد و به بیان دیگر، اراده خود را در عرصه اجتماع، با اراده دیگران شریک سازد.
از این رو باید در برابر قانونی که حدودی برای ارادهها و آزادیهای مردم معین نموده و آنها را تعدیل کرده است، خضوع کند. پس همان طبیعتی که به یک فرد انسان، آزادی اراده و عمل داده است، در عرصه اجتماع، اراده و عمل را محدود و آزادی تشریعی انسان را مقّید میسازد.
در نگرش اسلامی از آن جهت که قانون را براساس توحید و سپس بر پایة اخلاق فاضله گذاشته و متعرّض همه اعمال فردی و اجتماعی، تحت عنوان ضوابط شرع شده است آزادی تشریعی در این چهارچوب مرزبندی میشود. با توجه به این مطلب مهم، آزادی تشریعی از دیدگاه اسلام به این معنا میشود که انسان آزاد و مختار است که از تمامی حقوقی که قوانین شرع برای او مشخص کردهاند، بهرهمند شود.
برای مثال یکی از قوانین شرع آن است که انسان میتواند تا هر جا که بخواهد، در عرصه علماندوزی پیش برود و در این ساحت، آزاد است و حتی دولت اسلامی موظف است امکاناتی برای افراد فراهم کند تا از این حق بهرهمند شوند. برای آگاهی بیشتر، نگ : علامه طباطبایی، المیزان، ج 10، صص 371 372 و ج 4، ص 116؛ ر.ک: نظریه حقوق اسلام، ج 1؛ مصباح یزدی، حقوق و سیاست آزادی بیان و نوشتار، آزادی اجتماعی، آزادی بینش و آزادی اندیشه (در ساحتهای اقتصادی, فرهنگی و سیاسی) همه در چهارچوب مقوله پیش، گفته معنا مییابد و تحلیل میشود.
فرجام سخن اینکه اگر حاکمیت اسلام را بپذیریم، بر اساس قوانین شرع و برای فراهم کردن زمینه رشد و تعالی انسانها است و محدودیتی هم که برای آزادی ایجاد میکند، در همان چهارچوبی است که لازمة زندگی اجتماعی بشر است؛ با این تفاوت که چگونگی این حدود، برخاسته از دستورهای خداوند است و نه صرفا به اقتضای ضرورت اجتماعی یا خواست مردم. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 16/100112983)
- [سایر] منظور از آزادی بیان چیست؟
- [سایر] منظور از نقض آزادی و حقوق بشر همین موارد قانون اساسی است که حتی برای سنی ها هم مانع ایجاد کرده چه برسه غیر مسلمانان ?
- [سایر] آزادی مورد نظر اسلام با آزادی غربی چه تفاوتی دارد؟
- [سایر] معنای آزادی در اسلام چیست ؟
- [سایر] چه تفاوتی میان آزادی در اسلام با آزادی در ادیان دیگراست ؟
- [سایر] دلیلهای برتری آزادی اندیشه در اسلام بر آزادی اندیشه در غرب چیست؟
- [سایر] نظر اسلام درباره آزادی انسان چیست ؟
- [سایر] نظر اسلام دربارة آزادی چیست؟ و آیا تقوا مخالف آزادی است؟ چرا؟ و لطفاً چند مورد از آزادیهای اسلام که بر غرب برتری دارد را بیان کنید؟
- [سایر] نظر اسلام درباره آزادی فکر چیست؟
- [سایر] نظر اسلام درباره آزادی عقیده چیست ؟
- [آیت الله مظاهری] تزریق خون انسانی به انسان دیگر جایز است، خواه خون مسلمان باشد یا کافر، مرد باشد یا زن، و خرید و فروش خون برای این منظور مانعی ندارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] بریدن عضوی از بدن مرده کافری که تشریح ان جایز است و یا کسی که مسلمان یا ذمی بودن او مشکوک است به منظور پیوند زدن ان به بدن شخص مسلمان جایز است و پس از ان که جزء بدن مسلمان شد احکام بدن مسلمان بر ان جاری است و همچنین پیوند زدن عضوی از اعضای حیوان نجس العین به بدن شخص مسلمان جایز است و پس از ان که جزء بدن مسلمان گشت احکام بدن مسلمان بر ان عضو جاری است
- [آیت الله علوی گرگانی] جائز است بریدن عضوی از بدن مرده کافر و یا مشکوک الاسلام، به منظور پیوند زدن آن به بدن شخص مسلمان وپس از پیوند زدن، چون جزو بدن مسلمان میشود، احکام بدن مسلمان بر او جاری است وهمینطور جائز است عضوی از اعضأ بدن حیوان نجس العین را به بدن شخص مسلمان پیوند زدن وچون پس از پیوند زدن جزو بدن مسلمان میگردد، احکام بدن مسلمان بر آن عضو جاری است ونماز خواندن با آن عضو نیز جائز است.
- [آیت الله خوئی] جایز است بریدن عضوی از بدن مردة کافر و یا مشکوک الاسلام، به منظور پیوند زدن آن به بدن شخص مسلمان و پس از پیوند زدن چون جزء بدن مسلمان میشود، احکام بدن مسلمان بر او جاری است و همین طور جایز است عضوی از اعضاء بدن حیوان نجسالعین را به بدن شخص مسلمان پیوند زدن و چون پس از پیوند زدن جزء بدن مسلمان میگردد، احکام بدن مسلمان بر آن عضو جاری است و نماز خواندن با آن عضو نیز جایز است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . سلب آزادی های مشروعه مردم و تحکم و استبداد بر امور آنها، جایز نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] تزریق خون انسانی به انسان دیگر برای درمان بیماری یا جراحی یا نجات جان او جایز است، خواه خون مسلمان باشد یا کافر، مرد باشد یا زن و خرید و فروش خون برای این منظور مانعی ندارد.
- [آیت الله سیستانی] زکات فطره را بنابر احتیاط واجب باید فقط به فقرا داد و منظور فقرای شیعه است که دارای شرایط گذشته در مستحقین زکات مال هستند ، و چنانچه در شهر از فقرای شیعه کسی نباشد میتواند آن را به فقرای دیگر مسلمانان داد ، ولی در هر صورت نباید به ناصبی داده شود .
- [آیت الله مکارم شیرازی] نبش قبر مسلمان یعنی شکافتن قبر او حرام است، هر چند طفل یا دیوانه باشد و منظور از نبش قبر آن است که آن را طوری بشکافند که آثار بدن میت ظاهر شود و اگر بدن ظاهر نشود اشکال ندارد، مگر این که موجب هتک و بی احترامی باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر در یک زمین جو و گندم و چیزی مثل برنج و لوبیا که زکات آن واجب نیست بکارد، چنانچه بر حسب معمول استفاده از هر دو جنس در موقع کشت منظور باشد، مخارج به نسبت مداخل تقسیم میشود، و اگر فایده یکی از آنها به قدری کم باشد که در موقع کشت منظور نباشد، مخارج از چیزی محسوب میشود که منظور باشد.
- [آیت الله بروجردی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه، پاک میباشد، ولی احکام دیگر مسلمانان را ندارد، مثلاً نمیتواند زن مسلمان بگیرد و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.